مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
جهت گیری راهبردی
حوزه های تخصصی:
یکی از تصمیمات راهبردی جا انداختن کالا در بازار سبک ورود به بازار است. اتخاذ یک راهبرد رقابتی مناسب بستگی به تصمیم شرکت برای ورود به بازار، قبل یا بعد از رقبا دارد. این مطالعه به دنبال بررسی روابط میان متغیرهای سبک ورود به بازار و جهت گیری راهبردی شرکت هاست. سه راهبرد در این میان تعریف شده است: راهبرد رهبری هزینه؛ راهبرد تمایز نوآوری؛ و راهبرد تمایز بازاریابی. پرسش اساسی در این مطالعه این است که آیا شرکت ها بر اساس سبک ورودشان به بازار، از راهبرد های متفاوتی استفاده می کنند، یا خیر. مدل ارائه شده بر روی 102 نمونه از شرکت های تولیدی فعال در صنعت مواد غذایی با استفاده از مدلیابی معادله ساختاری و بر اساس روش شناسی کمترین مربعات بخشی (PLS) آزمون شده است. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر مستقیم سبک ورود به بازار بر روی اتخاذ یک جهت گیری راهبردی معین از سوی شرکت هاست، به طوری که شرکت های پیشگام بیشتر گرایش به استفاده از راهبرد تمایز در دو سطح بازاریابی و نوآوری آن را دارند، در حالی که راهبرد رهبری هزینه بیشتر در بین پیروان مرسوم است.
رهبری مشتری مدار: شناسایی مؤلفه ها و تأثیر آن بر نتایج سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم اینکه مشتری مداری به عنوان یکی از جهت گیری های راهبردی نقش چشمگیری در بهبود عملکرد سازمان ایفا می کند، تاکنون نقش رهبری مشتری مدار در این زمینه مورد بررسی قرار نگرفته است. علاوه بر این، مؤلفه های رهبری مشتری مدار و فرآیند تأثیرگذاری آن بر نتایج سازمان نیز شناخته شده نیست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های رهبری مشتری مدار و فرآیند تأثیرگذاری آن بر نتایج سازمان انجام شده است. این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی به شمار می رود که به روش ترکیبی انجام پذیرفت. بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و بخش کمی به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. مدیران منابع انسانی شرکت های تولیدی برتر کشور به عنوان جامعه آماری بخش کمی پژوهش انتخاب گردیدند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام پذیرفت و 155 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های بخش کمی توسط پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و پی ال اس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از بخش کیفی نشان می دهد رهبری مشتری مدار دارای پنج مؤلفه نگرش رهبر، رفتار مشتری مدار رهبر، اصول اخلاقی رهبر، رفتار کارمندمدار رهبر و شایستگی رهبر است. نتایج تحلیل داده های بخش کمی نشان می دهد الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج همچنین نشان می دهد رهبری مشتری مدار هم بصورت مستقیم و هم بصورت غیر مستقیم از طریق نتایج کارکنان بر نتایج مشتریان تأثیر مثبت دارد. علاوه بر این، رهبری مشتری مدار از طریق نتایج کارکنان و مشتریان بر نتایج سازمان تأثیر مثبت می گذارد.
تاثیر جهت گیری راهبردی و قابلیت های بازاریابی بر عملکرد صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، تقویت صادرات غیر نفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن، رشد اقتصادی و افزایش اشتغال را به همراه دارد. از سوی دیگر یکی از راه های مهم و تاثیرگذار بر افزایش صادرات، بهبود عملکرد صادراتی بنگاه های تجاری است. نظر به اهمیت موضوع، در این پژوهش، تاثیر جهت گیری راهبردی و قابلیت های بازاریابی بر عملکرد صادراتی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه پژوهش شامل 313 بنگاه تجاری در 7 استان کشور بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارLISREL 8.5 و SPSS16 انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که قابلیت های بازاریابی اثر مثبت معناداری بر عملکرد صادراتی داشته است. گرایش به مشتری، گرایش به رقبا و گرایش به هزینه تاثیر مثبت معناداری بر قابلیت های بازاریابی داشته در حالی که گرایش به نوآوری تاثیر معناداری بر قابلیت های بازاریابی ندارد. از سوی دیگر گرایش به مشتری و گرایش به هزینه تاثیر مثبت معناداری بر عملکرد صادراتی داشته در حالیکه گرایش به رقبا و گرایش به نوآوری تاثیری بر عملکرد صادراتی نداشته است. در انتها پیشنهاد هایی در جهت بهبود عملکرد صادرتی بنگاه ها و همچنین پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی آورده شده است.
الگوی ارتقای توانمندی فناورانه در بنگاه های فناوری محور با استفاده از روش تحقیق ترکیبی: نمونه بنگاه های بخش اویونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت هوایی با بازار جهانی در حدود 100 میلیارد دلار و با رشد سالانه 5 درصد یکی از صنایع راهبردی با فناوری برتر در دنیا شناخته می شود و در این میان بخش اویونیک و فناوریهای آن با سهمی قابل ملاحظه از جایگاه خاصی برخوردار است. از اینرو ارتقای توانمندی های فناورانه در این بنگاه ها دارای اهمیت خاصی می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق ترکیبی تبیینی تلاش شده است، تا الگویی جامع جهت ارتقای توانمندی فناوری در بنگاه های بخش اویونیک به عنوان یکی از حوزه های فناوری های برتر و پیچیده در ایران ارائه شود. در حالیکه جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های کمی مربوط به 111 شرکت مرتبط با حوزه اویونیک به همراه مدل سازی ساختاری، جهت و شدت روابط میان سازه های منتج به ارتقای توانمندی فناوری در این بنگاه ها را بررسی می کند، استفاده از روش های کیفی روایتی و تحقیق موردی (با استفاده از ابزار های مصاحبه و مشاهده) درک عمیق تری از ارتقای توانمندی فناوری در بنگاه های بخش اویونیک حاصل می کند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که ارتقای توانمندی فناورانه در بنگاه های بخش اویونیک وابسته به ارتقای توانمندی های در هم تنیده ای تحت عنوان توانمندی های پویا است که شامل توانمندی ادراک از محیط، بهره برداری از فرصت های فناورانه، یادگیری فناورانه و توانمندی بازآرایی منابع فناورانه می باشند. ارتقای این توانمندی های پویا نیز به شدت وابسته به رویکردهای راهبردی سازمانها است و سازمانهای با رویکردهای توسعه گرا در خلق این توانمندی های پویا موفق تر می باشند و این توانمندی های پویا نیز سبب ارتقای توانمندی فناورانه در این بنگاهها می شود.
تبیین اثر جهت گیری راهبردی و ظرفیت جذب دانش بر قابلیت های نوآوری کارشناسان وزارت ورزش و جوانان با ملاحظه نقش میانجی انعطاف پذیری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
721 - 733
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر جهت گیری راهبردی و ظرفیت جذب دانش بر قابلیت های نوآوری کارشناسان وزارت ورزش و جوانان با ملاحظه نقش میانجی انعطاف پذیری راهبردی انجام گرفت. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعهآماری شامل تمامی کارشناسان وزارت ورزش و جوانان بود که از طریق نمونه گیری تصادفی، 273 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه استاندارد جهت گیری راهبردی مایلز و اسنو (1978)، پرسشنامه ظرفیت جذب دانش زاهارا و جورج (2002)، پرسشنامه قابلیت نوآوری تسای(2001)، و پرسشنامه انعطاف پذیری راهبردی شیمیزو و هیت (2004) استفاده شد. پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه ها، برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار LISREL 8/70استفاده شد. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است و تمامی مسیرها تأیید شدند. نتایج نشان داد که سازمان های ورزشی به منظور استفاده صحیح از منابع، جلوگیری از حالت انفعال و توان رقابت در محیط، با استفاده از جذب اطلاعات ارزشمند از منابع بیرونی و نیز بهره گیری از توانایی واکنش گرایانه در محیط، باید بر قابلیت های نوآوری خود بیفزایند.
تاثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد: با میانجی گری جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی های محیطی در شرکت های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 151
حوزه های تخصصی:
اقدام های مدیریت منابع انسانی به عنوان یک گرایش استراتژیک برای سازمان ها به تقویت کارکنان و بهبود مزیت رقابتی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد از طریق نقش میانجی جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی محیطی انجام می شود. با 183 پرسشنامه الکترونیکی به دست آمده از شرکت های کوچک و متوسط دانش محور و تجزیه وتحلیل داده ها با مدل معادله های ساختاری نتایج پژوهش نشان می دهد که اقدام های مدیریت منابع انسانی به صورت مستقیم رابطه معناداری با عملکرد ندارد. درحالی که با ورود متغیر جهت گیری راهبردی (جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار) نتایج بیان می کند که به صورت مثبت و معنادار می تواند نقش میانجی گری را در آن رابطه ایفا کند. همچنین تأثیر مثبت و معنادار جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار بر عملکرد از نظر آماری تأیید می شود، اما در شرایطی که محیط رقابتی پویا باشد، جهت گیری کارآفرینی اثر مثبت و معنادار ولی جهت گیری بازار اثر منفی و معنادار بر عملکرد می گذارد. نتایج این پژوهش نشان دهنده لزوم اجرای راهبردهای کارآفرینانه و بازارگرا برای بهره برداری از اقدام های مدیریت منابع انسانی و توجه به اجرای راهبردهای کارآفرینانه در محیط های پرنوسان است. پژوهش حاضر دارای پیشنهادهای اجرایی و پژوهشی است.
ارائه مدلی برای تبیین پیشایندها و پیامدهای هوشمندی رقابتی صادرکنندگان نمونه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
455 - 474
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش پیش رو ارائه مدلی برای تبیین پیشایندها و پیامدهای هوشمندی رقابتی صادرکنندگان نمونه کشور، به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف آنان در زمینه هوشمندی رقابتی و تعیین جایگاه و مسیر رشد آنان برای به کارگیری مؤثرتر هوشمندی رقابتی، ارتقای توان رقابتی و توسعه صادرات پایدار است. در مدل مفهومی پژوهش، توان مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی و سرمایه انسانی، عوامل اثرگذار بر هوشمندی رقابتی تعیین شده است. همچنین بازارگرایی و جهت گیری راهبردی سازمان، پیامدهای هوشمندی رقابتی مد نظر قرار گرفته است. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه به 102 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های صادرکننده نمونه کشور به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها به کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری، نشان داد سرمایه انسانی و توان مدیریت دانش بر ارتقای هوشمندی رقابتی سازمان اثر مثبتی دارد. هوشمندی رقابتی به ارتقای رویکرد بازارگرایانه در صادرکنندگان نمونه می انجامد. همچنین با افزایش هوشمندی رقابتی، جهت گیری راهبردی صادرکنندگان به سمت راهبرد کاوش گری گرایش می یابد.
تاثیر جهت گیری های راهبردی بر عملکرد شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری خراسان به واسطه نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
87 - 114
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش شرکت های کوچک و متوسط در پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور و همچنین از طرفی مطرح شدن اقتصاد دانش بنیان، لزوم توجه به عملکرد شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان بیش از پیش احساس می شود. در این شرکت ها به دلیل ماهیتی که دارند، نوآوری برای تضمین بقای آن ها در بازار نقش حیاتی دارد؛ بنابراین در این پژوهش ابتدا تاثیر سه مولفه بازارگرایی، گرایش به کارآفرینی و گرایش به یادگیری بر نوآوری سازمانی و سپس تاثیر نوآوری سازمانی بر عملکرد شرکت های مستقر در پارک علم وفناوری خراسان بررسی شد. برای این منظور از 143 شرکت مستقر، 90 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شد. حاصل تجزیه و تحلیل ها که با استفاده از نرم افزار SPSS و SMARTPLS انجام شد نشان داد که گرایش به کارآفرینی بر نوآوری سازمانی و عملکرد سازمانی تاثیر دارد و نقش میانجی گری کامل نوآوری سازمانی تایید شد؛ از طرفی مشخص گردید بازارگرایی، تاثیر مستقیم بر عملکرد ندارد بلکه از طریق نقش واسطه نوآوری سازمانی این رابطه تایید می شود، یعنی نوآوری سازمان نقش میانجی گری جزئی در این رابطه دارد؛ رابطه گرایش به یادگیری بر عملکرد نیز با نقش میانجی گری جزئی نوآوری تایید شد.
تأثیر همه گیری بیماری کرونا بر کارایی (واسطه ای و تولیدی) با میانجیگری قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی (مورد مطالعه: کسب و کارهای کوچک و متوسط استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۶
99 - 125
حوزه های تخصصی:
امروزه با همه گیری بیماری کرونا مشکلاتی برای کسب و کارها، بویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط ایجاد شده است؛ از سوی دیگر قابلیت های بازاریابی در تعیین ارزیابی ناهمگن از کیفیت محصول برای مشتریان ضروری تلقی شده است که این امر به جهت گیری راهبردی کسب وکارهای کوچک و متوسط در شرایط بحرانی همه گیری بیماری کرونا کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، تبیین تأثیر همه گیری بیماری کرونا بر کارایی با میانجیگری قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی می باشد. جهت گیری پژوهش، کاربردی و ازنظر هدف، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 2200 نفر از مدیران و کارکنان ارشد کسب و کارهای کوچک و متوسط استان تهران می باشد که از نمونه 335 نفری با روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و جهت تحلیل داده ها از روش پی ال اس استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش اثر همه گیری بیماری کرونا بر کارایی، قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی و نقش جهت گیری راهبردی بر کارایی تأیید شد و نیز نقش غیرمستقیم متغیرهای میانجی قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی در رابطه بین همه گیری بیماری کرونا و کارایی تائید شد؛ اما تأثیر قابلیت های بازاریابی بر کارایی رد شد. این پژوهش به مدیران ارشد و عالی کسب وکارهای کوچک و متوسط توصیه می نماید که برای کاهش تهدیدها و افزایش امکان بقا و بهره گیری از فرصت های آتی در دوره پساکرونا به جهت گیری راهبردی و قابلیت های بازاریابی توجه مضاعفی داشته باشند.
تدوین مدل ارتباطی بین جهت گیری راهبردی و نوآوری سازمانی با گرایش کارآفرینی در وزارت ورزش و جوانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
173 - 190
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل معادلات ساختاری ارتباط بین جهت گیری راهبردی و نوآوری سازمانی با گرایش کارآفرینی در وزارت ورزش و جوانان ایران بود. روش پژوهش همبستگی و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان وزارت ورزش و جوانان کشور در سال 1398 به تعداد 890 نفر (569 مرد،321 زن) بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 490 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از 3 پرسشنامه استاندارد جهت گیری استراتژیک مورگان و استرانگ (2003)، پرسشنامه نوآوری سازمانی ناسوشن و همکاران (2011) و پرسشنامه گرایش کارآفرینانه مورگان و هاگس (2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد جهت گیری استراتژیک و نوآوری سازمانی بر گرایش کارآفرینانه تأثیر معناداری دارند. خروجی های نرم افزار AMOS نشان دهنده مناسب بودن مدل ساختاری بود (میزان شاخص های 94/0=GFI،90/0= TLI ، 54/0= PNFI، 92/0= CFI و 078/0= RMSEA نشان دهنده برازش مدل ساختاری بودند). بر اساس نتایج پژوهش می توان اذعان داشت که سازمان هایی که جهت گیری راهبردی و نوآوری سازمانی را اتخاذ نمایند، بهت ر می-توانند فرص ت ه ای کارآفرینان ه ج ذاب را کش ف، ایج اد، ارزی ابی و اس تفاده کنن د، گرایش کارآفرینانه وزارت ورزش و جوانان و دیگر سازمان های ورزشی را ق ادر می سازد تا به طور مؤثر و کارآم د مزی ت رق ابتی را ایج اد و تجدید نمایند. همچنین در سازمان های ورزشی به مانند سایر سازمان ها، م ی ت وان فرآین دهای جهت گیری راهبردی را به کار برد تا ارزش ب الاتری را ب رای مدیران و مشتریان سازمان ایجاد کرد.