مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
انسان
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های اساسی که در جهت دهی به نگرش و رفتار انسان تأثیر زیادی دارد، واکاوی چرایی و چیستی «زندگی» و در نتیجه فهم «چگونه زیستن» است. رویکرد به معنا و مفهوم زندگی، تابعی از نگرش به انسان، هستی و هستی آفرین و نسبت میان آن هاست. درک ناصحیح این مؤلفه های بنیادین، تأثیر غیر مستقیم زیادی در انحراف انسان و ارتکاب جرایم دارد. بر این اساس، جرایم در هر جامعه باید متناسب با فرهنگ خاص آن جامعه بررسی شوند. بر اساس آموزه های قرآن کریم، معنابخشی به زندگی و پیشگیری اولیه از وقوع جرم و گمراهی، مهم ترین سیاست جنایی اسلام است. هدف نهایی این سیاست، تعلیم و تربیت انسان هایی است که به منظور رشد خود با اراده تربیت یافته بتوانند از ارتکاب جرم اجتناب کنند. در این دیدگاه، ایمان به وجود اموری غیبی، نظارت خداوند، ارسال پیامبران از سوی او و در نتیجه اعتقاد به امداد رسانی های او در رویارویی با مشکلات و وجود جهانی دیگر جهت کسب پیامدهای اعمال خود در این دنیا و همچنین ایمان به خلقت هدف دار، به زندگی انسان معنا می بخشد و از انحرافات او جلوگیری می کند.
مناسبات انسان کامل و خلافت اللهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا از فیلسوفان اسلامی است که دارای نظام فکری نسبتا منسجم انسان شناختی است. او از زوایای فلسفی، عرفانی، دینی و سیاسی ابعاد گوناگون خلافت اللهی انسان را نشان می دهد ضمن اینکه بین آنها پیوند ذاتی وجود دارد. در نظر او حقیقت دو بعدی انسان، با تاکید بر بعد روحانی با گرایش تکاملی و معنوی ارتباط می یابد و اندیشه حرکت جوهری نفس را تداعی می کند که حدوث جسمانی او درنهایت به بقای روحانی ختم می گردد. علاوم براین خصوصیت کمال طلبی انسان، درنهایت ترسیم کننده جایگاه انسان کامل و صدرنشینی او در سلسله مخلوقات الهی است که بواسطه داشتن کمالات وجودی، معرفتی و اخلاقی از سوی خداوند، مامور هدایت و رهبری دیگر انسان ها در قالب نبوت، امامت و ولایت می باشد. این اندیشه قابلیت ترسیم تصویر دقیق تری از انسان را دارد که می تواند در نظریه پردازی های انسان شناختی و علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد.
فلسفه بعثت انبیا؛ کاستی یا بیداری عقل؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرا خداوند پیامبرانی را به سوی انسان ها فرستاده است؟ از زوایای مختلفی به این پرسش، پاسخ داده شده است. اما یکی از ابعاد این مسئله این است که انسان چه کمبودی دارد که با وحی الاهی برطرف می شود. نوع پاسخ هایی که از این بُعد به این پرسش داده شده در این جهت مشترک اند که عقل و خرد آدمی را در وضع قوانین برای اداره اجتماع یا رساندن انسان به سعادت یا کمال، ناقص و ناتوان به شمار می آورند. در این نوشتار چهار دیدگاه از فلاسفه بزرگ گذشته و سه دیدگاه از نویسندگان معاصر بیان و بررسی شده و در پایان بر این نکته تأکید شده است که با توجه به متون اسلامی، نیازی نیست که به منظور باز کردن جا برای نبوت و وحی، عقل و خرد آدمی را ناقص و ناتوان به شمار آوریم.
