مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
معنا
حوزه های تخصصی:
زبان شعر، زبان ارتباط ها و دلالت های پیدا و پنهان میان لفظ و معناست و ساخت شعری، بستری برای حرکت لفظ به سمت معنا در لایه ها و سطوح مختلف است. عبدالقاهر جرجانی به ساختِ شعری، به عنوان مجموعه ای از روابط و نشانه های زبانیِ معنادار توجه دارد. آنچه در نظریه نظم جرجانی برجسته است، دلالت، تالیف و پیوند کلمات با یکدیگر در ساختی منسجم، برای افاده معنا است. این پیوند، در شعرحافظ با حضور ترکیب های جدید و به کارگیریِ مدلول های شناور، زبانی تازه پدید آورده است. زبانی که معنا در آن موقوف و متوقف نیست و توجه به روابط و پیوند کلمات ضرورت دارد. در این پژوهش، با نگاهی به آراء جرجانی در تألیف کلمات و معنای حاصل از آن، و نظر به تعدد معنا در شعر حافظ که علاوه بر همنیشینیِ کلمات، در محورهای جانشینی به خصوص در حوزه های استعاری نیز قابل جست-وجوست، به شیوه استنادی- تحلیلی- توصیفی، شناور بودن مدلول ها (معانی) در شعر او بررسی می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می-دهد معانی درشعر حافظ، در سطوح مختلف، از جمله مصراع، بیت و غزل، شناور است.
بررسی انتقادی نظریۀ سیستم ها و تغییر پارادایم در جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه سیستمی نیکلاس لومان در مقام یک تئوری اجتماعى، چشم انداز مناسبی برای شناخت نظام اجتماعی و جهان مدرن بوجود آورده است. «نظریه سیستمها و تغییر پارادایم در جامعه شناسی» تدوین و ترجمه علی اردستانی اثری حائز اهمیت درخصوص اندیشه های لومان و عناصر اندیشگی اوست. این اثر دربرگیرنده پنج مقاله از نیکلاس لومان با عناوین؛ تغییر پارادایم در نظریه سیستم ها، نظریه سیستمهای جدید و نظریه جامعه، مدرنیت علم، جهانی شدن یا جامعه جهانی: چگونه باید جامعه جهانی را درک کرد، سخن و سکوت، و سه مقاله از دیگر نویسندگان با عناوین چرا سیستم ها، میراث لومان و بنیانهای نظریه سیستم های اجتماعی است. اثر موردبحث با تمرکز بر نظریه اجتماعی، نظریه ارتباطات و نظریه تکامل به عنوان عناصر اصلی نظریه سیستمی از یکسو و قرار دادن سیستم اجتماعی در ارتباط با محیط اعم از جهان مدرن و جامعه جهانی، تبیینی قابل قبول از نظریه سیستم ها ارائه نموده است. با این حال اثر مورد بحث خالی از ایراد نیست؛ ضعف پوشش مباحث، همچنین ترجمه و معادل سازی های نامفهوم از جمله موارد قابل ذکر است. از این رو در مقاله پیش رو ضمن توضیح نظریه سیستم ها که محتوای اصلی کتاب را تشکیل می دهد، به نقد و بررسی آن در سه بخش صوری و محتوایی و ترجمه پرداخته می شود.
بنت الشاطی و تفسیر بیانی سوره علق از نظریّه تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
125 - 147
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، تفسیر بیانی، مکتبی نوین در روش تفسیر قرآن و دنباله رو شیوه کلاسیک و کهن ادبی در تفاسیر قرآن است. گر چه سلسله جنبان اندیشه های این مکتب تفسیری، سیّد جمال الدین اسدآبادی و پس از او، به طور ویژه، شیخ محمّد عبده بوده است، لکن پایه گذار و نظریّه پرداز این مکتب تفسیری را امین خولی(1895– 1966م.) می شناسانند. همو بود که مبناها و قواعدی کلّی را در معناشناسی واژگان و آیات قرآن مطرح ساخت که هدف عمده و نخستین تفسیر را که فهم ادبی خالص و محض قرآن، بدون در نظر داشتن هیچ پیش شرط دیگر است، تحقّق بخشد. شاگرد، همراه، همسر و پیرو وی، بنت الشاطی در دیباچه التفسیر البیانی ، خود را به عملی ساختن مبانی امین خولی ملتزم دانسته و تلاش نموده تا آنها را در تفسیر به کار گیرد. در پژوهش حاضر، بازخورد و نتیجه این التزام، همسویی ایده و عمل و تطبیق تفسیر با آن مبانی را –تنها در سوره «علق»- بررسی خواهیم کرد. در پایان روشن خواهد شد که وی در مواردی همچون تفسیر بر اساس ترتیب نزول، تفسیر موضوعی، معناشناسی یک واژه از رهگذر استقصای واژگان مشابه و... مبانی خود و خولی را در تفسیر عملی نساخته است و این موارد، از حدّ نظریّه خارج نگشته است.
