مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آمریکای لاتین
تحلیل سازه انگارانه تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر آمریکای لاتین
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در زمره یکی از بزرگترین رخدادهای قرن بیستم است که تاکنون موضوع مباحثه برانگیز بسیاری از محافل علمی ـ پژوهشی جهان بوده است. در مورد تاثیرات انقلاب اسلامی می توان گفت که انقلاب اسلامی ایران همچون تمام انقلاب های جهان در درون مرزهای سیاسی خود محصور نماند و به طور مستقیم و غیرمستقیم در بروز تحولات جاری در روابط بین الملل دخیل بوده است. انقلاب اسلامی بنا به ماهیت، مفاهیم و واژگان، هنجارهای خاص و ویژه ای را به ارمغان آورده و متضمن اهداف و پدیده هایی بوده است. قصد نگارندگان آن است که با اتکا به روش سازه انگارانه که بیش از هر چیز یک چارچوب تحلیلی است، به بررسی تاثیرات انقلاب اسلامی بر آمریکای لاتین و روابط خارجی بین این دو منطقه که تاکنون مورد بحث روشمند قرار نگرفته است بپردازد.
الاهیات آزادیبخش امریکای لاتین؛ ریشه ها و عوامل شکل گیری
حوزه های تخصصی:
گفت وگو با پیروان ادیان ابراهیمی و همفکران سیاسی در جهان امروز، از جمله مسائلی است که مورد توجه دولت و مراکز اسلامی کشور ماست. الاهیات آزادیبخش امریکای لاتین، از جریان های الاهیاتی انتقادی و جدید در دنیای مسیحیت است که بر حضور دین در عرصه های اجتماعی و سیاسی تأکید میکند و ریشه های فقر در کشورهای منطقه را حکومت های نظامی و وابسته، استعمارگران و شرکت های چند ملیتی میداند. این الاهیات، مبارزه، آموزش و آگاهیبخشی عمومی را راه رسیدن به ملکوت عنوان میکند.
هدف این پژوهش، شناسایی این الاهیات برای برقراری ارتباط و تعامل با جریان های عدالت خواه جهانی و تقویت جبهه مقاومت جهانی در برابر استکبار و امپریالیسم جهانی است. روش مطالعه، کتابخانه ای است. از نتایج مهم این تحقیق، شناخت دقیق عوامل مؤثر بر شکل گیری و سابقه تاریخی آنها، جهت برقراری تعامل با این جریان الاهیاتی است که رهبران این الاهیات خود را نیازمند آن میدانند و آینده مذهب این منطقه را منوط به تعامل و گفت وگو با اسلام میدانند.
سرمایه اجتماعی از دید رویکرد منفی فوکویاما در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت و نقش سرمایه اجتماعی در روند توسعه جوامع، در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است و یکی از شاخصهای توسعه در نظر گرفته میشود. با وجود این، هنوز در مورد تعاریف و مفاهیم نظری سرمایه اجتماعی و میزان تأثیر آن بر روند رشد و توسعه جوامع، اجماعی وجود ندارد. بدیهی است که برنامهریزی و سیاستگذاری در هر زمینهای، از جمله در سرمایه اجتماعی، به شاخص اندازهگیری نیاز دارد. ولی ساخت شاخص برای سرمایه اجتماعی پیچیده و دشوار است و از این رو، یکی از بزرگترین کاستیهای مفهوم سرمایه اجتماعی، فقدان اجماع درباره سنجش و اندازهگیری آن است . در پژوهش حاضر، تلاش شده است با توجه به محدودیتهای موجود، به جای سنجش و اندازهگیری شاخصهای سرمایه اجتماعی، با بررسی شواهد و آثار آن در جامعه، روند و وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران طی سالهای گذشته بررسی شود. بدین ترتیب که ابتدا با استفاده از روش جایگزین فوکویاما، روند سرمایه اجتماعی از سال 1365 الی 1383 مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده، برآورد میشود که سرمایه اجتماعی در ایران طی سالهای 1365-1381، کاهش و در سالهای 1381-1383 افزایش یافته است. سپس با استفاده از دادههای طرح پیمایش ایرانیان که دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد در سال 1379 آن را اجرا کرده است، میزان سرمایه اجتماعی در سال 1379 مورد بررسی قرار گرفت. با در نظر گرفتن فرضهایی، سرمایه اجتماعی در این سال در حد متوسط برآورد شد. در نهایت با فرض اینکه نتایج به دست آمده در خصوص روند سرمایه اجتماعی صحیح است، میزان سرمایه اجتماعی در هر یک از سالهای 1365 الی 1381 نسبت به سال 1379 به دست آمد.
