مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
بازار ایرانی
حوزه های تخصصی:
بازخوانی تجارب غرب در مرمت شهری این نکته را بر متخصصین امر روشن می کند که اینان همواره در یک روند رو به رشد، با اصلاح و بازنگری شیوه های گذشته خود، موجبات بهبود هرچه بیشتر فضاهای تاریخی را فراهم نموده اند. این در حالی است که در کشور ما، به دلیل عدم اتخاذ سیاست های مناسب توسط مسئولین ذیربط، بافت های تاریخی هر چند که در گذشته دارای حیات پویایی بودند، اما در حال حاضر یا با زوال و فرسودگی مفرط رو به رو هستند و یا در انتظار طرح های نوسازی-بهسازی کلان مقیاسیند که در تجربه های متأخر در این زمینه، نشان داده، حتی در صورت وجود منابع مالی مورد نیاز، طرح و برنامه ریزی های نادرست در این بافت ها از جمله تخریب و تملک های نابه جا، نوعی ناهمگونی را به وجود می آورد. در میان این طرح ها بعضا ناهماهنگ که تنها جزئی کوچک از علل نا به سامانی بافت تاریخی شهر به شمار می آید، ارائه مدلی به منظور بازسازی این فضاهای شهری ارزشمند -با وجود آن سابقه درخشان- با استفاده از تجارب جهانی و خودی می تواند گامی مؤثر در جهت بهبود وضع نا به سامان موجود و به عبارت دیگر بهره مندی بیشتر شهروندان از میراث ارزشمند خود باشد. البته نباید از نظر دور داشت که تقلید از دستاوردهای غربی یا تداوم شیوه معماران زبردست ایرانی، مسیر حرکت را در دو سوی متفاوت پیش خواهد برد. در این راستا در ذیل این نوشتار، ابتدا یکی از عناصر مهم شهر تاریخی، به عنوان نمونه مورد بررسی، برگزیده خواهد شد؛ نگارنده با توجه به اهمیت و کارکرد عناصر تاریخی، بازار را که در گذشته ستون فقرات و قلب تپنده شهر محسوب می شده انتخاب نموده است. در گام بعدی به منظور یافتن اصولی جهت چگونگی بازآفرینی این عنصر تاریخی -با مطالعه نظری و عملی صورت گرفته- به مقایسه ویژگی های معماری بازار تاریخی با اصولی که اخیرا کشورهای توسعه یافته غربی در بازسازی استفاده می کنند و از آن تحت عنوان نوزایی شهری یاد می شود پرداخته خواهد شد؛ -لازم به ذکر است که نوزایی شهری (رنسانس) از آخرین دستاوردهای سودمند اروپاییان در جهت مداخله در مراکز ارزشمند تاریخی می باشد- بدین ترتیب مشخص خواهد شد که آیا این اصول (رنسانس شهری غرب)، به واقع، تحول جدیدی در فضای شهری ایجاد می کنند، یا اینکه «نوزایی» مفهوم جدیدی نیست و در حقیقت تئوریزه شده همان اصولی است که معمار و بنای ایرانی از گذشته های دور در معماری از آن بهره می برده است.
ارزیابی کیفی ابعاد حسی فضا در بازارهای تاریخی از منظر استفاده کنندگان (مطالعه موردی: بازار قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
15 - 30
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ادراک عبارت است از تجربه حسی ما از دنیای پیرامون، که مستلزم شناخت محرک های محیطی و اقدامات واکنشی به این محرک هاست. معماری قلمرو چندگانه از تجارب حسی است که متقابلاً روی یکدیگر تأثیر می گذارند و درون هم آمیخته می شوند و زمینه ادراک از یک فضا را فراهم می آورند. در طول تاریخ، -بازارهای سنتی ایران- با مجموعه ای وسیع از کاربری ها و بناهای جنبی، مرکز جنب وجوش شهرها و تعاملات اجتماعی بودند. این بازارهای سرپوشیده که یادگار باارزشی از دوران قبل از مدرنیته هستند را می توان برخلاف پاساژها و مراکز خرید معاصر، فضاهایی چند حسی دانست که موجب ایجاد حس تعلق مکان در استفاده کنندگان از خود می شدند. اهداف پژوهش: پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضایی و نقشی که این ادراک می تواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از منظر مخاطبان در بازار قزوین می پردازد. روش پژوهش: جهت دستیابی به هدف تحقیق در جمع آوری داده ها از روش تاریخی-توصیفی و در تحلیل آن ها از روش تحلیلی-تطبیقی استفاده شده است. همچنین گرداوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی حاصل گشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که پاسخگویی مناسب به ابعاد مختلف نظام حسی در بازارهای تاریخی باعث خلق محیطی چند حسی در عین حفظ تداخل دامنه حسی شده است. شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه منظر لمسی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرک های محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند.
ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماع پذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا نمونه موردی: بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
67 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اجتماع پذیری از مفاهیم مهم در فضاهای شهری چندمنظوره، جهت برقراری روابط مناسب اجتماعی در میان مردم است. یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به برقراری ارتباط با دیگران است. پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و وقوع روابط اجتماعی، نیاز به یک مکان و فضای تعریف شده دارد. فضایی که بتواند مجموعه ای از روابط اجتماعی و فرهنگی میان گروه های مختلفی از مردم در مکانی خاص، برقرار کند. توجه به ابعاد اجتماعی فضا در بناها و یافتن ارتباط بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری، در موفقیت این فضاها اهمیت زیادی دارد. بازاره ا از جمله فضاهای جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در جامعه شهری بوده اند، به طوری که حیات شهر و بازار همواره به هم پیوندخورده و در بسیاری از موارد شهرها با بازارها معنی و مفهوم پیدا می کردند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار فضاهای شهری، دگرگونی الگوهای زندگی مردم و عدم انطباق مناسب با فضای کالبدی سنتی، بازار درمعرض خطر تبدیل به فضای موزه-بازار بدون توجه به جنبه های کالبدی و عملکردی گذشته آن، قرار گرفته است.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف سنجش میزان اجتماع پذیری در بازار، شناخت بستر اجتماعی آن و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن، با تحلیل ساختار، هم پیوندی، انسجام بازار و اولویت قراردادن جنبه های کالبدی-عملکردی انجام شده است.روش تحقیق: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و میدانی، و با استفاده از تکنیک نحو فضا (و نرم افزار دپث مپ) انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد ارزش های فضایی و چیدمان فضا در قسمت های مختلف بازار، تفاوت های اساسی دارد، به طوری که ساختارمندی و انسجام اجتماعی بازار به شدت کاهش یافته و میزان هم پیوندی خیابان های تازه احداث شده، افزایش یافته است. در نتیجه، لزوم توجه به تغییرات و پیامدهای حاصل از توسعه شهری از جنبه کالبدی و عملکردی، برای افزایش ویژگی اجتماع پذیری بازار مشهود و ضروری است.
تبیین محاکات متأثر از آرای صدرا در آفرینش فضاهای شهری و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
67 - 80
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تعمق در نحوه شکل گیری طرح در ذهن طراح برای ایجاد فضایی والا منطبق با سرشت آدمی، امری ضروری است تا مسیری روشن در اختیار طراحان برای خلق طرحی ارزشمند قرار گیرد. آرای حکیمان ایرانی برخلاف نظریه های اندیشمندان معاصر غربی در تولید فضا مغفول مانده، اگرچه قرن ها پیش از آن ها مطرح شده است. در این میان ارتباط محاکات صدرایی با روش های طراحی فضا در معماری و شهرسازی مسئله این پژوهش است. یعنی تأثیر آرای ملاصدرا به ویژه در خصوص محاکات چطور می تواند در آفرینش فضا (معماری و شهری) تفسیر شود؟هدف پژوهش: هدف بازتاب روشن و مناسبی از آرای ایرانی مانند ملاصدرا در عرصه معماری و شهرسازی است. در این پژوهش تحلیل مفهوم محاکات و ارتباط آن با قیاس فضایی صورت می گیرد. هدف خوانش مفاهیم فلسفی ایرانی-اسلامی در فضاهایی مانند بازار و استفاده از آن در آثار طراحی نوین است.روش پژوهش: روش پژوهش تطبیقی با تحلیل محتوای متون و رویکرد معناشناسی همراه با راهبرد نمونه موردی است. از طریق دسته بندی اطلاعات در جداول و تطبیق مفاهیم با هم به تحلیل متون فلسفی و فضایی پرداخته و مفاهیم در بازار ایرانی تطبیق داده شده است. نمونه های معاصر در مطالعه تطبیقی با بازار بررسی شدند و در تحلیل نهایی، بازار به عنوان یک کهن الگو معرفی می شود که با روش طراحی قیاسی پدید آمده است.نتیجه گیری: طراح هنرمند الهامات شهودی را از عالم مُثُل دریافت و صور مثلی را در قوه خیال خود با محاکات خلق می کند. این الهامات توسط خالق فضا در معماری سنتی، هستی نسبی یافته اند. بازار ایرانی فضایی با عملکردهای گوناگونی است که از طریق محاکات و الهامات شهودی هنرمند شکل گرفته است که منطبق با روش طراحی قیاسی در معماری است. هم چنین بازار می تواند به عنوان کهن الگو در شکل گیری فضاهای شهری ارزشمند مرجع قیاس فضایی قرار گیرد. از همین رو یکی از نسبت های آرای فلسفی ملاصدرا با مفاهیم فضایی در معماری و شهرسازی با توجه به پیوند میان مفاهیم محاکات فلسفی و روش قیاسی طراحی یا قیاس فضایی در معماری و شهرسازی قابل تبیین است.
