مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
معماری ایرانی - اسلامی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است با تحلیل زیباشناختی فضاهای آموزشی پیش فرض هایی را برای طراحی ارائه دهد که بتواند با توجه به مبانی زیبایی شناسی اسلامی، قابلیت هایی در فضاهای آموزشی ایجاد نماید که فرایندهای ادراک، احساس، خردورزی و رفتارهای فراگیران را در جهت پویایی و غایتمندی انسان مسلمان قرار دهد. روش تحقیق به صورت تحلیلی-استنباطی است که با استفاده از متون و تحلیل دیدگاه ها و تجربه های موجود صورت گرفته است. نتایج نشان داد این امکان وجود دارد که با توجه به قابلیت های زیبایی شناسی محیط های آموزشی، بتوان فضاهایی را طراحی کرد که پتانسیل های موجود را در افراد شکوفا سازد و دامنه ای از ویژگی های زیبایی شناختی را برای فراگیران به ارمغان آورد، که بتواند هماهنگی، آرامش، قدرتمندی، دلپذیری، پراحساسی و گیرایی در آنان ایجاد کند. بر این مبنا اصول زیبایی شناسی اسلامی هدفمندی زندگی، جوشش اجتماعی و همراهی علم و دانایی را با جستجوگری در فضاهای آموزشی در نظر گرفته است.
بررسی و ارزیابی مساجد شهر ایلام از لحاظ داشتن عناصر مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد به عنوان عنصری اساسی در جامعه اسلامی همواره جایگاه مهمی در معماری ایرانی - اسلامی داشته و از این نظر مورد توجه بوده است. مساجد بر اساس معماری خاص خود، عناصر مشترکی دارند که آنها را از سایر بناهای مذهبی متمایز می سازد؛ از جمله این عناصر می توان به گنبد، مناره، شبستان، محراب و صحن اشاره کرد که با توجه به فرم و کارکردشان، در قسمت های مختلف مسجد قرار می گیرند. در این مقاله، علاوه بر نگاهی به عناصر مشترک مساجد ایران، مساجد شهر ایلام نیز از نظر اجزای تشکیل دهنده، مورد تحلیل قرار گرفتند. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی انجام شد و داده ها به شیوه پیمایشی و با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به محل (بررسی میدانی) گردآوری گردید. نتیجه تحقیق نشان می دهد که از بین تمام مساجد شهر ایلام (27 مسجد) تنها دو مسجد جامع و صاحب الزمان، دارای تمامی عناصر مشترک مساجد ایرانی هستند؛ همچنین در بین عناصر مورد اشاره، تنها شبستان و محراب در تمامی مساجد ایلام مشترک می باشند و سایر عناصر تنها در بعضی از مساجد رعایت شده؛ به نحوی که از مناره تنها در 15 مسجد، از صحن تنها در 10 مسجد و از گنبد تنها در 5 مسجد استفاده شده است و این امر، ضعف موجود در معماری مساجد شهر ایلام را نسبت به سایر مساجد کشور نشان می دهد.
بازشناسی مولفه های معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر فضاهای آموزشی
حوزه های تخصصی:
در نگاهی کلی، هرچند از قرون اول تا چهارم قمری آثار معماری زیادی باقی نمانده، اما شاید بتوان این دوره را بیشتر با اتکا به اطلاعات موجود در متون تاریخی، راجع به شهرها و بناهای آن، دوره تولد و شکل گیری این معماری نامید. قرون پنجم و ششم دوران اوج گیری است. قرن هفتم، که با حمله مغول آغاز می شود، دوران سکوت است و قرن هشتم زمان ابداع های پرشتاب و پرهیجان بسیار. قرن نهم آغاز دوران تصیم گیری و قرن دهم ادامه آن و سده یازدهم دوران شکوفایی است. قرن دوازدهم مکث و آغاز حرکت جدید و سده های سیزدهم و چهاردهم عصر مهم نوآوری و خلاقیت های دوباره ، همزمان با خودباختگی در برابر غرب است. علی رغم این دگرگونی ها و افت و خیزهای مکرر، این معماری همواره حرکتی پیوسته و رو به جلو داشته و هیچ گاه فعالیت مداوم و پیگیرش، تلاش ها و جستجوهای دائمی و خلاقیت ها و نوآوری های چشمگیر در دامنه آن، در طول سال ها و سده ها، قطع نشده است. استمرار و تداومی، که این معماری را در طول تاریخ طولانی و عرض وسیع جغرافیایی-اش یک تن واحد و «یک معماری» کرده ، از مشخصات اصلی آن محسوب می شود.از این میان مدارس ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته اند و در پارادایم معماری ایرانی- اسلامی نیز در دوره های مختلف شاخصه های ویژه ای داشته اند. این پژوهش سعی دارد از طریق بررسی اسناد کتابخانه ای و متون پژوهشی در باب معماری ایرانی – اسلامی، شاخص های مورد قبولی برای این معماری بیان داشته و همچنین با تاکید بر مدارس سنتی، شاخص های این ابنیه را در پارادایم معماری ایرانی – اسلامی استخراج نماید.
