مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه شناسی پدیدارشناختی


۱.

مسئله «دیگری» در جامعه شناسی پدیدارشناختی و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دیگری جامعه شناسی پدیدارشناختی حکمت متعالیه شوتس هوسرل ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۲۶۴
در این مقاله به یکی از مسائل مهم علوم اجتماعی یعنی مسئله «دیگری» از منظر دو دستگاه فکری متفاوت پرداخته شده است: اول پدیدارشناسی به عنوان یکی از جنبش های مؤثر فلسفی قرن بیستم در غرب و دوم حکمت متعالیه به عنوان یک دستگاه فلسفی تمام عیار. اگرچه کوشش های جامعه شناسان طرفدار دیدگاه های پدیدارشناسی، در به کارگیری مفاهیم فلسفی آن برای پاسخگویی به مسائل علوم اجتماعی مدت ها است، آغاز شده است و افرادی چون شوتس نقش برجسته ای در شکل گیری نوعی از تفکر جامعه شناسی که امروز با عنوان جامعه شناسی پدیدارشناختی معرفی می شود، داشته اند؛ اما پیچیدگی های فلسفه هوسرل و همچنین اختلافات این جامعه شناسان با نظریات هوسرل در برخی مسائل از جمله مسئله اصلی این مقاله، لزوم پرداخت جدی تر به آن را لازم می نماید. از طرف دیگر به دلیل آنکه مدتی است توجه به ظرفیت های نظام فکری حکمت متعالیه برای مسائل علوم اجتماعی نیز ثمره های قابل قبولی را نمایانده است، این نوشتار بر آن است تا با عنایت به تفاوت های اساسی دو دستگاه فکری پیش گفته، مسئله مهم «دیگری» را از منظر دو رویکرد جامعه شناسی پدیدارشناختی و نظریه اجتماعی قابل استنطاق از حکمت متعالیه بررسی کند.
۲.

بررسی زیست جهان به مثابه بنیاد معنا و فهم کنش از دیدگاه آلفرد شوتز(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زیست جهان پدیدارشناسی جامعه شناسی پدیدارشناختی معنا کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۰
شوتز در مواجهه با بحران علوم اجتماعی، مفهوم کانونی هوسرل متأخر؛ یعنی «زیست جهان» را مبدأ عزیمت خود قرار داد. او با صورت بندی مجدد پدیدارشناسی هوسرل و گذر از پدیدارشناسی استعلایی به پدیدارشناسی تجربی و دنیوی، زیست جهان را به مثابه امر داده شده در زندگی روزمره فرض کرد و آن را چارچوب مرجع تفسیر معنا و فهم کنش قرار داد. در این زمینه کوشید با غنی سازی مفهوم «کنش» وبر از طریق اختراع مفهوم «طرح» (project) زمینه انتقال از کنشگر آگاه تکین به کنشگری را که در جامعه و در بستر زیست جهان اقدام به کنش می کند، فراهم سازد. برایند این اقدامات، ارائه تفسیری متفاوت از «معنا» و «کنش» از تفسیر نظریات شناختی کنش است. شوتز با آنکه آگاهی کنشگر را نقطه عزیمت خود قرار داده و به مسائلی که مشخصه نظریه کنش است، پرداخته، اما کنش را تعبیه شده در محیط فرهنگی آن در نظر گرفته و به نقشه ها و طرح های فرهنگی در تعریف کنش اهمیت زیادی داده است. این جستار با روش «توصیفی تحلیلی»، در حد امکان به شرح، توضیح و نقد این مسئله همت گمارده است.