فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۴۶۱ تا ۱۰٬۴۸۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : انقلاب و تحول دیجیتال از طریق تحول بنیادین در حال شکل دادن به آینده سازمان ها است. به همین دلیل، سازمان ها برای بقا و ادامه رقابت به تغییرات قابل توجهی در خصوصیات خود نیاز دارند. این موضوع نیازمند رهبری قوی برای پیشبرد این تحول است؛ اما چه شایستگی هایی برای رهبری تأثیرگذار تحول دیجیتال در سازمان ها لازم است، مشخص نیستند. به این ترتیب، هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مهم ترین سازه های شایستگی رهبری تحول دیجیتال در سازمان ها است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 8 نفر از خبرگان موضوع در دانشگاه افسری امام علی (ع) بودند که با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. به دلیل ابعاد گسترده و اهمیت موضوع تحقیق، اولویت بندی معیارهای شناسایی شده باید بر مبنای خرد جمعی باشند؛ براین اساس، روش ویکور فازی در کنار مطالعات کتابخانه ای مبنای کار قرارگرفته است. یافته ها: در این تحقیق یافته ها حاکی از شناسایی و اولویت بندی 26 ویژگی استخراج شده از تحقیقات انجام شده است که در هشت اولویت ارائه شده اند. نتایج : نتایج نشان می دهند؛ بینش رقابتی داشتن رهبر، شایستگی تغییر الکترونیکی (توانایی رهبر برای مدیریت کارآمد تغییر)، خلاقیت و نوآوری و خصوصیات شخصی رهبر، دارای بالاترین اهمیت و اولویت در بین شایستگی هایی است که رهبر تحول دیجیتال باید داشته باشد.
بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت ها می باشد. روش: به منظور اجرای این پژوهش، 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1395-1400 انتخاب گردیدند. سرمایه انسانی از چهار جزء سطح تحصیلات، تخصص، تجربه (در صنعت) و اعتبار اعضای هیئت مدیره، و سرمایه اجتماعی از دو جزء خارجی و داخلی تشکیل شده است. عملکرد مالی از طریق دو معیار بازده دارایی ها و شاخص کیوتوبین اندازه گیری گردیده شد و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند. یافته ها: تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، با بازده دارایی دارای رابطه مثبت و معناداری است، در حالی که تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، تعداد اعضای دارای تجربه (در صنعت)، سرمایه اجتماعی خارجی و سرمایه اجتماعی داخلی رابطه مثبت و معناداری با کیوتوبین دارند. نتیجه گیری: به کارگیری اعضای هیئت مدیره با سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بالاتر، به ارتقاء ارزش بازار شرکت نسبت به ارزش دفتری شرکت می انجامد، که برای بیشینه سازی ثروت سهامداران، سودمند خواهد بود.
تواضع فرهنگی به عنوان پیشایندی برای یادگیری کارآفرینانه در پارادایم استراتژی باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
101 - 120
حوزههای تخصصی:
تواضع فرهنگی فرایندی است مستمر و در رابطه با انسان هایی است که با محافل کاری مختلف سروکار دارند. هدف این پژوهش تحلیل جایگاه سرمایه اجتماعی در ارتباط با تواضع فرهنگی و تقویت یادگیری کارآفرینانه از طریق تغییر مدل ذهنی کارآفرینان است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نظر استراتژی پژوهش رویکرد فراترکیب است. داده ها از 10 پژوهش درباره این مفهوم گردآوری شده اند و با فن کدگذاری تحلیل شده اند. نتایج نشان داده است که تواضع فرهنگی دارای مؤلفه خودآگاهی، دیگرآگاهی است و با تقویت ابعاد سرمایه اجتماعی اعم از اعتماد، همدلی و مسئولیت پذیری منجر به تغییر مدل ذهنی کارآفرین و تقویت یادگیری کارآفرینانه می شود.