بررسی و مقایسه واحدهای ساخته شده مسکن مهر با اصول و معیارهای معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی (محدوده مورد مطالعه: شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
73-84
حوزه های تخصصی:
معماری ایران یکی از غنی ترین نمونه های معماری بومی در جهان است که دستاوردهای آن قابل انکار نیست. با ظهور اسلام و گسترش آن در ایران، معماری ایرانی با ارزش های برآمده از دین، ترکیب شده و اصول غنی معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی را پدید آورد. بعد از دهه 1300 و با بازشدن درهای ایران به کشورهای جهان، معماری غربی وارد کشور شد و در رقابت با معماری ایرانی- اسلامی پیروز گردید و از آن پس، بناهای ایران، با اصول معماری غربی ساخته شدند. معماریی که نتنها با فرهنگ ایرانی- اسلامی بسیار متفاوت بوده و چه بسا در تعارض با آن قرار گرفت، نمونه ی بارز این نوع معماری را می توان در خانه های معاصر و از جمله مسکن مهر مشاهده نمود. برنامه ای که جهت تأمین مسکن اقشار کم درآمد در دستور کار دولت نهم قرار گرفت. هدف از این تحقیق بررسی معیارها وشاخصه های معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی در مسکن مهر می باشد و و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این است که از نظر معماری ویژگی های معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی در مسکن مهر دیده نشد و کاربرد معماری غربی در داخل بنا و همچنین نمای آن ها مشهود است.
بازشناسی عوامل سازنده سلسله مراتب نوری در فضای معماری ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سلسله مراتب نوری موضوعی فرعی اما بسیار تاثیرگذار در ادراک فضا و خلق تجربه ای ناب در معماری می باشد. سلسله مراتب نوری به درجه بندی نور در فضای معماری اشاره دارد؛ درجه بندی نور، اولویت های محتویات فضا را مشخص و رتبه بندی می کند و بدینگونه چشم مخاطب را در فضا هدایت می نماید. این موضوع در معماری ایرانی- اسلامی نیز بسیار اهمیت داشته و در ساخت بناها به شیوه های گوناگون از این عامل برای ایجاد فضای خوشایند بهره گرفته می شده است. روش ها: جهت شناسایی عواملی که به ایجاد سلسله مراتب نوری کمک می کردند، از متخصصین حوزه معماری ایرانی- اسلامی به روش دلفی نظرسنجی شد تا در درجه اول عوامل سازنده و سپس نقش آنها بطور دقیق به عنوان عامل بنیادی، اصلی یا مکمل شناسایی کنند. همچنین در انتها از متخصصین خواسته شد که نقش عوامل را در ایجاد سلسله مراتب نوری با طیف لیکرت 5 درجه ای رتبه بندی نمایند و نتایج با آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند. یافته ها: عوامل سازنده سلسله مراتب نوری به سه دسته "عناصر نورگیر" (بازشو معمولی، بازشو مشبک)، "ارتباط با واسطه با فضای بیرون" و "تزئینات" قابل تقسیم هستند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که متخصصین معتقد به تأثیر چشمگیر "بازشو معمولی" به عنوان "عامل بنیادین" در سلسله مراتب نوری هستند. همچنین "بازشو مشبک" و "فضای معماری" به عنوان عوامل کنترلگر نور، هر دو به عنوان "عامل اصلی" و تزئینات به عنوان "عامل مکمل" جهت شناسایی عوامل موثر در سلسله مراتب نوری قابل شناسایی هستند.