هویّت بخشیِ دین به انسان از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری هویّت هر فرد مرهون دو عنصر کلیدی شناختن خود و داشتن هدفی مشخّص است، که دو محورِ تحقیق در عرصه معرفت شناختی و غایت شناختی را بر انسان لازم می سازد. علامه جوادی آملی، ضمن ارائه تعریفی جامع از انسان بر مبنای دین به «حیّ متالّه»، به هویّت بخشیِ دین به انسان هم در عرصه معرفت شناختی به لحاظ شناختِ خود و هم در عرصه غایت شناختی پایبند است: در عرصه معرفتی، همان گونه که انسان در هستیِ خود فقر محض بوده، به لحاظ معرفتی نیز عین فقر است و بدون تعریف شدن از سوی خداوند سبحان ممکن نیست خود را بشناسد و هویّت خود را دریابد. در عرصه غایت شناختی نیز، حرکت انسان به سوی مظهریّت اسماء حسنای حق بوده و انسانیّت انسان یا هویّتِ او در پایان این سیر جوهری مشخّص می شود. این دو عرصه نشان خواهد داد که تنها فردی از انسانیّت و هویّت حقیقیِ انسانی برخوردار خواهد بود که به لحاظ اعتقادی دین درست و حق را برگزیده باشد و به لحاظ اعمال و اخلاق بر مبنای رفتارهای صحیح دینی عمل کند.
این مقاله در دو محورِ عمده خودشناسی و غایتمندی و با تمرکز به آثار علّامه جوادی آملی نقش دین در هویّت بخشی به انسان را تبیین نموده است. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی و تبیینی است.
مبانی کرامت انسان از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی شریف، گران سنگ و دارای ارزش و کرامت ذاتی است. اولین و اساسی ترین مبنای کرامت ذاتی انسان از نگاه حضرت امام خمینی (ره)، وجود خاص اوست؛ چرا که وجود بماهو وجود از آن جهت که صادر از حق تعالی -که وجود علی الاطلاق است- خیر و شریف بوده و منبع هر خیر، شرف و بزرگی نیز اوست. وجود حقیقت واحد مراتبی دارد. نخست اینکه مرتبه وجودی انسان در مقایسه با سایر کائنات، بالاتر و در نتیجه از کرامت ذاتی بیشتری نیز برخوردار است؛ دوم برخورداری انسان از نیروی عقل و استدلال؛ سوم جامعیت انسان از حیث اینکه حقیقتش شامل تمامی حقایق عالم بوده و به تعبیری نسخه مختصر و فشرده شده عالم است؛ چهارم مثال آفریدگار بودن؛ پنجم کمال پذیری نامحدود انسان که از مرتبه شهادت تا مرتبه غیب فاصله سیر اوست و ششم بقا و جاودانگی انسان، دیگر مبانی و معیارهای کرامت او هستند.
نقد دیدگاه صدرالمتألهین در باب مرگ انسان با تکیه بر آراى ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در نوشتار پیش رو پس از اشاره به معناى مرگ و اقسام آن، رویکردهاى گوناگون درباره علت مرگ انسان به منظور فهم علت حقیقى مرگ طرح شده و از این رهگذر دو دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین مورد تطبیق قرار گرفته تا روشن شود کدام دیدگاه در بیان علت حقیقى مرگ، صحیح و بر حق است. دیدگاه ابن سینا که علت حقیقى مرگ را ضایع شدن اعتدال مزاجى به واسطه استیلاى حرارت غریزى بر بدن مى داند با سه انتقاد صدرالمتألهین روبه رو شده است. صدرالمتألهین به استناد این اشکالات دیدگاه ابن سینا را مردود مى شمارد و اعتقاد دارد که علت حقیقى مرگ کمال نفس انسان و روى گردانى نفس از بدن است. نگارندگان با بررسى اشکالات صدرالمتألهین و نیز نقد دیدگاه او، به این نتیجه رسیده اند که علت حقیقى مرگ همان برهم خوردن اعتدال مزاجى و ضایع شدن بدن است و دیدگاه صدرالمتألهین بیشتر متناسب با مرگ ارادى است، نه مرگ طبیعى.