تحقق معانیِ متعدد به واقع واحد؛ بررسی تفاسیر مختلف و دفاع از تفسیر برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شگفتی های ذهن، انتزاع مفاهیم متعدد از اموری است که فاقد ترکیب خارجی اند. ذهن از امر بسیط، مفاهیمِ وجود، تشخص، ماهیت و ... را انتزاع می کند. به نظر می رسد که بهترین تبیین برای کیفیت این انتزاع، پذیرش و ارائه تفسیری صحیح از تحقق معانی متعدد به واقع واحد است. حقیقت آن است که عدم پذیرش یا ارائه ندادن تفسیری صحیح از این اصل، معرفت شناسی و هستی شناسی ما را مختل می کند. بر طبق این اصل، اساسا در خارج حیثیتی متحقق نیست و در عین حال، می توانیم واقع را مجمع معانی و حیثیات گوناگون بدانیم. ذهن خودبنیادانه مفاهیم را از خارج نمی گیرد، بلکه واقع بسیط، چون حقیقتا مجمع معانی متعدد است، به ذهن اجازه می دهد که آن مفاهیم را از او انتزاع کند. این واقع بسیط همان معنای وجود نیست، معنای وجود صرفا یکی از معانی ای است که در این واقع واحد موجود است، واقع صرفا از سنخ وجود یا تشخص یا ماهیت و... نیست، هیچ یک از این امور منشأ انتزاع دیگری نیست، بلکه واقع، به وصف بساطت خارجی، حقیقتا مجمع معانی این امور و منشأ انتزاع مفاهیم آنهاست، اما فرق معنای وجود با سایر معانی در این است که معنای وجود، تحقق حقیقی بالذات دارد، ولی سایر معانی، از تحقق حقیقی به تبعِ وجود برخوردارند.
واکاوی اندیشه های جاحظ درباره ترجمه و معنا در کتاب الحیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
جاحظ - زاده سده دوم هجری – از بزرگترینِ اندیشمندان زمان خود است. او در حوزه ترجمه و معنا اندیشه های ژرفی دارد که به خوبی با اندیشه هایِ هَم سنگ آن در جهان امروز برابری می کند. در این پژوهش، این اندیشه ها با توجه به آنچه او در کتاب «الحیوان» گفته بررسی شده است. بدین منظور، پس از «مقدمه»، جاحظ و به طور خاص کتاب «الحیوان» او معرفی شده، سپس اندیشه های او درباره ترجمه و معنا تحلیل شده است. جاحظ، در کتاب مذکور، با استدلالی قوی و روشن، سختی کار ترجمه، توانمندی هایی که باید در مترجم وجود داشته باشد و دشواریِ تا سرحدِ ناممکنی ترجمه شعر و متون دینی را تبیین کرده است. در «الحیوان»، جاحظ از جمله بر این باور است که مترجم باید به زبانی که از آن ترجمه می کند و زبانی که به آن ترجمه می کند، به یک اندازه چیره باشد و دانش مترجم در زمینه موضوعی که ترجمه می کند نیز باید هَم سنگ دانش نویسنده متن اصلی باشد. چنین دیدگاه هایی، از نظر ظرافت و دقت علمی، چیزی کم از دیدگاه های نظریه پردازان و بِنامان امروز این حوزه ندارد. همچنین آنچه که جاحظ درباره معنای متن گفته، گواهی است بر شناخت خوب و دقیقی که او از لایه های پیدا و پنهان معنای «متن» داشته است.
