مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
توانمندساز
حوزه های تخصصی:
بهترین و نوترین راه بقا و موفقیت سازمان ها در دنیای متلاطم کنونی، تمرکز آنها بر «چابکی سازمانی» است. چابکی سازمانی، پاسخی است آگاهانه و جامع به نیازهای در حال تغییرِ مداوم در بازارهای رقابتی و کسب موفقیت از فرصت هایی که سازمان به دست می آورد. پژوهش حاضر به شناخت عوامل ساختاری توانمندساز چابکی سازمانی پرداخته است. بنا بر طبیعت موضوع، این تحقیق در دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول به مطالعات کتابخانه ای درباره ادبیات موضوع پرداخته شد. نتیجه این بود که با بهره گیری از مدل ها و مطالعات متعدد، 7 عامل به عنوان توانمندساز ساختاری چابکی سازمانی شناخته شد. در مرحله دوم تحقیق، مطالعات به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارمندان ادارات امور شعب استان سیستان و بلوچستان و شعبات مرکزی بانک های دولتی و خصوصی مستقر در شهرستان زاهدان بود که از این میان، نمونه ای متشکل از 242 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب برگزیده شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار آماری لیزرل، عوامل هفت گانه شناخته، همبستگی خوبی با چابکی سازمانی نشان داد. اولویت نخست به «تشکیل سازمان دانش محور» و اولویت آخر به «تشکیل سازمان مجازی» اختصاص یافت. در نهایت، پیشنهاد می شود نظام بانکی با تمرکز، بهبود و سرمایه گذاری بر عوامل توانمندساز شناسایی شده، به سوی ارتقای هر چه بیشتر چابکی خویش، گام بردارد.
طراحی و تبیین الگوی زنجیره تامین تاب آور در صنایع داروسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
55 - 106
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، پیچیدگی محیط کسب و کار، پویایی، عدم اطمینان و نوسانات محیطی بالاتر، مفاهیمی همچون جهانی شدن و رقابت فزاینده باعث تغییرات بسیاری در معادلات حاکم بر زنجیره تامین صنایع شده است. در ﭼﻨیﻦ ﺷﺮایﻄی کﺴﺐ وکﺎرﻫﺎ ﺑﺎیﺪ ﺑﺮای مواجهه ﺑﺎ ﺟﺮیﺎن ﭘیﻮﺳﺘﻪ ای از ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎ از قبیل ﺑﺤﺮانهای اﻗﺘﺼﺎدی، تحریم ها، ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻧﺮخ ارز و ﻗیﻤﺖ ﻫﺎ، ﻣﺤﺪودیﺖ ﻫﺎی ﺳیﺴﺘﻢ ﺗﻮﻟیﺪی و یﺎ ﺑﻼیﺎی ﻃﺒیﻌی ﺧﻮد را آﻣﺎده ﻧﻤﺎیﻨﺪ. "تاب آوری" یکی از راهبردهای مقابله با چنین چالش هایی است. پ ژوهش حاضر قصد دارد، با توجه به جایگاه استراتژیک صنعت داروسازی بعنوان بخشی از سیستم سلامت جامعه،الگوی زنجیره تامین تاب آور را در این بخش ارائه دهد. به این منظور ضمن تعمق در ادبیات موضوع ، مصاحبه با خبرگان و بهره گیری از روش دلفی، مولفه ها و شاخصهای تاب آوری زنجیره تامین شناسایی و استخراج گردید. در این راستا پرسشنامه ای طراحی و در اختیار جامعه آماری صنعت دارو قرار گرفت. نتایج با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری و نرم افزار لیزرل، تجزیه و تحلیل شده و با تبیین ارتباطات بین عوامل، الگوی پیشنهادی پژوهش تایید شد. این الگو روابط بین مولفه هایی نظیر محرکها، آسیب پذیریها، قابلیت ها و توانمند سازهای زنجیره تامین و تاثیر آنها بر یکدیگر را مورد مطالعه قرار داده است. نتایج نشان میدهد؛مدیران صنایع داروسازی میتوانند از طریق ایجاد یا بهره گیری از قابلیت ها و تقویت توانمند سازها، ضمن کاهش عواملی که شرکتها را مستعد اختلال می نمایند، تاب آوری لازم در مواجهه با آنها را کسب نمایند.
طراحی مدل سنجش تاب آوری زنجیره تأمین با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پیچیدگی های محیط کسب وکار، عدم اطمینان و نوسانات محیطی، زنجیره تأمین را در برابر انواع مختلفی از خطرات آسیب پذیر کرده است؛ بنابراین مدیریت زنجیره تأمین باید به سمت رویکردهای متفاوت و نوآورانه ای حرکت کند تا بتواند قابلیت های مواجهه با این خطرات را بهبود بخشد. پژوهش حاضر قصد دارد تا ضمن بررسی هرچه بیشتر مفهوم تاب آوری زنجیره تأمین و مطالعات صورت گرفته در این حوزه، مدلی جامع برای سنجش میزان تاب آوری زنجیره تأمین با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارشناسان ستادی واحد های تولید، توزیع و فروش «شرکت ایران خودرو» است و به منظور جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه، شامل 49 سؤال با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که متغیر های انعطاف پذیری، فرهنگ مدیریت ریسک، همکاری، افزونگی و چابکی به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین تغییرات تاب آوری زنجیره تأمین دارند و مدل پژوهش توانسته بیش از 99 درصد از این تغییرات را تبیین کند.
تحلیلی بر توانمندسازهای مؤثر بر پیاده سازی اقتصاد مدور و صنعت 4.0 در زنجیره تأمین کارخانجات شیشه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
1 - 43
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مدور و صنعت 4.0 مفاهیمی هستند که در سال های اخیر توجه زیادی را از سوی کسب وکارها و دانشگاه ها به خود جلب کرده است و در حال حاضر توسط بسیاری از دولت ها در سراسر جهان ترویج می شوند. هم افزایی این مفاهیم توانایی حرکت بیشتر به سمت جامعه پایدار را فراهم می سازد و مسائل زیست محیطی و اقتصادی مدیریت عملیات سازمان ها را حل می کند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیلی بر توانمندسازهای موثر بر پیاده سازی اقتصاد مدور و صنعت 4.0 در کارخانجات شیشه سازی اردکان یزد است. بدین منظور در مرحله اول تحقیق، با بررسی مقالات مختلف و استفاده از روش فراترکیب، توانمندسازهای مرتبط شناسایی و دسته بندی گردید که حاصل آن شناسایی 15 توانمندساز در 4 بُعد اقتصادی، منابع انسانی، سازمانی-مدیریتی و زیرساختی بود. در مرحله دوم جهت بررسی روابط علّی و معلولی از تکنیک دیمتل فازی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در بُعد اقتصادی، «تخصیص بودجه جهت اجرای اقتصاد مدور و صنعت 4.0» و «تحریک تقاضا برای محصولات مدور»؛ در بُعد منابع انسانی «آموزش و توسعه کارکنان» و «فرهنگ سازمانی»؛ در بُعد سازمانی-مدیریتی «حمایت و تعهد مدیریت ارشد» و «همکاری و شبکه سازی با شرکای زنجیره تامین (همزیستی صنعتی)»؛ و در نهایت در بُعد زیرساختی، «توسعه استانداردها و زیرساخت های فناوری اطلاعات» و «امنیت و حفاظت از حقوق مالکیت معنوی» به ترتیب تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین توانمندسازها برای اجرای اقتصاد مدور و صنعت 4.0 در کارخانجات شیشه سازی اردکان یزد محسوب می شوند. نتایج نشان میدهد که کارخانجات شیشه سازی یزد برای اجرای اقتصاد مدور و صنعت 4.0 باید به توانمندسازهای اقتصادی و زیرساختی توجه داشته باشند.
طراحی مدل نظارت هوشمند بر تجهیزات صنعتی با رویکرد بهینه سازی تاخیر انتقال و سرعت پردازش داده ها(مطالعه موردی: توربین های بادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
1 - 41
حوزه های تخصصی:
امروزه در واحدهای صنعتی نظارت بر عملکرد تجهیزات توسط اپراتور انجام می شود و به علت گستردگی محیط عملیاتی و حجم بالای تجهیزات، هماهنگی بین واحدها به سختی امکان پذیر بوده و صدمات جبران ناپذیری در پی دارد. باوجود پیشرفت های چشمگیر تکنولوژی در زمینه بازرسی و نظارت، می توان این وظیفه را به ابزارهای هوشمند و اینترنت اشیاء سپرد. همچنین، با ظهور فناوری محاسبات «رایانش لبه»، بسیاری از محققان به دلیل مزایای آن، از طراحی های مبتنی بر محاسبات لبه ای بهره برده اند. لذا در این پژوهش مدلی ترکیبی از اینترنت اشیاء و پهپادهای غیرنظامی جهت نظارت هوشمند بر عملکرد تجهیزات صنعتی با رویکرد رایانش لبه ارائه شد که به عنوان مطالعه موردی توربین های بادی موردبررسی قرار گرفت. در این مدل، عملکرد پهپاد جهت نظارت هوشمند بر توربین های بادی در سه مرحله موردبررسی قرار گرفت. 1) فرآیند تشخیص 2) فرآیند تخلیه محاسباتی پهپاد 3) فرآیند محاسبات محلی پهپاد. با توجه به دو هدفه بودن مدل نهایی که ترکیبی از سه مرحله فوق بود، مدل توسط روش های ژنتیک با مرتب سازی ناچیره و روش محدودیت اپسیلن تقویت شده با استفاده از اعداد تصادفی حل شد و روش ژنتیک با مرتب سازی ناچیره عملکرد بهتری داشت؛ زیرا در مسائل با ابعاد بزرگ، به دلیل پیچیدگی مسئله، روش محدودیت اپسیلن تقویت شده قادر به پاسخگویی در زمان مناسب نبود.امروزه در واحدهای صنعتی نظارت بر عملکرد تجهیزات توسط اپراتور انجام می شود و به علت گستردگی محیط عملیاتی و حجم بالای تجهیزات، هماهنگی بین واحدها به سختی امکان پذیر بوده و صدمات جبران ناپذیری در پی دارد. باوجود پیشرفت های چشمگیر تکنولوژی در زمینه بازرسی و نظارت، می توان این وظیفه را به ابزارهای هوشمند و اینترنت اشیاء سپرد. همچنین، با ظهور فناوری محاسبات «رایانش لبه»، بسیاری از محققان به دلیل مزایای آن، از طراحی های مبتنی بر محاسبات لبه ای بهره برده اند. لذا در این پژوهش مدلی ترکیبی از اینترنت اشیاء و پهپادهای غیرنظامی جهت نظارت هوشمند بر عملکرد تجهیزات صنعتی با رویکرد رایانش لبه ارائه شد که به عنوان مطالعه موردی توربین های بادی موردبررسی قرار گرفت. در این مدل، عملکرد پهپاد جهت نظارت هوشمند بر توربین های بادی در سه مرحله موردبررسی قرار گرفت. 1) فرآیند تشخیص 2) فرآیند تخلیه محاسباتی پهپاد 3) فرآیند محاسبات محلی پهپاد. با توجه به دو هدفه بودن مدل نهایی که ترکیبی از سه مرحله فوق بود، مدل توسط روش های ژنتیک با مرتب سازی ناچیره و روش محدودیت اپسیلن تقویت شده با استفاده از اعداد تصادفی حل شد و روش ژنتیک با مرتب سازی ناچیره عملکرد بهتری داشت؛ زیرا در مسائل با ابعاد بزرگ، به دلیل پیچیدگی مسئله، روش محدودیت اپسیلن تقویت شده قادر به پاسخگویی در زمان مناسب نبود.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روا ن شناختی -آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی- آموزشی بر مهارت های
اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم در ایران بود.
روش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل یا یکپارچه کردن نتایج حاصل از پژوهش ها، میزان اندازه اثر مداخلات
روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم را مورد بررسی قرار داد. از بین 34 پژوهش،
15 پژوهش که دارای ملاک های ورود بودند، فراتحلیل انجام گرفت. ابزار پژوهش سیاهه ی فراتحلیل بود. پژوهش مبتنی بر
361 نمونه و 15 اندازه اثر بود.
نتایج: نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با
اختلال طیف اُتیسم 62 / d=1 بود ) 001 / p=0 (. اندازه اثر طبق جدول کوهن دارای اثر بالایی بود. همچنین پژوهش یاقوتی
و همکاران ) 1397 ( تحت عنوان طراحی، ساخت و اثربخشی برنامه پویانمایی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و اجتماعی
کودکان با اختلال طیف اُتیسم بالاترین اندازه اثر ) 34 / 2( را داشته است و پژوهش حیدری و همکاران ) 1392 ( تحت عنوان
اثربخشی مداخله ی مبتنی بر تحلیل کاربردی رفتار بر افزایش مهارت های اجتماعی-ارتباطی وکاهش رفتار کلیشه ای در
کودکان با اختلال طیف اُتیسم پایین ترین اندازه اثر ) 7/ 0( را داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه از مهمترین معضلات در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، نقص در مهارت های اجتماعی
است لذا درمانگران این حیطه می توانند از مداخلاتی که اندازه اثر بیشتری را داشته است، استفاده نمایند.