بررسی زمینه های مشترک گرایش به رئالیسم جادویی در جنوب ایران و آمریکای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی شیوه ای است که در آن نویسنده، خیال و واقعیّت را چنان با هم در می آمیزد که مرز مشخصی میان آن دو نباشد. اگرچه گابریل گارسیا مارکز به عنوان پیشرو این شیوه و برخی دیگر از نویسندگان مطرح آن، در آمریکای جنوبی می زیسته اند؛ امّا این نوع ادبی درکشورهای جهان سوم نیز رواج یافت. در ایران منیرو روانی پور و غلامحسین ساعدی به عنوان پیشگامان این حوزه ادبی شناخته می شوند؛ امّا نکته قابل توجّه این است که اغلبِ نویسندگان این شیوه مربوط به منطقه جنوب ایران هستند. تلاش ما در مقاله حاضر این است که ضمن بررسی شرایط اقلیمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو منطقه جنوب ایران و جنوب آمریکا، زمینه های مشترک و علل گرایش نویسندگان دو منطقه به رئالیسم جادویی را روشن کنیم. به نظر می رسد شرایط خاصِّ اقلیمی، دور بودن از مراکز شهری، فقر اقتصادی و بی سوادی باعث گرایش مردم این مناطق به اسطوره ها، خرافات و جادو شده عرصه مناسبی برای تخیّل فراهم نموده است؛ به گونه ای که عنصر خیال، بخشی از واقعیت زندگی شان شده است. این زمینه ها با مؤلفه هایی همچون: موقعیت استراتژیک این دو منطقه و برخورداری از ذخایر ارزشمند، حضور استعمارگران، اختناق در حکومت های مرکزی، به خطر افتادن فرهنگ بومی همراه شده است و نویسنده روشنفکر را به سمت استفاده از عناصر جادویی برای روشنگری، گریز از اختناق و تلاش برای احیای فرهنگ بومی سوق داده است.
نظریه های توسعه در آمریکای لاتین پس از جنگ سرد
حوزه های تخصصی:
با مطرح شدن نظریة نوسازی به منزلة پارادایم مسلط توسعه در دهة 1950، تمامی رویکردها به توسعه به نوعی ملهم از این پارادایم به شمار می رفتند. در دهة 1960 میلادی، ظهور مکتب وابستگی که واکنشی به دیدگاه های مکتب نوسازی بود، سبب زیر سؤال رفتن اصول این مکتب شد. ریشة مکتب وابستگی در اندیشه های اندیشمندان کشورهای آمریکای لاتین قرار داشت و گرایشی مارکسیستی به توسعه در دورة جنگ سرد مطرح شد. اما با پایان یافتن جنگ سرد و تغییراتی که به موازات آن در ساختار نظام بین الملل ایجاد شد، دیدگاه های مارکسیستی از جمله مکتب وابستگی به توسعه، به دلیل عدم توفیق در دستیابی به وعده های خویش با انتقاد همراه شد. در این راستا کشورهای آمریکای لاتین با توجه به تحولات رخ داده در ساختار و شرایط نظام بین الملل، نه تنها از دیدگاه های مکتب وابستگی پیروی نکردند، بلکه با برقراری روابط مناسب با کشورهای پیشرفته زمینه و شرایط توسعه و پیشرفت خویش را فراهم کردند. نوشتار حاضر تلاش دارد تا با رویکردی تحلیلی، به دیدگاه های رایج درخصوص توسعه در دورة جنگ سرد بپردازد و با ارزیابی دیدگاه های مزبور، رویکردهای توسعه و رشد در آمریکای لاتین را در دوران پس از جنگ سرد بررسی کند. به نظر می رسد کشورهای آمریکای لاتین با بهره گیری از فرایند جهانی شدن اقتصاد و رویکردهای مختلف ساختارگرا و نهادگرای ملهم از این فرایند، در حرکت به سمت رشد و توسعه ای متوازن تلاش کرده اند.
