مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
انسان
در این مقاله نخست با روش استدلال منطقی، مدلی چهارگانه از انواع ممکن مطالعه رابطه معماری مسکونی با اسلام ارائه شده است. این مدل ها عبارتند از: پژوهش بر مبنای اولویت انسان، پژوهش مبتنی بر اولویت مسکن، پژوهش بر مبنای اولویت اسلام در دو دسته انسان محور و محیط محور. سپس ادبیات موضوع در هر روش و منابع اصلی آن و نیز چارچوب کلی نظری چنین رویکردی به بحث گذاشته و در جدولی تفصیلی جمع بندی شده است. پس از آن به صورت نمونه موردی، پژوهش های معاصر بر روی موضوع زنان مسلمان و فضای مسکونی، بررسی و پس از دسته بندی روش شناسانه از آنها در سه حوزه مکان فرهنگی، مکان سازی فرهنگی و مکان سازیِ مکان فرهنگی، به محتوای تحلیلی هر روش پرداخته شده است. سرانجام نتیجه گیری شده که تحقیقاتی که مبدأ ورود خود به بحث را ویژگی های انسان، انتخاب می کنند، از منظر تطبیق با دو حوزه بحث (اسلام و معماری مسکن)، قابلیت های نظری بهتری را دارند
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
انسان کامل از دیدگاه شهید مطهرى و علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال طلبى را مى توان هدف نهایى انسان دانست، گرچه در تعیین مصداق، ممکن است خطاهایى صورت پذیرد. با توجه به اینکه میل به کمال ذاتى انسان است، اندیشمندان در طول تاریخ، ویژگى هایى براى انسان کامل ذکر کرده اند. این تحقیق درصدد تبیین و تطبیق دیدگاه علامه طباطبائى و شهید مطهرى در خصوص انسان کامل است. روش پژوهش توصیفى بوده و با توجه به بررسى تطبیقى نظرات، از تحلیل محتوا استفاده شده است.
یافته ها حکایت از این دارد که انسان کامل انسانى داراى ارزش هایى مانند: عبادت، خدمت به خلق و آزادى است که همه در او به صورت هماهنگ رشد کرده و رشد هرکدام از این ارزش ها به حد اعلا رسیده است. در فرایند تحقیق، آنچه به دست آمده هماهنگى و هماوایى بین نظرات این دو اندیشمند در زمینه انسان کامل است، گرچه در تعیین مصداق «انسان کامل»، امکان شناخت و نوع نگاه به او، اختلاف نظر است.
انسان در جهان بینی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان بینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرش های فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر می گیرد. اهمیت بررسی جهان بینی از آنجا سرچشمه می گیرد که اعمال انسان ها بر اساس جهان بینی آنها صورت می پذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکته ها و موضوع های فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها می توان جهان بینی شمس تبریزی را دریافت. هدف این مقاله تبیین نگرش شمس در باب انسان - به عنوان یکی از مبانی شناخت جهان بینی وی- است. به منظور حصول نتیجه ای استوار و دقیق، در این پژوهش، همه مطالب وسخنان شمس تبریزی در کتابِ مقالات، مورد بررسی قرار گرفته و استدلال ها و شواهد مبتنی بر مجموعه سخنان وی است. با توجه به آنکه عارفان، اغلب به انسان، در سه ساحت «انسان و خویشتن، انسان و خدا، و انسان و همنوعان» توجه می کنند، مباحث این پژوهش نیز، غالب سخنان مهم شمس را در سه زمینه فوق در بر می گیرد. در این مقاله، مقام و جایگاه برجسته انسان در نگاه این عارف که براساس نگرش وحدت وجودی وی بوده است و توجه جدّی و مسئولانه شمس در برابر همه انسان ها (و نه فقط انسان کامل)، نشان داده شده است.
