مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانش آموزان با نیازهای ویژه
حوزه های تخصصی:
جدیدترین رویکرد در برنامه درسی دانش آموزان با نیازهای ویژه، رویکرد دسترسی به برنامه درسی عمومی است. رویکرد دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی با تصویب قوانین فدرالی و ایالتی در ایالات متحده آمریکا (از قبیل قانون آموزش افراد با ناتوانی ها و قانون هیچ کودکی نباید از آموزش محروم شود) و آگاهی و افزایش انتظارات والدین، معلمان و متخصصان از توانمندی های دانش آموزان با نیازهای ویژه در طول بیش از سی سال پژوهش و تجربه آغاز شده است. به همین دلیل در این مقاله پس از ارائه مقدمه، دسترسی به برنامه درسی عمومی تعریف شده است. سپس ضرورت دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی و چگونگی دسترسی آنان به برنامه درسی عمومی مورد بحث قرار گرفته است. همچنین ضرورت همکاری معلمان و کارمندان دانش آموزان با نیازهای ویژه و عادی جهت حمایت از دانش آموزان با نیازهای ویژه برای دسترسی به برنامه درسی عمومی توضیح داده شده و نقش فن آوری در کمک به دانش آموزان با نیازهای ویژه جهت دسترسی به برنامه درسی عمومی مورد تأکید قرار گرفته است. سرانجام، شرایط دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی ارائه شده است.
اثربخشی معلمان کلاس های عادی بر فرایند آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیازهای ویژه به صورت اختلالات رفتاری- روانی، نارسایی های یادگیری و ناتوانی های جسمانی بر فرایند آموزش دانش آموزان اثر دارند. هدف از اجرای این پژوهش، تعیین اثربخشی معلمان کلاس های عادی بر فرایند آموزشی دانش آموزان با نیازهای ویژه و عوامل مؤثر بر آن می باشد. این پژوهش با رویکرد کیفی ، با استفاده از مصاحبه های بحث گروهی متمرکز با 10 معلم، 10 دانش آموز با نیازهای ویژه و 8 نفر از والدین کودکان با نیازهای ویژه انجام شده است. روش نمونه گیری مبتنی بر هدف تا رسیدن به اشباع داده ها بوده است. مصاحبه ها ضبط و نوشته شده و سپس تجزیه و تحلیل شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به ظهور مفاهیمی از اوصاف اثربخشی معلم چون اثرگذار ابدی، امنیت دهنده، تغییر دهنده مسیر زندگی شد. به عنوان عوامل تأثیرگذار سه عامل: الف- شناخت کامل معلم از نقش های خود در رابطه با این دانش آموزان ب- شناخت معلم از نیازهای ویژه دانش آموزان ج- درک موقعیت مناسب، نیز در فرایند آموزش این دانش آموزان تعیین گردید. یکی از بهترین حمایت ها از آموزش همگانی و پاسخ دهی به نیازهای ویژه رو به گسترش دانش آموزان، حمایت از معلمان کلاس های عادی و تقویت آنان به عنوان یک عنصر مهم در فرایند آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه جهت مدیریت بر سه عامل تأثیرگذار ذکر شده بر آن می باشد.
آموزش فراگیر: وضعیت موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش فراگیر یعنی برخورداری همه جانبه تمامی کودکان از امکانات جامعه و تسهیل شرایط و امکانات به منظور بهره مندی دانش آموزان با نیازهای ویژه از آموزش عمومی در کنار سایر دانش آموزان. در این رویکرد اعتقاد بر این است با فراهم شدن امکانات لازم همه دانش آموزان می توانند یاد بگیرند. یکی از اهداف این رویکرد این است تا حد امکان دانش آموزان با نیازهای ویژه در نزدیک ترین مدرسه به محل سکونت شان تحصیل نمایند. اجرای آموزش فراگیر به عنوان یک رویکرد آموزشی از اوایل دهه 80 در کشور بر اساس نیاز جامعه و عمل به تعهدات بین المللی شروع شده است. از آن زمان تاکنون فعالیت هایی انجام شده، با این حال این رویکرد با موانع و محدودیت هایی همراه بوده است. در میان اطلاع رسانی و ارایه اطلاعات کارشناسی در این زمینه می تواند به اجرای دقیق و صحیح تر این رویکرد کمک نماید. با این هدف بر آن شدیم در رابطه ماهیت این رویکرد، روند اجرا، چالش های پیش رو، راهکارهای اجرایی و وضعیت اجرای آموزش فراگیر در استان کرمان مطالبی را به عرض خوانندگان عزیز برسانیم.
قانون طلایی تدارک حمایت از دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاسهای فراگیر: از دیگران آنطور حمایت کنید که دوست دارید از شما حمایت کنند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای لحظه ای فرض کنید که مدرسه شخصی را مسئول حمایت از شما در طول هفته نموده است . حالا تصور کنید که شما نباید روی حرف آن شخص حامی حرفی بزنید . یا فرض کنید کسی مرتباً در محل کار شما ایستاده است تا از شما بصورت انفرادی حمایت نماید. این شخص در همه فعل و انفعالات شما حاضر خواهد بود . همانند نگهبانی بر کارهای شما نظارت خواهد نمود . این شخص حامی ممکن است همچنین بصورت شفاهی وظایف شمارا متذکر شود.با این توصیف به نظر شما: - آیا شما مستقل تر خواهید شد یا وابسته تر؟ - این نوع حمایت روابط شما با همسالانتان را چگونه تغییر خواهد داد؟ - آیا این نوع توجه باعث کاهش حریم خصوصی و آزادیتان نخواهد شد؟ - حضور این شخص چه اثری روی خلاقیت شما خواهد گذاشت ؟ - در این لحضات آیا شما احساس اعتماد به نفس از اینکه کسی شما را حمایت میکند خواهید داشت؟ - آیا شما فکر میکنید که ممکن است باعث توسعه رفتار منفی شوید؟ حالا فرض کنید که چگونه حضور شما روی دانش آموزانی که شما از او حمایت میکنید، اثر می گذارد؟ فراگیر سازی یک روش فکر کردن، عمل کردن ، تصمیم گرفتن در باره کمک به هر دانش آموزی که به حمایت نیاز دارد می باشد. مربیان باید حمایت های خود را با این دیدگاه تدارک ببینند. برای اجرای قانون طلایی حمایت، مربیان باید بتوانند خود را در موقعیت کسانی که این حمایت ها را دریافت میکنند، قرار دهند. مربیان باید بتوانند در مورد چگونگی حمایتهایی که در موقعیت قرار گرفته به آن نیاز دارند تفکر کنند و ببینند که آرزو دارند که چگونه حمایت شوند.و سپس با بصیرت کامل طرحی برای حمایت های خود بریزیند. با علم و دانش ، ابتکار و خلاقیت، و دانستن قاعده طلایی حمایت مربیان خواند توانست حمایتهای خود را به طور موثری تدارک ببینند که این کار متضمن این است که فلسفه فراگیر سازی را به درستی درک کنیم .
مقایسه تنیدگی والدگری و مهارت حل مشکل خانواده در مادران دانش آموزان عادی و دارای نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: شیوه ها یا راهبردهایی که فرد در مقابله با موارد تنیدگی زا به کار می برد، نقشی اساسی در سلامت جسمی و روانی او ایفا می کند . فرآیندهای ارزیابی، مقابله و تلاش های شناختی- رفتاری افراد در تفسیر و غلبه بر مشکلات زندگی موثر هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه تنیدگی والدگری و مهارت حل مشکل خانواده در دانش آموزان با نیازهای ویژه و عادی بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای یا پس رویدادی بود. جامعه آماری این پژوهش ، همه دانش آموزانی بود که در مدارس عادی و با نیازهای ویژه شهرستان شهریار مشغول به تحصیل بودند. با توجه به این که جامعه مورد پژوهش شامل 4 گروه مادران دانش آموزان عادی، اتیسم، آسیب دیده شنوایی و کم توان ذهنی با تعداد جامعه آماری متفاوت بود، به تناسب با روش های نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه در دسترس و تصادفی ساده، از هر گروه30 نفر در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تنیدگی والدگری و مقیاس حل مشکل خانواده استفاده شد. در پایان، داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه-آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که در متغیر تنیدگی والدگری بین گروه ها به ترتیب مادران کودکان دارای اتیسم، کم توان ذهنی، آسیب دیده شنوایی و عادی دارای بیشترین میزان تنیدگی والدگری بودند، به این معنا که مادران کودکان دارای اتیسم در مقایسه با مادران دیگر گروه ها تنیدگی والدگری بیشتری را تجربه می کنند. تنیدگی واﻟﺪﮔﺮی در ﻣﺎدران دانش آموزان دارای نیازهای ویژه در ﻫﺮ 2 ﻗﻠﻤﺮو واﻟﺪﮔﺮی و ﻗﻠﻤﺮو کﻮدک به طور ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻣﺎدران کﻮدکﺎن عادی است کﻪ ایﻦ تنیدگی می تواند ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ کﻮدک، واﻟﺪ یﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
نتیجه گیری: ویژگی های دانش آموزان با نیازهای ویژه، ﻧﮕﺮاﻧی از ﺗﺪاوم ﺷﺮایﻂ، ﭘﺬیﺮش کﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺣﺘی ﺳﺎیﺮ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده و ﻧیﺰ ﺷکﺴﺖ در دریﺎﻓﺖ حمایت های اﺟﺘﻤﺎﻋی می تواند در ﺑﺮوز ایﻦ تنیدگی ﻣوﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ.
طرح همگانی یادگیری برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: با رشد دانش و آگاهی در مورد ضرورت فراهم سازی برنامه درسی عمومی برای افراد با نیازهای ویژه، طرح همگانی یادگیری به عنوان یک رویکرد آموزشی رایج در آموزش وپرورش ویژه مطرح شد. هدف طرح همگانی یادگیری، کاهش موانع بالقوه یادگیری و افزایش فرصت های یادگیری برای دانش آموزان با نیازهای ویژه است. طرح همگانی یادگیری با متناسب سازی محیط، استفاده از مواد و وسایل آموزشی انعطاف پذیر، ارایه راهبردهای آموزشی متنوع، فراهم سازی فرصت های مشارکت برای همه دانش آموزان و فراهم کردن شرایط پاسخ دهی به روش های گوناگون، زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه همه دانش آموزان را فراهم می کند.
آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش-آموزان با نیازهای ویژه: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
119-138
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این مقاله، مطالعه و بررسی فرایند آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش آموزان با نیازهای ویژه ( آسیب شنوایی، آسیب بینایی، طیف اتیسم، ناتوانی هوشی، ناتوانی ویژه یادگیری، مشکلات ارتباطی-زبانی، اختلالات رفتاری هیجانی، معلولیت جسمی-حرکتی، و چندمعلولیتی) و ارائه راهبردهایی برای تسهیل و تسریع این فرایند است. روش : در پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و جستجو در منابع اینترنتی موجود در گوگل پژوهشگر، پرتال جامع علوم انسانی، و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، متون و مقاله های مرتبط از سال های 1964 تا 2017 مورد بررسی قرار گرفت. سپس، منابع مرور، تحلیل، و مقوله بندی شدند. یافته ها و نتیجه گیری : برای هر گروه از این دانش آموزان، راهبردها و روش های خاصی برای آموزش زبان خارجی وجود دارد. برای نمونه می توان به استفاده از رویکرد دیداری برای آموزش واژه (برای گروه آسیب دیده شنوایی)، استفاده از متن چاپی یا خط بریل انگلیسی (برای گروه آسیب دیده بینایی)، تکرار فعالیت ها (برای گروه طیف اتیسم)، استفاده از رویکرد های ارتباطی، واژه محور، و پاسخ فیزیکی کامل (برای دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی)، استفاده از روش چندحسی و روش آگاهی واجی (برای دانش آموزان دارای ناتوانی ویژه یادگیری)، استفاده از تکنیک های گفتاردرمانی و تعدیل محتوای آموزشی (برای دانش آموزان دارای مشکلات ارتباطی-زبانی)، استفاده از برنامه های مداخله ای رفتاری در کلاس همزمان با برنامه های آموزش زبان (برای دانش آموزان دارای اختلال رفتاری-هیجانی)، تسهیل دسترسی به تجهیزات آموزشی (برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی)، و تأکید بر ارتباط کلی و توانایی های سازشی (برای دانش آموزان چندمعلولیتی) اشاره کرد. برنامه آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در ایران باید متناسب با توانایی های آنها طراحی شود. در نتیجه، متناسب سازی، بومی سازی، و ارائه حمایت های آموزشی ضروری است.
تحلیل گفتمان انتقادی کتب انگلیسی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه با رویکرد لاکلاو و موفه (مطالعه موردی: کتب انگلیسی دوره اول متوسطه پیش حرفه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان انتقادی کتاب های آموزش زبان انگلیسی مربوط به دانش آموزان با نیازهای ویژه است. مسئله اصلیِ پژوهش حاضر این است که تا چه حد در تصاویر و تمرین سازی ها و مکالمات این کتاب ها، از قرائنی استفاده می شود که مصداق عینی در زندگی هر روزه مخاطبان با نیازهای ویژه دارد. پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب های انگلیسی دوره اول متوسطه پیش حرفه ای (پایه های هفت، هشت و نه) در چارچوب رویکرد لاکلاو و موفه پرداخته است. یافته ها نشان داد که در گفتمان مسلط این کتاب ها، هیچ نشانی از بازنمایی بدن ها و سبک های زندگیِ این افراد دیده نمی شود یا به شکل مثالی و آرمانی و یا به شکل گزینشی و نمایشی از آن ها روایت شده است (مساوات طلبی نمایشی). مضامین و تصاویر این کتاب ها نتوانسته از دوقطبی سازی های گفتمان هژمونیکِ جامعه (امر عادی امر غیرعادی) فراتر رود و روابط قدرتِ جامعه عادی را بازتولید کرده اند. امر عادی یک مقوله گفتمانی است نه طبیعی. بازنمایی های گفتمانی و روابط قدرتِ حاکم بر الگوهای درسیِ این کتب به واقعیت و سبک های زندگیِ افراد با نیازهای ویژه شکل می دهند. لذا، غیبت تصاویر و چالش های افراد با نیازهای ویژه در این کتب به مثابه غیبت های آن ها از قلمروی عمومی و حذف سبک های زندگیِ متکثر ادراک می شود. یافته های مقاله حاضر می تواند در بازنگری تألیف این کتب درسی مطابق با سند برنامه درسی ملی و کمک به توانمندسازی و جامعه پذیریِ مخاطبان این کتب راهگشا باشد.
ارزیابی اثربخشی طرح آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن از دیدگاه معلمان شهر زنجان می باشد. روش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل 95 دانش آموز با نیازهای ویژه در شهر زنجان می باشند که به صورت تلفیقی با سایر دانش آموزان در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان تعداد 78 نفر نمونه بصورت تصادفی طبقه ای بر اساس نوع معلولیت انتخاب شدند و دیدگاه معلمان آن ها نسبت به آموزش تلفیقی فراگیر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که بر اساس اهداف آموزش تلفیقی فراگیر طراحی گردید و روایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی کل آن نیز 90/0 بدست آمد. یافته ها: با تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی، یافته ها نشان داد که میزان تحقق اهداف آموزش تلفیقی در اهداف مختلف بالاتر از میانگین فرضی می باشد. متغیرهای مقطع و پایه تحصیلی و شدت و نوع معلولیت ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی نداشتند اما سه متغیر جنسیت، نگرش معلمان به آموزش تلفیقی و نقش معلم رابط، ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی داشتند که در بین آن ها نگرش معلمان از توان پیش بینی نیز برخوردار بود. نتیجه گیری: بر طبق یافته ها آموزش تلفیقی اثربخش بوده و راهبردهایی چون تغییر نگرش معلمان به آموزش تلفیقی فراگیر، استفاده از معلم رابط، ارایه آموزش های جبرانی توسط معلمان، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاس درس و تجهیز مدارس با امکانات مناسب می توانند موجب ارتقای آموزش تلفیقی فراگیر گردند.
مقایسه نگرش معلمان عادی و ویژه نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر و شناسایی عوامل مرتبط با نگرش آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴۲
۹۱-۱۰۸
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه نگرش معلمان عادی و ویژه نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر و شناسایی عوامل مرتبط با نگرش معلمان بوده است. در پژوهش پس رویدادی حاضر، 107 معلم ویژه و 107 معلم عادی مدارس ابتدایی از شهرهای زنجان و بیجار (در استانهای زنجان و کردستان) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در مطالعه شرکت کردند. برای اندازه گیری نگرش آنان، از مقیاس نگرش سنج به پژوه (1992) پس از اعمال انطباقهای ضروری استفاده شده است. در این پژوهش تماس اجتماعی، جنسیت، گذراندن دوره ضمن خدمت، سطح تحصیلات، میزان شناخت، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، پایه تحصیلی مورد تدریس و داشتن تجربه رابط و تلفیقی، به عنوان متغیرهای پیش بین و نمرات نگرش معلمان متغیرهای ملاک بودند. یافته ها نشان دادند که: الف) معلمان ویژه در مقایسه با معلمان عادی نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر به طور معناداری نگرشی مثبت تر داشتند. ب) در هر دو گروه معلمان، سه متغیر پیش بین داشتن تجربه فعالیت به عنوان معلم رابط و تلفیقی، رشته تحصیلی و گذراندن دوره ضمن خدمت، حدود ده درصد از واریانس نگرش نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه را به طور معنادار پیش بینی کردند. ج) همچنین در هر دو گروه معلمان، تنها متغیر پیش بین میزان شناخت معلمان از دانش آموزان با نیازهای ویژه و برنامه آموزش فراگیر، توانست 7/4 درصد از واریانس نگرش نسبت به آموزش فراگیر را پیش بینی کند. بنابراین با افزایش دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیازهای ویژه و برنامه آموزش فراگیر، می توان نگرش آنان را ارتقا و بهبود بخشید.
تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ادراک تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا بود تا با تکیه بر شناسایی این مشکلات آموزشی بتوان نسبت به کاهش آنها مبادرت کرد. روش: روش پژوهش در قالب کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است. از این رو از بین والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه 14 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به حد اشباع داده ها رسیدیم و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گفت وگوها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان دادند که عوامل ایجادکننده مشکلات آموزش در دوران کرونا برای این گروه از دانش آموزان را می توان در 3 مضمون کلی مسائل مربوط به امکانات، مسائل مربوط به نگرش و مشکلات آموزش والدین و معلمان تقسیم بندی کرد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد با بررسی تجربه والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش دوران کرونا می توان تا حد امکان با تغییر نگرش ها، آموزش مناسب و فراهم آوردن امکانات، بستر مناسبی برای شکوفایی توانایی ها و استعدادهای این گروه از دانش آموزان فراهم کرد. در پایان مقاله بر پایه نتایج پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شده است.
بررسی میزان دانش معلمان مدارس عادی شهر بیجار درباره دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر و آمادگی آنها برای پذیرش این دانش آموزان در کلاس خود: گامی در جهت فراگیرسازی موفق
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
14 - 26
حوزه های تخصصی:
آموزش فراگیر با حضور دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس عادی در راستای عدالت آموزشی، برای موفقیت نیازمند شرایطی است که یکی از این الزامات، دانش معلمان درباره این گروه از دانش آموزان و داشتن آمادگی برای پذیرش آنها در کلاس خود است. در پژوهش توصیفی - پیمایشی حاضر، پرسشنامه ای برگرفته از خرده مقیاس "میزان دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیاز ویژه و آموزش فراگیر" پرسشنامه ی نگرش سنجی استفاده شد. خرده مقیاس ذکر شده به صورت یک پرسشنامه طراحی و پس از اجرای مقدماتی، در میان 107 نفر از معلمان ابتدایی شهر بیجار که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند توزیع گردید. و میزان دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیازهای ویژه، آموزش فراگیر و آمادگی آنها برای پذیرش این دانش آموزان در کلاس بررسی شد. یافته ها نشان دادند که معلمان حاضر در نمونه، در این زمینه دانش کافی نداشتند و با توجه به نتایج آزمون t تک نمونه ای، دانش معلمان به طور معناداری پایین تر از میانگین فرضی بود و اکثر آنها آمادگی تدریس در یک محیط فراگیر را نداشتند. بنابراین برای بهبود این وضعیت توصیه می شود که معلمان داوطلب برای آموزش فراگیر شناسایی و پس از گذراندن دوره های آموزشی مناسب، در این جهت به کار گرفته شوند.
جایگاه طراحی و تدوین محتوای آموزشی رشته های مهارت آموزی در بهزیستی آموزشی دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش «اثربخشی محتوای آموزشی رشته های مهارتی دوره دوم متوسطه حرفه ای از دیدگاه کارشناسان و متخصصین» و روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی-کیفی) می باشد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی؛ و برای تحلیل داده های کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری، شامل کارشناسان و دبیران آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی (N=85) بودند که به روش تصادفی ساده و با فرمول کوکران، 70 نفر به عنوان نمونه برای بخش کمّی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش کمّی، از پرسش نامه محقِّق ساخته استفاده شده و اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تایید و پایایی آن بوسیله ضریب آلفای کرونباخ 0.749 محاسبه گردید. روش تحلیل داده ها در این بخش آمار توصیفی (میانگین) بود.جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر کارشناسان و دبیران دوره دوم متوسطه حرفه آموزی بودند که با استفاده از «روش نمونه گیری هدفمندِ ملاک محور» تا حد اشباع نظری، تعداد 17 نفر انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. نتیجه حاصله نشان داد در برنامه درسی فعلی دانش آموزان با نیازهای ویژه، محتوا ناظر بر حوزه شناختی و با تأکید برمحفوظات، بدون توجه به تفاوت های فردی و مسئله بوم شناختی برای دانش آموزان است. در این برنامه، تأکید بر ارائه محتوای انتخاب شده در طول سال تحصیلی است و این امر، باعث عبورکردن دبیران از محتوای مورد نیاز و ضروری فردِ دارای کم توان ذهنی شده است.
جایگاه طراحی و تدوین ارزشیابی آموزشی رشته های مهارت آموزی در بهزیستی آموزشی دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش «اثربخشی ارزشیابی های آموزشی رشته های مهارتی دوره دوم متوسطه حرفه ای از دیدگاه کارشناسان و متخصصین» و روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی-کیفی) می باشد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی؛ و برای تحلیل داده های کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری، شامل کارشناسان و دبیران آموزش وپرورش استثنایی استان مرکزی (N=85) بودند که به روش تصادفی ساده و با فرمول کوکران، 70 نفر به عنوان نمونه برای بخش کمّی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش کمّی، از پرسش نامه محقق ساخته با پایایی معادل با 794/0 استفاده شده است. روش تحلیل داده ها در این بخش آمار توصیفی (درصد فراوانی) بود. جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر کارشناسان و دبیران دوره دوم متوسطه حرفه آموزی بودند که با استفاده از «روش نمونه گیری هدفمندِ ملاک محور» تا حد اشباع نظری، تعداد 17 نفر انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. نتیجه حاصله نشان داد سنجش ورودی این دوره به دلیل عدم تنوع رشته ای و عدم توجه به توانایی های دانش آموزان درست صورت نمی گیرد و همچنین در ارزشیابی ها فاصله معنی داری بین آنچه در کلاس درس در حال وقوع است با شیوه ارزشیابی پایانی را شاهد هستیم و همین امر باعث عدم یادگیری پایدار، رشد و تقویت یادگیری یادگیرندگان می شود.
نقدی بر کتاب انگلیسی ویژه: منبعی آموزشی برای درس زبان انگلیسی در مدارس ویژه مناسب برای پایه های هفتم تا نهم
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی انتقادی کتاب «انگلیسی ویژه: منبعی آموزشی برای درس زبان انگلیسی در مدارس ویژه مناسب برای پایه های هفتم تا نهم» نوشته هایده ووسکه است که با هدف آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانشآموزان دارای مشکلات یادگیری در پایه های هفتم تا نهم در مدارس آلمان تدوین شده است. با توجه به معیارهای پیشنهادی نقد شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، نقاط قوت و ضعف شکلی و محتوایی اثر بررسی، و سپس پیشنهادهایی برای بهبود اثربخشی کتاب و متناسب سازی آن برای دانش آموزان سایر کشورها ارائه گردید. از مهم ترین نقاط قوت کتاب می توان به تنوع موضوعی و استفاده از کاربرگ های متنوع اشاره نمود. مسائلی که می تواند در چاپ های بعد یا هنگام متناسب سازی اصلاح شود عبارت اند از: دشواری خواندن متون داستانی، سیاه وسفید بودن کاربرگ ها، دشواری تطابق کاربرگ ها و توضیح ها مربوط به آنها، و تمرکز بیش ازحد بر فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان که ممکن است کاربرد کتاب را برای کشورهای دیگر محدود کند.
تجربیات زیسته معلمان استثنایی از چالش های تدریس مجازی در فضای جدید برنامه درسی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
76 - 48
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته معلمان این دانش آموزان از چالش های تدریس مجازی انجام شده است. پژوهش از نظر روش شناسی، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی با استفاده از روش تحلیل داده های پدیدارشناسی تجربی و متعالی موستاکاس انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل کلیه آموزگاران استثنایی دوره ابتدایی استان یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. نمونه گیری با شیوه هدفمند ملاک محور تا حد اشباع داده ها انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تمامی مصاحبه ها منوط به اجازه مصاحبه شونده و رعایت ملاحظات اخلاقی، ضبط و سپس به طور دقیق مکتوب گردید و با روش هفت مرحله ای موستاکاس تحلیل و کدگزاری شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، در مجموع426عبارت معنادار شناسایی شده اند. در مرحله بعد، عبارت های به دست آمده در 6 مضمون و 24 زیر مضمون و دو دسته ی مقولات زمینه ای و ساختاری طبقه بندی گردیده و با تلفیق نتایج، توصیف جامع و کاملی از تجارب زیسته معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه از چالش های تدریس مجازی در زیست بوم جدید ارائه شده است. یافته ها چالش های تجربه شده معلمان را در مقوله ی شرایط زمینه ای در سه مضمون محوری نوع آموزش ، هیجانات و عواطف و روابط و تعاملات، نشان می دهد. در مقوله شرایط ساختاری چالش های تجربه شده معلمان به سه مضمون عمده اقتضائات آموزش و پرورش استثنایی/ویژه اجرای برنامه درسی و حمایت های مورد نیاز معلم و خانواده در دوران کرونا اشاره دارد.
واکاوی شاخص تعیین اهداف آموزش دوره دوم متوسطه حرفه آموزی دانش آموزان با نیازهای ویژه از دیدگاه کارشناسان و دبیران آموزش و پرورش استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
۱۰۴-۸۷
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل اهداف آموزشی دوره دوم متوسطه حرفه ای دانش آموزان با نیازهای ویژه از دیدگاه کارشناسان و متخصصین می باشد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی-کیفی) می باشد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی؛ و برای تحلیل داده های کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری، کارکنان بخش اداری و آموزشی اداره آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی (N=85) بودند که به روش تصادفی ساده و با فرمول کوکران، 70 نفر به عنوان نمونه برای بخش کمّی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش کمّی، از پرسش نامه محقِّق ساخته استفاده شده و اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تایید و پایایی آن بوسیله ضریب آلفای کرونباخ 0.749 محاسبه گردید. روش تحلیل داده ها در این بخش آمار توصیفی (میانگین) بود.جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر کارشناسان و دبیران دوره دوم متوسطه حرفه آموزی بودند که با استفاده از «روش نمونه گیری هدفمندِ ملاک محور» تا حد اشباع نظری، تعداد 17 نفر انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد، و برای تجزیه و تحلیل داده های از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج پژوهش حاصل نشان داد که در فرآیند تعیین اهداف به مسئله بوم شناختی آموزشی توجه خاص گرددسپس باید اهدافی را به رشته تدوین درآورد که که با توجه به توانایی ها و استعدادهای دانش آموزان قابل دسترسی و سنجش باشند بدین معنی که به مسئله تفاوت های فردی در امر تدوین اهداف که در نهایت منتج به مسئله یاددهی – یادگیری می شود توجه خاص گردد.
طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام مادران دانش آموزان پسر با نارسایی های رشدی و هوشی شهر سمنان که فرزند آنها در مدارس استثنایی شهر سمنان در سال تحصیلی 97- 98مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد که از این تعداد 200 نفر از دو مدرسه استثنایی دخترانه و پسرانه با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس ادراک مثبت ایسکسون و پاینس، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و سیاهه بخشایش گری انرایت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین رضایت زناشویی با مؤلفه های بخشایش گری، ادراک مثبت و سازگاری رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین مؤلفه های بخشایش گری با ادراک مثبت و سازگاری نیز رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p ). تنها بین بخشایش گری و رضایت زناشویی با مؤلفه سازگاری تندرستی رابطه معناداری به دست نیامد. یا فته های پژوهش حاضر نشان داد که الگوی آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت بخشش از جمله فرایندهای مهمی است که چه به طور مستقیم و چه به طور غیرمستقیم از راه افزایش تأثیر مثبت عواملی مانند ادراک مثبت و سازش یافتگی سبب افزایش رضایت زناشویی می شود .
شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه، آموزش فراگیر یکی از بارزترین و پر کشمکش ترین موضوعات پیش روی سیاست گذاران و متخصصان آموزشی در سراسر جهان است که موافقان و مخالفان زیادی دارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های آموزش فراگیر انجام گرفت. روش: به منظور واکاوی عمیق و شناسایی عوامل و نشانگرهای اثرگذار بر فراگیرسازی دانش آموزان، از رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری استفاده شد. در این راستا با استفاده از روشی هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری تلاش شد تا با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، ادراک و تجربه 15 نفر از معلمان، کارشناسان و صاحبنظران آموزش فراگیرسازی به صورت ملاک محور بررسی عمیق شود. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته اکتشافی بود. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش کُدگذاری اولیه، باز و محوری استفاده شد . یافته ها: پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تحلیل عمیق داده ها، 284 نشانگر، 14 مقُوله و 7 طبقه اصلی که شامل «ویژگی های شخصیتی» الف. ویژگی شخصیتی معلم و ب. ویژگی شخصیتی دانش آموزان، «تخصص و صلاحیت حرفه ای معلم» دو مقوله الف. توسعه حرفه ای معلمان و ب. تقویت مهارت های گروهی، «برنامه ریزی و استانداردسازی» الف. فرهنگ ساختاری و ب. برنامه ریزی عملکردی «فضا و امکانات آموزشی» الف. ساختار مدرسه و ب. ساختار کلاس، «اثرات روانشناختی مثبت و منفی فراگیرسازی» الف. مزایا و ب. معایب فراگیرسازی، «عوامل مربوط به خانواده» الف. سطح پایین کیفیت زندگی و ب. عملکرد ناقص خانواده و «عوامل مربوط به جامعه» الف. عوامل استرس زای محیطی و ب. گروه همسالان شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش کیفی و شناسایی عوامل مؤثر در فراگیرسازی دانش آموزان دوره اول ابتدایی، می توان برنامه های جامعی برای اثربخشی بیشتر مدارس فراگیر سازی تدوین کرد.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی برای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه (کم توان ذهنی) بوده است. برای پاسخ به سؤال تحقیق از روش شناسی کیفی تئوری داده بنیاد استفاده شده و از حیث فلسفه پژوهش در زمره پارادایم اثبات گرایی از نوع کاربردی و از حیث صبغه پژوهش کیفی و کمی، دارای رویکرد استقرائی و قیاسی و راهبرد پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش صاحب نظران و متخصصان برنامه ریزی درسی ویژه و کارشناسان سازمان استثنایی می باشند. با استفاده از روش غیر احتمالی قضاوتی (هدفمند) نمونه گیری انجام شده است. مصاحبه با نمونه های پژوهش انجام شد. به منظور نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شده و مصاحبه به صورت نیم ساختاریافته با سؤالات باز و کلی تا 15 نفر انجام شد تا به اشباع داده ها رسید ولی جهت اطمینان بیشتر تا 24 نفر مصاحبه انجام شد. درنهایت با استفاده از تکنیک داده بنیاد با استفاده از نرم افزار Atlas ti عوامل شناسایی گردید. مصاحبه عمیق به عنوان اصلی ترین ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله مورداستفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، درمجموع 106 مفهوم و 21 مقوله یا کدباز شناسایی و استخراج شدند. 21 مقوله شناسایی شده در 6 دسته اصلی داده بنیاد قرار گرفتند. از میان عوامل شناسایی شده، پارادایم کدگذاری محوری انجام شد و بر اساس آن ارتباط خطی میان مقوله های پژوهش شامل شرایط علی، مقوله های محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها مشخص شد. نتایج به دست آمده، اهمیت کاربردی بودن آموزش های شهروندی برای دانش آموزان با نیاز ویژه بود. نتایج ارائه شده در این پژوهش نشان می دهد مهم ترین نتایج به دست آمده از مصاحبه ها بر محتوای آموزش شهروندی و روش های آموزش تأکید داشتند. در خصوص روش های تدریس و آموزش نیز، بر تشکیل گروه های غیررسمی و نظارت بر فعالیت گروه ها، یادگیری در عمل و روش های تدریس شاگرد محور و مشارکتی تأکید شده است.