مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سالک
حوزه های تخصصی:
سیاوش یکی از محبوب ترین و مظلوم ترین قهرمانان شاهنامه است که در این داستان نقش یک قربانی بی گناه و مقدس را بازی می کند. داستان سیاوش در زمره داستان های پهلوانی و عارفانه شاهنامه است که در آن، پهلوانی و عرفان به سختی با یکدیگر در آمیخته اند. سیاوش در مسیرِ داستان، سیر و سلوکی عارفانه دارد، یعنی همان رسیدن از مرحله طلب تا فنا که در حقیقت عبارت است از نجات نفس انسانی و امیال بشری. بنابراین، چهره او سیمای یک سالک واصل است و مجموعه کراماتش مانند گذشتن از آتش و پیشگویی های او درباره اتفاقات پس از مرگش که چهارده سال بعد محقق می شود، قداست سیاوش را تا سرحد پیامبرگونه بودن بالا می برد. این داستان که در حقیقت نمایشی بس تلخ از مظلومیت سیاوش است، در ذهن خواننده خود از سیاوش الگویی پهلوانی، دینی و عرفانی می سازد و خوی و خصلت او در این داستان، تصویری از انسان کامل را به یاد آدمی می آورد.
نگاهی به نمادپردازی عطار در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عطار در ابیات 616 تا 680 منطق الطیر شیوه خاصی را در استفاده از سمبل ابداع کرده است. او در این بخش، که 65 بیت دارد، با سیزده پرنده گفت و گو می کند. گفت وگو با هر پرنده در پنج بیت ارایه شده است و در هر پنج بیت، ساختاری سه جزیی وجود دارد که در آن، یک پرنده، یک پیامبر و یک شخصیت منفی (ضد قهرمان) دیده می شود. پرنده در سه مفهوم طیر، سالک و روح؛ پیامبر در مفهوم نبی، ولی خدا، و پیر؛ و شخصیت منفی در معنای قاموسی واژه، نفس و جسم به کار رفته است. این سه مفهوم در تمام قسمت های سیزده گانه ثابت است. در منطق الطیر به نقش نمادین اعداد هم توجه شده است و شاعر به رمز چندین بار بر اعداد خاصی تاکید می کند.
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۷
حوزه های تخصصی:
در مباحث پیشروی درصدد شناسایی ویژگیهای بندگان خدا در سخنان اهلبیت علیهمالسلام هستیم. بدین منظور، خطبه 87 نهجالبلاغه را محور مباحث خویش قرار میدهیم که در بخش اول آن، امیرمؤمنان علیهالسلام سی و سه ویژگی ممتاز برای محبوبترین بندگان خدا برمیشمارند. گرچه در ظاهر، این ویژگیها به تقوا پیشهگان، بندگان سالک و عارف خدا نسبت داده شدهاند، اما حقیقت آن است که حضرت در پی معرفی و شناساندن خصایص خویش و فرزندان معصوم خود علیهمالسلام هستند؛ خصایصی که تنها در آن حضرت و فرزندان معصوم ایشان علیهمالسلام گرد میآیند و سایران نمیتوانند به همه آن خصایص، آن هم عالیترین مراتبش، متصف گردند.
دراین مجموعه از سخنرانیها، استاد مصباح به بیان شرح و تفسیر ویژگیهای بندگان سالک خدا در نهجالبلاغه میپردازد.
ای حیات عاشقان در مردگی
حوزه های تخصصی:
بازتاب مفاهیم عرفانی واخلاقی درشعر هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به بررسی جایگاه سخنان عارفانه ومفاهیم اخلاقی در اشعار هوشنگ ابتهاج (1306) بپردازیم.
انسان کامل ازنظر ابتهاج آن عاشقی است که به تعبیر او ایمان خلیلی دارد. از مرگ نمی هراسد و در بلای عشق وپیمانی که روز الست با او بسته اند، ثابت قدم وصبور باشد.
