هادی بهرامی احسان

هادی بهرامی احسان

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۱ مورد.
۱.

ارائه الگوی پیشنهادی برای اختلالات روان شناختی مبتنی بر مفاهیم قرآنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۷
سابقه و هدف: مشخص کردن حدود و ثغور اختلالات روانی همیشه یکی از چالش برانگیز ترین مباحث علم روان شناسی بوده است. مکاتب مختلف روان شناسی و انجمن های تخصصی در حوزه آن به تبیین و طبقه بندی اختلالات پرداخته اند. با وجود چالش هایی که در مسیر تعریف و طبقه بندی اختلالات وجود دارد، پرداختن به آن از طریق استناد به منبعی وحیانی و متقن یعنی قرآن کریم ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش ارائه الگویی پیشنهادی برای اختلالات روان شناختی از منظر قرآن کریم بوده است. روش کار: روش این مطالعه از نوع کیفی است. در مطالعه حاضر متن هدف، که برای به دست آوردن موضوعی خاص یعنی تعریف اختلالات روانی و الگوی آن تحلیل و بررسی شده، قرآن کریم است. در پژوهش پیش رو از سه روش اصلی تدبر قرآن به قرآن، تدبر سوره ای و تحلیل کلمه ای استفاده شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که اختلالات روانی از منظر قرآن فرایندهای معیوبی است که در نتیجه تأثیر القائات منفی بیرونی بر اجزای ساختار وجودی انسان نظیر ادراک و باور، توجه، ایمان، دارایی ها و توانمندی ها و بروزات ایجاد می شود و در هر کدام از این پنج حوزه مختصات به خصوصی دارد. نتیجه گیری: تعریف اختلال از منظر قرآن و طبقه بندی آن نسبت به تعریف ها و طبقه بندی های موجود ارجحیت هایی دارد؛ برای مثال استفاده از روشی اصولی و علمی برای استخراج الگو، تبیین مفهومی زیربنایی با اولویت بالای پژوهشی، جامع بودن تعریف و طبقه بندی نسبت به تعاریفی که صرفاً بر احساس مشکل از سوی خود فرد تأکید می کند، ساختاری و آسیب شناسانه بودن تعریف در برابر نشانه محوری در برخی از نظریه ها و اتکا به فلسفه وحیانی که اتقان بیشتری نسبت به دیگر فلسفه های زیربنایی دارد.
۲.

مقایسه نیمرخ نشانگان روانشناختی پرستاران شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا و رابطه آن با بهزیستی سازمانی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی سازمانی نشانگان روانشناختی پرستاران کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۸
مطالعه حاضر باهدف بررسی تفاوت بین علائم روانشناختی پرستاران شاغل در بخش های کووید-۱۹ و سایر بخش ها و ارتباط بین این علائم روان شناختی و بهزیستی سازمانی در میان شرکت کنندگان در این گروه ها انجام شد. روش پژوهش کمی و به صورت علی-مقایسه ای (پس رویدادی) و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان آیت الله روحانی شهر بابل بین آبان و اسفند سال 1399 بود که تعداد 70 نفر از پرستاران شاغل در بخش کرونا و 70 نفر شاغل در بخش های غیر کرونا به صورت در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه های فهرست علائم بالینی تجدیدنظر شده (SCL-90، دروگاتیس و همکاران، 1973) و مقیاس بهزیستی سازمانی (ows، ژنگ و همکاران، ۲۰۱۵) برای جمع آوری داده ها و به منظور تجزیه وتحلیل آماری در مرحله اول از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره و در مرحله دوم از روش همبستگی پیرسون، استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا و پرستاران شاغل در بخش غیر کرونا، از لحاظ متغیر پرخاشگری (088/0=Ƞ2،05/0p< ،057/9= F). و پارانویا (049/0=Ƞ2،05/0p< ،839/4= F) تفاوت وجود دارد. همچنین بین پرستاران شاغل در بخش کرونا، رابطه بین حساسیت بین فردی (348/0-=r)، افسردگی (546/0-=r)، اضطراب (353/0-=r)، پرخاشگری (351/0-=r)، فوبیا (334/0-=r)، پارانویا (303/0-=r) و روانپریشی (397/0-=r) با بهزیستی سازمانی، معکوس و معنی دار است. در نتیجه نمره ی پرخاشگری و پارانویا به صورت معناداری در پرستاران شاغل در بخش های کرونا بیشتر از پرستاران شاغل در سایر بخش ها بود و بین نشانگان روانشناختی و بهزیستی سازمانی در میان پرستاران شاغل در بخش های کرونا رابطه وجود دارد.
۳.

