روح الله سوری

روح الله سوری

مدرک تحصیلی: سطح 4 حوزه علمیه قم، دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی
پست الکترونیکی: r.s.jelveh@chmail.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

ضرورت اضطرار در فرایند رشد و تاب آوری انسان با نظر بر آیات قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم رشد انسان بحران و رنج اضطرار تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۲۳
از آنجایی که بین ادراکات و احساسات تاثیر و تاثر دو سویه وجود دارد، نوع نگاه و رویکرد انسان بر بحران ها و مسائل و معضلات مختلف، نقش بسزایی در تاب آوری و اضطراب و کنترل هیجانات خواهد داشت. قرآن کریم در چندین آیه این مهم را متذکر می شود که فرایند رشد انسان، مرتبط و بسته به مدل مواجه و تفسیر انسان بر بحران ها نهادینه شده است، اگر انسان بداند که در مسیر رشد باید ضرورتا اضطرار را تجربه کند، و بداند همانطور که دافع و رافع انسان از اضطرار، خداوند است، معطی اضطرار هم خداوند است و هر آنچه از خداوند صادر می شود، به سبب عینیت خداوند متعال با کمال، اضطرار جزء ضروروی کمال خواهد بود، به همین جهت انسان دیگر از رویارویی با بحران و گرفتگی ها پریشان نمی شود، بلکه خلاقانه به دنبال حل مساله می گردد تا رشد و تجربه جدیدی را در مسیر صعودی خویش بر اندیشه و شخصیت خویش طبع کند. از آنجایی که در حوزه فلسفه رنج، بالاترین نقش مدیریت هیجانات، به موطن آگاهی برمی گردد، بایسته است تا از هویت وحیانی، که بالاترین حقیقت مدل ارائه آگاهی را داراست، استمداد طلبید. در این نوشتار با روش تحلیلی و ابزار کتابخانه ی در صدد تاویل و تفسیر آیات قرآن در جهت تحقق آرامش و زبان شناسی بحران ها انسانی برآمده ایم.
۲.

مسئله ادراک ذات حق تعالی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذات الهی ادراک ناپذیری حکم ناپذیری بخش ناپذیری آیت الله جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۴
ادراک ذات الهی مسئله ای پرچالش در عرفان و حکمت اسلامی است. استاد جوادی آملی دیدگاه ویژه ای دراین باره دارد که تاکنون موضوع پژوهش مستقلی نبوده و مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین آن می پردازد. استاد جودی آملی ذات الهی را «وجود لابشرط مقسمی» می داند و معتقد است: کنه ذات الهی به سبب تعین ناپذیری و عدم تناهی، ادراک نمی شود. وی دلیل هایی بر ادراک ناپذیری ذات به دست می دهد و بر این باور است که علوم حصولی و شهودی هریک تنگاناهایی برای ادراک ذات غیبی حق دارند. او ادراک شهودی ذات پس از فنای عارفانه را نیز روا نمی داند. هم چنین ادراک بخشی از ذات که در توان عارف شهودگر باشد، را نیز نمی پذیرد؛ زیرا ذات الهی بسیط محض و بخش ناپذیر است. از نگاه ایشان آن چه ادراک می پذیرد ذات ظهوریافته است، نه ذات بما هی ذات. هویت مطلق الهی، غیب مطلق است و هیچ کس ارتباط مستقیم (بی واسطه)ای با او ندارد. این دیدگاه با نقدهایی روبروست که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
۳.

واکاوی تطبیقی مؤلفه های ماهیت حب در رساله لا یعول علیه ابن عربی و اوصاف الاشراف خواجه نصیر طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق و حب خداوند و انسان ابن عربی خواجه نصیر وحدت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۴۴
یکی از احوالات بنیادین و فراگیر انسان، حب و شوق است که وابستگی شدیدی با معرفت دارد. به عبارت دیگر، حدوث، ابقاء و شدت یا ضعف محبت به میزان معرفت فرد بستگی دارد؛ اما محبت باتوجه به ادله نمودانگاری هستی که خاستگاه اصلی مبانی عرفان نظری است، معنایی عمیق تر می یابد. ابن عربی، یکی از بزرگ ترین عارفان مسلمان، باتوجه به وجود منبسط و وحدت شخصی، برای عشق تعریفی ارائه می دهد که در آن، عشق به معنای تعلق به وجود مطلق در متن وجود مقید است. به عبارت دیگر، عاشق می پندارد که محبوب او وجود مقید است؛ اما در حقیقت، در هر طلب و حبی، مطلوب و محبوب حقیقی و بالذات است که مورد خواست واقع شده است. وی در رساله لایعول علیه به مؤلفه هایی می پردازد که در آن اعتبار و اعتنا به برخی امور، به نوعی نگاهی عرفانی و معناگرایانه دارند. خواجه نصیر طوسی در اوصاف الاشراف با نگاهی دیگر به فصول ابتدایی به موضوع عشق می پردازد که با دیدگاه ابن عربی، همسانی ها و تفاوت هایی دارد. خواجه نصیر با تأکید بر تعریف ناپذیری عشق به سبب معدومیت آن در یک بستر دیالیکتیک گونه، به تفسیر حقیقت عشق روی آورده است. نگارندگان در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ا ی سعی در تحلیل و بسط دیدگاه های خواجه نصیر و ابن عربی درباره عشق دارد.
۴.

