مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
آزار عاطفی
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به تاثیرات مخرب آزار عاطفی در روابط زوجین که منجر به آشفتگی زناشویی نیز می شود، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد زوج درمانی خودنظم بخشی بر آزار عاطفی و آشفتگی زناشویی صورت گرفت. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتمل بر کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی وابسته به بهزیستی و آموزش و پرورش سطح شهر مشهد بود که از این میان 10 زوج به عنوان نمونه پژوهش، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل (5 زوج) و آزمایش (5 زوج) قرارگرفتند. پس از اجرای پرسشنامه های آزار عاطفی و مقیاس سازگاری دو نفری (DAS) به عنوان پیش آزمون روی افراد هر دو گروه، افراد گروه آزمایش در معرض مداخله 8 جلسه ای زوج درمانی خودنظم بخشی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، هر دو گروه آزمایش و کنترل به پس آزمون پاسخ گفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:نتایج به دست آمده نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای آزار عاطفی و سازگاری زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0p<، 001/0p=). نتیجه گیری:بنابراین می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی خودنظم بخشی باعث کاهش آزار عاطفی در بین زوجین می شود و همچنین این رویکرد آشفتگی زناشویی را در بین آنان به طور معناداری کاهش می دهد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم درونی شده و خود انتقادی زنان آزار دیده عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم درونی شده و خودانتقادی زنان آزاردیده عاطفی بود. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1395 بود که پس از بررسی پرونده بالینی و مصاحبه تشخیصی 40 نفر از زنانی که نمره ای بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین در مقیاس آزار عاطفی کسب کرده بودند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در 2 گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی کاربندی شدند. پیش از شروع درمان هر دو گروه به مقیاس شرم درونی شده و سطوح خودانتقادی پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش 8 جلسه به مدت 90 دقیقه تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه هیچ نوع درمانی را در این مدت دریافت نکردند؛ پس از پایان درمان هر دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم درونی شده گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر داشته است. همچنین این آموزش میزان خودانتقادی درونی و خود انتقادی مقایسه ای را نیز به طور معناداری کاهش داده است. بر اساس یافته ها، درمان گروهی متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش شرم درونی شده و خودانتقادی در زنان دچار آزار عاطفی به کار رود.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با مفهوم بندی طرحواره ای، و زوج درمانی گاتمن بر آزار عاطفی: یک مطالعه ی مقایسه ای بر روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از رنج های مربوط به تعاملات زوجین، آزار عاطفی است که با مشکلات روانی همراه است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای) و زوج درمانی گاتمن بر آزار عاطفی در روابط زوجین بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوج هایی بودکه در بهار 1398 به مرکز مشاوره رازی در شهر کرج مراجعه کردند. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 زوج) گمارده شدند. شرکت کنندگان در هر سه گروه، با استفاده از مقیاس آزار عاطفی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که بین میانگین نمره های دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، تفاوت معنادار وجود دارد. زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای همه مؤلفه های آزار عاطفی را (0.01>p) کاهش داد. زوج درمانی گاتمن نیز مؤلفه های آزار کلامی/ انتقاد) (0.01>p) و مؤلفه های غفلت/ کناره گیری و سلطه گری را در سطح (0.01>p) کاهش داد. تفاوت اثر دو روش درمانی بر هیچ یک از مؤلفه های آزار عاطفی معنادار نبود. نتیجه گیری: هر دو روش درمانی اثربخش بوده اند و می توان از آنها برای کاهش آزار عاطفی زوجین استفاده کرد.
نقش واسطه ای خود-متمایزسازی در ارتباط بین هم وابستگی و آزار عاطفی در دانشجویان زن متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که خانواده ها با آن درگیر هستند تجربه خشونت در ابعاد مختلف آن بخصوص آزار عاطفی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خود-متمایزسازی در ارتباط بین مولفه های هم وابستگی و مولفه های آزار عاطفی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 98-97 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 250 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس آزار عاطفی، مقیاس هم وابستگی هالیوک و پرسشنامه تمایزیافتگی خودپاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مولفه های هم وابستگی، خود-متمایزسازی و مولفه-های آزار عاطفی ارتباط معناداری وجود دارد (05/0p <) و همچنین خود-متمایزسازی در ارتباط بین تمام مولفه های هم وابستگی با تمام مولفه های آزار عاطفی به استثنای مولفه واکنش گری نقش واسطه ای ایفا می کند. خود-متمایزسازی به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند ارتباط بین هم وابستگی و آزار عاطفی را تعدیل کند. بنابراین، تاکید بر آموزش خود-متمایزسازی به جهت کاهش اثرات هم وابستگی و آزار عاطفی می تواند مورد توجه قرار گیرد.
امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۳۸-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج جهت دریافت خدمات مشاوره زناشویی در سال 1401 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 16 زوج انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه گواه (8 زوج) و آزمایش (8 زوج) قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) و سؤال های مرتبط با ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان دادند که در متغیر خستگی جسمی، خستگی عاطفی و خستگی روانی بین پیش آزمون و پس آزمون و پیش آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد و نتایج حاکی از ماندگاری بسته آموزشی در دوره پیگیری یک ماهه بود (001/0p=). بر اساس نتایج می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی در کنار سایر روش های درمانی، روش مداخله ای مناسبی برای کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین است.
اثربخشی آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه بر سبک های عشق ورزی، بهزیستی روانشناختی، آزار عاطفی و تنش زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
119 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه بر سبک های عشق ورزی، بهزیستی روانشناختی، آزار عاطفی و تنش زناشویی در زنان متأهل بود. روش ﭘﮋوﻫﺶ، ﻧﯿﻤﻪ آزﻣﺎﯾﺸﯽ از ﻧﻮع ﭘﯿﺶآزﻣﻮن - ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑﺎ ﮔﺮوه گواه ﺑﻮد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به پایگاه های سلامت شهرستان مهدیشهر در سال 1399 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه سبک های عشق ورزی، بهزیستی روانشناختی، آزار عاطفی و تنش زناشویی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه در 10جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه باعث کاهش آزار عاطفی و تنش زناشویی و بهبود بهزیستی روانشناختی و سبک های عشق ورزی در گروهی شد که مورد آموزش قرار گرفته بودند اما در سبک عشق ورزی دوستانه تفاوت معناداری مشاهده نشد. در نتیجه از این روش می توان جهت کاهش تعارضات و ارتقا کیفیت زندگی زناشویی در زوجین استفاده کرد.
اثربخشی برنامه آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
36 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج های شهر بجنورد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی تک آزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای هر زوج به صورت جداگانه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری داده ها در هر کدام از موقعیت های خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیت های مورد اشاره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده های درون موقعیتی و بین موقعیتی زوج ها نشان داد که مداخله «محکم در آغوشم بگیر» بر کاهش آزار عاطفی زوج ها مؤثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، زوج درمانگران می توانند برای کمک به زوج های درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» استفاده کنند.
مدل یابی آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
873 - 890
حوزه های تخصصی:
زمینه: آزار عاطفی نوعی خشونت بین فردی است که سبب از بین رفتن صمیمیت و جدایی زوجین را در پی دارد. فقدان صمیمت زناشویی همراه با بلوغ عاطفی پایین میل به آزار عاطفی در بین زوجین را افزایش خواهد داد. در مطالعات پیشین عوامل مؤثر بر آزار عاطفی مورد بررسی قرار گرفته است، اما مطالعه ای که آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی را در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی روابط ساختاری آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال 1401 بود که از میان آن ها 222 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه آزار عاطفی (براهیمی، 2008)، پرسشنامه بلوغ عاطفی (سینگ و بهارگاوا،1991)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (آسوده و تیموری،1387) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی 3-SMARTPLS و SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد بلوغ عاطفی، تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی آزار عاطفی هستند (0/001P<). هم چنین، اثر غیرمستقیم بلوغ عاطفی (0/001P<) و تمایزیافتگی خود (0/001P<) با میانجی گری صمیمیت زناشویی بر آزار عاطفی معنادار بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده در پژوهش حاضر که بلوغ عاطفی پایین و تمایز یافتگی خود در بلند مدت سبب کاهش صمیمیت زناشویی می شود و این امر به مرور باعث ایجاد آزار عاطفی و بروز تعارض زناشویی در بین زوجین می شود؛ لذا پیشنهاد می شود برای کاهش آزار عاطفی از روش های آموزش بلوغ عاطفی و صمیمت زناشویی استفاده کرد و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیر ها در پیش بینی آزار عاطفی زوجین ضروری به نظر می رسد.