راهبرد و دیپلماسی رقابتی قدرت های بزرگ در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در نوع نگرش و رویکرد قدرت های بزرگ نسبت به منطقه آمریکای لاتین و همچنین تغییر در ماهیت روابط آنها با کشورهای این منطقه، موجب تحول در رفتارها و اقدامات دیپلماتیک آنها شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا برایند این تغییرات منجر به شکل گیری نوعی دیپلماسی رقابتی بین قدرت های بزرگ شامل ایالات متحده آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در منطقه آمریکای لاتین شده است؟ در این صورت، مؤلفه های اساسی الگوی مزبور چیست و چگونه می توان آن را تبیین و تحلیل کرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش اصلی، مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که در شرایط کنونی روابط بین الملل به دلیل گذار نظم جهانی به سوی نظام چندقطبی و کاهش قدرت ایالات متحده آمریکا، این کشور برخلاف گذشته قادر به اعمال نفوذ گسترده سیاسی و نظامی در کشورهای آمریکای لاتین نیست. از این رو، مهم ترین رقبای آمریکا در سطح جهانی با اغتنام فرصت، طی سالیان اخیر حضور اقتصادی و نظامی خود را در آمریکای لاتین تقویت کرده و به رقابت دیپلماتیک گسترده ای مبادرت ورزیده اند. با عنایت به ماهیت و ویژگی های موضوع مقاله، تحقیق در چرایی و چگونگی شکل گیری الگوی جدید رقابت دیپلماتیک بین قدرت های بزرگ در آمریکای لاتین، مستلزم پرداختن به شاخصه های علمی-پژوهشی دانش روابط بین الملل و تلفیق آن با جنبه های کاربردی حرفه دیپلماسی به مثابه فن روابط بین الملل است. از این رو، ابتدا با استفاده از روش تحلیل و تطبیق، مبانی نظری و راهبرد دیپلماسی منطقه ای قدرت های بزرگ در آمریکای لاتین مورد واکاوی و مقایسه قرار گرفته و سپس با تکیه بر برخی شاخص های مطرح در حرفه دیپلماسی نظیر اظهارات، موضع گیری ها، رفتارها، تصمیمات و اقدامات دولتمردان، الگوی رقابت بین قدرت های مورد نظر از منظر دیپلماسی مورد ارزیابی حرفه ای و تطبیق کاربردی قرار می گیرد. در این تحلیل و ارزیابی، شکل گیری الگوی دیپلماسی رقابتی قدرت های بزرگ در منطقه آمریکای لاتین متغیر وابسته ای فرض شده است که تابعی از متغیرهای مستقلی همچون افول قدرت هژمونیک آمریکا، منافع راهبردی قدرت های بزرگ و شرایط در حال گذار روابط بین الملل و ویژگی های کشورهای این منطقه است
بازتاب انقلاب اسلامی ایران در آمریکای لاتین با تاکید بر کشورهای عضو آلبا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، نوعی هویت «انقلابی-اسلامی» برای جمهوری اسلامی ایران در صحنه نظام بین الملل ایجاد کرده است، که این هویت های انقلابی نوع اشتراکات با ما و کشورهای آلبا و افکار عمومی منطقه آمریکای لاتین را فراهم کرده است، ما در این تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش شناسی پیمایشی (کمی) جامعه آماری متشکل از سیاست مداران که شامل رؤسای جمهور، وزیران خارجه و سفیران کشورهای آلبا که در اجلاس غیرمتعهدهای تهران شرکت کرده بودند را بررسی کرده ایم. روش نمونه گیری انتخابی ساده و حجم نمونه گیری به طور تصادفی ساده 23 نفر است.