تحلیل انتقادی وحدت سنخی وجود بر پایۀ وحدت سریانی، با تاکید بر دیدگاه استاد مصباح و آقاعلی مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشکیک وحدت سنخی وحدت سریانی آقاعلی مدرس زنوزی مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۱۳
مسئله پژوهش پیش رو کالبد شکافی و بازشناسی دوگونه تبیین از وحدت نفهته در تشکیک وجود بوده و در صدد نقد برداشت سنخی از آنف در مسئله تشکیک است؛ مصباح یزدی طبق تبیین سنخی از وحدت، تحقق خارجی برای او نمی بیند و وحدت را به وجودی بالقوه و بدون مابازاء خارجی، تقلیل می دهد؛ به گونه ای که تنها در ذهن مستقر بوده و صدق حقیقی ای بر خارج ندارد. اما آقاعلی مدرس به وحدت سریانی گرایش دارد و درنتیجه تحقق بالفعل وحدت، در خارج را می پذیرد. هستی از نگاه او فعل خداوند است که با وحدت سِعی و به گونه تشکیکی سریان می یابد. بنابراین کثرات در متن همین وجود منبسط پدید می آیند و درون همان می آرمند. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی- انتقادی نخست به تبیین این دو دیدگاه پرداخته و سپس وحدت سنخی را برپایه وحدت سریانی نقد می کند. یافته های اصلی این پژوهش عبارتند از: 1. وحدت مفهوم وجود، به وحدت خارجی آن می انجامد که تنها به گونه سریانی تصورپذیر است. 2. اصرار بر وحدت سنخی، به تباین وجودها خواهد انجامید. 3. وحدت سنخی، ویژه ماهیت هاست و نمی تواند وصف ذاتی وجود باشد. 4. وحدت سنخی، به تجافی در عالم می انجامد که با نگاه میانی اندیشیِ حکمت متعالیه سازگار نیست. 5. وحدت سنخی، امکان جریان در تمایز تشکیکی را نداشته و انگاره ای خودمتناقض است. 6. وحدت سنخی با اصالت وجود سازگاری ندارد. در نتیجه، به نظر می آید نمی توان زیر بار معنای سنخی از وحدت رفته و تشکیک در وجود را وحدت سنخی معنا کنیم.
۵.

پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و پیامدهای تعامل دوسویه آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان فلسفه پیوند تشکیکی تفکیک ناپذیری عقل پذیری عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
عرفان و فلسفه، روش های گوناگونی برای شناخت حقیقت دارند؛ یکی برپایه برهان های عقلی و دیگری با شهودهای قلبی سامان می یابد. اما این تفاوت روشی، لزوماً به تقابل محتوایی نخواهد انجامید؛ زیرا هریک از آن ها اگر برابر موازین پیش روند به حقیقت می رسند؛ حقیقتِ یگانه مشکّکی که هرکدام به اندازه خویش، آن را می یابند. اختلاف این یافته ها طولی و تشکیکی است، نه عرضی و تقابلی؛ به گونه ای که یک حقیقت خارجی در دو سطح برتر و پست تر ادراکی، یافته می شود. درنتیجه گزاره های برآمده از برهان و شهود، یکدیگر را تایید می کنند، نه تکذیب. بنابراین گزاره های عرفانی عقل پذیرند، نه عقل گریز یا عقل ستیز. ازسوی دیگر، هریک از این روش ها برتری هایی بر دیگری دارند که تعامل دوسویه آن ها را بایسته می سازد. برخی از مهم ترین پیامدهای این تعامل عبارتند از: 1. نقش عقل در سنجش، تصویرسازی و اثبات محتوای شهودی. 2. نقش شهود در ژرفابخشی به تصور مسئله، یافتن حد وسط، و فزایندگی یقین عقلی. مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی، پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و تعامل دوسویه آن ها را تبیین خواهد کرد.
۶.