نقد دیدگاه لین وایت در مساله بحران زیست محیطی بر اساس مبنای انسان شناختی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد علم و فناوری، پس از دوران نوزائی منجر به تسلط هرچه بیشتر انسان بر طبیعت و بهره برداری بی رویه از آن گردید، این امر منجر به پیدایش بحران زیست محیطی شد، این پیشامد، ضرورت توجه و شناخت عوامل بحران و تقویت اخلاق زیست محیطی را برای همگان روشن ساخت، ارائه راه حل های موقتی و همچنین ارائه نظریه های فلسفی و دینی در پی این احساس در میان علاقه مندان به طبیعت و اندیشمندان ظهور کرد. ""لین وایت"" پیدایش بحران را معلول نخوت مسیحیت نسبت به طبیعت دانست و انسان شناختی ادیان توحیدی (یهودی- مسیحی) را عامل اصلی این بحران معرفی نمود، دیدگاه وی مورد نقد ناقدان مسیحی قرار گرفت اما از نظر انسان شناختی اسلامی که مشترکاتی با انسان شناختی مسیحی دارد، نه تنها سخن ""لین وایت"" در مسأله اخلاق زیست محیطی، نارسا است؛ بلکه اسلام می تواند همان دین جدیدی باشد که ""لین وایت"" برای نجات طبیعت پیشنهاد کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی به گردآوری اطلاعات کتابخانه ای شامل شناسایی، مطالعه، طبقه بندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل و جمع بندی اطلاعات درخصوص موضوع مورد مطالعه پرداخته و با واکاوی دیدگاه لین وایت در تبیین علل پیدایش بحران زیست محیطی این نظر را بر مبنای انسان شناختی اسلامی نقد کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه لین وایت در مواجهه با مبنای انسان شناختی اسلامی، ناتوان از تبیینی مطابق واقع از علل پیدایش بحران زیست محیطی است.
بررسی و نقد کتاب اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب اندیشه اسلامی1که برای دانشجویان کارشناسی تمامی رشته ها نگارش یافته و به چاپ نود و هفتم رسیده است، می کوشد به بررسی سه مسأله مهمّ اعتقادی انسان، خدا و معاد بپردازد؛ اما متأسفانه این کتاب از آرای اندیشمندان بزرگ اسلامی مانند ابن سینا، ابوحامد غزّالی، شیخ اشراق و ملاصدرا بی بهره مانده است و مؤلفان محترم آن، با رویکردی کلامی، آرای مورد قبول خود را که برداشتی خاص از اسلام است، و غالباً با دلایلی بسیار ضعیف همراه شده، مطرح می کنند و در مواردی که دلایل کلام سنتی را مخدوش دانسته و خود نیز نتوانسته اند دلیلی اقامه کنند، از اصطلاحات و بعضی ادلّه حکمت متعالیه سود جسته اند که همین مطلب، موجب تناقضاتی در آرای مطرح در کتاب شده است. نگارنده با بررسی دقیقِ کتاب به این نتیجه رسید که در آن نه اندیشه مطرح است و نه اسلامِ اندیشمندانِ بزرگی مانند ملاصدرا
آزادی ریشه انسانیت مبنایی بر حقوق بشر (در نگاه ژان ژاک روسو)
در فلسفه و فرهنگ سیاسی کمتر واژه ای به اندازه آزادی به بازی گرفته شده است. این درحالی است که جمعی از متفکران آزادی را به مفهوم رهایی از هرگونه قیدوبند دانسته اند و جمعی دیگر آنرا فرمان برداری از عقل معنا کرده اند. انگار که رمز این همه اختلاف و ابهام در خود واژه آزادی نهفته باشد. ژان ژاک روسو متفکر قرن هجدهم از فیلسوفان معروف و به نام در بحث بیان مبانی فلسفی است. اگرچه روسو، از نخستین روشنگرانی است که مفهوم حقوق بشر را بطور مشخص بکار گرفت ولیکن او یک نظریه پرداز در رابطه با حاکمیت سیاسی بوده و مبنای فکری خود را بر پایه آزادی انسان استوار نموده است. آزادی از نظر روسو سرنوشت ویژه انسان است و از همین رو است که انسان را از منظر آزادی تعریف می کند، چنانکه می گوید: آزادی یکی از دارایی های اساسی انسان است صرف نظر کردن از آن به معنای صرف نظر کردن از تمام خصوصیت های انسانی خود، از حقوق بشر و حتی از وظیفه ها و مسئولیت اخلاقی خود است. بی تردید در این پژوهش در پی یافتن مبنایی براساس آزادی انسان برای تشکیل یک حکومت مبتنی بر فردیت برای انسان نخواهیم بود، بلکه سخن ما وجود مبنایی براساس آزادی در اعطای حقوقی برای انسان خواهد بود. بااین حال روسو درگذر انسان از وضع طبیعی به وضع مدنی، قرارداد اجتماعی را دستاوردی بر تحصیل آزادی های مدنی و حق های قانونی برای انسان می داند. بر این اساس او در این اثر سخن از حق های بشری می کند که برمبنای آزادی انسان تحقق خواهد نمود.