تحلیل متن کوفی آرایه معماری قوام الدین شیرازی در گازرگاه هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرایه های معماری ایرانی– اسلامی، همواره برای پژوهشگران حوزه هنر و معماری بااهمیت بوده است. استاد قوام الدین بن زین الدین شیرازی (سال های فعالیت 248 – 318 ه.ق.)، ازجمله معماران تأثیرگذار در حوزه معماری ایرانی– اسلامی و آرایه های وابسته به آن است که به سبب مؤثربودنش در این حوزه، شخصیت وی مهم قلمداد می شود. این پژوهش به منظور کشف شیوه طراحی قوام الدین شیرازی در نقش و نوشته کوفی مُعقّلی، «مربع آیه 84 سوره اسراء»(که دراین مقاله به اختصار نقش مربعی خوانده می شود)، واقع در زیارتگاه خواجه عبدالله انصاری که در گازرگاه هرات قرار گرفته، انجام شده است. هدف دستیابی به رابطه بین آرایه نقش مربعی و منبع الهام بخش آن است. پرسش این است: نظام طراحی قوام الدین در آرایه معماری نقش مربعی قرارگرفته در زیارتگاه خواجه عبدالله انصاری، بر چه مبنایی است؟ شیوه پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در گردآوری اطلاعات علاوه بر مراجعه به منابع تاریخی مکتوب و نوشته های خواجه عبدالله انصاری، مشاهده نقش مربعی به مثابه منبع دست اول معماری نیز، مدنظر بوده است. با بررسی اطلاعات مختلف و تفاسیر انجام شده از نقش مربعی به دست خواجه عبدالله انصاری در کتاب "صد میدان" ذیل میدان ارادت درمی یابیم: آیه یادشده اشاره به اهمیت نیت در نماز دارد؛ نیتی که آداب معنوی نماز است؛ سفری که شروع آن با نیت پاک صورت می پذیرد و اگر در نیت خلل باشد کل سفر بی فایده خواهد بود. مفهومی که قوام الدین نیز بر پایه آن شالوده آرایه نقش مربعی را بنا می نهد. با مشاهده و بررسی نحوه قرارگیری این آیه در چهار طرف مربع و تکرار متن نماز در داخل مربع به صورت کوفی مُعقّلی، درمی یابیم قوام الدین ازطریق محاط کردن متن آیه "قل کل یعمل علی شاکلته" در اطراف مربع؛ مفهوم آیه مزبور را به طور عینی به کل مطالب داخل مربع تسری داده و از این طریق، ترجمان بصری مفاهیم خواجه عبدالله را در قالب آرایه معماری عینیت بخشیده است.
تحلیل معماری ایرانی-اسلامی دوره معاصر مبتنی بر دیدگاه استادکاران معماری سنتی به منظور ارائه یک مدل کیفی(نمونه موردی: حرم حضرت معصومه (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
341 - 363
حوزه های تخصصی:
معماری ایرانی- اسلامی از آغاز تا کنون سیر تکوینی متفاوتی را پشت سر گذاشته است و در دوره معاصر مختصات جدیدی در آن راه یافته است لذا بررسی این شاخصه ها، نقش مهمی در بازشناسی الگوی ایرانی- اسلامی معماری در دوره معاصر دارد. روش پژوهش حاضر، کیفی-پدیدارشناسی بوده است. محیط پژوهش شامل کلیه استادکاران معماری سنتی و نیز کلیه مقالات و مستندات علمی چاپ شده در مجلات معتبر علمی در رابطه با معماری اسلامی است. شیوه نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع بوده و بدین ترتیب تعداد 18 نفر از استادکاران معماری سنتی برای تحقیق انتخاب شدند. برای تکمیل کُدهای مورد لزوم از تعداد 41 مقاله در رابطه با معماری اسلامی از پایگاه های معتبر داخلی و خارجی استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات برای روش کیفی، مصاحبه عمیق بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله کلایزی استفاده شد. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد، نظرات استاد کاران معماری سنتی در رابطه با کیفیت معماری اسلامی با تکیه بر حرم حضرت معصومه(س) شامل 9 مضامین فرگیر (ادراک وحدت، ادراک ارزش بودن، ادراک ملکوتی شدن، ادراک حس تعلق به مکان، ادراک جاودانگی، ادراک معنا، ادراک عالم وجود، ادراک هدفمند بودن عالم هستی، ادراک حیات معقول)، 29 مضمون سازمان دهنده و 252 مضمون پایه بوده است. اهداف پژوهش: تحلیل معماری ایرانی-اسلامی دوره معاصر از نگاه استادکاران معماری سنتی با تکیه بر حرم حضرت معصومه«س». تحلیل معماری ایرانی-اسلامی به منظور ارائه یک مدل کیفی. سؤالات پژوهش: ابعاد و مؤلفه های الگوی غنی سازی معماری ایرانی-اسلامی حرم حضرت معصومه(س) کدامند؟ الگوی تفسیری-نمادین مستخرجه از دیدگاه استادکاران معماری سنتی و مقالات و مستندات علمی برای بهبود کیفیت معماری اسلامی با تکیه بر حرم حضرت معصومه(س) چگونه است؟
نقش و مأموریت مرمت بافت تاریخی حرم مطهر حضرت رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
147 - 178
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که می تواند پاسدار فرهنگ رضوی باشد و از این فرهنگ متعالی و مؤثر به گونه ای خاص صیانت کند، معماری است. مسئله معماران و هنرمندان متعهد به قصد فوق این بوده است که باید با استفاده از ظرفیت های خلاقه هنر و معماری به گسترش این فرهنگ -که به یقین امتداد فرهنگ نبوی است- بپردازند. تکریم و تثبیت و ترویج ارزش های حرم حضرت رضا علیه السلام همچون نماد برجسته ارادتمندی به فرهنگ رضوی همواره ، محمل بحث های مختلفی از ابعاد مختلف بوده است. برای مثال بافت تاریخی پیرامون این مضجع شریف توانسته در بستر زمان محملِ تداعی های رفتار سازی از فرهنگ رضوی باشد. فرهنگی که خود مبتنی بر استذکار و استمرار ولایت الله است. نکته در خور تأمل این است که مرمت بافت تاریخی مذکور همواره در تشدیدِ حرفه ای گری های معمارانه و تنفیذ نگاه فن سالارانه به فراموشی سپارده شده است؛ در حالی که مرمت کنندگان این بناهای تاریخی – بیش و پیش از هرچیز- خود را بسان زائری مخلص می یافتند که باید به قدر بضاعت در بروزِ بارقه های معنایی فرهنگ رضوی بکوشند و جامع سعی بلیغ و اهتمام فصیح به تن در پوشند. براین اساس این تحقیق می کوشد تا فراتر از "نقش" به "مأموریت" مرمت بافت تاریخی حرم حضرت رضا(ع) هم بپردازد و با نگاهی ساختارگرایانه و نظام مند به رابطه های معنادار حاکی از مرمت بپردازد. ماهیت تحقیق کیفی و روش انجام آن توصیفی_تحلیلی می باشد .
ادراک در معماری: مطالعه موردی سنجش ادراک گردشگران اروپایی از معماری ایرانی- اسلامی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری جدا از وجهه کارکردی آن، معنایی در درون خود نهفته دارد که به ناظر و یا کاربر اثر معماری منتقل می کند. ادراک ناظر نسبت به موضوع معماری در حوزه های متعددی مورد استفاده قرار می گیرد. در گردشگری، بررسی ادراک گردشگران از جاذبه های معماری مقصد مورد بازدید راهنمای سودمندی برای برنامه ریزان و بازاریابان این صنعت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ادراک گردشگران اروپایی از معماری ایرانی– اسلامی است. برای بررسی دقیق تر، تحقیق حاضر بر معماری ایرانی- اسلامی دوره صفویه شهر اصفهان، متمرکز شده است. مدل انتخابی و مورد استفاده این تحقیق، مدلی است که اچنر و ریچی برای سنجش انگاره مقصد گردشگری در سال 1993 ارائه کرده اند. تحقیق مشتمل بر دو فاز اصلی نظر سنجی از خبرگان و نظر سنجی از گردشگران اروپایی است. بر اساس نتایج این تحقیق، معماری ایرانی– اسلامی، نقش برجسته ای در شکل گیری انگاره گردشگران اروپایی از مقصد ایران دارد. میدان نقش جهان و مسجد شیخ لطف الله مهم ترین و قابل توجه ترین مکان های این شهر در ذهنیت ادارکی گردشگران اروپایی می باشند. بازدیدکنندگان اروپایی مهم ترین و برجسته ترین احساس خود در رابطه با معماری ایرانی – اسلامی را احساس شگفتی و معنویت ابراز کرده اند. از نظر آن ها دو عنصر کالبدی استفاده از هندسه و فضا دارای اهمیت ویژه ای هستند.
