فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۱
129 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی تأثیر رکود اقتصادی بر رفتارهای مدیریت در استفاده از مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی و پس رویدادی است. برای نیل به هدف پژوهش از اطلاعات مالی 128 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 تا 1401 (12 سال- 1536 سال شرکت) و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند بین رکود اقتصادی و مدیریت سود واقعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مدیران در دوره های رکود اقتصادی همزمان با استفاده از مدیریت سود واقعی، از مدیریت سود تعهدی نیز استفاده می کنند؛ اما استفاده از مدیریت سود واقعی در دوران رکود شدت بیشتری نسبت به دوران غیررکودی دارد. همچنین نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل های حساسیت، نشان از پایداری نتایج به دست آمده اولیه در هر دو فرضیه پژوهش است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های آماری می توان نتیجه گرفت انجام مدیریت سود در دوره های رکود اقتصادی شدت بیشتری پیدا می کند و همچنین مدیران برای رسیدن به سود هدف خود در دوران رکود اقتصادی از هردو مدیریت سود واقعی و تعهدی استفاده می کنند. لذا بررسی عمیق تر اطلاعات مالی شرکت ها توسط استفاده کنندگان در دوره های رکود اقتصادی اهمیت بیشتری پیدا می کند.
ارائه الگوی رهبری اثربخش در سازمانهای دیجیتالمحور مبتنی بر رویکرد پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۲
295 - 334
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال بر سطوح مختلف شامل جامعه، مشتریان، بازارهای کار و شرکت ها تاثیرگذار است و در آینده نیز این تاثیر ادامه دار خواهد بود. تحول در عصر دیجیتال سازمان ها را تحت نوسانات شدید، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام در عمل قرار می دهد که نیاز است تا با رهبری اثربخش نسبت به تشخیص فرصت های پیرامونی و رفع تهدیدات، اقدام شود که یکی از فرصت های موجود برای مدیریت مؤثر عوامل داخلی و پیرامونی، توجه به رویکرد توسعه پایدار با تأکید بر ابعاد اجتماعی، اقتصاد و زیست محیطی است. در این راستا؛ هدف پژوهش حاضر طراحی الگو رهبری اثربخش در سازمان های دیجیتال محور مبتنی بر رویکرد توسعه پایدار است. این پژوهش با رویکرد آمیخته و با روش های نظریه داده بنیاد در بخش کیفی و روش مدلسازی ساختاری تفسیری در بخش کمّی انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه متخصصان در زمینه رهبری اثربخش و تحول دیجیتال هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند؛ داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هجده نفر از صاحبان کسب و کار و متخصصان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.
کووید 19 و رفتار گله ای در بازار رمزارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که شیوع کووید- 19 در کشورهای جهان، بازارهای مالی و از جمله بازار رمزارزها را تحت تاثیر قرار داده، بررسی رفتار معامله گران در این بازار، طی همه گیری کووید-19 می تواند جالب توجه باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش پراکندگی مطلق مقطعی (CSAD) و تکنیک حداقل مربعات معمولی، رفتار گله ای در بازار رمزارزها را در پنج دوره زمانی مجزا (کل دوره زمانی، قبل و در طول دوره همه گیری کووید-19، بازار صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی)) با استفاده از داده های قیمت روزانه چهار رمزارز بزرگ بر اساس ارزش بازار (بیت کوین، اتریوم، تتر و ریپل) از ژانویه 2019 تا دسامبر 2021 مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رفتار گلهای قوی در سراسر بازار طی دوره مورد مطالعه بوده و به این معنی است که در این دوره، سرمایه گذاران، عملکرد بازار را دنبال می کنند. همچنین نتایج بیانگر این است که رفتار گله ای در دوره قبل از شیوع کووید-19 در بازار مشاهده نمی شود، در حالی که همه گیری کووید- 19، رفتار گله ای در بازار رمزارزها را به دنبال دارد. بر اساس یافته های پژوهش، رفتار گله ای، تنها در بازار صعودی (گاوی) به طور معنی داری تایید می شود و بنابراین می توان گفت که معامله گران در بازار رمزارزها در طول دوره همه گیری کووید- 19 و نیز در بازار صعودی، تصمیمات معاملاتی مشابهی را اتخاذ می کنند.