تشکیک در وجود از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود تشکیک عرضی تشکیک طولی مابه الامتیاز مابه الاشتراک علی - معلولی علامه طباطبایی استاد مصباح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
یکی از مسائل ذیل اصالت وجود، تبیین کثرات عالم بود که برای توجیه آن، نظریه تشکیک وجود مطرح شد. در حکمت متعالیه، علاوه بر انواع سه گانه کثرت به بعض ذات، خارج ذات و تمام ذات، معیار چهارمی برای توجیه برخی کثرات مطرح شد: اختلاف به تمام ذات در عین اشتراک به تمام ذات یا اختلاف به شدت و ضعف. اندیشمندان صدرایی در تبیین این معیار دچار اختلاف شدند. علامه طباطبایی معتقد است برخی کثرات عالم واقع با این معیار قابل توجیه نیست. وی با طرح ملاک جدید «عینیت مابه الامتیاز و مابه الاشتراک» معتقد است اگر اختلاف وجودات به اختلاف مراتب و شدت و ضعف بازگردد، تشکیک طولی وگرنه عرضی است. استاد مصباح نیز سخن علامه را مردود دانسته و معتقد است اگر مصادیق یک مفهوم رابطه علّی معلولی داشته باشند، آنگاه آن مفهوم به نحو تشکیکی بر آن ها حمل می شود؛ در غیر این صورت، تشکیک عرضی ای وجود ندارد و چنین کثراتی متباین به تمام وجودند.
۷.

بازخوانی و نقد حقیقت جسم از نگاه کلامی و فلسفی و ارائه دیدگاه برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جسم ماده هیولی صورت جسمیه صورت نوعیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درپی پاسخ به پرسش کهن «جسم چیست؟» می باشد. این پرسش در فلسفه یونان باستان، و نیز آثار کلامی و فلسفی دوره اسلامی مطرح بوده است. هدف این پژوهش دست یافتن به تعریفی دقیق از جسم است تا با کمکِ آن بتوان، مبادی تصوری مباحث مختلف فلسفی و اعتقادی را به دست آورد. برای این منظور نخست تعریف های لغوی جسم، و سپس با رعایت ترتیب زمانی دیدگاه های گوناگون علمی، نقد و بررسی می گردد. مهم ترین این دیدگاه ها عبارتند از دیدگاه ذی مقراطیس (دموکریتوس)، دیدگاه متکلمان، فیلسوفان مشاء، شیخ اشراق، و ملاصدرا. پس از بررسی و نقد دیدگاه های یاد شده، دیدگاه برگزیده این مقاله ارائه خواهد شد: موجودِ دارای امتداد، جسم است، خواه محسوس باشد و خواه نامحسوس، همچون جسم مثالی، خواه جزء داشته باشد و خواه نداشته باشد، هرچه ممتد باشد، جسم است و از آن وجود واحد عقل، مفاهیم هیولی، صورت جسمیه و نوعیه را درک می کند.
۸.

وجود نامحدود خدا از نگاه استاد مصباح و ارزیابی آن برپایه دیدگاه نهایی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ربط علی سِعه نامحدود خدا شِدّت نامحدود خدا مصباح یزدی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۰
استاد مصباح یزدی، وجود خداوند را «نامحدود شِدّی» می داند. وی با تأکید بر تشکیک و کثرتِ طولی وجود، به مراتبی تشکیکی قائل است که هریک، کمال های رتبه های پایین را به گونه ای برتر و بدون کاستی ها داراست؛ بنابراین وجودِ الهی که در والاترین مرتبه این نظام تشکیکی قرار دارد، کمال و شدّت وجودیِ نامتناهی دارد. ایشان، برای معلول، وجودی افزون بر علّت می بیند. درنتیجه، سِعه وجودی خداوند که علّت همه علّت هاست، از سوی معلول هایش محدود می شود. بر اساسِ نگرشِ استاد مصباح، وجود خداوند تنها «نامحدود شِدّی» است و «نامحدود سِعی» نیست. وی دیدگاه خود را به ملاصدرا نسبت می دهد. این دیدگاه کاستی هایی دارد: 1. معلول ها، وجودی افزون بر علّت ندارند و چیزی جز شأنِ وجودی علّت نیستند و نمی توانند گستره وجودی علّت نخستین را محدود سازند 2. استناد این دیدگاه به صدرالمتألهین و عارفان با سخنانِ صریحِ آنها سازگاری ندارد. ملاصدرا تاکید می کند که سخن از تشکیک و کثرت طولی وجود (که مانع عدم تناهی سِعی خداوند است)، طرحی مقدّماتی است که ذهن را برای دیدگاه نهایی او آماده سازد. دیدگاهی که صدرا در آن، خدا را «نامحدود سِعی» می داند. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی-انتقادی دیدگاه استاد مصباح را تببین کرده و آن را برپایه دیدگاه نهایی ملاصدرا ارزیابی می کند.
۹.