تجلی خداوند متعال در همه پدیده ها ودریافت اسم اعظم در هر موجودی، نکته ای است که در سخنان ابتهاج یافت می شود. این گفته نشان دهنده آن است که جهان را از دیدگاه عارفان و حکیمان مظهر اسماءالله بدانیم.
اهمیت دادن به دل وتهذیب آن از رذایل،قطع تعلقات نفسانی ودنیوی،دوری از خلق وخلوت گزینی برای دریافت تجلی خداوند متعال دردل، نکته درخور توجه دیگری است که ابتهاج بدان نظر داشته است.وی دل را بهترین مرید وراهنمای سالک در مسیر سلوک معرفی می کند و بر آن است که از طریق راز ونیاز واشک و آه، می توان دل را مصفا ساخت وبه دیدار دلدار راه یافت.
این بررسی با توجه به مجموعه آثارابتهاج تاپایان دفتر سیاه مشق (4 )انجام پذیرفته است.
«سفر» از منظر قرآن، عرفان و ادبیات عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آدمی در مسیر زندگی خود همواره در جستجوی کمال مطلوب بوده و هست و در این کاوش به اعمال و رفتارهایی دست می یازد که «سفر» و سیاحت یکی از آن رفتارهای انسان در طول تاریخ بوده است. این سفر به دو شکل انجام می پذیرد؛ یا به تن و پای خاکی است (سفر آفاقی) که در اقصای گیتی می گردد تا با افزودن به تجربیات و دانسته هایش با نگرشی گسترده و شفاف زندگی اش را بسازد و دستور آفریننده بیچون هم همین است. و یا به پای دل و باطن است (سفر انفسی) که به قصد دیدار سرمنزل معشوق جاوید انجام می گیرد و با ریاضت های فراوان و تهذیب نفس برای مسافر راه حق و حقیقت همراه است تا با دلی آیینه گون و پاک از ناپاکی ها و کدورت ها به دیدار محبوب ازلی اش بشتابد.
آسیب شناسی تطبیقی پراکندگی فضایی سالک و سل در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالک و سل، از مهمترین مشکلات بهداشتی - درمانی کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، محسوب می شود. میزان پراکندگی این دو بیماری در ایران یکسان نیست، به گونه ای که بیشترین پراکندگی بیماری سالک مربوط به شمال شرق کشور است. در این میان، استان خراسان رضوی در سال 1387 با تعداد مبتلایان 5447 تن رتبه ششم را در بین تمامی استان های کشور به خود اختصاص داده است و از کل مبتلایان به بیماری سالک در استان خراسان رضوی حدود 55.22 درصد فقط در شهر مشهد مشاهده شده است. این گویای آن است که این شهر یکی از مناطق پر خطر از نظر بیماری سالک در استان خراسان رضوی محسوب می شود. همچنین میزان پراکندگی این بیماری در سطح شهر مشهد متفاوت است، به گونه ای که در مناطق آب و برق، شهرک ابوذر، خواجه ربیع و حجت، 43.35 درصد از کل بیماران به سالک را به خود اختصاص داده اند. پراکندگی سل نیز در ایران متفاوت است و استان خراسان رضوی یکی از مناطق پر خطر از نظر این بیماری شناخته می شود. از عوامل اصلی افزایش بیماری سل در خراسان رضوی می توان به هم جواری با کشور افغانستان، تعداد زیاد مهاجران افغانی مقیم شهر مشهد و رفت و آمدهای آنها بین دو کشور اشاره کرد. شایان ذکر است که کشور افغانستان یکی از کانون های عمده بیماری سل در جهان به حساب می آید. کل مبتلایان به بیماری سل در استان خراسان رضوی در سال 1387، 1207 تن هستند که از این تعداد حدود 64.29 درصد در شهر مشهد مشاهده شده است. همچنین میزان پراکندگی این بیماری در سطح شهر مشهد متفاوت است، به طوری که مناطق گلشهر، امام رضا (ع)، مطهری و امام حسن مجتبی (ع)،31.06 درصد از کل بیماران به سل را به خود اختصاص داده اند.