آسیب شناسی مدل فعالیتهای جهادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
محرومیت مهم ترین عامل نابودکننده سرمایه انسانی جوامع است. لذا، کشورهای مختلف جهان طرح ها و برنامه های گوناگونی را در راستای مقابله با آن ترتیب داده اند. اولین گام برای مقابله با محرومیت بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تأسیس جهاد سازندگی بود. این نهاد بعد از دو دهه فعالیت منحل و البته تبدیل به منبع الهامی برای شکل گیری گروه های جهادی در ایران شد. امروزه حرکت های جهادی با تجربه بیش از دو دهه حضور و فعالیت در حوزه محرومیت زدایی، تبدیل به یک ظرفیت ارزشمند در ایران شده است. اگرچه پژوهش های انجام شده توانسته اند نتایج مثبت فعالیت های جهادی را نشان دهند، اما رصد مشکلات و ارایه راهکارهای اصلاحی برای بهینه سازی این مدل موثر از جمله اقدامتی است که به درستی مورد توجه قرار نگرفته است. این پژوهش کاربردی با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی راهکارهای بهبود اثربخشی مدل فعالیتهای جهادی در ایران می پردازد. روش تحقیق به صورت آمیخته کیفی کمی است. در بخش کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان این حوزه به شناسایی الگوی غالب در فعالیت گروه های جهادی و آسیب های موجود در هر مرحله از آن پرداخته شده است. در بخش کمی، نتایج بخش کیفی با استفاده از یک نمونه آماری 100 نفری از روستاییان شهرستان قلعه گنج استان کرمان، تطبیق سنجی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که 5 عامل «خلأ دانش شناسایی و تحلیل»، «خطا در رویکردها»، «نقص در ابزارها»، «انگیزش و الگوسازی نادرست» و «ساختار ناکارآمد» می توانند 63 درصد واریانس متغیر وابسته آسیب های الگوی فعالیت جهادی را تبیین نمایند.
طراحی و تبیین مدلی از انگیزه های تشکیل اتحاد استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
197 - 224
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با محیط رقابتی، استفاده از اتحادهای استراتژیک، ابزاری برای انعطاف پذیری و سازگاری در جهت دستیابی به اهداف سازمانی و بین سازمانی است. این مطالعه با هدف شناسایی انگیزه های تشکیل اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر اجرا شد. این مطالعه دارای رویکرد کیفی است. به لحاظ ماهیت توسعه ای و از بعد زمان یک طرح مقطعی و از منظر هدف کاربردی است. روش گردآوری داده های آن میدانی و ابزارش مصاحبه بود. از منظر هستی شناسی ذهن گرا، به لحاظ معرفت شناسی غیراثبات گرا، از نگاه روش شناسی ایده انگار و از موضع انسان شناسی، اختیارگرا است. 20 خبره متشکل از فعالان صنعت مبل منبت، دانشگاهیان و متخصصین در آن مشارکت داشتند. روایی مصاحبه ها با استفاده از روش سه سویه سازی محقق و داده ها و پایایی آن با بهره گیری از ضریب آلفای کریپندورف بین دو گدگذار ارزیابی و تأیید شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در مجموع 20 مصاحبه اجرا شد. حاصل تحلیل داده ها منجر به استخراج 94 کد (متشکل از 22 کد آزاد و 72 کد برآمده از مصاحبه)، چهار شبکه ساختاری با عناوین انگیزه های صنعتی، انگیزه های سازمانی، انگیزه های بازاریابی و انگیزه های اقتصادی برای تشکیل اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر گردید. نتایج این مطالعه منجر به شناخت انگیزه های تشکیل اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر گردید. براساس این شناخت، پیشنهادات و رهنمودهایی برای مسئولان و فعالان اتحاد مورد مطالعه ارائه شد.
بازآفرینی برند، تجربه مشتری و تأثیر آن ها بر کیفیت خدمات و وفاداری مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع و مداوم در محیط کسب وکار، بازآفرینی برند را به عنوان ابزاری استراتژیک در حوزه مدیریت برند با هدف ایجاد نگرش مطلوب تر در ذهن مصرف کننده،کسب هویت و تصویر جدید از برند تبدیل کرده است؛ براین اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر بازآفرینی برند و مدیریت تجربه مشتری بر وفاداری مشتری با در نظر گرفتن متغیر میانجی کیفیت خدمات انجام شده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی با رویکرد کمّی و به لحاظ شیوه اجرای تحقیق، در زمره تحقیقات توصیفی_پیمایشی و از حیث زمانی از نوع تحقیقات مقطعی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مشتریان بانک سامان مستقر در شهر تهران هستند که در سال های اخیر از بازآفرینی هویت برند استفاده کرده اند. داده ها با استفاده از روش میدانی پرسش نامه از ۳۸۴ مشتری جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیات از حداقل مجذورات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها حاکی ازآن است که بازآفرینی برند و مدیریت تجربه مشتری بر کیفیت خدمات و وفاداری مشتری تأثیر مستقیم و معنادار دارد و تأثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتری در بانک سامان نیز معنادار است. همچنین میانجی گری کیفیت خدمات در رابطه بین بازآفرینی برند و مدیریت تجربه مشتری و وفاداری مشتری به شکل معناداری تأیید شد. ایجاد هویتی مشخص برای برند، ساختن ارزش، تفاوت قابل تشخیص با رقبا و افزایش ارتباطات و بهبود تجربه مشتری اهمیت ویژه ای در ماندگاری یک برند در چرخه رقابت و اذهان مشتریان در فرایند بازآفرینی برند خواهد داشت.
طراحی مدل سنجش سطوح بلوغ دستگاه های اجرایی در پیاده سازی نظام ارزیابی عملکرد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نابسامانی های موجود در حوزه ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی کشور، دولت در سال ۱۳۹۶ بخشنامه ارزیابی عملکرد را در راستای یکپارچه و منسجم تر کردن ارزیابی عملکرد در دستگاه های اجرایی مصوب کرد. این بخشنامه چارچوبی کمابیش مشخص و ثابت را برای ارزیابی عملکرد کارکنان و مدیران در دستگاه های اجرایی کشور تجویز کرد. با توجه به اینکه تمامی دستگاه ها در استقرار نظام ارزیابی عملکرد به شیوه ای یکسان عمل نکرده اند، این پژوهش با هدف طراحی مدل سنجش سطح بلوغ دستگاه های اجرایی در پیاده سازی نظام ارزیابی عملکرد انجام شد.
روش: در این پژوهش از طریق تحلیل محتوای کیفی ادبیات و بخشنامه ارزیابی عملکرد، مدل سطوح بلوغ نظام ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی کشور طراحی شد.
یافته ها: در این پژوهش مدل سطوح بلوغ ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی، به همراه سنجه های مرتبط با آن شناسایی شدند. سطوح بلوغ شناسایی شده عبارت اند از: توجه به ضرورت ها، اجرای غیرنظام مند، اجرای نظام مند، ارتباط با سایر سیستم های منابع انسانی و خلاقیت و نوآوری در ارزیابی.
نتیجه گیری: با توجه به عدم استقرار یکسان نظام ارزیابی عملکرد در دستگاه های اجرایی، ارائه مدل سطح بلوغ ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی می تواند به شناسایی ضعف ها و قوت های هر دستگاه کمک کند و زمینه ساز بهبود مستمر فرایندهای ارزیابی عملکرد کارکنان و مدیران شود. این مدل می تواند به منزله ابزاری ارزشمند برای نظارت و هدایت بهتر دستگاه ها در راستای افزایش بهره وری نظام اداری استفاده شود.
یک مدل تصمیم گیری برای مسئله طراحی چیدمان مراکز درمانی با در نظر گرفتن عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنعت بهداشت و درمان، طراحی بهینه چیدمان مراکز درمانی، به ویژه بخش اورژانس، نقش حیاتی در بهبود کیفیت خدمات، افزایش رضایت بیماران و ارتقای ایمنی دارد. این طراحی می تواند به بهبود مراقبت های بیماران، کاهش هزینه های عملیاتی و استفاده بهینه از منابع کمک کند. بااین حال، به دلیل وجود عدم قطعیت، طراحی چیدمان مراکز درمانی پیچیده است. درحالی که تحقیقات قبلی بیشتر بر رویکردهای قطعی تمرکز داشته اند، تأثیر عدم قطعیت کمتر موردتوجه قرار گرفته است. این پژوهش یک چارچوب ترکیبی با استفاده از تئوری مجموعه های فازی و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره ارائه می دهد. در پژوهش حاضر ابتدا با مرور مقالات و مصاحبه با خبرگان، ۲۲ شاخص کلیدی در ابعاد مختلف بخش اورژانس شناسایی شدند. پس از توزیع پرسش نامه دلفی فازی و انجام یک مرحله نظرسنجی، هفت شاخص نهایی شامل طول اقامت، زمان انتظار، نرخ پذیرش، میزان ازدحام، میزان حضور مجدد، زمان تا ارزیابی اولیه و رضایت بیماران تأیید شدند. سپس، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، شاخص های انتخاب شده وزن دهی شدند و دو چیدمان بهینه با کمک الگوریتم های آلدپ و کرفت طراحی گردید. در پایان، برای ارزیابی و رتبه بندی چیدمان ها، از روش شباهت به راه حل ایده آل فازی استفاده شد. نتایج این پژوهش به مدیران مراکز درمانی در بهینه سازی طراحی چیدمان و طراحی اولیه کمک شایانی خواهد کرد و می تواند به بهبود کارایی و اثربخشی خدمات درمانی منجر شود.