تأملی در حقیقت قوه واهمه و ادراکات آن، بر اساس آرای صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
35 - 64
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی قوه واهمه یکی از قوای باطنی معرفی شده که عملکرد آن ادراک معانی جزئی است. فیلسوفان معمولاً کارکرد این قوه باطنی را به ادراک محبت و عداوت و امثال آن از معانی نهفته در افعال ارادی انسان و حیوانات اختصاص داده اند. صدرالمتألهین دو تحول عمده در رابطه با این قوه نفسانی انجام داده است: یکی اینکه قوه واهمه انسان را همان عقل نازل به مرتبه جزئیات دانسته است؛ دوم اینکه گستره آن را به صورت مشخّص، از حد ادراک برخی معانی نهفته در افعال ارادی انسان و حیوان، به ادراک مطلق محکی معقولات ثانیه فلسفی تعمیم داده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، نخست به بیان دیدگاه فیلسوفان پیشین درباره حقیقت قوه واهمه و قلمرو ادراکات آن پرداخته ایم. سپس ضمن بیان تفسیر صدرالمتألهین از حقیقت قوه واهمه و گستره ادراکات آن، اشکالات معطوف به این نظریه را پاسخ داده ایم. در نهایت نیز به تأثیر آن بر کیفیت دست یابی به محکی معقولات ثانیه فلسفی اشاره کرده ایم. هدف پژوهش این است که نشان دهد علم به محکی معقولات ثانیه فلسفی از طریق اتصال قوه واهمه (عقل نازل) به خارج انجام می پذیرد و برای انتزاع این دسته مفاهیم از حقایق خارجی، نیاز به طرح پیچیده برخی فیلسوفان معاصر نیست.
خوانش پدیدارشناسانه معماری خانه های مسکونی دوره پهلوی دوم در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران از ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه های ظاهری و معنایی مورد مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به عنوان یک سرپناه برای پاسخ گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می باشد که نیاز به پژوهش های بسیاری دارد، زیرا خانه های امروزی در مقایسه با گذشته فاقد بسیاری از مفاهیم محتوایی و ظاهری می باشند. از طرفی خانه به عنوان یک نیاز اجتماعی مهم شکل گرفته می تواند با دیگر هنرها نیز بررسی و مقایسه گردد. رویکرد کیفی پدیدارشناس ی از رویکردهای مهم ادبی ات نظ ری معم اری در رابطه با خان ه ه ای مسکونی ایران ی است که مطالعات کمت ری در این زمینه صورت گرفته است. ه دف پژوهش بررسی معنا و کالبد خانه های شهری تهران در دوره پهلوی دوم با دیدگاه پدیدارشناسانه از دیدگاه یک نویسنده ادبی است تا بتوان ب ه ابع اد کش ف نش ده ای از خان ه ایران ی دس ت یاف ت. این پژوه ش به روش تحلیل محتوا و با کاربست شیوه هرمنوتیک، ب ه بررس ی معانی و کالب د خان ه ه ای دوره پهلوی دوم ب ا رویکرد پدیدارشناسی از متون کتاب های مورد بررسی پرداخته است. نتایج نش ان م ی ده ن د ک ه مفاهیم معماری خانه های مسکونی در متون داستانی جمال میرصادقی، واقع در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران، به لحاظ معنایی و کالبدی دارای غنای حسی بالا و قابل تحلیل از منظر پدیدارشناسی می باشند. مولفه های یافت شده نظیر «تنوع ادراکی، تمایل در ورود به مکان، تداوم آشنایی در تعلق فضایی، تجربه فضایی، آرامش با ادراک حسگانی، حس اعتماد به فضا، تنوع رفتاری در رویدادها، ذهنیت آشنا به فضا، ارتباط فردی با محیط پیرامون، تعدد فضای احساسی، کیفیت در تنوع بافت» می باشند که نشان دهنده افزایش کیفیت هریک از اجزای مکان در فضاهای مسکونی آن دوره می باشند.