بررسی طلب در مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برررسی توبه در مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه وضعیت پوشش گیاهی و میزان شیوع بیماری پوستی سالک جلدی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مطالعه موردی سطح دشت یزد-اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیشمانیوز بیماری انگلی است که به وسیله نیش پشه خاکی ماده به انسان انتقال می یابد و دو نوع اصلی آن لیشمانیای جلدی و احشائی است. شیوع این بیماری در برخی از استان های ایران نظیر اصفهان، فارس، خراسان، خوزستان، کرمان و یزد بسیار چشمگیر است. استان یزد با میزان بروز 170 نفر در صد هزار نفر جمعیت در سال 1998 در مقام نخست آلودگی سالک جلدی در سطح کشور قرار دارد همچنین شیوع و انتشار این بیماری تحت تاثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه شرایط محیطی و اکولوژیکی است. در تحقیق حاضر رابطه بین پوشش گیاهی با میزان شیوع و گسترش این بیماری در سطح دشت یزد- اردکان به عنوان یکی از نقاط آلوده کشور با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. از تصاویر ماهواره ای سنجنده لندست ETM + و تصاویر ارتفاعی رادار برای استخراج پوشش گیاهی از طریق مدل شاخص پوشش گیاهی ( NDVI ) استفاده به عمل آمد و اطلاعات مربوط به میزان شیوع این بیماری در سطح مناطق آلوده نیز از مراکز بهداشتی و درمانی جمع آوری گردید. مقایسه پراکنش فضائی موارد بیماری با وضعیت پوشش گیاهی نشان می دهد که بیشترین میزان شیوع بیماری سالک جلدی در مناطقی با پائین ترین میزان پوشش گیاهی متمرکز گردیده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی عناصر اقلیمی موثر در شیوع بیماری سالک جلدی با استفاده از روش LSD فیشر نیز نشان دهنده این واقعیت است.
تحلیل نقش عوامل بیو کلیمایی شیوع بیماری سالک جلدی در سطح دشت یزد- اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیشمانیوز بیماری انگلی است که به وسیله نیش پشه خاکی ماده به انسان انتقال می-یابد، دو نوع اصلی آن لیشمانیای جلدی و احشایی است. شیوع و انتشار این بیماری تحت تاثیر مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه شرایط محیطی و اکولوژیکی است. در تحقیق حاضر شرایط بیوکلیمائی زمان گسترش و شیوع این بیماری در سطح دشت یزد-اردکان واقع در استان یزد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای انجام این تحقیق از داده های روزانه عناصر هواشناسی 3 ایستگاه هواشناسی یزد، اردکان و میبد طی دوره ی آماری 1376 تا 1388 استفاده به عمل آمد و اطلاعات مربوط به میزان شیوع این بیماری طی این دوره ی زمانی در سطح مناطق آلوده نیز از مراکز بهداشتی و درمانی جمع آوری گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بروز حداکثر بیماری در شش ماه دوم سال به ویژه در فصل پاییز به وقوع می پیوندد. یک همبستگی مثبت ضعیف با رطوبت نسبی، یک همبستگی معکوس قوی با متوسط دما، حداقل و حداکثر دما و حداکثر سرعت باد و یک همبستگی معکوس ضعیف بین میزان ساعات آفتابی و موارد بروز بیماری وجود دارد که البته از این حیث تفاوت هایی درسطح شهرستان های واقع در سطح دشت یزد- اردکان قابل مشاهده است، تفاوت معنی دار نیز بین میزان شیوع بیماری در سطح سه شهرستان در سطح آلفای 05/0 مورد تایید قرار گرفت.