ما در این پژوهش درصدد واکاوی هویت های انقلابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین با تاکید بر کشورهای عضو آلبا هستیم که این هویت های انقلابی نوع اشتراکات «خودی ها» بر ما و کشورهای آلبا و افکار عمومی منطقه آمریکای لاتین را به وجود آورده است. بر همین اساس این اشتراک هویتی شرایط را برای حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین و گسترش عمق استراتژیک را برای آن فراهم کرده است
تحلیل روند منطقه گرایی در آمریکای لاتین بر اساس نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله پرداختن به روند منطقه گرایی در آمریکای لاتین به عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی جهان، از دیدگاه های مختلف نظری روابط بین الملل می باشد. از همین رو این پژوهش از میان جریانات نظری روابط بین الملل دو دیدگاه نظری واقع گرایی و لیبرالیزم را از جریان اصلی و دیدگاه سازه انگاری را از جریان غیراصلی رشته به عنوان مبنای تئوریک بحث قرار داده و سعی می نماید از منظر این دیدگاه ها روند منطقه گرایی آمریکای لاتین را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. برای رسیدن به این هدف در مبحث نخست این مقاله روند منطقه گرایی در حوزه آمریکای لاتین را با توجه به شاخص های مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس در سه مبحث بعد، این روند منطقه گرایی را با توجه به کثرت گرایی تئوریک مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به این نتیجه خواهیم رسیدکه از منظرهای نظری گوناگون، روند منطقه گرایی آمریکای لاتین به لحاظ توجه به روند منطقه گرایی، هدف منطقه گرایی، نوع کنشگران و کنش آن ها و همچنین نوع روش تحلیل به طرق مختلفی معنا و تفسیر می شود. این پژوهش از روش تحلیلی - مقایسه ای و به لحاظ گردآوری اطلاعات از منابع استنادی و مجازی استفاده خواهد کرد.
بررسی تحقیقات تاریخ اسلام در مراکز علمی برزیل
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین بایسته ها، جهت تولید و اشاعه ی فرهنگ اسلامی در جوامع غیر اسلامی، شناخت درست ابعاد آشنایی جامعه ی هدف با فرهنگ اسلامی است. رسالت اصلی این مقاله، شناخت یکی از ابعاد آشنایی جامعه ی برزیل با فرهنگ اسلامی و بررسی پژوهش های انجام شده درباره تاریخ اسلام در مراکز علمی و اسلامی برزیل است. توجه به این که کنکاش در این موضوع یا موضوعات مشابه در جامعه علمی ایران بی سابقه است، ضرورت پرداختن به این موضوع را دوچندان می کند. نوشتار حاضر می کوشد تا با بررسی سیر تحولات تحقیقات تاریخ اسلام در برزیل، به برخی از سؤالات مهم در این زمینه ازجمله سؤالات زیر پاسخ دهد: پژوهش های انجام شده در برزیل، بیشتر درباره چه موضوعاتی از تاریخ اسلام شکل گرفته است؟ این آثار بیشتر در چه بازه زمانی تولیدشده اند؟ سیر تاریخی مطالعات و پژوهش های تاریخی درباره اسلام چگونه است؟ پژوهش های انجام شده تا چه حد تحت تأثیر گرایش شیعی نوشته شده اند؟ سهم هرکدام از پژوهشگران بومی و غیربومی در این پژوهش ها چه میزان است؟ و پژوهشگران تا چه میزان به مباحث تخصصی تاریخ اسلام ورود کرده اند؟
اتحادیه آلبا؛ افق های نو برای جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
آمریکای لاتین دیرزمانی است که توجه قدرت های بزرگ را به خود جلب کرده است، چه از حیث نظامی آن که جذابیت بالایی برای اتحاد جماهیر شوروی داشت و چه از حیث سیاسی که مورد رصد و پایش دقیق ایالات متحده امریکا بوده است و چه از حیث اقتصادی، که قدرت چالشگر چین را به مرزهای ایالات متحده امریکا رسانده است، در میان درگیری این ابرقدرت ها، اتحادیه بولیواری مردم آمریکای لاتین موسوم به اتحادیه آلبا- که اکنون بیش از یک دهه سابقه حیات دارد- فرصتی بالقوه برای جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند با استفاده از ظرفیت های موجود فی مابین، عمق راهبردی خود را تا مرزهای ایالات متحده امریکا نزدیک سازد، از سوی دیگر در این مقاله بر آن هستیم علاوه بر بررسی فرصت های پیش رو اعضای اتحادیه آلبا، به بررسی چشم اندازهای مختلف روابط ایران و اتحادیه پرداخته شود.