مفهوم «معنا» در منطق معنای دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
407 - 428
حوزه های تخصصی:
دلوز در نقد هستی شناسی ذات در کتاب منطق معنا به ارائه «هستی شناسی معنا»ی خود می پردازد که مفهوم «معنا» به عنوان نقطه مرکزی این هستی شناسی به منظور پیوند هستی و اندیشه در آن طرح می شود. وی با استفاده از منطق رواقی و مفاهیمی همچون لکتا، رخداد، اثر، بیان، و ... و همچنین با به کارگیری مفاهیم نسبت واگرایی و هم گرایی بین سِری های تکینگی-رخدادهای لایب نیتس، جایگاه هست-منطقی «معنا» را اثبات می کند. بدین ترتیب، هدف از این مقاله بررسی مفهوم «معنا» در کتاب منطق معنای دلوز و ارائه تبیینی از هستی شناسی/منطق معنای اوست. بدین منظور، پس از نظری اجمالی بر بستری که نظریه معنا در آن طرح می شود و از این نظریات گسست می یابد، در جهت موضع یابی معنا در اندیشه دلوز پیش می رویم و با ترسیم پیوندهای معنا با مفاهیم و ایده های دیگر می کوشیم به فهم هستی شناسی/منطق معنا نزدیک تر شویم و موضع دووجهی معنا را روشن سازیم. بر این باوریم که این گام ها در نهایت می تواند نسبت زبان و هستی را در فلسفه دلوز آشکارتر کند.
چیستی معنا در منظر ابن عربی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۷
65-96
حوزه های تخصصی:
ابن عربی(638-560 ق) که به وجودشناسی معنا اهتمام دارد، معنا را حقیقتی خارجی و کلی می داند که در مراتب معنایی یک واژه مشترک است. هر واژه مراتبی از معنا دارد که به صورت حقیقی بر همه آنها صدق می کند. در این نوشتار نظر عارف در مباحثی همچون فرایند شکل گیری معنا، تعیین واضع اصلی لفظ و معنا، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، نسبت معنا و علم خدا، عینی بودن لفظ و معنا بررسی می شود. علامه طباطبایی (1360-1281) در پیروی از ابن عربی به نظریه روح معنا نظر می دهد و افزون بر آن نظریه فایده انگاری معنا را مطرح می کند. در این مقاله نظر علامه در مباحثی همچون فرایند شکل گیری معنا، زبان قرآن و نسبت آن با زبان بشری، تأثیر غایات در حقیقی بودن معنا در مصادیق فرامادی و برخی مسائل دیگر مطرح می شود. در مباحث مطرح شده، کوشیده ایم آراء ابن عربی و علامه در باب معنا را مقایسه کنیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی آراء ابن عربی و علامه طباطبایی و مقایسه آنهاست و هدف فرعی آن، طرح مسائل و نکات جدید در این باب و نظرورزی فلسفی و تحلیلی در آنهاست. روش ما در این مقاله، روش عقلی است.
نقد و بررسی رویکرد صامت انگارانه به متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۹
153-172
حوزه های تخصصی:
جان مایه نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت، «صامت دانستن متن» و فاهمه محوری در امر تفسیر است و ستون اصلی تز صامت بودن متن نیز بر «مصرف کننده مطلق بودن معرفت دینی» استوار است. سروش در باب اینکه «معنای متن از کجاست؟» نگرش مخاطب محوری داشته و همچون گادامر و دریدا معتقد است معنای متن همان فهم مخاطب و مفسر یا ظهوری است که در جریان پرسش و پاسخ، برای خوانندگان و مخاطبان حاصل می شود و البته وابسته به آنهاست. این سخن مشکلات زیادی از جمله نسبی گرایی، نقض غرض در ارسال رسل و انزال کتب، نفی امکان حصول معرفت و ... را در پی خواهد داشت. این مقاله با نگاهی به مباحث هرمنوتیک، این عنصرکلیدی یعنی «صامت بودن متن دینی» که بنیان و اساس تئوری قبض و بسط است مورد تبیین و بررسی قرار داده است.