تبیین نشانه شناسی بازار ایرانی (تبیین و ایجاد روشی برای خوانش معماری بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۲۰۴-۱۸۹
حوزه های تخصصی:
معماری برای بهره گیری از روشی برای جلوگیری از ایجاد دلالت های نامناسب، هویت های دوگانه و گسست معنا، به صورت گسترده دست به گریبان نظریات و مقوله های نشانه شناختی شده است. نشانه شناسی دانشی است که پدیده های اجتماعی، فرهنگی (مانند معماری) را همانند یک متن می پندارد و روشی را جهت خوانش آن ارائه می دهد. خوانش نشانه شناختی معماری، به دنبال بازتولید طرح بر اساس ارتباط بین لایه ها و بر اساس برداشت انتزاعی مخاطب است. به منظور بررسی معنا و کارکرد بازار ایرانی که یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار در شهرهای ایرانی است و دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و فرهنگی است، امکان بررسی آن در قالب رویکردهای تحلیل متن مانند زبان شناسی و نشانه شناسی وجود دارد. متنِ بازار ایرانی دارای ویژگی های دلالتی است؛ به عبارتی خود متن و عوامل سازنده ی آن همگی دارای قابلیت تداعی معنا هستند. روش تحقیق مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی است که از روش استدلال منطقی با ابزار گردآوری اطلاعات: کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. تحقیق حاضر به دنبال تبیین و ایجاد روشی برای خوانش معماری بازار بر اساس روش نشانه شناسی است؛ به گونه ای که تبیین نشانه شناسی بازار ایرانی بتواند رویکردی جدید را جهت خوانش معماری ایرانی به منظور ارتقای کیفیت محیط، رقم زند. بدین منظور چهار رویکرد در این زمینه قابل شناسایی است که نتایج تحقیق نشان می دهد؛ رویکرد نشانه شناسی لایه ای (پیدایشی) در بین سایر رویکردهای نشانه شناسی (پوزیتویستی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و پیدایشی ) رویکرد مناسب تری جهت خوانش معماری بازار ایرانی است. نشانه شناسی لایه ای زمینه تحلیل گسترده متون را در بستر رابطِ تعاملی و چندسویه بین نظام های نشانه ای و لایه های متنی که شبکه ای پیچیده از روابط دلالتی را به وجود می آورد، فراهم می سازد. حال با توجه به اینکه هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در بازار ایرانی به مثابه یک متن و به عنوان برشی از شهر با چارچوب نشانه شناسی لایه ای است، باید لایه های متنی آن شناسایی و نمود عینی شبکه رمزگان در یک کنش ارتباطی مشخص شود. بدین منظور برای شناسایی لایه های متنی بازارجهت تبیین آن؛ مفاهیم لایه های متنی، بافت، بینامتن، رمزگان، در این رویکرد مورد بررسی قرار می گیرد.
ادراک تنانه از بازار ایرانی: تبیین مؤلفه های معماری بر اساس نظریات مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
5 - 20
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های پدیدارشناسیمرلوپونتی، توجه به جایگاه بدن و نقش تن در جریان ادراک حسی جهان است. یک تصویر عکاسی شده، شاهدی غیرقابل اعتماد از کیفیت واقعی فضای معماری است، بنابراین بررسی نقش تن، فهم جایگاه انسان و تجربه وی از فضای معماری، گستره دید متفاوتی از درک فضا در اختیار او قرار می دهد. در معماری سنتی به ویژه بازارهای تاریخی، توجه عمیق به حضور انسان و ادراک وی در راسته های اصلی بازار و فضاهای پیرامونی شده است که با درگیرشدن حواس پنج گانه، درک متفاوتی از فضا نسبت به تصویر تهیه شده از آن فضا دارد. سؤال اصلی پژوهش در این است: مؤلفه های تأثیرگذار در ادراک تنانه با تاسی از نظریات مرلوپونتی در بازار ایرانی چیست؟ هدف از این پژوهش بررسی جایگاه انسان و نوع متفاوت ادراک در حضور انسان با تأکید بر نظریه"ادراک تنانه مرلوپونتی" است. این تحقیق در قالب پژوهش های کیفی است و روش تحقیق توصیفی تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است و ابزار گردآوری اطلاعات با ثبت مشاهدات و مصاحبه صورت پذیرفته است. در نتایج این پژوهش که با تأکید بر نظریه مرلوپونتی مبنی بر ادراک تنانه انجام گرفته است، مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور انسان و دید متفاوت وی مانند عمق، فاصله، حرکت در فضای معماری، پرسپکتیو دید، اتمسفر فضا، تغییر دید ناظر و پارالاکس حاصل شده است. یافته ها نشان می دهند که این مؤلفه ها در فضای بازار تاریخی به خوبی جلوه می کنند، توجه معماران گذشته به نقش انسان در فضا و درگیری ادراک وی با ایجاد حس حرکت، افق دید و عمق حرکتی، ریتم و تکرار در جداره ها و نوردهی، عمیقاً احساس می شود و نقش تعیین کننده ای در درک فضای معماری و تجربه زیسته انسان در بازار ایرانی دارند.