علل و عوامل افول دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین
حوزه های تخصصی:
از زمان پیروزی هوگو چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا، در سال 1379 شمسی (1998میلادی) که بعدها در انتخابات مشابه در سال های 1381ش (2002م)، 1386ش (2006م) و 1392ش (2012م) تکرار شد، دولت های چپ گرا و ملی، در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین از جمله برزیل، آرژانتین و اروگوئه قدرت را در دست گرفتند اما در پی شکست چپ گراها در انتخابات پارلمانی ونزوئلا و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1394ش (2015م) آرژانتین، افول دولت های چپ گرا در این منطقه آغاز شد. احزاب چپ گرا در این کشورها به طرق مختلف و با رأی مردم در انتخابات جایگاه خود را به احزاب راست گرا و محافظه کار دادند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی کوشیده است به کشف عوامل تغییر دولت های آمریکای لاتین، از چپ گرا به راست گرا بپردازد و مهم ترین دلایل این تغییر را در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی تبیین نماید. نگارنده معتقد است همان گونه که سقوط دولت سالوادور آلنده در شیلی، به معنای مرگ جنبش های چپ گرا در آمریکای لاتین نبود، تغییر برخی از دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین را نیز نمی توان به معنای پایان جنبش های چپ گرا در جنوب قاره آمریکا قلمداد کرد.
تبیین کاربرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین؛ روندها و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
165 - 198
حوزه های تخصصی:
آمریکای لاتین منطقه ای سرشار از منابع و ذخایر ارزشمند زیر زمینی است که ایالات متحده از دیرباز به آن نظر داشته و این منطقه را طی بیش از یک قرن، حیاط خلوت خود تلقی و در شئونات مختلف آن دخالت کرده است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل عدم تقارن قدرت با آمریکا و به منظور مقابله با سیاست های خصمانه این کشور، گسترش و تعمیق نفوذ معنوی خود در منطقه آمریکای لاتین، با به کاربردن قدرت نرم و بهره گیری از تضادهای ماهوی برخی کشورها و ملت های منطقه با آمریکا توانسته است عمق استراتژیک خود را در حیاط خلوت آمریکا و مرزهای جغرافیایی این کشور گسترش دهد و به تعامل و تبادل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با آنها بپردازد و از فشار فزاینده این کشور بر خاورمیانه بکاهد. بحث اصلی مقاله حاضر این است که آمریکای لاتین به لحاظ موقعیت های خاص اقتصادی، فرهنگی جمعیت شایان توجه عرب تبار و مسلمان و سیاسی و منابع متعدد و متنوع زیرزمینی و هم سویی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که بین دولت های چپ حاکم در منطقه با ایران وجود دارد، می تواند در رسیدن ایران به اهدافی چون توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و گسترش مقصد صادراتی کالا و خدمات فنی مهندسی خود، با افزایش به کاربردن قدرت نرم ایفای نقش کند. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که قدرت نرم به عنوان ابزار کاربردی جمهوری اسلامی ایران به منظور افزایش نفوذ در منطقه آمریکای لاتین، در چه حوزه هایی قابل تبیین است و چه دستاوردهایی به همراه خواهد داشت؟ جمهوری اسلامی ایران با پیگیری سیاست تنوع بخشی به شرکا و هم پیمانان خود در حوزه خارجی، به دنبال جلب شرکای دیگر برای افزایش همکاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با تقویت دیپلماسی عمومی به منظور بسترسازی روابط دیپلماتیک نوین، به ویژه در آمریکای لاتین است.