اختیار انسان از منظر قرآن و فیلسوفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع جبر و اختیار انسان یکى از مهم ترین موضوعات در قلمرو تفسیر و فلسفه به شمار مى رود که در گذر تاریخ، همچنان مورد پژوهش اندیشمندان بوده است. برخى از آنان انسان را موجودى مجبور پنداشته اند، ولى جمهور آنان بر دیدگاه اختیار انسان پافشارى دارند. آیات قرآن نیز به دو دسته تقسیم مى پذیرند: دسته اى جبرنمایند و دسته اى دیگر به گونه اى روشن اختیار را ثابت مى کنند. فیلسوفان براى اثبات دیدگاه اختیار، از ادله عدالت و حکمت الهى بهره گرفته اند. در این میان دیدگاه اختیار با چالش هایى روبه رو شده که بارزترین آنها مسائل مربوط به قضا و قدر و علم پیشین الهى به افعال اختیارى انسان است که برخى در برابر آنها با اظهار عجز از پاسخ و پذیرش ایراد، دیدگاه جبر را برگزیده اند. از سوى دیگر در گفتار مفسران و فیلسوفان پرشمارى نیز این موضوعات به گونه اى صحیح تبیین یافته و سخن مخالفان در بوته نقد نهاده شده است. بدین ترتیب پایه هاى دیدگاه اختیار انسان استوار مانده و هرگونه غبار ایراد و اشکال از چهره این دیدگاه برطرف شده است.
تبیینِ چیستی و چرایی دینِ وحیانی در اندیشه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی ضمن تعریف پذیر دانستن دین از زوایای گوناگون به تعریف مفهومی، ساختاری و غایت گرایانه دین پرداخته اند. بر این اساس دین در نظر علامه نوعی روش زندگی اجتماعی است که انسان اجتماعی آن را برای نیل به سعادت اتخاذ می کند و چون حیات بشر محدود به دنیا نیست این روش مشتمل بر معارف و قوانینی است که از یک سو، سعادت دنیوی و از سوی دیگر سعادت اخروی او را تامین می نماید. چرایی و ضرورت دین در نظر علامه، همسو با تحلیل دین شناختی او و مبتنی بر نظریه انسان فطری، هویت اجتماعی بشر و حیات اخروی او تبیین می گردد. تبیین علامه گرچه بر اساس انسان شناسی فلسفی و تحلیل جامعه شناختی بشر وافی است، اما مستند و ملهم از متون دینی است. دین رافع اختلافات بشر، و تنها تامین کننده قانون سعادت بشر، و مشتمل بر نظام اخلاقی است که با اعتقاد به مبدا و ایمان به معاد از ضمانت اجرایی مطمئن برخوردار است.
تبیین جغرافیایی بنیادهای هویت در مقیاس محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو رکن اصلی جغرافیا را انسان و مکان شکل می دهد؛ به گونه ای که برخی جغرافی دانان از جغرافیا با عنوان علم مکان ها یاد می کنند. بحث درباره هر مکان، اغلب در سه مقیاس جغرافیایی، یعنی محلی، ملی و جهانی مطرح می شود؛ زیرا در هر مقیاس، مجموعه متنوعی از پیوندها و شبکه های ارتباطی یا فرایندهای اجتماعی جریان دارند. برخلاف رشته های دیگر علوم انسانی، «هویت» در علم جغرافیا حاصل تعاملات متقابل بین انسان و مکان زندگی اوست. از این رو باید ضمن تبیین جغرافیاییِ این پدیده، مؤلفه های تأثیرگذار بر آن شناسایی شوند. «تبیین جغرافیایی» چیزی نیست جز توضیح و تفسیر درباره «چرایی» یا «چگونگی» ظهور یک پدیده یا رخداد جغرافیایی و نتایج حاصل از آن. این نوشتار در راستای پرداختن به تبیین جغرافیایی بنیادهای هویت در مقیاس محلی، بر این نکته تأکید می ورزد که «چرا» و «چگونه»، «جغرافیا» بر شکل گیری «هویت» در «مقیاس محلی» تأثیر می گذارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نه تنها هویت هر مکان در مقیاس محلی (روستا، محله، شهر و ناحیه جغرافیایی)، به دلیل آنکه از عناصر کالبدی و کارکردی ویژه خود تشکیل شده «منحصربه فرد» است، بلکه «هویت ساکنان» این مکان ها نیز جدا از«هویت مکان» آنها نیست. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی است که با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است.