جستاری در دیدگاه های آیت الله جوادی آملی درباره علم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیت الله جوادی آملی علم دینی وحی اسلامی سازی علوم عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
بحث علم دینی یا اسلامی سازی علوم در جهان اسلام، یکی از مسائل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان را در حوزه علم و دین به خود مشغول کرده است. بحران های ناشی از علم گرایی و افراط در نظریات تعارض علم و دین در دو قرن اخیر، پرسش از همکاری علم و دین و به تبع آن امکان علم دینی و خدا باور را مورد تأمل قرار داده است. در این زمینه سابقه قبلی ملل اسلامی و واقعیت عقب ماندگی کنونی آنها پرسش از اسلامی سازی علوم را برای متفکرین اسلامی به طور جدی مطرح کرده است. آیت الله جوادی آملی با نگاه دائرهالمعارفی به دین معتقد است علم یکسره دینی است و تقسیم کردن علم به دینی و غیردینی ناصواب است. وی با تغییر جهان بینی و مبانی علوم موجود در دانشگاه ها، درصدد اسلامی کردن علوم است. آیت الله جوادی آملی از منظر دینی و وحی الهی و با اعتقاد به کامل بودن آموزه های دین اسلام در کلیت امور دنیایی و اخروی و همچنین با تقسیم و در طول هم قرار دادن انواع عقل تجربی، عقل نیمه تجریدی، عقل تجریدی و عقل ناب با دو روش فلسفی و تفسیری به ارائه دیدگاه خویش در زمینه علم اسلامی پرداخته است. دیدگاه آیت الله جوادی آملی از اینکه توانسته است تعارض عقل و دین را با دلیل متقن رفع نماید حائز اهمیت است.
۱۰.

برون رفت نهایی حکمت متعالیه از چالش ارتباط متغیر با ثابت بر پایه اندیشه ی استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربط سیال به ثابت جوادی آملی متغیر ثابت تشکیک حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۳۶۴
مسئله ارتباط امر متغیر با ثابت، یکی از پیچیده ترین مسائل فلسفی است؛ چراکه متغیر از جهتی که متغیر است، نمی تواند با ذات ثابت خداوند متعال در ارتباط باشد. ازاین رو بسیاری از فیلسوفان مسلمان کوشیده اند تا وَجه ثباتی برای متغیر در نظر گیرند. به رغم نکات ارزنده ای که پیشنهادهای ایشان برای گره گشایی از معضل یادشده دارند، اما هیچ یک به تنهایی نمی توانند این چالش را حل نمایند؛ چراکه در ثبات و تغیر، نسبت به غیر لحاظ نشده است؛ پس نمی توان برای امر متغیر دو چهره وجودی در نظر گرفت که از منظر امور ثابت، ثابت و از منظر امور متغیر، متغیر باشد. آیت الله جوادی آملی خوانش جدیدی در گره-گشایی از این مسئله دارند که بر تشکیک وجود استوار است. برابر این دیدگاه، همه مراتب وجود به ثباتی نفس الامری و غیر نسبی متصف هستند که برپایه مرتبه وجودی آنها شدت و ضعف می یابد. ضعف ثبات در مراتب پایین وجود، مایه شکل گیری مفهوم منافق «تغیر» از این مراتب می گردد. نوشتار پیش رو با هدف حل نهائی مسئله ربط متغیر به ثابت بر اساس اصول حکمت متعالیه، نخست به تحلیل و بررسی اجمالی آرای مهم حکیمان مسلمان پرداخته و سپس با واکاوی دیدگاه استاد جوادی آملی، به برتری های دیدگاه ایشان نسبت به اقوال دیگر اشاره می کند.
۱۱.