جان اف کندی و طرح اتحاد برای پیشرفت در آمریکای لاتین
منبع:
پژوهش در تاریخ سال چهارم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
101 - 115
حوزه های تخصصی:
در 13 مارس 1961 رئیس جمهور آمریکا جان اف. کندی طرح اتحاد برای پیشرفت را به جمهوری های آمریکای لاتین پیشنهاد نمود که برای اجرای این طرح بیست میلیارد دلار در نظر گرفته شد و در نشستی که در پونتادل استه اوروگوئه برگزار شد منشور اتحاد برای پیشرفت به امضای جمهوری های آمریکای لاتین به جز کوبا رسید. کشورهای آمریکای لاتین متعهد شدند که در ازای کمک آمریکا به منظور دستیابی به توسعه از سیاست های آمریکا پیروی کنند و روابط خود را با کوبا، شوروی و کشورهای سوسیالیستی قطع نمایند. کندی قصد داشت تا با کمک به کشورهای فقیر مانع از گرایش آنان به کمونیسم گردد و بتواند ضمن اتحاد کشورهای آمریکای لاتین برای دستیابی به توسعه، به اعتبار خود در آمریکای لاتین بیفزاید. به منظور اجرای این پروژه نهادهای اجرائی گوناگونی به فعالیت پرداختند. این برنامه اگر چه توانست به بهبود نسبی زندگی مردم بیانجامد اما به دلیل ضعف در فرایند اجرا نتوانست اهداف اصلی طرح را تحقق بخشد. این مقاله درصدد است شرایط، فرایند و نتایج این مسئله را مورد ارزیابی قرار دهد.
چین و الزامات توسعه روابط با آمریکای لاتین؛ (بررسی دوره ریاست جمهوری هو جینتائو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
881 - 900
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دلایل و روند افزایش روابط چین و کشورهای منطقه آمریکای لاتین در سال های ریاست جمهوری هو جینتائو است. درحالی که در دوره پیش از آن، توجه چین به گسترش روابط با کشورهای غربی بود، در دوره هو بسط روابط با کشورهای در حال توسعه به ویژه آمریکای لاتین بیشتر مورد توجه قرار گرفت. پرسش اصلی این مقاله این است که چرا سیاست خارجی چین در دوره ریاست جمهوری هو جینتائو (2012-2002) گسترش روابط با کشورهای آمریکای لاتین را مدنظر قرار داد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که الزامات درونی، منطقه ای و بین المللی توسعه چین این کشور را متوجه مناطق مختلف کرده و از این جهت نمی توان فقط به تأثیر تغییر کادر رهبری در تغییر اولویت های سیاست خارجی چین قائل بود. ویژگی های سطح خرد همانند اصول مورد تأکید هو در عرصه داخلی و سیاست خارجی و تلاقی آنها با متغیرهای منطقه ای و بین المللی به تغییر جهت گیری در سیاست خارجی چین کمک کرده است.
پوپولیسم سیاسی - اقتصادی و فرهنگی، دموکراسی و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1193 - 1210
حوزه های تخصصی:
پوپولیسم، پدیده ای است با ریشه های عمیق تاریکی و اجتماعی که با داعیه اعاده حاکمیت به مردم و با شعار عدالت، توده های فقیر و محروم و به حاشیه رانده را علیه نخبگان حاکم بسیج می کند و اکنون به پدیده ای جهانی و علیه جهانی شدن، تبدیل شده است. مقاله حاضر می کوشد معنا و ویژگی ها و زمینه های تاریخی و اجتماعی و فکری پوپولیسم را، به ویژه در آمریکای لاتین، با این پرسش محوری که چه رابطه و نسبتی با دموکراسی و توسعه دارد، بررسی کند. به نظر می رسد که پوپولیسم در پیوند با چپ گرایی یا بنیادگرایی مذهبی یا ناسیونالیسم رمانتیک، با دامن زدن به هیجانات توده ای و تشدید شکاف های هویتی و قومی- نژادی و فرقه ای و اجتماعی، نظم و ثبات سیاسی و حاکمیت قانون و انباشت سرمایه را تضعیف می کند و به شدت مانع تحقق توسعه و در نتیجه دموکراسی در کشورهای جهان سوم می شود.