مبانی نظری حق آزادی زنان از دیدگاه امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق آزادی زنان از دیدگاه امام خمینی، مبتنی بر مبانی عقلی، نقلی و شهودی است. اختیار انسان که در آموزه های دینی تأکید شده و خاستگاه کلامی دارد در نظریة امام عنصر محوری حق آزادی است. عنصر عقلی آزادی انسان که حریت مرد و زن را تأمین می کند «اصل توحید و انحصار حق طاعت خداوند» است. عقل سلیم، انسان را در برابر خالق هستی مطیع می داند و از این رهگذر آزادی در عقیده، آزادی در سبک زندگی و دیگر موارد-تازمانی که مخالف قانون الهی نباشد- تبیین می شود.در شهو دهای عرفانی، حق آزادی حق بالعرض است که به خاستگاه اصلی، یعنی حق بالذات (خداوند) باز می گردد. حق آزادی زنان از منظر امام بسیار گسترده است به گونه ای که بانوان با رعایت قوانین شرعی در تعاملات اجتماعی، فرهنگ و سیاست (به جز ولی فقیه) مانند مرد ها از حق آزدای برخوردارند. شکل گیری جامعه سعادتمند در نظریه امام در گرو مادران نیکوکار است که با تربیت درست فرزندان و معرفی الگوهای صحیح، افراد سالم به جامعه تحویل می دهند. مقولة کرامت انسان که امام بر نسبت تساوی آن میان مرد و زن تأکید دارد، دیدگاه وی را از رویکرد آزادی غربی متمایز می سازد و با برخی از محدودیت های شرع قابل جمع است.
عوامل تهذیب نفس در نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
تهذیب نفس عبارت است از پاکیزه کردن، پاک نگه داشتن، تطهیر، پیراستن و آراستن برای رشد، تعالی و سعادت ابدی انسان، که مورد عنایت و توجه قرآن و روایات معصومین(ع) قرار دارد؛ گر چه طى کردن این مراتب به هدایت و ارشاد الهى مشروط بوده و شامل همه افراد نمى شود بلکه تنها شامل آن انسانی مى شود که خواست خدا به آن تعلق گرفته باشد. ما در این مقاله با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلفی که پیرامون تهذیب نفس ارائه شده است، جایگاه، هدف و عوامل تهذیب نفس در نگاه و اندیشه ملاصدرا را مورد بررسی قرار داده ایم. نتیجه پژوهش این است که عوامل متعددی مانند: قرآن، انبیا و راهنمایان، علم، عمل و عبادات و تأییدات الهی، در تهذیب نفس نقشی مهم و به سزا ایفا می کنند. از جمله نافع ترین تمرین ها برای تهذیب نفس، عباداتی با هدف قطع توجه از غیر خدا به خداست، از این رو با تحقیق از آثار ملاصدرا می توان دریافت که تهذیب نفس در نظر ملاصدرا، از اهداف غائی بوده و موجبات تقرب الی الله را فراهم می سازد.
بازتاب اندیشه هستی شناختی ابن عربی در گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری مکتب ابن عربی در قرن هفتم تحوّل عظیمی در مبانی عرفان نظری ایجاد کرد. جهان بینی هستی شناسانة ابن عربی بر دو پایة: «خداوند» و «انسان» استوار است. شارحان نظریه های ابن عربی نقش مهمّی در گسترش اندیشه های وی داشته اند. بزرگانی چون «شیخ محمود شبستری» به موازات عرفان عملی، در گسترش نظریه های ابن عربی همت گماشته اند. جستار حاضر بازتابِ جهان بینیِ هستی شناسانة ابن عربی را در مثنوی گلشن راز با رویکرد تحلیلی توصیفی، حول سه محور اساسی: «خداشناسی»، «انسان شناسی»، و «وحدت شخصی وجود»، مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که در اندیشة شبستری تجلّی نقش مهمّی در انبساط و تفصیل وجود بر عهده دارد. رابطة خدا و هستی، رابطة ظاهر و مظهر است. «انسان کامل» در میان مظاهر کونین، آیینة تمام معانی اسماء و صفات حقّ، نسخة کامل کائنات و «کلمة فاصلة جامعه» است. شیخ محمود مانند ابن عربی حقیقت محمّدی را اوّلین حقیقت ظاهر، مبدأ ظهور عالم و صورت اعظم و جامع الة، نقطة پایان ولایت و مظهر انسان کامل می داند که با ظهور او جمیع اسرار و حقایق الة آشکار می شود. به اعتقاد وی شناخت انسان کامل، نیل به مراتب دیگر از معرفت را تسةل می کند، و معرفت هستی با تکیه بر اندیشة وحدت وجود، و با استمداد از نیروی کشف و شهود، نیل به معرفت خداوند را امکان پذیر می سازد؛ اما تقدّم و تأخّر ذاتی بین ذات خداوند و تجلّیّات و تفرّدات او، و مطلقیّتِ خداوند و محدودیّتِ تفرّدات، مانع از شناخت ذات احدیّت است.
معیارهای قلمرو عمومی خوب شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته های دور، همه و مکاتب فکری و انسان ها و جوامع ویژگی هایی را برای بهترین مکان زندگی خویش مدنظر داشته و متفکران و صاحب نظران هر جامعه ای، این ویژگی ها را معرفی می کرده اند. امروزه با توسعه فیزیکی شهرها و امکانات وسیع حمل ونقل و سفر و گردش گری، به نظر می رسد که معیارها و ویژگی های خاص برای هر محیط و هر شهر و اجزای شهر، به ویژه برای قلمرو عمومی آن باید تبیین و تعریف شود. مقاله حاضر سعی در توضیح و معرفی «معیارهای بهترین قلمرو عمومی شهر» دارد. در واقع، اصلی ترین سؤال پیش روی مقاله آن است که برای بهترین «قلمرو عمومی شهر» چه معیارهایی را می توان معرفی کرد. در جست وجوی پاسخ، روش های تحلیلی و استدلالی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های تحقیق نیز بیانگر وجود نیازهایی انسانی برای کسانی است که در قلمرو عمومی شهر حاضرند، که «قلمرو عمومی خوب» باید پاسخ گوی این نیازها به نحو مطلوب باشد. نکته قابل تأمل این است که نیازهای انسانی در سه گروه اصلیِ نیازهای معنوی (یا روحانی)، نیازهای نفسانی (یا روانی) و نیازهای مادی (یا فیزیولوژیک) قابل طبقه بندی هستند. این نیازها مربوط و مابه ازای سه ساحت از حیات انسان هستند. این سه ساحت نیز مجموعه همه ساحت هایی است که مجموعه ادیان و مکاتب (و نه الزاماً هرکدام به تنهایی) برای انسان قائل اند. البته با عنایت به اینکه تحقیق در ایران انجام شده است، قاعدتاً ساحت های حیات انسانی برگرفته از آموزه های دینی و وحیانی اسلام هستند.
مبانی اسلامی صلح پایدار در مقایسه تطبیقی با نظریات جریان اصلی در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
دستیابی به صلح در روابط میان کشور از دیرباز از جمله مهم ترین دغدغه های نظریات روابط بین الملل بوده است. هر یک از این نظریات با بهره مندی از مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی متمایز خود بر اصول و اهداف متفاوتی در رویکرد به نظام جهانی و نحوه دستیابی به صلح استوارند. اسلام اما به عنوان یک دین که از ویژگی های معرفت شناسی و هستی شناسی فرانظریه ای برخوردار می باشد، متفاوت از نظریه های عمده روابط بین الملل یعنی لیبرالسیم، رئالیسم، مارکسیسم و... به حیات سیاسی - اجتماعی انسان ها در عرصه های ملی و بین المللی می نگرد. بدین لحاظ می توان قواعد رفتاری، تحلیلی و فرانظری به صلح را از مفاد کلان و همه جانبه این دین جامع استخراج نمود. این مقاله، با طرح این سؤال که «رویکرد فرانظری اسلام به صلح در روابط بین الملل چیست و چه ویژگی هایی دارد؟» تلاش دارد، الگوی فرانظری اسلام به صلح و ویژگی های آن را توضیح دهد. فرضیه این نوشتار پژوهشی آن است که: «رویکرد فرانظری اسلام به صلح مبتنی بر تلاش در دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز می باشد و ظرفیت های گفتمانی اسلام را می توان به عنوان مبادی گفتگوی جهانی و مقدمه ای بر صلح و دوستی در روابط بین الملل معرفی نمود.» در این پژوهش، تحول مفهوم صلح و بررسی نظریات عمده در روابط بین الملل ارائه و سپس با بررسی و فهم مبانی تنظیم روابط بین الملل تلاش می شود تا دستیابی به صلح در الگوی اسلامی روابط بین الملل ارائه شود.
