حسین آریان

حسین آریان

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران (نویسنده مسئول)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۹ مورد.
۱.

معانی ثانوی جمله های پرسشی در اشعار فروغ فرخزاد «با تأمل بر تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۷
موضوع مقاله ی حاضر تأمل بر معانی ثانوی جمله های پرسشی در شعر فروغ است. این امکان در ادبیات وجود دارد که معنای جمله ها، بسته به هدف گوینده تغییر کند. بحث درباره ی این تغییرات موضوع علم معانی است و ازاین منظر با مقوله ی منظورشناسی که از شاخه های علم زبان شناسی است، مشابهت دارد. هدف مقاله تبیین نحوه ی استفاده ی فروغ از ظرفیت چندمعنایی جمله های پرسشی است. مقاله با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی قصد پاسخ به این پرسش را دارد که معانی ثانوی جمله های پرسشی در شعر فروغ چه سمت وسویی دارند و چرا باید روی معانی ثانوی این جمله ها تأکید کرد؟ اهمیت و ضرورت تحقیق از آن روست که در پی شناخت عمیق شعر فروغ از رهگذر علم معانی است و به جای برداشت های ذوقی از شعر وی با اتکا بر متن، به سیر در اعماق روان فروغ می پردازد. مطالعات و بررسی های انجام یافته نشان می دهد که درمجموع 112جمله ی پرسشی (بدون درنظرگرفتن تکرارها) در دو مجموعه ی شعری تولدی دیگر (59 عدد-53%) و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (53 عدد- 47% ) به دست آمد که همگی آن ها معانی ثانوی دارند. براساس الگوی کتاب معانی شمیسا، تعداد 21 معانی ثانوی در این پرسش ها کشف شد که بسامد تکرار معنای ثانوی در دفتر تولدی دیگر 68 بار (54 %) و در مجموعه ی ایمان بیاوریم ... 56 بار (46%) است. نتایج حاکی از آن است که جمله های پرسشی در اشعار فروغ، همواره غیرمستقیم در نقش های معنایی به غیر از پرسش به کار رفته و در این میان، معانی تأکیدی و جلب توجه و اظهار عجز و ناامیدی بیشترین بسامد را در معانی ثانوی دارند. همچنین بیشتر جمله های سؤالی هم زمان شامل چند معنی ثانوی دیگر هستند. بر این اساس می توان گفت که هدف اصلی فروغ از طرح این سؤال ها جلب توجه، دقت و به فکر واداشتن مخاطب و تأکید بر گفته های خویش است.  
۲.

فلسفۀ عرفان در نگرش ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه عرفان کشف و شهود معرفت شناسی اصالت عرفان وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۸۰
ابن خلدون (808 732 ق)، به عنوان پایه گذار علم عرفان، اغلب به عنوان فیلسوف تاریخ، جامعه شناس و تمدن شناس معروف شده است، در حالی که در حوزه های متعددی از دانش های عصر خود به پژوهش پرداخته و آثار ارزنده ای از خود به یادگار گذاشته است، یکی از آنها فلسفه عرفان است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این مقاله دیدگاه اختصاصی او در این حوزه واکاوی می شود و اصالت و معرفت شناسی عرفان و دریافت های عرفانی و وحدت وجود با مبنای خاص فلسفه عرفان او تبیین می شود. هدف این مقاله توصیفی، دریافت همدلانه ابن خلدون با عرفان است که به روش کتابخانه ای و با مراجعه به آثار اصلی او انجام شده است. اگر چه با چنین مطالعه ای روشن می شود که ابن خلدون اگر عارف رسمی هم نبوده، گرایش زیادی به عرفان داشته است.
۳.

