مطالب مرتبط با کلیدواژه

شجاعی زند


۱.

مطالعه مقایسه ای دو الگوی دینداری و محک تجربی الگوی برتر

تعداد بازدید : ۱۷۹۲ تعداد دانلود : ۸۲۱
هدف از نگارش این مقاله، معرفی استدلالی الگویی مناسب برای سنجش دینداری در ایران و محک تجربی آن است. لذا با تکیه بر دو اصل جامعیت و مانعیت در تعریف، بین دو الگوی دینداری «گلاک و استارک» به عنوان الگوی غربی و «شجاعی زند» به عنوان الگوی بومی و داخلی، مقایسههایی انجام دادهایم که با توجه به استدلالات منطقی، الگوی شجاعی زند را الگویی مناسبتر از الگوی گلاک و استارک، برای سنجش میزان دینداری در جامعه ایران یافتیم. پس از آن با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، به عملیاتی کردن الگوی دینداری شجاعی زند و سنجش میزان دینداری توسط آن پرداختیم. جمعیت تحقیق حاضر، دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس بود، که از میان آنها تعداد 376 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی همچون میانگین و جداول توزیع فراوانی و فن تحلیلی آزمون تی استفاده شد. یافته های تحقیق باور دینی دانشجویان را قوی نشان میدهد(میانگین 7/2 از 3). پایبندی دانشجویان به اعمال عبادی (عبادیات) در مقایسه با دیگر ابعاد کمتر است(میانگین 2 از 3). نمره پایبندی به اخلاقیات و شرعیات دانشجویان برابر است (میانگین 3/2 از 3) که نشاندهنده پایبندی بیشتر دانشجویان به این دو بُعد نسبت به بُعد عبادیات است. به طور خلاصه در مورد دینداری کلی افراد میتوان گفت که 7/45 درصد از دانشجویان دارای دینداری قوی هستند که نسبت به سطح متوسط و ضعیف بیشتر است و میتوان نتیجه گرفت که الگوی دینداری شجاعی زند، دینداری افراد را بالا نشان داده است.
۲.

راه برون رفت از بنیادگرایی اسلامی

کلیدواژه‌ها: بنیادگرایی اسلامی لیبرالیسم پوپولیسم شجاعی زند ملکیان شریعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۲۹۷
هرچند خشونت گرایی با تمسک به آموزه های دینی که نوعاً با تکیه صرف بر الفاظ و نوعی اخباری گری توأم بوده است امر کاملاً جدیدی نیست و در تاریخ ادیان سوابق بسیاری دارد، ولی آنچه امروزه به عنوان بنیادگرایی خشونت آمیز شاهدیم - با همه ویژگی ها و خصوصیات آن - امر جدیدی است که در تاریخ ادیان و مذاهب کمتر مسبوق به سابقه است. بنابراین، بنیادگرایی اسلامی در این مقاله آن خوانشی از اسلام است که جز عصر حاضر، در هیچ یک از برهه های تاریخی گذشته وجود نداشته و خشونت ورزی ویژگی بارز آن است. با این تفاسیر، مبنای تکثر قرائات از اسلام تا پیش از قرن حاضر هرچه بوده، توان تبیین سازوکار ظهور بنیادگرایی اسلامی ندارد. بنابراین، یافتن راهی برای برون رفت از این خوانش مذهبی، مستلزم آن است که ابتدا منطق ظهور و بازتولید آن را دریابیم. در این راستا، در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر از اندیشه های علیرضا شجاعی زند<sup>1 ، مصطفی ملکیان<sup>2 و سارا شریعتی<sup>3 در این زمینه بهره جسته ایم. با واکاوی آرای شجاعی زند ظهور بنیادگرایی اسلامی را در تنشِ معاصرِ میان ایدئولوژی جمع گرای اسلامی و ایدئولوژی فردگرا و جهانی شده لیبرال یافتیم که مبنای بازتولید آن نیز با اتکا به اندیشه های ملکیان و شریعتی در اتخاذ سازوکاری پوپولیستی بود. واکاوی نظریات مربوط به پوپولیسم، تقویت جامعه مدنی را به عنوان اولین گام برای مبارزه با بنیادگرایی اسلامی به ما نمایاند.  [1] 1. دکتر علی رضا شجاعی زند نظریه پرداز ایرانی در حوزه جامعه شناسی دین و پژوهشگر در زمینه جامعه شناسی معرفت است. کتاب های «مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی (1376)»، «دین، جامعه و عرفی شدن (1380)»، «عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی (1381)»، «برهه انقلابی در ایران (1382)»، «تکاپوهای دین سیاسی (1383)»، «عرفی شدن در غرب مسیحی و شرق اسلامی (1383)»، «جامعه شناسی دین (1) (1388)»، «الدین و المتغیرات الثقافیه المعاصره: الحداثه، العلمنه، العولمه (2012)»، «نقش دین در توسعه (1393)» و «دین در زمانه و زمینه مدرن (1394)» بازتاب بخشی از اندیشه های ایشان هستند. 2- مصطفی ملکیان فیلسوف ایرانی و صاحب نظریه «عقلانیت و معنویت» است. تمرکز اندیشه های ایشان در حوزه های فلسفه، روان شناسی، عرفان، دین، و ادبیات و هنر است. 3- دکتر سارا شریعتی مزینانی از متفکران ایرانی در حوزه جامعه شناسی دین است. «دین و ایدئولوژی (1391)»، «مقدمه ای در مواجهه با علوم اجتماعی در متن سنت های شیعی (1393)» و «طرد شدگان (1394)» بخشی از آثار ایشان هستند.