فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی در دوران قرنطینه خانگی ناشی از شیوع کرونا ویروس بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل شهر شیراز در دوران شیوع کرونا در سال 1400 بودند. حجم نمونه 385 نفر از این افراد بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) براتی و ثنایی (1372)، مقیاس کیفیت زندگی زناشویی (DAS) باسبی و همکاران (1995) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستیسن و سالاوی (1984) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 4/27 درصد واریانس تعارضات زناشویی به وسیله کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی نقش مهمی در پیش بینی تعارضات زناشویی در دوران قرنطینه خانگی ناشی از شیوع کرونا ویروس دارند.
پیش بینی نگرش به خیانت براساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی زنان شهر شیراز بر اساس سرمایه روانشناختی و بهزیستی معنوی بود. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر زنان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی، سرمایه روانشناختی و بهزیستی معنوی استفاده شد که اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 23 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون همزمان بیانگر این است که سرمایه روانشناختی (04/0p< ،80/0- =)، سه مولفه ی خودکارآمدی (01/0p< ،45/0- =)، امیدواری (02/0p< ،35/0- =) و تاب آوری (05/0p< ،36- =) و همچنین بهزیستی معنوی (01/0p< ،18/0- =) دو مولفه ی سلامت مذهبی (01/0p< ،19/0- =) و سلامت وجودی (001/0p< ،22/0 =) پیش بینی کننده نگرش به خیانت زناشویی بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش براساس مبانی نظری و پژوهشی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش با افزایش سرمایه روانشناختی و بهزیستی معنوی در زنان نگرش به خیانت زناشویی منفی می شود و از نتایج این پژوهش می توان در مراکز مشاوره خانواده، درمان خیانت و مشاوره پیش از ازدواج استفاده کرد.
تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در مناسبات اجتماعی، در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
78 - 101
حوزههای تخصصی:
در میان زنان که تقریبا نیمی از سرمایه انسانی هر کشور هستند؛ گروهی از آنان تحت عنوان" زنان سرپرست خانوار"می باشند که اخیرا آمارشان نیز رو به افزایش بوده است. به این دلیل که در مقایسه با سایر زنان مسئولیت بیشتری برعهده دارند و به مراتب آسیب پذیرترند؛ نیاز به شناخت بیشتری دارند. در این راستا پژوهش حاضر با روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی روشی ماکس ونمنن به دنبال واکاوی تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در مناسبات اجتماعی آنان می باشد. به این منظور 11 زن سرپرست، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. نتایج پژوهش در چهار بُعد روابط، فضا، زمان و بدن زیسته آنان گزارش شده است. در بُعد روابط زیسته،" تلاش برای فاصله گیری" و "بازاندیشی رابطه ها" دو محوری اصلی است که روابط این زنان را پوشش می دهد. بعبارتی، این زنان به دلایلی مانند بی اعتمادی از اطرافیان فاصله می گیرند و در یک فضای جدید ارتباطی، روابط متفاوتی را تجربه می کنند. "اهمیت بدن در کسب شرافت زن" و"بدن محملی برای رفع حاجات" دو سویه متضادی هستند که این زنان در برخورد متعارض با بدن خود برگزیده اند. ناامنی فضای زیسته در کنار دیگر شرایط زندگی این زنان، زمان را برایشان بیشتر از دیگر انسان ها، مبهم، مشروط و نامتعین کرده است. بنابراین تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در ایران باهمراه داشتن یک تناقض ساختاری و ذاتی در درون خود، "مناسبات متعارض و روابط ناپایداری"را برایشان رقم زده است. به طوری که بی اعتمادی، بی ثباتی و مسموم بودن فضا و رابطه ها، نگرانی مشترک همه زنان سرپرست خانوار مورد مطالعه می باشد.
اخلاق تشریع کیفر برای بانوان در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
148 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش ها و شبهاتی که امروزه، فراروی آموزه ها ی شرعی قرارگرفته، این است که گفتمان و الگوی اسلام، نگاهی جانب دارانه به حقوق مردان داشته و درزمینه ی حقوق زنان با نوعی تبعیض و جنسیت زدگی همراه است. مدعیان چنین دیدگاهی با پیش کشیدن مصادیقی از احکام فقهی که در بادی امر، موهم رَواداشت تبعیض است، سعی در مدلل کردن نظریه خود نموده اند. جستار حاضر درصدد است تا در راستای رفع شبهه مزبور در حوزه حقوق کیفری، به تبیین سیستم حقوقی اسلام در تشریع کیفر برای زنان بپردازد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی بوده و ضمن بیان مبانی اخلاقی ناظر بر تشریع مجازات ها برای زنان در فقه امامیه به ارائه احکام کیفری خاص زنان در ارتباط با تشهیر، تبعید، هم جنس گرایی، ارتداد، کیفیت اجرای حدّ، محل نگهداری محکومان و تاخیر در مجازات در شرایط خاص که با عنایت به مبانی مزبور وضع شده اند پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که تشریع مجازات برای زنان در اسلام بر پایه دو مبنای نگاه کرامت محور به زن و رعایت عدالت صورت گرفته و اسلام در حوزه حقوق کیفری، نه تنها نگاه جانبدارانه ای به مردان ندارد بلکه از برخی احکام وضع شده این گونه به دست می آید که سعی در تسهیل و تخفیف مجازات برای زنان است؛ قابل ذکر است که از منظر پژوهش فرارو، وجود چنین تفاوت هایی نه تنها حکایت از تبعیض در تشریع ندارند؛ بلکه از اخلاق و عدالت در قانون گذاری نشئت گرفته و با توجه به ویژگی های متفاوت ژنتیکی و روحی غیرقابل انکار موجود میان زن و مرد، در آموزه های شریعت ورود یافته اند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
55 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی روش درمانی مبتنی برشفقت و درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. جامعه آماری شامل تمام دختران دبیرستانی شهرستان رامهرمز در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش نمونه گیری بدین صورت بود که از بین کلیه مدارس دخترانه جامعه مذکور، دانش آموزان دختری که طبق نظر متخصصین مراکز مشاوره آموزش و پرورش تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای گرفته بودند، تعداد 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دوگروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. هر گروه شامل 20 نفر بود. طرح پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) بود. روش های مداخله برای گروه اول آزمایشی درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2014) و گروه دوم آزمایشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش هیز و همکاران (2012) بود که هر کدام از درمان ها در 8 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفته ای یک بار اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر متغیر دشواری تنظیم هیجان در دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر داشت و نتایج حاکی از برتری روش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برکنترل بهتر هیجان بود.
سنت واسطه گری ازدواج؛ از مسأله شناسی تا توانمندسازی آموزشی (موردمطالعه: واسطه گری ازدواج در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واسطه گری ازدواج ازجمله فرآیندهای سنتی در تشکیل خانواده است که احیاء و تقویت آن از طریق توانمندسازی آموزشی واسطه گران، نقشی مؤثر در تسهیل ازدواج و پیشگیری از آسیب طلاق دارد. از آنجا که پیش نیاز توانمندسازی مؤثر، فهم دقیق مسائل و نیازهای واسطه گری است، پژوهش حاضر با بهره گیری از یک روش ترکیبی، مسأله شناسی و نیازسنجی واسطه گری در شهر مشهد و نسبت یابی آن را با توانمندسازی آموزشی از دید متخصصان خانواده دنبال نموده است تا درنهایت بتواند مبتنی بر اطلاعات به دست آمده، یک صورت بندی اولیه از الگوی توانمندسازی آموزشی واسطه گران ازدواج پیشنهاد دهد. اجرای گروه کانونی و به دنبال آن طراحی پرسشنامه محقق ساخته و انجام پیمایش در میان 600 نفر از 996 تن از واسطه گران ازدواج، ما را به این نتیجه رساند که مسائل و نیازهایی از قبیل «آگاهی های عقیدتی و تعهدپذیری واسطین، توانایی در ارزیابی آمادگی ازدواج دختر و پسر ازلحاظ بلوغ اجتماعی و عاطفی، ارتباط مؤثر، مسأله راستی آزمایی و...» بیشترین فراوانی را داشته اند. همچنین مصاحبه با متخصصان به منظور تدقیق نیازهای آموزشی و نسبت یابی با توانمندسازی آموزشی، اولویت هایی از قبیل مهارت «کشف آمادگی و بلوغ فرد برای ازدواج، کفویت شناسی، الگوهای تعارف (آشنایی دادن) طرفین در واسطه گری، مهارت برقراری ارتباط موثر و فن بیان و...» را برجسته نمود. درنهایت بر اساس جمع بندی این اطلاعات «الگوی توانمند سازی واسطین در شهر مشهد در سه سطح مقدماتی، نیمه تخصصی و تخصصی» از سوی پژوهشگران ارائه شد.