خلسۀ الهی (حکمت ادبی 6)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
کتاب های آسمانی و حکیمان الهی پیشین حقایقِ بلند معرفتی را در قالب های ادبی می ریختند تا توده مردم از آن ها بهره مند شوند. حکمت و عرفان ادبی حقایق معرفتی و سلوکی را به بهترین شیوه به تصویر می کشد و فطرت آدمی را به بررسی و فهم آن ها تشویق می کند. مجله نسیم خرد نیز در برخی شماره ها در این راه گام برداشته و متن های کوتاهی با عنوان «حکمت ادبی» ارائه داده است. اکنون بخش ششم این مجموعه با نام «خلسه الهی» تقدیم می شود.
۱۲.

حرکت جوهری نفس و پیامدهای آن در نفس شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری نفس حدوث نفس اشتداد تجربه ذاتی مرگ طبیعی بدن مثالی تکامل برزخی بطلان تناسخ مقام فنا صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۴۵
نفس در بستر وجود سیال خود بترتیب دارای مراحل عنصری، طبیعی، معدنی، نباتی، حیوانی (تجرد مثالی) و نطقی (تجرد عقلانی) میگردد؛ از اینرو تعلق نفس به بدن بخشی از هویت اوست و در نتیجه، نفس جوهری مادی مجرد است. صدرالمتألهین با توجه به سیلان وجودی نفس، ویژگیهای گوناگون آن را بازخوانی کرده است. بر این مبنا، قوای نفس مراتبی از حقیقت ممتد نفسند که در پی یکدیگر شکوفا میشوند. همچنین مرگ طبیعی نتیجه اشتداد وجودی نفس و برداشتن علاقه او از بدن عنصری است. نفس در مراحلی از این سیلان وجودی به تجرد دست می یابد و بنابرین بقایش پس از مرگ ضروری میشود. از آنجا که اشتداد و در نتیجه دستیابی به تجرد، ذاتی نفس است، تناسخ و بازگشت دوباره او به بدنِ عنصری نارواست. از اینرو نفس پس از مرگ، با بدن مثالی یی که بر پایه ملکات اخلاقیش انشاء میکند، زندگی برزخی خود را آغاز کرده و صورت طبیعی یی که در ماده بدن عنصری انشاء میکند، راه تکامل برزخی را برای او باز میگذارد. یکی از مهمترین پیامدهای حرکت جوهری نفس، راهیابی آن به عوالم ربوبی و فنای در توحید افعالی، صفاتی و ذاتی است. جالب آنکه بر پایه حرکت جوهری، این دستاورد مهم حتی هنگام تعلق نفس به بدن عنصری نیز رواست و الزاماً محدود به رخداد مرگ طبیعی نیست.
۱۳.

نقش ادراک امکان فقری در سبک زندگی توحیدی (آثار فردی و عملی)(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
نظریه امکان فقری از نوآوری های ملاصدراست. امکان فقری همان نیاز ذاتی ممکنات است، که برپایه آن هیچ استقلالی برای معلول قابل تصور نیست تا جایی که تصورِ ذهنی حقیقتِ معلول، بدون تصور علتش ممکن نیست. طراحی چنین نظریه بدیعی قطعاً آثار نظری و عملی فراوانی درپی دارد که موجب تحول و دگرگونی مسائل بالادستی می شود. این پژوهش به بررسی پیامدهای ادراک امکان فقری در سبک زندگی توحیدی می پردازد. البته این آثار به نظری و عملی، و آثار عملی به فردی و اجتماعی دسته بندی می شوند و تحقیق کنونی تنها آثار عملیِ فردی را پیگیری می کند. دیدگاه امکان فقری مباحثی چون ایثار، دفع تکبر، اصالت یافتن دعا، ترک محبت ماسوا و نترسیدن از غیر خداوند را از پایه دگرکون می کند؛ در برخی از آن ها حلّال شبهات است و در برخی دیگر با ایجاد ذهنیتی جدید، تصویری نوین از مسئله به دست می دهد؛ برای نمونه، امکان فقری روشن می کند که دعا مقتضای ذات سراسرْ فقر آدمی است، نه ابزاری برای دستیابی به خواهش های نفسانی. چنان که باور عمیق به اینکه همه مخلوقات کاملاً به خدا نیازمندند، ترس از بزرگ ترین قدرت ها را از دل برمی کند و برای انجام وظایف الهی دلیری به ارمغان می آورد.
۱۴.

