مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
خط مشی گذاری فرهنگی
حوزه های تخصصی:
تدوین سیاست و خط مشی گذاری از اقدامات مهم در نظام سازی اجتماعی است. سیاست گذاران با تدوین افق و چشم انداز آینده، مسیر پیش رو را مشخص می نمایند و تمرکز اصلی خط مشی گذار، بررسی تعامل دولت با جامعه است که در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکل گیری، اجرا، ارزیابی، اصلاح و تغییر خط مشی صورت می گیرد. می توان اذعان داشت که سیاست گذاری و تدوین خط مشی از مجموعه حرکات اراده جمعی ملت ها و دولت ها برای نظام سازی و نظام پردازی جامعه است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، فرایند نظام سازی با قوت و ضعف هایی در مقاطع مختلف سیاسی اجتماعی همراه بوده است و نظام سازی در حوزه عفاف و اخلاق جنسی، گذشته از آنکه ضرورت مبنایی نظام سازی اسلامی ایرانی است، از هماهنگی و همسویی لازم دستگاه های ذی ربط برخوردار نبوده است. بررسی ها نشان می دهد که غالب برنامه های راهبردی سازمان ها، در عمل با شکست مواجه می شوند و علت اصلی این امر نیز عدم ارتباط میان ساحت نظر و عمل است. بدین معنا که در ساحت نظری، ایده ها و اهداف بیان می شوند و در عرصه عمل، برنامه هایی اجرا می شوند که ارتباط منطقی و قابل سنجشی با آرمان ها و سیاست های تدوین شده ندارند. به بیان دیگر، ریشه این مشکل، در عدم تنظیم و تنسیق مدلی جامع برای ترجمه چشم انداز و سیاست ها به برنامه های عملیاتی نهفته است. این مقاله، ضمن مفروض انگاشتن تمایز عرصه سخت افزاری و نرم افزاری خط مشی گذاری فرهنگ به دلیل افزایش قدرت تحلیل موضوع، سعی بر آن دارد که شکاف موجود را به نمایش گذارد و ناهمسویی موجود را به این عامل منتسب سازد و در نهایت، پیشنهاداتی برای ارتقای سطح همسویی و هماهنگی ارائه دهد. شایسته است نظام خط مشی گذاری، میزان انطباق عملکردهای جاری با سیاست های کلان را ارزیابی کرده و متناسب با آن، اقداماتی برای بهبود در فرآیندها، ایجاد انگیزش و تعلیم افراد و گروه ها و توسعه نظام های اطلاعاتی را پایش کند
تبیین تقوا بعنوان معیار سنجش در خط مشی گذاری فرهنگی در پرتوی آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش تقوا در سنجش و ارزیابی فرآیند خط مشی گذاری و مدیریت فرهنگ سازمانی، پژوهش حاضر با هدف شناسایی تقوا بعنوان ابزار سنجش در خط مشی گذاری فرهنگی در پرتوی آیات قرآن کریم و طبقه بندی انواع آن انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان حوزه در مقطع خارج فقه و اصول و فقهای برگزیده دینی تشکیل می دهند که از بین آنها بر اساس روش ترکیبی (کیفی-کمی) 3 نفر برای گردآوری اطلاعات در مرحله اول (مصاحبه عمیق) و 14 نفر در مرحله دوم (تشکیل گروه های کانونی و توزیع پرسشنامه) برگزیده شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تبین مفهوم تقوا و شناسایی مؤلفه ها و طبقات آن گردید. علاوه بر این، مشتقات تقوا از آیات مختلف قرآن کریم استخراج و صحت و دقت آن توسط خبرگان امر مورد تأیید قرار گرفت. در انتها نیز با توجه به جمیع مطالعات انجام شده و با الهام از ارتباطات چهارگانه انسان با خویشتن، انسان با خدا، انسان با جهان هستی و انسان با هم نوع خود، نحوه اثرگذاری طبقات مختلف تقوا بر یکدیگر شناسایی گردید. در انتها پیشنهاد شد از نتایج مستخرجه در این پژوهش به عنوان ابزاری جهت ارزیابی خط مشی های فرهنگی استفاده شود.
به گزینی راه حلهای رفع مسائل در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی بر پایه تقوا در آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی راه حلهای رفع مسائل در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی بر پایه تقوا در آموزه های اجتماعی قرآن کریم انجام شد. روش: جامعه آماری این تحقیق را خبرگان و فقهای برگزیده دینی تشکیل می دهند که از بین آنها بر اساس روش ترکیبی (کیفی- کمّی)، 21 نفر برای گردآوری اطلاعات در مرحله اول (هفت نفر برای مصاحبه عمیق و 14 نفر برای تشکیل پنج جلسه کانونی) و 12 نفر در مرحله دوم (توزیع پرسشنامه و شناسایی اهمیت و اولویت راه حلها) برگزیده شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی مهم ترین راه حلهای رفع مسائل فرهنگی در پرتو آیات قرآن کریم و تفاسیر معتبر شیعی شد. بر این اساس، 1659 آیه بیانگر راه حلهای رفع مسئله در قالب 97 کد و دو بُعد نظری و عملی ارائه شد. نتیجه گیری: پس از انجام آزمونهای دوجمله ای و فریدمن در نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 20، 82 کد به عنوان مهم ترین راه حلها برای رفع مسائل فرهنگی مستخرجه از آیات قرآن کریم شناسایی و اولویت بندی شدند
الگوی مفهومی خط مشی های فراگیر نظام فرهنگی- اجتماعی مبتنی بر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
337 - 364
هدف: با نظرداشت اهمیت ارزشهای عمومی در نظام خط مشی گذاری و نیز عرصه فرهنگی- اجتماعی،هدف محققان از این پژوهش، کشف الگوی مفهومی خط مشی های قرآنی فراگیر فرهنگی- اجتماعی بود. روش: رویکرد این پژوهش، کیفی و اکتشافی بود. برای گردآوری داده ها، با تلاوت تمام قرآن با رویکرد روش تحقیق موضوعی قرآن کریم و مطالعه آثار مرتبط، آیات سیاستی این عرصه استخراج شد. یافته ها: در تحلیل داده ها، علاوه بر رویکرد پیشین، از روش نظریه پردازی داده بنیاد برای مفهوم نویسی نظام مند از آیات و طبقه بندی و مقوله بندی آنها به منظور دستیابی به الگو و چارچوب مفهومی بهره گرفته شد. برای اعتباریابی، ضمن بهره مندی از مقایسه های مستمر با مراجعه به خبرگان در قالب روش ممیّزی بیرونی، الگوی مفهومی و گزاره های فراگیر سیاستی اعتباریابی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پس از تحلیل آیات، دستیابی به الگو و چارچوب مفهومی کلان فرهنگی- اجتماعی و استخراج گزاره های فراگیر قرآنی بر اساس آن چارچوب بود. در نظام فرهنگی- اجتماعی، علاوه بر گزاره های ناظر به عقلانیت و اصول کلان حاکم هستی شناسی، انسان شناسی، خداشناسی و سنّت شناسی، خط مشی های فراگیر فرهنگی- اجتماعی در قالب گزاره های تجویزی و سیاستی ارائه شد.
شناسایی مسائل فرهنگی در فرایند خط مشی گذاری در پرتو آیات قرآن کریم و بر پایه تقوا(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف محققان در این پژوهش، شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی مسائل فرهنگی در فرایند خط مشی گذاری با توجه به آموزه های اجتماعی قرآن کریم بود.روش : جامعه آماری تحقیق را خبرگان و فقهای برگزیده دینی در مقطع خارج فقه تشکیل می دهند که از بین آنها بر اساس روش ترکیبی(کیفی- کمّی)، هفت نفر برای گردآوری اطلاعات در مرحله اول(مصاحبه عمیق و تشکیل گروههای کانونی) و 12 نفر برای مرحله دوم(توزیع پرسشنامه و شناسایی اهمیت و اولویت مسائل) برگزیده شدند.یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی مهم ترین مسائل فرهنگی در پرتو آیات قرآن کریم و تفاسیر معتبر شیعی شد. لذا، 2201 آیه بیانگر مسئله، در قالب هفت دسته، 170 کد و دو بُعد نظری و عملی ارائه شد. پس از انجام آزمونهای دو جمله ای و فریدمن در نرم افزار اس.پی.اس.اس.20، مهم ترین مسائل فرهنگی مستخرجه از آیات قرآن کریم در قالب 144 کد، شناسایی و اولویت بندی شدند.نتیجه گیری: به منظور شناسایی و برنامه ریزی برای برطرف کردن مسائل فرهنگی در سطوح ملی و سازمانی از نتایج به دست آمده در این پژوهش استفاده شود.
طراحی چارچوب مسئله شناسی فرهنگی در دانشگاههااز دیدگاه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
543 - 564
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای مسئله شناسی فرهنگی در دانشگاهها با بررسی و تحلیل بیانات امام خامنه ای بوده است. روش: در این پژوهش، از روش کیفی تحلیل مضمون با بهره گیری از تکنیک شبکه مضامین برای شناسایی مضامین مستتر و ترسیم تارنمای مضامین استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش، مضمون فراگیری به نام تعالی فرهنگی را در قالب چهار مقوله کلان فرهنگی: تعمیق باورهای دینی و ارزشی، هویت بخشی، رشد اجتماعی اسلامی و عنصر انقلابی و اسلامی، به عنوان مسئله فرهنگی در دانشگاهها معرفی کرد. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد که خط مشی گذاری اثربخش و دستیابی به تعالی فرهنگی در دانشگاهها، نیازمند تدوین مأموریتها و اهداف فرهنگی بر پایه نیاز و شرایط دانشگاهها مبتنی بر مقوله های فرهنگی شناسایی شده از دیدگاه امام خامنه ای است.
بازخوانی انتقادی سند نقشه مهندسی فرهنگی با تکیه بر اصول خط مشی گذاری فرهنگی در سیره نبوی(مقاله پژوهشی حوزه)
مطالعه خط مشی گذاری فرهنگی با رویکرد انتقادی می تواند به صورت سلبی و ایجابی به بهبود، اصلاح و تکمیل خط مشی ها کمک کند. تحلیل کیفی اسناد سیاستی یکی از رویکردهای تحلیل خط مشی است. در این مقاله با تکیه بر اصول خط مشی گذاری فرهنگی در سیره نبوی که پیشتر در پژوهشی توسط نگارنده مطالعه و منتشر شده است، سند نقشه مهندسی فرهنگی که یکی از مهم ترین اسناد سیاستی کشور در حوزه فرهنگ است، بازخوانی شده و شواهد پوشش و اشراب اصول سیره نبوی در قسمت های مختلف سند مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی است. به این ترتیب که محتوای فصل های مختلف سند (کلیات، مبانی ارزش ها واصول، چشم انداز فرهنگی، اهداف فرهنگی، اولویت های فرهنگی، راهبردها و اقدامات، و چهارچوب نهادی نظام) برای یافتن شواهد مرتبط با اصول هفت گانه (هدایت گری، جامعیت، تدریج، مسجد محوری، تقویت جایگاه خانواده و زنان، رشد و گسترش دانش و آگاهی) تحلیل شده است. بر اساس یافته های پژوهش میزان انطباق محتوای سند نقشه مهندسی فرهنگی با اصول هفت گانه منبعث از سیره نبوی را می توان بر روی پیوستاری در نظر گرفت، اصل «هدایت گری» و اصل «تقویت جایگاه خانواده و زنان» بیشتر از اصول دیگر مورد توجه سیاست گذار بوده و در قسمت های مختلف سند پوشش داده شده است و برای اصل «مسجدمحوری» کم ترین شواهد در قسمت های مختلف سند مشاهده گردید.
الگوی ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری فرهنگی با رویکرد مطالعه کیفی اسناد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
47 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای هویت فرهنگی شناخته می شود، به الگوی بومی مبتنی بر فرهنگ دینی جامعه ایرانی نیاز دارد؛ زیراانتقال الگو های غیر بومیِ ارزشیابی خط مشی های فرهنگی، نمی تواند در این عرصه راهگشا باشد. این پژوهش به دنبال آن است که شاخص های مطلوبیت را برای ارزشیابی بومی در هر مرحله از فرایند خط مشی گذاری فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران شناسایی و تدوین کند.
روش: روش اجرای پژوهش، بررسی کیفی سه سند «نقشه مهندسی فرهنگی کشور»، فصل مرتبط با فرهنگِ سند «چشم انداز توسعه 1404» و سند «اسلامی شدن دانشگاه های کشور»، با بهره مندی از روش تحلیل مضمون، به عنوان فرایندی برای تحلیل داده های متنی است.
یافته ها: شاخص های مطلوب در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی در قالب پنج دسته عبارت اند از: 1. مرحله شناخت و درک مسئله، شامل بصیریت افزایی، رشد اجتماعی، هویت بخشی و تعمیق اصول و معارف دینی؛ 2. مرحله تهیه و تدوین راه حل ها، شامل کارآمدی، نوگرایی، اقتضا نگری و عقلانی علمی؛ 3. مرحله مشروعیت دهی، شامل اقناع پذیری و حمایت قانونی؛ 4. مرحله اجرا، شامل تناسب سازی زمانی و مکانی، ساختاربندی، بستر سازی نرم و سخت و موفقیت در مشروعیت دهی؛ 5. مرحله ارزیابی، شامل نظارت چندسطحی، نظارت مستمر و نظارت هوشمند.
نتیجه گیری: الگوی ارزشیابی در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی، این امکان را در اختیار خط مشی گذاران، مجریان و ذی نفعان قرار می دهد که در گام نخست، از بروز آسیب های احتمالی در تصمیم گیری ها و اقدام های فرهنگی پیشگیری کنند و در گام بعدی، در صورت دست نیافتن به اهداف فرهنگی، با رجوع به الگوی ارائه شده، موانع و مشکلات را شناسایی و آنها را حل کنند.
الگوی مسأله شناسی برای خط مشی گذاری فرهنگی- اجتماعی در سازمان های فرهنگی شهری (مطالعه تطبیقی سازمان های فرهنگی شهرداری های تهران، اصفهان و مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های پیش رو در عرصه خط مشی گذاری فرهنگی ایران معاصر این است که یک موضوع و یا رخداد فرهنگی بیش از آنکه از دریچه یک الگوی دقیق رد شود و به مسأله ی فرهنگی تبدیل شود، از دالان عقاید، باورها، برداشت ها و علایق شخصی فرد خط مشی گذار می گذرد و شکل مسأله فرهنگی به خود می گیرد. برای اینکه بتوانیم در فضای فرهنگی کشور، مسأله شناسی کنیم، ضروریست که دریابیم در گفتمان رسمی کشور چه مفاهیم و چه زبانی وجود دارد که سیاست های فرهنگی جامعه را می سازد. همچنین، فهم و شناخت روندها و روش های مختلف مسأله شناسی برای رسیدن به خط مشی ها و برنامه های منسجم و واحد امری ضروریست.
در این تحقیق با رویکرد کیفی و با استفاده از استراتژی مطالعه موردی چندگانه، سه سازمان فرهنگی شهری بزرگ کشور مورد مطالعه قرار گرفته است تا الگوی های مسأله شناسی آنها استخراج و مورد مقایسه قرار گیرد. بر مبنای یافته های این تحقیق، خط مشی شناسایی شده برای مسأله شناسی فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، اصفهان و مشهد به ترتیب: خط مشی «بالادست محوری و تلفیقی» با اولویت های «فرهنگ دینی- تدافعی» و حاکمیت الگوی روال نامه ای و «همه موضوعی»، خط مشی «نخبه محوری و تلفیقی» با اولویت های «فرهنگ شهروندی» و حاکمیت الگوی مفهومی مدیریتی «چندموضوعی» و خط مشی «مردم محوری و تلفیقی» با اولویت های «فرهنگ مردمی - انقلابی» و حاکمیت الگوی پیوست اجتماعی «چندموضوعی» است.
بومی سازی چهل اصل ابداعی دانش تریز در حوزه تعریف و حل خلاقانه مسائل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
37 - 65
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر توجه زیادی به دانش خلاقانه تریز و ابزار های آن شده است، اما در بین ابزار های تریز، پژوهشگران حوزه های مختلف بیش از همه از ابزار چهل اصل ابداعی برای زمینه کاری خود استفاده کرده اند. پژوهش پیش رو ضمن نقد شیوه رایج استفاده از این ابزار در حوزه علوم اجتماعی که منجر به برداشت غیرعلمی و نادرست از آن شده، به ارائه شیوه کارآمدتری جهت استفاده درست از این ابزار در حوزه خط مشی گذاری فرهنگی پرداخته است. در این پژوهش که گردآوری داده های آن با دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفته، الگوی اولیه با روش تحلیل مضمونی قیاسی تدوین شده و سپس از روش های دلفی و گروه کانونی جهت اصلاح و ارتقای الگوی پیشنهادی استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، به منظور بهره گیری کارآمدتر از ابزار چهل اصل در حوزه خط مشی گذاری فرهنگی، از بین دو روش بهره گیری از این ابزار یعنی «دوستی با اصل ها» و «ماتریس تضاد فنی»، روش اول تجویز می شود. بر این اساس پس از واکاوی های متعدد، این پژوهش 36 راهنما را ذیل 34 اصل از بین اصول چهل گانه، جهت حل مسائل حوزه فرهنگ پیشنهاد نموده است. توصیه می شود پژوهشگران حوزه فرهنگ در عوضِ رویکرد رایج، از راهکار های خلاقانه مطرح شده در این پژوهش به عنوان مجموعه ای از راهنمایی های محرک خلاقیت در تعریف و حل مسائل فرهنگی استفاده کنند.
الگوی تعیین مسائل در فرآیندِ خط مشی گذاریِ سازمان هایِ فرهنگیِ بخشِ عمومی مطالعه موردی: سازمان فرهنگی، اجتماعی، ورزشی شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله عبارت است از تفاوتی که میان وضع موجود و وضع مطلوب امور وجود دارد. امّا اساساً چه اتفاقی رخ می دهد که ما در مواجهه با یک پدیده می گوییم این «مسئله » ی ماست؟ چه می شود که وقتی ما به چیزی نگاه می کنیم جرقه ای در ذهنمان ایجاد می کند که این جرقه برای فرد دیگری که به همان چیز نگاه می کند ایجاد نمی شود. آن چه بارقه های مسئله شناسانه را در ذهن ها ایجاد می کند «نظریه» است. هر نظریه ی فرهنگی یک معیار و هدف کلیدی به نام وضعیت مطلوب دارد و این وضعیت مطلوب را می تواند حدود و ثغور منافع، ایدئولوژی ها، نیازها وخواسته های فردی و اجتماعی تعریف و ترسیم نماید و آن چه که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مانع تحقق این وضعیت مطلوب می شود را «مسئله ی فرهنگی» می گویند. بنابراین این وضعیت مطلوب است که مشخص می کند چه چیزی مشکل و مسئله هست و چه چیزی مشکل و مسئله نیست. سوال اصلی این تحقیق این است که در جمهوری اسلامی ایران چه الگو یا مدل هایی برای شناخت مسائل در حوزه ی فرهنگ وجود دارد، چرا که بررسی الگوی مسئله شناسی در هر جامعه، مبیّن نوع نگاه به مسائل در یک نظام مبتنی بر نظریه فرهنگی خاص می باشد. مطالعه ادبیات علمی کشور، فقدان بررسی های نظری و در عین حال ناظر به عمل و واقعیت در زمینه ی مسئله شناسی فرهنگی را نشان می دهد و یک موضوع و یا رخداد فرهنگی بیش از آن که از دریچه ی یک الگوی دقیق رد شود و به مسأله ی فرهنگی تبدیل شود، از دالان برداشت ها و علایق شخصی فرد خط مشی گذار می گذرد و شکل مسأله ی فرهنگی به خود می گیرد. بدین منظور، این تحقیق با مطالعه موردی یکی از سازمان های فرهنگی بخش عمومی کشور و با استفاده از روش تحلیل مضمون، نمونه ای از الگوی مفهومی مسئله شناسی را پیشنهاد داده است. این الگوی سه وجهی نشان می دهد در این سازمان فرهنگی نوع نگاه به مسائل فرهنگی چگونه شکل می گیرد.
خط مشی گذاری فرهنگی برخورد نظام با سکولاریسم نقاب دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
27 - 51
حوزه های تخصصی:
جریان سکولاریسم نقاب دار پس از انقلاب اسلامی با نفوذ فکری در بین مسئولان و نخبگان، سعی در تعقیب اهداف دنیازدگی و دین گریزی از طریق توجیهات سکولاریستی دین داشت و به وسیله حذف قدسیت و ابعاد فرازمینی و معنوی تلاش کرد لوازم سکولاریسم، یعنی دموکراسی و لیبرالیسم را در جامعه ایرانی با هویتی دین گریز نهادینه کند. این جریان با ترویج آرام باورهای سکولار، امکان تحول فرهنگ عمومی را در عمیق ترین لایه های معرفتی فراهم کرد.در این مقاله برای خط مشی گذاری فرهنگی حاکمیت اسلامی در مواجهه با این جریان، تلفیق بین رویکرد ریشه (عقلانی) و شاخه (تدریجی) دنبال شده است. رویکرد شاخه (عرضی) از طریق بررسی زمینه های موجود و عینی جریان سکولاریسم نقاب دار و مواجهه های قبلی آن به شیوه دوره سازی (ادوار تحول فکری سروش) و رویکرد ریشه (طولی) از طریق تحلیل لایه ای علت های صیرورت سروش از یک اندیشمند حامی نظام به رهبر مخالفان نواندیش در خارج کشور بررسی شده است. سپس از ترکیب این دو رویکرد، سعی شده راه حل هایی با عنوان خط مشی های فرهنگی تعامل مسئولان حکومت اسلامی با نخبگان سکولار در قالب یک جدول در چهار لایه لیتانی (سطحی)، اجتماعی، گفتمانی و اسطوره ای و در هر سطح برای هر علت، راهکارها و راهبردهای حاکمیتی ارائه شود.