تأثیر آثار سید لقمان ارومی بر هنر کتاب آرایی عثمانی

کلیدواژه‌ها: سید لقمان ارومی شاهنامه نویسی زبان فارسی در آناتولی کتاب آرایی اسلامی کتاب آرایی عثمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۰
سده دهم هجری، دوره اوج هنر کتاب آرایی عثمانی، بویژه در حوزه نگارگری و جلدسازی به حساب می آید. در رأس آثار ارزشمند هنری این دوره باید به کتاب هایی اشاره کرد که توسط افرادی که لقب "شاهنامه نویس" گرفته بودند به رشته تحریر درآمده اند. اکثر این افراد ایرانی بودند و یا اینکه تحت تأثیر فرهنگ ایرانی رشد یافته بودند. در بین افراد مذکور سید لقمان ارومیه ای و آثار نگارشی وی قابل توجه هستند. این آثار توسط این شاعر والامقام سروده شده و سپس به دست نقاشان و تذهیب کاران چیره دست آن دوره تزئین یافته است. این نسخه ها در تاریخ تحول زبان فارسی در آناتولی و گسترش هنر کتاب آرایی ایرانی در عثمانی جایگاه ویژه ای دارند که تاکنون در منابع فارسی در مورد آن ها پژوهش جامعی صورت نگرفته است. به همین دلیل در این مقاله ضمن بررسی آثار تدوین شده توسط این شاعر ایرانی، به تحلیل بیست و پنج نسخه خطی به جا مانده از آن دوره پرداخته شده است.
۴.

صورت بندی گفتمانی گزاره های فاتالیستی در شعر حافظ (با تأکید بر گفتمان عرفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان عرفانی حافظ فاتالیزم گفتمان انتقادی تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۹
شعر حافظ به دلیل انباشتگی از ایهام ها و استعاره هایی که وجه صراحت گریزی و سیالیت آن را دوچندان کرده، بیشترین قابلیت را برای بررسی از منظر تحلیل گفتمان دارد. بررسی گزاره های فاتالیستی در شعر حافظ، فراتر از دلالت ظاهری آنها بر سرنوشت باوری افراطی، ارتباط این گزاره ها را با واقعیت های اجتماعی، سیاسی، ایدئولوژیکی زمان روایت متن و عواملی مانند «بافت تاریخی» و «روابط قدرت در جامعه» آشکار می سازد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن گفتمان فاتالیزم در شعر حافظ به مثابه برساخته ای از ارتباط ساختار و بن مایه های شعر وی با عوامل برون متنی، کوشیده است صورت بندی جدیدی از آن به دست دهد که با آزاداندیشی و دیدگاه های منتقدانه حافظ سازگار باشد.  این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.  بررسی ها نشان داد که حافظ در پس صورت متن و فراتر از عبارات ظاهری شعرش که از تسلیم در برابر تقدیر سخن می گوید، درصدد برساختن گفتمانی انتقادی ازطریق بهره برداری از زبان، برای ایجاد تغییر در ساختارهای کلان اجتماعی و مبارزه با نهادهای قدرت و ایدئولوژی های وابسته به آنهاست. وی در روند یک بازی زبانی، ضمن بسط ایدئولوژی محبوب خود در روکشی از فاتالیزم، هدفی فراتر از اشاعه تقدیرگرایی را در شعر خود دنبال می کند و می کوشد با بازتولید و القای پیام و معنایی جدید از تقدیرگرایی در ذهن مخاطب، از دامنه هژمونی گفتمان های زهدگرا و شریعت مدار در عصر خود بکاهد.
۵.

