مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کیفیت فضای شهری
حوزه های تخصصی:
کلیّت بازار ایرانی به عنوان فضایی گردشگری حائز اهمیت است که لزوم در نظر گرفتن محورهای دسترسی به آن در نقش ورودی نقش بسزایی را در تشخص و خاطره انگیزی بازار ایفا می نماید. مساله تحقیق، عدم تعیین محورهای درخور ورودی برای بازار کرمان است. این پژوهش با هدف بررسی محورهای ورودی مناسب یعنی مسیرهای پیاده گردشگری در صدد این است که مؤلفه های کیفی مطلوبیت بخش این گونه از فضاهای شهری را در مورد ورودی بازار کرمان شناسایی نماید و بر اساس این مؤلّفه ها، مسیرهای نمونه انتخاب شده را به عنوان محور ورودی بازار کرمان اولویت بندی نماید. بر این اساس، روش تحلیلی استفاده شده، روش تحلیل سلسله مراتبی فازی است که با در دست داشتن هدف مورد نظر پژوهش و معیارهای انتخاب شده از محتوای مفاهیم نظری و ارزیابی شده از منظر سه عامل کاربران فضا، متخصصان و مشاهده مستقیم از فضا به بررسی و تحلیل گزینه های انتخاب شده، بر اساس ساختار روش تحلیلی پژوهش می پردازد. مطالعه موردی، نشان دهنده این است که بر اساس معیارهای ارزیابی شده، محور تجلی از بیشترین مطلوبیت از نظر مؤلّفه های کیفیت مسیرهای پیاده گردشگری به عنوان محور ورودی بازار کرمان برخوردار می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان دهنده این مدّعاست که مؤلّفه های کیفیت قرارگاه رفتاری، امنیت، سازگاری و کیفیت محیط کالبدی که از مؤلفه های اصلی کیفیت فضاهای شهری محسوب می شوند، ارتباط معناداری با سطح تعاملات اجتماعی و میزان حضور شهروندان در محورهای ورودی بازار کرمان دارند.
تعیین اصول طراحی فضای سبز مؤثر بر ارتقاء کیفیت فضاهای شهری (مطالعه موردی: پیاده رو ضلع شرقی بلوار آزادی حدفاصل فلکه گاز و خیابان مشکین فام در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش آلودگی هوا ناشی از حمل و نقل و صنعت، فضاهای سبز و عرصه های طبیعی مورد توجه ساکنان شهرهای بزرگ قرار گرفته است. انسان امروزی برای داشتن فرصت تفکر و دوری از دغدغه ها و مسائل شهرنشینی ناگزیر به پناه بردن به محیط های سبز طراحی شده در فضاهای شهری است. عدم رعایت اصول طراحی فضاهای سبز شهری موجب شده تا طراحان شهری در جذب ساکنین شهرها به این فضاها و جلب رضایت آنان تا حدود زیادی ناموفق باشند. توجه به این اصول می تواند از طریق تقویت ادراکات حسی استفاده کنندگان فضاهای شهری، موجب تقویت بار معنایی فضا و ایجاد خاطره در ذهن کاربران فضاهای شهری شود. هدف پژوهش دستیابی به اصول طراحی فضای سبز که در ارتقاء کیفیت فضای شهری تأثیرگذار هستند، می باشد. در این پژوهش نخست دیدگاه ها و نظریه های صاحب نظران حوزه معماری و طراحی شهری در خصوص طراحی فضای سبز و کیفیت فضاهای شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در پژوهش روش دلفی بوده و پس از ارزیابی و امتیازبندی مؤلفه ها و زیر معیارهای آنان توسط متخصصین، از تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بطور همزمان تحلیل به روش AHP، جمع بندی انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق، از میان اصول طراحی فضای سبز، مؤلفه های احساسی با میزان 06/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه یعنی پیاده رو ضلع شرقی پارک آزادی در شهر شیراز داشته است.
بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی کیانپارس
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
48-58
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان تجلی گاه کالبدی شهر باید نیازهای اجتماعی شهروندان را برآورده ساخته و بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازد . در شرایط دنیای امروز دستیابی به یک جامعه پایدار و عادلانه ، بدون مشارکت و حضور فعال زنان امکان پذیر نیست و این حضور پذیری ارتباط تنگاتنگی با فضاهای شهری دارد. زنان از جمله گروه هایی هستند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده اند. حضور زنان در فضاهای شهری با عوامل متعددی محدود می شود. این موانع مشتمل بر مسائل کالبدی فضا ، شرایط فرهنگی ،اجتماعی و… است. برای تأمین عدالت و برابری ، جامعه باید با درک تفاوت در نیازها ، موقعیت و اهداف فرد ، موانع محدود کننده را رفع کند و به آن ها امکان حضور و مشارکت اجتماعی برابر را بدهد. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و استفاده از نرم افزار های Office. Spss Auto Cad برای تحلیل داده ها هدف بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی و به بازشناسی دلایل محدود کننده حضور زنان و تعاملات اجتماعی در کیانپارس می پردازد .
ارزیابی منظر صوتی در فضاهای شهری (نمونه موردی پیاده راه خیام، شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صوت و منظر صوتی به عنوان محرک های احساس هستند که کیفیت فضاهای شهری را تحت الشعاع قرار می دهند. صوت به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از اتمسفر شهری بر رفتار عابران، انتخاب فضا برای ماندن یا عبور، ادراک عابران از فضای شهری و در کل بر کیفیت فضای شهری تاثیر می گذارد. امروزه افزایش و تعدد منابع صوتی مانند صدای ناشی از ترافیک، فعالیت های انسانی و صداهای مزاحم، منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد کرده و ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در شهروندان ایجاد می کند. این موارد اهمیت پرداختن به منظر صوتی در فضاهای شهری را روشن می کند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی منظر صوتی در پیاده راه خیام، واقع در شهر ارومیه، به بررسی مساله پرداخته است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد . به منظور ارزیابی، از روش مکمل کمی-کیفی استفاده شده است. شاخص فیزیکی صوت (LA eq) با بررسی ادبیات مطالعه تبیین شده و در محدوده مورد مطالعه توسط سنجنده ی صوت St- 8851 ارزیابی شد و برای ارزیابی کیفی، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، برداشت صوتی میدانی از 14 ایستگاه با فواصل 20 متری و پر کردن پرسشنامه ها از افراد حاضر در محدوده صورت گرفت. نتایج نشان داد به لحاظ کمی میانگین شاخص صوت در کل زمان برداشت در پیاده راه خیام در میانه ی محور کمتر از کناره های محور بوده است و حداکثر شدت صوت در کناره ها در ایستگاه 1 و 14 به ترتیب 72/87 و 73/4 دسی بل بوده که در محدوده حداکثر حد مجاز برای آسایش صوتی در فضاهای شهری می باشد. نتایج حاصل از پرسشنامه نشان داد میانگین رضایت از منظر صوتی در طیف لیکرت 2/71 بوده و مولفه های مکالمه و گفت و گو، صدای پرندگان و صدای قدم های افراد به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین خوشایندی منظر صوتی محور خیام داشته اند..
ساماندهی کالبدی جداره شمال غربی میدان فردوسی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب (برنامه ریزی بر اساس مبانی برنامه ریزی کالبدی)
حوزه های تخصصی:
توجه به فضای شهری و برنامه ریزی کالبدی فضاها جهت بالا رفتن سطح کیفی آن ها از جمله مواردی است که امروزه مورد توجه بسیاری از معماران و شهرسازان قرار گرفته است. توجه به نیازهای کالبدی یک فضای شهری ، برقراری پیوند میان عملکردها و عناصر بصری محیط و ارتباط آن ها با اعمال و رفتار اجتماعی شهروندان جهت درک بهتر آن فضای شهری در ساماندهی کالبدی محیط شهر موثر خواهد بود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن بوده تا بررسی شود که نقاط قوت و ضعف موجود در محدوده مورد مطالعه کدام است؟ هم چنین فرصت ها و تهدیدات محدوده مورد مطالعه در کجاست؟ بنابراین با بررسی وضع موجود یک فضای شهری و تحلیل و واکاوی نقاط ضعف و قوت آن حوزه ، اشکالات مربوط به قرارگیری فضاهای مورد نظر بیان می شود. بدین منظور ابتدا به شناخت حوزه مورد نظر پرداخته و با تحلیل در آن منطقه، نیازهای کاربران هم چنین عوامل موثر و تاثیرگذار در آن فضا از نظر کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی وضع موجود در میدان فردوسی (جداره شمال غربی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب )، هم چنین برنامه ریزی کالبدی معماری و ارائه طرح ساماندهی مکانی و فضایی عملکردهای شهری در آن حوزه می باشد. روش پژوهش در این مطالعات با رویکردی توصیفی تحلیلی است که از طریق جمع آموری اطلاعات و حضور در محل به تحلیل آن ها پرداخته و با ارائه جداولی swotنقاط قوت و ضعف مکان مورد نظر را بیان و در جهت بهبود وضع موجود آن راهکارهایی ارائه شد تا بتوان کیفیت آن نقطه از فضای شهری را برای شهر و افراد آن بالا برد و فضایی توام از سرزندگی را برای شهر فراهم کرد. هم چنین میتواند این راهکارها به منظور اصلاح آن محیط مورد استفاده طراحان شهری و معماران قرار گیرد.
جستاری پیرامون مفهوم و جایگاه سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزه های تخصصی:
تقریباً تمام نظریه پردازان به نام غربی، کم و بیش گوشه چشمی به بحث سرزندگی داشته و در کتب و مقالات خود به آن اشاره کرده اند. در ایران از سویی به جز طراحان شهری و برخی برنامه ریزان و جغرافی دانان نیرویی از آن استقبال چندانی نکرده است و از سوی دیگر هنوز تفاهم و توافق چندانی بر معنای این مفهوم حکم فرما نشده است و بسیاری از متخصصان آن را شعارگونه و به دلیل عقب نماندن از مد روز به کار می برند. البته این استقبال از موضوع ناشناخته چندان غیر قابل درک نیست و نمونه های مشابه بسیاری به آن در طول سال های مواجهه با غرب و مدرنیسم در ایران تجربه شده است و اغلب راه به افراط و تفریط نیز برده است. در طرفداری از سرزندگی نیز به تبع از بزرگان خارجی حرفه و بدون آنکه به مفهوم و جایگاه آن توجه کافی شود و اینکه برای کی و کجا چنین حسی مناسب است، شعار سر داده می شود. در مطالعه حاضر، معنی و جایگاه سرزندگی شهری و سوء برداشت از این مفهوم در بافت های شهری ایران مورد بحث قرار گرفته است.
سنجش رضایتمندی از کیفیت فضاهای شهری و ارائه راهکارهایی جهت ارتقای آن مطالعه موردی: منطقه گردشگری محور عرفان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ساماندهی شهری، توجه به فضاهای عمومی است؛ از آغاز دهه ۱۹۶۰ بسیاری از صاحب نظران حوزه معماری و شهرسازی از افت عرصه های عمومی و حتی مرگ فضاهای جمعی سخن گفته اند و علت آن را افت دائم کیفیت در فضاهای شهری برشمرده اند. اخیراً کیفیت فضاهای عمومی به طور فزاینده ای به صورت یک عنوان پژوهشی مهم در رشته های گوناگون توسعه شهری مطرح می شود. در منطقه گردشگری محور عرفان شیراز کمبود امکانات در فضاهای شهری، مشکلات و ناآرامی ترافیکی، عدم کشش این فضاها در ایام شلوغ و ... ازجمله مشکلات عمده فضاهای شهری است. هدف این پژوهش سنجش، آسیب شناسی و ارائه راهکارهای ارتقای کیفیت فضاهای عمومی است. روش تحقیق مورد استفاده به صورت اسنادی و کمی بوده است. در این مقاله از طریق مروری بر متون معتبر جهانی در نهایت شاخص های ۲۳ گانه برای سنجش کیفیت فضاهای شهری انتخاب گشت. در ادامه این شاخص ها در ۴ محدوده مطالعه منتخب از طریق پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت و با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل ۶ گانه تبیین کننده کیفیت فضاهای شهری تعیین گردیدند. در ادامه امتیاز هر یک از ۴ فضای شهری از عوامل ۶ گانه و از کل کیفیت فضا تعیین گشت که مطابق با نتایج دروازه قرآن با امتیاز نهایی ۱۲۹. از عوامل کیفیت فضای شهری دارای وضعیت بهتری است. در ادامه با انجام تحلیل رگرسیونی و رتبه بندی عوامل سازنده کیفیت فضا بر اساس اهمیت آن ها، عامل کیفیت اجتماعی مکان با ضریب تأثیر ۳۴۲. دارای بیشترین تأثیر علی در متغیر وابسته بود. سپس اولویت مداخله در شاخص ها در کیفیت فضاهای شهری محدوده موردمطالعه تعیین گشت. اولویت های مداخله در میدان قائم بر ارتقای رضایتمندی از جذابیت مکان، در میدان ابوالکلام بر ارتقای کارایی اقتصادی مکان و در دروازه قرآن و پیاده راه حافظیه بر بهبود دسترسی و نفوذپذیری به مکان دلالت دارند که بر این اساس راهکارهای مقتضی پیشنهاد گردید.
تحلیل نقش قابلیت پیاده روی در ارتقای سرمایه اجتماعی محله های شهری (مطالعه موردی: محله های کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
279 - 297
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری عرصه های زندگی اجتماعی و مکانی برای فعالیت های شهری، وابستگی اجتماعی، مبادله اجتماعی و برخورد رسمی با دیگران است. این فضاها با درنظرگرفتن ویژگی ها و کارکردهایشان و با توجه به میزان کیفیت خود، توانایی گسترش حوزه عمومی را دارند و قادرند بر شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی (مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی) تأثیر مثبت یا منفی بگذارند. در این میان، یکی از عواملی که می تواند سبب افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضاهای شهری است. پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل تأثیر قابلیت پیاده روی بر ارتقای سرمایه اجتماعی محله های نمونه کلان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش برای تعیین میزان این قابلیت از نرم افزار ArcGis و مدل های ویکور، آنتروپی شانون و AHP و برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ضریب هم بستگی کم (144/0) میان دو متغیر قابلیت پیاده روی و سرمایه اجتماعی در هشت محله مورد بررسی رابطه معناداری وجود ندارد. درنتیجه فرضیه پژوهش رد می شود. هرچند نمی توان به صورت قاطع بیان کرد که به کمک فضاهایی با قابلیت پیاده روی موجود می توان به تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی دست یافت، شاید بتوان گفت فضاهای موجود کیفیت لازم را ندارند؛ از این رو با ایجاد فضاهای پیاده مداری که کیفیت منطبق بر اصول طراحی شهری دارند، یا با بهبود کیفیت فضاهای موجود می توان به این مهم دست یافت.
نقش مؤلفه های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی مطالعه موردی: محور علیقلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
43 - 56
حوزه های تخصصی:
شهر و فضاهای شهری افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های محسوس دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و شکل گیری خاطرات گردند. در گذشته کیفیت های ناشی از محرک های حسی مانند بوی نان تازه، ادویه و عطر، صدای سم اسب و چرخ گاری، صدای چکش مسگرها در محلات و بازارهای تاریخی به کالبد فضاهای شهری روح می بخشیدند. درحالی که منظر حسی در کالبد بی جان شهرهای امروزی متأثر از بوی دود و صدای بوق خودروها و مدرنیته شهری رنگ باخته است. از طرفی به دلیل تسلط و تفوق حس بینایی در فرایند ادراک، دریافت های ناشی از دیگر محرک های حسی همچون صداها، بوها، مزه ها و نمودهای حس زمان با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان قرار می گیرند؛ در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول می باشد. این مقاله ضمن تبیین رویکرد منظر حسی، تأثیر مؤلفه های آن را بر کیفیت محورهای مجهز محلی مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی است که با راهبرد همبستگی انجام شده است. محور علیقلی آقا از جمله محورهای تاریخی و مراکز محله ای فعال در شهر اصفهان می باشد که از دیرباز به دلیل دارا بودن عناصری چون مادی، بازارچه، مسجد و حمام، محوری پویا و سرزنده، دارای کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف ساکنان بوده؛ هرچند امروزه این کیفیت ها رو به افول هستند. در این مقاله پس از تبیین عناصر و کیفیت های منظر حسی، معیارهای ارزیابی کیفیت محورهای محلی با رویکرد منظر حسی در چهار سطح استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای سطح چهارم (شاخص ها)، پرسشنامه طبق طیف هفت گزینه ای لیکرت تنظیم گردید و با استفاده از تکنیک های مشاهده میدانی، نقشه برداری رفتاری، مطالعات حس گردی، صدا گردی، مصاحبه و عکسبرداری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی کیفیت مؤلفه ها در محور علیقلی آقا مورد برداشت، ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های منظر حسی و معیارهای کیفیت محور محلی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های منظر حسی بر کیفیت های محور، اهمیت شاخص حس زمان بیش از دیگر شاخص ها می باشد و پس از آن به ترتیب مناظر بساوایی، بویایی، چشایی، صوتی و منظر بصری قرار دارند.
بازشناسی عوامل موثر بر شادی در فضاهای عمومی شهری مطالعه موردی: محدوده پیاده راه مرکز تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
3 - 18
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز می تواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو می توان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه به داده های جهانی نشانگر وضعیت نامناسب ایران در زمینه شادی است که بخشی از این وضعیت را می توان در کیفیت فضاهای شهری و زمینه های بروز شادمانی در این فضاها جست وجو کرد. این پژوهش به عنوان یکی از نخستین پژوهش ها در حوزه شادمانی شهری در ایران، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر شادمانی در فضاهای شهری تهران است. براساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که عوامل مؤثر بر شادی از سطح کلان تا خرد را در فضای شهری ارائه می دهد. همچنین مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیاده راه های مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیت های اولیه و تأکید بر حضور پیاده مدار شهروندان برای مطالعه انتخاب شده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر شادی در فضاهای شهری فراهم آید. براساس بازدید میدانی، گفت وگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامه های هدفمندی تهیه گردیده و به منظور یافتن روابط پنهان متغیرها و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از روش معادلات ساختاری SEM استفاده شده است. همچنین از شاخص وینهوون به عنوان یکی از معتبرترین شاخص ها برای سنجش وضعیت کلی شادی در این محدوده استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد میانگین احساس شادی برمبنای روش وینهوون در بین شهروندان تهرانی 5.90 از 10 است. نتایج تحلیل ها نمایانگر آن است که چهار مؤلفه اصلی ویژگی های کالبدی، کیفیت های فضای شهری، ابعاد ذهنی و ویژگی های جامعه مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شادی هستند و در این میان مؤلفه ویژگی های کالبدی از بالاترین تأثیرگذاری بر شادی برخوردار است. همچنین شادی شهروندان در محدوده پیاده مرکز تاریخی تهران بیش از آن که متأثر از ویژگی های کلان جامعه باشد، متأثر از کیفیت فضای شهری به ویژه کیفیت های کالبدی است.
تاثیر جهت وزش باد غالب بر طراحی شبکه معابر شهری (نمونه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۹
27 - 36
حوزه های تخصصی:
شرایط آب و هوایی به موازات سایر عوامل محیطی از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری و تکوین شهرها و تداوم حیات شهری به شمار می آید. در واقع شهرها، عناصر شهری و عملکرد آن ها همواره از عناصر و عوامل آب و هوایی متاثر بوده و هستند البته از زمان صنعتی شدن شهرها به بعد، شهرها نیز در اوضاع اقلیمی فضای پیرامون خود تاثیر گذاشته و تغییرات اقلیمی میکرو را پدید آورده اند. باید توجه داشت که تصمیمات طراحانه نقش موثری در بهتر نمودن تاثیر خرده اقلیم دارند تا محیط شهری را به محیطی راحت تر تبدیل نماید. عوامل دخیل در این زمینه عبارتند از: - شکل توسعه های پیشنهاد شده و تاثیر آن ها و رابطه شان با ساختمان ها و سایر تاثیرات در محدوده طرح - موقعیت راه های دسترسی و پیاده روها، درختان و سایر پوشش های گیاهی - جهت گیری فضاهای داخلی و خارجی و نماها با توجه به جهت تابش آفتاب و سایه - توده گذاری، دسته بندی و فضای بین ساختمان ها - باد - موقعیت ورودی های اصلی و سایر بازشوها به عنوان رابط بین فضای داخل و خارج - منظر، پوشش گیاهی و آب نماها به عنوان منبع افزایش سرمایش طبیعی به طور کلی مجموعه این عوامل در ارتباط با مسائل اقلیمی می توانند مزایا یا مشکلات مختلفی را برای استفاده کنندگان از فضا ایجاد نماید.(کارمونا،185،2007) باتوجه به مطالب بیان شده در نظر داریم تاثیر جهت وزش باد غالب بر طراحی شبکه معابر شهر سقز را مورد بررسی قرار دهیم. در این تحقیق تلاش شده است که داده های مورد نیاز را از طریق مطالعات کتابخانه ای و رجوع به سازمان هواشناسی شهر سقز گردآوری کرده، سپس وضع موجود معابر شهر سقز را با استفاده از نرم افزار Arc Gis ترسیم کرده و در نهایت با استفاده از استدلال استنتاجی مناسب ترین جهت را انتخاب کرده ایم. که در این پژوهش با توجه به نوع اقلیم شهر سقز و جهت وزش باد غالب جهت شمالی - جنوبی با بیشترین امتیاز کسب شده نسبت به سایر جهات مناسب ترین جهت برای معابر شهر سقز می باشد. این جهت برای شبکه معابر شهر سقز هم از لحاظ برخورداری از تابش آفتاب و هم از لحاظ جلوگیری از برودت بادهای سرد بهترین جهت می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر رهیافت توسعه میان افزا (مطالعه موردی منطقه 12 شهر تهران، محله سنگلج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
95-108
حوزه های تخصصی:
توسعه میان افزا یا توسعه از درون درحقیقت نوعی از توسعه است که برخلاف سایر سیاست های توسعه شهری، در بستر شهر موجود و با حضور ساکنان و شهروندان و واحدهای همسایگی صورت می پذیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق پذیری توسعه میان افزا، به روش پیمایشی درسه زمینه کیفیت فضا، مشارکت ساکنان و سرمایه گذاری عاملان انجام گرفته است. حوزه پژوهش محله سنگلج در منطقه 12 شهرتهران بوده و جامعه آماری آن شامل سه گروه ساکنان، افرادگذری و صاحبان سرمایه بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای به روش تصادفی دردسترس انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات شامل3 پرسشنامه محقق ساخته(ساکنان، صاحبان سرمایه و افرادگذری) است. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی، رگرسیون چندمتغیره و به شیوه مقایسه دودویی ساعتی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ از میان عوامل کیفیت فضا، مشارکت و سرمایه گذاری، کیفیت فضا مهمترین عامل در توسعه میان افزا در بافت های فرسوده شناسایی شد. همچنین از میان عوامل مؤثر برکیفیت فضا، پویائی فضا، از میان عوامل مؤثر بر مشارکت ساکنان، روابط همسایگی، و از میان عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری خصوصی، تسهیلات صدور پروانه ساخت و وام ساخت مسکن بافت های فرسوده، بیشترین تأثیر را دارد.
مقایسه تطبیقی میزان مطلوبیت کیفیت فضاهای عمومی شهری ( مطالعه موردی منطقه 1 و 6 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری از دیر باز تاکنون بستر کالبدی تعاملات اجتماعی مردم بوده است هر چند ویژگی های کمی و کیفی فضاهای شهری طی زمان و در اثر عوامل گوناگون چندی تغییر کرده است اما همواره شهروندان و سایر استفاده کنندگان از شهر به چنین فضاهایی نیازمند بوده اند.فضای شهری در مفهومی عام ،ارتباط متقابل میان روابط و رفتار هاست. هدف پژوهش مطالعه تطبیقی میزان مطلوبیت کیفیت فضاهای عمومی شهری در مناطق 1 و 6 شهر اصفهان می باشد. ، روش تحقیق کمی از نوع توصیفی تحلیلی وجامعه آماری کلیه شهروندان بالای 15 سال دو منطقه در سال 96 می باشد از تعداد کل جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران 375نمونه برآورد گردید. نتایج تحقیق با استفاده از نرم افزار spss و آزمونT و آزمون های استنباطی ( پیرسون و اسپیرمن و ...) تجزیه و تحلیل شده است و نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که میزان کیفیت فضای شهری در منطقه 1 و 6 برابر نیست و با توجه به میانگین دو منطقه می توان گفت کیفیت فضای شهری در منطقه 1 مطلوب تر از منطقه 6 است . کیفیت فضای شهری در محله ها به ترتیب محله بید آبادی با میانگین 72.29 مطلوبترین، علی قلی آقا با میانگین 65.88 از منطقه 1 و دروازه شیراز با میانگین 63.72 و مرداویج با میانگین 61.12 از منطقه 6 بوده است. میزان امنیت فضای شهری در گروه جنس مذکر و مونث برابر است وهرچه سطح تحصیلات بیشتر باشد میزان رضایت از مبلمان شهری کمتر است.
ارزیابی کیفیت فضا های عمومی شهر با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: خیابان های شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
193 - 217
حوزه های تخصصی:
توجه کمتر به مقوله عدالت در توسعه شهری در عصر حاضر سبب شده است در خیلی از شهرها مناطق باکیفیت در مقابل فضاهای کم کیفیت یا بی کیفیت قرار گیرد و محلات ناهمگون ایجاد شود. پیامد چنین امری افزایش ناهنجاری های اجتماعی و معضلات شهری نظیر دزدی، فساد، و ناامنی در داخل شهرهاست. به همین دلیل، بحث عدالت اجتماعی نیز باید در کنار توسعه شهری مدنظر شهرسازان قرار گیرد. در تحقیق حاضر با بررسی دیدگاه های گوناگون در زمینه عدالت شهری، با استفاده از اسناد و مطالعات میدانی، فضای شهریِ خیابان های شهر رشت از منظر عدالت اجتماعی بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. برای تعیین میزان مطلوبیت کیفیت فضای شهری خیابان ها از مدل Topsis استفاده شده است. نتایج تحقیق در زمینه عدالت نشان می دهد در بحث عدالت در فضاهای شهری می توان دو رویکرد ایجابی و سلبی را مدنظر قرار داد و ضمن تلاش برای افزایش کیفیت فضاهای شهری و رعایت معیار استحقاق فضاهای ضعیف و باکیفیت پایین را نیز مد نظر قرار داد و تلاش نمود تا نابرابری را در فضاهای شهری کاهش داد. نتایج به دست آمده نشان می دهد کیفیت کلی فضای خیابان های شهر رشت با سطح مطلوب فاصله زیادی دارد. بنابراین، بر اساس معیار استحقاق، باید تغییراتی در جهت تغییر این فضاها با هدف دست یابی به کیفیت های مطلوب انجام گیرد. همچنین، برمبنای معیار برابری، ارزیابی های تحقیق نشان داد در سطح شهر گونه ای از اختلاف طبقاتی وجود داشته و کیفیت فضای شهر و به تبع آن عدالت اجتماعی در خیابان های رشت دارای تفاوت های آشکار نسبت به هم است. به طوری که فضاهای شهری خیابان های شمالی و در درجه بعدی خیابان های مرکزی رشت دارای کیفیت فضایی بهتر و مطلوب تری در مقایسه با فضاهای شهری خیابان های جنوبی شهر هستند. بنابراین، لازم است کاهش نابرابری با اولویت فضاهای شهری خیابان های جنوبی شهر مد نظر قرار گیرد.
تحلیل مؤلفه های ارتقاء کیفیت فضاهای شهری برای کودکان با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1491 - 1509
حوزه های تخصصی:
مفهوم حق به شهر، در جست وجوی حفاظت از تمام ساکنان شهری و بخصوص گروه های آسیب پذیر است. ازجمله مصداق های این گروه ها عبارت اند از: زنان، سالمندان، معلولین، کودکان و غیره. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل منطقه 12 کلان شهر تهران در سال 1399 است. به منظور برآورد حجم نمونه از نرم افزار SPSS Sample Power استفاده گردید، حجم نمونه آماری پژوهش برای این منطقه 120 نفر برآورد شده، شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و از آماره T برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، میانگین ابعاد شروع زندگی، حفاظت در برابر خطر، استاندارد زندگی، کالبدی و فرهنگی در منطقه 12 پایین تر از حد متوسط (3) می باشند. بنابراین این منطقه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. مقدار بعد آموزش و دانش (83/3)، بالاتر از حد میانگین و وضعیت منطقه ازلحاظ این بعد مناسب است. بر مبنای آماره T، ابعاد آموزش و دانش (01/3) و کالبدی (82/4) وضعیت مناسبی دارند. مؤلفه های شروع خوب زندگی (10/2-)، حفاظت در برابر خطر (42/2-)، استاندارد زندگی (62/2) و فرهنگی (12/2) وضعیت نامناسبی دارند. بر اساس نتایج آماره T، وضعیت مؤلفه های حق اوقات فراغت و فعالیت (65/3)، حق آموزش (04/4)، حق ارتباط (03/3)، امکانات و زیرساخت ها (22/5) و فضای سبز (47/4)، حق شروع زندگی سالم (01/3-)، حق آب سالم و بهداشت (03/0-)، حق آمادگی اضطراری (50/0)، حق ایمنی (43/3-)، مراقبت های خاص (87/2)، حق دسترسی به اطلاعات (85/1-)، حق عدالت اجتماعی (27/1)، حق کیفیت زندگی (48/2)، حق به محیط زیست (35/1) و حق تحرک (92/2) وضعیت مناسبی دارند.
مطالعه تطبیقی آرامستان تخت فولاد و گلستان شهدا اصفهان در برخورداری از کیفیت «معنویت» در فضاهای شهری
حوزه های تخصصی:
مدرنیسم در پیشرفت زندگی بشر در ابعاد فناورانه نقش مهمی ایفا کرده، اما نگاه صرف مادی گرایانه آن، شهرها و فضاهای شهری را با چالش های اساسی در زمینه های اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و معنوی (ابعاد غیرمادی وجود انسان) روبرو کرده است؛ بنابراین توجه به کیفیت معنویت در ساخت و سنجش فضاهای شهری گام مهمی در مقابله با این چالش هاست. از این رو هدف این پژوهش فهم ابعاد کیفیت معنویت در فضاهای شهری و سنجش آن در برخی فضاهای شهری اصفهان است. در بخش کیفی به وسیله مرور سیستماتیک، ادبیات موضوع تبیین شده است. در بخش کمی، آرای دو گروه نخبگان (51 نفر) و شهروندان (400 نفر) به منظور رتبه بندی ادراک معنویت از 22 فضای منتخب شهر اصفهان بر اساس مقیاس لیکرت به وسیله پرسشنامه بررسی شده و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ادراک معنویت و از تحلیل واریانس یک طرفه جهت مقایسه ادراک حس معنویت در گروه پاسخ دهنده استفاده شده است. بر اساس امتیازات دو گروه اساتید و شهروندان به میزان معنویت در فضاهای شهری اصفهان، مسجد جامع بیشترین و بازارچه حسن آباد کمترین امتیاز را کسب نموده اند. همچنین از بین گونه های فضا، «آرامستان» بالاترین امتیاز را در برخورداری از معنویت دریافت کرده است. از این رو دو آرامستان مهم اصفهان، آرامستان تخت فولاد (آرامستان عمومی و آرامستان مشاهیر دینی و فرهنگی) و گلستان شهدا به عنوان نمونه های مورد مطالعه جهت انجام مصاحبه های عمیق با شهروندان (21 نفر) انتخاب و مصاحبه ها به وسیله تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که سکوت، خلوت، آرامش، معماری اسلامی بناها و بقعه ها، تلفیق طبیعت و عناصر طبیعی با آرامستان، نمایانی آسمان و وسعت محدوده؛ و نیز ابعاد ذهنی فضا اعم از حس ذکر، حس جدایی از دنیا، اتصال با اولیای الهی و بزرگان دینی از مهم ترین عوامل ایجاد معنویت در این آرامستان هاست.
تبیین و سنجش کیفیت «معنویت» در فضاهای شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
98-73
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از چالش های امروز جهان بحران معنویت است که عمدتا به علت تمرکز مدرنیسم بر مادی گرایی و مصرف گرایی رخ داده است. در بیست سال اخیر نظریات اندیشمندان مختلفی پیرامون معماری و شهرسازی معنویت گرا آغازشده که گام مهمی در تحقیقات حوزه معنویت بشمار می رود. هدف این پژوهش فهم ابعاد کیفیت معنویت در فضاهای شهری و سنجش آن در برخی فضاهای شهری اصفهان است. روش ها: در بخش کیفی از روش مرورسیستماتیک جهت مرور ادبیات موضوع، روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با نخبگان و متخصصین (51 نفر) و مصاحبه عمیق با شهروندان (21 نفر) جهت شناسایی ابعاد معنویت و ویژگی های فضاهای شهری معنوی بهره گرفته شده و مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون، تحلیل و شبکه مضامین ارائه شده است. یافته ها: در بخش کمی، آرای دو گروه نخبگان (51 نفر) و شهروندان (400 نفر) به منظور رتبه بندی ادراک معنویت از 22 فضای منتخب شهراصفهان بر اساس مقیاس لیکرت به وسیله پرسشنامه بررسی شده و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ادراک معنویت و از تحلیل واریانس یک طرفه جهت مقایسه ادراک حس معنویت گروه های مختلف استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد فضای شهری معنویت گرا در بستری (زمینه پیشینی) بر اساس اعتقادات دینی یا غیر دینی شکل گرفته و هر کدام از این زمینه ها به شکل گیری هویت اجتماعی فرهنگی در شهر ختم می شوند که بسترساز خلق فضاهای شهری معنوی است. اینگونه فضاها اثرات متفاوتی بر افراد دارد (اثرات پسینی) که شامل ارتباط مطلوب فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت است. هم چنین بر اساس امتیازات دو گروه اساتید و شهروندان به میزان معنویت در فضاهای شهری اصقهان، مسجد جامع بیشترین و بازارچه حسن آباد کمترین امتیاز را کسب نموده اند.
بررسی معیارهای پیاده مداری در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری با محوریت تاریخی-فرهنگی (مطالعه موردی: پیاده راه اسفریس در بافت تاریخی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاده محوری طبیعی ترین شکل جابجایی شهروندان در خیابان های شهری بوده و حرکت پیاده مهمترین امکان برای مشاهده خیابان های شهری است. پیاده مداری در خیابان های شهری دارای هویت فضایی، احساس تعلق و دریافت کیفیت های فضای شهری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی قابلیت فضای شهری پیاده راه اسفریس به عنوان یک مسیر پیاده مدار است. معیارهای مؤثر در این رابطه با تحلیل کیفت فضایی مسیر مشخص می شود. در این راستا، در پژوهش حاضر با گزینش سیاست مناسب برای ارتقاء جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل در بافت تاریخی شیخ صفی شهر اردبیل سعی شده است تا با بررسی کیفیت و ویژگی ها شرایط موجود، به قابلیت تبدیل مسیر پیاده راه اسفریس به مسیری پیاده مدار (تقلیل تردد خودروهای شخصی) نه پیاده راه (حذف کامل خودروهای شخصی) پرداخته شود. برای نیل به این هدف پس از تعریف بافت تاریخی شیخ صفی و کیفیت پیاده راه اسفریس، مطالعات اسنادی و روش پیمایشی با تهیه 383 پرسشنامه از عابران پیاده راه و شهروندان، مورد استفاده قرار می گیرد. نتایج بررسی تأثیرات پیاده راه بر کیفیت زندگی شهری نشان می دهد که کیفیت فضاها در معیارهایی مانند زیبایی شناختی، کالبد، نمای شهری، کف سازی، مقیاس انسانی، نور در پیاده راه جدید اسفریس مناسب است اما با این وجود بیشتر عابران به تغییرات مطلوب مکان بعد از ساماندهی به-عنوان مسیر پیاده مدار اذعان دارند علی رغم اینکه بر تغییرات منفی به ویژه اجتماعی، دسترسی، عملکردی، مبلمان، کاربری، کیفیت رفتاری پیش آمده پس از ایجاد این مسیر نیز به جد اشاره کرده اند.
بهبود کیفیت فضای شهری با افزودن به غنای محرک های حسی محیط (نمونه موردی: گذر هوسم، رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند ادراک فضای شهری امروز، بیشتر برگرفته از داده های حس بینایی است؛ چراکه دیگر محرک های حسی محیط در ذهن و روان کاربر فضا انگیزشی پدید نمیآورند. پیشفرض این پژوهش این است که اگر محرکهایی، در محیط بهکار گرفته شده باشند که بتوانند تجربه ای چندحسی پدید آورند، بر کیفیت و غنای فضای شهری افزوده می شود. هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای بهبود کیفیت فضای شهری با افزودن به غنای حسی محیط و برانگیخته شدن همه حواس، برای همه گروه های گونه گون اجتماعی، سنی و جنسی و کم توان از نظر ادراک و حواس است. راهبرد این پژوهش، کیفی است؛ و روی نمونهای از محیط شهری کار شده که در شهر رودسر است و گذر هوسم نام دارد. مسیر پژوهش بدینگونه است که پس از بازشناسی گونههای محرک های حسی محیط بر پایه نگرش پدیدارشناسی و راهکارهای افزایش غنای گذرهای محلی در نمونه، معیارهای ارزیابی کیفیت محیط در سه سطح برای آن استخراج می شود. سپس بر پایه معیارهای سطح سوم، پرسشنامه لیکرت تنظیم میگردد؛ و با مشاهده میدانی، مطالعات حسگردی، مصاحبه و پرسشنامه، کیفیت این محرک ها در گذر هوسم، برداشت، ارزیابی و تحلیل میشود. یافتهها نشان میدهند که کیفیات فضایی گذر هوسم با داشتن محرک های حسی غنی، خشنودی و رضایت بالایی فراهم میکنند؛ و کیفیت هایی چون آرامش و سکوت، ایمنی، احساس و ادراک چندگانه، برانگیختن تخیل و خاطره، تجربه فضا و تصویر ذهنی وحدت بخش در فضا را بیشتر می کنند. از نظر میزان تأثیرگذاری، محرک های چشایی بیش از دیگر محرک های حسی و سپس محرک های بساوایی، شنوایی، بویایی، عضلات و بینایی مؤثرتر هستند. نتایج نشان میدهند که راهکارهایی چون پیونددهی مناسب کوچه و بن بست به گذرگاه اصلی، نورپردازی کوچه های پنهان فضا در شب، کاستن از سر و صدای خودروهای عبوری، کف سازی مناسب گذرگاه برای حرکت پیاده و نابینا و ایجاد کاربری ها و فعالیت در زمان مختلف در این گذر، توصیه هایی سودمند هستند.
انگاره "شهریتِ معماری" رهیافتی در تبیین قابلیتهای معماری ابنیه در ارتقاء کیفیت فضای شهری پیرامون خود (موردپژوهی: تکیه زنجیری شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 53
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: علیرغم تاکید نظریه های زمینه گرا و ساختارگرایی به همسویی و تبعیت معماری با زمینه موجود، بنظر میرسد، نقش ساختمان به عنوان عنصری تأثیرپذیر از بافت مطرح شده است تا تأثیرگذار در زمینه و تحول آفرین در آن.
هدف: با نظر به نقش و قابلیت بناهای معماری در ارتقاءکیفیت فضاهای شهری پیرامون خود در بافتهای تاریخی، تبیین انگاره «شهریتِ معماری » به عنوان هدف اصلی پژوهش میباشد.
روشها: با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و با استفاده از راهبرد ساختارگرایی در بافت تاریخی محله بیدآباد شاهرود بررسی شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق در سه حوزه سازمان فضایی)ارتباط، انتقال، اتصال و توسعه فضا(، سازمان منظر )نقش منظر شناختی بام، نقش معمارانه سازه و تاسیسات، تجلی مقیاسی جزئیات، ارتقاء غنای حسی، اشتراک گذاری و رنگ تعلق شخصی، توده گذاری متناسب با محصوریت معابر همجوار( و سازمان فعالیت و عملکرد )توسعه مقطعی خودکفا، کنترل رفتارهای اجتماعی، جذب کاربریهای سازگار، امنیت فضاهای رهاشده، و زیست پذیری( ارائه و بر این اساس، پیشنهاداتی در حوزه قانونگذاری، مدیریت شهری،آموزش معماری و شهرسازی و آموزشهای مردمی ارایه شده است.
نتیجه گیری: در طی فرآیند طراحی، نه تنها به تأثیرات سایت و محیط زمینه بر معماری بایستی توجه گردد، بلکه به تأثیرات مطلوب و نامطلوب معماری به فضای شهری پیرامون بعد از ساخت نیز باید توجه کرده و در ارزیابی آثار معماری مورد توجه قرار گیرد.