فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۵۵٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Digital Tools of Marketing Strategies in Hotel Branding(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The condition of the hotel's competitiveness is a strong brand. The introduction of digital marketing in the strategy of hotel branding creates new opportunities for hotels when interacting with guests through digital channels. The purpose of this study is to develop theoretical and practical measures to improve the effectiveness of marketing strategies in hotel branding using digital tools. To achieve the goal of the study was conducted research on targeted branding some of the largest hotel chains. The results of the analysis showed that in the process of branding at each stage the corresponding goals have achieved by means of advertising, marketing, public relations management, personnel selection, corporate culture.This study substantiates the main tools of the strategy of the Digital Marketing and Sales. The brands need to constantly monitor changes in market positions and audience sentiment using all the features and channels. The priorities should be implemented by performing key tasks, in particular such astimely measurements as far as brand experience has a positive effect on customer satisfaction and loyalty.
Sustainable Reporting Function and Green Accounting Strategic Consequences (Cross-matrix analysis)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to evaluate the most effective strategic implica-tions of green accounting based on the function of sustainable reporting. In this study, theoretical screening based on similar studies was used to identify the components (strategic consequence of green accounting) and research propositions (themes of sustainable reporting function). Then, in order to determine the reliability of research components and propositions through the participation of 12 experts and experts in the field of accounting and financial management, Delphi analysis was used. In the quantitative part, the identified components and propositions in the form of matrix questionnaires were evaluated by interpretive analysis by 17 managers of the top 50 companies in 2009. The results showed that the proposition of sustainable responsibility as the most influential theme of the sustainable reporting function causes the effectiveness of the value consequence in green accounting. This result shows that by developing the dimensions of social responsibility in sustainable reporting, the level of inclusive values in the value functions of green accounting is strengthened and builds trust and confidence in the company's performance.
مدل منابع انسانی سبز در صنایع کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
75 - 108
حوزههای تخصصی:
صنایع کوچک و متوسط و زودبازده در مسیر تقویت تولید و اشتغال به ویژه برای حفظ و تقویت بنیه اقتصادی کشور در شرایط سخت اقتصادی؛ نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) یک موضوع مطرح برای صنایع کوچک و متوسط در زمینه اقتصادهای درحال توسعه است. در این زمینه، پژوهش بر روی پیشینه هایی تمرکز دارد که از اجرای شیوه های GHRM درصنایع کوچک و متوسط حمایت می کند. در این مطالعه، مرور ادبیات گسترده ای برای ایجاد پیشینه برای اجرای شیوه های GHRM سازماندهی شد. تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM) تعاملات بین مولفه های شناسایی شده را بررسی می کند. به علاوه، آنالیز ماتریس ضربدری (MICMAC) برای تعیین قدرت وابستگی محرکه هر یک از مولفه ها انجام شد. با بررسی پژوهش های پیشین، متون مرتبط و نظر خبرگان در نهایت ۱۹ مولفه مؤثر در ارتباط با مدیریت منابع انسانی سبز در ارتباط با صنایع کوچک و متوسط استان تهران شناسایی شد. جامعه آماری این مقاله خبرگان و صنعتگران مسلط به موضوع تحقیق بود که در نهایت جهت شناسایی و تحلیل عوامل، 15نفر از کارشناسان و خبرگان صنعتی همکاری نمودند.
چارچوبی برای مدیریت فرایندهای کاری چابک مبتنی بر مفهوم "لبه ی آشوب"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
77 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه ارائه ی مدلی جامع از چابک سازی مدیریت فرایندهای کسب و کار با بهره گیری از مفهوم "لبه ی آشوب" در سازمان می باشد که از طریق ابزار مصاحبه با 18 نفر از خبرگان، تلاش گردید اجزا مؤثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا به وسیله ی آن بتوان در یک محیط پیچیده به منظور رسیدن به چابکی در مدیریت فرایندها، تعادل بین نظم درونی مدیریت فرایندها و بی نظمی ناشی از پویایی محیطی حفظ شود. پس از تحلیل یافته ها و استخراج کدهای اولیه(273 کد باز)، محوری(17 کد) و 5 کد گزینشی با ضریب پایایی به میزان 7/77، مدل مفهومی که از پارادایم استراوی و کوربین الگوبرداری شد، ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی مدل شامل: فرهنگ متناسب، حکمرانی فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و درک و شناخت محیطی، عوامل مداخله گر شامل: کنترل و پایش مستمر فرایندها، رهبری، بسترها مشتمل بر استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، ساختار و سازمان، پایداری خلاق در مرز آشوب، سازگاری پویا، یادگیرندگی سازمانی و راهبردهای مورد نیاز در مدل، مدیریت کیفیت فرایندها یکپارچگی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان وکارآمدسازی اجزای چرخه ی عمر را در برمی گیرند که در نهایت بکارگیری آن ها، ارتقا و بهبود شاخص های عملکردی کمی و کیفی را بدنبال خواهند داشت.
طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
389 - 480
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد.
روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد.
یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد.
نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
ارائه مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
531 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد.یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت.نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
Energy-Efficient and Reliable Deployment of IoT Applications in a Fog Infrastructure Based on Enhanced Water Strider Algorithm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Fog computing is considered a promising solution to minimize processing and networking demands of the Internet of things (IoT) devices. In this work, a model based on the energy consumption evaluation criteria is provided to address the deployment issue in fog computing. Numerous factors, including processing loads, communication protocols, the distance between each connection of fog nodes, and the amount of traffic that is exchanged, all have an impact on the re-search system's overall energy consumption. The power consumption for implementing each com-ponent on the fog node as well as the power consumption for information exchange between the fog nodes are taken into account when calculating each fog node's energy use. Each fog node's energy consumption is closely correlated to how its resources are used, and as a result, to the average normalized resource utilization of a fog node. When the dependent components are spread across two distinct fog nodes, the transfer energy is taken into account in the computations. The sum of the energy used for transmission and the energy used for computational resources is the entire amount of energy consumed by a fog node. The goal is to reduce the energy consumption of the fog network while deploying components using a novel metaheuristic method. Therefore, this work presents an enhanced water strider algorithm (EWSA) to address the problem of deploying application components with minimum energy consumption. Simulation experiments with two scenarios have been conducted based on the proposed EWSA algorithm. The results show that the EWSA algorithm achieved better performance with 0.01364 and 0.01004 optimal energy consumption rates.
ارزش مدیریت منابع انسانی در خلق عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: شرکت آب و فاضلاب استان سمنان)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار و ابعاد مدیریت منابع انسانی در خلق عملکرد سازمانی از منظر پدیدارشناسی (مطالعه موردی: شرکت آب و فاضلاب) استان سمنان، در نیمه دوم سال 1401 است.روش شناسی: مطالعه ی حاضر مطالعه ای کیفی با طرح پدیدارشناسی است و جامعه آماری آن شامل خبرگان دانشگاهی استان سمنان بود که در این پژوهش محققان بعد از مصاحبه 19 به اشباع نظری رسیدند و در عمل، مفاهیم جدیدی به دست نیامد، اما برای اطمینان خاطر تعداد 35 مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته بود. همچنین بررسی منابع کتابخانه ای چاپی و الکترونیکی با استفاده از داده پایگاه های معتبر علمی و در دسترس از دیگر منابع پژوهش بودند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثرات متغیرهای پژوهش، متن مصاحبه ها وارد نرم افزار MAXQDA شد. نتایج نشان داد که تیم رهبری قوی، مسئولیت پذیری، برنامه ریزی و تصمیم گیری کارآمد، استفاده از استراتژی های مناسب بر میزان خلق عملکرد سازمانی در این شرکت تأثیر مثبت و معنی داری دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، میتوان چنین نتیجه گیری کرد که مدیریت منابع انسانی میتواند نقش مهمی در خلق عملکرد شرکت آب و فاضلاب استان سمنان ایفا نماید؛ لذا پیشنهاد می شود که مدیران این سازمان با انتخاب یک سیستم مدیریت منابع انسانی توانمند، خلق عملکرد کارکنان خود و بالتبع این سازمان را افزایش دهند.
کنکاشی پیرامون ذهنیت مدیران نسبت به بازدارنده های پدیده فراموشی سازمانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 109
حوزههای تخصصی:
یادگیری سازمانی، اغلب به فرایندهای فراموشی سازمانی وابسته است؛ یعنی سازمان هایی که در خود قصد ایجاد تغییر دارند اغلب باید دانش قدیمی را فراموش کنند که در گذشته، آن ها را محدود کرده است و در این زمینه الگویابی ذهنی کمک کننده خواهد بود. از این رو هدف پژوهش حاضر، برطرف کردن موانع فراموشی دانش ناکارآمد و رویه های قدیمی در سازمان های دولتی است تا بدان طریق سازمان ها بتوانند زمینه را برای القای نوآوری، فرصت های جدید، تجدید روال سازمانی و تصمیم گیری آماده کنند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای است و راهبرد آن ذهنیت شناسی (روش شناسی پژوهش کیو) است. برای جمع آوری فضای گفتمان مصاحبه با 6 نفر از مدیران سازمان های دولتی انجام شد و از اسناد و مدارک کتابخانه ای (مبانی نظری) نیز استفاده شد. مشارکت کنندگان در مرتّب سازی کیو، مدیران سازمان های دولتی شهر مشهد بودند که از این میان 30 نفر به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب شده و 20 نفر حاضر به همکاری شدند. یافته های پژوهش هفت نوع الگوی بلوغ سازمانی ضعیف، حافظه سازمانی ضعیف، تمایل به رکود و عدم چابکی سازمان، دلبستگی به گذشته و ظرفیت جذب پایین، ضعف در سرمایه انسانی، مقاومت در برابر یادگیری زدایی و عدم وجود تفکّر خلاق در سازمان را به عنوان عوامل بازدارنده فراموشی سازمانی از دیدگاه مدیران سازمان های دولتی شهر مشهد نشان می دهد. در این راستا، بلوغ سازمانی ضعیف، ذهنیت غالب شناسایی شده است که به دلیل نبود فرهنگ تغییر، تخصص و دانش کارکنان، عدم حمایت های مدیریت ارشد سازمان و عدم ارزیابی عملکردهای درست مانع مهمی در مسیر فراموشی سازمانی است.
الگوی ارزیابی قدرت آفند سایبری ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
33 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف ارائه الگوی ارزیابی قدرت آفند سایبری ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.روش: روش اجرای پژوهش توصیفی است، نوع این تحقیق کاربردی است که با رویکرد آمیخته انجام شده است. جامعه آماری برای مصاحبه، شامل 7 نفر از خبرگان در حوزه سایبری آجا بوده است که به روش هدفمند انتخاب و مصاحبه با ایشان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جامعه آماری برای پرسش نامه، شامل کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران در طیف درجات افسر ارشد و بالاتر هستند که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر در رشته های مرتبط با علوم سایبری بوده و دارای حداقل ۱۰ سال سابقه خدمت در مشاغل مرتبط با فضای سایبر بوده اند. تعداد جامعه آماری 79 نفر است و از روش سرشماری برای توزیع پرسش نامه استفاده گردید. ابتدا با استفاده از ابزار مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه داده ها جمع آوری شد، سپس از ابزار پرسشنامه استفاده شد که پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل شدند و از نرم افزار SPSS برای تجزیه وتحلیل داده های کمی استفاده گردید.یافته ها: نیروی انسانی، پیچیدگی سایبری، تسلیحات سایبری و آگاهی وضعیتی سایبری مهم ترین مؤلفه ها در آفند سایبری هستند که یافته های این پژوهش، احصا ۱۲ شاخص برای ارزیابی قدرت آفند سایبری و ارائه الگوی ارزیابی قدرت آفند سایبری ارتش جمهوری اسلامی ایران است.نتیجه گیری: الگوی ارائه شده نشان می دهد که خودمختاری سلاح سایبری در طراحی و ساخت تسلیحات سایبری (با بدنه و بدون بدنه) باید مدنظر سازندگان قرارگیرد. از طرفی نیروی انسانی کیفی با طیف گسترده ای از مهارت های فنی، خلاقیت که با آموزش مناسب دارای آگاهی وضعیتی بالایی باشند، برای استفاده از این تسلیحات و غلبه بر پیچیدگی های سایبری لازم است.
بهبود عملکرد صادرات از طریق بررسی تاثیر مشتری گرایی فعال و قابلیت جذب دانش با نقش میانجی گری نوآوری خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت و همچنین تغییرات روزافزون محیط، امر صادرات به دلیل ایجاد مزیت رقابتی، رشد و رونق اقتصادی برای شرکت ها بیش ازپیش حائز اهمیت شده است. در این پژوهش قصد بر این است که شرکت های صادراتی را در توجه بیشتر بر اهمیت مشتری گرایی فعال و استفاده کاراتر از قابلیت جذب دانش و تأثیر نوآوری خدمات در بهبود عملکرد شرکت ها قرار دهیم. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بوده و ماهیت آن در زمره تحقیقات توصیفی - پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های صنعتی فعال صادراتی در شهر ارومیه است که طبق استعلام از سازمان صنعت، معدن و تجارت (صمت)، 349 شرکت می باشد. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرض ها و آمار استنباطی از روش های آماری و آزمون های متفاوت با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 وSMART-PLS3 انجام گرفت. نتایج نشان داد که مشتری گرایی فعال با ضریب 251/0، قابلیت جذب دانش با ضریب 210/0 و نوآوری خدمات با ضریب 396/0 بر عملکرد صادرات تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، مشتری گرایی فعال با ضریب 347/0 و قابلیت جذب دانش با ضریب 438/0 بر نوآوری خدمات تأثیر مثبت و معناداری دارند و در نهایت نوآوری خدمات به ترتیب با ضریب 137/0 و 173/0 بر رابطه بین مشتری گرایی فعال و قابلیت جذب دانش بر عملکرد صادرات میانجی گری می کند.
واکاوی نقش هوش مصنوعی در چرخه سیاست گذاری عمومی؛ رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
115 - 150
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از مهم ترین فناوری های نوظهور است که امروزه با سرعت بالا موجب تحولات عظیم در تمامی حوزه ها از جمله سیاست گذاری عمومی شده است. در این پژوهش کیفی با هدف شناسایی ابعاد به کارگیری هوش مصنوعی در سیاست گذاری عمومی، با رویکرد فراترکیب، 339 مضمون پایه در راستای هدف پژوهش استخراج گردید. سپس از این مضامین پایه، 33 مضمون سازمان دهنده ایجاد شد و در نهایت این مفاهیم به 4 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند که شامل کاربردها، روش ها، مزایا و چالش های هوش مصنوعی در چرخه سیاست گذاری عمومی می باشند. با توجه به یافته های پژوهش، از کاربردهای با اهمیت این فناوری در سیاست گذاری عمومی می توان به اولویت بندی مسائل براساس نیازها و خواسته های واقعی جامعه و تشخیص مسائل و مشکلات برمبنای شناخت الگوهای موجود در کلان داده ها اشاره کرد که منجر به طراحی و تدوین سیاست هایی مبتنی بر شواهد می گردند. همچنین، استفاده از روش هایی همچون الگوریتم های یادگیری ماشینی، شبکه های عصبی و پردازش زبان طبیعی مزایایی از جمله هوشمندی و پویایی فرآیند تدوین سیاست ها و در نتیجه کارامدتر شدن نقش سیاست گذاران در کاربرد این فناوری در چرخه سیاست گذاری عمومی نهفته است. البته، در این میان چالش های متنوعی اعم از چالش های اخلاقی در زمینه به کارگیری داده ها، چالش های مرتبط با خلاءهای موجود در منابع انسانی، تعصبات ساختارهای مدیریتی حاکم بر جوامع و چالش های امنیتی وجود دارند که نیازمند بررسی های دقیق تر و عمیق تری می باشند.
تعیین و اولویت بندی شاخص های ارزیابی تامین کنندگان با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: در مدیریت زنجیره تامین، تصمیم گیری برای انتخاب تامین کننده یک موضوع کلیدی است که در سال های اخیر تبدیل به یک هدف استراتژیک برای سازمان ها شده است. مساله انتخاب تامین کننده به دلیل تعدد و تنوع شاخص های کیفی و کمی، یک مساله تصمیم گیری چند شاخصه محسوب می شود و در نتیجه می توان از تکنیک های شناخته شده این حوزه در فرآیند حل مساله استفاده نمود. تحقیق حاضر تلاش دارد با رویکرد فرا ترکیب به تبیین و اولویت بندی شاخص های ارزیابی تامین کنندگان بپردازد.روش شناسی پژوهش: در این مقاله به بررسی اثرگذارترین شاخص های ارزیابی تامین کنندگان پرداخته شده است. پژوهش با بررسی 467 عنوان مقاله آغاز و سپس با ارزیابی آن ها 282 مقاله با استفاده از رویکرد فرا ترکیب انتخاب شد. با تجزیه و تحلیل آن ها، شاخص های ارزیابی تامین کنندگان در 5 بعد، 19 زیربعد و 112 جز طبقه بندی شد و با استفاده از روش آنتروپی شانون، به تعیین ضریب اثر آن ها پرداخته شد.یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های قیمت، کیفیت، تحویل به موقع، درآمد، ساختار سازمانی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت انرژی، مدیریت محیط زیست، مشتری مداری و مدیریت سبز به عنوان اثر گذارترین شاخص ها در ارزیابی تامین کنندگان تعیین گردیدند.اصالت/ارزش افزوده علمی: انتخاب و ارزیابی تامین کننده نقش مهمی در ایجاد زنجیره تامین موثر دارد. روند تولید در طول سال ها از تولید اکثر محصولات، به برون سپاری لوازم جانبی اصلی تغییر یافته است. بدیهی است که تامین کنندگان نقشی اساسی در تولید یک محصول داشته باشند. تولید کننده باید هنگام انتخاب تامین کننده دقت لازم را داشته باشد. ازاین رو یک مساله مهم شناسایی، ارزیابی و انتخاب تامین کننده است. نتایج پژوهش نشان داد که با شناسایی و ارزیابی شاخص های تامین کنندگان زنجیره تامین شرکت ها می توانند مزیت رقابتی زیادی را به دست بیاورند.
Investigating the Identification of Technological Business Criteria Based on Cloud Computing in Small and Medium-Sized Bompanies Using Fuzzy Delphi Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۹, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۳
149 - 162
حوزههای تخصصی:
This article was conducted with the purpose of identifying the criteria of technological businesses based on cloud computing in small and medium-sized companies using the fuzzy Delphi method. The main concern of this research is to identify the criteria of technological businesses based on cloud computing in small and medium-sized businesses using the fuzzy Delphi method. It depends on mixed research (qualitative-quantitative) and collecting information through the background of previous researches and experts' opinions and the method of gathering information through questionnaires and interviews. Delphi's opinion of experts was taken. In the current research, many factors led to the formation of technological businesses; therefore, it should not be considered a simple phenomenon, and due to the intensity of electronic commerce in the world, the multi-dimensional concept of this phenomenon should be looked at more carefully.
تأثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی بر ارتباط بین مسئولیت اجتماعی شرکت و کیفیت سود
حوزههای تخصصی:
سود یکی از با اهمیت ترین اقلام صورت های مالی است که در شرکت ها به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری برای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه اقتصادی محسوب می شود. استفاده از برآوردها و روش های مختلف حسابداری باعث شده است که نتوان به سود به دید قابل اتکا نگریست. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان برای جلوگیری از تصمیمات نادرست نباید تنها به رقم سود اتکا نمایند، بلکه بایست توجه خود را به سودی با کیفیت معطوف کنند. لذا مطالعه عوامل مؤثر بر کیفیت سود حائز اهمیت می باشد. بر اساس مطالب بیان شده، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی بر ارتباط بین مسئولیت اجتماعی شرکت و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به منظور دستیابی به هدف فوق، اقدام به تدوین دو فرضیه شد. بر این اساس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای متشکل از 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 الی 1400 انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد مسئولیت اجتماعی شرکت بر کیفیت سود تأثیر مثبت و معناداری دارد، یعنی افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت، افزایش کیفیت سود را به دنبال دارد؛ علاوه بر این، نتایج بیانگر این است که ویژگی های کمیته حسابرسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و کیفیت سود را تقویت می کند.
بررسی خوانایی صورت های مالی و ریسک پذیری شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خوانایی صورت های مالی و ریسک پذیری شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بین سال های 1391تا1397است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک در مجموعه 1050 شرکت(7 سال– 150شرکت) جهت بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار ایویوز 10 جهت پیاده سازی و آزمون فرضیه ها استفاده شده است.نتایج این پژوهش نتایج نشان می دهد که بین خوانایی صورت های مالی بر اساس شاخص فوگ و ریسک پذیری شرکت رابطه معناداری وجود ندارد. بین خوانایی صورت های مالی براساس شاخص طول متن و ریسک پذیری شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
ارائه الگوی فرهنگی توسعه حرفه ای دانشجو معلمان دردانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: دانشجویان تربیت بدنی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
37 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: یکی از بخش های مهم تعلیم و تربیت در سند تحول بنیادین، تربیت بدنی است که به عنوان یک پدیده فرهنگی، به دلیل تنوع در کارکردها، اثرات متقابلی بر سایر پدیده های فرهنگی و اجتماعی دارد. لذا این تحقیق باهدف طراحی چارچوب فرهنگی توسعه حرفه ای دانشجو معلمان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان انجام شد.
روش پژوهش: با استفاده از روش داده بنیاد و نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان متشکل از اعضای هیئت علمی و مدرسان پیشکسوت تربیت معلم در سطح آموزش وپرورش و دانشگاه فرهنگیان و از طریق پرسشنامه باز و مرور بر متون و مطالعات داخلی و خارجی، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد.
یافته ها: نتایج با بهره گیری از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 103 مضمون فرهنگی فرعی و 23 مضمون فرهنگی اصلی را شامل شد.
نتیجه گیری: عوامل مؤثر بر چارچوب فرهنگی توسعه حرفه ای دانشجو معلمان در قالب مؤلفه های علی (شرایط عمومی، مهارت، صلاحیت، ارزشیابی، مشارکت، دانش، شناخت نیازها، کارآموزی و برنامه درسی)، زمینه ای (جوسازمانی، شرایط اداری و سازمانی، ارکان)، مداخله گر (نقش دولت، تحقیق و توسعه، دوره های کوتاه مدت، دوره های کارآفرینی و دوره های دستیاری) و پیامدها (ویژگی های معلم دوره دیده و حرفه ای، تغییر الگوهای جذب، بهره گیری از تجربیات، سازندگی، اثربخشی، تدبیر و آینده نگری) در قالب یک الگوی پیشنهادی ارائه شد تا دید گسترده تری برای سیاست گذاران این حوزه فراهم آورد.
بررسی تحلیلی مولفه های انقلاب صنعتی چهارم در صنعت خودرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
63 - 72
حوزههای تخصصی:
با انقلاب های صنعتی، تغییرات اساسی در فناوری و الگوهای تولید به وجود آمده است. معرفی فرآیندهای اتوماسیون، الکترونیک و فناوری اطلاعات در دگرگونی های کار ماشینی و دستی به انقلاب صنعتی چهارم منجر شد. این توسعه که از آن به عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود، منجر به ظهور مفاهیمی مانند اینترنت اشیاء، داده های بزرگ، هوش مصنوعی شده است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوى اثر فناوری های انقلاب صنعتی چهارم در صنعت خودرو ایران مى باشد. پژوهش حاضر ازنظر بعد محیط، از نوع کتابخانه اى و میدانى است. براساس کاربردى بودن نتایج، پژوهش حاضر کاربردى است. همچنین با توجه به موضوع، ماهیت پژوهش حاضر توصیفى و از نوع همبستگى است. جامعه آمارى این پژوهش را، معاونان و مدیران صنعت خودرو تشکیل مى دهند. براى روایى پرسشنامه از روایى صورى و براى پایایى از ضریب پایایى اشتراکى و ترکیبى استفاده شد. براى تجزیه و تحلیل داده ها، با بکارگیرى نرم افزارهاى SPSS و Expert Choice ،از ضریب همبستگى، تحلیل سلسله مراتبی و آزمون تى تک نمونه اى استفاده شد. یافته هاى حاصل از آزمون روش تحلیل سلسله مراتبیAHP درخصوص میزان اهمیت مولفه های فناوری های انقلاب صنعتی چهارم در صنعت خودرو نشان مى دهد، عوامل قانونی و حمایتی با وزن 190/0 رتبه اول، منابع با 0.169 در رتبه دوم، عوامل سازمانی با 0.157 در رتبه سوم، محیط نهادی با0.145 در رتبه چهارم، سیاست های دولت با 0.120 در رتبه پنجم، بازار با وزن 0.117 در رتبه ششم و در نهایت عوامل فرهنگی با 0.102 در رتبه هفتم قرار دارد. توجه به شاخص های اساسی در اهمیت فناوری های انقلاب صنعتی چهارم در صنعت خودرو کمک خواهد کرد تا این صنعت بهتر از قبل در جهت اهداف از پیش تعیین شده حرکت نمایند.
طراحی مدل نقشه شناختی فازی عوامل مؤثر بر عملکرد طرح های توسعۀ خوشه کسب و کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
101 - 136
حوزههای تخصصی:
مدل توسعه خوشه های کسب و کار، شیوه نوینی است که در دو دهه اخیر به منظور توسعه و توانمندسازی بنگاه های کوچک و متوسط به کار گرفته شده است. بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه از این مدل توسعه ای برای دستیابی به اهداف توسعه منطقه ای و ارتقای سطح کیفی و کمی کسب و کارهای مزیت دار خود که در یک منطقه جغرافیایی مستقر می باشند بهره گرفته اند. در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد طرح های توسعه خوشه کسب و کار در ایران با استفاده از تکنیک تحلیل تم و تکنیک نقشه شناختی فازی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مصاحبه و پرسشنامه و دوره زمانی پژوهش از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۰ و در گستره کشور ایران تمامی استان هایی که طرح های توسعه خوشه کسب و کار در آنها اجرا گردیده می باشد. بر اساس مدل نقشه شناختی فازی به دست آمده، مهمترین عامل اثرگذار بر عملکرد طرح های توسعه خوشه کسب و کار، تأمین مالی طرح ها و مهمترین عامل اثرپذیر، افزایش اقدامات مشترک می باشد. در انتها نیز، بر اساس شناسایی مهمترین عوامل اثرگذار و اثرپذیر، سناریو های رو به عقب و رو به جلوی مرتبط با عملکرد طرح های توسعه خوشه کسب و کار مورد بررسی قرار گرفت.