تطبیق ساختار روایی ترانه های مادرانه فارسی و فرانسوی

کلیدواژه‌ها: فرهنگ عامه ترانه های محلی لالایی لالا دودو ساختار ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
ترانه های مادرانه، به عنوان ساختار ادبی و روایی، از کهن ترین بخش های ادبیات شفاهی در فرهنگ بشری به شمار می آیند که در زیر ساخت آنها، معانی ژرف و حقایق ارزنده ای پنهان است که می تواند نشان دهنده پیوند بین ملت ها و زبان ها باشد. یکی از این زمینه های فرهنگ مشترک، در بین ترانه های مادرانه فارسی و فرانسوی، به ویژه از نظر ساختار روایی آن ها قابل تأمل است. در این مقاله با روش تطبیقی به لالایی های این دو زبان، به عنوان نمونه های یک روایت و داستان نظر می شود که دارای ساختار روایی مشترک هستند. در این روایت ها، عناصر روایی و روایت، زمان، مکان، اوج و حضیض، نگاه به گذشته، پیچش و گره افکنی و گره گشایی و نتیجه گیری اخلاقی، تا راهگشایی و بازگشت به نگرانی های کودک و آرامش بخشی دیده می شود که از روحیه فرا زبانی و دلسوزانه مادری در فرهنگ بشر حکایت دارد. با روش تحلیل مقایسه ای به این نتیجه نظر دارد که عناصر مشترک فرهنگ ملت ها در لالایی ها نیز نمود پیدا می کند. در لالایی های فارسی و فرانسوی علاوه بر مضامین و درون مایه مشترکی که قابل مطالعه است در ساختار و چهارچوب های ثابت آن ها نیز پیوندهایی مشترک دیده می شود که حکایت از عمق پیوند فرهنگی دارد. در حقیقت لالایی های هر دو زبان گونه ای روایت و داستان محسوب می شوند.
۶.

بررسی تطبیقی آرای ابن عربی و عزالدین کاشانی در باب قُرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرب قرب نوافل و فرایض احوال ابن عربی کاشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
«قرب» در قاموس متصوفه از احوال عرفانی و به معنی اطاعتی است که موجب تقرّب مطیع به مطاع می شود. نویسندگان این پژوهش برآنند تا با بررسی آرای ابن عربی و عزالدین کاشانی در باب قرب عرفانی، نوع تلقی، نوآوری و وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشه ورز متصوفه را با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مستندات کتابخانه ای باز کنند. براساس نتایج تحقیق، هر دو اندیشمند، قرب نوافل را برتر از قرب فرایض می دانند و دلیل برتری را به محبت الهی پیوند می زنند. قرب حقیقی در تلقی هر دو، وصل به محبوب و مشاهده او نیست؛ بلکه این نوع قرب در نظر کاشانی با پیوند به شوق مخصوص، در قوس صعودی، مستمر و دائمی است؛ در نظر ابن عربی نیز سالکانِ واصل دائماً در مشاهده قرب هستند و این رؤیّت چیزی جز تجلّی حق نیست. هر دو برآنند که علم لدّنی مخصوص اهل قرب و یکی از ملزومات نیل به قرب حقیقی است. کاشانی با پیوند قرب به جمع و تفرقه عرفانی برآن است که در قرب تام، روح سالک در محل جمع با وجود صفت تذلل در عبودیتش، صفت ترفع به درجات والا را نیز داراست؛ اما ابن عربی با تمایز قائل شدن به این نوع تفسیر، برآن است که برخی بزرگان متصوفه به جهت تلقی قرب در مقام جمع و بُعد در موضع جدایی، معرفت بُعد را در باب قرب داخل کرده اند.
۷.

تحلیل استعاره شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق مثنوی مولوی غزلیات بیدل استعاره شناختی عرفان عاشقانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
در نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسان ها و عالم هستی است. خداوند حکم «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف» (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی می داند و شاعران عارف پیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیق ترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کرده اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیق ترین تعابیر استعاری به تصویرکشیده و مفهوم سازی نموده اند. مولوی در استعاره های شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره می برد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی دارد درحالی که بیدل چهره ای انتزاعی تر از عشق نسبت به مولوی ارائه می کند و استعاره های شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعاره های شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمی دهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام می شود. امّا با گسترش کلام به کمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره خود و تفهیم اندیشه اش می زند و خوشه های تصویری زیبایی را می آفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره می داند.
۸.

مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی شراب عرفان مولانا خمریه ساقی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد. پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید.
۹.

بازتاب جنسیت مردان در دیوان شاعران زن، بر اساس دیوان پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروین اعتصامی تصویر مرد جنسیت سیمین بهبهانی فروغ فرخ زاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۷
محمدرضا پاشایی* زینب عرب نژاد ** حسین آریان*** چکیده اگرچه در تاریخ ایران تعداد زنان شاعر دربرابر مردان بسیار کمتر است؛ اما نمایندگان بسیار مهم و قابل توجهی از زنان فرهنگ سازی از مهستی گنجه ای تا شاعران معاصر هستند که هریک توانسته اند اشعاری درخور بسرایند. ازآنجاکه عموم شاعران ما مرد بوده اند و حضور زن در ادبیات کلاسیک کم رنگ است، بررسی حضور مفهومی و محتوایی «مرد» در اشعار زنان می تواند نگاه دقیق تری برای تحلیل اشعار آنان به ما بدهد. هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل تصویرگری شاعران زن درباره ی مردان است. مرد در اشعار این شاعران گاه در نقش معشوق و گاه به عنوان جنسیتی در برابر دوگانه (زن- مرد) و گاه حتی به پیروی از ادبیات کلاسیک در معنای عام انسان توصیف شده است. با توجه به این اهداف، پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ دادن به این سؤال هاست: زنان شاعر از چه تصویری برای توصیف مرد و نقش مرد استفاده می کنند؟ این تصاویر چگونه به بازنمایی افکار زنان درباره ی جنسیت می پردازد؟ در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، تمامی اشعار سه شاعر زن به صورت تحلیلی – توصیفی در زمینه ی تصاویر زبانی و مجازی دررابطه با مرد موردمطالعه و مقایسه قرار گرفته که نمونه هایی از آن ها همراه با تحلیل ارائه خواهد شد. یافته ها نشان می دهد که نگاه به جنسیت، میان سه شاعر تفاوت چشمگیری دارد؛ سلطه ی نگاه مردسالارانه در اشعار پروین که تحت سیطره ی ادبیات کلاسیک فارسی است، بیش از سایرین بود، درعین حال نگاه فردگرایانه همراه با استقلال و مساوات طلبی در اشعار سیمین بیش از فروغ فرخ زاد بود. * دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تهران pashaei.reza@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) ** دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان arabnejadz@yahoo.com *** استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران arian.amir@iauz.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 28/9/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 11/12/1400
۱۰.

نگاهی به مرگ اندیشی در اهم متون نثر عرفانی(قرن ششم تا دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف نثر صوفیانه مرگ اندیشی مرگ ارادی قرون ششم تا دهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
مرگ پرسشی بی پاسخ در زندگی انسان بوده که از دیرباز ذهن او را به خود مشغول کرده است. در ادبیات کشورهای مختلف اندیشمندان پاسخی درخور و نه قطعی به این پرسش داده اند. متون عرفانی نیز باتوجه به اینکه بر آموزه های قرآنی و دینی تکیه دارند، مسئله مرگ را به نوعی واکاوی کرده اند. در مقاله حاضر که به شیوه تحلیلی توصیفی ارائه می شود، مهم ترین متون نثر ادبیات عرفانی از قرن ششم تا دهم موردتوجه بوده تا دیدگاه نثرنویسان را درباره مرگ موردبررسی قراردهد. آنچه از بررسی متون موردنظر استنباط می شود این است که در متون عرفانی مسئله مرگ که اغلب به صورت تشبیه پرنده (آزادی روح از بدن) تصویرمی شود جزء دغدغه های نثرنویسان است و در این میان آموزه های اسلامی با دیدگاه های صوفیانه و عرفانی تلفیق شده است. به لحاظ بسامدی در آثار سهروردی بیشترین توجه را به این موضوع می توان دید. در آثار سهروردی این مسئله درقالب انواع نمادها و استعاره ها بیان شده است که گاه تفسیر جزئیات آن ها نیازمند تلاش فکری بیشتری است. در دیگر آثار بحث در این زمینه از صراحت و سادگی برخوردار است. در آثار مولانا نیز سنت تفکر عرفانی پیش از او درباره مرگ به بیانی دیگر متجلی شده است. صوفیه مرگ را عمدتاً به دو گونه جسمانی (اضطراری) و ارادی (خودخواسته= مرگ پیش از مرگ) تقسیم بندی می کنند و این دیدگاه به سنتی در حوزه اندیشیدن به مرگ در متون عرفانی تبدیل شده است.
۱۱.

بررسی عقل و عشق در اشعار شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل عشق شاه نعمت الله ولی دیوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
عقل و عشق یکی از اساسی ترین موضوعات در دیوان شاه نعمت الله ولی است. از نظر او عشق ودیعه ای الهی است که در وجود انسان نهاده شده و وسیله رسیدن به کمال و سعادت است. اساس طریقت شاه نعمت الله کشف و شهود است، نه دلیل و برهان. اندیشه وحدت وجود در سراسر کلام وی، موج می زند که به تأثیر از عرفان نظری ابن عربی است. عقل و خردی که شاه ولی با بهره گیری از اشعار عطار، با آن درافتاده، عقل جزئی و معاش است که نه تنها قادر به درک حقیقت عشق نیست بلکه حجاب و مانعی در راه رسیدن به سرمنزل معرفت و عشق حقیقی است. در مقابل، او عقل کلی را نایب خدا دانسته و آن را مدح کرده و معتقد است که  این عقل به عنوان اولین مخلوق، یاور عشق است و با روح و جان عشق و جنون عارفانه، عجین گشته و تقابل و تعارضی میان آن دو متصوّر نیست. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است
۱۲.

تحلیل گفتمان مسلط در غزلیات حافظ بر مبنای وجوه چالشی-استدلالی نظریه کنش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش گفتار سرل کنش منظوری کنش ترغیبی غزلیات حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۴۰
کنش گفتار، یکی از مباحث مهم کاربردشناسی و فلسفه زبان است که پژوهشگر در تحلیل خود، بیشترین نقش را به گفتمان در بافت قائل می شود. این مقاله بر آن است که از گفتمان مسلط غزلیات حافظ روشنگری کرده و نشان دهد که شاعر، در جایگاه یک منتقد اجتماعی، برای القای دیدگاه های خود به مخاطب، چگونه از شیوه های کلامی متعدد و کنش های گفتار بهره برده است. بررسی کنش های گفتار غزلیات حافظ، برای کشف ابعاد نظام باورهای او، دارای اهمیت پژوهشی است. فرض بر این است که گفتمان مسلط و وجه ممیزه غزلیات حافظ، گفتمان رندی است و از ایدئولوژی و نحوه ارتباط شاعر با نهادهای قدرت حکایت دارد. بدین منظور، بر اساس مباحث مرتبط با نظریه کنش گفتار با محوریت الگوی پنج گانه جان سرل، عمل نمودیم و داده های مستخرج از دیوان را به روش های آماری- توصیفی، مورد تحلیل و تفسیر قرار دادیم. ره آورد تحقیق، حاکی از آن است که حافظ، در تولید گفتمان خود، از کنش های تلفیقی و شیوه های مختلف استدلال ازجمله آمرانه- اقناعی- چالشی- ترغیبی استفاده کرده تا با تأثیرگذاری بهتر بر مخاطب، او را به جهان باورهای خود دعوت کند؛ همچنین، گفتمان مسلط در غزلیات این شاعر، گفتمان رندی است.
۱۳.

تحلیل و بررسی اندیشه های تعلیمی گیسودراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک عراقی ادب تعلیمی زیبایی پرستی محبت خواهی کتابخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۴
ادبیات تعلیمی در سبک عراقی به یکی از آموزه های اصلی تبدیل می شود و شایسته است تا اندیشه های تعلیمی شاعران این سبک با نگاهی دقیق تر مطالعه شود. در شرح و بیان این موضوع، پرسش تحقیق درباره چگونگی جایگاه آموزه های تعلیمی در نزد شاعران این سبک است. از آنجا که با این رویکرد به اندیشه تعلیمی گیسودراز پرداخته نشده است، نویسندگان در این پژوهش با روش تحلیل موضوعی و با استناد به منابع دست اول می کوشند تا آموزه های گیسودراز در حوزه های مختلف را ارائه دهند؛ اعتراض به ناملایمات هستی، تعلیم مهرورزی و جایگاه محبت در آموزش انسان و تعلیم کتاب و کتابخوانی از آن جمله است. این موارد با زبانی ساده و روان به پیروی از سعدی بیان شده است. درواقع آموزش و تعلیم از مضامین تأثیرگذار در دیوان اشعار او به شمار می آید.
۱۴.

بررسی مقایسه ای آموزه های تعلیمی، اخلاق فردی و آیین کشورداری در قابوس نامه و سیاست نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تعلیمی بررسی تطبیقی قابوس نامه سیاست نامه آموزه های تعلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۸ تعداد دانلود : ۳۶۵
ادبیات تعلیمی سابقه طولانی مدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوس نامه اثر عنصرالمعالی و سیاست نامه نوشته خواجه نظام الملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجری اند، جزء ادبیات تعلیمی به شمار می روند. این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی سعی دارد با رویکردی مقایسه ای، آموزه های تعلیمی این دو متن را در دو زمینه آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری و اخلاق فردی بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین این آموزه ها در دو متن یادشده تفاوتی می توان قائل شد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که در قابوس نامه بیشتر به آموزه های اخلاق فردی تأکید شده؛ ضمن آنکه از آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری غفلت نشده است. در مقابل در سیاست نامه بیشتر در جهت هدف نویسنده و موضوع اثر بر آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری، تأکید بیشتری صورت گرفته است.  
۱۵.

تحلیل گفتمان انتقادی رمان «ماهی ها در شب می خوابند» براساس آرای نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف سودابه اشرفی فمنیسم مردسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۷۱
در رمان «ماهی ها در شب می خوابند»، زبان به گونه ای نظام یافته است که در آن می توان به تبیین رویکردهای سه گانه نورمن فرکلاف اعم از: توصیف، تفسیر و تبیین پرداخت. الگوی فرکلاف، ابزاری کارامد برای تحلیل چارچوب نظری این پژوهش است. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی، ﻣﺴﺄله چگونگی شکل گیری گفتمان انتقادی را در این رمان مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در سطح توصیف، ؛ کاربرد فراوان دُشواژه ها از سوی مردان، قطع کلام زنان، تقابل های دوگانه، قرار گرفتن قهرمان در آشپزخانه و خانه، بسامد فراوان وجه اخباری در جهت قطعیّت کلام، کنشگر بودن زنان و به کار بردن واژه های استعاری، نمودی برجسته دارد. در سطح تفسیر و از منظر بینامتنیّت، این رمان تحت ﺗﺄثیر آرای ویرجینیا وولف و سیمون دوبوار در جهت اعتراض به وضعیّت زنان به رشته تحریر درآمده است. در سطح تبیین نیز می توان به هژمونی مردسالاری و قدرت یابی مردان و سرکوب زنان دست یافت.
۱۶.

تحلیل اسطوره خاک در اندیشه خیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خیام اسطوره خاک قالب آفرینش و تباهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۷
در مقاله حاضر کوشیده ایم میان حکمت خیام و اسطوره اندیشی او رابطه ای برقرار کنیم. زیرا دریافته ایم که انتخاب شعر برای بیان اندیشه های او، با توجه به رابطه شعر و اسطوره، انتخابی آگاهانه بوده است. چرا که نشانه های بسیاری نظیر زمان اساطیری، دور و دایره می خواری، از خاک بر آمدن گل و سبزه و خاک شدن آن ها، کوزه و کوزه گری، مشاهده اعضای آدمیان رفته در ذرّات غبار معلّق در هوا و نظایر این ها بر اسطوره اندیشی او دلالت دارد و بیان بینش اساطیری جز از رهگذر ادبیات و به ویژه شعر ممکن نیست، از این گذشته با توجه به نشانه هایی که همه با «خاک » ارتباط دارند، این نکته هم برجسته می شود که طبع خیام خاکی است و مطابق نظر اسطوره شناسان که برای هر هنرورز، نویسنده و شاعر عنصری از میان عناصر اربعه برمی گزینند، ما عنصر خیام را «خاک» دانسته و کوشیده ایم با تکیه بر نشانه هایی که از رباعیات او استخراج کرده ایم، این مدعا را قابل قبول سازیم. بنابراین روش تحقیق در این مقاله کیفی و توصیفی بوده و اطلاعات مربوط به آن با شیوه کتاب خانه ای فراهم آمده است. هدف نویسندگان بیش تر اثبات اسطوره اندیشی خیام با تکیه بر خاک بوده، نتایج به دست آمده گرایش خیام را به این عنصر زایا نشان می دهد.
۱۷.

تحلیل روان شناختی شخصیت کودکان در داستان های هوشنگ مرادی کرمانی براساس نظریه ی کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اساسی کودکان و نوجوانان شخصیت نظریه ی کارن هورنای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۵۸۰
ادبیات کودک و نوجوان ادبیاتی است متنوع و از دیدگاه های مختلف قابل بررسی. لذا هدف پژوهش حاضر مطالعه ی شخصیت و شخصیت پردازی در داستان های هوشنگ مرادی کرمانی بر مبنای نظریه ی شخصیت در اندیشه ی کارن هورنای است. این مطالعه به لحاظ روش شناسی، کیفی است. جامعه ی پژوهش حاضر شامل داستان های کودکان و نوجوانان از هوشنگ مرادی کرمانی گزینش وتحلیل شد. از میان داستان های این نویسنده، داستان هایی انتخاب شده است که شخصیت های آن ها را بتوان با نظریه ی کارن هورنای تحلیل روان شناختی کرد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که تضاد اساسی موجود در شخصیت ها باعث شده است که آن ها به سه تیپ مهرطلب، برتری طلب و انزوا طلب، بگروند. تمام تیپ های شخصیتی، برای رهایی از رنج وآزار عصبی، به خود آرمانی، متوسل شده اند و در برخورد با دیگران عمداً یا به صورت ناخودآگاه ماسک به صورت می زنند و احساس می کنندکه خود حقیقی را از دیگران پنهان کرده اند. در تمام شخصیت های داستان ها، اضطراب بنیادی به عنوان اساسی ترین اصل در نظریه ی هورنای قابل مشاهده است،اضطرابی که از خانواده، محیط و اجتماع نشأت می گرفت و در دوران طفولیت برکودک تحمیل شده است و به یک رفتارعصبی مخرب، تبدیل شده است.
۱۸.

بررسی انواع آشنایی زدایی درآثار مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی فرمالیسم هنجارگریزی ادبی مهدی اخوان ثالث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۳ تعداد دانلود : ۹۶۲
آشنایی زدایی یکی از اساسی ترین مفاهیم مطرح در نظریه فرمالیست های روس است که هدف آن، بررسی جنبه هایی از زبان است که منجر به آفرینش ادبی می شود. تمهیدات ادبی به سبب کاربرد فراوان تکراری می شوند و توانایی ایجاد غرابت را از دست می دهند. در یک تعریف گسترده آشنایی زدایی، عبارت از تمام شگردها و فنونی است که نویسنده یا شاعر از آن ها بهره می برد تا جهان متن را به چشم مخاطبان خود بیگانه بنمایاند. هنرمندان با ایجاد تغییرات در تمهیدات کهنه و تکراری، باعث برجسته شدن فرم و به وجودآمدن زبان ادبی می شوند. از طریق آشنایی زدایی، شاعر دریافت های عادی خواننده را تغییر می دهد که به این نوع کار، «تکنیک ادبی» نیز می گویند. در این مقاله، با عنوان «آشنایی زدایی و برجسته سازی در آثار مهدی اخوان ثالث» تلاش شده است با تکیه بر دیدگاه های فرمالیست ها در زمینه آشنایی زدایی و برجسته سازی، اشعار این شاعر توانای ادب فارسی از جنبه های مختلف زبانی، بیانی، زیبایی شناسی و «آشنایی زدایی» که هدف اصلی این پژوهش است، تحلیل و بررسی شود. بررسی های به عمل آمده در این مقاله نشان می دهد که اخوان از روش آشنایی زدایی بسیار بهره برده است و بدین طریق، زبان شعری خود را برجسته نموده است.
۱۹.

تطبیق دو مفهوم «تعلیم» و «تربیت» بر اساس آراء غزالی و عنصرالمعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوحامد محمد غزالی توسی کیمیای سعادت عنصرالمعالی قابوسنامه تعلیم و تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۶۲۳
تحلیل تطبیقی دو مفهوم «تعلیم» و «تربیت» بر اساس آراء ابوحامد محمد غزالی توسی و عنصرالمعالی، رویکردهای خاصی را در شیوه ها و روش تعلیم و تربیت نشان می دهد. با اینکه موضوع فکر و روش خِردورزی غزالی، در ظاهر بر اساس مبانی تعلیمی و تربیتی انسان نیست، تأمل در متن نوشته هایش، وجود و ظهور چنین پدیده تربیتی تعلیمی را نشان می دهد؛ به گونه ای که حجم بیشتر کتاب کیمیای سعادت را همین مباحث تشکیل می دهد. عنصرالمعالی به عنوان امیرزاده آل زیار، نیز چنین رویکردی به مبانی تربیتی انسان دارد. تلاش پژوهشگر عمدتاً متمرکز بر یافته های دو متن کیمیای سعادت و قابوسنامه و تطبیق آن با ایده های مفاهیم تعلیم و تربیت از دیدگاه جامعه شناسی بوده است. یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیلی توصیفی انجام یافته، نشان می دهد که کتاب هایی مانند کیمیای سعادت و قابوسنامه ، بستر مناسبی برای طرح تفکرات و راهکارهای جامعه شناسیِ تعلیم و تربیت و بروز آن در جامعه است. متفکر دانشمندی همانند غزالی توسی و عنصرالمعالی سعی کرده اند تا با استفاده از ابزار «داستان»، «تمثیل» یا «حکایت»، به مبانی شناخت نفس انسان، تربیت نفس و تربیت خِرَد و راهکارهای پیشرفت و رشد انسان در قالب نظام تعلیمی و تربیتی اشاره کنند.   
۲۰.

شگردهای حصر و قصر در غزلیات سعدی، معیار سنجش کلام هنری بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حصر ساختار زبانی سعدی سنجش کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴۳ تعداد دانلود : ۶۳۱
ویژگی سهل و ممتنع بودن کلام سعدی در اولین برخورد بر هر خواننده اشعارش نمایان و دلپذیر است و این ویژگی به ویژه هنگامی آشکارتر می گردد که در توجه سعدی به شگردهای هنری در بهره گیری از حصر بلاغی در غزلیات او تأملی داشته باشیم. یکی از مباحث مطرح در علم معانی، حصر یا قصر است. در واقع، این شیوه یکی از عوامل ایجاد تأکید در کلام به شمار می آید که برای برجسته سازی و تأثیر بیشتر به کار گرفته می شود. علمای بلاغت در زبان عربی به شیوه های متعددی برای ایجاد حصر اشاره کرده اند که در زبان فارسی نیز مانند مباحث دیگر علم معانی، بدون توجه به ساختار خاص زبان فارسی به همین روش ها اشاره شده است، در حالی که بسیاری از این موارد با ساختار زبان فارسی سازگار نیست. ضمن اینکه موارد دیگری نیز هست که بدان ها توجه نشده است. در این پژوهش، سعی شده با بررسی ساختار زبانی حصر ایجاد شده در غزلیات سعدی دریابیم در زبان فارسی چه روش هایی برای ایجاد حصر در کلام وجود دارد که از دیدگاه زیبایی شناسی هنر، علم بلاغت و معنی شناسی کاربردی مورد توجه هستند. بدین منظور، ضمن استخراج و دسته بندی موارد حصر و ارایه قوانین قابل تعمیم، به هنر و لطف سخن سعدی، در بهره گیری از این ترفند زبانی نیز اشاره شده است و به این نتیجه دست یافته است که زبان سعدی در غزلیات، به ویژه در برخورد با شگردهای بلاغی، معیاری باعیار و محکی مستحکم در ساختار زبان و بلاغت فارسی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان