مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
اقتصاد توسعه
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی و نقد نظریه های فقرزدایی پارادایم های مختلف از روند توسعه و توسعهیافتگی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور درک صحیح از نظریه ها آنها بر اساس دو معیار یعنی اعتقاد به توسعه از طریق تجارت متقابل و دوم تعارض برای رشد در هر پارادایم دسته بندی گردید. نتایج مطالعه مؤید آن است که رفاه اقتصادی و رفع فقر براساس پاره ای از پارادایم ها نتیجه خود به خودی توسعه است و از سوی دیگر، به منافع متقابل در تجارت آزاد وابسته است. دسته دیگری از پارادایم ها تجارت را تنها درصورت کنترل کامل پیشنهاد می کردند و گروه آخر، اولویت را رفع فقر می دانند که در این مقاله بطور کامل بدان پرداخته شده است.
تحلیلی بر تعاملات اقتصاد توسعه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاددانان غالباً به تفکیک علم اقتصاد از اخلاق معتقد هستند و از سهم اخلاق در تبیین پدیده های اقتصادی غفلت کرده اند. در اقتصاد توسعه، به عنوان یکی از شاخه های مهم علم اقتصاد، این غفلت بیش از هر حوزه دیگری مشاهده می شود. هدف از تألیف مقاله حاضر آن است که نشان دهد اخلاقیات در علم اقتصاد، به طور کلی، و اقتصاد توسعه، به طور خاص، اهمیت تعیین کننده ای دارد. اخلاق توسعه به این دلیل مطرح می شود که به مسائل اخلاقی مطرح در اقتصاد توسعه پاسخ گوید. اما ظاهراً پاسخ اقتصاددانان توسعه در این زمینه کافی نیست. تحلیل سه مقوله اخلاقی مطرح در توسعه (ارزش ها، اصلاحات اقتصادی و نابرابری) که در توسعه اقتصادی نقش دارند، نشان می دهد که به پرسش ها و مسائل اخلاقی در اقتصاد توسعه به راحتی نمی توان پاسخ گفت و برای حل این مسائل، اقتصاددانان توسعه باید ابزارهای تحلیلی جدیدی معرفی کنند که تحقق این کار، خود مستلزم تعامل آنها با فیلسوفان اخلاق است.
بررسی و نقد کتاب «نظریه های اقتصادی توسعه؛ تحلیلی از پارادایم های رقیب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هفدهم مرداد و شهریور ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
این کتاب به تبیین شش چهارچوب فکری اصلی در اقتصاد توسعه بر اساس پارادایم کوهن می پردازد.از زمان انتشار کتاب ساختار انقلاب های علمی نوشته تامس کوهن در دهه 1960 ، محققان علوم طبیعی و سپس محققان علوم اجتماعی به ویژه اقتصاد، تلاش کردند آن را در موضوعات مختلف از جمله توسعه به کار ببرند. کتاب هانت، اثری است که نویسنده سعی کرده تحلیل پارادایمی را در اقتصاد توسعه به کار ببرد. مدرنیزاسیون، ساختارگرایی، نئومارکسیسم، مائوئیسم، نیازهای اساسی و نئوکلاسیک، به عنوان پارادایم های رقیب در این اثر تشریح گردیده است. نویسنده ، تحلیل وابستگی را توضیح می دهد ولی آن را پارادایم نمی داند. در این مقاله، برداشت نویسنده کتاب از پارادایم، مورد نقد قرار گرفته است. نقد دیگر به این کتاب، قیاس ناپذیری پارادایم ها است که رویکردکتاب را تشکیل می دهد. روش شناسان اقتصاد که از دیدگاه انقلاب علمی کوهن به علم اقتصاد نگریسته اند، تنها اقتصاد کینزی را مصداق تغییر پارادایم در علم اقتصاد می دانند و اقتصاددانان توسعه ، تنها تحول از مدرنیزاسیون به تحلیل وابستگی را مصداق تغییر پارادایم در توسعه می دانند. سرانجام در این کتاب، رویکرد نهادگرایی در توسعه اقتصادی، مغفول مانده و بحث نشده است.
