مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
معنا
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به اصالت «لفظ» یا «معنا» یکی از موضوعات بحث انگیز در سنّت ادبی و بلاغی ما بوده است؛ این که در شکل گیری آثار هنری، باید اعتبار و برجستگی را از آنِ شکل و صورت دانست یا محتوا، در طول اعصار و قرون، بحث درازدامنی را در میان طرفداران این دو دیدگاه به بار آورده است. این کشمکش پایان ناپذیر در عصر صفویّه یعنی دوره اوج و شکوفایی نقد ادبی و دانش سبک شناختی با نکته سنجی و دقت نظر و عمق دانش ناقدان ادبی تداوم می یابد؛ علاوه بر آن در شعر سبک هندی نیز که یکی از مهم ترین عرصه های مباحث بلاغی، نقد ادبی و سبک شناسی بوده است، در کنار بسیاری از مسائل جدّی و تازه ادبی، توجّه به اصالت «لفظ» یا «معنا» جلوه ویژه ای دارد. اگر در اشعار صائب، بلیغ ترین شاعر سبک هندی، مفاهیمی چون «لفظ پاکیزه»، «لفظ غریب»، «لفظ پرداخته»، «معنی تازه»، «معنی نازک»، «معنی بیگانه»، «معنی رنگین» و «توأمانی لفظ و معنی» با بسامد بسیار بالایی دیده می شود، گذشته از اهمیّت موضوع برای شاعر، نباید از مضمون سازی و ایجاد روابط تناظری پیچیده و اعجاب آور او با این مفاهیم غافل باشیم. این پژوهش ضمن اشاره به سابقه بحث اصالت «لفظ» یا «معنا»، تحلیلی است از رویکرد سه گانه صائب در این موضوع که اغلب از خلق مضمون های غریب و باریک خالی نیست.
پرسش های چیستی در تاریخ و راه کارهای پاسخ به آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
69 - 88
حوزه های تخصصی:
پرسش های چیستی یکی از پنج پرسش اصلی پژوهش های تاریخی با محوریت کشف چیستی رویدادهای تاریخی است. مفهوم پرسش های چیستی، پرسش های فرعی که در کنار پرسش چیستی قرار می گیرند و راه کارهای پاسخ به پرسش های چیستی در شمار مهم ترین محورهای شایسته درنگ در این زمینه هستند. این مقاله می کوشد با روش تاریخی تحلیلی و به استناد اطلاعات گردآوری شده به روش کتاب خانه ای به این مسائل بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که در پاسخ به پرسش های چیستی، مورخ باید چرخش های زبانی و تحولات معانی را در نظر بگیرد و استفاده از منابع معتبر و به کارگیری دانش هرمنوتیک را به عنوان ابزارهایی مهم در نظر داشته باشد.
تحلیل نقد ویتگنشتاین بر آگوستین درباره نظریه تصویری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
45 - 65
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین پژوهش های فلسفی را با نقد و تحلیل نگرش آگوستین درباره زبان آغاز می کند. او مدعی است که نظریه آگوستین مبتنی بر درکی محدود و به گفته او ابتدایی از زبان است که آن را در قالب ارتباط و تصویرگری عالم واقعیت تعریف کرده است. مساله پژوهش این است که چرا ویتگنشتاین در نقد نظریه تصویری معنا از آگوستین به عنوان نماینده برجسته این دیدگاه سخن گفته است؟ در این پژوهش با روش کیفی استنتاجی و با بهره بردن ازیکی از آثار کاملا تخصصی و فلسفی آگوستینیعنی دیالوگ آموزگار نشان داده شده که نقدهای ویتگنشتاین بر نظریه تصویری زبان، ملاک معناداری زبان و نظریه آموزش و تعریف اشاری اگرچه نه کاملا اما تا حد زیادی مبتنی بر برداشت محدود از مواضع زبان شناختی آگوستین است. لذایافته پژوهش حکایت از آن دارد که نقدهای ویتگنشتاین بر دیدگاه آگوستین به روایت آثار او تنها محدود به کتاب اعترافات بوده و از آن جایی که این اثر خودزندگینامه ای بیشتر برای مخاطب عام نگاشته شده است و هدف آگوستین در آن طرح مسائل بغرنج و پیچیده زبان و فلسفیدن درباره آن ها نبوده است، فهم ویتگنشتاین از جغرافیای اندیشه آگوستین را به شدت مورد تردید قرار می دهد.
