مطالب مرتبط با کلیدواژه

مصلحت دولت


۱.

فوکو: حکومت مندی، سوژه سیاسی و کنش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکومت مندی سوژه سازی قدرت شبانی مصلحت دولت سیاست زیستی تکنیک های خود مسئله سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۶۵۷
چرا دولت و- در افقی دیگر- نظام سیاسی یا حکومت، مسئولیت هدایت و اداره رفتار افراد «چه در مقام فرد و چه در مقام گونه» را برعهده می گیرد؟ و چگونه این «اراده به اداره کردن» را به انجام می رساند؟ ممکن است پاسخ به این پرسش بر حسب نحوه فهم ما از مقولاتی مانند دولت، قدرت و یا نسبت این دو با سوژه، متفاوت باشد. طرح چشم انداز «حکومت مندی» از سوی فوکو را می توان گشایش حوزه جدیدی دانست که در آن، هر سه مقوله دولت، قدرت و سوژه، از طریق پیوندی که بین تکنیک های استیلا و تکنیک های خود برقرار شده است به هم مربوط می شوند. در این چشم انداز نشان داده می شود که چگونه اکراه حکومت از توسل به خشونت محض و هم زمان اراده به اداره کردن افراد، به ناگزیر سوژه سازی را به یگانه پاسخ ممکن در افق معرفتی خاص پروبلماتیک حکومت مندی تبدیل می کند. پاسخی که از یک سو، در شکل بس گانه کردن تمام هنرهای حکومت کردن و از سوی دیگر به صورت بس گانه کردن تمام نهادهای حکومت ظاهر می شود. این شکل از مفهوم پردازی نحوه عملکرد قدرت، فقط چگونگی مبهم شدن مرزهای اجبار و رضایت طی فرایند حکومت مند شدن افراد جهت تولید سوژه های دلخواه را توضیح نمی دهد؛ بلکه در عین حال منکر مشارکت «میل در سرکوب خویش» نیز می شود.
۲.

بررسی نسبت انقلاب اسلامی و دولت مدرن با تکیه بر آراء میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو انقلاب اسلامی ایران معنویت سیاسی دولت مدرن مصلحت دولت زیس تسیاست حکوم تمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۳۶
در مقاله حاضر آراءِ میشل فوکو درباره انقلاب اسلامی ایران بازخوانی شده است و سپس چالش های دولت سازی در جامعه پساانقلابی ایران با تکیه بر تحلیل فوکو از دولت مدرن با روش تحلیل مفهومی موردنقد و بررسی قرار گرفته است. فوکو انقلاب اسلامی ایران را تجلی اراده جمعی ایرانیان برای مقاومت در برابر سلطه و رسیدن به رهایی می دید. به عقیده فوکو ایرانیان می خواستند به کمک اسلام شیعی مسیر جدیدی در تاریخ باز کنند و تجربه زندگی و هویت خود را دگرگون کنند. از طرف دیگر، دولت مدرن مبتنی بر اصل مصلحت دولت شکل گرفته است که با حکومت مندی و زیست سیاست پیوند خورده است و تحکیم  و توسعه قدرت دولت را مقدم بر هر امر دیگری می داند. مصلحت دولت ایجاب می کند که دولت با کمک ضوابط حقوقی، تکنولوژی های امنیتی و تکنولوژی های انضباطی به نظارت، کنترل، به هنجارسازی و تنبیه مردم بپردازد. ازاین رو، رابطه بین انقلاب و دولت مورد، رابطه ای مسئله دار خواهد بود. بین انقلابی گری و دولت سازی شکافی پرنشدنی وجود دارد. دولت سازی در جامعه پساانقلابی الزاماً بر مبنای آرمان های انقلاب پیش نخواهد رفت و همواره بین مصلحت دولت و آزادی و عدالتی که در انقلاب مطالبه می شده، تنش وجود دارد.                       
۳.

وضعیت استثنائی و کرونارانگیِ سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وضعیت استثنائی کرونا ویروس کارل اشمیت کرونارانگی مصلحت دولت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۲۱
همه گیری کروناویروس با تغییر در ساحت زیست شهروندان، اغلب دولت ها را به اعلام «وضعیت استثنائی» و اِعمال محدودیت های فراوان برای مقابله با گسترش این ویروس واداشت. اگرچه نمی توان از تلقی مشترک درباره «وضعیت استثنائی» به عنوان یک موقعیت سخن گفت، اما اعلام وضعیت استثنائیِ مدنظر متفکرانی هم چون میشل فوکو، کارل اشمیت و جورجوآگامبن همواره به سودِ افزوده شدن بر قدرت حاکمِ مستقر تفسیر شده است. در این نوشتار، ضمن ایضاحِ نظری وضعیت استثنائی، به اثرات سیاسی و حقوقی اعلام چنین وضعیتی در کشور فرانسه و مقایسه آن با ایران پرداخته می شود. پرسش اساسی این نوشتار این است که نتایج سیاسی-زیستیِ اعلامِ وضعیت استثنائی در کشور فرانسه و ایران چگونه به افزایش اختیارات دولت، محدودیت آزادی شهروندان و صف آرایی جامعه مدنی در برابر حاکمیت دولت منجر شده است. به نظر می رسد قدرت دولت ها با اعلام وضعیت استثنائی به منظور تنظیم ساحت زیستی- سیاسی جمعیت افزایش یافته است. وضعیت استثنائی اعلام شده در فرانسه در ذیل دشواره «مصلحت  دولت» به ایجاد نظم پلیسی- نظامی در جامعه منجر شده، مساله ای که قاعده مندیِ زیست روزمره شهروندان را به حالت تعلیق درآورده و سایه تداوم وضعیت استثنائی را با دائمی کردن ترس میان جمعیت مستقر کرده است. وضعیت استثنائی ایجادشده پس از همه گیری کرونا در ایران، اگرچه نه به وضوح و تعیین کنندگیِ کشور فرانسه، اما تغییرات سیاسی اثرگذاری را به وجودآورده که برهم زننده نظم سابق اجتماعی به شمار می رود. در هردو کشور مورد بررسی، کرونا هم چون رانه ای اساسی، تبدیل به موتور محرکه ای شده که با اعلام وضعیت استثنائی، مناسبات قدرت را به سود حاکیت دولت، تغییر داده است.
۴.

فوکو و تبارشناسی دولت مدرن: حکومت مندی و عبور از چشم انداز حقوقی به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبارشناسی حکومت مندی قدرت شبانی لیبرالیسم مصلحت دولت میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۳۴
میشل فوکو از سال 1976 به بعد به طور مفصل شروع به بررسی دولت و قدرت دولتی ذیل تبارشناسی دولت مدرن کرد. او در مقابله با نگاه های خطی و تمرکزگرایانه به قدرت که آنرا به عنوان چشم انداز حقوقی به قدرت حاکمه مدنظر قرار می داد، مفهوم حکومت مندی را ابداع کرده تا با غوطه خوردن در تاریخ، به ریشه های متکثر، متعارض و غالبا پنهان گفتمان ها، رویه ها و نهادهای موجود اشاره کند. اما از آنجایی که فوکو به صورتی بسیار پراکنده و در میان نوشتجات و سخنرانی های مختلف خود به این موضوع پرداخته است، متنی منسجم در این زمینه وجود ندارد. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی منسجم سه تبار دولت مدرن یعنی قدرت شبانی، مصلحت دولت و لیبرالیسم بوده تا مشخص شود که فوکو چگونه با اتخاذ رویکردی متفاوت به ترتیبات قدرت، از چشم انداز حقوقی عبور کرده و بنیانی جدید به منظور مطالعه دولت ایجاد می کند. این چشم انداز که دست به بررسی تبارهای دولت مدرن بر اساس مثلث ذهنیت ها، عقلانیت ها و فناوری های حکومتی زده، باعث می شود تا مفهوم دولت به عنوان پدیده ای متکثر، چند زمانه و ترکیبی از فنون سیاسی متعدد و سبک های مختلف حکومت درک گردد. تبارشناسی دولت مدرن از این دیدگاه، می-تواند جایگزین نظریاتی شود که با اتخاذ چشم انداز خطی، ذات انگار و غایت محور، اساسا باعث ایجاد تصویری معیوب از تحولات تاریخی می گردند
۵.

دوگانه انقلابی گری و دولت سازی در جمهوری اسلامی؛ با تأکید بر دولت های نهم و دهم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
انقلاب، رویدادی است توأم با تغییرات بنیادین و معمولاً خشونت آمیز که روند جاری امور را بر هم زده و درصدد درانداختن طرحی نو و تأسیس نظامی جدید برمی آید. از تبعات انقلاب ها، نفی ساختارهای سیاسی موجود است و انقلابیون پس از فرونشستن شور و حال انقلابی معمولاً نهادهای مطلوب خویش را تأسیس می کنند. بااین حال، تقابل ایدئولوژی انقلابی با ساختار اداری و اجرایی برآمده از انقلاب، جزو مسائل چالش برانگیز انقلابیون است. مدعای نوشتار حاضر آن است که فراتر از تعارض ها و اختلافات موردی و خاص، ریشه این قضیه در مسئله «دولت سازی» است. درواقع انقلابیون به سبب حساسیت به ارزش های انقلاب، از پذیرش ماهیت دولت و اقتضائات ناگزیر آن ازجمله تمرکز قدرت اجرایی در اختیار دولت و نیز اصالت داشتن منطق مصلحت عمومی در آن ابا دارند و ازاین رو اغلب نگرشی تقلیل گرایانه به دولت دارند که سبب می شود حتی دولت های انقلابی هم در این وضعیت بغرنج به تدریج بخش مهمی از مشروعیت و مقبولیت خود را از دست بدهند. بدین منظور و برای آنکه اهمیت این قضیه به مثابه امری ساختاری و نه فقط شخص و دولتی خاص نشان داده شود، بر دو دولت «محمود احمدی نژاد» تمرکز می گردد؛ چراکه گفتمان این دولت و حامیان آن حداقل در بدو روی کار آمدن آن، دولتی انقلابی تصویر می شد اما مشکل مذکور در خصوص ناسازگاری انقلابی گری و منطق عملکرد در قالب دولت در این دولت ها نیز خود را به شکل ملموسی نشان داد.