نقد کتاب توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
275-299
این کتاب اقتصادهای درحال توسعة آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین، و اروپای شرقی و مرکزی را، که حدود 85 درصد جمعیت جهان است، تحلیل می کند. متن مسئله مند است و مسائل کشورهای درحال توسعه را در قالب سؤال در نوزده فصل مطرح کرده و بدان ها پاسخ داده است. محتوای اثر عمدة سرفصل های درس توسعة اقتصادی را پوشش می دهد. نظم منطقی و انسجام درونی در بخش ها و فصول مختلف کتاب وجود دارد. این اثر با کتاب توسعة تودارو مقایسه و مزایای آن مطرح شده است. گزارش کمیسیون رشد و توسعه، آسیب شناسی رشد، اقتصاد توسعة رفتاری، روش روایت های تحلیلی، و روش تجربة کنترل شده از مباحث جدید توسعة اقتصادی است که در کتاب توسعة اقتصادی نافزیگر بحث نشده است. روش نقد متن روش تحلیلی تطبیقی است. بدین صورت که محتوای فصول متن با متون مشابه شناخته شده است. مقایسه از جهت روزآمدی محتوا نقد شده و موضوعات جدید موردبحث در متون جدید توسعة اقتصادی معرفی گردیده است.
نقد کتاب اقتصاد فقیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۷۳)
237-253
کتاب اقتصاد فقیر به تحلیل رفتارهای اقتصادی فقرا می پردازد و کاربرد اقتصاد رفتاری در اقتصاد فقر و توسعه است و به دنبال آن است که ازطریق رویکرد مبتنی بر شواهد با شناخت انگیزه و رفتار فقرا به مبارزه با فقر بپردازد. کتاب مسئله مند است و به دنبال ارائه راه حل بدیع برای هشت موضوع: گرسنگی، سلامت، مدرسه رفتن، جمعیت، ریسک، وام، پس انداز، و کارآفرینی فقرا با استفاده از آزمایش های کنترل تصادفی است. به رغم آن که کتاب روش نوینی برای مبارزه با فقر ارائه کرده است، ارزیابی کتاب نشان می دهد که به محدودیت های روش آزمایش کنترل تصادفی توجه نشده است. بهبود عملکرد فقرا بدون اصلاحات نهادی تأثیر محدودی دارد، به ویژه اگر در دام فقر گرفتار شده باشند. برای هشت موضوع بحث شده نتیجه گیری و پیش نهاد ادامه بررسی ارائه نشده است. با اقدامات مارجینال که این کتاب برای بهبود زندگی فقرا مطرح می کند، نمی توان مشکل فقر حدود دو میلیارد نفر در جهان را حل کرد. تجربه کشورهای موفق در کاهش فقر با استفاده از این روش ارائه نشده است. از تأثیر فرهنگ بر انگیزه و رفتار فقرا بحثی نشده است، درحالی که فقیران از باورها و هنجارهای فرهنگی تأثیر زیادی می پذیرند.
اثر پایدار شوک اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ بر قد افراد در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا یک شوک تاریخی مانند اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ و قحطی ناشی از آن می تواند تا آستانه ۷۰ سالگی سلامت افراد را تحت تاثیر قرار دهد؟ در این پژوهش، یک آزمایش طبیعی در بازه زمانی اشغال ایران توسط متفقین در شهریور ۱۳۲۰ اجرا شده است. ابتدا از مستندات تاریخی، بازه زمانی سخت ترین دوره این شوک استخراج شده و سپس افرادی که دوره جنینی شان با این دوره همپوشانی داشته است، با متولدان بازه های زمانی مشابه بلافاصله قبل و بعد از دوره سخت مقایسه شده و برای کشف علّیت و اطمینان از ثبات نتایج، انواع اثرهای ثابت و کنترلی در مقایسه ها اعمال شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، کسانی که دوران جنینی شان با سخت ترین دوران این شوک همپوشانی دارد، به طور میانگین حدود 1/1 سانتیمتر کوتاه تر از دو گروه قبل و بعدشان هستند. این مقدار معنادار و پایدار است و تغییر در متغیرهای کنترلی، افزودن اثرهای ثابت، و تغییرهای کوچک در ابتدا و انتهای بازه زمانی تغییر معناداری در نتایج ایجاد نمی کند. همچنین، نتایج ما نشان می دهد که نُه ماهه جنینی از دو سال ابتدایی زندگی اثر بیش تری بر قد افراد دارد. این پژوهش حاوی پیام های سیاستی برای مادران باردار، سیاستگذاران، و مجریان سلامت و رفاه است.