نظریه ذاتی بودن رابطه لفظ و معنا و تأثیر آن بر گزاره های فقهی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
236 - 211
حوزه های تخصصی:
رابطه لفظ و معنا یکی از مباحث زبان شناسی است که کشف حقیقت آن نتایج مهمی در استنباط فقهی دارد. اصولیون در بخش مباحث الفاظ به این موضوع پرداخته اند. براساس اعتباری بودن رابطه لفظ و معنا سه وضعیت قابل تصور است: وضع، تعهد و اقتران. هریک از این نظریه ها دارای مزایا و معایبی هستند. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که رابطه لفظ و معنا پس از وضع واضع امری ذاتی است. شاهد بر درستی این نظریه، ترتب آثار واقعی مطلوب و نامطلوب بر الفاظ است، بدون این که لازم باشد واضع نسبت از نسبت ذاتی لفظ و معنا آگاه باشد. رابطه لفظ و معنا یکی از مباحث زبان شناسی است که کشف حقیقت آن نتایج مهمی در استنباط فقهی دارد. اصولیون در بخش مباحث الفاظ به این موضوع پرداخته اند. براساس اعتباری بودن رابطه لفظ و معنا سه وضعیت قابل تصور است: وضع، تعهد و اقتران. هریک از این نظریه ها دارای مزایا و معایبی هستند. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که رابطه لفظ و معنا پس از وضع واضع امری ذاتی است. شاهد بر درستی این نظریه، ترتب آثار واقعی مطلوب و نامطلوب بر الفاظ است، بدون این که لازم باشد واضع نسبت از نسبت ذاتی لفظ و معنا آگاه باشد
اقتباس و برگرفتگی بینافرهنگی در دو نسخه تصویرسازی شده از داستان هفتواد و کِرم، با استفاده از نظریه ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
75 - 86
حوزه های تخصصی:
نگاره هفتواد و کِرم به عنوان اثر رضا هروی، تجلی گاه هنرِ هند در بستر هنر ایران است. این اثر برگرفته از نگاره دوست محمد، نقاش برجسته صفوی بوده و در آلبوم جهانگیر نگهداری می شود. مسئله، علت بازآفرینی و اقتباس اثر دوست محمد توسط فردی به نام رضا هروی و در دربار هند می باشد. این پژوهش در تلاش است تا به دو سوال پاسخ دهد: در این فرآیند برگرفتگی، چه نظام های نشانه های در آن تغییر یا حذف یافته که منجر به تغییر معنا شده است و این دو نگاره چه تفاوت هایی با هم دارند؟ هدف، دستیابی و تشخیص نوع دگرگونی ها در بیش متن رضا هروی می باشد. تاکنون در مورد آثار اقتباسی هِروی هیچ پژوهشی صورت نگرفته و لذا خلاء اطلاعاتی وجود دارد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و دو نگاره مد نظر از دو هنرمند را با روش ترامتنیت ژرار ژنت بررسی نموده است. بر اساس نتایج بدست آمده و با بهره گیری از نظام های نشانه ای، در نگاره رضا هروی، جهانگیر و اردشیر پادشاه ساسانی در تقابل هم آمده درصورتی که در اثر دوست محمد، هفتواد و اردشیر مقابل هم هستند لذا در این تراگونگی به واسطه تعویض و تغییر نظام های نشانه ای در نگاره هروی، معنا با نوع دگرگونی غالب جایگشت، به طور کلی عوض شده است.
فرایند شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی از منظر نسل میانه؛ پژوهشی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
127 - 146
حوزه های تخصصی:
ازدواج مقدمه ورود به نهاد با قدمت و دیرپای خانواده و میزبان زوجین در طی حیات تأهلی آنان است. داوطلبان ورود به این نهاد دیدگاه های متفاوتی دارند که تصور خاصی از ازدواج به عنوان مقدمه و از زندگی خانوادگی به عنوان حیات تأهلی در ذهن آنان ایجاد می کند. از جمله عوامل تاثیرگذار بر تصور از خانواده تحرکات نسلی است. وقوع تغییرات بنیادین در نحوه ورود، مدیریت محتوا و خروج از نهاد خانواده بیانگر تفاوت نگاه به ازدواج و خانواده در میان نسل میانه و نسل حاضراست. این پژوهش با هدف دریافت فرایند شکل گیری معنای ازدواج در"نسل میانه" انجام شده است.مشارکت کنندگان این پژوهش کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد و با رویکرد سیستماتیک، زنان و مردان تهرانی با تجربه تأهل و طول ازدواج حداقل سی سال هستند. تعداد این افراد تا زمان تحقق اشباع نظری 21نفر است. نتایج بیانگر مقوله محوری معنابخش امن سنت و دو زیر مقوله مقدس اعتباربخش و رویه روشن زندگی است. مطابق این مقولات زندگی خانوادگی از منظر این نسل تصویری روشن است که در آن تنها لازم است فرد در جایگاه نقشی خود قرارگرفته و ادامه دهنده مسیر از پیش موجود باشد. در این مسیر نیازی به کنشگری فعال جهت ارائه داستان فردی خاص نیست و افراد با ادامه مسیر زندگی از پیش موجود تعهدات خود را انجام می دهند. این یافته بیانگر بنای زندگی خانوادگی نسل میانه بر مبنای تصویر روشن از پیش موجود است که امکان مقایسه تحولات معنایی زندگی خانوادگی از منظر نسل جدید(در مطالعات آتی) را فراهم می سازد.
