فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی تاثیر سرمایه فکری حسابرسان و ابعاد آن(سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) بر رتبه بندی موسسات حسابرسی می باشد. . جامعه آماری، کلیه حسابداران رسمی شاغل و فعال در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که تعداد آنها برابر 1879 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 319 نفر تعیین شده و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری سرمایه فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) از پرسشنامه سرمایه فکری بونتیس(1998) و الشارنوبی و البانا(2021) و برای اندازه گیری رتبه بندی موسسات حسابرسی از پرسش نامه استاندارد کنچل و همکاران(2013) و کروونه و همکاران(1991) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، با تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی و تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که سرمایه فکری حسابرسان بر رتبه بندی موسسات حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری حسابرسان بر رتبه بندی موسسات حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این بررسی میتواند برای گروه های متعددی ازجمله قانون گذاران حرفه حسابرسی سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و مؤسسه های حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ارتقای مشارکت فرهنگی سازمانهای مردم نهاد باتاکید برتولید محتوا در فضای مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
47-65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ارتقای مشارکت فرهنگی سازمان های مردم نهاد با تاکید بر تولید محتوا در فضای مجازی و اولویت بندی آنها انجام شد.پژوهش ازنظر هدف،کاربردی و ازنظر داده ها،کیفی و مبتنی بر رویکرد داده بنیاد نظام مند بود.جامعه آماری کلیه خبرگان حوزه مشارکت های فرهنگی،سازمان های مردم نهاد و فضای مجازی بود.تعیین حجم نمونه به شیوه اشباع نظری و نمونه گیری به روش گلوله برفی صورت گرفت.ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته وشبه دلفی بود. اعتبارسنجی داده ها از روش کثرت گرایی استفاده شده. تجزیه و تحلیل داده ها با روش کدگذاری در قالب سه دسته کد باز، محوری و انتخابی انجام شد. نهایتاً عوامل ارتقای مشارکت فرهنگی سازمان های مردم نهاد در تولید محتوا فرهنگی در فضای مجازی با 78 کد باز و 37 کد محوری بدست آمدکه سطوح مشارکت، تکنیکهای مشارکت و انواع مشارکت(شرایط علی)، فرایند سازمانی، ارتباطات سازمانی، کیفیت محتوا و دانش سازمانی(شرایط زمینه ای)، تهدیدات امنیتی، توسعه زیرساخت های فناورانه، انگیزه مالی، تنوع سلیقه و تخصیص بودجه دولتی( شرایط مداخله گر)، ارتقاء خود آگاهی فردی و اجتماعی، مشارکت آزادانه، تغییر نگرش مردم نسبت به دولت، تغییر نگرش اقتدارگرایانه دولت مردان و باور کردن مردم، اجتناب از تمرکزگرایی در سیاستگذاری فرهنگی، بسیج منابع و اثربخش کردن مشارکت (راهبردها) و قانونمند شدن فعالیت های فرهنگی، بومی شدن در فعالیت ها، تناسب فعالیت های فرهنگی با نیازهای کنونی و بالفعل، مشارکت مردمی در تمام فرایند فعالیت های فرهنگی و اجرا و ارزیابی و سنجش فعالیت ها (پیامدها) مدل پارادایمی را ساختند. سنتی
طراحی مدل رهبری بصیر بر اساس تجارب زیسته مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از اساسی ترین عوامل موثر در ارتقاء عملکرد سازمان های صنعتی، رهبری بصیر است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل رهبری بصیر بر اساس تجارب زیسته مدیران آموزش و پرورش در استان خوزستان بود.روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر بر اساس هدف از نوع اکتشافی، بر حسب ماهیت داده ها از نوع کیفی و بر اساس گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی است. با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. جمع آوری داده ها، با استفاده از مصاحبه های عمیق با مشارکت 30 نفر از خبرگانی بود که به صورت هدفمند بر اساس روش سهمیه ای انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده استخراج بالغ بر 242 گزاره مفهومی اولیه، 43 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی است که در قالب مدل سبک رهبری بصیر بر اساس تجارب زیسته مدیران صنعت آموزش و پرورش، در 6 دسته به صورت عوامل علی (چالش های تولید، عدم انعطاف پذیری، عوامل فنی و سیاسی حوزه مدیریت)؛ عوامل زمینه ای (اقتدارگرایی، تفاوت های شخصیتی کارکنان، ارزیابی ورودی و خروجی سازمان)؛ راهبرد (مدیریت روابط انسانی، ارائه چشم انداز، نظارت، مدیریت نیروی انسانی)؛ عوامل مداخله گر (عدم یکپارچگی درون سازمانی ، ضعف در پایش و کنترل، نواقص امر مدیریتی و عدم رعایت پروتکل های ایمنی) و پیامد (بقاء چرخه تولید)، قرار گرفت.بحث و نتیجه گیری: نتایج پارادایم ارائه شده در تحقیق نشان داد که سبک رهبری بصیر، متاثر از شرایط علی، شرایط مداخله گر، استراتژی ها و عوامل زمینه ای است که این عوامل، بر خصوصیات و عملکرد مدیران اثرگذار بوده و سبک رهبری بصیر را شکل می دهد.
اعتبارسنجی مدل شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با ایجاد مدلی به منظور شناسایی، ارتقا و سنجش شایستگی فرهنگی مدیران در دانشگاه های کشور می توان به راهکارهایی برای تقویت این شایستگی ها و در نهایت بهبود عملکرد مراکز و مؤسسات آموزش عالی در ایران دست یافت. هدف از انجام این پژوهش، اعتبار سنجی مدل شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران بود. روش شناسی پژوهش:روش پژوهش از نوع آمیخته بود. دربخش کیفی از رویکرد اکتشافی با استراتژی تحلیل مضمون آتراید-استرلینگ از نوع نظام مقوله ای قیاسی و در سطح کمی از روش پیمایشی استفاده شد.حوزه پژوهش در بخش کیفی 24کتاب و 120مقاله (32 مقاله خارجی و 88مقاله داخلی ) بود. داده ها در بخش کیفی از طریق سه مرحله کدگذاری کیفی (پایه، سازماندهنده و فراگیر) تحلیل شدند. از روش پژوهش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بریافته های کیفی استفاده شد.روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین موضوعی و روایی صوری آن توسط تعدادی از نمونه آماری مدیران آموزش عالی قبل از اجرای نهایی پرسشنامه انجام گرفت.جامعه آماری شامل مدیران آموزش عالی کشور که تعداد آنها در زمان اجرای پژوهش6769 نفر بود و تعداد 369 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری و به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش آمارتوصیفی و استنباطی و تحلیل عامل تائیدی (با استفاده از نرم افزاراس پی اس اس 21 و آموس نسخه 26 ) استفاده شد.یافته ها:یافته های پژوهش منجر به شناسایی و تأیید مضامین استخراج شده شایستگی فرهنگی مدیران 182 مضمون پایه بوده که با مضامین فراگیر در حوزه های پنج گانه مهارت فرهنگی(با3مضمون سازماندهنده و 57مضمون پایه)، دانش فرهنگی(با3مضمون سازماندهنده و 33مضمون پایه) ، آگاهی فرهنگی( با3مضمون سازماندهنده و 31مضمون پایه )، تعاملات فرهنگی( با2مضمون سازماندهنده و 36مضمون پایه) و تمایلات فرهنگی( با4مضمون سازماندهنده و 25مضمون پایه) شناسایی گردید. . نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد. بحث و نتیجه گیری:ارائه مدل کاربردی مناسب در انتخاب و انتصاب مدیران آموزش عالی ضروری است تا با آگاهی از عوامل موثر، به شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران دست یافت .
تحولات حسابداری مدیریت در بخش عمومی- ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سال های اخیر بهبود سیستم حسابداری مدیریت دولت ها در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است. تحول در سیستم حسابداری و بودجه بندی، فرآیند تصمیم گیری پیچیده ای است که نیروی انسانی نقشی اساسی در آن ایفا می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی برای پیاده سازی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در نهادهای دولتی بخش عمومی است.روش پژوهش: گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد که در آن آمادگی روانشناختی برای تغییر، بر حسب تعهد به تغییر و باور به اثربخشی تغییر اندازه گیری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بخش های حسابداری و مالی ادارات دولتی در دو شهر تهران و ایلام (مقایسه دو شهر برخوردار و کم برخوردار) است، با استفاده از فرمول کوکران، به ترتیب دو نمونه به حجم 168 و 384 نفر تعیین و داده های حاصل با بکارگیری نرم افزارهای AMOS و EViews تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: یافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار ارزش گذاری تغییر و در دسترس بودن وظیفه بر آمادگی روانشناختی برای تغییر در هر دو شهر ایلام و تهران بوده است، لیکن در هر دو جامعه مورد بررسی دانش وظیفه بر باور به اثربخشی تغییر تاثیر معناداری نداشت. همچنین مقایسه قدرت تبیین مدل ها در دو شهر برخوردار و کم برخوردار با استفاده از آمون کرامر نشان داد که در سطح معناداری 5% تفاوت معناداری بین دو جامعه وجود ندارد.
داستان سرایی برای فروش: تحلیل نقش روایت های شبکه های اجتماعی در تقویت درآمد گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش داستان سرایی در شبکه های اجتماعی برای افزایش فروش در صنعت گردشگری فرهنگی پرداخته است. هدف آن، تبیین چگونگی استفاده از داستان سرایی به عنوان ابزاری استراتژیک برای تقویت رقابت پذیری و درآمدزایی در این حوزه است. پژوهش از روش کیفی با رویکرد تحلیل مضمون بهره برده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از ذینفعان کلیدی شامل مدیران شبکه های اجتماعی، بازاریابی و فروش جمع آوری شده است. معیارهای نمونه گیری شامل استفاده فعال از داستان سرایی، تمرکز بر گردشگری فرهنگی و موفقیت در تعامل یا فروش بوده است.تحلیل داده ها با نرم افزار MAX-QDA انجام شده و شش تم اصلی شامل اعتماد عاطفی، بازخورد و تعامل، فناوری و شخصی سازی، چالش های تولید محتوا، قدرت داستان سرایی در فروش و داستان سرایی راهبردی شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد داستان سرایی تأثیر معناداری بر تعامل مخاطبان و افزایش فروش دارد. شخصی سازی پیام ها و دریافت بازخورد مستمر از مخاطبان از عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شدند، درحالی که چالش های تولید محتوای متناسب با فرهنگ مخاطبان و استمرار آن، موانع اصلی اجرای این استراتژی بودند.این مطالعه نشان می دهد که داستان سرایی در شبکه های اجتماعی ابزار مؤثری برای افزایش تعامل مخاطبان و تقویت فروش در گردشگری فرهنگی است و می تواند به بازاریابان کمک کند تا برنامه های داستان سرایی خود را هدفمندتر طراحی و اجرا کنند.
تحلیل موانع نوآوری سبز در صنعت خودروسازی ایران: رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
117 - 156
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت خودروسازی به دلیل اثرات زیست محیطی قابل توجه به سمت نوآوری های سبز سوق داده می شود، اما این گذار در کشورهای درحال توسعه مانند ایران با چالش هایی مواجه است. شناسایی موانع نوآوری سبز، به دلیل چالش های موجود در انتخاب و به کارگیری فناوری های سبز به یک مسئله مهم در توسعه پایدار تبدیل شده است. این پژوهش یک چارچوب مفهومی با رویکردی ترکیبی به منظور شناسایی و تحلیل موانع نوآوری سبز در صنعت خودروسازی ایران ارائه می دهد. ابتدا موانع نوآوری سبز از طریق بررسی ادبیات و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان مرتبط با ادبیات تحقیق، شناسایی شده اند. سپس با تحلیل محتوای کیفی، 19 مانع فرعی در 6 دسته مانع اصلی (منابع، رفتارها، اطلاعات، فناوری، سازمانی و قوانین و مقررات) طبقه بندی شدند. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط علی بین این موانع تحلیل و نتایج بر اساس معیارهای اهمیت و تأثیرگذاری در 5 سطح طبقه بندی شد. «انزوای صنعت خودروسازی از روندهای جهانی»، «خلأ سیاست گذاری»، «پیچیدگی قوانین» و «ناکارآمدی نظام بازدارندگی» به عنوان موانع کلیدی شناسایی شدند که بیشترین تأثیر را بر سایر موانع دارند. این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و ذی نفعان در تدوین استراتژی های توسعه پایدار صنعت خودرو اثربخش باشد.
حسابرسی در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله روند تکامل هوش مصنوعی و توسعه آن در حسابرسی را با توجه به مطالعات انجام شده، ترسیم می کند، همچنین اهمیت استفاده حسابرسان از سیستم های هوشمند مصنوعی در دستیابی به اظهارنظر حرفه ای را مورد بحث قرار می دهد.روش: برای نگارش این مقاله به مرور مقالات و منابع معتبر و در دسترس پرداخته شده است. باتوجه به اینکه نقطه آغازین پیدایش حوزه های حسابرسی و هوش مصنوعی مربوط به دهه 1990 می باشد بازه زمانی جهت انتخاب مقالات دهه 1990 تا کنون می باشد.یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این است در عصر هوش مصنوعی استفاده از حسابرسی سنتی با مشکلات اساسی همراه بوده و کارآمد نمی باشد، در نتیجه بر ضرورت همگام شدن با هوش مصنوعی برای کاهش این مشکلات اساسی تاکید دارند.نتیجه گیری: مطالعات انجام شده نشان می دهد که انقلاب هوش مصنوعی با تحولات چشمگیری در حرفه حسابرسی همراه است. تحولاتی که سبب شده حرفه حسابرسی در شرایط حساسی قرار گیرد و فناوری هوش مصنوعی حرفه حسابرسی را متحول خواهد کرد. هوش مصنوعی نه تنها نیاز به حسابرسی را از بین نمی برد بلکه با توجه به پیچیدگی های تعاملات امروزه، اهمیت آن را دو چندان می کند. کاربرد هوش مصنوعی در حرفه حسابرسی هنوز به شدت نوپا است و لازم است به طور ویژه مورد توجه پژوهشگران و به خصوص پژوهشگران داخلی قرار گیرد.دانش افزایی: مطالعات پیشین به گونه ای ترکیب شده اند که به غنای ادبیات منسجم در رابطه با مزایا، معایب چالش ها و فرصت ها و هم افزایی هوش مصنوعی در حسابرسی کمک می کند و برضرورت کاربرد هوش مصنوعی در حسابرسی در عصر انقلاب هوش مصنوعی تأکید دارد.
بررسی تاثیر عناصر تسهیل گر بر بازاریابی پایدار اقامتگاه ها با توجه به نقش میانجی نوآوری های مدیریت
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های پایدار نه تنها به ارائه خدمات با کیفیت و رضایت بخش به مشتریان می پردازند، بلکه با توجه به رعایت معیارهای پایداری محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، به حفظ محیط زیست و فرهنگ محلی نیز کمک می کنند. در همین راستا این پژوهش به بررسی تاثیر عناصر تسهیل گر بر بازاریابی پایدار اقامتگاه ها با توجه به نقش میانجی نوآوری های مدیریت پرداخته است. حجم نمونه شامل 256 نفر از افرادی است که در اقامتگاه بوم گردی منطقه طرقبه شاندیز در 6 ماه اول سال 1402 اقامت داشته اند. ابزار اندازه گیری برای عناصر تسهیلگر، پرسشنامه وزین و همکاران (1401)، بازاریابی پایدار از طریق پرسشنامه بلز (2006) و نوآوری مدیریت از طریق پرسشنامه وزین و همکاران (1401) بوده است.پایایی متغیرهای تحقیق نشان داده است که آلفای کرونباخ برای بازاریابی پایدار، 0.815 ، عناصر تسهیلگر، 0.942، نوآوری مدیریت، 0.808 بوده است که نشانگر پایایی ابزار تحقیق است. یافته های تحقیق نشان داده است که عناصر تسهیل گر بر بازاریابی پایدار موثر است و نوآوری های مدیریت نقش میانجی در تاثیر عناصر تسهیل گر بر بازاریابی پایدار دارد.
طراحی الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق (مورد مطالعه: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: صنایع خلاق را می توان به عنوان صنعتی که حوزه تلاقی و اشتراک بین فرهنگ، فناوری، علم و تجارت است، تشریح کرد. صنایع خلاق گونه ای از صنایع است که به خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی می پردازد که ماهیت فرهنگی دارد. از این رو، موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برای خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی که ماهیت فرهنگی دارند، به الگویی برای جذب کارکنان خلاق نیازمند است تا یاریگر موزه برای رسیدن به اهداف سازمانی خود باشد. هدف از اجرای پژوهش حاضر، طراحی الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ارتقای سطح کیفی و کمی فعالیت های این موزه، به عنوان بخشی از صنعت خلاق است. نتایج این قابلیت را دارد که به سایر صنایع خلاق با گرایش های تاریخی تعمیم داده شود.
روش: روش پژوهش حاضر، روش داده بنیاد است و از نمونه گیری نظری در مصاحبه ها استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر، ۳۱ نفر از کارکنان و خبرگان فعال در حوزه مدیریت مجموعه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و سایر مدیران فعال در حوزه صنایع خلاق هستند.
یافته ها: بر اساس مصاحبه با مشارکت کنندگان پژوهش، الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس طراحی شد. عناصر مدل به دست آمده عبارت اند از: ۱. شرایط علّی مشتمل بر مقوله های ارزش مداری، آینده نگری، کارامداری و ایده مداری؛ ۲. شرایط زمینه ای مشتمل بر مقوله های تعاملات محیطی، آگاهی و شناخت محیط و مدیریت محیط؛ ۳. شرایط مداخله گر مشتمل بر مقوله های مزیت آفرینی، خطرپذیری، انگیزه محوری و دانش محوری؛ ۴. راهبردها مشتمل بر مقوله های تخصص گرایی، یکپارچگی، ضابطه گرایی، روابط اداری و هم اندیشی؛ ۵. پیامدها مشتمل بر مقوله های پایداری سازمان، خودبرانگیختگی، خودشکوفایی، موفقیت (کسب هدف)، مهارت محوری، جامعه پذیری سازمانی، پویایی سازمانی، رضایت مندی.
نتیجه گیری: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، به عنوان صنعت خلاق نیاز دارد به ایجاد تغییرات مختلف برای افزایش بهره وری از امکانات و شناخت بیشتر مخاطبان داخل و عرصه بین الملل. برای تحقق این مهم، بایستی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سطح کیفی جذب کارکنان خود را افزایش دهد تا با استفاده از منابع انسانی خلاق، بتواند به موفقیت های مدنظر دست یابد.
تحلیل داده های محیطی در استقرار و توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی شهرستان اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی تحت تأثیر شاخص های محیطی متفاوتی شکل گرفته اند. امروزه برنامه ریزی برای نواحی روستایی، نیاز به شناخت درست از ظرفیت های طبیعی موجود و به کارگیری تصمیمات مطلوب است. داده های مکانی یا محیطی در این زمینه نقش مهمی دارند. بر همین اساس در این تحقیق هدف شناخت داده های محیطی مؤثر در مباحث روستایی و سپس تحلیل این داده ها در شکل گیری و توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی و اولویت بندی آنها از نظر استقرار در پهنه های جغرافیایی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی سازمان نقشه برداری کشور است. در این تحقیق از 13 شاخص استفاده شد. روش استانداردسازی داده ها، Fuzzy AHP بوده است. روش تحلیل داده ها با به کارگیری الگوریتم های مختلف در نرم افزار Arc GIS از جمله درون یابی (IDW و Krijing)، الگوریتم همپوشانی (Weighted Sum Overlay) و عمل وزن دهی در مدل (IO) بوده است. برای وزن دهی و مقایسه معیارها از دیدگاه کارشناسان به صورت پنل(10 نفر) مبتنی بر روش AHP در نرم افزار Expert Choice استفاده شد. بر اساس نتایج شاخص ژئومورفولوژی 455/0، شاخص پوشش زمین 263/0، شاخص فاصله از مخاطرات 141/0 و شاخص اقلیمی 141/0 در استقرار سکونتگاه های روستایی، به ترتیب نقش مهمی داشته است. همچنین مهمترین عامل «متوسط بارش سالانه» با ضریب اهمیت 239/0 شناخته شد. تحلیل همپوشانی نشان داد که بیش از 121 نقطه روستایی (38/10 درصد) در شرایط نامناسب، 334 روستا(6/28 درصد) در وضعیت متوسط و 713 روستا(89/60 درصد) در وضعیت مناسبی ارزیابی بوده است.
جنبه های پنهان سازمان های میانجی نوآوری: مروری نظام مند از منظر گونه شناسی صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف: در نظام نوآوری بازیگران با فضای پیچیده ای از شبکه های رسمی و غیررسمی، هم درون و هم در بین زیرگروه ها درگیرند. کاستی در این سازگاری ها و تعاملات شکننده، موجب می شود که نقش بازیگران واسط برجسته شود. سازمان های میانجی در نظام نوآوری تلاش می کنند تا مبتنی بر کاستی های موجود در تعاملات، کارکردهایی را بر عهده گیرند. کارکردهای نهادهای میانجی، از جنبه های گوناگونی در مقاله ها و پژوهش های مختلف بررسی شده است. این تنوع بررسی از آن جهت است که شکاف ها و کاستی های ارتباطی طرفین تعامل در نظام نوآوری، به طور ذاتی بسیار متفاوت است. هرچند مطالعات پیشین فهرستی از این کارکردها را ارائه کرده اند، همچنان چگونگی راهبری این بازیگران واسطه ای نظام نوآوری و تعیین کارکردهای مناسب آن ها در بازتابی از ویژگی های صنعت، دغدغه سیاست گذاران نوآوری است. به ویژه آنکه نوآوری و رژیم فناورانه صنایع ماهیت متفاوتی دارند. هدف پژوهش حاضر، ارائه تعریفی جامع از دانش فعلی و دسته بندی نهادهای میانجی در صنایع توسط پویت (۱۹۸۴) بر اساس کارکردهای تعریفی هاولز (۲۰۰۶) و همچنین تفسیری از شکاف های تحقیقاتی موجود بوده است.
روش: در مطالعه حاضر با بهره گیری از روش مرور نظام مند ادبیات، کلیه مطالعات کیفی و کمی مرتبط، از جمله مقاله های انتشار یافته در مجله ها و کنفرانس ها تا سال ۲۰۲۲ بررسی و در نهایت، ۷۷ مقاله در زمینه نهادهای میانجی نوآور احصا و تجزیه وتحلیل شد. به منظور تعیین دامنه (محدوده) مطالعات، علاوه بر تعیین و شناسایی واژگان کلیدی و جست وجو در پایگاه اطلاعاتی مناسب، در خصوص کیفیت مجله هایی که مقاله های منتخب در آن منتشر شده بودند نیز تصمیم گرفته شد. از آنجایی که دامنه این مطالعه ارتباط بین کارکردهای نهادهای میانجی و نوآوری بوده است، دو مفهوم «نهادهای میانجی» و «نوآوری» به عنوان کلیدواژگان اصلی تعریف شد. افزون بر این، برای جمع آوری مطالعات و جست وجوی جامع، از چندین واژه کلیدی مترادف نیز استفاده شد. در گام بعدی، برای تضمین اعتبار و کیفیت مقاله ها و جلوگیری از ورود اسناد نامرتبط، این معیارها نیز مدنظر قرار گرفت: ۱. مطالعات به نهادهای (سازمان های) میانجی و نوآور مربوط باشند؛ ۲. مقاله های منتشر شده، فقط به زبان انگلیسی باشند؛ ۳. مقاله هایی که یکی از کلیدواژگان منتخب در عنوان، چکیده یا واژگان کلیدی آن ها ذکر شده باشد؛ ۴. فقط مقاله هایی انتخاب شوند که در مجله های معتبر با شاخص ۱Q و ۲Q منتشر شده اند.
یافته ها: نتایج ذیل چهار محور کارکردهای سازمان های میانجی در هم گرایی با کلان روندهای تغییرات و تحولات فناورانه نوین؛ کارکردهای آن ها در سطوح متنوع نظام های نوآوری؛ سازمان های میانجی بازیگرانی برای راهبری صنایع دانش محور و کارکردهای آن ها در صنایع متفاوت ارائه شده است.
نتیجه گیری: این مطالعه اهمیت درک ماهیت نوآوری و رژیم فناورانه صنایع را برای راهبری این سازمان ها در تعریف کارکردهای مناسب برجسته می کند. یافته های این پژوهش می تواند تصمیم گیری های سیاستی را تعیین کند و حامی مدیریت مؤثر صنایع دانش بنیان باشد. پیشنهاد می شود که در پژوهش های بعدی، بر کاوش نقش این سازمان ها در صنایع نوظهور و بررسی اثربخشی عملکردهای آن ها در زمینه های مختلف تمرکز شود.
A Systematic Review of Gamified Systems: A New Model for Strategic Development in Future Gamification Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, gamification is being used in various areas such as education, health, and business to enhance engagement and increase the system's efficiency. Despite significant scholarly interest, in many cases, undesirable results have been achieved using gamified solutions. This highlights the need for further research to explore these challenges through innovative methodologies and to devise new solutions. Addressing this gap, we conducted a systematic review of the literature on the emerging and growing subject of gamification using the PRISMA methodology and proposed a novel model for the strategic development of future gamification studies. The research led to the identification of 48 qualified empirical studies which have been analyzed to outline the existing views, gaps, and consequently the implications for future research. Through the analysis, we delineate the impact and effectiveness of gamification, highlighting its potential to transform user experience positively when implemented with strategic finesse. Consequently, we propose a novel model for the strategic development of future gamification studies, presenting it in three main dimensions: Contexts, Users, and Elements, and for each dimension, significant and less-paid topics are discussed. In addition, we represent six main suggestions for the design of the entire gamified system: Decision-Making Methods, Success Factors, Validation Methods, Dynamic Design Approach, Timeframe, and Modern Technology. Our proposed model not only facilitates a deeper understanding of gamified systems but also offers actionable insights and guidelines for both academics and practitioners. It is meticulously designed to assist researchers and practitioners in crafting more effective gamified systems that are customized to meet specific user needs and environmental contexts. By doing so, it aims to maximize the sustainable benefits of gamification, ensuring that these systems deliver significant and lasting impacts. This strategic approach integrates the latest advancements in technology and dynamic design principles, establishing a robust framework for the future of gamification research and application.
راهبردهای عملیاتی جهت بررسی عملکرد مکانیکی بتن به کمک شبکه عصبی و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی پیش بینی خواص مقاومتی بتن به کمک انواع مختلف شبکه های عصبی انجام گرفت. داده های موردمطالعه در این پژوهش از بانک اطلاعاتی 127 طرح اختلاط جمع آوری شده است. داده های ورودی شامل سن بتن برحسب روز، میزان درشت دانه، ریزدانه، سیمان، آب، روان کننده برحسب کیلوگرم بر سانتی متر مکعب بوده است و داده های هدف شامل مقاومت فشاری بوده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش سعی شده با مطالعه آماری نمونه های آزمایشگاهی بتن جهت پروژه های گوناگون مدل هایی ساخته شود تا بتواند پیش بینی مناسبی جهت تخمین خواص مقاومتی بتن داشته باشد. استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک روش مدرن جایگاه ویژه ای در علوم مهندسی دارد. در این پژوهش داده های مورداستفاده ابتدا نرمال سازی شدند و سپس داده های موردنظر با استفاده از الگوریتم لورنبرگ مارکوارت مورد آزمایش قرار گرفت.یافته ها: معیارهای ارزیابی مدل های شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ارزیابی و خطا به دست آمد و نتایج نشان داد استفاده از 10 لایه مخفی دارای بیشترین ضریب همبستگی و کمترین خطا بوده است. ساختار این شبکه به صورت پرسپترون چندلایه بوده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج نشان داد برای شبکه عصبی ساخته شده مقدار ضریب همبستگی، ریشه میانگین، مربعات خطا و میانگین خطای مطلق شبکه عصبی مصنوعی ساخته شده به ترتیب برابر است با 0/95، 1/9 بوده است.
تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد صنعت هتلداری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹ (جلد ۲)
277 - 292
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت منابع انسانی سبز به عنوان دو مفهوم اساسی در ادبیات مدیریت به هم مرتبط شده اند. اگرچه تاکنون، تحقیقات متعددی در هر دو زمینه به طور موازی توسعه یافته است، اما، لازم است ارتباط بین هر دو مفهوم و تأثیر آنها بر عواید زیست محیطی و عملکرد شرکت ها به طور عمیق تری بررسی شود. ازینرو هدف مطالعه بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد شرکت، با در نظر گرفتن میانجی گری احتمالی؛ مدیریت منابع انسانی سبز و عواید زیست محیطی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از توزیع و تکمیل آنلاین 420 پرسشنامه استاندارد هفت گزینه ایی لیکرت با 34 گویه در هتل های با بیش از 50 نیروی کار و سه ستاره و بالاتر در اصفهان جمع آوری و استفاده از روش معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس(حداقل مربعات جزئی) مورد بررسی قرار گرفتند. مسئولیت اجتماعی شرکتی، تاثیر مستقیم و معنی داری بر عملکرد صنعت هتلداری اصفهان دارد. همچنین به صورت غیرمستقیم و با وجود دو متغیر میانجی مدیریت منابع انسانی سبز و عواید زیست محیطی، مسئولیت اجتماعی شرکتی بر عملکرد صنعت هتلداری اصفهان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. بررسی و مقایسه آثار مستقیم و غیرمستقیم نشان می دهد که با وجود دو متغیر میانجی مدیریت منابع انسانی سبز و عواید زیست محیطی، تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد از مقدار 321/0 به 128/0 کاهش پیدا می کند. سازمان ها از طریق بهبود مدیریت منابع انسانی سبز و عواید زیست محیطی به نیروی انسانی خود کمک می کند تا به نقش شرکت خود در حفاظت از محیط زیست افتخار کنند که نه تنها باعث تقویت تعهد نیروی انسانی نسبت به سازمان هایشان می شود بلکه می توانند با توسعه توانایی ها، انگیزه ها و فرصت هایی مانند جذب و انتخاب نیروهای انسانی علاقه مند به مسائل سبز به عواید زیست محیطی موفقی دست یابند. همچنین نتایج مطالعه کمک بسزایی به ادبیات مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت منابع انسانی سبز و همچنین مشارکت عملی مدیران می کند.
بررسی تأثیر نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه کوته بینی مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
193 - 203
حوزههای تخصصی:
مدیران شرکت ها انگیزه دارند تا عملکرد مالی خود را با به تأخیر انداختن اخبار بد و افشای سریع تر اخبار خوب بیش از واقع نشان دهند به امید آن که عملکرد ضعیف آن ها با عملکردهای بهتر در آینده پوشیده شود. چنین رفتاری از مدیران در پژوهش های تجربی تأیید شده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی رابطه کوته بینی مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام با تأثیر نقش نوع اظهارنظر حسابرس است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، روش نمونه گیری حذف سیستماتیک و نمونه مورد مطالعه، شامل 85 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1397 تا 1401 است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر ارتباط بین متغیرها ترکیبی از علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه نشان داد نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه بین کوته بینی مدیریتی و خطر سقوط قیمت سهام در سطح خطای 5 درصد تأثیر منفی و معناداری دارد.
واکاوی ابعاد و مولفه های موثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه پایدار در حوزه خدمات سلامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
107 - 134
حوزههای تخصصی:
مدیریت سبد کارآمد پروژه های تحقیق و توسعه برای هدایت نوآوری و پایداری در بخش سلامت بسیار مهم است. با این حال، علی رغم اهمیت آن، فقدان تحقیق برای بررسی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه پایدار در حوزه خدمات سلامت وجود دارد. تحقیق حاضر با هدف تکمیل کردن این شکاف، به شناسایی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های کلیدی موثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق وتوسعه پایدار خدمات سلامت پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی به گردآوری داده ها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخته است. این روش با بررسی نظام مند 32 مقاله مرتبط با هدف تحقیق از بین 328 مقاله اولیه انجام شده است. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شده اند. روایی تحقیق براساس معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم تحقیق، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شده و پایایی آن نیز از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شده است. بر اساس یافته ها، 36 مولفه در قالب 7 بعد اصلی به عنوان ابعاد و مولفه های تأثیرگذار بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق وتوسعه پایدار در حوزه خدمات سلامت شناسایی شده که این ابعاد عبارتند از: ارزیابی اثرات زیست محیطی، بهینه سازی منابع، پایداری اقتصادی، مسئولیت اجتماعی، مشارکت ذینفعان، رعایت مقررات و ارزیابی اثرات بلندمدت. یافته های تحقیق، بینش مناسبی برای سیاست گذاران، پزشکان مراقبت های بهداشتی، محققان و ذینفعان درگیر در برنامه ریزی و اجرای طرح های تحقیق وتوسعه پایدار ارائه می-کند. استفاده از این دانش می تواند به تخصیص کارآمدتر منابع، افزایش همکاری و درنهایت پیشرفت نوآوری و پایداری در حوزه سلامت منجر شود.
مقایسه و اولویت بندی تأثیر اجزاء نما در اغتشاش بصری تک نما و جداره های شهری (نمونه موردی: منطقه 4، 14 و 15 شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل ایجاد اغتشاش و بی نظمی بصری، وجود نماهای شهری با ظاهری ناهنجار است. این ناهمگونی در نمای شهرهای ایران، به خصوص شهر تهران و در مجاورت خیابان های اصلی محلی، بیش ازپیش خودنمایی می کند. پرداختن به این موضوع که چه اجزایی از نما سبب ایجاد اغتشاش بصری گردیده است و احصاء مؤثرترین جزء بصری نما در این زمینه، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اجزاء معماری نما و تأثیر آنها در ایجاد اغتشاش بصری و مقایسه تأثیرات در جداره و تک نماصورت گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع نمونه موردی، پیمایشی و کدگذاری می باشد. برای حصول به اهداف پژوهش تأثیر الحاقات، مصالح، پنجره، فرم و حجم، سبک و تزیینات، خطوط و درب در ایجاد اغتشاش بصری جداره و نما بررسی شد. به منظور شناسایی و مقایسه تأثیرات اجزاء از پرسشنامه و مطالعات میدانی و به منظور تحلیل و رتبه بندی از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن استفاده شده است. روش طی شده در این پژوهش در زمینه آسیب شناسی، نوآوری داشته و الگویی جهت مطالعات آسیب شناسی نما ارائه می دهد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تأثیر معیارها در ایجاد اغتشاش بصری جداره و تک نما متفاوت است و شاخص های متفاوتی از اجزاء تک نما و جداره، در ایجاد اغتشاش بصری تأثیرگذارند. با تحلیل نتایج توسط آزمون فریدمن مشخص گردید که خطوط در جداره با امتیاز 28/5 و الحاقات در تک نما با امتیاز 20/5. بیشترین میزان تأثیر را در ایجاد اغتشاش بصری دارند. همچنین در جداره و تک نما درب کم ترین تأثیر در ایجاد اغتشاش بصری را دارد.
ارائه مدل تاب آوری سازمانی با رویکرد کار افرینانه در صنعت بانکداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
22 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل تاب اوری سازمانی با رویکرد کار افرینانه در صنعت بانکداری بود. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی بود که به صورت میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی خبرگان و افراد آگاه در حوزه صنعت بانکداری در ایران بودند. به منظور شناسایی این خبرگان از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری انجام گردید.که تعداد 15 نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص شدند. در بخش کیفی تحقیق جهت بررسی روایی از قابلیت باور پذیری (اعتبار)، انتقال پذیری و تایید پذیری استفاده گردید. همچنین در قسمت تجزیه و تحلیل کمی تحقیق، از روش دیمتل استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که تغیرهای تاثیرگذار بر تاب اوری سازمانی با رویکرد کار افرینانه در صنعت بانکداری شامل پویایی ساختار، تشخیص فرصت ها، بهینه سازی مدیریت، پیامد های نقدینگی، تحول مدیریتی، ایجاد عدالت اجتماعی و پویایی ساختار و ایجاد انعطاف پذیری بانک ها می باشد. همچنین نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد، عامل پویایی ساختار با وزن 237/0 مهمترین عامل در تاب اوری سازمانی با رویکرد کار افرینانه در صنعت بانکداری مشخص گردید.
جامعه پذیری سازمانی در زیست بوم آموزش و پرورش ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی جامعه پذیری سازمانی در زیست بوم آموزش و پرورش دولتی ایران انجام گردید. این تحقیق بصورت نرکیبی (کیفی_کمی) اجرا شد. قسمت کیفی با تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ انجام شد. محیط پژوهش در این بخش شامل مقالات و کتابهای حوزه جامعه پذیری سازمانی با هدف کشف متغیرهای هدف مطالعه بود. آنالیز داده ها در قسمت کیفی بیانگر راه کنشهای جامعه پذیری سازمانی در قالب انطباق پذیری سازمانی، کنشگری فعال، فرهنگ پذیری سازمانی، تصویرگری آینده و رویه-مندی سازمانی بود.در بخش کمی از روش توصیفی نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی معلمین شاغل لیسانس و فوق لیسانس به بالا در مقاطع مختلف مدارس دولتی در مراکز استان های منتخب در سال ۱۴۰۰ که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدندبود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ۱۲۷ گویه ای برگرفته از قسمت کیفی پژوهش طبق طیف ۵ گزینه ای لیکرت با تایید روایی محتوایی آن توسط تعدادی از متخصصان امر آموزش و پرورش موضوعی و روایی صوری توسط چند نفر از جامعه آماری بود.روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. سنجش پایایی طبق ضریب آلفای کرونباخ دارای برآورد ضریب برای کلیه مضامین بالاتر ۷/۰ بود که نشان دهنده همبستگی درونی بالای ابزار پژوهش بود. بمنظور آنالیز داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در راستای جامعه پذیری سازمانی معلمان تازه وارد و توسعه جامعه پذیری برای معلمان با سابقه استغاده از راه کنشهای حاصل از پژوهش در رده های سیاستگذاری سازمانی و برنامه های تربیت معلم توصیه میگردد.