نقد و ارزیابی کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یک داستان اقتصادی
حوزه های تخصصی:
همواره این سوال در اذهان عمومی وجود دارد که علل رشد و توسعه برخی کشورها چیست و چرا برخی از دیگر از جوامع در سیاست های توسعه ای خود ناکام می مانند؟ پاسخ به این سوال با توجه به پیچیدگی تشریح و تبیین ارتباط و برهم کنش متغیرهای اقتصادی و اجتماعی برای افراد عادی جامعه بسیار سخت است. کتاب «چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یک داستان اقتصادی» در تلاش است با بیانی ساده و ادبیاتی بدور از مفاهیم پیچیده اقتصادی، موضوعات و مفاهیم مرتبط با اقتصاد خرد و کلان را تشریح نماید و برای خواننده ریشه ها و علل موفقیت و شکست سیاست های اقتصادی را روشن سازد. نویسندگان کتاب مولفه های گوناگونی از علم اقتصاد نظیر مبانی رشد اقتصادی، موارد استفاده از سرمایه، ماهیت ویرانگر وام های مصرفی، علل تورم، اهمیت تجارت خارجی، پس انداز، ریسک و بسیاری از مهم ترین اصول علم اقتصاد را قصه وار تشریح می کنند و هرچند داستان کتاب ممکن است ساده و سطحی به نظر برسد ولی قادر است خواننده را به درکی عمیق از چگونگی رشد اقتصاد و دلایل فروپاشی آن برساند. در این مقاله ضمن ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب فوق، بینش و خط فکری نویسنده مبتنی بر جریان لیبرال در حوزه اقتصاد مورد بررسی و نقد نیز قرار می گیرد.
نقد و ارزیابی کتاب معمای غازان خان: بازخوانی پرونده توسعه ایران بر مبنای سرمشق فکری نظریه ابر ریسمان
حوزه های تخصصی:
«رضا مجیدزاده» این کتاب را در پنج فصل به نگارش درآورده است و «نشر علم» در سال 1392 آن را در شمارگان 1100 نسخه منتشر کرده است. هیچ توصیفی از نویسنده در اوایل کتاب دیده نمی شود، در حالی که معمولاً تعلق سازمانی نویسنده برای آشنایی با او در مقدمه یا پیشگفتار کتاب درج می شود. کتاب در قطع وزیری و 250 صفحه تنظیم شده است و از لحاظ صفحه آرایی وضع تقریباً قابل قبولی دارد. جدااز اشکالات ظاهری، ویرایشی و نگارشی، کتاب دارای ضعف های محتوایی نیز هست. این اثر، فاقد شرایط لازم برای استفاده به عنوان یک کتاب درسی است._x000D_
"Reza Majidzadeh" has written this book in five chapters.It is almost acceptable in terms of page layout. Apart from editorial and writing problems, the book also needs content qualifications