تدوین اولویت مؤلفه های تعاملات اجتماعی در مراکز سالمندان (مطالعه موردی: مراکز سالمندان هاتف و آرام در قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
131 - 146
حوزه های تخصصی:
با شناخت مؤلفه های تأثیرگذار در میزان افزایش تعاملات اجتماعی از دیدگاه صاحب نظران و به کارگیری آن در فضاهای معماری و شهرسازی می توان به دستاوردهای اجتماعی مهمی دست یافت؛ به ویژه در حوزه سالمندان که به بازگشت دوباره در عرصه حضور در جامعه نیاز دارند. ضرورت این پژوهش تدوین مؤلفه ها در هر یک ازآیتم های فعالیت، کالبد، و معنا براساس مدل حس مکان رلف - کانتر است و هدف پژوهش طبقه بندی مؤلفه های کیفی از دیدگاه سالمندان و شناخت تأثیرگذارترین مؤلفه است. نوآوری پژوهش در جمع آوری کلی مؤلفه ها و بررسی میدانی و تدوین اولویت مؤلفه ها از نظر سالمندان است. روش تحقیق پیمایشی و روش استدلال استقرایی است. جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و تکمیل 28پرسش نامه از مراکز روزانه سالمندان بوده است و ابزار تحلیل نرم افزار اسپیاساس است. در پژوهش به این نتیجه می رسیم که در آیتم فعالیت تنوع فعالیتی و گروه های سنی بیشترین ارزش را برای سالمندان دارد و باید در یک زمان تنوع فعالیتی متفاوتی را در فضا داشته باشیم تا سالمند باتوجه به سلیقه خود به انتخاب فعالیت بپردازد. در آیتم کالبد عدم حضور در فضای بسته اشاره شده که باید سعی شود تا در طراحی فضا فضاهای باز به صورت بصری و کالبدی برای سالمندان درنظر گرفته شود. در آیتم معنا انعطاف پذیری فضا از اهمیت بیشتری برای سالمندان برخوردار است که به لحاظ شناخت از فضا بهتر است از فضاهای منعطف و چندمنظوره برای سالمندان استفاده شود.
نقد و بررسی روش شناختی نظریه «تفاوت معنا و مراد» ابوزید؛ در تفاسیر ارزش افزایانه از متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نصر حامد ابوزید، در بخشی از نظریة «تفسیر عصری از متون» خویش قائل شده است که میان معنا و مراد تفاوت وجود دارد. از آنجایی که در تفاسیر ارزش افزایانه، هدف مفسر به حدّ اعلای ارزش رساندن یک اثر است و از جهتی عواملی همچون پیدایش پرسش های جدید، پدیداری نیازهای نو و افزایش سطح علمی مفسر، نیازمندی به تفاسیر عصری را درپی دارند، به نظر می رسد نظریة تفسیری وی می تواند به عنوان راهکاری برای نیل به تفاسیر ارزش افزایانه قصدگرا، که به معنای فهم بهتر از متن و مرادات ماتن در طول زمان است، مورد امعان نظر قرار گیرد. اما نتایج حاصل از چنین نگرش هایی، چنانچه در آن ضوابط فهم متن رعایت نشود، ممکن است به تهدیدات معرفتی، همچون عدمِ امکانِ اعتبارسنجی تفاسیر، و دنیوی و عرفی کردن دین بینجامد.
روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
129 - 155
نظریه های علمی را می توان در بستر فرهنگی شکل گیری خود مطالعه و عوامل شکل گیری آن ها را تحلیل کرد. یکی از نظریات فرهنگی مطرح در اواخر سده بیستم و اوایل سده بیست ویکم، نظریه فرهنگی استوارت هال است. این مقاله درصدد روش شناسی انتقادی مبانی معرفتی و غیرمعرفتی نظریه فرهنگی هال است. نتایج بررسی حاضر نشان می دهد که مبانی غیرمعرفتی نظریه استوارت هال را می توان در شخصیت حاشیه نشین وی و روزگار حاکمیت تاچریسم در فضای سیاسی اجتماعی انگلستان خلاصه کرد. مبانی معرفتی نظریه فرهنگی هال را می توان در ساختارگرایی، اهمیت بخشیدن به قدرت سیاسی و اقتصادی، نشانه شناسی، فرهنگ گرایی و تأثیرپذیری از مکاتب و نظریه های مختلفی مانند نظریه هژمونی گرامشی، قدرت فوکو، بازی های زبانی ویتگنشتاین، نشانه شناسی بارت و نظام ارزشی پارکین ردیابی کرد. در بررسی انتقادی مبانی نظریه فرهنگی استوارت هال می توان گفت در رابطه بین عامل و ساختار، هال بیشتر به ساختار نزدیک می شود تا عامل، در رابطه فرهنگ با سایر حوزه های اجتماعی، فرهنگ را ذیل سیاست و اقتصاد قرار می دهد و در نسبت میان علوم طبیعی و علوم فرهنگی، به غلبه علوم فرهنگی بر علوم دیگر گرایش دارد. حال آن که بر اساس حکمت اسلامی، ساختارها به رغم قدرتمند بودن، فاقد قدرت مستحیل کننده عامل هستند. همچنین روابط حوزه های مختلف اجتماعی اعم از اقتصاد، سیاست و فرهنگ کاملاً در هم تنیده است و در صورت قائل شدن به استقلال این حوزه ها، فرهنگ قدرت محوری دارد. در هنگامه چالش یافتن علوم طبیعی در مقابل قدرت یافتن علوم فرهنگی، با وجود جایگاه وحی و مبانی مستحکم علم دینی، علوم فرهنگی ریشه ای در اندیشه اسلامی پیدا نمی کند؛ و سرانجام آن که معنا در حکمت اسلامی، برخلاف اندیشه هال، نه برساخته ای اجتماعی، بلکه واجد ذات و ریشه در حقیقت و نفس الامر است.
تحول معنایی خانواده در اسناد قانون توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده نهادی واسط میان فرد و جامعه است. نتیجه تحولات فردی در نهاد خانواده به جامعه منتقل می شود و افراد نیز متأثر از تحولات جامعه قرار می گیرند؛ از این رو خانواده عنصری ارزشمند برای جامعه است. چنانچه جامعه و دولت ها تحولات خانواده و اعضا را درنظر نداشته باشند و به سیاق تمایل نهادی به ثبات آن را نادیده بگیرند، یا خانواده به اهداف جامعه و دولت بی اعتنا بماند، این نهاد محل تعارض و اختلاف دولت ها و افراد خواهد بود. این پژوهش در پی ردیابی تصویر تحول معنایی خانواده در اسناد قانون توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی است. یافته های این مطالعه نشان می دهد این اسناد با ایجاد نسخه خانواده تراز، به نوعی ثبات در معنای خانواده اعتقاد دارند. به معنای دیگر تغییرات عینی و ذهنی خانواده و اعضای آن از منظر دولت ها مورد غفلت قرار گرفته است و آنان برنامه ها، خدمات و حمایت های خود را به خانواده تراز مدنظر خود ارائه می دهند؛ از این رو می توان تحول معنایی خانواده در سیر تاریخی این اسناد را تمایل به ثبات تعبیر کرد. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا به صورت بندی مضمونی نحوه شکل گیری این ثبات، با بررسی شش سند توسعه پرداخته است.
سیاست معنا در گفتمان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
135-154
حوزه های تخصصی:
در کنار مبارزه و قیام، «تولید معنا» در حوزه هایی که قدرت حاکم امکان دست اندازی در آن را نداشته، بخشی از سنت ائمه معصومین ^ برای حفظ و توسعه گفتمان شیعه بوده است. سؤال تحقیق این است که شیعه به رغم موضع انتقادی نسبت به سیاست رسمی در برخی دوره های تاریخی، چگونه توانست گفتمان سیاسی خود را حفظ کند و منتشر نماید؟ یافته های تحقیق نشان می دهد ائمه اطهار ^ در مواجهه با شرایط سیاسی مختلف برای حفظ و بسط گفتمان شیعه از راهبردهای مؤثر بهره گرفته اند که «سیاست معنا» یکی از این راهبردها بوده است. سیاست معنا مرکب از زنجیره ای از نشانه هاست که هر کدام میراث یکی از ائمه بوده و در سیره یک یا چند امام ممکن است تکرار شده باشد. دلالت معنایی منظومه نشانه های سیاست معنا در سیره ائمه معصومین ^ عبورپذیرکردن مرزهای قدرت رسمی و تضمین زیست شیعه در حوزه های مقاومت بوده است. روش این مقاله تحلیل نشانه معناشناختی گفتمان است.
