فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
191 - 210
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در تولید، مصرف و ایجاد امنیت غذایی، کشورهای مختلف جهان اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه با روش های مختلف بخش کشاورزی را مورد حمایت قرار می دهند و به همین منظور سازمان تجارت جهانی (WTO) نیز اعمال برخی روش های حمایتی را تحت عنوان جعبه سبز، از سوی دولت ها مجاز دانسته است. طبق توافقنامه کشاورزی اعضای WTO، یارانه های سبز باید عدم تأثیر یا حداقل تأثیر انحرافی را بر تولید و تجارت داشته باشند. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی ابعاد سیاست حمایتی یارانه سبز، اقدامات عملی و سیاستگذاری های مربوطه و مقایسه روند تغییرات آن در بین کشورها، با استفاده از روش رئالیسم انتقادی و اتکا به داده های آماری مقطعی و سری زمانی حاصل از پایگاه های علمی اطلاعاتی تخصصی است. یافته های مطالعه و تجارب جهانی حاکی از آن است که کشورهای توسعه یافته سطح یارانه های سبز خود را به صورت چشمگیری افزایش داده اند (میانگین 85/25 درصد). در حالی که در کشورهای در حال توسعه مبلغ پرداختی به عنوان نسبتی از تولید ناخالص داخلی کشاورزی، بسیار پایین است (میانگین 75/2 درصد). همچنین شواهد نشان می دهد علیرغم ادعای صورت گرفته، نحوه عملکرد یارانه های پرداختی توسط کشورهای توسعه یافته، منجر به انحرافات معنی دار تجاری و تولیدی گردیده است. نتیجه این که معیار و طرز عمل جعبه سبز، قطعاً نیاز به یک بازنگری عمده و شفاف سازی جهت تعیین یک سری از قوانین مشخص دارد. تعیین میزان سقف یارانه سبز قابل پرداخت در کشورهای توسعه یافته، مجاز بودن پرداخت های مستقیم تنها در صورت بروز بلایای طبیعی، و تقویت مکانیزم بازنگری، از جمله این قوانین پیشنهادی هستند.
بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی شهرستان اهواز می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت های تولیدی و بازرگانی مواد غذایی در شهرک های صنعتی شهرستان اهواز می باشد که نمونه آماری با توجه به نامحدود بودن جامعه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد و در نهایت 312 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که عوامل شناسایی شده دارای تأثیر معناداری بوده است و شاخص کلی برازش (GOF) عددی برابر 661/0 به دست می آید که شاخصی قوی است و نشان از کیفیت بالای کلی مدل دارد.
هدف گذاری کسب و کار در ایران: رهیافت ترکیبی شبیه سازی – بهینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور محاسبه روند اشتغال در ایران هدف مقاله، روند اشتغال در ایران برای سال های اجرای برنامه ی ششم توسعه ی اقتصادی (1400-1396)، اجتماعی و فرهنگی کشور بهینه یابی شده است. برای این منظور، ابتدا با استفاده از الگوریتم گاوس_ سایدل، سیستم معادلات کلان سنجی پویا و غیرخطی و اهداف کمی ششمین برنامه توسعه، روند اشتغال در کشور شبیه سازی گردید. سپس روند بهینه جمعیت شاغل، از حداقل سازی تابع زیان رفاهی سیاست گذار با برنامه نویسی و اجرای یک الگوریتم چرخه ی باز و حل معادلات بلمن محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که دستیابی به اشتغال بالاتر، نیازمند کنترل تورم در نرخ های پایین تر و همچنین دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالاتر است. یافته های این تحقیق با نظریه کینزی های جدید مانند گرایش، کلاریدا، گرتلر، منکیو، والش و تیلور مبنی بر لزوم کاهش همزمان تورم و افزایش تولید سازگار است. از این رو، جهش تولید و مهار تورم می تواند کنترل بهینه اشتغال و کسب و کار در سطح هدف گذاری شده را امکان پذیر نماید. بر این اساس، هدف گذاری شاخص های اقتصاد کلان در قلمرو در دسترس (امکان پذیر)، انضباط کامل پولی و مالی، استقلال بانک مرکزی و استفاده از نظریه کنترل بهینه تصادفی در هدف گذاری برنامه های توسعه، از جمله توصیه های سیاستی این مقاله محسوب می شوند.
بررسی تاثیر سرمایه فکری حسابرسان و ابعاد آن بر رتبه بندی موسسات حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی تاثیر سرمایه فکری حسابرسان و ابعاد آن(سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) بر رتبه بندی موسسات حسابرسی می باشد. . جامعه آماری، کلیه حسابداران رسمی شاغل و فعال در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که تعداد آنها برابر 1879 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 319 نفر تعیین شده و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری سرمایه فکری(سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) از پرسشنامه سرمایه فکری بونتیس(1998) و الشارنوبی و البانا(2021) و برای اندازه گیری رتبه بندی موسسات حسابرسی از پرسش نامه استاندارد کنچل و همکاران(2013) و کروونه و همکاران(1991) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، با تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی و تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که سرمایه فکری حسابرسان بر رتبه بندی موسسات حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری حسابرسان بر رتبه بندی موسسات حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این بررسی میتواند برای گروه های متعددی ازجمله قانون گذاران حرفه حسابرسی سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و مؤسسه های حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد.