سنجش مزیت نسبی فعالیت های اقتصادی در استان گیلان: رهیافت مدل اقتصاد پایه و مدل تغییر سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مبحث اقتصاد منطقه ای، با توجه به محدودیت منابع موجود، شناخت ویژگی ها و مزیت های اقتصادی هر منطقه، امکان برنامه ریزی بهتر را در جهت تحقق اهداف توسعه فراهم می نماید. از این رو، هدف مطالعه حاضر تحلیل وضعیت مزیت نسبی بخش های مختلف اقتصادی استان گیلان در سال های 1393، 1395 و 1397، تحلیل مزیت رقابتی بخش ها و تعیین وضعیت ارزش ا فز وده بخش ها در استان گیلان نسبت به کشور طی سال های 1397-1393 است. برای این منظور از مدل اقتصاد پایه و شاخص ضریب مکانی و مدل تغییر سهم استفاده می شود. نتایج مطالعه نشان می دهد که استان گیلان در سال های 1395 و 1397 در بخش کشاورزی دارای مزیت نسبی بوده و در حوزه فعالیت برنده اقتصادی قرار داشته و دارای مزیت بالقوه برای رشد اقتصادی است. بخش های مربوط به کشاورزی، ساختمان، عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها، فعالیت های خدماتی مربوط به تأمین جا و غذا، فعالیت های اداری و خدمات پشتیبانی، اداره امور عمومی و خدمات شهری و آموزش دارای مزیت رقابتی بوده و روند رو به اعتلا را در سال های مورد مطالعه طی کرده اند. نتایج مدل تغییر سهم نشان می دهد که در بخش مربوط به کشاورزی و فعالیت های خدماتی مربوط به فعالیت های مالی و بیمه استان گیلان نسبت به کشور عملکرد بهتری داشته اما در بخش مربوط به فعالیت های حرفه ای و علمی کشور نسبت به استان گیلان عملکرد بهتری را طی کرده است.
نقد و بررسی کتاب چرا ملت ها شکست می خورند: ریشه های قدرت، ثروت و فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«کتاب چرا ملت ها شکست می خورند: ریشه های قدرت، ثروت و فقر» نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز ای.رابینسون از آثار نهادگرایی جدید است. نویسندگان با بررسی تاریخ ملت ها، به واکاوی دلایل رشد و انحطاط جوامع پرداخته اند. این اثر همانند دیگر آثار نویسندگان مبتنی بر مطالعه تطبیقی تجربه بلندمدت توسعه ملت های مختلف است. در این نوشتار ضمن بررسی ساختار شکلی و کیفیت ترجمه کتاب که توسط محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی پور انجام شده، به بررسی محتوای کتاب پرداخته شده است. کتاب دارای ضعف های محتوایی و روش شناسانه است. نویسندگان مدعی هستند با رویکردی تاریخی و روشی استقرایی نظریه خود را استخراج کرده اند اما درواقع با انتخاب دوگان های تحلیلی و مقایسه ایِ جهت دار و البته فلسفی، خوانشی ایدئولوژیک از تاریخ کشورها و کیفیت تطور آن ها ارائه داده اند. فقدان مؤیدات آماری و بسنده کردن به روش تحلیلی و تأکید مکرر بر برداشت نویسنده با این همانی های مکرر محتوای کتاب را تضعیف کرده است. ادعای استقرائی بودن و عدول از این ادعا با استفاده از رویکرد قیاسی از مهم ترین اشکالات این کتاب است. کتاب ترجمه ای روان اما توأم با اشکالات متعدد ویرایشی دارد. طرح جلد و پشت جلد آن به طور غیرمنصفانه ای تداعی کننده تصویری سیاه، شکست خورده و محتاج از مردمان ایران است.