بررسی تناسب صورت ادبی و معنای حکمی-عرفانی در دیوان فیاض لاهیجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
111 - 136
حوزه های تخصصی:
فیاض لاهیجی فیلسوف و عارف عصر صفوی، از شاعرانی است که در سبک هندی اشعار فروانی سروده است. این دو آبشخور فکری و هنری، در تلاقی با یکدیگر گونه ای از شعر را پدید آورده اند که از جهتی منحصربه فرد است. در مقاله نشان خواهیم داد که اشعار او هم از نظر فنی درحد قابل قبولی از معیارهای زیبایی شناختی قرار دارند و هم از نظر محتوایی مطابق دیدگاه های اصیل کلامی، فلسفی و عرفانی شیعه هستند. بررسی این دو جریان هم نشین تاثیر فن شعر و فلسفه را در یکدیگر نشان داده و آنچه باعث شکل گیری فرم و محتوای خاص در اشعار ایشان شده را نمایان می کند. برای این منظور، این تحقیق جنبه هایی از موسیقی درونی و بیرونی اشعار او را با محتوای غزلها و قصیده ها که مبتنی بر دیدگاههای ویژه معرفتی وی هستند مقایسه کرده است.
نقد و تحلیل کتاب معنای شمایل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
199-216
شناخت اصول و مبانی فکری هنرهای مسیحی، به مثابه یکی از ادیان توحیدی، از اهمیت ویژه ای در مطالعات اندیشه و هنر برخوردار است. این مهم که چگونه، علی رغم نفی صریح ادیان ابراهیمی درمورد تصویر، شمایل، و شمایل نگاری، به ارکان اساسی مسیحیت بدل شده این حوزه از مطالعات را واجد اهمیت مضاعف کرده است. انتظار می رفت کتاب معنای شمایل ها به بخشی از این انتظار پاسخ دهد. این مقاله در چهارچوب ضوابط پژوهش نامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، با اتکا به روش مطالعات انتقادی، به توصیف و تحلیل ترجمه حاضر در مقابله با متن لاتین پرداخته و برخی امتیازها و کاستی های دو متن را برشمرده است. بدین ترتیب، ملاحظه شد که ترجمه با دخل و تصرف در چهارچوب کتاب مبدأ بر اهداف کتاب اثر گذاشته و به علت نداشتن روش مناسب به سؤالات خواننده در زمینه های فکری و درک چگونگی معنای محتوایی شمایل ها پاسخ نمی دهد. فقدان فهرست منابع کاستی بنیادین نسخه فارسی است و عدم پیروی از ضوابط کتاب های پژوهشی اعتبار و کارآیی کتاب را درمعرض پرسش قرار داده است. به سبب کاستی ها و اختلاط مطالب به نظر نمی رسد ترجمه حاضر جواب گوی نیاز خوانندگان علاقه مند در این حوزه باشد و به عنوان متنی قابل اتکا در نظر گرفته شود.
مظاهر من الأبحاث الدلالیه فی التراث العربی و الإسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۸ سال ۱۴۳۲ شماره ۴
101-122
إن الدلاله من الموضوعات التی اهتمّ بها الفکر الإنسانی منذ القدم و لعلماء العربیه و المعارف الإسلامیه دور کبیر فی دراسه المعنی. و قد قام العرب بدراسه لغتهم لسبب أساسی دینی یتمثل فی المحافظه علی لغه القرآن لصحه تلاوته و استخلاص الأحکام و التشریعات منه، و کان للخوف من اختلاف المعنی أو إفساده فی تلاوه الآیات بشکل غیر صحیح أکبر الأثر فی النهوض بهذه الدراسه. لذلک ترکّز البحث اللغوی عند العرب منذ بدایاته على تحدید المعنى و ما یحتویه القرآن الکریم من معانٍ و مقاصد. و کانت الحوارات العلمیه و النقاشات المعرفیه بین العلماء تصبّ کلّها فی خانه المعنى. لکن التناول الدلالی فی التراث الإسلامی و العربی کان ضمن اهتمامات لغویه أخرى، امتزج البحث فیه بضروب من المعارف المختلفه دون أن یحمل عنواناً ممیزاً له استقلال فی موضوعاته ومعاییره الخاصه. و لکن مع الأسف ظن کثیر من الباحثین أن علم الدلاله علم نمت أصوله و ترعرعت فی ظل الدراسات اللسانیه الحدیثه و لم یکن للعرب و العلماء المسلمین معرفه به. و الحقّ أنّ البحوث الدلالیه العربیه تضرب بجذورها إلى القرون