استاد عرفان و معنویت ضرورت و کارکردها
حوزه های تخصصی:
بحث از استاد اخلاق، یکی از زمینه های پرچالش در تربیت معنوی است. سؤالات فراوانی در این زمینه، در اذهان طالبان طریق معنویت وجود دارد. این مقاله، به روش کتابخانه ای برای پاسخ به دو سؤال زیر صورت گرفته است: آیا برای رشد معنوی مراجعه به استاد ضروری است؟ استاد و راهنمای رشد معنوی، چه کارکردهایی دارد و چه انتظاراتی باید از او داشت؟
در پاسخ به سؤال اول، پس از بررسی ادله موافق و مخالف، این نتیجه به دست آمد که مراجعه به استاد ضروری است. در پاسخ به سؤال دوم، سه محور اصلی شناسایی شد: معرفت افزایی، ایجاد شوق و دستگیری عملی. البته ذیل هر کدام از این سه گانه، وظایف و کارکردهای جزئی تری نیز شناسایی و معرفی شدند.
مبادی معرفت شناختی فارابی در رساله فصوص الحکمه و استنتاج دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، توصیف و استنتاج اصول، هدف ها و روش های تربیتی بر اساس مبادی معرفت شناختی فارابی در رساله فصوص الحکمه می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل اسنادی و استنتاجی بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که عالِم بودن واجب الوجود به تمام ممکنات، علم حق عین ذات اوست، علم حق مظهر قدرت اوست، عالم بودن واجب الوجود به کلیات و جزئیات، واحد بودن علم حق و کثیر بودن علوم دیگر، کُنه ذات حق قابل شناخت نمی باشد، و ظاهر بودن ذات حق و اعتباری بودن باطن او از مهم ترین ویژگی های علم الهی بر اساس رساله فصوص الحکمه به شمار می روند. همچنین، امکانی بودن شناخت انسان، ناکامل بودن شناخت انسان، تدریجی بودن شناخت انسان و متکثر بودن شناخت انسان از مهم ترین اصول تربیتی حاصل از شناخت واجب الوجود برای سالک بر اساس رساله فصوص الحکمه محسوب می شوند. علاوه براین، وصال حق، کمال نفس مطمئنه، کسب لذت و صدور کرامات به مثابه مهم ترین هدف های تربیتی، و سیر عقلانی برای شناخت حق، شهود عرفانی برای شناخت حق که خود شامل تجرد از تعینات، تأمل در حقیقت وجود، فنای در وجود مطلق، شهود علمی و عملی حق، شهود حق در مظاهر تفصیلی، درک حقیقت، و ریاضت نفس در زمره روش های تربیتی حاصل از شناخت واجب الوجود برای سالک بر اساس رساله فصوص الحکمه قلمداد می شوند.
بررسی رابطه شیوع بیماری سالک با عناصر اقلیمی در شرق شهرستان اصفهان
حوزه های تخصصی:
بیماری سالک زندگی انسان را از جنبه های جسمی و روحی تحت تأثیر قرار می دهد و شیوع آن تحت تأثیر شرایط اقلیمی و محیطی قرار دارد. هدف این پژوهش بررسی عناصر اقلیمی بر گسترش این بیماری در منطقه شرق شهرستان اصفهان است. برای این منظور از داده های ماهانه تعداد مبتلایان به بیماری سالک در مراکز بهداشتی درمانی 11 شهر شرق اصفهان استفاده شده است. هم چنین از داده های اقلیمی ماهانه ایستگاه ورزنه و نیز 9 ایستگاه هم جوار استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد ارتباط تعداد مبتلایان به سالک با عناصر اقلیمی؛ ساعات آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی با زمان تأخیر 2 تا 4 ماهه در همه شهرهای شهرستان اصفهان در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است ولی روابط آن با عناصر بارش و سرعت وزش باد در هیچ یک از شهرها بصورت همزمان و غیرهمزمان معنادار نمی باشد. ارتباط معکوس تراکم مبتلایان به سالک و فاصله از گودال گاوخونی که در سطح اطمینان 95 درصد معناردار است نشان می دهد نواحی پست و باتلاقی می تواند نقش مؤثری در افزایش مبتلایان به سالک داشته باشد.