Assessment of Noise Exposure of Workers in Industrial Environments Using the Bowtie and DEA Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۴
129 - 138
حوزههای تخصصی:
Sound waves are one of the essential factors of daily life and work activities that can cause environmental pollution in the necessary contact between humans and the surrounding world. Noise pollution is reported to be amongst the leading causes of occupational diseases and the second leading cause of occupational injuries in the workplace. A variety of equipment, machines, and work processes are used in industry that are considered sources of disturbing noise. The aim of this study is to assess the noise exposure of workers in industrial environments using the Bowtie approach and Data Envelope Analysis (DEA). The motivation of the research is the multidimensional nature of the concept of noise exposure from the perspective of the exposure situation and the capability of DEA models to evaluate the efficiency of stations based on multiple inputs and outputs. This study uses a quantitative approach. The research method is descriptive cross-sectional. In this research, a case study was conducted to evaluate 10 stations of a company in the industrial area in the first half of 2023. The Bowtie approach was used to determine the correlation between noise exposure and its consequences. The collection of noise exposure measurement data enables the mathematical modeling of the BCC input based on the DEA approach using the EMS software, where the input of the model is the "equivalent sound level" and the output of the model is the "noise pollution situation". The results show the different efficiencies of the 10 stations investigated and the superiority of station 7 compared to the other stations. In the industrial area studied, 30% of the total measuring stations were located in the risk range. The average sound pressure level was estimated at 101.70 dB. It seems that companies can effectively improve the health of their employees in the workplace by directing their activities within the permissible range of noise exposure. The efficiency of measuring stations plays a constructive role in reducing exposure and improving the health of employees in the workplace.
واکنش مصرف کنندگان به اشتباه های برند و استراتژی های جبران پس از آن: بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
618 - 640
حوزههای تخصصی:
هدف: ارتباط میان مصرف کننده و برند در حوزه بازاریابی و رفتار مصرف کننده اهمیت بسزایی دارد. بازاریابی رابطه مند بر حفظ رابطه مطلوب با مشتری از طریق ارائه محصولات و خدمات مطابق با انتظارات مشتری تأکید دارد. از سوی دیگر با توجه به ماهیت هر کسب وکار، برندها نمی توانند بدون خطا و اشتباه این انتظارات را برآورده کنند و رابطه مصرف کننده و برند همانند رابطه میان انسان ها در اثر وقایعی نامطلوب خدشه دار می شود. نمونه اشتباه های برند در دهه های اخیر نشان می دهد که وقوع این وقایع نامطلوب، حتی برای بزرگ ترین برندها هم اجتناب ناپذیر است. انفجار باطری موبایل های نوت ۷ سامسونگ، حساب های جعلی در بانک ولز فارگو و تقلب در اطلاع رسانی در خصوص میزان آلایندگی خودروهای فولکس واگن، نمونه هایی از این اشتباه هاست. اشتباه های برند نه تنها در کوتاه مدت موجب نارضایتی مصرف کننده می شود، بلکه در بلندمدت نیز به رابطه مصرف کننده و برند آسیب می زند. بنابراین آشنایی با ابعاد مختلف مفهوم اشتباه های برند و نحوه تأثیر آن بر رفتار مصرف کننده، به منظور تدوین استراتژی پاسخ اثربخش ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه ادبیات حوزه برند از طریق بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش در شکل گیری واکنش مصرف کننده بعد از اشتباه برند و به کارگیری استراتژی پاسخ توسط برند است. این پژوهش بررسی می کند که چگونه هم خوانی میان پیام عذرخواهی و تصویر برند، موجب اثربخشی استراتژی پاسخ پس از اشتباه برند می شود و بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارد. مدل مفهومی این پژوهش تاکنون در هیچ پژوهشی داخلی و خارجی بررسی نشده است.
روش: این پژوهش به روش آزمایشی اجرا شده است که طی آن با دست کاری متغیرهای مستقل، اثرهای هر یک از آن ها بر متغیر وابسته سنجیده می شود و با کنترل سایر متغیرها، روابط علت و معلولی را نشان می دهد. در این پژوهش، یک طرح آزمایشی فاکتوریل میان گروهی دو (عذرخواهی: احساسی، اطلاعاتی) در دو (تصویر برند: دوستانه، شایسته) بر مبنای طراحی سناریو اجرا شده است. پیش از آزمایش اصلی پژوهش، پیش آزمونی به منظور اطمینان از روایی بیرونی و اعتبار سناریوهای طراحی شده صورت گرفت. ۱۴۶ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه های شهر تهران، به صورت تصادفی به دو دسته پیش آزمون و آزمایش اصلی دسته بندی شدند. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه جمع آوری و با روش های تحلیل واریانس و رگرسیون، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که هنگام وقوع اشتباه برند، برند دوستانه در صورت عذرخواهی احساسی و برند شایسته در صورت عذرخواهی اطلاعاتی موجب اعتماد بیشتر، قصد خرید مجدد بیشتر و تبلیغات دهان به دهان منفی کمتری می شود. درعین حال، عذرخواهی اطلاعاتی در مقایسه با عذرخواهی احساسی، به اعتماد به برند بیشتری منجر می شود. قصد بخشش، اثر تعدیلگری تصویر برند بر رابطه میان عذرخواهی و واکنش مصرف کننده را میانجیگری می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش جدیدی در خصوص اشتباه های برند و استراتژی اثربخش پاسخ پس از آن، از طریق بررسی متغیرهای میانجی و تعدیلگر ارائه می دهد. این یافته ها همچنین دستورالعمل های خاصی را برای مدیران در خصوص چگونگی حفظ برند پس از اشتباه در راستای تقویت رابطه با مصرف کننده و تدوین استراتژی های پاسخ اثربخش ارائه می دهد.
واکاوی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران: پژوهشی به روش ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت روان جامعه یکی از زمینه هایی است که می تواند تحت تاثیر انتشار محتوای رسانه ای قرار گیرد . پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی با روش ترکیبی در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید ارتباطات متخصص در زمینه سواد رسانه ای و روانشناسان، و در بخش کمی کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن تهران بود. در بخش کیفی، از مصاحبه و نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نیز باروش تحلیل موضوعی انجام شد. در بخش کمی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. با نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده و چند مرحله ای، 384 پرسشنامه گردآوری شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های کیفی پژوهش نشان داد که موضوعاتی مانند آموزش روش های تشخیص اخبار واقعی از جعلی، شکل گیری آسیب ها در صورت انتشار اخبار منفی، آموزش نحوه مواجهه با اخبار منفی، آموزش سواد رسانه ای از پیش دبستانی تا دبیرستان و توسعه مهارت چندرسانه ای بیشترین فراوانی را در بین نظرات کارشناسان دارد. با توجه به نتایج کمی، ارزش آمار پیرسون برای «درک محتوای پیام های رسانه ای»، «اهداف پنهان پیام های رسانه ای»، «انتخاب آگاهانه پیام های رسانه ای»، «نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای» و «تحلیل پیام های رسانه ای» به ترتیب برابر با 0/541، 0/577، 0/311، 0/533 و 0/420 بود (0/0001>P)، که نشان دهنده برقرار بودن رابطه معنادار آماری بین این پنج محور پیام های رسانه ای و ارتقاء سلامت روان جامعه ایران است. نتیجه گیری: افزایش سواد رسانه ای و سلامت روانی جامعه همبستگی مثبت دارند. بنابراین، آموزش سواد رسانه ای باید به یک اولویت جدی حوزه سلامت روان برای جامعه تبدیل شود. توجه به این آموزش به افزایش توانایی افراد در تشخیص اخبار جعلی و محتوای نادرست کمک می کند و همچنین، می تواند منجر به بهبود سلامت روان
تحلیل عوامل موفقیت دیجیتالی سازی فرایندهای بانکی مطالعه موردی: بانک قرض الحسنه رسالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، انقلاب دیجیتال موجب تحول در فرایندهای سازمان ها به خصوص بانک ها شده است و فرصت های بی شماری را برای صنعت مالی ایجاد کرده است. این در حالی است که صنعت فن اوری م الی و خدمات بانکی در ایران، از بین حوزه های متنوع دیجیتال به طورعمده به حوزه پرداخت علاقه مند است و توجه چندانی ب ه فرصت های دیگر دیجیتالی از جمله ارائه خدمات دیجیتال در سایر حوزه های خدمات بانکی بر ندارد. این موضوع باعث شده همچنان شعب سنتی بانک ها پا برجا مانده و خدمات غیرپرداختی به صورت حضوری ارائه شود. گرچه بسیاری از پژوهش ها به تحول الگو کسب و کارها در دنیای دیجیتال پرداخته اند، اما راهنمایی درباره اجرای موفقیت آمیز طرح دیجیتالی سازی تمامی فرایندهای خدمات بانکی وجود ندارد. از این رو در این مقاله تلاش شده است پس از بررسی پژوهش های انجام شده در این زمینه، به منظور شناخت متغیر های تأثیرگذار و درک روابط موجود با به کارگیری روش دلفی فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی به شناخت بهتر مسئله کمک کند. نتایج پژوهش نشان داد که گام اول در دیجیتالی سازی فرایندهای بانکی، تحقق حکمرانی دیجیتال در بانک هاست و برای اجرای حکمرانی دیجیتال، مقدماتی از جمله تدوین راهبرد های دیجیتال به وسیله مدیران ارشد بانک ها، فرهنگ دیجیتال، توسعه زیر ساخت های دیجتال کشوری به وسیله بانک مرکزی و آسانی در قوانین و رفع موانع حقوقی استفاده از بانکداری دیجیتال نیاز است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تهدیدات بحرانی حرم مطهر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تهدیدات بحرانی حرم مطهر رضوی می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی است. روش گرداوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مطالعات اسنادی و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران آستان قدس رضوی تشکیل می دهند. برای اولویت بندی عوامل، ماتریس تصمیم گیری و تکنیک تاپسیس فازی با استفاده از نرم افزار اکسل به کار گرفته شده است. ماتریس تصمیم اولیه تحقیق شامل 14 دسته عوامل می باشد، توسط 6 خبره تشکیل شده است. عوامل شناسایی شده عبارتند از: عوامل تجهیزات، عوامل استحکامات، عوامل اعتبارات، عوامل فناوری نوین، عوامل دانش، پژوهش و نوآوری، عوامل اجرا، عوامل کنترل و ارزیابی، عوامل تعهد مدیریت، عوامل فرهنگ سازی، عوامل فرهنگ یادگیری، عوامل شفافیت، عوامل آمادگی، عوامل آگاهی، عوامل انعطاف پذیری.
الگوی تشخیص سازمان فضیلت محور: ابعاد و مؤلفه های تشخیص در اماکن متبرکه مذهبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
107 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دنیای رقابتی قرن بیست ویک، سازمان ها با گرایش به سمت فضایل اخلاقی و انسانی، سعی دارند تا خلأهای معنوی، اخلاقی و عاطفی کارکنان خود را از طریق تأکید بر فضیلت ها برطرف کنند. این تأکید در مطالعات جدید سازمانی، با ظهور مفهوم جدیدی به نام سازمان فضیلت محور همراه شد. در بین انواع سازمان های فضیلت محور، اماکن متبرکه مذهبی همواره جزء مهم ترین پایگاه های ترسیم آینده برای بشریت بوده و به عنوان مرکز ثقل و کانون تحولات جهانی و مهندسی فرهنگ، قابلیت های خود را آشکار می کنند. درست در شرایطی که نگرش، باورها، هنجارها و عقاید مردم به مکان های متبرکه مذهبی منجر به احترام و پاک انگاشتن آنها نسبت به سایر اماکن می شود، پیروی از اصول مدیریت ایجاب می نماید تا مسیر مدیریت، مطابق با واقعیت و دور از یک فضای انتزاعی و فانتزی باشد. در چنین شرایطی، ازیک سو تأکید مدل های علمی مورد استناد در مدیریت تغییر و عارضه یابی بر تشخیص، به عنوان نخستین گام و یکی از مراحل کلیدی تغییر، و ازسوی دیگر مرور پژوهش های انجام شده با محوریت فضیلت سازمانی، مؤید این مطلب است که در جمهوری اسلامی ایران، اماکن متبرکه مذهبی با وجود داشتن مأموریت های خاص در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تأثیر قابل توجه در شکل گیری ماهیت جامعه اسلامی، تاکنون در پژوهش های علمی مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی کمتر مورد توجه بوده اند. بنابراین، با وجود مدل های گوناگون و شناخته شده در مدیریت تغییر، مسئله اصلی پژوهش فقدان الگویی جامع، مانع و کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی بود که از طریق آن بتوان با شناخت کامل از این گونه سازمان ها، مسائل و عارضه های آنها را شناسایی و تحلیل کرد و جنبه های ناکارآمد آنها را تغییر داد. ازاین رو، تحقیق حاضر، با هدف ارائه الگوی تشخیص کاربردی برای سازمان های عهده دار مسئولیت در اماکن متبرکه مذهبی ایران، به بررسی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آنها پرداخته است. بر اساس این، آستان قدس رضوی در مشهد مقدس، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومهh در قم، آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنیj در شهر ری و آستان مقدس حضرت احمدبن موسی (ملقب به شاهچراغ) در شیراز سازمان های فضیلت محور بهره مند از نتایج حاصل از این پژوهش خواهند بود.
روش: تحقیق کیفی حاضر با رویکردی کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی در ایران اسلامی طرح ریزی شده است. بر مبنای مدل پیاز پژوهش ساندرز این پژوهش در لایه پارادایم تفسیری قرار می گیرد. جهت گیری آن از نوع پژوهش های بنیادی است و فرایندی استقرایی دارد. از نظر روش تحقیق، فرآیند پژوهش با پیروی از مراحل فراترکیب به روش سندلوسکی و باروسو و تلفیق آن با تحلیل مضمون به روش براون و کلارک انجام شده است. هدف نهایی پژوهش نیز فهم مدل تشخیص سازمان فضیلت محور است که در آن به معرفی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده مکان متبرکه مذهبی پرداخته شده است. گردآوری مبانی نظری و داده های مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد و مدارک به روش کتابخانه ای و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان منتخب به روش های غیراحتمالی قضاوتی و گلوله برفی و تا زمان رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در این پژوهش، طرح ریزی دستورالعمل مصاحبه ها بر پایه روش دیالکتیک انجام شد: یعنی ساخت نظر یا تز، مواجهه با پادنظر یا آنتی تز، و سرانجام ساخت سنتز. بر اساس این، ابتدا قالب مضامین اولیه از داده های نظری پژوهش استخراج شد (تز) و پس ازآن در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت. در ادامه، بررسی ایده ها و نظرات خبرگان (آنتی تزها) در قالب کدهای مفهومی جمع بندی و در پایان مدل تشخیص سازمان فضیلت محور برای اماکن متبرکه مذهبی ایران (سنتز) طراحی شد.
یافته ها: الگوی تشخیص اماکن متبرکه مذهبی الگویی است کاربردی برای تفکیک ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آن که به شناخت کلی نسبت به این گونه سازمان ها منتج شده، زمینه را برای تغییر و عارضه یابی آنها فراهم می کند. براساس یافته ها، الگوی معرفی شده مشتمل بر چهار بُعد و بیست مؤلفه اصلی است . ابعاد اصلی این الگو «ارکان»، «کارکردها»، «سرمایه ها» و «مدیریت» هستند. در این الگو بُعد ارکان از مؤلفه های «زائر»، «زیارت»، «مزار» و «مزور» تشکیل شده است. «کارکردهای قدسی»، «کارکردهای فرهنگی»، «کارکردهای اجتماعی»، «کارکردهای اقتصادی» و «کارکردهای عبادی - سیاسی» مؤلفه های بُعد کارکردها هستند. «سرمایه های نمادین»، «ارزش های بنیادین»، «شایستگی های سازمانی»، «سرمایه های اجتماعی» و «سرمایه های فرهنگی» در بُعد سرمایه ها قرار دارند. و درنهایت «برنامه ریزی»، «بسیج منابع»، «سازمان دهی»، «هدایت و رهبری» و «نظارت و صیانت» به عنوان مؤلفه های بُعد مدیریت معرفی شده اند.
بحث و نتیجه گیری: نوشتار حاضر نخستین تلاش پژوهشی در ارائه مدل تشخیص خاص برای اماکن متبرکه مذهبی است که افزون بر تقویت مبانی علمی و پژوهشی این حوزه، می تواند تا حدی از توسعه مفاهیم و الگوهای تحمیلی و تجویزی به این سازمان ها جلوگیری کند. دستاوردهای این پژوهش، مزیت اصلی مدل تشخیص را در درک عمیق تر و تجسم بهتر از مؤلفه های تشخیص بقاع متبرکه و شناسایی مخاطرات و آسیب پذیری های آن می داند و کاربردهای عملیاتی آن را در مباحث مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی تبیین می نماید. این پژوهش فهم سازمان های متولی اماکن متبرکه مذهبی را از طریق فهم ابعاد و مؤلفه های تشخیص آنها امکان پذیر می داند و مطلوبیت پروژه های تغییر، تحول و توسعه را در گروی ایجاد تغییر در عوامل مؤثر در مؤلفه های تشخیص تبیین می نماید. همچنین نتیجه می گیرد زمانی حیات یک سازمان فضیلت محور دچار عارضه می شود که یک یا چند مورد از ابعاد و مؤلفه های تشخیص، به درستی در سازمان تبیین نشود، دچار کژکارکردی یا انحراف از مسیر اصلی خود شود و یا به هر علت دیگری مورد مخاطره قرار گیرد. بی توجهی یا کم توجهی هر یک از عناصر سازمان به هرکدام از این ابعاد و مؤلفه ها موجب بروز عارضه برای کل سازمان می شود. هریک از ابعاد و مؤلفه های مدل تشخیص، جنبه های نامعلومی از سازمان های فضیلت محور را نمایان کرده است. در این پژوهش مدیریت تغییر و عارضه یابی سازمان فضیلت محور، فعالیتی تخصصی، برگرفته از دانش، تجربه و تعهد نسبت به این گونه سازمان هاست و به متولیان سازمان های مورد مطالعه پیشنهاد می شود تا با توجه به رسالت سنگین خود در عرصه های مختلف اجتماعی، این امر را به کسانی واگذار نمایید که واجد صلاحیت فنی، انسانی و ادراکی لازم و کافی برای این کار باشند.
تقدیر و تشکر: ضمن قدردانی از مشارکت شایسته گروه خبرگان منتخب از استادان دانشگاه و خادمین محترم در اعتاب مقدس جمهوری اسلامی ایران، از کلیه کسانی که در انجام پژوهش مشارکت داشته و ما را یاری داده اند، تشکر می شود.
تعارض منافع: هیچ تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
بررسی اثر مؤلفه های ریسک اقتصادی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی در ایران (رهیافت خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
567 - 612
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های ریسک اقتصادی به همراه پیچیدگی اقتصادی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی در کشور ایران طی دوره زمانی 1389-1401 است. نتایج برآورد مدل با استفاده از آزمون والد و رهیافت خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL) نشان می دهد شوک های مثبت و منفی کلیه متغیرهای تحقیق اثرات نامتقارنی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی دارد. شوک مثبت ریسک تراز بودجه در کوتاه مدت و بلندمدت بیشترین تأثیر را بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی دارد. شوک مثبت ریسک تورم در بلندمدت و کوتاه مدت تأثیر مثبتی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی ایجاد می نماید. شوک مثبت ریسک تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبتی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی داشته ولی شوک منفی آن در بلندمدت به مراتب بیشتر از سایر مؤلفه های ریسک اقتصادی است. تأثیر شوک های مثبت و منفی ریسک رشد اقتصادی حقیقی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی نسبت به سایر مؤلفه های ریسک اقتصادی کمتر است. همچنین تأثیر کوتاه مدت و بلندمدت پیچیدگی اقتصادی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی مثبت است.
تاثیر مالکیت نهادی و مالکیت مدیریت بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
131 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تاثیر مالکیت نهادی و مالکیت مدیریت بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است. عملکرد نوآورانه، ترکیبی از موقعیت های کلی سازمان است، که در نتیجه تلاش های صورت گرفته برای نوسازی، بهبود و به کارگیری جنبه های مختلف نوآوری در سازمان صورت می گیرد. شرکت ها با نوآوری می توانند به تغییرات محیطی پاسخ دهند و قابلیت های جدیدی برای بهبود عملکرد به وجود آورند. بر اساس نظریه نمایندگی مدیرانی که به دنبال بهبود عملکرد پایدار هستند، سرمایه گذاری های قابل توجهی در نوآوری انجام نمی دهند در صورتی که سهامداران عمده انتظار دارند که درآمدهای آینده خود را از طریق سرمایه گذاری در فعالیت های نوآوری افزایش دهند.
روش پژوهش: نمونه ای شامل 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1390 تا 1398 انتخاب گردید. روش آماری مورد استفاده برای آزمون فرضیه های پژوهش روش داده های تابلویی و تحلیل مؤلفه اصلی است.آزمون ها با استفاده از نرم افزار آماری R انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مالکیت مدیریت بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه تأثیر معناداری دارد. علاوه بر این مالکیت نهادی بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه تأثیر معناداری دارد.
واکاوی تجارب زیسته مدیران مدارس از مدیریت و رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته مدیران مدارس از پدیده مدیریت و رهبری آموزشی با نظر به نقش ها و مسئولیت های آنان در مدرسه انجام شده است.روش شناسی پژوهش: در این مطالعه از روش پژوهش پدیدارشناسی از نوع توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش را مدیران مدارس نواحی یک، سه، چهار و منطقه تبادکان مشهد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند و معیارهایی مانند تجربه مدیریتی بالاتر از 15 سال، جنسیت (زن و مرد)، دخترانه و پسرانه بودن مدرسه و در هر دو مقطع ابتدایی و متوسطه، 28 نفر از مدیران مدارس جهت توصیف نقش ها و مسئولیت های آنان در مدرسه از نگاه و زبان خودشان به عنوان مطلعان کلیدی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. همچنین به منظور تامین اعتبار نتایج از سه تکنیک اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه تحلیلی و بازبینی خارجی بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نشان داد رهبری آموزشی (برنامه ریزی و هدف گذاری آموزشی، دغدغه بهبود یادگیری دانش آموزان، حضور مستمر مدیر، نظارت و ارزیابی آموزش و یادگیری و یادگیری حرفه ای معلمان)، ارتباطات مدرسه (ارتباط با خارج از مدرسه، ارتباط بین مدرسه ای)، فرهنگ حمایتی مدرسه (حمایت دانش آموزان، حمایت معلمان و ایجاد جو صمیمی)، فرهنگ مشارکتی مدرسه (مشارکت جویی والدین، تصمیم-گیری مشارکتی در مدرسه) و مدیریت امور اداری و اجرایی ( امور مالی، آماده سازی مدرسه در تابستان، اختیارات سازمانی) مهم ترین نقش ها و مسئولیت های مدیران موردمطالعه را در پدیده مدیریت و رهبری آموزشی معرفی می کنند.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد نقش ها و مسئولیت های مدیران در مطالعات اخیر در بطن الگو های رهبری آموزشی، رهبری مبتنی بر یادگیری، رهبری توزیعی، رهبری تحولی، رهبری اخلاقی، رهبری مدیریتی، رهبری بین فردی و رهبری مشارکتی مورد توجه قرارگرفته اند.
تأثیر بیش اعتمادی مدیران بر تغییر طبقه بندی هزینه ها: نقش تعدیلگر قابلیت مقایسه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
109 - 130
حوزههای تخصصی:
تغییر طبقه بندی هزینه ها به طرزی جالب توجه کیفیت سود عملیاتی را به خطر می اندازد و به اطلاعات گمراه کننده درباره عملکرد اصلی و پایدار شرکت ها منجر می شود. تغییر طبقه بندی ممکن است پیامد مستقیم و غیرعمدی سوگیری شناختی مدیران با اعتمادبه نفس زیاد باشد. همچنین، مدیران با اعتمادبه نفس زیاد ممکن است آگاهانه و عمداً هزینه های عملیاتی را به عنوان اقلام غیرعملیاتی طبقه بندی کنند تا سودهای عملیاتی را افزایش دهند؛ با این حال، اگر صورت های مالی شرکت ها با همتایان آن ها در صنعت مقایسه شوند، نظارت قوی تر به فرصت های کمتر برای مدیریت سود ناشی از تغییر طبقه بندی منجر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بیش اعتمادی مدیران بر تغییر طبقه بندی هزینه ها بر اساس نقش تعدیلگر قابلیت مقایسه صورت های مالی است. نمونه آماری شامل 130 شرکت در بازه زمانی 1394 تا 1401 است. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی (با کنترل اثرات سال و صنعت) و نرم افزار ایویوز نسخه 9 استفاده شده است. نتایج نشان داد بیش اعتمادی مدیران به افزایش تغییر طبقه بندی هزینه ها و کاهش تدریجی تغییر طبقه بندی در طول زمان منجر می شود. علاوه بر این، قابلیت مقایسه صورت های مالی همانند یک مانع برای بیش اعتمادی مدیران در جهت تغییر طبقه بندی هزینه ها و تدریج کاهشی تغییر طبقه بندی در طول زمان عمل می کند؛ بنابراین، ذی نفعان بازار سرمایه باید به بیش اعتمادی مدیران و قابلیت مقایسه صورت های مالی در راستای تغییر طبقه بندی هزینه ها توجه جدی داشته باشند.
تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم: نقش میانجی نوسانات جریان های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدیل اهرم در دهه های اخیر توجه زیادی را از سوی جامعه دانشگاهی و پژوهشگران به خود جلب نموده است. از عوامل موثر بر تعدیل اهرم شرکت، تمرکز مشتری است. مشتریان عمده، از جمله ذینفعان حیاتی و منبع اصلی درآمد شرکت ها هستندکه نقش بسیار مهمی در سودآوری و تصمیمات راهبردی شرکت دارند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان تمرکز مشتری با سرعت تعدیل اهرم و تأثیر نقش میانجی نوسانات جریان های نقد در این ارتباط است. به منظور آزمون و تحلیل فرضیه ها، از داده های پنلی 113 شرکت عضو بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1389 الی 1402 و رگرسیون چند گانه GLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل اهرم تأثیر مثبت و معناداری دارد و نوسانات جریان های نقد می تواند در ارتباط میان تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم نقش میانجی داشته باشد. در شرکت های دارای تمرکز مشتری بالا به دلیل حفظ مشتریان و ارزش شرکت، تعدیل اهرم منجر به بهتر شدن شهرت شرکت و رسیدن به اهرم بهینه می شود. مطابق با نتایچ پژوهش حاضر، نوسانات جریان های نقد دارای نقش میانجی معنادار در ارتباط میان تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم بوده و تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل اهرم از طریق افزایش نوسانات جریان های نقدی تأثیر می گذارد. شرکت ها و سرمایه گذاران می توانند توجه ویژه به تأثیر تمرکز مشتری بر ساختار سرمایه، عوامل تعیین کننده سرعت تعدیل اهرم و نقش نوسانات جریان نقد و در نهایت تصمیم های بازار سرمایه داشته باشند. یافته های پژوهش نقش حیاتی مشتریان را به عنوان ذینفعان کلیدی در تصمیم گیری های ساختار سرمایه، برجسته می نماید.
برآورد ارزش تفرجگاهی تالاب ها با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (مطالعه موردی: تالاب چغاخور استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
331 - 362
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع رشد اقتصادی در هر منطقه است. برای بیان اهمیت گردشگری و تبدیل آن به ارزش های پولی لازم است جاذبه های گردشگری با استفاده از روش های مناسب ارزش گذاری شوند. در مطالعه حاضر، ارزش تفریحی تالاب چغاخور استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط برآورد شده و عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت با استفاده از الگوی لاجیت مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ابتدا حجم نمونه بر اساس روش کوکران تعیین شد و سپس داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه حضوری جمع آوری شدند. نتایج نشان داد که متغیرهای «درآمد»، «شغل»، «فصل»، «هدف اصلی بازدید» و «حداکثر مبلغ پیشنهادی» تأثیر معنی داری بر تمایل به پرداخت افراد دارند. هم چنین، متوسط تمایل به پرداخت برای هر بازدیدکننده 30،000 تومان در ماه است و ارزش تفریحی سالانه تالاب معادل 1،956،521 تومان در هر هکتار است که نشان دهنده اهمیت بالای تالاب برای بازدیدکنندگان است.
مدیریت هوشمند زنجیره تأمین تحت فناوری اینترنت اشیاء با رویکرد نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی های هوشمند دور جدیدی از تغییرات را در زنجیره تأمین سنتی به ارمغان آورده اند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر اینترنت اشیاء بر مدیریت هوشمند زنجیره تأمین صورت گرفت که به ارزیابی روابط بین متغیرها و میزان اثرگذاری و اثرپذیری آن ها با روش نقشه شناختی فازی می پردازد. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و کارشناسان فعال در شرکت توزیع داروپخش در استان بوشهر هستند. پس از شناسایی مؤلفه ها از پیشینه پژوهش، مصاحبه صورت گرفت. بدین منظور پرسشنامه به10 نفر از خبرگان وکارشناسان مربوطه ارائه شد و طی چند مرحله مورد واکاوی اطلاعات قرار گرفت که در نهایت در 9 دسته معیار و 41 زیرمعیار، عوامل اصلی کاربرد اینترنت اشیاء در زنجیره تأمین تعیین گردیدند. معیارها ش امل: مدیریت هوشمند موجودی و انبارداری، مدیریت هوشمند عملیات، مدیریت هوشمند اطلاعات، مدیریت هوشمند محصولات، مدیریت هوشمند هزینه، مدیریت هوشمند بهره وری شرکتی، مدیریت هوشمند مشتریان و تأمین کنندگان دارو، مدیریت هوشمند فروش و بازاریابی و مدیریت هوشمند محیط زیست هستند. نتایج نشان داد که ارتباط می ان کلی ه ش اخص ه ا همسو و مثبت است. شاخص مدیریت هوشمند اطلاعات ب ه عن وان مهمترین شاخص بدست آمده است؛ زیرا بر همه ش اخص ه ای دیگ ر تأثیرگ ذار اس ت. سه ش اخص مدیریت هوشمند مش تریان، مدیریت هوشمند فروش و بازاریابی و مدیریت هوشمند عملیات در رتبه ی دوم تأثیرگ ذاری هستند. بنابراین مدیران صنعت توزیع دارو می بایست با استفاده از فناوری اینترنت اشیاء به مدیریت هوشمند اطلاعات در سازمان خود، بهبود روابط با مشتریان، بهبود عملیات و تمرکز ویژه بر فرآیند فروش بپردازند و موجب بهینه-سازی فرآیندهای زنجیره تأمین و افزایش سودآوری شوند.
مدلی برای ارتقا قابلیت بازاریابی دیجیتال با تأکید بر شاخص های استفاده از بازاریابی دیجیتال در شرکت های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
111 - 151
حوزههای تخصصی:
همگرایی فناوری اطلاعات، رسانه ها و ارتباطات، رفتار مصرف کننده را ازنظر جستجو، به دست آوردن، پردازش و پاسخ به اطلاعات یا خدمات شرکت تغییر داده است. توانایی یک شرکت در برنامه ریزی، پیاده سازی و مدیریت بازاریابی دیجیتال برای افزایش رقابت پذیری آن در چشم مصرف کنندگان، قابلیت بازاریابی دیجیتال نامیده می شود. هدف از این پژوهش طراحی مدل ارتقا قابلیت های بازاریابی با تأکید بر شاخص های استفاده از بازاریابی دیجیتال در شرکت های صنعتی است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و خبرگان در زمینه بازاریابی دیجیتال شرکت های صنعتی و اساتید دانش گاهی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود که برای شناسایی مقوله ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و از پرسشنامه به منظور اعتباریابی الگو اس تفاده ش د. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین بود که با استفاده از نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. به منظور بررسی روایی پژوهش بخش کیفی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگ ذار و در بخ ش کم ی به منظور آزمون روایی پژوهش از روای ی اعتبار محتوا و باز آزمون بهره گرفته شد
نقش کلان داده در آینده صنعت بانکداری با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
271 - 313
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توسعه سناریوهای بانکداری ایران با تأکید بر کلان داده ها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از منظر هدف، اکتشافی است. همچنین از نظر مبانی فلسفی، عملگرا و روش شناسی آن آمیخته است. برای اجرای پژوهش در مرحله اول از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان حوزه بانکداری و فناوری که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، 20 پیشران کلیدی پژوهش استخراج گردید. پس از غربال با روش دلفی فازی، 8 عامل حذف گردید و مابقی با تکنیک تصمیم گیری مارکوس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد، دو عامل «رگولاتوری فناوری» و «هزینه های انتقال فناوری» به عنوان عدم قطعیت های کلیدی برای تدوین سناریوهای پژوهش می باشند. بر اساس این دو عدم قطعیت کلیدی، چهار سناریو بر اساس مصاحبه با گروه کانونی با عناوین بانکداری جامع، بانکداری ایستا، بانکداری جستجوگر، بانکداری سرگردان توسعه یافت. در سناریو بانکداری جامع، همه چیز در حالت مطلوب خودش هست؛ هزینه های انتقال فناوری کاهش پیدا کرده و رگولاتوری ها حامی فناوری ها است. با توجه به یافته های پژوهش، در نظر گرفتن پیشران ها، عدم قطعیت های کلیدی و سناریوهای بدیل، توسط مدیران و تصمیم گیرندگان می تواند موجب بهبود عملکرد و افزایش مزیت رقابتی بانک ها شود.
مروری بر کارآفرینی استراتژیک با ابعاد نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی
حوزههای تخصصی:
کارآفرينی استراتژيك، مفهومی نوظهور است و به دليل نوظهور بودن آن، سازمان ها و شرکت ها با آن آشنايی زيادی ندارند و از آن استفاده چنداني نمی کنند. در محيط رقابتی امروزی، با توجه به بي اعتمادی محيطی زياد و فضای رقابتی شديد، سازمان ها نياز دارند که به طور فزاينده ای زيرك و انطباق پذير باشند. آنها برای ربودن گوی سبقت از يكديگر به دنبال استفاده از روش هايی در راستای بهبود عملكردشان هستند. در اين ميان، کارآفرينی استراتژيك اهميت خاصی دارد، زيرا کارآفرينی استراتژيك بر ايجاد ثروت، مزيت رقابتی و عملكرد مؤثر است. کارآفرينی استراتژيك دارای ابعادی کليدی از جمله نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی می باشد که از طريق آنها بهبود و ارتقای عملكرد برای سازمان ها و شرکت ها تسهيل می گردد.