معمای امنیتی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۰
روابط ایران و عربستان یکی از مهم ترین رقابت هایی است که صحنه خاورمیانه را مشخص می کند. هر دو کشور اغلب بعنوان مخالفان واقعی بویژه در خلیج فارس عمل کرده اند. عربستان سعودی روابط قوی با قدرت های غربی دارد در حالیکه ایران، ایالات متحده را خطرناک ترین دشمن خود می داند. می توان بیان کرد که یک معضل امنیتی در روابط دو کشور وجود دارد، زیرا هر دوی آنها به دنبال سیاست افزایش دستاوردهای نسبی خود هستند تا امنیت خود را در مقابل دیگری تأمین نمایند. آنچه از نگاه این مقاله در شکل گیری و تداوم این معمای امنیتی موثر بوده است برداشت ها و ادراکات طرفین از یکدیگر تحت تأثیر تحولات رخ داده پس از سال 57 می باشد. مهمترین مولفه برداشتی شکل دهنده به معمای امنیتی در روابط دو کشور برداشتی است که هر دو کشور از دیگری بعنوان یک کشوری خواهان هژمونی در منطقه، دارد. اگرچه رقابت های مذهبی و ایدئولوژیک بین ایران و عربستان همواره مهم بوده است و بیشتر محققین تفاوت ها و اختلافات مذهبی و ایدئولوژیک را موتور رقابت دو کشور و معمای امنیتی بین آنها می داند اما این مقاله محرک اصلی تأثیرگذار بر معمای امنیتی میان دو کشور را نه اختلافات مذهبی که تلاش دو کشور برای دستیابی به هژمونی منطقه ای و برداشت هریک از طرف مقابل بعنوان کشوری که خواهان کنار زدن طرف مقابل و دستیابی به برتری منطقه ای است می داند
۱۵.

تبیین تفسیرهای گوناگون از قاعده «المتفرقات في وعاء الزمان، مجتمعات في وعاء الدهر»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
قاعده «المتفرقاتُ فی وِعاءِ الزمان، مجتمعاتٌ فی وعاءِ الدَهرِ» یکی از قاعده های پرکاربرد در مباحث فلسفه اسلامی است که در نظام فکری اندیشمندانی چون میرداماد، نقشی اساسی ایفا می نماید. این قاعده تفسیرهای گوناگونی دارد که تاکنون به گونه ای فراگیر درکنار یکدیگر بیان نشده و زمینه برخی مغالطه ها را فراهم نموده است. برای پرهیز از مغالطه های یادشده، پژوهش پیش رو با روش تحلیلی- توصیفی، نخستین بار تفسیرهای گوناگون قاعده، وجوه اشتراک و امتیاز، و برخی کاربردهای آنها را درکنارهم تبیین می نماید. دامنه کاربست این تفاسیر از حوزه الهیات بالمعنی الاخص تا مباحث فلسفه زمان معاصر امتداد دارد.گوناگونی تفسیرهای یادشده نتیجه اختلاف در سه مولفه مهم است: 1. واژه دهر معانی سه گانه ای دارد که با یکدیگر تنها اشتراک لفظی دارند. 2. آن چه در دهر حاضر می شود می تواند شخصِ موجود زمانی، حیثیتی از حیثیات او یا وجود برترِ او باشد. 3. ثباتِ عالم زمان، تنها از افق دید موجودهای ثابت (نازمان مند) تحقق می یابد یا این ثبات وابستگیی به فاعل شناسا ندارد. برپایه مولفه های یادشده، در مجموع، چهار تفسیر از قاعده سامان یافته که عبارتند از: 1. موجودهای پراکنده در ظرف زمان، در ظرف دهر به وجودِ برتر خویش، مجتمع با یکدیگرند. 2. موجودهای پراکنده زمانی همگی در ظرف موجودهای دهری تحقق می یابند. 3. موجودهای متفرق زمانی از جهت ثباتی برخوردارند و از این جهت با موجودهای ثابت مرتبط هستند. 4. شیء متحرک، نسبت به عالم زمان متحرک و نسبت به مبادی عالیه ثابت است.
۱۶.