بررسی انتقادی رابطه اخلاق و حقوق در مدرنیته
حوزه های تخصصی:
مساله اخلاق و حقوق و رابطه آنها از مسائل مهمی است که همواره و خصوصاً در دوران مدرن ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. در مدرنیته با توجه به تغییر بنیادین که در بینش و گرایش انسان رخ داد، اخلاق و حقوق و رابطه آنها مانند همه جنبه های زندگی انسان بر اساس دو مؤلفه اصلی مدرنیته یعنی سکولاریسم و اومانیسم تبیین گردید. در این مقاله علاوه تبیین رابطه مطرح میان اخلاق و حقوق در مدرنیته به نقد اجمالی آن می پردازیم.
بررسی مبانی نظری سعادت از دیدگاه توماس آکوئیناس
حوزه های تخصصی:
بحث سعادت و شقاوت یکی از مباحث مهم دینی و فلسفی و کلامی و اخلاقی است که از روزهای نخستین هستی بشر، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. در این نوشتار مبانی فلسفی و کلامی توماس آکوئیناس درتحلیل سعادت و شقاوت مورد بررسی قرار می گیرد. توماس آکوئیناس هستی را متشکل از گیرنده و دهنده می داند که دهنده علت هستی بخش و گیرندگان مخلوقات هستی هستند که مراتب هستی را تشکیل داده اند، ایشان نفس را جوهری مستقل می داند که قوا و نیروهای بدن در ارتباط و هماهنگی با او هستند، از نظر ایشان انسان، دارای سرشتی خاص است که دارای گرایشات فطری و موجودی مختار است که با اراده و اختیار امور خود را تدبیر می کند و به سوی سعادتی که از راه شناخت و عشق به خدا به دست می آید در حرکت است. چنین نگاهی بازتاب های اخلاقی تربیتی خاصی را در پی دارد که در سایه آن می توان به سعادت دنیوی و سعادت کامل اخروی که همان رویت الهی است، دست یافت. مصداق سعادت در توماس آکوئیناس رؤیت ذات الهی در جهان آخرت و راه رسیدن به آن کسب فضایل اخلاقی وعقلانی و شناخت ومعرفت و عشق به خداوند می باشد.
بررسی حقوق مخاطب از منظر رسول اکرم(ص)
حوزه های تخصصی:
در فرایند ارتباطات، هیچ چیز مهمتر از کسب اعتماد مخاطبان و ایجاد اعتماد نسبت به رسانه ها نیست. یکی از مواردی که این اعتماد را بیشتر کرده و به برقراری این ارتباط کمک می کند، در نظر گرفتن حقوق مخاطب است. در این مقاله ابتدا به بررسی جایگاه انسان در اسلام واهمیت وشأنی که انسان در اسلام دارد می پردازیم وسپس به بررسی حقوق این انسان به عنوان مخاطب، از منظر رسول اکرم 9 پرداخته ایم. در نتیجه رعایت این حقوق در جامعه می تواند اثراتی مثل ایجاد همدلی، صمیمیت، رعایت احترام متقابل و... شود که همة این موارد می تواند مسیر هموارتری را برای رشد و کمال در جامعه ایجاد نماید.
