مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
انتشار سهام
حوزه های تخصصی:
استراتژی تامین مالی در شرکت ها، از مباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری است. یکی از اهداف مهم تامین مالی، انجام سرمایه گذاری در شرکت ها برای سودآوری بیش تر است. طرق مختلف تامین مالی، شامل تامین مالی داخلی و تامین مالی خارجی و یا ترکیبی از این دو نوع است. مساله این است که آیا سرمایه گذاری با بازار سهام ارتباط دارد؟ آیا می توان پیش بینی مقایسه ای بین شرکت هایی که برای انجام سرمایه گذاری خود، کانال تامین مالی داخلی را انتخاب می کنند با آنان که تامین مالی خارجی را انتخاب می کنند انجام داد؟
همچنین آیا بازار سهام (قیمت های سهام) با سرمایه گذاری در شرکت های سرمایه ای در ارتباط است؟ پاسخ همه سوالات مذکور، مثبت است. سرمایه گذاری شرکت و بازار سهام، هم به طور سری های زمانی و هم به صورت متقاطع بهم وابسته اند. اما دو طیف شرکت های سرمایه ای و شرکت های اهرمی را محققان با شاخص معرفی بنام KZ درجه بندی و تعریف کرده اند.
شرکت های سرمایه ای در مقایسه با شرکت های اهرمی، در زمان تامین مالی دارای حساسیت بالاتری نسبت به اجزای غیربنیادی قیمت سهام در بازار سهام هستند. اجزای غیربنیادی سهام در بازار با شاخص معروفی به نام شاخص Q مشخص می گردد.
همچنین شرکت های سرمایه ای در مقایسه با شرکت های اهرمی، در زمان تامین مالی، دارای حساسیت کمتری نسبت به بازده آتی سهامشان به طور مثبت در بازار هستند.
در این پژوهش یک مدل ساده برای شرایطی که تحت آن، سرمایه گذاری شرکت نسبت به حرکات ضریب Q که حاوی اطلاعات حسابداری و بازار سهم است، حساس خواهند بود، طراحی و ذکر گردیده است.
کلید پیش بینی متقاطع مدل این است که قیمت های سهام دارای یک تاثیر قوی تری نسبت به سرمایه گذاری شرکت های سرمایه ای است. با استفاده از شاخص وابستگی به حقوق صاحبان سهام (سرمایه ای) آقایان Zingales، Kaplan، و بومی سازی شاخص KZ، حمایت خوبی برای این مدل پیش بینی یافت گردید. بخصوص شرکت هایی که در پایین پنجگاه شاخص KZ قرار می گرفتند، حساسیت سرمایه گذاری شان، به قیمت های سهام، بسیار بیش تر از شرکت هایی که در بالای پنجگاه شاخص KZ قرار می گرفتند، بوده است. همچنین مدل های پیش بینی متعددی در این پژوهش مورد بررسی و حمایت قرار گرفت.
بررسی رابطه بین اقلام تعهدی و فعالیت های تأمین مالی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع بررسی رابطه بین اقلام تعهدی و فعالیت های تأمین مالی صورت پذیرفت. جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس در تاریخ 29/12/1395 هستند. برای تعیین حجم نمونه شرایط به این شرح بود شرکت هایی که بعد از سال 1391 در بورس پذیرفته شده اند؛ شرکت هایی که طی دوره تحقیق در حالت تعلیق بوده و یا از بورس خارج شده اند؛ شرکت هایی که سال مالی آن ها به 29 اسفند ختم نمی شود و یا تغییر سال مالی داده اند؛ شرکت های واسطه گری مالی (سرمایه گذاری، هلدینگ، لیزینگ و بانک ها)؛ شرکت هایی که در طول دوره مورد نظر، سهام آن ها به طور فعال در بورس معامله نشده است. همچنین در قسمت تجزیه و تحلیل داده ها برای تبیین قدرت توضیح دهندگی متغیرهای توضیحی از ضریب تعیین تعدیل شده برای بررسی معنی داری متغیرها از آماره ی t و برای بررسی کفایت کلی مدل از آماره F فیشر استفاده شده است. همچنین تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزارهای EXCEL و EVIEWS 7 انجام گشت. با توجه به ضرایب متغیرها در خروجی نرم افزار می توان با اطمینان 95 درصد گفت که اقلام تعهدی تأثیر معنی داری بر تأمین مالی از طریق انتشار سهام دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سطح معنی داری متغیر مستقل اقلام تعهدی کمتر از 05/0 است لذا فرض صفر رد و فرض یک را نمی توان رد کرد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بین اقلام تعهدی و تأمین مالی از طریق انتشار سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار به میزان (0.462) همبستگی وجود دارد؛ همچنین بین اقلام تعهدی و تأمین مالی از طریق اخذ وام بانکی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار به میزان (0.562) همبستگی وجود دارد. همچنین مدل رگرسیون برای تأمین مالی از طریق انتشار سهام به میزان 0.374 و برای تأمین مالی از طریق اخذ وام بانکی 0.423 می باشد که نشان دهنده رابطه قوی بین متغیر مستقل با متغیرهای وابسته می باشد.
ماهیت حقوقی تعهد پذیره نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
125 - 141
حوزه های تخصصی:
تعهد پذیره نویسی نقش مهمی در عرضه عمومی اوراق بهادار ایفا می کند. درواقع ناشران اوراق بهادار با دو هدف به متعهد پذیره نویسی مراجعه می کنند: هدف اول دریافت تضمین برای فروش اوراق بهادار است، تا بر اساس آن بتوانند نسبت به فروش آتی سهام خود اطمینان یابند؛ هدف دیگر ایشان نیز تسهیل یافتن خریدار برای اوراق بهادار است و از این حیث متعهد پذیره نویسی به گونه ای نقش واسطه ی ناشر و سرمایه گذار را نیز ایفا می کند. این کارکرد دوگانه ی تعهد پذیره نویسی تشخیص ماهیت حقوقی آن را دشوار می کند. به همین دلیل هدف اصلی این مقاله بررسی ماهیت حقوقی تعهد پذیره نویسی است. بررسی تحلیلی - حقوقی این موضوع، نشان می دهد که از نظر تجاری تعیین نسبت تعهد پذیره نویسی و نهادهایی نظیر دلالی و حق العمل کاری و به طور کلی تجاری بودن یا نبودن عمل تعهد پذیره نویسی ضروری است. همین طور قرارداد موجد تعهد پذیره نویسی عقد است، اما در قالب هیچ یک از عقود معین نمی گنجد و یک قالب حقوقی خاص است که در آن اختیار ناشر صرفاً محدود به انتخاب متعهد پذیره نویسی است. از منظر تجاری نیز عمل تعهد پذیره نویسی را نمی توان عمل تجاری اصلی محسوب نمود، بلکه این عمل یک عمل تجاری تبعی است.
رابطه جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تامین مالی و بازده سهام
حوزه های تخصصی:
روش های تامین مالی یکی از اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مدیران شرکتها در راستای افزایش ثروت سهامداران به شمار می رود. رشد و ادامه فعالیت شرکتها نیازمند منابع مالی است که تامین این منابع معمولاً با محدودیت همراه است. ایده اصلی بسیاری از تحقیقات انجام شده در این راستا آن است که آیا بازدهی سهام شرکت ها از روش های تامین مالی آنها تاثیر می پذیر یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ ، این ارتباط به چه شکلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند که در قلمرو زمانی تحقیق (۸۶-۱۳۸۲) دارای اطلاعات لازم برای محاسبه متغیرهای تحقیق بوده اند. از بین جامعه مذکور تعداد ۱۱۱شرکت با توجه به معیارها و ویژگی های این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نظر ماهیت موضوع از نوع تحقیقات سنجش همبستگی و تجربی پس رویدادی محسوب می گردد و به تشریح رابطه میان متغیر های مالی و حسابداری با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در کل بین وجوه نقد حاصل از فعالیت های تامین مالی و بازده سهام رابطه ای معکوس وجود دارد. همچنین بررسی ها نشاندهنده آن است که بین وجوه حاصل از انتشار سهام و بازده سهام رابطه معنی داری مشاهده نشده ولی بین وجوه حاصل از استقراض و بازده سهام رابطه معنی دار دیده می شود.
تأثیر تئوری زمان بندی بازار سهام بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پروژه شناسایی تأثیر تئوری زمان بندی بازار سهام بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1398 می باشد که در این راستا در این پروژه؛ ساختار سرمایه شرکت (نسبت حقوق صاحبان سهام) و تغییرات ساختار سرمایه (تغییرات نسبت حقوق صاحبان سهام) به عنوان متغیرهای وابسته و ارزش گذشته بازار شرکت (نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سال قبل) به عنوان متغیر مستقل می باشد. متغیرهای اندازه شرکت، سودآوری و نسبت دارایی های ثابت به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده اند. نمونه آماری پروژه شامل 112 شرکت بوده است. روش پروژه از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در مبانی نظری روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورت های مالی بهره گرفته شده است. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. بر اساس نظریه زمان بندی بازار شرکت ها زمان انتشار سهام را بر اساس قیمت سهام در بازار تعیین می کنند. مدیریت؛ زمانی اقدام به انتشار سهام می کند، که نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام شرکت بالا باشد. نتایج پروژه نشان داد ارزش های گذشته شرکت (نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری) بر ساختار سرمایه، تغییرات ساختار سرمایه و انتشار سهام تأثیر معکوس و معناداری دارد. به طور کلی نتایج پروژه تئوری زمان بندی در بورس تهران را تأیید نمی کنند.
الگوی تعدیلی چرخه عمر بر رابطه بین زمان بندی بازار و وضعیت بازار بر تصمیمات انتشار سهام با رویکرد نظریه رهیافت ارگانیک
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های بازارهای امروزی توجه به عوامل مؤثر بر انتشار سهام در بازارهای رقابتی است. ضرورت این امر آگاهی همه جانبه از موقعیت شرکت در بازارهای مالی و محیط پیرامونی تاثیرگذار بر عملکرد شرکت ها می باشد. هدف این تحقیق بررسی نقش تعدیل کننده چرخه عمر بر رابطه بین زمان بندی بازار و شرایط بازار در تصمیم گیری های انتشار سهام با یک نظریه رویکرد ارگانیک است. روش شناسی: بدین منظور 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ترکیبی استفاده شد و مدل رگرسیونی با استفاده از نرم افزار Eviews7 برآورد شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای بازده بازار سهام، نسبت سود به قیمت و خالص جریان نقدی منهای سود سهام پرداختی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، رابطه معکوس و معناداری بین نسبت ارزش بازار به دفتری، بازده خرید و خالص جریان نقدی منهای سود سهام پرداختی وجود دارد. با این حال، بین بازده نگهداری سهام، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و خالص جریان نقدی منهای سود سهام پرداختی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، یافته ها نشان می دهد که شرکت ها در مرحله بلوغ نسبت به سایر مراحل چرخه عمر، سهام بیشتری منتشر می کنند. نتیجه گیری: این امر نشان می دهد که شرکت ها در مرحله بلوغ دارای سطوح بالایی از سرمایه در دسترس هستند که می تواند آنها را در جهت جذب سرمایه بیشتر قرار دهد.