بررسی تطبیقی وکالت طلاق به زوجه در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
57 - 66
حوزههای تخصصی:
طلاق و مسائل مرتبط با آن، همواره یکی از موضوعات اساسی و چالش برانگیز نظامهای حقوقی در جوامع مختلف محسوب می شود.هدف این نوشتار، واکاوی فقهی و حقوقی وکالت زنان در طلاق و مقایسه آن با نظام حقوقی فرانسه می باشد. این پژوهش، پژوهشی کاربردی بوده و روش مورد استفاده، روش توصیفی- تحلیلی است. بر اساس یافته های این تحقیق،رویکرد حقوق ایران و فرانسه در خصوص طلاق، با وجود قرابت در بسیاری از موارد، با توجه به تفاوت مبانی در این زمینه متفاوت می باشد. در حقوق موضوعه ایران به تبعیت از مبانی فقه امامیه، حق طلاق به صورت انحصاری در اختیار مرد می باشد ولی در گذر زمان و با تغییر ساختار جوامع، جهت کنترل و تعدیل این حق در حقوق ایران، وکالت زوجه در طلاق با شرایطی به استناد منابع فقهی پذیرفته شده است. در مقابل در حقوق فرانسه بحث وکالت در اجرای صیغه طلاق با نظر کنترلی قاضی امور زناشویی پذیرفته شده است و با توجه به تبعیت حقوق فرانسه از نظریه طلاق به عنوان انحلال قرارداد ازدواج و قائل شدن حق طلاق برای طرفین عقد ازدواج،بحث توکیل زوجه در انشای طلاق مفهومی نداشته و به منزله شرطی بی فایده می باشد. مقایسه مبانی فکری، سیر تحولات اجتماعی و همچنین بررسی دیدگاههای مختلف این دو مکتب حقوقی می تواند در شناسایی تنگناها و چالش ها و راههای برون رفت و در نهایت پیشگیری از تاثیر عوامل مخرب در بنیان خانواده موثر باشد.
ویژگی منظر شفابخش از حیث بهره مندی کودکان دارای اختلال درخودماندگی
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقه ای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگی های آن هاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیط های بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری به ویژه فضاهای سبز نقش آفرینی مناسبی برای حضور ایشان به فضای اجتماعی ندارند. این مسئله در حالی است که در بحث فضاهای سبز، شفابخشی منظر از حیث درمان موضوعیتی قابل بحث و حائز اهمیت است که می تواند کمک شایانی به مسیر درمان و سلامتی کودکان اوتیسم دارا باشد. این پژوهش بر آن است تا با توصیف چالش درخودماندگی و مطالعه رویکردهای درمانی کودکان مبتلابه اوتیسم، ضمن بیان توصیفی از ویژگی های این نوع کودکان در برخورد با محیط، عوامل مؤثر در خصوص حضور ایشان در منظر شهری موردتوجه قرار داده و راهبردهایی برای طراحی پارک های شفابخش را از این دریچه مطرح سازد. این پژوهش باهدف کاربردی و بر پایه منطق توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی ضمن بهره مندی از مطالعات نظری پیرامون محیط و نوع بیماری، با طبقه بندی مصاحبه های صورت گرفته از پزشکان، روانشناسان و مادران کودکان دارای اختلال درخودماندگی و مشاهدات مستقیم صورت گرفته است. در پایان می توان چنین بیان نمود که منظر شفابخش با توجه به بهره مندی از فضایی چند حسی و مستعد در حضور اجتماع در فضای آزاد می تواند در صورت بهره مندی از فضایی قابل کنترل و رعایت مؤلفه های کالبدی نه تنها در کاهش آسیب به کودکان بلکه درزمینهٔ درمان نیز بازدهی مناسبی داشته باشد.
طراحی الگوی سبک زندگی دینی زنان: پژوهشی مبتنی بر وصیتنامه شهدای زن در دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک سبک زندگی در مواجهه فرهنگ و جامعه ایرانی با فرهنگ و نگرش غربی و مدرن تحول یافته و مورد چالش جدی قرار گرفته است. از آن جا که جامعه ایران یک جامعه دیندار، دین محور و خدامحور است، توجه به سبک زندگی دینی ضرورت می یابد. این پژوهش بر اساس راهبرد داده بنیاد از انواع پژوهش های کیفی، به طراحی الگویی برای سبک زندگی دینی زنان، بر اساس وصایای هفت تن از شهدای زن پرداخته است. این شهدا علاوه بر نقش مهمی که در عرصه خانواده داشته اند، توانسته اند نقش انکارناپذیر و مؤثری در پیشبرد اهداف دفاع مقدس داشته باشند. پژوهشگر پس از یافتن مفاهیم از وصایا و کدگذاری، آنها را مقوله بندی کرده و در نهایت، به طراحی الگو دست یافته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که این الگوی همه جانبه، شامل رسالت های زنان در زمینه های فردی و ایدئولوژیکی، مانند: توجه به خداشناسی، خودشناسی و معادشناسی همراه با تأکید کامل به رشد اخلاق فردی است. همچنین یافته های این پژوهش نشان می دهد که بانوان در روابط زوجین، ارتباط با والدین و فرزندان دارای مسئولیت هستند که مهم ترین آنها تبدیل خانه به کانون محبت و تلاش برای تربیت نسل صالح است. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که زنان در عرصه سیاست داخلی و خارجی باید بصیرت داشته، دشمن خود را بشناسند و در قبال رهبر و مؤمنین وظایف خود را انجام دهند و ضمن حضور در صحنه های علمی و فرهنگی، لوازم حضور در جامعه را که مهم ترین آنها متخلق شدن به آداب و اخلاق اسلامی است، رعایت کنند.
نقش تربیتی خانواده و تأثیر آن بر سبک زندگی منتظران در اندیشه و سیره امام خمینی
حوزههای تخصصی:
تجلی پیوستگی و درهم آمیختگی عنصر تربیت دینی و سبک زندگی اسلامی در همه شئون و ابعاد زندگی منتظران حقیقی، در عصر هجوم فرهنگی بیگانگان، نویدبخش طلوع خورشید ولایت از مشرق هدایت انسانیت است. آشنایی با روش های تربیت اخلاقی فرزندان در راستای انتظار واقعی ظهور، نیازمند اطلاع از فرایند دیدگاه و سیره بزرگانی است که در حوزه نظریه پردازی معرفتی، فرهنگی، تعلیم و تربیت و عملکرد خانوادگی، موفقیت هایی را برای جامعه انسانی به ارمغان آورده باشند. این نوشتار در صدد است تا در چهار عنوان، «نقش آفرینان تربیت در نظام هستی»، «بنیان های هویت ساز تربیتی»، «مدیریت و روش تربیت دینی»، «آسیب های تربیت و سبک زندگی»، با واکاوی و بازخوانی مختصر اندیشه ها و سیره عملی امام خمینی (ره) در حوزه تربیت فرزندان و سبک زندگی دینی، ایشان را به عنوان موفق ترین ایده پرداز و سبک آفرین زندگی منتظران، برای مخاطبان به اثبات برساند.
نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان با رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
351 - 377
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه تصویری جامع از مؤلفه های نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان انجام گرفت. روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در محدوده زمانی 1385 تا 1399 برای پژوهش های داخلی و 2000 تا 2020 برای پژوهش های خارجی، تعداد 143 مطالعه مرتبط ارزیابی و نهایتاً، پس از بررسی 71 مقاله انتخاب شد. با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 62 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد و با استفاده از روش کدگذاری تعداد 22 کد، 4 مفهوم و 2 مؤلفه شناسایی شد و اعتبار هریک از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید شد. سپس با توجه به جامعه کشور ایران، تناسب و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم شناسایی شده با استفاده از روش دلفی تعیین و بررسی شد. براساس یافته های تحقیق، مفاهیم نقش همسران بر اکوسیستم کارآفرینی زنان براساس روش دلفی به ترتیب اهمیت، مانع، حمایت گر، مداخله گر و مشوق است. همچنین الگوی نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان ارائه و ترسیم شد. در پایان، همسو با نتایج پژوهش، پیشنهادهایی کاربردی که می تواند راهنمایی بینشی ارزشمند به مدیران و سیاست گذارانی که درصدد بهبود کارآفرینی زنان و افزایش رفتار کارآفرینانه جامعه هستند و در سطوح عملیاتی توسط بازیگرانی که در اکوسیستم کارآفرینی زنان همراهی می کنند، ارائه شد.
آثار تجمل گرایی در خانواده اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی، آثار و پیامدهای تجمل گرایی در خانواده اسلامی را بررسی می کند. پس از بیان و توضیح مفاهیم اصلی و کلیدی یعنی، خانواده، تجمل و اسراف، انواع و عوامل تجمل گرایی بیان می شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که خودنمایی و تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه و غرب از عوامل اساسی تجمل گرایی و اسراف در خانواده هاست که در تهیه خوراک، پوشاک و مسکن، خود را نشان می دهد. از آثار و پیامدهای تجمل گرایی می توان به پیامدهای اقتصادی، دینی، اخلاقی و تربیتی اشاره کرد که در پژوهش حاضر بررسی می شوند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد در دختران نوجوان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد بود. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها 30 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفری (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. مهارت های زندگی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. ابزار تحقیق عبارت بود از پرسشنامه نگرش نسبت به اعتیاد دلاور و همکاران (1383). جهت تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. نتایج نشان داد دوره های آموزش مهارت های زندگی در مدارس 9/56 درصد از نگرش نسبت به اعتیاد، 4/45 درصد از اثرات استفاده از مواد مخدر، 3/38 درصد از خطرات استفاده از مواد مخدر و 9/43 درصد از تمایل به مصرف مواد مخدر را تبیین می کند. بنابراین می توان گفت دوره های آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد اثربخشی معناداری دارد.
مبانی فقهی حقوقی الزام زوجین به درمان اختلال جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
133 - 155
حوزههای تخصصی:
اختلال جنسی با خروج روابط جنسی زوجین از مدار طبیعی خود سبب ایجاد آثار سوء بر حقوق متقابل زوجین از جمله حقوق جنسی آنها می شود. اولین قدم در برخورد با اختلال جنسی اقدام به درمان است، اما ممکن است بیمار به دلایل مختلفی از اقدام به درمان استنکاف نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی مبانی فقهی و حقوقی الزام زوجین مبتلا به اختلالات جنسی، در کتب فقهی و حقوقی به روش اسنادی- کتابخانه ای انجام شد. نتایج نشان داد که الزام به درمان بیمار توسط همسر در آراء فقها، حقوقدانان و مقنن به طور صریح بیان نشده است، اما با استفاده از ظرفیت های فقهی و قانونی مثل مقدمه واجب، اصل وجوب نهی از منکر و مواد 1103، 1104 و 1119 قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، می توان چنین الزامی را شرعی و قانونی دانست. براین اساس، باتوجه به نقش الزام به درمان در تأمین حقوق زوجین و نقش حاکم در اجرای نهی از منکر، مناسب است قانونگذار ضمن شناسایی مصادیق دقیق اختلالات جنسی در قوانین، به «الزام به درمان» آن به نحومستقل، چهره قانونی بخشد.
طراحی الگوی هویت سازی برند های پوشاک برای بانوان: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به هدف طراحی الگوی هویت سازی برندهای پوشاک برای بانوان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش این مطالعه، از منظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ اکتشافی-تحلیلی، از منظر روش شناسی گردآوری اطلاعات نیز شیوه کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی و فن مصاحبه عمیق (بدون طرح پرسش های تعقیبی) بود که در سال 1399 بین تعداد 8 نفر مشارکت کننده؛ با حداکثر تنوع حرفه (4 حرفه مرتبط با صنعت پوشاک)، در قالب نمونه گیری هدفمند، با رضایت آگاهانه و تا رسیدن به مرز اشباع داده های نظری انجام شد. مدت زمان مصاحبه ها بین 40 تا 60 دقیقه بود و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارAtlas.ti نسخه 7 و جهت ارزیابی و صحت داده ها (پایایی)؛ از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تائیدی پیشنهادیGuba بهره گرفته شد. یافته ها: پس از پیاده سازی مصاحبه ها، 248 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرایند بازبینی مقوله ها و زیر مقوله ها، همچنین تغییرات مکرر در عنوان مقولات و ارتباط مقوله ها با زیرمجموعه مقوله ها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. 4 مقوله، به همراه 8 زیر مجموعه مرتبط، شامل معرفی فرهنگ بومی ،حمایت های دولتی از تولید پوشاک متناسب با فرهنگ ایرانی، توجه به ارزش های پوششی در تبلیغات و طراحی برگرفته از البسه قومیت های ایرانی، به عنوان مضامین محتوایی در امر طراحی یک الگوی مناسب هویت سازی برندهای پوشاک برای بانوان تدوین شدند. بحث و نتیجه گیری : نتایج مشخص کرد که بها دادن به سنت های اصیل بومی ایرانی و حمایتی دولتی از تولیدکنندگان از طریق اعطای مشوق های مالی به تولیدکنندگان پوشاک اصیل ملی و بومی ایرانی که با ارزش های مذهبی و ملی ایرانی سازگار است، می تواند مسیر موفقی در راستای شکل گیری هویت برندهای پوشاک برای بانوان ایجاد نماید.
تحلیل داده بنیاد احساس ناامنی زنان در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد و پیامدهای پزشکی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی کووید 19 بسیار گسترده بوده است و نه تنها گریبانگیر افراد مبتلا به آن نیست . بلکه آثاری بسی عمیق و وسیع بر بدنه اجتماع و کل جامعه گذاشته و احساس ناامنی آحاد جامعه بویژه زنان را موجب گشته است.پژوهش حاضر درصدد است که تجربه احساس ناامنی زنان در پاندمی کرونا را بررسی نماید و به تفاسیر و دلالت های معنایی آن ها دست یابد. روش مطالعه این پژوهش کیفی بوده و با رویکرد تئوری زمینه ای به بررسی موضوع می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها، تحلیل داده ها بر اساس مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوریی و گزینشی و به روش تحلیل خرد و سطر به سطر صورت گرفت. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 26 نفر از زنان شهر نی ریز استان فارس ، مصاحبه شد. در این پژوهش راهبرد نمونه گیری با حداکثر تنوع به کار گرفته شد و از زنان با طیف های مختلف سنی و جنسی و پایگاه های متفاوت اقتصادی و اجتماعی نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافت. مقولات محوری یافت شده در پژوهش عبارتند از : جامعه پذیری جنسیتی ، هراس اجتماعی، فقدان سیاستگزاری نهادی ، کنترل شدن ، درماندگی ، ازهم گسیختگی روانی، انزوای اجتماعی ، ترس نهادینه شده و بی اعتمادی. نتایج این پژوهش نشان می دهد زنان در پاندومی کرونا احساس ناامنی را در حوزه های مختلف ( جانی ، مالی ، روانی و اجتماعی) تجربه نموده اند.
واکاوی نقش زنان در نظام آموزشی هرمزگان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
131 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف :هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زنان در نظام آموزشی جنوب ایران به خصوص استان هرمزگان در عصر پهلوی می باشد و با در نظر گرفتن فرهنگ مردم و نوع برخورد و دیدگاه آنها نسبت به زنان، به نقش آنان در تحولات نظام آموزشی در این عصر می پردازد. روش : این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی- کتابخانه ای، به واکاوی نقش زنان در نظام آموزشی هرمزگان دردوران پهلوی پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که جامعه زنان به طور کلی و بالاخص زنان هرمزگان در نظام آموزشی دوره رضاشاه چه جایگاهی داشتند؟ یافته ها : تحقیق پیش رو نشان می دهد از سال 1319 به بعد در بخش ها و روستاهای هرمزگان آموزش و پرورش، شروع به فعالیت کرد و آنچه در این میان بسیار به چشم می آید یکی آن است که نقش خیرین (زنان و مردان ) و هیئت امناء ها در تاسیس و گسترش مدارس مقاطع مختلف، در این دوره در استان هرمزگان گاه پر رنگ تر از نقش دولت بوده است و دوم آنکه در میان آموزشگاه های متفاوت، نام آموزشگاه های دخترانه نیز به نسبت مناسبی به چشم می خورد. اولین دبستان دخترانه در بندرعباس در سال ۱۳۱۱ ه . ش به مدیریت و آموزگاری خانم طلعت باستی، تأسیس گردید و نقش بانوان هرمزگان در ترویج فرهنگ و تعلیم و تربیت دانش آموخته های بومی نقشی ماندگار است.
رابطه حمایت اجتماعی با تاب آوری اجتماعی زن ان آس یب دی ده از سیل (مورد مطالعه: شهرستان دلگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی با تاب آوری اجتماعی زن ان آسیب دیده از سیل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان شهری و روستایی بالای 15 سالِ آسیب دیده از سیل سال 1399 در شهرستان دلگان بود که تعداد آن ها 34280 نفر برآورد شد. برای نمونه آماری پژوهش 256 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در محیط نرم افزار ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین حمایت خانواده با تاب آوری رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین حمایت دوستان با تاب آوری (روابط ایمن و تأثیرات معنوی) و حمایت دیگران با تاب آوری (شایستگی فردی، کنترل و تأثیرات معنوی) زنان سیل دیده رابطه معکوس دارد. از سوی دیگر بین حمایت دیگران با تاب آوری (روابط ایمن) رابطه مستقیم مشاهده شد. در مجموع نتایج نشان دهنده رابطه مثبت حمایت اجتماعی با تاب آوری زنان آسیب دیده از سیل بود.
ساخت، اعتبار یابی و روایی یابی ابزار سنجش نگرش به نقش اجتماعی زنان در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از ابعاد مهم در حوزه نارضایتی زنان نسبت به برخوردهای اجتماعی، نگرش های اجتماعی است که نسبت به آنها شکل گرفته است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود ابزار سنجشی مناسبی برای پرداختن علمی به آن از موانع اصلی است. به همین منظور در پژوهش حاضر تلاش شده است ابزار روا و معتبری برای سنجش نگرش به زنان در بین دانشجویان تهیه شود. مواد و روش ها: با توجه به هدف، پژوهش حاضر از نوع «تحقیق و توسعه» است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه های آزاد اسلامی، پیام نور، علوم پایه، علوم پزشکی و سراسری در چهار گروه رشته تحصیلی علوم انسانی، علوم پزشکی، علوم پایه، فنی و مهندسی و هنر شهر زنجان است که در نیمسال دوم سال تحصیلی95-1394 ثبت نام تحصیلی کرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل عاکلی اکتشافی و تاییدی پنج عامل زیربنایی، شغلی(با 7 سؤال)، خانوادگی(با 7 سؤال)، روابط اجتماعی(با 5 سؤال)، عاطفی-جنسی(با 5 سؤال) و رهبری و مدیریت(با 4 سؤال) را برای ابزار نگرش به زنان تعیین کرد. این پنج عامل در مجموع با 28 سؤال اندازه گیری می شوند و در مجموع 60/70 درصد از واریانس کل سؤال ها را تبیین می کنند. بحث و نتیجه گیری: با شناسایی این عوامل زیربنایی می توان از ابزار این پژوهش در پژوهش های مرتبط با زنان برای شناخت بیشتر و آموزش ها و برنامه ریزی های مؤثر استفاده کرد.
عوامل اجتماعی، روانی و فیزیولوژیک مرتبط با ازدواج زودرس دختران در شهر قم (یک نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی شناسایی عوامل اجتماعی، روانی و فیزیولوژیک مرتبط با ازدواج زودرس دختران در شهر قم بوده است. جهت دستیابی به این هدف از روش نظریه زمینه ای استفاده شد و در مجموع، 38 نفر از زنانی که در شهر قم در سن کمتر از 18 سال ازدواج کرده اند مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شرایط علی ازدواج زودرس دختران در بعد اجتماعی به ترتیب شامل"مورد تأیید بودن خواستگار"، "اجبار"، "آزادی در تصمیم گیری"، "ترس از بی آبرویی"، "شرایط نابسامان خانوادگی" و "علاقه به تشکیل خانواده"؛ بعد اجتماعی-روانی نیز شامل "ترس از تجرد"، "آمادگی مهارتی و روانی" و "فرار از موقعیت-های تنش زای خانوادگی"؛ بعد روانی،"وابستگی عاطفی قبل از ازدواج" و بعد فیزیولوژیک نیز شامل "آمادگی جسمی" و "نیاز جنسی" است. همچنین "آداب و رسوم فامیلی" و "عقاید مذهبی" شرایط زمینه ای ازدواج زودرس دختران را ایجاد کرده اند. شرایط میانجی ازدواج زودرس زنان مورد مطالعه در بعد اجتماعی مقولات "حضور در جمع" و "وضعیت اقتصادی نامطلوب"؛ در بعد اجتماعی- روانی "کمبود توجه در خانواده"، "اختلاف سنی زیاد با والدین"، "ترس والدین از وضعیت اخلاقی نامطلوب جامعه"و در بعد روانی "نداشتن معیار درست برای ازدواج" است. همچنین در این تحقیق، راهبرد ها در دو گروه تحت عنوان راهبرد های جمعی شامل "دریافت حمایت های اجتماعی"، "اقدامات قانونی"، "تعامل طرفین در جهت برقراری ارتباط مطلوب" و "درمان" و راهبرد های فردی شامل"مدیریت تعارض"، "انفعالی" و "تلافی جویانه" دسته بندی شده است. پیامد های ازدواج زودرس دختران شامل: "مشکلات اقتصادی"، "طلاق"، "عدم ادامه تحصیل"، "پایین بودن مهارت ها" و "بروز مخاطرات جسمی و بهداشتی برای مادر و جنین" است.