فرم و معنا در داستان «مراء کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی» مولانا در مقایسه با اثر «آینۀ آسمان» آنیش کاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
59 - 70
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مبحث فرم و معنا همیشه در روند شکل گیری اثر هنری جزو لاینفک مبانی هنر بوده است. همانطور مولانا در داستان «رومیان و چینیان» به ارتباط ظریف میان فرم و معنا از نظر گاهی عارفانه پرداخته است. از دیگر سو، اثر «آینه آسمان» آنیش کاپور که به عنوان اثری حجمی در هنر معاصر از جایگاه ویژه ای برخوردار است، در مقایسه با دیدگاه مولانا دارای نقاط مشترکی است و پژوهش حاضر درصدد است تا به آن ها بپردازد و این مهم را بررسی کند که چگونه و با چه زبان مشترکی، فرم و معنا در این آثار که در تقابل تاریخی بسیار زیادی هستند، مورد مطالعه قرار می گیرد؟ هدف: مولانا به مقوله معنا نگاهی بسیار فراتر از زمان خویش داشته است؛ همین ویژگی باعث شده است که به زبان هنر معاصر بسیار نزدیک باشد. لذا پژوهش حاضر درصدد است که با مقایسه ارزش معنا در داستان « مراء کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی » مولانا و «آینه آسمان» آنیش کاپور به مفهومی جدید دست یابد، به نوعی که با زبان هنر معاصر نیز در ارتباط باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است و با مراجعه به منابع کتابخانه ای، مفاهیم فرم و معنا در هنر معاصر و جایگاه و رابطه آن ها را در اندیشه و عرفان اسلامی بیان کرده است. یافته ها: یافته ها نشان داد داستان « مراء کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی » و اثر «آینه آسمان» در اهمیت نقش معنا تا آن اندازه کوشیده اند که حتی منجر به حذف فرم نیز گردیده است. این دو اثر تا حد بسیار زیادی از لحاظ فرم به یکدیگر نزدیک اند، اما زبان معنایی آن ها با توجه به بستر زمانی که در آن قرار گرفته اند نسبت به یکدیگر متفاوت است.
نقش پروپاگاندا در بروز مفاهیم جدید معماری در عصر دیجیتال
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 80
حوزه های تخصصی:
توجه به فرهنگ در مطالعات مرتبط با حوزه جامعه شناسی در معماری در سال های گذشته بیشتر شده است. تغییر شیوه زندگی مردم و انتظارات افراد جامعه، با روش های از پیش برنامه ریزی شده و دستکاری نمادین در تبلیغات موجب گرایش توده های جامعه و ایجاد تمایل در مردم برای استفاده از محصولاتی در حوزه برنامه ریزی شهری و معماری شد که در مسیر تأمین اهداف مبلغان آن است. روش پژوهش بر مبنای پارادیم تئوری انتقادی است که با تبیین فرضیه های پژوهش بر اساس مطالعات استنادی و با رویکرد کیفی، با استفاده از سه وجهی راهبردی (تحلیل کیفی نمونه موردی، تطبیق نظری و استدلال منطقی با صوری سازی گزاره ها) سه فرضیه را مورد بررسی قرار داده است و (با نگاهی زنجیره وار) به دنبال کشف مکانیسم اثرگذاری پلتفرم های اینترنتی و فضاهای مجازی بر ماهیت انسان معاصر و نیازهای او در جوامع عصر جدید و همچنین در طول آن نحوه اثرگذاری این عوامل بر گونه های معماری (و میزان استفاده انسان عصر دیجیتال) در فضاهای عمومی شهری است. تحلیل نمونه های موردی نشان می دهد، فضای مجازی بستری مناسب برای ترغیب افراد به گونه های جدید معماری است. معماران شاخص با طراحی گونه های معماری مفاهیم جدیدی را به این عرصه جامعه وارد می کنند. نهایتا بر اساس ارزش صدق فرضیه ها، می توان نتیجه گرفت در جوامع امروزی، پروپاگاندا و سیاست گذاری حاکم بر جامعه، با تاثیر بر فرهنگ و انتظارات افراد در کنترل گونه های جدید معماری و آثاری که معماران شاخص طراحی می کنند و همچنین بروز مفاهیم جدید معماری نقش دارد.