الثالث و الرابع و الخامس الهجریه فما بعد، و هذا التاریخ المبکر إنما یعنی نضجاً أحرزته العربیه و أصّله الدارسون فی جوانبها. تهدف هذه الدراسه فی مقامها الأول إلى إبراز جهود علماء اللغه العربیه والمعارف الإسلامیه فی القضایا الدلالیه، و توضیح مدى اهتمامهم بالمعنى، و من ثم البرهنه على أصاله الدلاله عند الباحثین العرب من اللغویین و النحویین و البلاغیین بأن الدلاله علم إسلامی - عربی له سماته و ممیزاته. فی الوقت نفسه تشیر إلى أن لعلم اللسانیات فضلاً کبیراً فی إرساء مناهج البحث فی علم الدلاله و وضع أصوله، حیث أصبح علماً قائماً بذاته، بعد أن کان ظلاً یسیر فی کنف العلوم الأخرى. إضافه إلى ذلک بینت الدراسه أن کثیراً من معطیات الدرس الدلالی الحدیث توصل لها علماء العربیه والمعارف الإسلامیه أثناء دراستهم للغه، مما جعلنا نعتقد أن علم الدلاله علم قدیم تناوله اللغویون من قبل، و حدیث باعتبار أن أصوله و أسسه و منهج البحث فیه قد حددت فی مطلع القرن العشرین.
پرسش باز مور و هنجارمندی اخلاقی؛ نقد پل بلومفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
257 - 288
حوزه های تخصصی:
مور (1903) در استدلال پرسش باز ادعا می کند که مفهوم «خوب» را نمی توان بر اساس مفاهیم دیگر اعم از مفاهیم طبیعی و غیر طبیعی تعریف کرد. پل بلومفیلد (2006) به تبعیت از داروال-گیبارد-ریلتن (1992) تقلیل ناپذیری مفهوم خوب را مبتنی بر هنجارمند بودن این مفهوم تبیین نموده است. بر اساس این ایده، مفهومِ «خوبی»- بر خلاف مفاهیم دیگری که معمولاً در تعریف خوبی بیان می گردد، مثل مفهومِ «لذت بخش بودن»، ویژگیِ راهبر کنش بودن را داراست. افزون بر این بلومفیلد هنجارمندی مفهوم خوب را قابل قیاس و شبیه به هنجارمندی معناشناختی می داند. مطابق استدلال پیروی از قاعده ویتگنشتاین معنا هنجارمند است به این اعتبار که معانی الفاظ واجد خصیصه راهبری کنش هستند و به بیان دیگر معانی واژگان کاربست آنها را در زبان به نحوی هنجاری مقیّد می کند. هدف اصلیِ ما در این مقاله بررسی ادعای بلومفیلد و مقایسه هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی است. بدین منظور ابتدا به ایضاح استدلال پرسش باز مور و سپس به توضیح هنجارمندی معناشناختی خواهیم پرداخت. پس از آن برهان بلومفیلد را بازتقریر خواهیم کرد و در پایان استدلال خواهیم کرد که بر خلاف نظر او هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی شباهت ندارد.
ساختار التفات و جنبه های هنری- معنایی آن در قرآن (پژوهشی در سطح صیغه های ضمایر)
حوزه های تخصصی:
ساختار التفات، یکی از پربسامدترین ساختارهای بیانی قرآن است که دارای گونه های مختلفی چون تصرَف در زمان افعال (به کارگیری زمان حال به جای زمان گذشته یا بالعکس و ...)، تغییر رویکرد ضمایر و افعال (از غایب به مخاطب یا بالعکس و ...) و کاربرد اسم به جای ضمیر یا بالعکس، می باشد. در پژوهش حاضر، ضمن نگاهی گذرا به مفهوم و کارکرد فنَ التفات و انواع آن، به تحلیل جنبه های هنری و معنایی این صنعت در سطح صیغه های ضمایر (غایب به مخاطب، غایب به متکلَم، متکلَم به مخاطب، متکلَم به غایب و مخاطب به غایب) در نمونه های قرآنی آن پرداخته شده است. شناخت دامنه ی هر یک از انواع التفات –از جمله در سطح ضمایر- ما را در درک ماهیَت و کارکرد این صنعت بلاغی و نیز جنبه های هنری و معنایی آن در کلام وحی یاری خواهد رساند. در نهایت اینکه بررسی نمونه های التفات در قرآن، بیانگر این مطلب است که این الگوی زبانی علاوه بر کارکرد هنری و زیباشناختی خود، نقش بسیار مهمَی در انتقال مقصود گوینده کلام به مخاطبان و میزان تأثیرگذاری و ماندگاری آن دارد.
واکاوی ایقاع نبر و تنغیم در جزء 30 قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
ساختار زبان قرآن کریم، یک ساختار موسیقایی است که با بهره گیری از بهترین و جذاب ترین روش ها به انتقال پیام و محتوای دینی پرداخته است. این جنبه اعجازی قرآن به دو ایقاع بیرونی و درونی تقسیم می شود و دارای چنان بافت شگفت انگیزی است که در هر دوره ای بی نظیر می نماید. جستار حاضر درصدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی به دو نوع از انواع ایقاع بیرونی (نبر و تنغیم) که کارکرد فونیمی دارند، بپردازد تا جایگاهشان را در تلاوت قرآن کریم و ارتباطشان را با محتوای دینی آیات نشان دهد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که استعمال درست نبر و تنغیم در قرآن کریم، از یک سو سبب موسیقایی شدن آیات می شود و از سویی دیگر مخاطب را در درک صحیحِ محتوا و معانی آیات یاری می کند.
تحلیل مفهوم خودشناسی به مثابه روش تربیتی: کوشش در جهت وحدت بخشیدن به معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
145 - 174
حوزه های تخصصی:
خودشناسی به مثابه یک روش تربیتی در نگاه اول مفهومی بدیهی و روشن به نظر می رسد. اما این مفهوم با چالش هایی در معنا رو به رو است. به این معنا که با دقت در معنای خودشناسی برداشت واحدی از آن حاصل نمی شود و این می تواند از لحاظ تربیتی مشکلاتی را در عمل ایجاد کند. هدف این مقاله، تحلیل مفهوم خودشناسی به عنوان یکی از روش های اساسی در تربیت به منظور رفع چالش های معنایی و ایجاد وحدت معنایی در آن است. به این منظور از روش تحلیل مفهومی استفاده شد. نتایج نشان داد به کمک عناصر معنایی مشترک که میان تعاریف و برداشت های مختلف از خودشناسی وجود دارد، می توان به میزان قابل توجهی به رفع تناقضات معنایی این مفهوم دست یافت. بر این اساس سه نوع خودشناسی مبتنی بر ادراکات درونی فرد، مبتنی بر ادراکات بیرونی فرد و مبتنی بر ادراکات مشترک درونی و بیرونی فرد شناسایی و بر اساس سه رابطه میان من و من، من و دیگری و من و دیگر چیز از یکدیگر تفکیک شد. سپس معلوم شد که در همه انواع خودشناسی چهار عنصر اساسی فاعل شناسا، نیاز به خودشناسی، منبع رفع کننده نیاز و تعامل وجود دارد. همچنین معلوم شد که در جریان خودشناسی همواره موانعی چون تن آسایی فکری، ناتوانایی شناختی، فاصله میان باور و عمل و عادات زیسته غلط وجود دارد. با ابتنا بر عناصر، روابط و موانع یاد شده باز تعریفی از خودشناسی به عمل آمد که به نظر می آید علاوه بر شفافیت از جامعیت و مانعیت بیشتری برخوردار است. تعریف یاد شده به تسهیل و شفافیت کار تربیتی مربیان در بهره گیری از روش خودشناسی کمک خواهد کرد.