رویکرد غالب به توسعه: نادیده گرفته شدن نقش سیاست در موضوع توسعه

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۴۲
توسعه مفهومی پیچیده است که راجع به چیستی و چگونگی دستیابی به آن اجماعی در میان محققان و نظریه پردازان وجود ندارد. با گذر از توسعه به مثابه رشد اقتصادی، توسعه اکنون بعنوان مفهومی چندبعدی و مرتبط با اقتصاد سیاسی دیده می شود که فراتر از موضوع اقتصاد، موضوعاتی همچون سیاست، دولت، جنسیت و محیط زیست از جمله ابعاد و مولفه های مهم آن به حساب می آیند، علیرغم پررنگ شدن و مورد توجه قرار گرفتن توسعه بعنوان موضوعی چند لایه و پیچیده و تاکید بر ابعاد اجتماعی و انسانی در آن، از نگاه رویکرد غالب به توسعه، همچنان اقتصاد موضوع محوری در توسعه به حساب می آید. مساله مورد مطالعه در این مقاله درکنار توجه به دستاوردهای رویکرد غالب به توسعه، بررسی نارسایی های این رویکرد در توضیح پدیده هایی از جمله شکاف میان شمال و جنوب، مسائل زیست محیطی و مسائل زنان می باشد که جهان امروز با آن مواجه است. این پژوهش بر این باور است که مواجهه بهتر با نارسایی های رویکرد غالب به توسعه در تبیین مشکلات گفته شده نیازمند بازنگری رویکرد غالب پیرامون موضوعاتی مهم همچون نقش دولت ها و جایگاه سیاست، مشارکت مردمی، موضوع جنسیت و محیط زیست در توسعه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی نارسایی های نادیده گرفته شدن نقش سیاست در موضوع توسعه پرداخته است.
۱۷.

جایگاه هستی شناختی ذات الهی از دیدگاه حکمت متعالیه، عرفان و صوفی نمایان و نقد و بررسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساحت ذات الهی وجود بشرط لا وجود لابشرط مقسمی وجود لابشرط قسمی حکمت متعالیه عرفان تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۱
تبیین ساحت ذات الهی از پیچیده ترین و جنجالی ترین مسائل کلامی، فلسفی و عرفانی است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت متعالیه، عرفان و صوفی نمایان ذات الهی را در کدامین جایگاه هستی شناختی مستقر می دانند. سپس با بررسی دیدگاه های یادشده به داوری آنها می نشیند. حکمت متعالیه تا آنجا که به تشکیک وجود پایبند است، ذات الهی را برترین رتبه نظام تشکیکی می داند که به جهت سلب قیدهای مراتب پایین «وجود بشرط لا» نامیده می شود. «وجود بشرط لا» به سبب تقید به سلب، تعین ویژه ای از هستی است که عروض آن بر هستی، نیازمند «سلب» یادشده است. ازاین رو نمی تواند به منزله ذات بی نیاز حق قلمداد شود. صدرالمتألهین با گذار از تشکیک، مانند عارفان، ساحت ذات را وجود نامحدودی ورای تشکیک و محیط به آن می داند؛ اما صدرا با پیروی از عبارات قیصری تعبیرهای یکسانی از ساحت یادشده ندارد. صوفی نمایان، با دریافتی نادرست از سخن عارفان، ذات الهی را «وجود لابشرط قسمی» و ساری در اشیا گرفته اند؛ در نتیجه پنداشته اند: ذات حق تحقق بالفعلی ندارد و با دگرگونی اش در اشیا تحقق می یابد. ازاین رو برای تحقق خارجی اش نیازمند اشیاست. صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این دیدگاه را به سختی نقد کرده اند. اختلاف نگاه عارفان، حکیمان و صوفی نمایان درباره ذات الهی، پیامدهایی دارد که بررسی آنها تصور دقیق تری از دیدگاه های یادشده به دست خواهد داد.
۱۸.

تحلیل و نقد تبیین ابن سینا در حصر اقسام حکمت نظری به سه گرایش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقسام حکمت نظری دلیل حصر حکمت نظری منطق الهیات به معنی اخص مجرد مثالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۱۰
مهمترین مساله در تقسیم بندی انواع حکمت -یکی از مهم ترین مباحث مطرح در فلسفه اسلامی-، دلیلی است که حکمای اسلامی بویژه ابن سینا برای حصر اقسام حکمت نظری اقامه کرده اند. دلیل حصر اقسام حکمت نظری، با یک تقسیم ثنایی دائر بین نفی و اثبات، اقسام را به چهار قسم (که البته قسم چهارم آن محال است) تقسیم می کند. این حصر عقلی، اموری که به اراده و اختیار انسان نمی باشد یعنی حکمت نظری را به اموری تقسیم می کند که: تصور آنها بطور ذهنی و خارجی بی نیاز از ماده است که اصطلاحا فلسفه اولی است، یا در ذهن بی نیاز از ماده است ولی در خارج محتاج به ماده است که این قسم هم ریاضیات است و یا اموری هستند که چه در ذهن و چه در خارج محتاج به ماده هستند که این قسم را طبیعیات می نامند. قسم چهارمی هم در تقسیم قابل فرض است که در ذهن محتاج به ماده باشد ولی در خارج غیرمحتاج به ماده که این قسم صرف یک فرض است و تحقق خارجی ندارد. در این مقاله نشان داده خواهد شد که این حصر موارد نقض متعددی داشته و قابل دفاع نیست. برخی از علوم مانند علم منطق، که از نظر این فلاسفه از اقسام علوم نظری هم هست خارج از این حصر بوده و این حصر معقولات ثانیه منطقی را پوشش نمی دهد. همچنین الهیات بالمعنی الاخص و مجردات مثالی نیز با تقسیم فوق قابل تبیین نخواهند بود.
۱۹.