تجزیه و تحلیل چگونگی ورود ارزش در نظریه های توسعه و پیشرفت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های توسعه به طور معمول ارزش خنثی، فنی، تحلیلی و علمی قلمداد می شوند. در این مقاله به بررسی چگونگی ورود ارزش در نظریه های توسعه و پیشرفت اقتصادی می پردازیم. بنا به فرضیه مقاله که به روش تحلیلی بررسی شده، ارزش ها در قالب تحلیل ارزشی، و ارزش داوری وارد نظریه های توسعه و پیشرفت شده و موجب تمایز آنها می شوند. تحلیل ارزشی عمدتاً حاکی از ارزیابی نقش ارزش ها در مسیر دستیابی به توسعه و پیشرفت است. در مقابل، ارزش داوری حاکی از قضاوت ارزشی نظریه پردازان به دو صورت ارزش داوری معرفتی و اخلاقی (ارزش داوری آرمانی و سیاستی) است. ارزش داوری معرفتی حاکی از جهت گیری ارزشی محقق اقتصاد توسعه و پیشرفت در تدوین نظریه است. مهم ترین بخش ارزش داوری اخلاقی در اقتصاد توسعه و پیشرفت، ارزش داوری آرمانی شامل تعریف توسعه، تعیین و تعریف اهداف آن، رتبه بندی اهداف، تدوین شاخص های آن و همچنین تعیین استانداردهای رفتار اقتصادی مطلوب در قالب فروضی همچون عقلانیت اقتصادی است. ارزش داوری سیاستی نیز حاکی از توصیه به اصلاحات ساختاری و برنامه ای برای دستیابی به توسعه و پیشرفت است. هرچند ارزش های اخلاقی به عنوان فرض وارد نظریه های توسعه و پیشرفت می شود، در ادامه مورد قضاوت ارزشی قرار گرفته و مبنای توصیه ارزشی اقتصاددانان قرار می گیرد. بر اساس چهارچوب تحلیلی ارائه شده، تمایز میان نظریه های توسعه و پیشرفت اقتصادی را می توان از منظر ارزش های معرفتی و اخلاقی اثرگذار بر آن در حوزه آرمان ها، رفتارها، ساختارها و سیاست ها ارزیابی کرد. تمایزات ارزشی در نظریه های توسعه و پیشرفت باعث تغییر در اولویت های پژوهشی، واقع نمایی نظریه ها، شاخص ها، سیاست های و برنامه های توسعه و پیشرفت خواهد شد.
مدل سازی مفهومی ویژگی های انسان اقتصادی دانا به عنوان محور سرمایه انسانی کارا در الگوی توسعه اقتصادی دانایی محور از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی اقتصاد دانایی که از ناحیه دانایی محوری فعالیت ها، پدیده توسعه یافتگی را واکاوی می کند؛ یک الگوی توسعه فراگیر است که برای تبیین فرایند وصول به توسعه، توانمندی قابل توجهی دارد. نهاده اصلی الگوی نوظهور اقتصاد دانایی محور، دانش و کاربرد آن است. این الگو نیازمند یکسری منابع پایه ای است که اکثریت وزن آن را سرمایه انسانی کارا تشکیل می دهد؛ محوریت این سرمایه انسانی کارا با انسان آموزش دیده یا انسان دانا است. در شرایطی که مناسبات جهانی در حوزه اقتصاد براساس الگوی اقتصاد دانایی محور سامان می یابد، گرته برداری بی قید و شرط از الگوها و تعاریف کشورهای توسعه یافته از دانش و انسان دانا، بدون توجه به زیرساخت های اقتصادی و فرهنگی و ایدئولوژیک سایر کشور ها مشکل گشای مسائل اصلی کشورها نخواهد بود، درهمین راستا، در این پژوهش تلاش شده است تا به تعریف دانش و استخراج و مدل سازی ویژگی های انسان دانای اقتصادی به عنوان محور سرمایه انسانی کارا در الگوی توسعه اقتصادی دانایی محور از منظر اسلام، با استناد به آیات و روایات اسلامی و مقایسه آن با مفهوم انسان دانای اقتصادی از منظر اقتصاد متعارف پرداخته شود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد تطبیقی استفاده شده است. نتایج گویای آن است که با تغییر مبانی می توان به مدل سازی مفهومی ویژگی های انسان دانای اقتصادی از منظر اسلام پرداخت که دارای تفاوت های بنیادین با مفهوم انسان دانای اقتصادی از منظر اقتصاد متعارف است.