بررسی ظرافت شکل در گنبدخانه های ایرانی (سده های نهم تا دوازدهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت گنبدخانه در معماری ایران سبب گردیده تا از نظر تأثیرگذاری زیبایی شناختی، همواره موردتوجه طراحان باشد. هدف از پژوهش حاضر، بازشناسی ویژگی های شکلی، هندسی و تناسباتی بناهای گنبدخانه ای با پوشش نار در دوره ی اسلامی با توجه به کیفیت بصری ظرافت است. به این منظور، ابتدا به شناخت ساختار و گونه های مختلف و روند تحولات شکلی گنبدخانه ها اقدام گردید. سپس 18 بنای گنبدخانه ای از میان آرامگاه ها در بازه ی زمانی سده های نهم تا دوازدهم هجری انتخاب و با استفاده از روش مدل سازی و طراحی ابزار تحلیل هندسی بر پایه ی پنج ضلعی منتظم، خصوصیات هندسی بررسی و در گام بعد بر اساس تعریف چهار شاخص (سنجه)، تحلیل گردید. یافته ها نشان داد طرح گنبدخانه ها در بازه ی زمانی موردبررسی، از چارچوب مشترکی برخوردار است به طوری که در اغلب نمونه ها، کشیدگی ارتفاعی گنبد بیش از دو قسمت ساقه و پایه بوده و بخش فوقانی، بیش از نصف ارتفاع بنا را به خود اختصاص می دهد. درعین حال تفاوت هایی در نمونه های این دو دوره به خصوص از نظر شکل و تناسبات بخش فوقانی دیده می شود؛ به طوری که ظرافتِ کشیدگی در دوره تیموری و نیز اوایل صفوی؛ و ظرافتِ هماهنگی در دوره صفوی نمود بیشتری دارد. الگوی مشترک هندسی و شاخص های ارائه شده در این مقاله به عنوان دو روش مکمل یکدیگر می توانند در ارزیابی زیبایی شناختی گنبدخانه های مشابه به کار گرفته شوند.
تبیین مؤلفه ها و شاخص های معماری ایرانی-اسلامی با رویکرد فراترکیب و بهره گیری از تکنیک انتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
351 - 381
در چند دهه اخیر، هویت کالبدی شهرهای ایرانی و بحران در ساختارهای معماری و شهرسازی ایران موضوع بحث و گفتگو صاحب نظران بوده است؛ درحالی که در حوزه معماری، کمبود قابل توجه در مطالعات مؤثر، دیده می شود. بررسی تحقیقات انجام شده و منابع مرتبط، نشان از عدم وجود مؤلفه ها و شاخص های روشن و مشخص در تبیین معماری ایرانی – اسلامی دارد و تناقض نظرات و عدم وجود توافق نظر در این زمینه نیز قابل تأکید است. این پژوهش با رویکرد فراترکیب به بررسی و تحلیل نظرات صاحب نظران در تحقیقات انجام شده معتبر و با هدف تشخیص مؤلفه ها و شاخص های معماری ایرانی – اسلامی انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در میان مؤلفه ها «نظم» با 47 ارجاع، «تعامل معماری با طبیعت» با 39 ارجاع و «نمادگرایی» با 37 ارجاع، دارای بیشترین فراوانی هستند. علاوه بر فراوانی ارجاعات در این پژوهش، جهت افزایش دقت در وزن دهی به کدها از تکنیک آنتروپی شانون استفاده شده است؛ بنابراین با توجه به وزن دهی مؤلفه ها بر این اساس اولویت مؤلفه ها به این ترتیب شامل: تعامل معماری با طبیت، درون گرایی، نظم، ... می باشد که در 4 محور «رابطه انسان با خدا»، «رابطه انسان با اجتماع»، «رابطه انسان و محیط مصنوع» و «رابطه انسان و محیط طبیعی» تقسیم بندی شده است. اهداف پژوهش: شناخت مؤلفه ها و شاخص های معماری ایرانی –اسلامی. ارائه اولویت بندی مؤلفه های معماری ایرانی –اسلامی. سؤالات پژوهش: مؤلفه ها و شاخص های معماری ایرانی –اسلامی کدامند؟ اولویت بندی مؤلفه های معماری ایرانی –اسلامی کدامند؟
بازآفرینی نقشمایه های هندسی معماری ایرانی-اسلامی در طراحی الگوریتمیک مبتنی بر آراء سنتگرایان
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
35 - 50
حوزه های تخصصی:
معماری، به مثابه فضایی گفتمانی، میراث دارِ دانش، فرهنگ، هنر و زبان گویایی برای بیان گفتمان های مسلط تاریخی است. ابنیه شاخص تاریخی، تجلی گاه فرهنگ و سنت های جاری، و معرف بستر خلق خویش اند. یکی از مهم ترین بن مایه های پُر سخن در معماری ایرانی، هندسه مکنون و جلی در آثار شاخص تاریخی است. هندسه به عنوان صورتی از ماهیت قدسی، هم در آفرینش ساختار ابنیه و هم در صورت بندی تزئینات معماری ایرانی اسلامی، نقشی اساسی ایفا می کند. نظر به تحولات و رشد فناوری در ابزار طراحی و دگرگونی شیوه اندیشیدن در فرایندهای طراحی دیجیتال، بررسی شیوه های بازنمایی سنت ها به طور عام و بازآفرینی هندسه به طور خاص، از منظر ساختار و صورت، ضرورت دارد. در این پژوهش در جست وجوی پاسخ این پرسش هستیم که چگونه می توان با تکیه بر آراء سنت گرایان، در طراحی معماری بناهایِ امروزین، با به کارگیری روش های طراحی رایانشی و الگوریتمیک به بازنمایی تاریخ و تعامل با سنت پرداخت؟ و آیا می توان با رویکرد بازآفرینی نقش مایه های هندسی معماری ایرانی اسلامی، بر بستر روش های طراحی رایانشی، به بناهای امروزی، هویت بخشید؟ در این راستا با بهره گیری از روش کتابخانه ای و تحلیل نمونه های قابل توجه معماری با رویکرد بازآفرینی نقش مایه های هندسی الگوی هنر سنتی، تلاش می شود از بستر هندسه جاری معماری ایرانی اسلامی، از آرای سنت گرایان، بهره جست. بنا بر پژوهش صورت گرفته، ساختار هندسی نقش مایه های هندسی هنر و معماری ایرانی اسلامی، با تکیه هنرمند ریاضیدانِ مسلمان، بر هندسه اقلیدسی و فیثاغوری و بنیان های حکمی و علمی، نمود تام و تمامی از هماهنگی معنا و صورت است. از طرفی طراحی پارامتریک و الگوریتمیک که مفاهیم هماهنگی جزء و کل، تکثیر، پیچیدگی، ریتم و فرم های توسعه و تکامل یافته، از ویژگی های زیباشناختی آن است، تناسب بسیاری با زیبایی شناسی نقشمایه های هندسی ایرانی اسلامی دارد که مبنای آن، تأکید بر مفاهیم کثرت در وحدت، پیچیدگی، تکرار و فرم های هندسیِ استحاله یافته نظام مند است. ماهیت انتزاعی و ویژگی های صوری و زیبایی شاختی نقش مایه های هندسی هنر و معماری ایرانی اسلامی، بنیان و ساختاری غنی و قابل توسعه است و شناخت، تحلیل، توسعه و بازآفرینی آن که در گذشته کاری دشوار و پیچیده بود، امروزه به واسطه ابزار نوین طراحی برای تولید فرم هایی با تفکر الگوریتمی و طراحی رایانشی تسهیل شده است.
بررسی تأثیرات جنگ نرم بر معماری در ایران با تأکید بر دوره های ناصری، پهلوی و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ نرم مبتنی بر رویکردهای فکری و فرهنگی بوده و از این طریق سعی در سلطه گری بر جوامع هدف دارد. از طرفی معماری، ظرف زندگی و بستر فرهنگ بوده و می تواند یکی از اهداف تهاجم فرهنگی شناخته شود، بنابراین نقش به سزایی در مقابله با جنگ فرهنگی دارد. سؤال اصلی این مقاله چگونگی تأثیر جنگ فرهنگی بر معماری ایرانی-اسلامی در قرن اخیر است. این مقاله با استفاده از روش های تحلیلی-تبیینی، تفسیری-تاریخی و مصداق پژوهی سعی در پاسخ به این پرسش برآمده است. براساس نتایج پژوهش، تأثیرات جنگ فرهنگی در معماری ایران سه دوره دارد: دوره ناصری که شروع انحطاط معماری ایرانی- اسلامی است و تغییرات کالبدی، زمینه تغییر محتوا شده است. در دوره پهلوی تهاجم های فرهنگی به صورت توأمان، محتوا و کالبد معماری ایران را هدف گرفته و دچار استحاله کرده و پس از انقلاب اسلامی نیز تهاجم های فرهنگی درصدد تغییر ذائقه جامعه بوده تا با تغییر محتوای معماری به هژمونی فرهنگی دست یابند.