هستی شناسی ارواح معانی قرآن کریم در اندیشۀ ملاصدرا و تأثیر آن در مبحث کیفیت وضع الفاظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه او دارد و بهمین دلیل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستیند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبه ملکوت اسفل متفرق شده و در قالب عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) تمثیل می یابند و آنگاه به عالم ماده نزول پیدا میکنند. از نظر ملاصدرا، هر مرتبه نازله، مثال مرتبه مافوق است و الفاظ نیز از این قاعده مستثنی نیستند. راه دستیابی از طریق الفاظ به مراتب مافوق کلام الهی، استفاده از قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی (معانی مطلق و عام) است. تعریف صدرالمتألهین از ارواح معانی، با تعریف او از کلی طبیعی و مثل افلاطونی مطابقت دارد. اطلاق و عمومیت ارواح معانی در مطابقت با کلی طبیعی، ناشی از خست ماهیت و در مطابقت با کلی افلاطونی، ناشی از سعه وجودی است. با تطبیق میان ارواح معانی و کلی طبیعی میتوان نتیجه گرفت که وضع الفاظ، بشری بوده و ملاک وضع الفاظ، حقیقت است.
بررسی نقش و جایگاه عنوان در کارکردهای بیانیِ عکس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
49 - 58
حوزه های تخصصی:
عنوان، در انتقال معنای عکس عنوان گذاری شده، می تواند چون عنصری مشخص کننده یا عاملِ سازنده و گاه تغییر دهنده ی معنا نقش ایفا کند و پیامِ آن در سطوح مختلفِ دستیابی به معنای نهایی اثر دریافت شود. از این رو نادیده گرفتن نقش آن در خوانش محتوای اثر، همچون حذف قسمتی از عکس است. مطالعات مختلفی با محوریت عنوان گذاری در دنیا انجام شده، اما تا کنون در ایران هیچ پژوهشِ منسجمی در این حوزه صورت نگرفته است. این مقاله برای اولین بار در ایران و با هدف ایجاد حساسیت در عنوان گذاری و خوانش آن، به بررسی نقش و جایگاه عنوان در انتقال معنای عکاسانه پرداخته و صحت بسطِ تعاریفِ پیشین از عنوان، به عکس را مشخص می سازد. این مقاله ابتدا با بررسیِ پیشینه ی ارتباطی ما با تصویر و متن به نمایندگی از عکس و عنوان، و طرح مباحث نشانه شناسیِ مرتبط، به اثبات جایگاه عنوان در کارکردهای بیانی عکس می پردازد. سپس با برهم گذاریِ تعاریف و تعمیم آنها به حوزه ی عکس، چارچوبی عملی و اثبات شده، برای شناخت انواع عناوین فراهم می آورد. برای ملموس نمودن این چارچوب، با مطالعه ی جامعه ی آماری در دسترس، به دسته بندی عناوین عکس های گالری های ایران پرداخته و در نهایت آنها را به دو گروه بیان گر و دلالت گر تقسیم می کند. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی می باشد.
امکان سنجی استفاده از آیکونولوژی جهت تفسیر آثار هنری آبستره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
37 - 46
حوزه های تخصصی:
آیکونولوژی به عنوان یک رویکرد- روش در مطالعات هنر، جهت تفسیر آثاری با سابقه تاریخی دستمایه قرار گرفته و علیرغم ادعای کارکرد آن در باب تفسیر آثار هنری مدرن، هیچ گاه در تفسیر یک اثر هنری آبستره مورد استفاده قرار نگرفته است. هدف این مقاله امکان سنجی استفاده از روش آیکونولوژی در تفسیر آثار تجسمی آبستره است و پرسش این پژوهش بدین قرار است که آیا روش آیکونولوژی که در پی شناخت معنا در مقابل فرم(صورت) است، در تفسیر آثار هنری آبستره روشی کاربردی خواهد بود یا خیر. فرضیه این جستار این چنین است که آیکونولوژی مبتنی بر معنای اثر بوده و این معنا در دنیای نسبی گرای هنر آبستره خارج از دسترس و اساساً متکثر و نسبی است. بنابراین آیکونولوژی در باب آثار هنری آبستره کاربردی نخواهد بود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تحقیق بکار برده شده در این پژوهش تحلیلی- تاریخی است. یافته های تحقیق بدین قرار است که شناخت معنای واقعی یا ابتدایی در آثار آبستره نانگاره پرداز ممکن نیست و این بدان معناست که آیکونولوژی در همان گام اول متوقف می شود. در آثار آبستره حامل تصویر هم، از پس صورت اثر نمی توان به معنای واحدی رسید و هویتی که بازشناخته می شود متکثر بوده و منطبق بر ماهیت اثر نیست.