حقوق بشر یک واقعیت برساخته؛ دفاعی دیگر از حقوق بشر

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۵۰۷
جهانشمول بودن حقوق بشر امروزه بیش از هر چیز بر بنیان نهاده شدن این حقوق بر حق طبیعی انسان ها و برخوردار بودن همه انسان ها از آن فارغ از وابستگی های مذهبی، نژادی و ملی، تنها و تنها به دلیل مشترک بودنشان در انسانیت استوار می باشد. اما آیا انسان به حکم انسان بودنش واجد حقوقی طبیعی می باشد؟ و آیا حقوق طبیعی و برخوردار بودن انسان ها از حقوق بشر به حکم انسان بودن آنها و برابری آنها در مفهومی به نام انسانیت می تواند تکیه گاه محکمی برای جهانشمول بودن این حقوق فراهم آورد؟ این مقاله حقوق طبیعی و حقوق بشر را نه واقعیت هایی عینی و قابل کشف برای بشر،که واقعیت هایی بین الاذهانی و توافقی برآمده از درک و تفاهم مشترک بشری می داند درست شبیه درک و تفاهمی که در حال حاضر راجع به قبح دروغ گفتن در میان افراد بشر وجود دارد و بر آن است که بنیان نهادن حقوق بشر بر حقوق طبیعی و قانون طبیعی بدون در نظر گرفتن جنبه بین الاذهانی و تفاهمی آن قادر نخواهد بود که توجیه قانع کننده ای از حقوق بشر به ویژه موضوع جهانشمولی آن ارائه دهد. نوع مطالعه در این پژوهش توصیفی و تحلیلی می باشد که سعی شده است با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی با بررسی شناخت انسان از حقوق بشر و ارائه برداشتی دیگر از مفاهیمی چون حقوق طبیعی و طبیعت انسانی، مفهوم جدیدی از حقوق بشر و مبانی آن که قادر به توضیح بهتر مقوله حقوق بشر و جهانشمولی آن باشد ارائه نماید.
۲۰.

تنگنای ادراک ذات الهی در عرفان اسلامی و راه برون رفت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراک ذات الهی علم اجمالی به ذات ادراک با واسطه ذات برون نمایی احدیت مفهوم های اشاره کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۲۴
ذات الهی از نگاه عارفان «وجود لابشرط مقسمی» است که به سبب عدم تناهی و عدم تعیّنش، هیچ گونه ادراکی نمی پذیرد. پیامد ادراک ناپذیری ذات، حکم ناپذیری اوست که ازسوی عارفان تصریح شده است. نفی ادراک و حکم از ذات الهی با مشکلات مهمی روبه روست؛ مانند 1. پرستش ناپذیری ذات؛ 2. تقابل با متون دینیِ گویای ادراک؛ 3. تقابل با بایستگی برخی احکام مانند «موجودبودن». برخی عارفان برای رهایی از مشکلات یادشده ادراک اجمالی ذات را پذیرفته و برهان های ادراک ناپذیری را به ادراک تفصیلی منصرف ساختند. ادراک اجمالی از نگاه ایشان سه تفسیر مهم دارد که همگی می کوشند ادراک بی واسطه ذات را به گونه ای که متعلَّق ادراک، مستقیماً خود ذات باشد، توجیه کنند؛ اما برپایه عدم تناهی ذات، ادراک بی واسطه آن، حتی به گونه اجمالی نیز نارواست. این پژوهش با تقسیم ادراک به «بی واسطه» و «باواسطه»، چنین معتقد است: تحلیل فیض منبسط و مقام احدیت، و کشف نیاز آن ها به حقیقتی ورای خویش، گونه ای ادراک باواسطه از ذات به دست می دهد که در قالب مفهوم های اشاره کننده گزارش می شود. متعلَّق این ادراک، خود ذات نیست؛ تا از سوی برهان های ادراک ناپذیری نفی شود. متعلق این ادراک، برون نمایی ای است که فیض منبسط و مقام احدیت، نسبت به ماورای خویش (ذات الهی) دارند؛ این برون نمایی به مثابه ادراک باواسطه ذات قلمداد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان