مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)

مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)

مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان دوره نوزدهم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 67) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

رابطه حمایت اجتماعی با تاب آوری اجتماعی زن ان آس یب دی ده از سیل (مورد مطالعه: شهرستان دلگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی تاب آوری اجتماعی زن ان سیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۲۴۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی با تاب آوری اجتماعی زن ان آسیب دیده از سیل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان شهری و روستایی بالای 15 سالِ آسیب دیده از سیل سال 1399 در شهرستان دلگان بود که تعداد آن ها 34280 نفر برآورد شد. برای نمونه آماری پژوهش 256 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در محیط نرم افزار ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین حمایت خانواده با تاب آوری رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین حمایت دوستان با تاب آوری (روابط ایمن و تأثیرات معنوی) و حمایت دیگران با تاب آوری (شایستگی فردی، کنترل و تأثیرات معنوی) زنان سیل دیده رابطه معکوس دارد. از سوی دیگر بین حمایت دیگران با تاب آوری (روابط ایمن) رابطه مستقیم مشاهده شد. در مجموع نتایج نشان دهنده رابطه مثبت حمایت اجتماعی با تاب آوری زنان آسیب دیده از سیل بود.   
۲.

عوامل اجتماعی_فرهنگی مرتبط با گرایش به خرافات در بین زنان ساکن در مناطق حاشیه ای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرافات نوگرایی ازخودبیگانگی حاشیه نشینی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۹۲
خرافه و باورهای خرافی از مسائل مهم دنیای امروز است به طوری که می توان آن را به عنوان یک مسئله ی اجتماعی و فرهنگی به حساب آورد، مسئله ای که می تواند نقش مهمی در زندگی اجتماعی انسان داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی_فرهنگی مرتبط با گرایش به خرافات در بین زنان ساکن مناطق حاشیه ای شهر یزد پرداخته است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسش نامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای از 246 نفر از زنان ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر یزد گردآوری شده است. اعتبار ابزار با روش محتوایی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ محرز شد. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و احساس امنیت اجتماعی رابطه معناداری با میزان گرایش زنان به خرافات نداشتند؛ درحالی که متغیرهای سن، پایگاه اجتماعی_اقتصادی، نوگرایی، ازخودبیگانگی، رضایت از زندگی، یادگیری اجتماعی، محرومیت اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی دارای رابطه معنادار با میزان گرایش زنان به خرافات اند. نتایج رگرسیون چندگانه نقش معنادار چهار متغیر رضایت از زندگی، یادگیری اجتماعی، نوگرایی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی در میزان گرایش به خرافات را تایید می کند که در این میان وسایل ارتباط جمعی بیشترین نقش را در کاهش گرایش به خرافات ایفا می نماید.
۳.

نقش تعدیل کنندگی خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی زنان بیوه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودشفقت ورزی افسردگی بهزیستی روانشناختی زنان بیوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۱۲
رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی تا حدودی دارای حمایت نظری و تجربی است، اما درباره مکانیسم های تعدیل کننده این رابطه مطالعات اندکی وجود دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی انجام شد و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان بیوه مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها تعداد 130 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس بهزیستی روان شناختی(PWS)، مقیاس خودشفقت ورزی نف (SCS)  و ویراست دوم سیاهه افسردگی بک ((BDI-II)  بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی منفی و معنی دار بود (001/0 p<، 54/0- =r). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل گر خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی و بهزیستی روان شناختی را تایید کرد(01/0 p<، 23/0- = β). مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کننده خودشفقت ورزی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی تأکید دارد؛ بنابراین، افزایش خودشفقت ورزی در زنان بیوه می تواند روش مطلوبی برای حمایت از آن ها در مواجهه با ناملایمات و آشفتگی های زندگی باشد.
۴.

تبیین جامعه شناختی نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان پسر دانشگاه های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش خشونت علیه زنان فمینیسم لیبرال یادگیری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۷۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر نگرش دانشجویان نسبت به خشونت علیه زنان صورت پذیرفته است. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان ۴۰۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه های دولتی استان مازندران که بر اساس شیوه ی نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شده بودند و با استفاده از نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی انجام شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که اغلب دانشجویان (۵/۷۲ درصد) دارای نگرش منفی، ۲/۲۶ درصد دارای نگرش میانه و ۲/۱ درصد دارای نگرش مثبت نسبت به خشونت علیه زنان بوده اند. همچنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر های مستقل کیفیت هنجاری ادراک شده دیگران مهم، نگرش سنتی نسبت به زنان، کیفیت عکس العمل ادراک شده دیگران مهم، پاداش های ادراک شده و انتظارات سنتی از نقش زناشویی، به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر متغیر وابسته پژوهش بوده اند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های مربوط به نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی را تایید می کنند و نشان می دهند که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان، امری اجتناب ناپذیر نبوده  و تحت تاثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند.
۵.

بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی سرسختی روانشناختی کمال گرایی اخلاقی رفتارهای خودآسیبی دختران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۵۹
رفتارهای خودآسیبی از جمله عواملی است که امروزه در بین دختران شایع شده است؛ از این رو بررسی متغیرهای مرتبط با رفتارهای خودآسیبی دختران حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. تعداد 234 نفر از دختران دانشگاه های تهران که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های رفتارهای خودآسیبی، سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بود. به منظور تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری از نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه افراد با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری در سطح 05/0>p وجود دارد. به این معنی که افراد بدون رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری در دلبستگی ایمن، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی نسبت به گروه با رفتارهای خودآسیبی کسب کردند. افزون بر آن در متغیرهای دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا گروه با رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری نسبت به گروه بدون رفتارهای خودآسیبی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد در متغیرهای سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بین دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری وجود دارد  لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این متغیرها برای مواجهه با دختران دارای رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۶.

بررسی رابطه میان تأثیرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و خودشیءانگاری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیءانگاری زنان تبلیغات لوازم آرایشی نظارت بدنی شرم بدنی باور به کنترل بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۲۴۷
خودشیءانگاری از جمله مسائل حوزه زنان است که در سال های اخیر، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه مک کینلی و هاید (1996) و روش کمّی از نوع پیمایشی رابطه میان اثرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و خودشیءانگاری در زنان 18 تا 35 سال شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای متشکل از  پرسش نامه کوان، احمد و احمد (2019) برای سنجش تأثیرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و پرسش نامه مک کینلی و هاید (1996) برای سنجش خودشیءانگاری استفاده شده است. به وسیله نرم افزار «سمپل پاور» به شیوه نمونه گیری در دسترس  270 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه، ضریب رگرسون ساده و همچنین از مدل رگرسیونی هایس (برای سنجش اثر متغیرهای تعدیل گر) استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که متغیر اثرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی به عنوان یک متغیر پیش بین در سطح متوسط برای متغیر خودشیءانگاری و دو مؤلفه نظارت بدنی و شرم بدنی به حساب می آید. ضرایب تبیین به ترتیب  50/0، 546/0 و 48/0 به دست آمد. این ضریب برای مؤلفه باور به کنترل بدن 18/0 از نوع منفی و معنادار است. متغیرهای تحصیلات مادر و پایگاه اقتصادی – اجتماعی به طور محدود در رابطه میان دو متغیر اصلی پژوهش نقش تعدیل گر را دارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