بررسی تحلیلی تطبیقی مراحل سفر معنوی در آثار عطار و امانوئل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «اسکار و خانم رز» اثر نویسنده مشهور فرانسوی اریک امانوئل اشمیت، روایتگر سیر و سلوک معنوی کودکی به نام اسکار است. اسکار که به سبب ابتلا به سرطان خون در بیمارستان بستری است، با راهنمایی پرستاری به نام خانم رُز (= مامی رز)، تصمیم می گیرد که به خدا نامه هایی بنویسد. در این داستان، اسکار خردسال، بطور تمثیلی، سالِکی خام و نوپا بوده و خانم رز حکم پیر و مرشد او را دارد. در ادبیات پارسی نیز داستان هایی با مضمون سفرهای معنوی وجود دارد. مراحل سفر معنوی در برجسته ترین اثر منظوم عطّار، کتاب منطق الطّیر، شامل «طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا» است. در مقاله حاضر نگارنده کوشیده است تا پس از تحلیل و تطبیق وادی های یادشده با مراحل سلوک اسکار شباهت های این دو اثر را برجسته و به مخاطبان عرضه نماید. دلیل عمده ی شباهت های میان مراحل سفر در هر دو اثر را می توان پیش زمینه ی مذهبی آن دو دانست.
بررسی و تحلیل نتایج اخلاقی تمثیل غار در اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که اخلاق مبتنی بر مابعدالطبیعه است، بدون تردید بررسی اهداف و نتایج اخلاقی آموزه ها نیز بدون پژوهش های مابعدالطبیعی امکان پذیر نخواهد بود. افلاطون پایه گذار بسیاری از مباحث هستی شناسی، معرفت شناسی و اخلاقی در فلسفه مغرب است. تأثیر او در تفکر فلسفی به حدی است که به عقیده وایتهد تمام تاریخ فلسفه، چیزی جز حاشیه نویسی بر آثار افلاطون نیست. طریق غالب او طرح مباحث عقلی در قالب گفت وگو و تمثیل است. سه تمثیل مهم و تأثیرگذار غار، آفتاب و خط، علاوه بر اینکه نشان دهنده ژرفای اندیشه فلسفی او است، تأثیر انکارناپذیری در حوزه های معرفت شناسی، هستی شناسی و اخلاق گذاشته است، هرچند هر کدام از تمثیل ها آثار و نتایج خاص خود را دارد و اشتراکاتی را میان آنها می توان یافت ولی تهافت و ناسازگاری در این خصوص در سخنان افلاطون دیده نمی شود. نیز منتقدان و مخالفان اندیشه افلاطون مانند ارسطو و ابن سینا و دیگران گرچه با نظریه مثل مخالفت یا آن را نقد کرده اند اما پژوهش و تحقیقی راجع به نشان دادن ناسازگاری در مدعیات مقاله پیش رو دیده نمی شود. در این مقاله نتایج اخلاقی تمثیل غار که در حوزه انسان شناسی فلسفی نیز اهمیت فراوان دارد استنباط و استخراج می شود؛ نتایجی که از تأمل در ساختار فلسفه افلاطون و تمثیل غار به نحو اجتهادی به دست آمده است.
ویژگی ها و صفات سالکان در نگاه شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
290-267
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه مهم تمایز عارفان از اهل شریعت، اهتمام آنان در طی طریق و سلوک است. در زمینه ویژگی ها و صفاتی که سالکان طریقت باید داشته باشند، عارفان بسیار سخن گفته اند و یا در آثار مکتوب خود، در فصل هایی معین به آن پرداخته اند. شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم نیز در این موضوع، سخنان مفصلی بیان کرده است. مشکل مهم در دستیابی به نقطه نظرهای شمس در این زمینه، مانند همه مسایل مطرح در مقالات ، پراکندگی آرای او درباره یک موضوع در بخش های مختلف کتاب است. در این مقاله، برای دستیابی به نظرات این عارف درباره ویژگی ها و صفات لازم سالکان، مجموعه ای از دیدگاه های شمس در باب این موضوع، از کل کتاب مقالات استخراج و ارایه گردیده است.