عکس: چالش دلالت عینی و مفهوم ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
65 - 74
حوزه های تخصصی:
بر اساس یافته های موجود می توان مفاهیم و دلالت های عینی و ضمنی را در باره ی عموم عکس ها به کار گرفت. این جُستار در تلاش است چگونگی ساخت و کارکردهای متفاوت این دلالت را در برخی از نمونه عکس های معروف و تعداد کمی عکس معمولی تحلیل کند. در این پژوهش، نگارنده با تعیین متغیرهای مؤثر، طرح دیدگاه های مهم در این زمینه، تحلیل فرمی عکس های نمونه و تجمیع آن ها در فرایند استقرایی نشان می دهد که آن چه را در عکاسی دلالت ضمنی می نامیم می تواند ارجح تر، مهم تر، برانگیزاننده تر و اثرگذارتر از آن چیزی باشد که دلالت عینی(صریح) پنداشته می شود. فرضیه ی اصلی این مقاله این است که دلالت ضمنی حاصل کارکرد متغیرهایی چون نیت عکاس، تجمیع عناصر تصویری در عکس، باور فرهنگی و اعتقاد بیننده، جهت دهی فرهنگی- سیاسی توسط رسانه های قدرت مند و توضیح صریح و روشن گر همراه عکس می باشد. او در آخر به این نتیجه می رسد که در سال های اخیر با توجه به متغیرهای گوناگون تولید و بسترهای متنوع مصرف(ارائه) عکس، تفکیک و تمایز دلالت صریح و ضمنی بر اساس تعاریف دیروز- لااقل- در حوزه عکاسی، سودمند نیست؛ و با توجه به متغیرهای فعال در بسترهای تولید و مصرف عکس، می توان استفاده از عناوین: ‘دلالت اصلی’ و ‘دلالت فرعی’ و یا ‘دلالت قوی’ و ‘دلالت ضعیف’ را پیشنهاد می کند.
تأثیر متقابل کاربرد و معنا بر فرم اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
115 - 124
حوزه های تخصصی:
به طور عمده اشیاء در چرخه عمر خود با ابتکار یا اقتباس به وجود آمده، با گذر زمان فرم های مختلف به خود گرفته و در نهایت رها شده و از بین می روند. سوال های اساسی عبارتند از: فرم یک شیء بر چه مبنا و بر اساس چه فرآیندی و چگونه با نیازهای کاربردی و معنایی انسان مرتبط می شود؟ و دلیل بهره مندی برخی اشیاء از ارزش های نمادین چیست؟ این مطالعه، محیط زندگی را به عنوان سیستمی در نظر می گیرد که در آن انسان ها و اشیاء به طور مداوم باهم در تعامل اند تا محیط حالت تعادلی خود را حفظ کند. هدف پژوهش بررسی فرم شیء در چرخه عمر خود در مواجه با خواست ها و نیازهای کاربردی و معنایی انسان است. انسان به جهت استفاده و فرم دادن به شیء، و شیء به وسیله قابلیت های بالقوه خود با انسان ارتباط برقرار می کند. روش این تحقیق کیفی است و با بهره مندی از فرآیندی استقرایی به دنبال تبیین تمام روابط ممکن بین کاربرد، معنا و فرم است. در یک فرآیند و مدل نُه مرحله ای چگونگی توسعه فرم اشیاء در ارتباط با معنا و کاربرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که علی رغم تغییرات در طول زمان فرم شیء نیازهای کاربردی و معنایی انسان را در سطوح مختلفی تأمین می کند.