تبیین مدل بازاریابی شهودی در صنعت شوینده ایران: رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
417 - 462
حوزههای تخصصی:
صنعت شوینده در ایران به عنوان صنعتی رقابتی و پویا با چالش های فراوانی در شناخت رفتار واقعی مصرف کننده و طراحی راهبردهای بازاریابی مواجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش، ضعف مدل های بازاریابی سنتی در شناسایی و بهره برداری از سازوکارهای ناخودآگاه و شهودی مؤثر بر فرایند خرید است که باعث ایجاد فاصله میان رفتار ادراکی و عملی مشتریان و کاهش اثربخشی سرمایه گذاری های بازاریابی شده است. هدف این تحقیق تبیین مدل پارادایمی بازاریابی شهودی در صنعت شوینده ایران و ارائه چارچوبی بومی برای شناسایی الهامات، عوامل ناخودآگاه، موانع و راهبردهای اثربخش در جهت ارتقاء تجربه مشتری و رشد برند است. این مطالعه صرفاً با رویکرد کیفی و با انجام مصاحبه های عمیق با ۲۰ نفر از خبرگان حوزه بازاریابی، مدیران و اساتید دانشگاهی انجام شد و داده ها با روش نظریه داده بنیاد تحلیل و کدگذاری شدند. یافته ها نشان دادند که الهامات محیط زیستی، تداعی نوستالژیک، غرور ملی و روایت های خانوادگی از ریشه های اصلی رفتار شهودی هستند و عوامل زمینه ای نظیر هویت اجتماعی، آموزش تخصصی، قیمت و تجربه خرید، شرایط ظهور این رفتار را تقویت می کنند. موانع ساختاری، ریسک ادراک شده و شایعات به عنوان عوامل تضعیف کننده شناسایی شدند. راهبردهای پیشنهادی شامل نوآوری محصول و بسته بندی، تبلیغات خلاق و حسی، توسعه سرمایه انسانی شهودی و ارتقاء تجربه مشتری است. این پژوهش تأکید دارد که شرکت ها باید تمرکز خود را از بازاریابی صرفاً منطقی به سرمایه گذاری در ظرفیت های ناخودآگاه و شهودی نیروی انسانی و محصولات معطوف کنند. توصیه می شود مدیران با بهره گیری از روش های عصب پژوهی، طراحی نوآورانه و آموزش تخصصی، مزیت رقابتی پایدار خلق نمایند.
توسعه بانکداری جامع مبتنی بر حکمرانی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
5 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها همواره بدنبال ارائه محصولات و خدمات مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان هستند. داشتن رویکرد و مدل مناسب بانکداری، می تواند به ارائه خدمات و محصولات مطابق با نیاز مشتریان کمک زیادی کند. یکی از این رویکردها جهت دستیابی به این هدف، الگوی بانکداری جامع است. این الگو جهت پیاده سازی در کشور نیازمند عوامل خاصی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعه بانکداری جامع مبتنی بر رویکرد دیجیتال اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و الزویر و تامسون روترز تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از سه پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده، چهار دسته اکوسیستم بانکداری جامع (دید جامع و قابل برنامه ریزی، خدمات دیجیتال جامع، داده های همراه، دسترسی فرد به فرد، ابعاد بانکداری جامع)، کارکردها و خدمات دیجیتال (پرداخت و کیف پول دیجیتال، محصولات بانکداری و فروش، چندکاناله بودن، برنامه ریز و مشاور مالی دیجیتال، داده های عظیم هوشمند،)، توانمندسازهای دیجیتالی شدن (زیرساخت فناوری اطلاعات جدید، طراحی پایگاه داده، تحلیل داده پیشرفته، مدل کسب و کار جامع، امنیت و اختیار و دیجیتالی شدن امور بانکی)، و در نهایت زیرساخت های تحول دیجیتال (ساختار صنعت بانکداری، رویکرد توآورانه در صنعت بانکداری، قوانین و سیاست های حمایتی و عولمل اجتماعی) شناخته شد.