ارائه الگوی مدیریت بحران شهری (موردمطالعه: منطقه 11 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
9 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : ازجمله مسائلی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، بروز حوادث و مخاطرات طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه اغلب مخاطرات طبیعی، بهره مندی از الگوی مناسب برای مدیریت بحران لازم و ضروری است. ازاین رو هدف از مطالعه حاضر ارائه الگوی مدیریت بحران شهری در منطقه 11 شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با استفاده از روش آمیخته (کیفی- کمی) انجام شده است. حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران 314 نفر به دست آمده و برای مصاحبه با استفاده از روش گلوله برفی با تعداد 15 نفر از خبرگان مصاحبه انجام شد که پس از تأیید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارها SMART PLS و SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مدیریت بحران به عنوان واکنشی در برابر وضعیت بحرانی دربرگیرنده سلسله عملیات و اقدامات پیوسته و پویاست که به طورکلی بر اساس اصول کلاسیک مدیریت شامل برنامه ریزی، سازمان دهی، تشکیلات رهبری و کنترل، بسته به زمان و مکانی که بحران در آن روی می دهد، می تواند متفاوت عمل کند. در این راستا، در پژوهش حاضر مدلی بومی مبتنی بر عوامل مؤثر بر مدیریت بحران شهری استخراج و پس از تحلیل داده های بخش کمی، تأثیر مؤلفه های مدیریت بحران در مناطق شهری مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: امروزه با شهری شدن جوامع و گرایش انسان ها به محیط های شهری، توجه به شیوه بهتر زیستن در اولویت قرارگرفته است. در همین خصوص خطرات ناشی از پدیده های طبیعی و سوانح اقلیم که انسان ها را تهدید می کند، بی توجهی به مکان یابی صحیح شهرها، رشد و توسعه شهرهای بنیان نهاده شده، همچنین نبود برنامه ریزی لازم برای جلوگیری از رشد لجام گسیخته شهرها، مسائل و مشکلات فراوانی از جهت مصونیت شهرها به بار آورده است. ازاین رو به کارگیری الگوی مناسبی که دربرگیرنده همه ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار مدیریت بحران در مناطق شهری باشد، ضروری می باشد.
نقش تعدیلی هزینۀ بدهی در تأثیر روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه: واکاوی نظریۀ نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
109 - 136
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه نمایندگی، روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره می تواند منجر به کاهش نظارت هیئت مدیره شود که بر اساس این امر مدیرعامل ممکن است هنگام اتخاذ تصمیمات استراتژیک سرمایه گذاری منافع شخصی خود را در اولویت قرار دهد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه با نقش تعدیلی هزینه بدهی است. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 112 شرکت طی دوره زمانی 1390 لغایت 1399 با استفاده از رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مطابق با نظریه نمایندگی، روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه، تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، مطابق با نظریه نمایندگی، هزینه بدهی تاثیر روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه را تشدید می کند. نتایج بیانگر این است، زمانی که روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره افزایش یابد، دوره برگشت پذیری ساختار سرمایه کاهش می یابد. همچنین در شرکت های دارای هزینه بدهی بالا با افزایش روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره از دوره برگشت پذیری ساختار سرمایه بیشتر کاسته می شود.
بررسی وضعیت آموزش از دور دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش ج.ا. ایران با رویکرد آمیخته در شرایط پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت آموزش از دور دافوس آجا در شرایط پاندمی کووید 19 صورت گرفته است.روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی و از منظر روش به صورت کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 350 نفر از دانشجویان دافوس آجا تشکیل داده اند؛ در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدف مند و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران 183 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن از طریق مصاحبه با 20 نفر از متخصصان و خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفته و میزان پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمده است. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری داده بنیاد و برای تحلیل داده های کمی از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره آنتروپی شانون و تاپسیس به منظور میانگین نظر خبرگان و اولویت بندی مؤلفه ها استفاده شده است. یافته ها: در کیفی نشان می دهد که 20 کدباز در 5 مؤلفه محوری؛ سودمندی، انگیزه، الزام و اجبار، نگرش و دسترسی به منابع برای آموزش ازدور در دافوس آجا در شرایط اپیدمی کووید 19 مؤثر هستند. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد که مهم ترین مؤلفه های کارآمدسازی آموزش ازدور در این دوره، به ترتیب؛ امکان بازبینی و مرور مجدد دروس چالشی، نگرش مثبت به آموزش و یادگیری که منجر به ایدهپردازیهای کاربردی میگردد و ایجاد علاقه مندی به روش های نوین یادگیری هستند.نتایج: اجرای آموزش مجازی در دروسی که آموزش آن ملموس تر است و دانشجویان در یادگیری آن با چالش کمتری مواجه هستند، مفیدتر است.
اﻟﮕﻮی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ سرمایه اﻧﺴﺎﻧﯽ جامعه محور در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۳
7 - 29
حوزههای تخصصی:
این پژوﻫﺶ ﺑﺎ اتخاذ رهیافت حقوق مدنی و خدمات دولتی نوین و با ﻫﺪف ﻃﺮاﺣﯽ اﻟﮕﻮی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ سرمایه اﻧﺴﺎﻧﯽ جامعه محور در بخش دولتی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ازنظر ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی، اﺳﺘﺮاﺗﮋی پژوهش، اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ و ﺑﻪ روش کیفی اﻧﺠﺎم گردیده است. جهت گردآوری اطلاعات از منابع و مقالات مرتبط با موضوع و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان حوزه منابع انسانی و ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ها از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻀﻤﻮن اﺳﺘﻔﺎده گردید. اﻟﮕﻮی ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدی دارای پنج بعد پیش نیازها، موانع و تسهیل گرها، محتوا و پیامد اﺳﺖ. تفسیر و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد عدم وجود یک جهت گیری استراتژیک اساسی و باورهای مشترک غیر صحیح بین افراد از موانع مهم جامعه محوری است و مهم ترین راهکار حذف این موانع، "حمایت و پشتیبانی مدیران سازمان" و "شناسایی و تقویت باورهای صحیح مشترک" است. همچنین بازتعریف ارزش ها و منافع مشترک از طریق گفتمان و مشارکت هر چه بیشتر در جهت افزایش مسئولیت پذیری افراد در سازمان و شهروندان در جامعه" و "وفاق و هماهنگی بین سازمان های دولتی" تسهیل کننده جامعه محوری خواهد بود.
نقش تعدیلگری فاصله قدرت در تاثیر خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ با تاکید بر نقش میانجی عدالت ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۳
141 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ با در نظر گرفتن میانجی گری عدالت ادراک شده و نقش تعدیل گری فاصله قدرت می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی می باشند. برمبنای نمونه گیری تصادفی ساده، 368 پرسشنامه صحیح عودت داده شد و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ کارکنان تاثیر مستقیم و معناداری دارد و هم به طور غیرمستقیم از طریق میانجی گری عدالت ادراک شده و تعدیلگری فاصله قدرت بر سایبرلوفینگ کارکنان تاثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش در حوزه خودبرتربینی روانشناختی و سایبرلوفینگ، نوآوری هایی به همراه داشته است و به مدیران سازمان ها در درک تاثیرگذاری خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ با میانجی گری عدالت ادراک شده و نقش تعدیلی فاصله قدرت کمک می کند تا موجبات کاهش سایبرلوفینگ را فراهم نمایند.
بررسی رابطه درماندگی مالی و محدودیت های مالی با مقررات (مفاد) اعتبار تجاری
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی بررسی رابطه درماندگی مالی و محدودیت های مالی با مقررات (مفاد) اعتبار تجاری می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1399 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین درماندگی مالی شرکت و حساب های پرداختنی به کل دارایی ها رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد؛ بین درماندگی مالی شرکت و حساب های دریافتنی به کل دارایی ها رابطه معنادار و منفی وجود دارد؛ بین محدودیت مالی شرکت و حساب های دریافتنی به کل دارایی ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما بین محدودیت مالی شرکت و حساب های پرداختنی به کل دارایی ها رابطه معناداری وجود ندارد.
طراحی مدل بهینه سازی دوسطحی برای زنجیره تأمین با ساختار تخفیف پلکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل بهینه سازی دوسطحی برای زنجیره تأمین است؛ به طوری که تصمیم گیری غیرمتمرکز کمّی و کیفی را در سطوح استراتژی و تاکتیکی ادغام کند. کارخانه تولیدی در نقش تصمیم گیرنده سطح بالا با ارائه تخفیف مقداری، به دنبال ترغیب مشتریان به سفارش خرید بیشتر است. در سطح پایین، مشتریان به عنوان تصمیم گیرنده سطح پایین تمایل دارند با ادغام مقادیر سفارش از طریق خرید مشارکتی، به مقیاس اقتصادی دست یابند. این مدل یکی از نخستین پژوهش هایی است که با هدف یافتن راه حل های بهینه برای مسئله زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی در ایران، مدل توقعات مشتریان را با مدل بهینه سازی تولیدکننده ها به طور هم زمان با داده های واقعی از زنجیره تأمین بررسی کرده است. طبق بررسی های به عمل آمده تاکنون هیچ مطالعه ای انجام نشده است که استراتژی های تخفیف مقداری برای فروشنده و نحوه تصمیم خرید مشتریان را به طور هم زمان به عنوان یک مسئله برنامه ریزی دوسطحی در نظر بگیرد. تحلیل ها حاکی از آن است که مدل طراحی شده دوسطحی در مقایسه با مدل تک سطحی برای مشتری و تولیدکننده از طریق کاهش هزینه ها، انطباق بیشتری با دنیای واقع دارد و به ایجاد رابطه بلندمدت بین طرفین از طریق مشارکت مشتری ها منجر خواهد شد.
طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته کاغذسنگی با استفاده از برنامه ریزی محدودیت شانس انعطاف پذیر امکانی تصادفی استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
45 - 81
حوزههای تخصصی:
به دلیل عدم قطعیت های شناختی، تصادفی و محدودیت های انعطاف پذیر، در این مطالعه مدل جدیدی از برنامه ریزی محدودیت شانس انعطاف پذیر، امکانی، تصادفی استوار مختلط بر مبنای تئوری اعتبار برای طراحی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته توسعه داده شد. نگرش های متفاوت تصمیم گیرندگان با اندازه گیری انعطاف پذیرتر پارامترهای خوش بینانه و بدبینانه در قالب معیار اعتبار پاسخ داده شد. حداقل سطح رضایت محدودیت های انعطاف پذیر با حل مدل بهینه گردید. مدل پیشنهادی، قادر به کاهش انحرافات امکانی، انحرافات تصادفی، عدم تحقق محدودیت های مربوط به تقاضا و ظرفیت و نقض محدودیت های انعطاف پذیر بوده است که بطور همزمان عدم قطعیت های شناختی و تصادفی و انعطاف پذیری محدودیت ها در مدل لحاظ شده است. برای کاربرد مدل پیشنهادی، مطالعه ای موردی به منظور طراحی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته کاغذ سنگی چند محصولی، چند دوره ای انجام شد. نتایج پیاده سازی مدل پیشنهادی در مورد مطالعاتی نشان داد که در شرایط مختلف و با توجه به اهمیت نظرات تصمیم گیرندگان، با استفاده از محدوده خوش بینانه و بدبینانه، می توان تعداد، محل تسهیلات، جریان بهینه محصولات و مواد را بین مراکز در شبکه زنجیره تامین کاغذ سنگی تعیین کرد. رویکرد پیشنهادی قادر به ارائه راه حل های واقع بینانه ای بر اساس سناریوها و ترجیحات تصمیم گیرندگان بود. مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل استواری و تحلیل حساسیت بررسی شد و عملکرد آن با استفاده از داده های اسمی در مدل تحقق ارزیابی شد که نتایج بررسی ها، نشان دهنده کارایی مناسب مدل بود.
بررسی فرایندها و حوزه های اثر گذاری دیفای (defi)
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای سنتی تر به تغییرات سازمان و مدیریت وکسب و کار، تحلیل درون و بیرون یک سازمان به صورت مدون مورد بررسی قرار میگرفت. اما بیشتر تحلیلها حول موقعیتهایِ بیشتر قابلِ تجربهِ شدن، مورد تحلیل واقع می شد. اما با وجود تکنولوژیهای متحولانه موجود، سازمانهای چابک و اثرگذار به همان اندازه و حتی بیش از آن، به پیش بینی پیشرانه هایِ احتمالیِ آینده محورِ حوزه هایِ گوناگون می پردازند تا کمی کمتر ازشک تغییرات در امان باشند. یکی از حوزه های اثر گذار در همه فعالیتها، فین تک و تکنولوژیهای مربوط به مفاهیم مالی است. در میان تکنولوژیهای مالی، بلاکچین بدون شک به عنوان پیشرانه ای بنیانشکن بازارها و نهادها مالی را تحت اثر قرار داده است. در این میان دیفای به عنوان یکی از ابزارهای بلاکچین در اختیار کارآفرینان و کاردانان است تا با ابزارهای نو و مفاهیم تازه مالی، به همکاری، همراهی و بعضا تقابل با رقیب و رفیق سنتی خود در بازار های مالی و سرمایه گذار بروند.
بررسی چهارچوب مواجه سازمان با تاثیرات صنعت نسل چهار: آیا پذیرش صنعت ۴.۰ یک چالش ضروری است؟
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
109 - 83
حوزههای تخصصی:
فناوری ها با توسعه ی روزافزون، باعث ظهور فرصت های جدیدی می شوند. در حال حاضر با توجه به پیش بینی های انجام شده توسط کارشناسان جهانی، انقلاب صنعتی چهارم از سال 2015 میلادی شروع و در سال 2030 میلادی به نقطه اوج خود خواهد رسید. بر اساس تئوری قابلیت پویا و ادبیات موجود، این مقاله به طور تجربی اثرات فناوری های نوظهور جدید انقلاب صنعتی چهارم را بر منابع انسانی بررسی می کند. در واقع ما می خواهیم بدانیم که آیا ظهور صنعت 4.0 یک چالش ضروری است یا خیر؟ آیا می توان به آن بی اهمیت بود و تاثیرات ان بر روی منابع انسانی و سازمان را نادیده گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از شش شرکت در ایران از طرح تحقیق توصیفی با روش تحلیل کیفی قیاسی (DQA) استفاده شده است. مطابق با دو فرضیه استنباط شده در مطالعه ما، نتایج در وهله اول تأیید کرد که فناوری های نوظهور جدید انقلاب صنعتی چهارم تأثیر مثبتی بر بهره وری منابع انسانی دارند. ثانیاً، فناوری های نوظهور جدید چالش های منفی بالقوه ای بر منابع انسانی از نظر بیکاری در آینده دارند. ما تشخیص دادیم که صنعت 4.0 هنوز در مرحله توسعه است و در این مرحله نظرات متضادی درمورد آن وجود دارد. اما پیشنهاد ما این است که صنعت 4.0 یک چالش ضروری است و به مطالعات تحقیقاتی بیشتری نیاز دارد تا بتوان در مورد آن نظر داد.
ارزیابی و کلاسه بندی تامین کنندگان برای برون سپاری بر اساس تکنیک پرومسورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
39 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بسیاری از سازمان ها برای حفظ مزیت رقابتی خود در بازارهای جهانی و کاهش مخاطره های سرمایه گذاری، فرایند برون سپاری را انجام می دهند. انجام این فرایند مستلزم انتخاب دقیق تأمین کنندگانی است که در حلقه برون سپاری سازمان شرکت می کنند. بدین منظور مدیران نیازمند ابزاری علمی و دقیق به منظور ارزیابی، تحلیل و طبقه بندی تأمین کنندگان هستند. در این پژوهش ضمن شناسایی مهم ترین معیارهای لازم برای برون سپاری به ارزیابی تأمین کنندگان با استفاده از تکنیک پرومسورت پرداخته می شود.
روش شناسی: باتوجه به هدف پژوهش، این تحقیق از نظر جهت گیری در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد و به لحاظ ماهیت روش کار توصیفی- پیمایشی است. از طرفی به دلیل به کارگیری تکنیک پرومسورت بر اساس نمایه های مرزی، از نوع تحقیقات کمّی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش شامل کل شرکت های فعال در زنجیره تأمین شرکت ساختمانی شاهرود نگین است که در فرایند ارزیابی و کلاسه بندی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: این پژوهش در قالب مطالعه موردی شرکت شاهرود نگین و با ارزیابی 22 تأمین کننده آن صورت گرفته است. به منظور برون سپاری فعالیت های شرکت و بر اساس تکنیک به کارگرفته شده، تأمین کنندگان این شرکت در چهار دسته شرکای استراتژیک (بهترین دسته)، شرکای توسعه ای، شرکای رقابتی و شرکای نامناسب (بدترین دسته) قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق ضمن نشان دادن مزیت تکنیک به کاررفته در این پژوهش، مقایسه ای اجمالی با روش های الکتره3 و پرامتی تری، مدیران می توانند از تکنیک پرومسورت، ضمن ارزیابی جامع از تأمین کنندگان و کلاسه بندی آن ها در قالب نمایه های مرزی تعریف شده، فرایند برون سپاری فعالیت های خود را انجام دهند.
تدوین و ارائه مدل روند حجم معاملات سرمایه گذاران بر اساس مؤلفه های روانشناسی با استفاده از رویکرد شبکه عصبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
311 - 348
حوزههای تخصصی:
در نظریه مالی- رفتاری، تجزیه و تحلیل تأثیر مؤلفه های روانشناسی سرمایه گذاران از جمله نگرش و رفتار آن ها بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری می تواند منجر به توزیع عادلانه خدمت به فعالان بازار سرمایه شود. ایجاد چنین عدالتی مستلزم درک رفتارهای تصمیم گیری سرمایه گذاران است. لذا در پژوهش حاضر سعی بر آن شده تا چگونگی شکل گیری روند حجم معاملات در بازار سرمایه ایران که تحت تاثیر باورهای سرمایه گذاران شکل می گیرد را آشکار نماید و با تعریف مفهومی و عملیاتی مؤلفه های مؤثر بر این روند، مدل جامع شکل گیری روند حجم معاملات مبتنی بر مؤلفه های روانشناسی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکرد شبکه عصبی فازی تدوین گردد. دوره پژوهش از سال 1392 تا 1397 و نمونه آماری متشکل از 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. مولفه های روانشناسی پژوهش شامل، منطقی بودن، خوش بینی و بدبینی سرمایه گذاران، زیان گریزی و مونتوم می باشند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب بین متغیرهای بدبینی و خوش بینی سرمایه گذاران با روند حجم معاملات رابطه منفی و مثبت معناداری وجود دارد؛ اما بین متغیرهای منطقی بودن سرمایه گذاران، زیان گریزی و مومنتوم با روند حجم معاملات رابطه معناداری وجود ندارد.
شناسایی و تبیین مؤلفه های بازآفرینی برند ملی سوریه در حوزه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
1 - 17
حوزههای تخصصی:
بحران های غیرقابل پیش بینی و کنترل در سطوح مختلف کسب وکارها، موجب اهمیت مفهوم بازآفرینی برند شده است که می تواند به بازسازی برند ها در هر موضوع، مکان و زمانی در هر سطحی از فعالیت کمک کند. برند سازی مکان در سطح ملی که با نام کشورها شناخته می شود، به جهت آثار جنبی آن بر سطوح خرد فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و غیره یکی از حوزه های مهم و مغفول نیازمند تبیین است. سوریه به عنوان کشوری دارای پیشینه تاریخی، فرهنگی، سیاسی و موقعیت جغرافیایی راهبردی و جذاب برای گردشگران در غرب آسیا به جهت درگیری در بحران جنگ داخلی، موردی قابل تأمل در موضوع بازآفرینی برند در سطح ملی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و تبیین آن ها در قالب الگوی بازآفرینی برند ملی در صنعت گردشگری انجام شده است. با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد با رویکرد کلاسیک، جامعه آماری شامل خبرگان دولتی و خصوصی صنعت گردشگری سوریه را انتخاب و با روش نمونه گیری غیر احتمالی گلوله برفی تعداد 13 نفر نمونه انتخاب شده است. استفاده از مصاحبه بدون ساختار عمیق با هدف دستیابی به مفاهیم مورد نظر جهت گردآوری داده ها در دستور کار قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مهم ترین مولفه های تشکیل دهنده الگوی بازآفرینی برند ملی شامل هفت مفهوم «بهبود شرایط زمینه کشور، تشکیل ستاد بازآفرینی برند ملی، مدیریت ذی نفعان، ارزیابی تأثیر بحران بر برند ملی، تدوین برنامه ترمیمی، جایگاه یابی مجدد و ارزیابی برند ملی» هستند.
تاثیر سازوکارهای یادگیری سازمانی بر ظرفیت نوآوری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
21 - 38
حوزههای تخصصی:
تغییر و دگرگونیِ با شتاب از ویژگی های این هزاره است. لازمه ایجاد تغییر آگاهی و دانش است تا بتوان از طریق آن به خلق ارزشی جدید مبادرت نمود تا در میان رقبا سهمی کسب نماییم. هدف یادگیری سازمانی توانمندسازی مدیران و کارکنان سازمان ها برای مقابله با محیط پرتلاطم تجاری و برتری رقابتی و پویایی سازمان است. تنها منبع قدرت و ماندگاری سازمان ها، یادگیری بهتر و سریع تر نسبت به رقباست. هدف اولیه یادگیری سازمانی افزایش کمیت و کیفیت عملکرد است که قابلیت های استراتژیک را افزایش می دهند و شرکت را به تقویت یک موقعیت مزیت رقابتی و بهبود نتایج قادر می سازد.
با توجه به نقش و اهمیت نوآوری استراتژیک در توسعه و بهبود سازمانی و به دلیل اهمیتی که نوآوری استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار دارد، این تحقیق بر آن است که به بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر ظرفیت نوآوری استراتژیک بپردازد. جامعه آماری تحقیق کارکنان شرکت های دانش بنیان حوزه نانو است که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه آماری 164 نفر تخمین زده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای لیزرل به منظور ارزیابی مدل معادلات ساختاری و PLS برای تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین متغیرهای تحقیق وجود داشته و سازوکارهای یادگیری سازمانی در ظرفیت نوآوری استراتژیک تاثیرگذار است.
شناسایی و تحلیل کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر(مطالعه موردی: بیماری کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
197 - 233
حوزههای تخصصی:
فناوری اینترنت اشیاء در مراقبت های بهداشتی و مقابله و کنترل بیماری همه گیر مزایای زیادی را ارائه می دهد و تا حد زیادی روند تشخیص و نظارت مداوم بیمار از راه دور را با حسگرهای بی سیم و دستگاه های هوشمند تسهیل خواهد کرد. این مقاله با هدف شناسایی و تحلیل کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا تهیه شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بود که در دو مرحله انجام شد. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین از طریق روش مرور متون، کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا شناسایی شدند؛ سپس برای تائید و اولویت بندی کاربردهای شناسایی شده، این کاربردها در اختیار 23 نفر از خبرگان دانشگاهی و خبرگان حوزه پزشکی قرار گرفت. کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا، دارای ابعاد کاربردهای درمانی(5 مؤلفه و 9 شاخص)، کاربردهای نظارتی(4 مؤلفه و 14 شاخص)، کاربردهای اطلاعاتی(2 مؤلفه و 5 شاخص)، کاربردهای مدیریتی(2 مؤلفه و 8 شاخص)، کاربردهای پیشگیری(7 مؤلفه و 14 شاخص) می باشد. در شرایط بروز بیماری های همه گیر مانند کرونا، اینترنت اشیا باعث بهبود کیفیت درمان و تشخیص، پشتیبانی در تصمیم گیری و نظارت بر علائم حیاتی بیماران، کاهش ویزیت های بیمارستانی و افزایش امکان پایش و نظارت بر وضع بیماران می شود.
تأثیر منبع کنترل درونی بر رابطه بین توانمندسازی روانشناختی حسابرسان و کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۳۵-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
کیفیت بالای حسابرسی باعث افزایش اعتماد سرمایه گذاران به گزارش های مالی و بهبود شفافیت بازارهای مالی شده و به عنوان یک ساز و کار نظارتی مؤثر برای جلوگیری از رفتار فرصت طلبانه مدیر برای کاهش هزینه های نمایندگی بین مدیر و مالک تلقی می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر منبع کنترل بر رابطه بین توانمندسازی روانشناختی حسابرسان و کیفیت حسابرسی است. با استفاده از پرسش نامه های استاندارد، داده های مورد نیاز به وسیله کلیه کارکنان حرفه ای مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1397 و 1398 جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و فرآیند MACRO مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی روانشناختی حسابرسان رابطه مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی دارد. هم چنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که با افزایش منبع کنترل درونی حسابرسان رابطه مثبت بین توانمندسازی روانشناختی و کیفیت حسابرسی بهبود پیدا می کند. به عبارت دیگر، کارکنانی که توانمندسازی روانشناختی و منبع کنترل درونی بالایی دارند، حسابرسی را با بیشترین کیفیت انجام می دهند. بر اساس یافته های پژوهش، برای مؤسسات حسابرسی بهتر است که زمینه استفاده از توانایی ها، مهارت و ابتکار کارکنان خود را فراهم و رهبری اخلاقی را که باعث افزایش توانمندسازی کارکنان می شود را در مؤسسات خود پیاده سازی و اجراء کنند.
بررسی نقش تعدیل کنندگی خودشیفتگی مدیران در تبیین رابطه بین ویژگی های حسابرس و اثربخشی کنترل داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۸۶-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی بررسی نقش تعدیل کنندگی خودشیفتگی مدیران در تبیین رابطه بین ویژگی های حسابرس و اثربخشی کنترل داخلی، است. بدین منظور از داده های 144 شرکت طی سال های 1391 الی 1398 استفاده شده است. همچنین تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش استنتاج، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ طرح کلی تحقیق، پس رویدادی/ گذشته نگر است. شایستگی حرفه ای، تجربه و سطح تحصیلات حسابرس داخلی، از ویژگی های صلاحیت حسابرس داخلی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند. بر همین اساس و پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا با اثرات تصادفی، بیانگر این است که خودشیفتگی مدیران رابطه بین ویژگی های حسابرس و اثربخشی کنترل داخلی را به صورت منفی تعدیل می کند. به عبارت دیگر هرچقدر مدیران خودشیفته تر باشند؛ از میزان تأثیر مثبت شایستگی حرفه ای، تجربه و سطح تحصیلات حسابرسان بر اثربخشی کنترل داخلی کاسته می شود.