نقش انسان در فرایند تأثیرگذاری معرفت شناختی عوامل اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان به دلیل اینکه موجودی اجتماعی است و کمالات او در بستر زندگی اجتماعی رشد می کنند، لاجرم در تعامل مستمر با عوامل اجتماعی است. عوامل مزبور در قالب سازمان ها، ساختارها، گروه ها، طبقات، ارزش ها و فرهنگ از ابعاد گوناگون و در شرایط متفاوت، روی اندیشه و معرفت انسان تأثیر می گذارد. از این رو، این پرسش مطرح است که تأثیرپذیری انسان از عوامل اجتماعی به طور مطلق است یا اینکه نسبی است. بررسی صفات خاص انسان، مانند چگونگی خلقت خدادادی، موهبت عقل و دل، آزادی و اختیار، گرایش عدالت جویی و حقیقت، در مجموع نشان می دهد که اگرچه انسان به درجه های متفاوتی تحت تأثیر این عوامل است، اما مطلقاً منفعل و مجبور نیست، بلکه قدرت مقاومت، کنترل و مدیریت آنها را نیز دارد و حتی می تواند جریان تأثیرگذاری را متوقف کند یا تغییر دهد.
صبر و بی صبری مولانا
حوزه های تخصصی:
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بررسى ویژگى هاى مشترک انسان از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن
نقد و بررسی چالش های علم مدرن از دیدگاه دکتر سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن واکاوی ابعاد گوناگون چالش های نظام معرفتی علم مدرن و تأثیر آن بر حیات فعلی بشر، به بررسی دقیق تر این مسئله از نگاه سید حسین نصر می پردازد. در نگاه نصر، علم مدرن برخلاف نظر بسیاری از دانش مندان علوم تجربی، فارغ از ارزش و بی طرف نیست، بلکه دارای نظام ارزشی خاص خود است که جلوات این نظام ارزشی را در تکنولوژی مدرن می توان دید که آثار آن از بین رفتن روح تقدس در بشر و ملال آور شدن زندگی روزمره است.
وی معتقد است بر خلاف علم مدرن، در علم سنتی دوران تمدن اسلامی، بسیاری از این مشکلات وجود نداشت.
او پیشنهاد می کند، در مواجهه با علم و تکنولوژی مدرن ابتدا بایستی به صورت عمیق فلسفه و مبانی علم مدرن را درک کرد و سپس با استفاده از مبانی اسلامی خویش، به تولید دستگاهی جدید برای علم ورزی و ساخت تکنولوژی روی آورد
آیا فایده گرایی، همان لذت گرایی است؟ بررسی دیدگاه بنتام و میل
حوزه های تخصصی:
اگر قائل به تقسیم موضوعات مربوط به فلسفه ی اخلاق، به سه شاخه ی اخلاق توصیفی؛ هنجاری یا دستوری؛ و اخلاق تحلیلی یا فرااخلاق باشیم، بی گمان نظریه ی نتیجه گرایی و وظیفه گرایی را باید زیرمجموعه ی اخلاق هنجاری یا دستوری قرار دهیم؛ زیرا مباحث آن جنبه ی مصداقی دارند و به خوب یا بد و مطلوب یا نامطلوب در امور واقع می پردازند. یکی از مهم ترین گرایشات اخلاق هنجاریِ نتیجه گرا «فایده گرایی» است که مقاله ی حاضر به آن می پردازد. در اغلب منابع فارسی، اعم از تألیف یا ترجمه، از مکتب Utilitaianism به عنوان اساس اخلاق «لذت گرایی» تعبیر و از لذت گرایی نیز لذت جسمی و جلب خوشی مراد شده است. در اینجا به واقع بین utilitaianism و hedonism خَلطی صورت گرفته است. مرام یا مکتب «فایده گرایی» می گوید نتیجه ی تمام اعمال انسان، فقط براساس اصل فایده (utility principle) ارزیابی می شود، خوبی یک فعل به میزان «نفع» یا «فایده « ای است که «لذت» و «خوشایندی» را در پی داشته باشد؛ و بدی یک فعل بستگی به میزان «درد» یا «رنجی» دارد که از آن فعل عاید می شود. مقاله در وهله ی اول، تاریخ پیدایی و تقسیمات فایده گرایی را بررسی می کند؛ سپس ویژگی دیدگاه بنتام و میل را در «فایده گرایی» شرح می دهد و به مقایسه ی دیدگاه آن دو می پردازد. در پایان اثبات می کند چگونه در نظریات بنتام و میل براساس «اصل فایده» هر عملی فقط به میزان ارتقاء خوشایندی یا تنزل ناخوشایندی برای فردِ عامل و نیز جماعتی از مردم که منافعشان در گروِ آن عمل است، تأیید (اثبات) یا تکذیب (نفی) می شود و منظور از لذت، خوشایندی یا حظّی است که از انجام آن فعل عاید فرد و جماعتی می شود و این لذت معنای مذمومی ندارد.
لزوم توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت
حوزه های تخصصی:
«عدالت» صفت نیکویی است که موصوفهای متعددی به آن تعلق می گیرند. این موصوفها به سه دسته ی کلی شخص انسانی، وضع اجتماعی و جامعه قابل تقسیم هستند. هر یک از این موصوفها دارای شرایط و ویژگیهای خاصی هستند که بر اساس آنها نمی توان هر تعریفی از عدالت را برای آنها به کار برد. هدف از نگارش این مقاله تبیین این مدعاست که توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت امری ابتدایی و ضروری است و توجه نکردن به این موضوع عدالت را در مقام تبیین، نظریه پردازی و اجرا با ابهامات زیادی مواجه خواهد کرد . برای این منظور نویسنده ابتدا با یک تقسیم بندی کلی به تشریح موصوفهای عدالت می پردازد و سپس با بیان برخی از مهمترین تعریفهای عدالت سعی می کند که با ذکر مثالهایی امکان تعلق یا عدم امکان تعلق هر تعریف را به موصوفهای مختلف بررسی کند..
تحلیلی فلسفی از منشأ فرهنگ و امکان تغییر و برنامه ریزی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می توان برای فرهنگ به معنای فلسفی و خاص کلمه، هم منشأیی غیربشری و هم منشأیی بشری درنظر گرفت. بدین معنا که گونه ای از فرهنگ به همراه مؤلّفه ها و عناصر تشکیل دهنده آن، به طورذاتی غیر بشری و بنابراین هدیه حق تعالی و یا کلام وجود است و سنخی دیگر از آن، تجلی فکر و اندیشه بشر است. هرچند درباره نوع دوم، سخن از مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی امری مقبول و پذیرفتنی است؛ اما سخن درباره مورد نخست، اندکی پیچیده و بحث برانگیز است. این پیچیدگی تا حدّ بسیار زیادی در اصل ادعا؛ یعنی غیربشری بودن این سنخ از فرهنگ ریشه دارد. در این نوشتار پس از تفکیک این دو سنخ فرهنگ و تبیین برنامه ریزی فرهنگی برای فرهنگ های ساخت بشر، برخلاف برخی تلقی ها، امکان برنامه ریزی برای فرهنگ هایی که منشأ غیربشری دارند نیز تبیین گردیده است. بر این اساس می توان گفت، هرچند حکمت و فرهنگ آغازی غیربشری دارد؛ اما در عین حال نقش و سهم انسان در پاسداری و ترویج این میراث در مکان ها و زمان های مختلف غیرقابل انکار است.
انسان شناسی فرانسیس بیکن و بحران های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های زیست محیطی عصر حاضر محصول عوامل متعدد فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. نقش عوامل فکری- فلسفی در زایش این بحران ها نه تنها نقشی اثرگذار و غیرقابل انکار است؛ بلکه اصولاً نظریات فلسفی از بنیادی ترین علل این بحران ها محسوب می گردند. بدون تردید یکی از تأثیرگذارترین اندیشه ها و مبانی فلسفی در زایش بحران های زیست محیطی مربوط به فرانسیس بیکن است. وی به گونه ای نسبت به پردازش جهان اقدام نموده که تقریبا همه اجزای تشکیل دهنده فلسفه وی اعمّ از انسان شناسی، طبیعت شناسی و حتی منطق در خدمت آسایش انسان و تخریب طبیعت و محیط زیست عمل نموده است. هدف این پژوهش این است که حوزه های مورد اشاره فلسفه بیکن به گونه ای تبیین شود که تأثیرات آراء و اندیشه های وی در زایش بحران های زیست محیطی به خوبی نشان داده شود. مدعای ما این است که فرانسیس بیکن در جرگه اخلاق زیست محیطی انسان محور قرار می گیرد.
معنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن جامعه در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
«کرامت انسانی»، هم در آموزه های اسلامی و هم در نظام بین المللی حقوق بشر، به طور خاص مطمح نظر قرار گرفته است. اهمیت این موضوع در رویکرد قرآنی، به جایگاه و نقشی برمی گردد که این معنا برای انسان در نظام آفرینش به طور عام، و در نظام سیاسی به طور خاص، به وجود آورده و در نظام حقوق بشری، به مبنا بودن آن برای شناسایی حقوق بشری و حقوق شهروندی معطوف است. اگرچه بحث «کرامت انسانی» قدمتی طولانی دارد، اما آنچه امروزه این موضوع را در کانون توجه اندیشمندان و سیاست مداران قرار داده آثار گستردة آن در نظام حقوقی و نظام سیاسی است. ارزیابی آنچه در خصوص این واژه به نگارش درآمده در گرو فهم معنایی و شناخت رویکرد مبنایی آن است. ادعا این است که ریشة معنایی و مبانی بیان شده در حوزه های گوناگون علمی، از جمله نظام سیاسی اسلام، در گرو فهم معنای قرآنی این واژه است. «کرامت قرآنی» به معنای برخورداری از قدرت تعقل و اندیشه است، هرچند انتظار قرآنی آن است که هدف و جهت اندیشه در روابط اجتماعی و سیاسی بر محور تقوای الهی باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که این واژه به طور جدی تر و عمیق تر و حتی متفاوت تر از قبل منظور نظر قرار گرفته است.
آسیب شناسی کرامت انسان از منظر نهج البلاغه (عوامل و زمینه سازهای معرفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بیان ارتباط بین باورها و شناخت های نادرست انسان از انسان و جهان هستی و کرامت انسانی، و اثرگذاری این باورها و شناخت های نادرست بر آسیب پذیری کرامت انسانی از منظر نهج البلاغه پرداخته است. جهل و ناآگاهی انسان از جایگاه خود در نظام آفرینش و پیامدهای سوء آن از قبیل گرایش به لذت های دنیوی و مشغول شدن به خوشی های آن و فراموش کردن و غفلت از هدف متعالی انسانی و پرداختن به یک زندگی شبه حیوانی و اثرگذاری آن در سقوط انسان از مقام والای کرامت انسانی، در این مقاله مورد پژوهش واقع شده است. همچنین رابطه بین باور و شناخت نادرست انسان از جهان هستی - مانند تصور حیات طبیعی محض یا نگاه استقلالی به آن و نیز نگاه بدبینانه به آن - و آسیب پذیری کرامت انسانی، مورد بررسی واقع شده است.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.