الگوی نظری «مقابله با تنیدگی بر اساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: الگوی نظری مقابله تنیدگی مقابله دینی اعتبار سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف این پژوهش، تدوین الگوی نظری «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن است. برای دستیابی به این هدف، در آغاز به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن کریم (به صورت بررسی تمام متن)، نهج البلاغه، میزان الحکمه، تفسیرهای مرتبط و برخی منابع دست دوم مراجعه شد. مفاهیم مرتبط با مقابله با تنیدگی به روش «داده بنیاد» استخراج گردید و بر پایه آن مؤلفه های اولیه الگو تدوین شد. سپس به منظور اعتباریابی الگو، مؤلفه ها در اختیار نُه کارشناس اسلامی و همچنین صاحب نظر در روان شناسی برای اظهارنظر درباره مطابقت مؤلفه ها و نحوه ارتباط آنها با مستندات قرار گرفت. یافته های کمّی نشان داد میزان شاخص CVI در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در دامنه 78/0 تا 1 قرار دارد. با توجه به مقدار به دست آمده برای این دو شاخص، معلوم شد الگوی پیشنهادی برای مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی، از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است. بنابراین ساختار مؤلفه ای و فرایندی آن تأیید گردید. در نهایت، چهار مقوله شامل شرایط زمینه ای (پذیرش مبانی خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلام)، عوامل علّی (اصلاح اسناد و شناخت ویژگی های دنیا و آخرت)، راهبردها (راهبردهای استحکام بخشی درونی، راهبردهای ایجاد تغییر در عامل تنش زا)، و پیامد ها (معنادهی درست به حوادث تنش زا، کاستن از تنش ها) استخراج شد و نحوه هریک از مؤلفه ها به شکل فرایندی تبیین گردید و بر پایه آن الگوی «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» به شکل نموداری ترسیم شد.
۴.

ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس دوره اول رشد مبتنی بر منظومه رشد قرآنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی روایی و پایایی کودک منظومة رشد قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
دوره کودکی مهم ترین و حساس ترین دوره رشد انسان و ارزیابی آن از مهم ترین وظایف والدین و متخصصان این حیطه است. با وجود مقیاس های متعدد، تدوین مقیاس هایی با مبنای نظری اسلامی ضرورت دارد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر ساخت مقیاس دوره اول رشد مبتنی بر منظومه رشد قرآنی اخوت و بررسی روایی و پایایی آن بوده است. روش کار: روش پژوهش حاضر طرح آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش والدین کودکان پنج تا هفت ساله شهر تهران بود که در اجرای اصلی 820 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، تدوین مقیاس و در بخش کمّی ارزیابی روایی و پایایی انجام شد. در این پژوهش همه مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شاخص روایی 78/0 و ضریب پایایی 94/0 نشان دهنده روایی و پایایی مطلوب مقیاس است. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داده است که مقیاس دارای دو عامل محوری؛ و بار عاملی گویه ها بیشتر از 4/0 بود. در بررسی روایی سازه، مقیاس شامل دو عامل زیربنایی و هشت مؤلفه بود. تمام مسیرها از گویه ها به عامل ها در سطح 05/0 معنادار بودند و مقیاس روایی سازه مناسبی داشت. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مقیاس محقق ساخته با عنوان مقیاس تحولی کلام طیّب ابزاری مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
۵.

عوامل تداوم بخش وسوسه، تحقق بخش لغزش و سرکوب کننده لغزش در زنان مصرف کننده مواد در شهر تهران: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان مصرف کننده مواد وسوسه لغزش عوامل تداوم بخش عوامل تحقق بخش عوامل سرکوب کننده نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۲۴
وسوسه و لغزش از عوامل مهم دخیل در عود مصرف مواد است و زنان، تجارب وسوسه برانگیز بیش تری نسبت به مردان دارند. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی عواملی بود که سبب تداوم وسوسه، تحقق و یا سرکوب لغزش در این گروه خاص می شوند. روش این پژوهش، روش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان در پژوهش ، 40 نفر از زنان مصرف کننده مواد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد زنان بهبودگستران همگام در سال های 97 تا 98 بودند که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و با این تعداد نمونه اشباع حاصل شد. ایزار پژوهش، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود و داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی رویکرد استراوس و کوربین تحلیل شدند تم های اکتشافی پژوهش حاضر به شرح زیر است: 1- عوامل فردی و خانوادگی تداوم بخش وسوسه (متشکل از مقوله های عوامل شناختی خانوادگی و 4 گام عوامل شناختی فردی: 1. تردید، 2. کسب مجوز لغزش،3. توجیه مصرف مجدد، 4. مصرف مجازی. مقوله عوامل عاطفی- هیجانی و رفتاری فردی و خانوادگی تداوم بخش وسوسه. 2- عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی تحقق بخش لغزش، و 3- عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی سرکوب کننده لغزش. پژوهش حاضر نشان داد شناسایی عوامل دخیل در وسوسه و لغزش در درمان اعتیاد زنان ضروری است و به نظر می رسد به کارگیری این عوامل در درمان و آگاهی بخشی به زنان، احتمال پیشگیری از عود را امکان پذیرتر خواهد کرد.
۶.

تبیین مدل مفهومی رابطه زبان و تفکر براساس قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن برای پرورش فکری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان تفکر دلالت های تربیتی قرآن کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۲
این پژوهش با هدف تبیین مدل مفهومی رابطه زبان و تفکر براساس قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن برای پرورش فکری کودکان صورت گرفته است. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی– استنباطی؛ نخست کلیدواژگان پرکاربرد ناظر به زبان و تفکر در قرآن معادل یابی گردید که عبارتند از نطق، قول و کلام، سپس ویژگی های هر کدام براساس آیات ناظر به کلیدواژگان تحلیل، آنگاه رابطه میان زبان و تفکر تبیین فلسفی شده و این نتیجه حاصل شد که مراحل طی شده در تفکر، متناظر با پدیده های زبانی نطق، کلام و قول است. با زاویه دید دیگری هر کدام از پدیده های زبانی نطق، کلام و قول نیز قابل انطباق با فرایند تفکر می باشد. در ادامه مدل مفهومی این رابطه براساس قرآن ترسیم و در نهایت دلالت های تربیتی رابطه زبان و تفکر برای پرورش فکری کودکان استخراج گردید. با توجه به اینکه بهترین رویکرد تربیتی در رابطه با کودک، می تواند رویکرد زیبایی-شناختی باشد؛ به وسیله محرک های کلامی مطلوب، کودک به سمت ارزش ها و نیازهای حقیقی سوق پیدا کند. برای فعال سازی تفکر صحیح در کودک باید او را در معرض کلام حق قرار داد و با استفاده از قدرت اثرگذاری کلام الهی در قالب های هنری و زیبایی شناسانه بکار رفته آن، می توان شیوه های کلام آموزی را به کودکان آموزش داد.
۷.

مقایسه کارکردهای اجرایی عینی و ذهنی بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکردهای اجرایی عینی کارکردهای اجرایی ذهنی بیماری مزمن کلیوی دیالیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۷
زمینه: بیماری کلیوی مزمن یکی از مشکلات فراگیر سلامت عمومی می باشد. این بیماری با نقص های شناختی گسترده ای مرتبط است که از آن بین می توان به توجه دیداری، سرعت روانی حرکتی و کارکرد اجرایی اشاره کرد. در اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه، از نگاه ترکیبی در سنجش کارکردهای اجرایی و ارزیابی هر دو نوع کارکردهای اجرایی عینی و ذهنی استفاده نشده و این مانع کسب دانشی یکپارچه در این حوزه بوده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی عینی و ذهنی بین بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و افراد بهنجار بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است و جامعه پژوهش حاضر شامل تمام بیماران مزمن کلیوی دیالیزی است که در سال 1401 تا 1402 برای درمان به بیمارستان و کلینیک لبافی نژاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای تعیین حجم نمونه از نرم افزار Gpower استفاده شد و برای هر گروه 39 نفر در نظر گرفته شد که این افراد به شیوه هدفمند انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش که شامل آزمون مجموعه خودکار تست عصب روانشناسی کمبریج (مجموعه شناخت کمبریج، 2012) و مقیاس نارسایی کارکردهای اجرایی (بارکلی، 2012) بود را تکمیل کردند و داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایچ تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و بهنجار از لحاظ کارکردهای اجرایی عینی فراخنای فضایی - دیداری، تعداد خطاهای حافظه فعال فضایی، مسائل حل شده با حداقل حرکت و میانگین حرکات در مسائل سخت تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین بین دو گروه بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و بهنجار از لحاظ کارکردهای اجرایی ذهنی خودسازماندهی/حل مسأله و خودکنترلی/بازداری تفاوت معنادار وجود داشت (05/0 p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود به نقش کارکردهای اجرایی عینی و برخی کارکردهای اجرایی ذهنی در شناسایی زودهنگام آسیب های ساختاری و کارکردی مغزی بیماران مزمن کلیوی دیالیزی توجه ویژه اختصاص داده شود.
۸.

نقش قوامیت در کاهش تعارضات زناشویی بر اساس آیه 34 سوره مبارکه نساء

کلیدواژه‌ها: قوامیت تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۹
 خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه با ساختار ویژه در تعریف نقش ها و وظایف فردی و اجتماعی است؛ تبیین نقش های زن و مرد در این ساختار با هدف پیش گیری از آسیب های موجود در خانواده اهمیت فراوانی دارد. نظر به اینکه قوامیت جایگاهی است که خداوند در آیه 34 سوره نساء برای مردان تعیین کرده است و این جایگاه، از جنبه های مختلف قابل بررسی است؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه قرآن در مورد قوامیت و چگونگی برخورد آن با تعارض زناشویی است. روش پژوهش، روش تدبر در قرآن و به طور اختصاصی تدبر کلمه ای است که با طرح سؤال از آیه 34 سوره نساء و با بررسی گزاره ها و تدبر در کلمات انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که قوامیت مسئولیتی است که در اجتماع و به تبع آن در خانواده مردان را موظف به انجام وظایفی می کند؛ یکی از این وظایف مدیریت تعارضات در خانواده است که لازم است در راستای قوامیت باشد، انواع راه کارهای حل تعارض ازجمله وعظ، هجر و ضرب و نیز شیوه مناسب اعمال و تلفیق این راه کارها می تواند در تبیین نقش های زن و مرد، مدیریت تعارضات و درنهایت کاهش تعارضات زناشویی مؤثر باشد. درنتیجه قوامیت با اعمال راه کارهای مناسب، تعارضات زناشویی را در جهت کاهش آن ها و اصلاح روابط مدیریت می کند.
۹.

اثربخشی پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی بر سطح سلامت معنوی و اجتماعی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی بر سطح سلامت معنوی و اجتماعی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. مطالعه ی حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک تخصصی بیماری های پستان شهر مشهد بود. از بین آنها، 3۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش پروتکل بهبود سازگاری قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سلامت معنوی و پرسشنامه سلامت اجتماعی بود. داده ها با روش آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی موجب افزایش معنادار سلامت معنوی و اجتماعی زنان مبتلا به سرطان پستان شده است (001/0P<). پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی با ایجاد سازگاری معنوی، روان شناختی، اجتماعی، عاطفی و جسمانی در زنان مبتلا به سرطان پستان موجب بهبود سطح سلامت معنوی و اجتماعی در آنها شد.
۱۰.

ارزیابی کیفی روش های ترک اعتیاد بر اساس تجارب شخصی زنان وابسته به مواد و ارائه ی راهکارهای ارتقاء بخش کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی محاسن و معایب زنان با اختلال مصرف مواد روش های ترک اعتیاد راهکارهای ارتقاء کیفیت درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف: هدف پژوهش حاضر، کشف محاسن و معایب روش های مختلف ترک اعتیاد زنان با اختلال مصرف مواد در شهر تهران و ارائه ی راهکارهای کارآمد جهت ارتقاء کیفیت درمان آنان بوده است. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بوده است. جامعه ی پژوهش، زنان با اختلال مصرف موادی بوده است که سابقه ی تجربه ی حداقل یک اقدام ارادی و یا غیرارادی جهت ترک اعتیاد خود داشته اند. نمونه ی پژوهش حاضر، 40 نفر از زنان با اختلال مصرف مواد بود که جهت ترک اعتیاد خود، به مرکز اقامتی ترک اعتیاد بانوان بهبودگستران همگام مراجعه کرده بودند و در سال های 97 و 98، با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه ی عمیق قرار گرفتند. یافته ها: شش روش درمانی ترک در کمپ اقامتی ترک اعتیاد با مجوز، ترک در کمپ اقامتی ترک اعتیاد بدون مجوز، ترک در منزل، ترک در بیمارستان، ترک در زندان و ترک در کلینیک های ترک اعتیاد با قرص و دارو، به عنوان مهم ترین روش های ترک اعتیاد زنان در شهر تهران کشف شد. با تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها، 3 تم محاسن روش های مختلف ترک اعتیاد زنان، معایب روش های مختلف ترک اعتیاد زنان و پیامدهای مثبت و منفی روش های مختلف ترک اعتیاد برای زنان ظهور کرد. همچنین راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت روش های درمانی مختلف ارائه شد. نتیجه گیری: هر یک از روش های ترک اعتیاد برای زنان، محاسن و معایب اختصاصی و مشترکی دارد و زنان وابسته به مواد، خانواده های آنان و کادر درمانی لازم است نسبت به آن آگاه باشند و متناسب با شرایط فرد، بهترین انتخاب را برای وی فراهم نمایند.
۱۱.

مداخلات بهشیار حسی حرکتی: روشی نوین جهت افزایش سلامت ذهن و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسی حرکتی بهشیاری روان پویشی سلامت خودشناسی انسجامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۴ تعداد دانلود : ۲۹۶
بهشیاری به عنوان یک خصیصه پیش بینی کننده سلامت روان و بدن، اخیرا مورد توجه بسیاری از متخصصان حوزه سلامت روان قرار گرفته است و بسیاری از روش های درمانی در صدد بالا بردن بهشیاری مراجعین جهت دستیابی به سلامت هستند. با این وجود، تفاوتی بین اثربخشی رواندرمانی ایستا و رویکردهای متمرکز بر بهشیاری وجود ندارد، همچنین روش های درمانی بهشیاری معمولا مداخلات بهشیاری را یه سبک سنتی و به صورت ایستا انجام می دهند که منجر به سرکوب هیجان می شود و این روش ها با سرعت و پویایی دنیای مدرن و پویایی ذهن انسان پست مدرن امروز سازگار نیستند. در بهشیاری حسی حرکتی، حرکت، مداخلات درمانی روان درمانی پویشی، چالش و بازی های مهیجی طراحی شده است.. در پژوهش حاضر با استفاده از روش آمیخته، داده های به دست آمده 20 نفر از مراجعین به کلینیک روانشناسی (شامل 10 مرد و 10 زن) ، مداخلات بهشیاری حسی حرکتی طراحی و با استفاده از رویکرد زیستی- روانی- اجتماعی مدون شد، در مطالعه کمی پژوهش، اثربخشی مداخلات طراحی شده بر خودشناسی انسجامی بر یک نمونه 30 نفری (شامل 19مرد و 11 زن) سنجیده شد. در این مقاله، پژوهش های حوزه رواندرمانی که تائید کننده مینای نظری مداخلات بهشیاری حسی حرکتی هستتند، در قسمت بحث و نتیجه گیری مقاله، وارسی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات بهشیاری حسی حرکتی همسو با به روز ترین پژوهش های حوزه سلامت و روان درمانی است و این مداخلات، طیف وسیعی از روش های درمانی را در دل خود جای داده است. مطالعه کمی پژوهش نیز نشان داد مداخلات بهشیاری حسی حرکتی سبب افرایش خودشناسی انسجامی می شود (p<0/05). باتوجه به اینکه خودشناسی انسجامی یکی از مهم ترین فرآیندهای خودنظم بخشی هیجانی و پیش بینی کننده سلامت و نشانه هشیار شدن به ناهشیار است، نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات بهشیار حسی حرکتی منجر به سرکوب زدایی، بازسازی صحنه های واقعی زندگی هر فرد، مواجه شدن مشفقانه با واقعیت ذهنی و بدنی بدون موانع کلامی می شود. همچنینن توانمندسازی ذهن و بدن با استفاده از چالش ها و بازی های متنوعی که خصیصه های گسترده شخصیتی را در هر فرد به حیطه آگاهی می رساند، فرد را به خودشکوفایی و پرورش استعدادها می رساند.
۱۲.

بررسی سبک های مقابله ای رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به کووید-19: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رشد پس از ضربه سبک های مقابله ای کووید-19 روش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۵
زمینه و هدف: آ کووید- ۱۹ به عنوان عامل استرس زا موجب اختلالات روانشناختی و مشکلات جسمانی متعددی در سراسر جهان شده است، اما برخی افراد علی رغم این مشکلات، رشد پس از ضربه را تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین سبک های مقابله ای رشد پس از ضربه بر اساس تجربیات بیماران مبتلا به کووید ۱۹ است. مواد و روش ها: طرح پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شد. ۲۵ شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها مطابق با فرآیند گام به گام تحلیل مضمون بروان و کلارک و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به ۹۶ کد اولیه، ۳۱ مضمون پایه، ۱۳ مضمون سازمان دهنده شد. مهمترین سبک های مقابله ای بیماران رشد یافته از کرونا عبارت بود از: «سبک ژرف اندیشانه»، «سبک نیاشی»، «سبک متوکلانه»، «سبک امیدوارانه»، «سبک الگوگیرانه»، «سبک نرمال سازی»، «سبک پذیرشی»، «سبک مساله مدار»، «سبک معنادهی»، «سبک تعویق آگاهانه»، «سبک برون ریزی هیجانی»، «سبک شوخ طبعانه»، و «سبک حمایت طلبانه». سرانجام، روایی و پایایی سبک های شناسایی شده با استفاده از روش لینکلن و گابا در ضمن چهار شاخص اعتمادپذیری، تاییدپذیری، اتکاپذیری و انتقال پذیری تایید شد. نتیجه گیری: افراد رشد یافته از شبکه وسیعی از سبک های مقابله ای برای مقابله با استرس بیماری کووید-۱۹ استفاده می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به طراحی مقیاس سنجش، مداخلات آموزشی و درمانی سبک های مقابله ای تسهیل کننده رشد پس از ضربه در بیماران کووید-۱۹،کمک قابل توجهی کند.
۱۳.

اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور بررضایت زناشویی زنان و اثر غیرمستقیم بر رضایت زناشویی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مشاوره گروهی رشدمحور رضایت زناشویی زنان رضایت زناشویی همسران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۳۶
با توجه به رشد روزافزون آمارهای رسمی طلاق و آمارهای غیررسمی طلاق عاطفی و نارضایتی زوجین در دنیای امروز، جهان، نیاز به تحولی جدی در حوزه های نظری به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تا با چشم اندازی متفاوت بهبود روابط زناشویی را پیگیری کرد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور، بر بهبود رضایت زناشویی زن و اثر غیرمستقیم آن بر افزایش رضایت زناشویی همسران آنها بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح دوگروهی ناهمسان با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. بخشی از نمونه ها، شامل ۳۰ نفر زن متأهل و داوطلب در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال بودند که گروه آزمایش در ۹۰ دقیقه مشاوره گروهی رشدمحور، به مدت ۱۲ جلسه شرکت کرده و پرسش نامه رضایت زناشویی را طی دو مرحله پیش آزمون پس آزمون، تکمیل کردند. بخش دیگر نمونه ها، همسران این زنان بودند که تنها پرسش نامه رضایت زناشویی را در همین دو مرحله پاسخ دادند. یافته ها حاکی از این است که مشاوره گروهی رشدمحور، بر رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی همسران آنها، با استفاده از تحلیل کوواریانس معنادار شد. همچنین، ارتباط بین رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی مردان و از طریق آزمون همبستگی پیرسون معنادار شد. در نتیجه، به نظر می رسد بتوان با به کارگیری بسته مشاوره گروهی رشدمحور، که بر پایه تدبر بر سوره هایی از قرآن کریم و فطرت الهی تمام انسان ها ساخته شده، ضمن بهبود، زمینه افزایش رضایت زناشویی و استحکام خانواده را فراهم آورد.
۱۴.

عوامل خانوادگی، اجتماعی و محیطی آشکارساز وسوسه در زنان وابسته به مواد در شهر تهران: یک مطالعه ی نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان وابسته به مواد وسوسه عوامل آشکارساز وسوسه نظریه ی زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۳۰۹
هدف: هدف این پژوهش کشف عوامل خانوادگی، اجتماعی و محیطی آشکارساز وسوسه در زنان وابسته به مواد در شهر تهران بود. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز بهبودگستران همگام در تهران در سال های 1397 و 1398 بود. از میان آن ها، 40 نفر با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان دهنده کشف مقوله ی عوامل خانوادگی آشکارساز وسوسه (متشکل از 3 زیرمقوله ی عوامل شناختی، عاطفی-هیجانی و رفتاری)، مقوله ی عوامل اجتماعی آشکارساز وسوسه (متشکل از 2 زیرمقوله ی اجتماع آسیب زای بالقوه و اجتماع آسیب زای بالفعل) و مقوله ی عوامل محیطی آشکارساز وسوسه (متشکل از 4 زیرمقوله ی اوقات زمانی خاص، مکان های خاص، شرایط آب و هوایی خاص و مناسبت های ویژه) بود. نتیجه گیری: با شناسایی عوامل آشکارساز وسوسه در زنان وابسته به مواد و تنظیم پروتکل های درمانی جدید در این زمینه، می توان از بروز وسوسه و لغزش در این گروه خاص پیشگیری کرد.
۱۵.

اثربخشی مشاوره گروهی رشد مدار بر شاخص های افسردگی، از منظر قرآن و افسردگی (بک) در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره گروهی رشد مدار افسردگی از منظر قرآن سلامت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۵
امروزه با توجه به رشد روزافزون اختلالات رفتاری در حوزه روان شناسی، نیاز به کشف و بررسی علمی نظریات جامع و متقن که یاری دهنده هر چه بیشتر متخصصین در تشخیص و درمان اختلالات باشد، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. در همین راستا هدف از این مطالعه، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشد مدار بر افسردگی از منظر قرآن و افسردگی (بک) در زنان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه، 30 تن زن متأهل در سنین 30 تا 40 سال که صاحب فرزندان دختر دبستانی در منطقه 14 آموزش و پرورش شهر تهران بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گذاری شدند (15 تن گروه آزمایش و 15 تن گروه گواه). گروه ها در ابتدا و انتهای پژوهش، پرسشنامه افسردگی از منظر قرآن و افسردگی را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت سه ماه (12 جلسه 90 دقیقه ای) تحت مشاوره گروهی رشد مدار، مبتنی بر شاخص های افسردگی از منظر قرآن کریم قرار گرفتند. نتایج حاصل تحلیل کوواریانس نشان داد میانگین نمرات افسردگی (در هر دو مقیاس) و همین طور زیرمقیاس های افسردگی مبتنی بر قرآن در گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون به میزان معناداری نسبت به گروه گواه کاهش پیدا کرده است (0001/0 p <). معناداری این اثربخشی بر گروه آزمایش، در مرحله پیگیری سه ماهه نیز حفظ شد. بدین ترتیب بر اساس یافته های فوق می توان گفت، تدوین و توسعه مشاوره های گروهی مبتنی بر قرآن کریم که همگی در نهایت، موجب ارتقای سطح رشدی و معنویت فردی می گردد، می تواند بر شاخص های سلامت روان - نظیر: افسردگی و اختلالات خلقی - تأثیرات مثبت و معناداری را بر جای گذارد.
۱۶.