رابطه بین انسان و خدا از دید مولانا
منبع:
اسفار سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
111-132
حوزه های تخصصی:
بحث رابطه بالاخص رابطه میان خدا و انسان از مهم ترین دغدغه های دینداران محسوب می شود. از این روی مولانا جلاالدین بلخی جهت تحقق چنین نسبتی قائل به وجودهای مستقل، هم برای خدا و هم برای انسان است، تا قابلیت برقراری رابطه با یکدیگر را فراهم سازد. از این روی در آثار این عارف بزرگ بصورت مستمر و مداوم نسبت میان انسان و خدا مشهود است، خدایی که در عین تسلط بر همه هستی، خود را به گونه ای متجلی ساخته است که انسان بتواند با او نسبتی برقرار سازد و قادر باشد تا بی قیاس و بی تکیف و بی واسطه، خداوند را "تو" خطاب کند. نسبت میان انسان و خدا به دو بخش تقسیم می شود ، رابطه خدا با انسان و رابطه انسان با خدا. در این مقاله این نسبت بر اساس الگوی من و توی مارتین بوبر مورد بررسی قرار می گیرد. مولانا در برقراری رابطه انسان با خداوند قائل به مراتبی است که می توان آن را به چهار مرتبه تقسیم نمود. رابطه "من-آن" ، رابطه "من-او" ، رابطه "من- تو" و رابطه "من-من". رابطه "من-آن" پایین ترین درجه رابطه محسوب می شود که در آن بنده با نگاهی سود جویانه و از سر رفع حاجات، به برقراری آن می پردازد که پس از برطرف شدن نیاز، خداوند به فراموشی سپرده می شود. در رابطه "من-او" از نگاه سودجویانه فاصله می گیرد اما همچنان فاصله ها موجود است . رابطه "من-تو" فراتر از دو رابطه پیشین است؛ زیرا در این مرتبه رابطه ای صمیمی و نزدیک میان انسان و خداوند شکل می گیرد تا بدان جایی که عابد، معبود خود را "تو" خطاب می کند، این رابطه، نه از حیث رفع حاجات، بلکه از روی تقرب الی الله و وصال با محبوب شکل می گیرد، اما مراتب رابطه به اینجا ختم نمی شود و مرتبه ای بالاتر نیز قابل مشاهده است و آن رابطه "من-من" است؛ رابطه ای که در آن اندک فاصله موجود در "من-تو" نیز محو شده و انسان بی هیچ فاصله ای با خدای خود رابطه برقرار می سازد. تصویر چنین نسبتی را در اندیشه متفکران غربی همچون مارتین بوبر نمی توان مشاهده کرد؛ چه بسا نهایت نسبتی که برای انسان قائل هستند رابطه من- تو است، هرچند مارتین بوبر فیلسوف معاصر در بحث نسبت، گامی نو برمی دارد و کتاب کوچکش تحت عنوان من و تو سر لوحه بسیاری از متفکران هم عصر و پس از خود می شود اما دریافت مولانا چیز دیگر است.
ارتباط انسان و خدا در آراء رویسبروک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، مفاهیم خدا، انسان و رابطه میان آن دو، در آراء «یان فان رویسبروک»، عارف برجسته کلیسای کاتولیک قرون وسطی، با روش تحلیلی بررسی شده است. رویسبروک، علی رغم باور به بساطت نفس، برای آن قوایی نیز در نظر می گیرد. به باور او، انسان بر صورت و شباهت خداوند خلق شده است و خداوند در وی، حقیقتی معنوی و جاودانه ودیعت نهاده است. رویسبروک در انسان شناسی خویش، می کوشد برای بازیابی شباهت از دست رفته انسان، طریقی عملی ارائه دهد. در باب خداشناسی، اگرچه او ذات ورای اقانیم را با اصطلاحاتی سلبی همچون: «غسق و برهوت» توصیف می کند؛ اما تصریح می کند که طبیعت الهی در مرحله اقانیم ثلاثه متشخص است؛ از این رو، معتقد به برقراری رابطه میان انسان و خدا است. در نگاه رویسبروک، آغازگر این رابطه، خداوند است و مواهب روح القدس و جنبه الوهی و انسانی مسیح، نقشی اساسی ایفا می کنند. ارتباط میان انسان و خدا درجات و مراتبی دارد: ارتباط از طریق مناسکِ ظاهری، مرتبه آغازین و اتحاد بی واسطه با خداوند در حیات مراقبه ای، حد اعلای این رابطه است. نتیجه این اتحاد، نفی تمایز میان خالق و مخلوق نیست؛ بلکه اتحاد در «محبت» است.