حمایت از تولید ملی در تجربۀ اقتصادهای آمریکای لاتین: نقد سیاست های نئولیبرال و تحلیل سیاست های نئوساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
اقتصادهای آمریکای لاتین برای رشد تولید ملی و توسعۀ اقتصادی تحول ساختار اقتصادی را با اتخاذ سیاست های ساختارگرایی از سال 1948 م دنبال کردند. ساختارگرایی به خاطر مداخلۀ بیش ازحد در سازوکار بازار برای حمایت از تولید ملی و تبعات جای گزینی واردات با انتقادهای زیادی مواجه گردید که به زوال ساختارگرایی، ظهور دیدگاه ها، و سیاست های اقتصادی نئولیبرال در دهۀ 1980 م در آمریکای لاتین منجر شد. طی دهۀ 1980 م سیاست های نئولیبرال موسوم به اجماع واشنگتنی و تعدیل اقتصادی در اقتصادهای آمریکای لاتین اجرا شد. نتیجۀ آن گسترش فقر، نابرابری، عدم تعادل ها، و کاهش رشد تولید ملی بود. رویکرد نئوساختاری در نقد وضع ایجادشده ازسوی سیاست های نئولیبرال در منطقۀ آمریکای لاتین ظهور کرد و توسط کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب سیاست های موسوم به نئوساختاری را برای حمایت از رشد تولید ملی و توسعۀ اقتصادی در کشورهای آمریکای لاتین ارائه کرد. این سیاست ها شامل: تقویت توان رقابت، رشد اقتصادی هم راه با برابری اجتماعی، حمایت گزینشی، اصلاح ساختارهای تولیدی، و حمایت از نوآوری و کارآفرینی است.
حمایت اساسی از محیط زیست؛ مورد پژوهی قوانین اساسی حوزه آمریکای لاتین
حوزه های تخصصی:
حمایت دستوری از محیط زیست ناظر به ماهیت، مولفه ها و چگونگی حفاظت از محیط زیست در حقوق اساسی است. نظریه عمومی دستورگرایی زیست محیطی مبتنی بر این انگاره است که با ورود مسئله محیط زیست و ضرورت حمایت و حفاظت از آن در قانون اساسی به عنوان هنجار مرجع، شاهد اساسی سازی نظم حقوقی در این زمینه خواهیم بود. در این مقاله سعی شده است با رویکرد تطبیقی و برای نمونه به تحلیل محتوای قوانین اساسی حوزه آمریکای لاتین در توجه به مسائل مربوط به محیط زیست و حفظ منابع طبیعی پرداخته شود. فرضیه اساسی این مقاله بر این مبنا استوار است که امروزه توجه به مسئله محیط زیست در سطح قوانین اساسی به معنای تبعیت هنجارهای مادون و نظام حقوقی از هنجار مرجع و آثاری است که این حق می تواند در نظام حقوقی به همراه داشته باشد. امری که در قوانین اساسی حوزه آمریکای لاتین به نحو مطلوبی منعکس گردیده است.
راهبرد سیاست خارجی ترکیه در آمریکای لاتین؛ مطالعه موردی ونزوئلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
67 - 96
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، با روی کار آمدن حزب "عدالت و توسعه" ترکیه به یک بازیگر فعال در جهان تبدیل شده است، به گونه ای که در جنبه های مختلف بین المللی، ضمن توجه به متحدان غربی خود، بیشترین میزان استقلال در تصمیم گیری را نشان داده است. از این رو در راستای تحقق "عمق استراتژیک" این کشور، سیاست های ترکیه نسبت به "آمریکای لاتین و حوزه کارائیب" نسبت به گذشته تغییر کرد و به صورتی ویژه درآمد. ونزوئلا نیز به سبب داشتن نقش محوری در زمینه های اقتصادی، انرژی و ایدئولوژی یکی از مهم ترین کشور های منطقه آمریکای لاتین است که در قرن جدید در همکاری های فرامنطقه ای پیش رو بوده است. بر این اساس صرف نظر از مخالفت های متحدان سنتی ترکیه، فضا برای همکاری های اقتصادی میان آنکارا و کاراکاس شکل گرفت. این موضوع سبب شد تا ترکیه، به ویژه در سال هایی که ونزوئلا با بحران مواجه شده، از این کشور حمایت های سیاسی نیز به عمل آورد. لذا سؤال اصلی این نوشتار «چرایی حضور ترکیه در آمریکای لاتین و به ویژه در ونزوئلا» است. فرضیه اصلی نیز بدین شکل است که ترکیه در چهارچوب «نئولیبرالیسم» در روابط بین الملل درصدد گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی در ونزوئلا و به تبع آن در منطقه آمریکای لاتین بوده است. پس از این نفوذ، آنچه آنکارا به عنوان هدفی بلند مدت اندیشیده ، نشان دادن چهره ای فعال و تاثیرگذاری سیاسی در عرصه بین الملل است.