مقامات عرفانی در اندیشة ابن سینا و سهروردی
حوزه های تخصصی:
«مقامات و احوال» از جمله مراحل اساسی سلوک عرفانی به سوی حقیقت است که اتحاد با حق را امکان پذیر می کند. ابن سینا و سهروردی بنا بر تجربیات عرفانی خویش، برای مقام، درجات و ترتیبی متفاوت با دیگران ذکر کرده اند. ابن سینا در نمط نهم «الاشارات» به مراحل نه گانه ای همچون «خلسه، توغل، استیفاز، انقلاب، تغلغل، مشیت، تعریج، تردد و وصول» اشاره می کند که به واسطة اراده و ریاضت سالک طی می شوند. وی در ادامه، مقامات را در چهار مرحلة «تفریق، نفض، ترک و رفض» جمع می کند. اما سهروردی در آثار خود، مراحلی را به صورت غیر منسجم بیان می دارد، لیکن در کتاب «الکلمات الذوقیه» به شش مرحلة «ذوق، شوق، عشق، وصل، فنا و بقا» به شکل موجز اشاره می کند. این نوشتار مقاماتی را که این دو فیلسوف عارف مشرب بیان کرده اند، به شیوة «تحلیل مفهومی» بررسی و مقایسه کرده است. از آن رو، که دیدگاه هر دو اندیشمند تحت تأثیر آموزه های دینی و موازین عرفان اسلامی بوده است، نقاط مشترکی همچون مراتب «خلسه، سکینه، توغل و وصل»، در آثار آنان مشاهده می شود و در بیشتر مراحل – دست کم - به لحاظ تعابیر و اصطلاح، تفاوت وجود دارد. سهروردی با افزودن دو مقام و مرتبة «فنا» و «بقا»، پس از مقام «وصل» که ابن سینا به آن ختم می کند، به نظر می رسد در جهت تکمیل کار ایشان گام برداشته است.
بررسی تطبیقی دیدگاه سنایی و مولوی در مورد سفر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
81 - 102
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی، سفر با دو بعُد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است، این سفر، سیرالی الله است که در نهایت با فنای فی الله به نوعی به تولد دوباره ی سالک (بقای بعد فنا) ختم می شود، تمام تلاش عرفا در یک کلام، هدایت انسان به این مسیر هست، چناچه اگر اندیشه های عارفان را در طی قرن ها بررسی کنیم به یک پیوند اندیشگانی در این رابطه می رسیم. هرکدام در بیانی دیگر اما مفهومی یکسان بر سفر درونی تأکید دارند. در این مقاله اندیشه های دو قطب بزرگ عرفان: سنایی و مولوی در این رابطه بررسی شده است، سفر در بُعد جسمانی و عرفانی در شعر آن ها بسیار توصیه شده اما اهمیتی که سفر باطنی دارد، سفر جسمانی ندارد، حاصل تحقیق نشانگر این است، هر دو شاعر رسالت عرفانی خود را در این دیده اند که انسان را در مسیر شناخت هویت الهی خود قرار بدهند. بنابراین توصیه به سفر درونی دارند، سفر اجباری انسان هبوط او از عالم علوی به این جهان است و انسان با سفر درونی باید تلاش کند دوباره به آن عالم برگردد؛ آداب آن نیز ترک شهوات دنیایی و سیر و سلوک عرفانی با پیروی از پیر راهنما است، از این منظر می توان آن را با کهن الگوی سفر قهرمان بررسی کرد.