تحلیل تصمیم گیری مدیران ارشد با تأکید بر نقش سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت و حاکمیت شرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به جهانی شدن و رقابت فزاینده، مدیران برای اتخاذ تصمیم گیری به اطلاعات نیاز دارند. سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت، ابزارهای تحلیلی جهت بهبود تصمیم گیری برای مدیران فراهم می نمایند. از سوی دیگر،کیفیت سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت، نقش مهمی را به عنوان ارائه کننده اطلاعات در تصمیم گیری مدیران و بهبود عملکرد سازمان ها ایفا می کنند و حاکمیت شرکتی نیز، تصمیمات استراتژیک را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، تحلیل تصمیم گیری مدیران ارشد با توجه به نقش کیفیت سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت و ویژگی های حاکمیت شرکتی می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش کیفی و مصاحبه عمیق استفاده شد. با به کارگیری روش نمونه گیری گلوله برفی، 15 مصاحبه با اساتید دانشگاه، مدیران و اعضای هیات مدیره شرکت های تولیدی طی سال 1402 انجام و با نرم افزار مکس کیودا 20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه وتحلیل داده ها و کدگذاری باز و محوری، 25 کد به دست آمد که در قالب 3 مقوله و 15 مؤلفه طبقه بندی گردید. درنهایت، مدل مفهومی ارائه گردید. نتایج نشان داد که کیفیت سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت و حاکمیت شرکتی بر تصمیم گیری استراتژیک مدیران تأثیر می گذارد. همچنین پشتیبانی مدیریت ارشد از سیستم های حسابداری مدیریت، استفاده از فناوری های نوآورانه، کنترل داخلی و اخلاق حرفه ای ازجمله مواردی هستند که کیفیت سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت تأثیرگذار هستند.
شناسایی و تعیین متغییرهای اصلی تأثیرگذار بر طراحی خط مشی های مدیریت نیروی انسانی متنوع فرهنگی (مطالعه موردی: سازمان های دولتی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
45 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی وتعیین متغییرهای اصلی تأثیرگذار بر طراحی خط مشی مدیریت تنوع فرهنگی در سازمانهای دولتی ایران می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل پژوهش های صورت گرفته دربین سال های 1385 تا 1400درباره مدیریت تنوع فرهنگی در سازمان ها است. در این پژوهش، از بین انواع روش های پژوهش، از طرح اکتشافی از نوع مقوله بندی استفاده گردیده است. در این طرح ابتدا داده های کیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای(فیش برداری) جمع آوری شده و براساس فراتحلیل مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج نشان داد، که متغیرهای اصلی تأثیرگذار برطراحی خط مشی تنوع فرهنگی در دو دسته متغیرهای عملکردی و راهبردی که هرکدام با پنج مؤلفه تعریف می شوند. در دسته راهبردی، متغیر وحدت و انسجام فرهنگی در سازمان؛ در دسته عملکردی، توسعه مهارت های فرهنگی بیشترین تکرار را در تحقیقات بررسی شده داشته اند که به معنای بیشترین تاثیر است. لذا پیشنهاد می گردد سازمان های دولتی ایران بر ارتقای حس وحدت و انسجام فرهنگی در محیط کار تمرکز کنند که شامل ایجاد فرصت هایی برای کارمندان با پیشینه های مختلف باشد تا گرد هم آیند، تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و حس هویت مشترک را در سازمان ایجاد کنند.
طراحی مدل بهره وری منابع انسانی بر اساس منافع مادی پرسنل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۴
27 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری کارکنان، کمک کارکنان به سازمان است و معیار مقایسه ای است که کارایی و اثربخشی سازمان را مشخص می کند. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل بهره وری منابع انسانی بر اساس منافع مادی پرسنل مبتنی بر تماتیک و روش ساختاری- تفسیری می باشد. روش تحقیق: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پیمایشی بوده و نوع پژوهش کیفی-کمی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران سازمان دفاع مدنی عراق و روش نمونه گیری، هدفمند وگلوله برفی بود که تا اشباع نظری 10 نفر خبره مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش تم انجام شد و در بخش کمی از روش دلفی فازی و روش ساختاری تفسیری(ISM) استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش 5 بعد اصلی شامل حقوق و دستمزد عادلانه و رقابتی، پاداش ها و مزایای جانبی، امنیت شغلی و ثبات مالی، فرصت های رشد مالی از طریق عملکرد و حمایت از تعادل کار و زندگی با مزایای اقتصادی را معرفی می کند. در بخش کمی، در بخش دلفی فازی مولفه ها در دو مرحله مورد تایید نهایی قرار گرفتند. در بخش ساختاری تفسیری، مولفه ها در 3 سطح قرار گرفته اند و حقوق و دستمزد عادلانه و رقابتی به عنوان تاثیرگذارترین مولفه شناسایی شدند. نتیجه گیری: تاثیر نظام های پرداخت بر انگیزه و عملکرد کارکنان اقدامی مهم در سازمان ها می باشد.به عبارتی این پژوهش پاداش های مالی در افزایش بهره وری عملیاتی را پیشنهاد می کند.
A Hybrid Approach to Feature Extraction and Information Gain-Based Reduction for Image Classification(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Image classification is a significant process in the field of computer science. It has applications in every field, such as spam detection in emails, medical diagnosis, image recognition, sentiment analysis, object detection, weather forecasting, pattern recognition, and security. Image classification deals with the grouping of images based on labels or characteristics. Feature extraction, feature selection, feature reduction, and classification are the main steps used to classify images. A medicinal and non-medicinal flowers data set is prepared by clicking images for the study. Methodology is used to achieve satisfactory classification results on the seeds, Wisconsin Diagnostic Breast Cancer, Heart Failure Clinical Records, and Wisconsin Prognostic Breast Cancer data sets, which are taken from the University of California, Irvine (UCI) repository. The proposed methodology suggests an efficient feature extraction and selection approach for data sets under consideration. An information gain-based genetic algorithm is used for feature reduction. It is performed on the extracted features to retrieve an optimized feature set. Fitness of the features is evaluated to choose the most relevant features. A neural network is used to classify the obtained feature subset. Better classification results are attained with the help of feature extraction and feature reduction.
An Analytical Framework for Evaluating the Impact of Digital Transformation Technologies on Business Performance: A Natural Language Processing Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Extensive technological advancements have highlighted the importance of digital transformation in improving business performance. While prior research on this topic has been done in the information systems and business management domains, it has been limited to specific areas. Therefore, it is crucial to evaluate the impact of digital transformation comprehensively. This research aims to systematically identify critical themes, significant topics, main concepts, and trend priorities. The study involved the analysis of 474 research papers from 2015 to 2024 from reputable databases such as SCOPUS, Web of Science, and IEEE Xplore. First, thematic analysis identified the main themes and interpreted their relationships. Identified themes refer to technological changes at the operational and strategic levels through data analytics, digitalization, collaborative learning, and digital interaction. Realizing that digital transformation leads to value creation, improved service quality, customer experience, and long-term communication in digital ecosystems. These findings were related to dynamic capability theory concepts and compared with theory constructs like sensing, seizing, and transforming. Next, text mining techniques were used for deeper investigation, including word cloud, topic modeling (Latent Dirichlet Allocation), and text clustering (K-means). Findings were categorized into three perspectives: business, customer, and systemic, highlighting the influential role of digital technologies, particularly artificial intelligence (AI) capabilities. Moreover, trend analysis presented research priorities using VOSviewer. Finally, research innovation involved designing thematic networks and examining the relevance of significant topics as a research artifact with subtle differences compared to the conducted research. This novel approach provides five targeted propositions to audiences for future research.
بررسی تأثیر هوش هیجانی ب ر قضاوت حسابرس و پایداری حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
55 - 74
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهمترین شاخص های حسابرسی، پایداری حسابرسی است و هر چقدر فرایند حسابرسی پایداری بیشتری داشته باشد، شناخت حسابرس از فعالیت های و رویدادهای مالی صاحبکار بیشتر شده و دانش کافی نسبت به گزارشگری صاحبکار خواهد داشت که این موضوع موجب تقویت جایگاه حسابرسی خواهد شد. بدون شک یکی از پایه های اصلی و اساسی توسعه حسابرسی، پایداری حسابرسی می باشد. بر این اساس در این پژوهش تأثیر هوش هیجانی بر قضاوت حسابرس و پایداری حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش شناسی: این پژوهش به لحاظ ماهیت داده ها یک پژوهش توصیفی-تحلیلی، و با در نظر گرفتن معیار زمانی یک پژوهش مقطعی است، همچنین بر اساس اهداف، کاربردی و روش مورد استفاده آن پیمایشی-کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی مورد تأیید سازمان بورس در تهران در سال 1400-1401 تشکیل می دهد. تعداد آن ها 10058 نفر شاغل در مؤسسه حسابرسی می باشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید چرا که گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هوش هیجانی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان و پایداری حسابرسی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. قضاوت حرفه ای هر شخص از طریق درک بالای شخص و هوش هیجانی نسبت به یک مسئله، تعیین کننده اقدام یا عملی است که آن فرد انجام می دهد. بنابراین هوش هیجانی، موجب تقویت تعهدپذیری حسابرسان می شود و احساس تعهد اخلاقی حسابرسان، احتمال تقویت قضاوت حرفه ای توسط حسابرس افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان داد که قضاوت حرفه ای حسابرسان بر پایداری حسابرسی تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: توجه به هیجانات در محیط کار موجب بهبود نتایج و عملکرد حسابرس می گردد، این توجه و علاقه به هیجان، واکنشی در برابر افزایش عقل گرایی در بسیاری از حوزه های کاری می باشد. هر چند که دیدگاه غالب در ادبیات سنتی مؤید این است که حرفه حسابرسی تابع عقلانیت است و افراد در اتخاذ تصمیمات کاری بر اساس هیجانات با مشکل روبرو هستند، اما یافته ها نشان داد این دیدگاه که حرفه حسابرسی صرفاً تابع عقلانیت است؛ پذیرفته نبوده و باید هیجانات را به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر حرفه حسابداری و پایداری حسابرسی، مدنظر قرار گیرد.
عوامل مؤثر بر تکنولوژی بلاک چین در مسیریابی -مکان یابی حمل ونقل ترکیبی سیستم توزیع امنی چنل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر تکنولوژی بلاک چین در مسیریابی -مکان یابی حمل ونقل ترکیبی سیستم توزیع امنی چنل می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن کاربردی و روش آن کیفی و از نوع فراترکیب می باشد. با به کارگیری رویکرد مرور نظام مند و فراترکیب، تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی صورت گرفت و با انجام گام های 7 گانه روش ساندلوسکی و باروسو، به شناسایی عوامل مؤثر پرداخته شد. از بین 580 مقاله، 79 مقاله بر اساس روش CASP انتخاب شد. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش رونوشت استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. بر اساس کدگذاری انجام شده در نرم افزار ATLAS TI، 8 مقوله و 51 کد اولیه شناسایی شدند. مقوله های شناسایی شده عبارت اند از: مدیریت شبکه الکترونیکی، مدیریت مسیر، عوامل زیست محیطی، شفافیت، مدیریت اعتماد، زیرساخت های فنی، استانداردسازی اطلاعات و اطلاعات کسب وکار؛ بنابراین با ترکیب این 8 معیار که همگی منابع و تکرار شدگی مشخصی دارند، می توان با ترکیب بلاک چین و توزیع اومنی چنل، مسیریابی-مکان یابی حمل ونقل را بهینه سازی نمود. نتایج نشان می دهد شرکت های امروزی در یک بازار پویا با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و با یکدیگر تعامل می کنند که در حال تغییر و تحول بنیادین است که با سرعت فزاینده ای که دیجیتالی سازی و پیشرفت های تکنولوژیکی در حال پیشرفت است، ایجاد می شود.
طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی در صنایع رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۰
17 - 32
حوزههای تخصصی:
ایجاد اکوسیستم کارآفرینی یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی است که می تواند با ایجاد شرایط مناسب زمینه رشد و نوآوری کسب و کارها، اشتغال زایی، افزایش رقابت پذیری و توسعه پایدار را تسهیل کند. اکوسیستم ها مجموعه ای از دورنماهای فرهنگی متمرکز، شبکه های اجتماعی، حمایت مالی، دانشگاه ها و سیاست های اقتصادی فعالی هستند که محیط های حمایتی را خلق می کند. در صورتیکه اکوسیستم ها کارآمد باشند، شناسایی فرصت های کارآفرینانه و جهت گیری به سوی رقابت پذیری تسهیل می گردد. دلیل تاکید بر رقابت پذیری آنست که شرکت هایی که در بازارهای رقابتی فعالیت می کنند، محصولات آنها با کیفیت و کمیت بالاتر و ارزان تر تولید شده و به توسعه بازار و صادرات توجه بیشتری دارند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی در صنایع رقابتی است. این مطالعه دارای رویکرد سیستماتیک و روش شناسی نظریه گراندد تئوری است . به منظور انتخاب صنایع رقابتی از شاخص هرفیندال هیرشمن استفاده گردید و در نهایت دو صنعت انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها 17 مصاحبه با کارآفرینان در صنایع رقابت پذیر شامل صنعت دارویی و مواد غذایی با استفاده از تکنیک های کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در نهایت مدل پارادایمی پژوهش شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، مقوله های کانونی، راهبردها و پیامدها ارائه شد. این مطالعه با شناسایی عوامل اصلی و تعاملات آنها به درک اکوسیستم کارآفرینی کمک می کند و بینش هایی را برای سیاست گذاران، کارآفرینان و ذینفعان فراهم می کند تا محیطی مساعد برای کارآفرینی و ترویج رقابت پذیری ایجاد کنند
نقش فناوری بلاکچین در ایجاد اعتماد در مشتریان در اکوسیستم بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق نقش فناوری بلاکچین در ایجاد اعتماد در مشتریان در اکوسیستم بازاریابی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل جامعه متخصصین بازاریابی دیجیتال و کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات پیشرفت می باشد که به دلیل حجم بالای نمونه با استفاده از جدول مورگان کرجسی 385 نفر در نظر گرفته شد. این تعداد مبتنی بر روش نمونه گیری نمونه دردسترس گزینش گردیدند و به این ترتیب 385 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع شد که در نهایت 228 پرسشنامه سالم که قابلیت تحلیل آماری داشتند جمع آوری گردید. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه ساخته محقق برگرفته از نتایج کیفی می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اعتماد ناشی از شفافیت برآمده از فناوری بلاکچین قادر است تا پیامدهای متنوع مالی و غیرمالی را برای کسب و کارهایی که از این فناوری در اکوسیستم بازاریابی خود استفاده می کنند اثرات معناداری برجای گذارد.
تأثیر کیفیت حکمرانی دولت بر حجم بدهی عمومی: کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت OPEC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۱
143 - 171
حوزههای تخصصی:
مسئله مدیریت بدهی عمومی و انحراف از سیاست بدهی بهینه برای اقتصادهای توسعه یافته و در حال توسعه، توجه سیاسی و دانشگاهی زیادی را به خود جلب کرده است. به لحاظ نظری بهبود کیفیت نهادها و گام برداشتن در راستای تحقق حکمرانی خوب می تواند به کشورها برای مدیریت مؤثر بدهی های عمومی کمک کند. این مطالعه، به بررسی چگونگی تأثیر حکمرانی بر انباشت بدهی عمومی در 15 کشور عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در دوره 2016-2004 می پردازد. شش شاخص حکمرانی جهانی (حق اظهار نظر و پاسخ گویی، ثبات سیاسی و عدم وجود خشونت/تروریسم، اثربخشی دولت، کیفیت مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد) برای سنجش کیفیت حکمرانی در این کشورها استفاده شد. با استخراج داده ها، از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و با روش های گشتاور تعمیم یافته (GMM) سیستمی و دو مرحله ای الگوی پژوهش برآورد شد. یافته های پژوهش، حاکی از تأثیر منفی و معنی دار شاخص های «ثبات سیاسی و عدم وجود خشونت/تروریسم» و «کنترل فساد» بر نسبت بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی است و شاخص های «حق اظهار نظر و پاسخ گویی»، «اثربخشی دولت» و «حاکمیت قانون»، هیچ تأثیر معناداری بر سطح انباشت بدهی های دولت ندارد و در مورد شاخص «کیفیت مقررات» حتی سبب افزایش انباشت بدهی های عمومی می شود. این یافته ها پیامدهای مهمی برای سیاست گذاران این کشورها دارد که به دلیل هزینه های زیاد جنگ و حملات تروریستی، قیمت پایین نفت و کاهش تجارت، بدهی عمومی با عدم تعادل های مالی و خارجی عمده ای روبه رو است. مدیریت صحیح بدهی عمومی توسط دولت ها، وظیفه ای فوری است، به ویژه اینکه مشکلات مدیریت بدهی عمومی