تحلیل نشانه شناسی صورت و معنا در مسجد وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
115 - 143
حوزه های تخصصی:
نمادگرایی یکی از اصول قدیمی فکر بشر است که از آغازین دوره های حیات وی در آثار هنری نمودی خاص داشته و بر اساس دیدگاه های اسلامی، نماد یا رمز، جنبه ظاهری و دنیوی ماهیتی معنوی محسوب می شود. هنرمند دینی در بیان مفاهیم و دادن صورت مادی به آن ها، ناگزیر به استفاده از زبان تمثیل است. ازجمله جایگاه های ظهور نمادها در هنر ایران، معماری است. با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه معماری مسجد، با استفاده از روش نشانه شناسی به تحلیل مفاهیم نمادین و معانی روحانی این آثار هنری خواهیم پرداخت. عناصری که به عنوان نماد و نشانه در نظر گرفته می شوند علت کارکردی داشته اند و به مرورزمان تبدیل به نماد گشته اند. روش تحقیق توصیفی – تاریخی بوده، با رویکرد نشانه شناسی مبتنی بر نظریه «چارلز ساندرز پیرس» به بررسی الگوی وی در دلالت های ثانویه نقوش تزیینی و معماری مسجد وکیل شیراز، به عنوان بخشی از یک مطالعه نشانه شناختی پرداخته و سعی بر آن است که عناصر تزئینی و اجزاء کالبدی مسجد و تأثیری که در انتقال معانی و مفهومشان دارند، موردبررسی قرار گیرد. در ابتدا با تصویربرداری و مشاهده روشمند به میزان و نوع نشانه های به کاربرده شده و در بخش بعد به آنالیز و بررسی تک تک تصاویر و نمادهای آن ها در معماری مسجد وکیل می پردازیم. این پژوهش نشان می دهد که در هنر دوران اسلامی نشانه های شمایلی کمتر به کاررفته و در مواردی هم که این نشانه ها حضور دارد، هنرمند آن را از دلالت تشابه آزاد می کند و گستردگی معنایی به آن می بخشد. همچنین توجه به رابطه ای که هنرمند میان دال و مدلول برقرار می کند، می تواند دیدگاه های هنری وی را آشکار سازد. می توان گفت نقوش و نشانه های مسجد وکیل شیراز، در ابتدا تااندازه ای شمایلی و تااندازه ای نمایه ای بودند. در طی زمان نشانه ها به سمت نمادین و قراردادی شدن توسعه یافتند یا به عبارت دیگر در مقایسه با نشانه های حقیقی یا نماد، نمایه تااندازه ای رو به انحطاط رفت و شمایل حتی به نسبتی بیشتر رو به انحطاط رفت.
تحلیل نشانه شناسی صورت و معنا در مسجد وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
70 - 97
حوزه های تخصصی:
نمادگرایی یکی از اصول قدیمی فکر بشر است که از آغازین دوره های حیات وی در آثار هنری نمودی خاص داشته و بر اساس دیدگاه های اسلامی، نماد یا رمز، جنبه ظاهری و دنیوی ماهیتی معنوی محسوب می شود. هنرمند دینی در بیان مفاهیم و دادن صورت مادی به آن ها، ناگزیر به استفاده از زبان تمثیل است. ازجمله جایگاه های ظهور نمادها در هنر ایران، معماری است. با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه معماری مسجد، با استفاده از روش نشانه شناسی به تحلیل مفاهیم نمادین و معانی روحانی این آثار هنری خواهیم پرداخت. عناصری که به عنوان نماد و نشانه در نظر گرفته می شوند علت کارکردی داشته اند و به مرورزمان تبدیل به نماد گشته اند. روش تحقیق توصیفی – تاریخی بوده، با رویکرد نشانه شناسی مبتنی بر نظریه «چارلز ساندرز پیرس» به بررسی الگوی وی در دلالت های ثانویه نقوش تزیینی و معماری مسجد وکیل شیراز، به عنوان بخشی از یک مطالعه نشانه شناختی پرداخته و سعی بر آن است که عناصر تزئینی و اجزاء کالبدی مسجد و تأثیری که در انتقال معانی و مفهومشان دارند، موردبررسی قرار گیرد. در ابتدا با تصویربرداری و مشاهده روشمند به میزان و نوع نشانه های به کاربرده شده و در بخش بعد به آنالیز و بررسی تک تک تصاویر و نمادهای آن ها در معماری مسجد وکیل می پردازیم. این پژوهش نشان می دهد که در هنر دوران اسلامی نشانه های شمایلی کمتر به کاررفته و در مواردی هم که این نشانه ها حضور دارد، هنرمند آن را از دلالت تشابه آزاد می کند و گستردگی معنایی به آن می بخشد. همچنین توجه به رابطه ای که هنرمند میان دال و مدلول برقرار می کند، می تواند دیدگاه های هنری وی را آشکار سازد. می توان گفت نقوش و نشانه های مسجد وکیل شیراز، در ابتدا تااندازه ای شمایلی و تااندازه ای نمایه ای بودند. در طی زمان نشانه ها به سمت نمادین و قراردادی شدن توسعه یافتند یا به عبارت دیگر در مقایسه با نشانه های حقیقی یا نماد، نمایه تااندازه ای رو به انحطاط رفت و شمایل حتی به نسبتی بیشتر رو به انحطاط رفت.