تفاوت ماهوی انسان ها در اندیشه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فخر رازی در آثار خود بر تباین ماهوی انسان ها تصریح کرده است. نگارنده در آثار فخر رازی تعریف مشخصی از «ماهیت» نیافت، اما این نکته در آثار او هست که ماهیت امری است که تغییر و تبدیلِ آن ممکن نیست. در نتیجه تصریح به تباین ماهوی انسان ها، به این معنا خواهد بود که هر فرد از انسان ماهیتی تبدیل ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان ها دارد. بدیهی است که این باور همه دانش هایی را که به نوعی به انسان مربوط می شود تحت تأثیر قرار می دهد. برای دست اندرکارانِ علوم تربیتی، اخلاقی، حقوق، فقه و ... بسیار اهمیت دارد که بدانند آیا با انسان هایی یکسان سروکار دارند یا با مجموعه ای از انسان هایی که هر کدام ماهیتی علی حده و مجزا دارند. در این مقاله با استقصای آثار فخر رازی، ادله و شواهد وی را بر تباین ماهوی انسان ها، در دو بخش ادله غیرنقلی و ادله نقلی، عرضه می کنیم.
بررسی و تحلیل نتایج اخلاقی تمثیل غار در اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که اخلاق مبتنی بر مابعدالطبیعه است، بدون تردید بررسی اهداف و نتایج اخلاقی آموزه ها نیز بدون پژوهش های مابعدالطبیعی امکان پذیر نخواهد بود. افلاطون پایه گذار بسیاری از مباحث هستی شناسی، معرفت شناسی و اخلاقی در فلسفه مغرب است. تأثیر او در تفکر فلسفی به حدی است که به عقیده وایتهد تمام تاریخ فلسفه، چیزی جز حاشیه نویسی بر آثار افلاطون نیست. طریق غالب او طرح مباحث عقلی در قالب گفت وگو و تمثیل است. سه تمثیل مهم و تأثیرگذار غار، آفتاب و خط، علاوه بر اینکه نشان دهنده ژرفای اندیشه فلسفی او است، تأثیر انکارناپذیری در حوزه های معرفت شناسی، هستی شناسی و اخلاق گذاشته است، هرچند هر کدام از تمثیل ها آثار و نتایج خاص خود را دارد و اشتراکاتی را میان آنها می توان یافت ولی تهافت و ناسازگاری در این خصوص در سخنان افلاطون دیده نمی شود. نیز منتقدان و مخالفان اندیشه افلاطون مانند ارسطو و ابن سینا و دیگران گرچه با نظریه مثل مخالفت یا آن را نقد کرده اند اما پژوهش و تحقیقی راجع به نشان دادن ناسازگاری در مدعیات مقاله پیش رو دیده نمی شود. در این مقاله نتایج اخلاقی تمثیل غار که در حوزه انسان شناسی فلسفی نیز اهمیت فراوان دارد استنباط و استخراج می شود؛ نتایجی که از تأمل در ساختار فلسفه افلاطون و تمثیل غار به نحو اجتهادی به دست آمده است.
انسان، امنیت پایدار در اومانیسم و مکتب امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ ذات و دست یابی به امنیت، و آرامش از میل های اساسی در انسان است. نظریه های امنیت بر اساس نوع جهان بینی شکل می گیرد. نظریه های امنیت در غرب بر پایه نوع جهان بینی برخاسته از رنسانس بنا شده که نگاهی مادی است. در این بینش، انسان حیوانی تکامل یافته از نسل میمون است با خواسته های حیوانی و در جهانی زندگی می کند که در آن تنازع بقا حاکم است و انسان گرگ انسان است. بنابراین، ناامنی و تهدید در آن دائمی است و باید حداکثر قدرت را داشته باشد تا بتواند تهدیدهای انسانی را از خود دور کند. اما امنیت از نگاه امام خمینی بر اساس آموزه های اسلامی شکل می گیرد. انسان موجودی ابدی است و دارای فطرتی پاک و عدالت طلب، نوع دوست و خداجو که به دنبال کمال مطلق است. امنیت دنیا و آخرت هم زمان دیده می شود و ریشه دست یابی به آن ، ایمان به خدا و اتکال به او است. افراد جامعه در پی خودالهی کردن اند، و اداره جامعه به دست رهبران الهیِ مسئول در مقابل مردم و دین صورت می گیرد و ترویج فرهنگ ایثار و حضور مردم در صحنه بر این مبنا است. این مقاله به روش کتاب خانه ای و با تحلیل محتوا و تطبیق دو نظریه، ضمن بیان موضوع، نظریه مختار را می پروراند.