فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی، راهکارهای تربیت جنسی فرزندان در خانواده را بررسی می کند. پس از بیان و توضیح مفهوم تربیت، تربیت جنسی و جنسیت، تفاوت تربیت جنسی و آموزش جنسی و راهکارهای خانواده در تربیت جنسی، راه های کنترل میل جنسی بیان می شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تنها جایگاهی که نقش تعیین کننده ای در تربیت جنسی جوانان و نوجوانان دارد نهاد خانواده است. پدر و مادر می توانند فرزندان را در اصول و روش های تربیت جنسی و دوری از آلودگی های جنسی کمک کنند.
نقش تعدیل کنندگی خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی زنان بیوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی تا حدودی دارای حمایت نظری و تجربی است، اما درباره مکانیسم های تعدیل کننده این رابطه مطالعات اندکی وجود دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی انجام شد و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان بیوه مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها تعداد 130 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس بهزیستی روان شناختی(PWS)، مقیاس خودشفقت ورزی نف (SCS) و ویراست دوم سیاهه افسردگی بک ((BDI-II) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی منفی و معنی دار بود (001/0 p<، 54/0- =r). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل گر خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی و بهزیستی روان شناختی را تایید کرد(01/0 p<، 23/0- = β). مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کننده خودشفقت ورزی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی تأکید دارد؛ بنابراین، افزایش خودشفقت ورزی در زنان بیوه می تواند روش مطلوبی برای حمایت از آن ها در مواجهه با ناملایمات و آشفتگی های زندگی باشد.
بازکاوی فقهی- حقوقی مبنای حق حبس در نکاح و اسباب سقوط، اسقاط و تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس فقه و قانون، زوجه می تواند برای دریافت مهریه از تمکین در برابر زوج امتناع ورزد. این حق در اصطلاح، حق حبس نامیده می شود و مبانی مشروعیت آن آیات، روایات، مبانی عقلی مثل قرابت نکاح با عقود معاوضی است. به دلیل تردید در معاوضی بودن نکاح، حق حبس به صورت محدود و فقط برای زوجه، باهدف ایجاد ضمانت اجرا برای دریافت مهریه مورد پذیرش است. امروزه این ابزار تضمین، به اهرم فشاری بر زوج تبدیل شده و سبب سوء استفاده زوجه گردیده است. آراء وحدت رویه 708 که با وجود عسر زوج تقسیط را مسقط حق حبس نمی داند و آراء 718 که قلمرو اعمال حق حبس را به مطلق وظایف زوجه گسترش داده است، شرایط زوج را دشوارتر نموده است. براین اساس، پژوهش حاضر باروش توصیفی- اسنادی و باهدف بازکاوی فقهی- حقوقی مبنای حق حبس در نکاح و اسباب سقوط، اسقاط و تعدیل آن انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب مربوطه بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت و این نتیجه حاصل گردید که با فرض پذیرش عوضیت مهریه در برابر تمکین، می توان برای رعایت حال زوج، از قابلیت هایی که حق حبس به عنوان یک حق شخصی دارد، برای اسقاط یا تعدیل حق حبس استفاده کرد. همچنین برای جلوگیری از اِعمال نامحدود حق حبس، باید قلمرو اِعمال حق حبس و تأثیر عسر زوج بر حق حبس زوجه را در نظر گرفت که این موضوع به ویژه در مورد مهریه های سنگین پر اهمیت است.
تجربه زیسته زنان از پیوند عاطفی بین همسران و زایمان طبیعی موفق: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
156 - 179
حوزههای تخصصی:
زایمان، یکی از رویدادهای مهم زندگی زنان و پلی برای ورود آنان به مرحله مادری و پذیرش نقش جدید در خانواده است. با توجه به لزوم ترویج زایمان طبیعی در کشور، در این مطالعه تجربه زیسته زنان از پیوند عاطفی بین همسران و زایمان طبیعی موفق با استفاده از روش شناسی پدیدارشناسی و با مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفت. دوازده نفر از مشارکت-کنندگان از بین زنان نخست زای تهرانی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش مطابق با تحقیقات کیفی و پدیدارشناسانه حجم نمونه بر اساس معیار اشباع نظری تا دستیابی به هدف تحقیق و عدم ظهور اطلاعات جدید تعیین گردید. اطلاعات جمع آوری شده با روش کولایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مضمون اصلی این تحقیق نقش عاطفی همسر در زایمان طبیعی است که از سه مضمون فرعی نگرش عاطفی مثبت همسر درباره زایمان طبیعی، مشارکت عاطفی همسر در زمان زایمان و حمایت عاطفی همسر بعد از زایمان استخراج گردید. به نظر میرسد پیوند عاطفی بین همسری در این دوران میتواند تجربه خوشایندتری را از زایمان در زنان ایجاد کرده و میل زنان را برای زایمان طبیعی افزایش دهد. در واقع زایمان فرآیندی است که از زمان انتخاب نوع زایمان آغاز شده و تا بهبودی کامل زنان بعد از زایمان ادامه دارد و تعامل عاطفی همسر نقش مهمی در طی شدن این مرحله و تجربه زیسته زنان دارد. لازم است علاوه بر آگاهی زنان، مردان نیز در مورد ماهیت زایمان آگاهی لازم را کسب کرده و در فرآیند زایمان، مشارکت داشته باشند.
واکاوی روایت زنان از آثار فردی، اجتماعی و بین المللی اجتماعِ زنان در اربعین حسینی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی روایت زنان از آثار فردی، اجتماعی و بین المللی اجتماع اربعین حسینی است. جامعه پژوهش، زنان شرکت کننده در راه پیمایی اربعین حسینی بود و نمونه شامل 12 نفر از زنانی بود که دست کم یک بار تجربه حضور در پیاده روی اربعین را کسب کرده بودند که به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی بود که بر اساس رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت پذیرفته است و به منظور تکوین و تعمیق نظریه، در هرمرحله از انجام مصاحبه که به نظر می رسید ارتباط نظری میان مفاهیم جدید و نظریه برقرار است از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. تحلیل داده ها و کدگزاری آن ها نیز از طریق نرم افزار Maxqdaصورت پذیرفت، در مجموع از میان داده ها، 137 کد باز، 33 مفهوم، 14مقوله و 2 مفهوم عمده استخراج گردید. نتایج پژوهش حاکی از وجود آثار مهم و متعدد حضور زنان در مراسم اربعین حسینی به عنوان یک کنگره بین المللی و میعادگاه شیعیان است که تأثیر بسزایی بر ارتقای دیدگاه بین المللی نسبت به جایگاه زنان در مذهب تشیع دارد تا جایی که می تواند دال بر ضرورت مشارکت زنان در مراسم فرهنگی اجتماعی اسلامی همچون اربعین حسینی باشد.
نهاد قدرت و زیبایی شناسی پوشاک زنان ایران در دوره های صفویه، افشار و زند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشاک زنان ایرانی، نمودی از فرهنگ ایران است که متناسب با تغییرات گفتمانی در میدان قدرت حکومت های مختلف، تطور یافته است. از دوره های مهم تاریخی برای مطالعه در چگونگی تاثیر نهاد قدرت بر پوشاک زنان، دوره صفویه با تغییر مذهب و تثبیت تشیع، و در پی آن دوره های افشاریه و زندیه است. این مقاله با روش تحلیل گفتمان به این سوال پاسخ می دهد که زیبایی شناسی پوشاک زنان ایرانی، چگونه از نهاد قدرت تاثیر پذیرفته است؟ نتایج نشان داد که میزان پوشش زنان در اجتماع، به شدت تحت تاثیر رویکرد دینی سیاسی بوده اما نهاد قدرت در زیبایی شناسی ساختار پوشاک، تاثیر قابل اعتنایی نداشته است. از سوی دیگر، تقیدات مذهبی گفتمان حاکم، سیاست هایی را برای تمایزبخشی روا می داشته که به تغییراتی در نوع و حدود پوشش زنان اقلیت های دینی منجر گردید. نهاد قدرت همچنین در اثر تعاملات تجاری- فرهنگی خارجی با ممالک اروپایی نیز تاثیرات مهمی بر زیبایی شناسی پوشاک زنان باقی گذاشت.
جستاری فقهی در مستندات قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار
حوزههای تخصصی:
امتناع مکلف از اوامر و نواهی الهی چنانچه به سبب عدم قدرت وی باشد، رافع هرگونه تکلیف و عقاب است، اما اگر مکلف با سوء اختیار خویش شرایطی را سبب سازد که به موجب آن ناچار به عدم اتیان از اوامر الهی گردد به سبب قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار، عمل وی ارادی و نامشروع تلقی می شود. بنابراین، آثار حقوقی و کیفری متناسب با آن را به دنبال خواهد داشت. باتوجه به اهمیت قاعده مذکور و کاربرد گسترده آن در فقه اسلامی، بررسی مستندات آن ضرورت دارد. ازاین رو نوشتار حاضر با هدف تبیین مستندات قاعده مذکور با روش تحلیلی – توصیفی صورت گرفته است. نگارنده پس از جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تحلیل آن، بدین نتیجه دست یافت که هر چند بهترین مستند برای قاعده یاد شده، عقل است، اما می توان مستندات یا مؤیداتی در قرآن، سنت و اجماع برای این قاعده یافت.
نگرشی بر حکمیت و آیین خون بس در جرائم زنان در پرتو نظام عدالت کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
173-190
حوزههای تخصصی:
از دیر بازدر برخی نواحی کشوررسوم مختلفی برای حل و فصل دعاوی استفاده نموده اند، طرقی نظیر آیین خون بس، فصل، پتر، میانجیگری و پرداخت خون بها از شیوه های مرسوم در رفع اختلافات بوده اند. امروزه نیز، شاهد هستیم که در حوزه پاسخ به جرم، و به طور خاص در زمینه بزهکاری زنان، و تلاش جهت استخدام ساز و کارهای فایده منددر مواجهه با این مقوله، به علت حساسیت ها، در کنار فرآیند دادرسی کیفری و تعیین مجازات متناسب، حکمیت، مجال ظهور پیدا می کند.لذا«میانجیگری» به عنوان یکی ازطرق جایگزین کیفردر متون قانونی انعکاس یافته است. این مکانیسم در صدد است تا با تضمین رودررویی از آثار مخرب «کیفرمحض» که میتواند منجر به آسیبهای جبران ناپذی بر بنیان خانواده گرددجلوگیری کند.لذا این پرسش قابل طرحست که در کدام جرم با توجه به اقتضائات بزهکاری زنان قضایای کیفری را مشمول عدالت ترمیمی قرار دهد.در پژوهش حاضر، ضرورت و چالشهای مختلف تقنینی،در این خصوص مورد مطالعه قرار گرفته است. نتیجتا به نظر می رسد نظر به بسترهای موجود و گرایش های سنتی اقوام، می توان با راهکارهایی چون بسط قانون، آموزش مستمر و نظارت بر کنشگران عدالت ترمیمی، خواه داوران یامیانجی گران مدلی برای توسل به میانجیگری در بزهکاری زنان یافت.
آسیب شناسی رسانه در بازنمایی خانواده و گونه های آن (مطالعه موردی صداوسیمای مرکز ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
319 - 340
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، آسیب شناسی رسانه در سه مجموعه از سریال های محلی صداوسیمای مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر با اتکا به رویکرد نظریه بازنمایی و برمبنای قرائت نشانه شناختی از گفتارهای تبدیل شده به متن، سعی کرده است دلالت های معنایی و تصاویر فرهنگی ای را که سریال های قال وقواله ، برا و بش و هرکه را خوی بازنمایی می کنند تحلیل کند. تجزیه وتحلیل یافته ها چند نوع مفهوم مرتبط با آسیب اجتماعی خانواده در سیمای مرکز ایلام را نشان می دهد: برساخت تصویر دوگانه از خانواده، مناقشه برانگیز نمودن تفاوت ها و بازتولید کلیشه های نقشی مبتنی بر احترام به ساحت سنت. برمبنای نتایج این پژوهش در خانواده سنتی، پایبندی به آداب و رسوم محلی و مقاومت در برابر مدرنیته به منزله یک ارزش تصویر شده است؛ در این خانواده، زن معمولاً «زنِ پذیرنده » است و تصمیم گیرنده اصلی مرد است و آنجا هم که زن در موضوعی مهم تصمیم می گیرد، نتیجه نابهنجاری را رقم می زند. آنچه را در این سریال ها نمایش داده می شوند می توان در بطن جامعه هم دید. به عبارتی، می توان سمت و سوی شبکه استانی مرکز ایلام را در سریال های مورد مطالعه، تمرکز بر پذیرش مردانگی و زنانگی سنتی و سیطره آن بر سایر مردانگی ها و زنانگی ها دانست که در طول سال های پخش سریال ها (1388 1392) این نحوه بازنمایی، صورت مسلط بوده است.
فراتحلیل سیاست گذاری های جمهوری اسلا می ایران در موضوع اشتغال زنان با تأکید بر تعادل کار و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تعادل کار خانواده به هم زمانی تحقق نقش های خانوادگی و شغلی اشاره دارد. بدون شک، محتوا و چگونگی پرداخت نظام سیاست گذاری به این موضوع، از اصلی ترین عوامل اثرگذار جهت تحقق وضعیت مطلوب نظام اشتغال زنان و تحقق تعادل سازنده بین کار و خانواده در زندگی زنان محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی روند و گرایش های سیاست گذاری اشتغال زنان و چگونگی توجه این نوع سیاست ها به تعادل کار خانواده در خصوص زنان با استفاده از روش فراتحلیل انجام شده است. در این پژوهش، فراتحلیل سیاست گذاری های به عمل آمده در حوزه اشتغال زنان و توجه به میزان ارتباط آن ها در ایجاد تعادل میان حوزه های کاری و خانواده نشان می دهد که حوزه سیاست گذاری نتوانسته به صورت نظام مند به تحقق اهدافی مانند تعادل میان اشتغال و خانواده کمک کند و همچنین بر مبنای اصل کرامت زنان و توجه به منزلت زایی برای زنان به ساماندهی امر اشتغال بپردازد؛ لذا سیاست های اتخاذی طی این سال ها در یک آشفتگی مبنایی و محتوایی به سر می برد که در نسبت با زن تراز انقلاب اسلا می نیست.
گفتمان ها و روایت های خط مشی گذاری عدالت جنسیتی در ایران: واکاوی علل و جهات تکثر برنامه ها و خط مشی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
269 - 304
حوزههای تخصصی:
در هم تنیدگی فرایند برنامه ریزی حوزه زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمان ها و جریان های سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خط مشی گذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خط مشی های عدالت جنسیتی در ایران در دو دهه اخیر متکثر و متعارض بوده اند، به واکاوی دلایل و نحوه ایجاد تشتت در فرایند خط مشی گذاری با محوریت نقش آفرینی بازیگران پیدا و پنهان بپردازد. در این مسیر، این پژوهش در ابتدا گفتمان های غالب در خط مشی های نهایی را به روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه و به منظور بازنمایی تشتت موجود تحلیل کرده و در ادامه براساس نظریه اتخاذی در پژوهش، مبنی بر اثری که خرده سیستم ها بر جهت نهایی خط مشی ها دارند، به تحلیل روایت و احصای روایت های بازیگران فرعی فرایند خط مشی گذاری پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که متأثر از تعدد گفتمانی خرده سیستم ها، خط مشی های رسمی حوزه زنان و خانواده با محوریت عدالت جنسیتی در بسیاری از موارد دچار تعدد جهات نهایی هستند. به طور مشخص، زمانی که دال های اصلی خط مشی ها با روایت های بازیگران مقایسه می شود، نفوذ قدرت غیرمستقیم ائتلاف های گفتمانی در فرایند مسئله شناسی و راه حل دهی خط مشی گذاری کاملاً مشهود است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر گرایش به طلاق عاطفی (مورد مطالعه: زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
179 - 194
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر گرایش به طلاق عاطفی در روابط زناشویی (مورد مطالعه: زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران) انجام شده است.مواد و روش ها: پژوهش فوق، از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از نظر روش، توصیفی تبیینی و از نوع پیمایشی است. ابزرا گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان و زنان متأهل مناطق 4، 16 و 22 شهر تهران می باشند که به منظور مشاوره خانوادگی به مراکز مشاوره این مناطق مراجعه کرده اند که تعداد آن ها 1134 نفر بود. به منظور تعیین حجم نمونه در تحقیق حاضر از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 420 نفر به دست آمد.یافته ها: نتایج نشان داد بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 56 درصد)، بین سبک زندگی مدرن زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 68 درصد)، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 65 درصد)، بین تعارضات زناشویی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 64 درصد)، بین احساس محرومیت نسبی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 63 درصد)، بین سرمایه اجتماعی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 45 درصد)، بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 35 درصد)، بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 57 درصد)، بین سرمایه فرهنگی نهادی زوجین و طلاق عاطفی زوجین (با ضریب همبستگی 18 درصد) همبستگی معنی داری وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: هر چه زوجین به مشارکت های اجتماعی و مسائل فرهنگی علاقه مندی بیش تری داشته باشند و هر چه از سبک زندگی مدرن، رسانه های اجتماعی مجازی و مادیات فاصله داشته باشند امکان طلاق عاطفی بین آن ها کم تر است.
تحلیل جنسیتی نگرش دانشجویان نسبت به مشارکت سیاسی فعال زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند اجتماعی شدن، برخی نگرش ها و باورها در افراد درونی می شود و در مناسبت های اجتماعی و سیاسی، همسو با فرهنگ حاکم، رفتار مورد انتظار بروز می یابد. در این پژوهش، نوع نگرشی که نسبت به مشارکت سیاسی فعال زنان وجود دارد در دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، تعداد 370 نفر دانشجوی زن و مرد ساکن شهر تهران با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین شدند و داده های جمع آوری شده از آنان با ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون z فیشر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین متغیر پایگاه اجتماعی-اقتصادی و نگرش نسبت به مشارکت فعال زنان ارتباط معناداری وجود ندارد. از میان متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش دانشجویان نسبت به مشارکت سیاسی فعال زنان، متغیرهایی چون احساس اثربخشی سیاسی (43/0=r زن و 29/0=r مرد)، وجود کلیشه های جنسیتی (50/0-=r زن و 35/0-=r مرد)، باور به مردسالاری (58/0-=r زن و 37/0-=r مرد) و سقف شیشه ای (52/0-=r زن و 34/0-=r مرد) بیشترین تأثیر را نشان دادند و تحلیل جنسیتی، بر اثرگذاری موارد ذکر شده در بین دانشجویان زن بیشتر از دانشجویان مرد تأکید داشت. حضور اندک زنان در عرصه سیاست می تواند ناشی از جامعه پذیری سیاسی باشد که سیاست را امری مردانه تلقی کرده و زنان را به حاشیه رانده است.
نگرشی نو در تعیین سهم الارث دو دختر
حوزههای تخصصی:
این مقاله در خصوص تعیین سهم الارث دو دختر در صورت عدم وجود فرزندان پسر است که یکی از مباحث چالشی شدید فقهی و تفسیری بوده و مسئله جدی را در برابر فقها و مفسران قرار داده است. در این مسئله سه دیدگاه مطرح است که مقاله حاضر، به بررسی دیدگاه اول و دوم از اهل سنت که عبارت است از نصف و کمی بیش از نصف و نیز بررسی شواهد این دو دیدگاه با روش اجتهاد اصولی همراه با ابزار و قواعد اثباتی آن، به صورت تطبیقی میان مذاهب اسلامی پرداخته است. مهم ترین یافته های پژوهش، شامل پاسخ به این دو دیدگاه و اثبات دیدگاه جدیدی در این مسئله، یعنی ارث بردن دو دختر بدون سهم معینی است.
حقوق بشر و سنخ شناسی حمایت از بزه دیدگان قتل سریالی
حوزههای تخصصی:
بزه دیده شناسی حمایتی بر این اندیشه استوار است که جامعه به طور کلی و نظام عدالت کیفری به طور خاص باید در همه لایه های خود، توجه به حقوق شایسته و نیازهای بایسته بزه دیده را وارد سازد و به ترمیم آسیب دیدگی ها و جبران آثار بزه دیدگی آنان، جامه عمل بپوشانند. به همین منظور، بزه دیده شناسی حمایتی فراتر از یک جبران مادی با تأکید بر حمایت های مالی یا اقتصادی است که به ترمیم درد و رنج های عاطفی برخاسته از جرم و نیز به رسمیت شناختن حقوق مشخصی برای بزه دیدگان با هدف احقاق حقوق و جبران واقعی آثار بزه دیدگی آنان در چارچوب یک الگوی چندگانه حمایتی که متضمن حمایت اجتماعی، عاطفی حیثیتی، روانی و کیفری است، می پردازد.لذا در این نوشتار تلاش می شود با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از رهگذر مؤلفه هایی که اندیشه محوری بزه دیده شناسی حمایتی را تشکیل می دهند، حمایت از بزه دیدگان قتل سریالی و چالش های فرا روی این حمایت ها، مورد بررسی قرار گیرد. البته شایان ذکر است که مطالب مندرج در این مقاله ناظر به بزه دیدگان غیرمستقیم است، زیرا به طور طبیعی، بزه دیده مستقیم نسبت به بحث قتل سریالی، سالبه به انتفاع موضوع بوده و خروج موضوعی دارد، از این رو بزه دیدگان غیرمستقیم یا هم جواران، ملاک بحث می باشند.
تبیین ارتباط درک کلیشه های جنسیتی و درک کیفیت فضایی در دانش آموزان دختر(نمونه ی موردی مدارس متوسطه دوم در شهرستان بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط های آموزشی، کیفیت فضای معماری با تأثیر بر شناخت های حسی، فکری و ادراکی می تواند نقش و عملکردی آموزشی ایفا نماید. بررسی ها نشان می دهد فرایند آموزش در تعامل با فضاهای آموزشی می تواند در افزایش شوق یادگیری بسیار تأثیر گذار باشد. کلیشه های جنسیتی در چارچوب رویکرد اجتماعی-فرهنگی، به عنوان یکی از الگوهای ذهنی تعیین کننده درهویت فردی به ویژه دردختران نوجوان به شمار می آید.مساله اصلی در این پژوهش، نادیده گرفتن جنبه روانشناختی جنسیت(در اینجا کلیشه های جنسیتی) در فرایند طراحی فضاهای آموزشی می باشد. با توجه به ارتباط کلیشه های جنسیتی و وضعیت زنان، انجام مطالعات معطوف جنسیت و وضعیت آموزش آنان نقش بسیار مهمی درشناخت بهتر وضعیت آنان دارد.جامعه ی آماری دختران دانش آموز مدارس متوسطه شهر بانه در نظر گرفته شده که طریق فرمول کوکران تعداد90 دانش آموز پیش بینی شده و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تکمیل گردیده است. نتایج حاصل در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که حاکی از وجود کلیشه های جنسیتی و درک نابرابری جنسیتی در دختران دانش آموز و همچنین وجود رابطه معنادار میان درک کلیشه های جنسیتی دردانش آموزان و میزان ادراک کیفیت محیطی مدرسه می باشد. *این مقاله برگرفته از پایان نامه دکتری به راهنمایی دکتر لیلا بلیلان و دکتر داریوش ستارزاده و مشاوره خانم پریسا هاشم پور که در دانشکده معماری و هنر واحد تبریز در پاییز انجام گرفته است.
واکاوی عوامل زمینه ساز روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
595 - 614
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی به عنوان یکی از عوامل اصلی آسیب زا در ساختار و ثبات خانواده است که پیامدهای زیان بار فردی، خانوادگی و اجتماعی در پی دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر شکل گیری روابط فرازناشویی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده، کیو (Q) ، و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند شامل 40 نفر از صاحبنظران و فعالان حوزه آسیب های اجتماعی ( روابط فرازناشویی) می باشد. نتایج حاصل از پژوهش منجر به استخراج 4 عامل اصلی خیانت زناشویی: فرهنگی- اجتماعی(تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی، کاهش پایبندی نگرشی به ارزش های اخلاقی، همسرگزینی نامناسب و....)، روان شناختی(تجربه روابط جنسی قبل از ازدواج، ابتلا به اختلالات روانی، خلقی و شخصیتی، ضعف آموزش های مهارت های ارتباطی و زندگی و...)، اقتصادی(مشکلات مالی و معیشتی خانواده، کسب درآمد و مادی گرایی، بیکاری مرد) و خانوادگی (انتقام جویی از همسر، عدم پایبندی به تعهدات زناشویی، یکنواختی در روابط زناشویی و... ) گردید. عدم درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی این معضل پیچیده و چندبعدی و چاره اندیشی برای کاهش آن، منجر به از هم گسیختگی بیشتر نهاد خانواده خواهد شد.
کارکرد قدرت بخش زبان در زندگی روزمره زنان (مطالعه استراتژی های زبانی قدرت در زنان طبقه متوسط ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
511 - 539
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای پیشبرد زندگی خود استراتژی های زبانی متعددی را به کارمی گیرند. این مسئله در جوامعی چون ایران که با توزیع نامتوازن قدرت روبه روست و ابزار قدرت در دسترس مردمانش به همین ابزار زبانی محدود می شود، بیشتر به چشم می خورد. علاوه بر آن نیز گروه های خاص اجتماعی، مانند زنان، به واسطه خاص تر بودن شرایط اجتماعی و فرهنگی و سرمایه های اندکی که در دست دارند، به طریق اولی به مکانیزم های زبانی مختلف متوسل می شوند تا بتوانند در میدان هایی که سهم آن ها از قدرت ناچیز است، مناسبات قدرت را به نفع خود تغییر دهند. از همین روی هم دنیای زنانه با زبان تعریف می شود و این مقاله قرار است با بررسی کنش های زبانی زنان در بستر زندگی روزمره به کنه زبان زنانه و البته استراتژی های زبانی زنان پی ببرد و با روش کیفی و ترکیبی از مصاحبه گروهی در قالب گروه متمرکز[1]، تجربه زیسته و متونی مثل وبلاگ ها و رمان ها (در حد منابع کمکی) به این پرسش پاسخ دهد که زنان ایرانی در زندگی روزمره شان از چه استراتژی هایی برای اعمال قدرت در مقابل نابرابری ها و رسیدن به حداکثر منافع استفاده می کنند.
زن، خانواده، تربیت نسل منتظر
حوزههای تخصصی:
خانواده از نگاه اسلام و آموزه های دینی، نهادی مقدس، سازمانی حرکت آفرین، بستر تربیت و رشد و جایگاه پیشرفت مادی و معنوی است. در این بین بی تردید باید به تربیت زمینه ساز، اهمیت بیشتری داده شود؛ بی شک نقش والدین به ویژه مادر، در تربیت نسل منتظر و افرادی که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)باشند، اهمیت خاصی دارد؛ چراکه نسل امروز، آیینه تمام نمای اعتقادات، باورها، ارزش ها و ایمان خانواده است. برای اینکه مادران بهتر بتوانند نسل امروز را با اهداف و آرمان های مهدوی آشنا کنند، باید خود، عامل معارف دین باشند تا بتوانند آن را به فرزندان انتقال دهند. همچنین سازوکارهای تربیت نسل منتظر را با تکیه بر قرآن و عترت، بشناسند و آنها را با فهمی عمیق، زیبا و شیرین درک کرده و برای فرزندان بیان کنند. این تحقیق به بررسی نقش زن و خانواده در تربیت نسل منتظر پرداخته است.
اثربخشی مشاوره گروهی رشد مدار بر شاخص های افسردگی، از منظر قرآن و افسردگی (بک) در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون اختلالات رفتاری در حوزه روان شناسی، نیاز به کشف و بررسی علمی نظریات جامع و متقن که یاری دهنده هر چه بیشتر متخصصین در تشخیص و درمان اختلالات باشد، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. در همین راستا هدف از این مطالعه، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشد مدار بر افسردگی از منظر قرآن و افسردگی (بک) در زنان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه، 30 تن زن متأهل در سنین 30 تا 40 سال که صاحب فرزندان دختر دبستانی در منطقه 14 آموزش و پرورش شهر تهران بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گذاری شدند (15 تن گروه آزمایش و 15 تن گروه گواه). گروه ها در ابتدا و انتهای پژوهش، پرسشنامه افسردگی از منظر قرآن و افسردگی را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت سه ماه (12 جلسه 90 دقیقه ای) تحت مشاوره گروهی رشد مدار، مبتنی بر شاخص های افسردگی از منظر قرآن کریم قرار گرفتند. نتایج حاصل تحلیل کوواریانس نشان داد میانگین نمرات افسردگی (در هر دو مقیاس) و همین طور زیرمقیاس های افسردگی مبتنی بر قرآن در گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون به میزان معناداری نسبت به گروه گواه کاهش پیدا کرده است (0001/0 p <). معناداری این اثربخشی بر گروه آزمایش، در مرحله پیگیری سه ماهه نیز حفظ شد. بدین ترتیب بر اساس یافته های فوق می توان گفت، تدوین و توسعه مشاوره های گروهی مبتنی بر قرآن کریم که همگی در نهایت، موجب ارتقای سطح رشدی و معنویت فردی می گردد، می تواند بر شاخص های سلامت روان - نظیر: افسردگی و اختلالات خلقی - تأثیرات مثبت و معناداری را بر جای گذارد.