تقاطع جنسیت و خانواده : فهم مردانه از ادزواج و جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
113 - 156
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت پرشتاب و فزاینده ازهم گسست زندگی های خانوادگی در میان زنان و مردان، بر حسب جنسیت متفاوت شان، با تعابیر مختلفی همراه است.این فهم در مردان بیانگر تجربه نوعی از دست دادن است. این تجربه نتیجه تقاطع ساختار جنسیت و نهاد خانواده و تاثیر آن بر موقعیت متحول شده مردان است. بخشی از این تحول مربوط به مردان و بخشی دیگر مربوط به تحولات هویتی و نقشی زنان است که بر جایگاه دیرپای مردان در خانواده موثر واقع شده است. این مطالعه با هدف کشف فرایند شکل گیری فهم مردانه از جدایی با مشارکت 23 نفر از مردان تهرانی با سابقه حداقل یکبار ازدواج و جدایی و با استفاده از روش داده بنیاد(رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. مردان با تجربه جدایی مشارکت کنندگان مطلعی برای این مطالعه هستند که واجد سه تجربه هستند: تصورات پیش از ازدواج، تجربه زیسته از زندگی خانوادگی و تجربه جدایی. بررسی این معنای این تجربیات که ریشه در تعارض میان تصورات و تجربه زیسته از ازدواج است، بیانگر فرایندی از شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی و جدایی است که بر "گسست رشته های انحصار" از جانب مردان تاکید دارد. گره خوردن هویت مردانه به عرصه های حضور تک جنسی/ جنسیتی( عرصه عمومی و خصوصی) و سست شدن این انحصار در پی ورود زنان و دوجنسیتی شدن آنها، مولد تعارض شناختی وشکل گیری بحران هویتی در مردان و زمینه ساز جدایی آنان شده است.
واژه های مرکب درون مرکز زبان فارسی: ساخت های مفهومی ساده یا پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعدادی از پژوهش های زبان شناختیِ متمرکز بر واژه های مرکب این مسئله اذعان شده است که واژه های مرکب درون مرکز به دلیل وجود عنصر هسته ترکیب پذیرند و شفافیت معنایی دارند. با مفروض قرار دادن ادعای فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر بُعد معنایی واژه های مرکب درون مرکز زبان فارسی نشان دهد که چگونه در برخی از واژه های مرکب درون مرکز وجود عنصر هسته الزاماً به معنی ترکیب پذیری معنایی و سادگی ساختار مفهومی این واژه ها نیست و واژه های مرکبی که طبق تعریف درون مرکز تلقی می شود، به لحاظ پیچیدگی ساختار مفهومی تفاوت هایی با یکدیگر دارند. به این منظور، با استناد به ادعای برخی زبان شناسان شناختی مبنی بر قابلیت نظریه آمیختگی مفهومی در تبیین ساخت معنای واژه های مرکب، از ابزارها و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و فرایند مفهوم پروری در تعدادی اسم مرکب درون مرکزِ اسم اسم زبان فارسی تحلیل گردید. تحلیل ها نشان می دهد که هرچند برخی واژه های مرکب درون مرکز نمونه های بارز ترکیب پذیری معنایی هستند و شبکه های انضمامی ساده را فعال می سازند، واژه های مرکب درون مرکزی نیز وجود دارند که به لحاظ معنایی شفاف و ترکیب پذیر نیستند. در این واژه ها علیرغم وجود عنصر هسته، متأثر از عملکرد مجاز یا استعاره تصویری بر روی جزء توصیف کننده، فرایند ساخت معنا شبکه ای تک ساحتی را برمی انگیزاند که هرچند به پیچیدگی شبکه های انضمامی دوساحتی نیست، سادگی و ترکیب پذیری معنایی شبکه های ساده را نیز نشان نمی دهد. این نتیجه تلویحاً مؤید آن است که تمام واژه هایی که بر مبنای تعریف، درون مرکز تشخیص داده می شوند، ساختار مفهومی یکسانی ندارند.