بررسی اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی در درمان الگوهای کژکار شخصیت افسرده و مضطرب: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسی حرکتی بهشیار شخصیت سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۴۶
زمینه: تحقیقات نشان داده است روش های سنتی بهشیاری با دوره های کاهش استرس بر پایه کند کردن حرکت، ایجاد سکون و دنبال کردن آموزه های سنتی بودیسم اجرا شده اند، اما اثربخشی طولانی مدت این روش ها بر اضطراب و افسردگی با نتایج ضد و نقیضی همراه بوده است. اخیرا مداخلات بدنمند، پویا و عینی حین حرکت و بازی بر ناهشیار و تقویت هشیاری برای انسجام ذهن و بدن پیشنهاد گردیده است. آیا این تمرینات درمانی می تواند به تغییر الگوهای کژکار شخصیت مضطرب و افسرده منجر شود؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی در درمان الگوهای کژکار شخصیت منجر به اضطراب و افسردگی مراجعین متقاضی روان درمانی اجرا شد. روش: این پژوهش یک مطالعه آمیخته از نوع تبیینی بود. روش مطالعه اول، شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری از مراجعین کلینیک های روانشناسی در تهران بوده اند. نمونه پژوهش، 20 نفر (زن: 7 و مرد: 13) از افرادی است که با علائم اضطرابی یا افسردگی به یک کلینیک مراجعه کرده بودند. این افراد قبل و بعد از اجرای 8 هفته ای مداخلات بهشیار حسی حرکتی (کاشانکی و همکاران، 1400) به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی کاستلو کامری (1967) پاسخ دادند. در مطالعه دوم، در حین مداخلات بهشیار و بعد ازآن، الگوهای کژکار شخصیت، سلامت روان و خصیصه های شخصیتی پیش بینی کننده اضطراب و افسردگی یکی از مراجعین، توسط آزمون شخصیت سواپ (شدلر و وستن، 2007) ارزیابی شد. یافته ها: در مطالعه اول نتایج آزمون t همبسته نشان داد که مداخلات بهشیار حسی حرکتی سبب کاهش اضطراب (0/00001 P<) و افسردگی (0/05 P<) می شود و مطالعه دوم نشان دهنده تغییر الگوهای کژکار شخصیت بیمار توسط مداخلات، تبدیل دفاع های ناپخته به دفاع های پخته و افزایش عوامل سلامت روان در بیمار بود که منجر به کاهش اضطراب و افسردگی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی بر الگوهای شخصیتی کژکار افسرده و مضطرب بود. این مداخلات چالشی و بازی های متنوع احتمالا سبب توانمندسازی و افزایش ظرفیت ذهن و بدن و ایجاد انگیزه برای تحمل اضطراب و مقابله با افسردگی می شود.
۱۷.

طراحی نیمرخ پیش بینی کننده رضایت زناشویی زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی پیش بینی رضایت زناشویی مولفه های رضایت زناشویی نیمرخ پیش بینی رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
رضایت زناشویی از جمله کلید واژه های پرشماری است که پژوهشگران خانواده سالهاست به آن پرداخته اند. علیرغم وجود مطالعات گسترده در این زمینه، تاکنون پژوهشی به منظور طراحی الگو و نیمرخ بومی ای برای پیش بینی رضایت زناشویی نپرداخته است. هدف از پژوهش حاضر طراحی نیمرخ عملیاتی بومی برای پیش بینی میزان موفقیت ازدواج در ایجاد رضایت زناشویی براساس مولفه های مهم تعیین کننده است. با الهام از پژوهش های موجود مهمترین متغییر های در گیر در رضایت زناشویی شناسایی و پرسشنامه ای تدارک شد. برای کشف مولفه های موجود و ساختار عاملی رضایت زناشویی در جامعه ایرانی ، 240 فرد متاهل ساکن شهر تهران به صورت تصادفی به پرسشنامه تدوین شده رضایت زناشویی پاسخ دادند. داده ها به وسیله تحلیل عاملی و تحلیل عملکرد سیستم (ROC) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد عشق، ثبات هیجانی همسر، بخشش زناشویی، تعهد، تفاهم مالی و رضایت جنسی ساختار عاملی را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که در گروه زنان و مردان مقادیر این عوامل یکسان نیست. با این توصیف دو نیمرخ برای گروه زنان و مردان به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از این نیمرخ ها به خوبی می توان میزان رضایت زناشویی را در چشم اندازی آینده نگر پیش بینی کرد. نتایج این پژوهش می تواند در توسعه برنامه های آموزشی با هدف ارتقاء رضایت زناشویی و نیز در مشاوره های زوجی به خوبی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۸.

مقایسه مفهوم نفس در قرآن با مفهوم روان در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس قرآن روان روان شناسی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
در منابع روانشناختی با رویکردی اسلامی، غالبا واژه نفس معادل مفهوم روان در نظر گرفته شده و با این تناظر مفهومی تلاش می شود تا برای روانشناسی در چارچوب دینی تاریخی تدارک شود. این مقاله در صدد است تا نشان دهد که میزان قرابت مفهومی این دو واژه تاچه حد است و آیا می توان این دو را معادل سازی کرده و با این نگاه از دانش روانشناسی اسلامی با بهره گیری از علم النفس یاد کرد. روش تحقیق این پژوهش تحلیل متن است. در این بررسی منابع اصیل تفسیری و لغت، تحلیل و با مقایسه آن با روان و تعریف آن در کتاب های مرجع روانشناسی، به تحلیل نسبت نفس و روان پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژه نفس در قرآن کریم به معنای حقیقت و هویت انسان به کار رفته است و می تواند ابعاد مختلف وجودی او را در برگیرد. اصلی ترین نقطه تمایز نفس و روان در بعد فراجسمانی نفس است. روان در روان شناسی در مکاتب مختلف معنایی مادی و دنیایی دارد. اما در نفسی که قرآن معرفی می کند بعد فرامادی و فراجسمانی، بسیار پررنگ است. به طور خلاصه می توان گفت رابطه نفس و روان عموم و خصوص مطلق است. چرا که نفس همه حقیقت انسان را نشان می دهد؛ اما روان به ابعاد محدودی از وجود انسان اشاره دارد. با این توصیف این تناظر مفهومی موجود که نفس را معادل روان در نظر می گیرد، غالبا به تقلیل مفهوم نفس منتهی شده و نتایج آن از شمول کافی برخوردار نیست.
۱۹.

ساخت و رواسازی مقدماتی مقیاس «ترس های دنیای پس از مرگ» در نمونه ی بیماران قلبی ایرانی مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
ترس از مرگ موضوعی جهانی و در عین حال وابسته به فرهنگ است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و رواسازی مقیاس «ترس های دنیای پس از مرگ» درنمونه ی ایرانی انجام شد. این پژوهش، مطالعه ای ترکیبی (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی روش گردآوری داده ها، پس از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته با 12 بیمار حاد قلبی سؤالات پرسشنامه استخراج شد. جامعه ی آماری این پژوهش در بخش کمّی، افراد ساکن شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس به صورت برخط در پژوهش شرکت کردند و در مجموع 313 پرسشنامه (230 زن و 83 مرد) تکمیل شد. جهت گردآوری داده ها افزون بر مقیاس ترس های دنیای پس از مرگ، از پرسشنامه ی افسردگی بک (BDI-II، 1996) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES، 1965) برای ارزیابی روایی ملاکی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی، روش استخراج مؤلفه های اصلی و تحلیل موازی انجام شد. در تحلیل عامل اکتشافی سه عامل استخراج شد که به ترتیب تحت عنوان عامل « ترس از مؤاخذه و عذاب قبر» ، «تنهایی و رهاشدگی» و «اشتیاق و اطمینان به خدا» نامگذاری شدند. برای تعیین پایایی پرسشنامه همسانی درونی زیرمقیاس ها محاسبه شد و دامنه ی آلفای کرونباخ بین 63/0 تا 88/0 قرار گرفت که حاکی از همسانی درونی مناسب مقیاس و مؤلفه های آن بود. مقیاس ترس های دنیای پس از مرگ در نمونه ی ایرانی مسلمان پایایی و روایی مناسب دارد و می تواند برای شناخت منشاء ترس بیماران قلبی عروقی و مداخلات کاهش اضطراب، همچنین مقایسه های بین فرهنگی به کار رود. شماره ی مقاله: ۵
۲۰.

عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران: یک مطالعه ی گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان معتاد وسوسه عوامل فردی آشکارساز وسوسه نظریه ی زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۴ تعداد دانلود : ۳۳۹
هدف : وسوسه مهم ترین عامل مرتبط با عود مصرف مواد است. زنان نسبت به مردان، وسوسه ی بیش تری را تجربه می کنند و با وسوسه ی بیش تری نسبت به مردان در طول دوران درمانی خود مواجه می شوند. از این رو، هدف این پژوهش، کشف عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران بوده است. روش: روش این پژوهش، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی پژوهش، زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران و نمونه ی پژوهش ، 40 نفر از زنان معتاد مراجعه کننده ی مقیم مرکز ترک اعتیاد زنان بهبودگستران همگام (کمپ) در سال های 97 بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: پنج مقوله ی عوامل شناختی آشکارساز وسوسه، عوامل عاطفی- هیجانی آشکارساز وسوسه، عوامل جسمانی- فیزیولوژیک آشکارساز وسوسه، عوامل رفتاری آشکارساز وسوسه و صفات و ویژگی های شخصیتی آشکارساز وسوسه کشف شد. نتیجه گیری: با آموزش این عوامل به زنان معتاد و خانواده های آنان، از بروز وسوسه و متعاقب آن عود، پیشگیری می شود و سطح کارآمدی و توانمندی افراد در حال بهبودی، ارتقا پیدا می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان