فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 175
حوزههای تخصصی:
تاکنون در کشور رویکرد مدیریت تأمین به عنوان رویکرد غالب در مدیریت منابع آب بوده که نتیجه این رویکرد مدیریتی، سطح آب های سطحی و زیرزمینی را بطور معناداری کاهش داده است. شرایط ناترازی توسعه کشور و صیانت از منابع آب با پدیدار شدن پدیده تغییر اقلیم تشدید شده است، این شرایط مدیران اجرایی سازمان آب و برق خوزستان را برآن داشت تا در خشکسالی 1400، با تغییر رویکرد از مدیریت تأمین به مدیریت مصرف تجربه جدیدی را ثبت نمایند. هدف از این مقاله مقایسه نتایج کمی حاصل از دو رویکرد مدیریتی استفاده شده در دو پدیده خشکسالی مشابه در سال های اخیر با استفاده از روش مدیریت تطبیقی می باشد. این مطالعه از منظر هدف، کاربردی و عِلّی، از نظر فرآیند اجرا تحقیقِ کمی، از نظر منطق اجرا قیاسی-استقرایی و از منظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی-پیمایشی می باشد. مقایسه حجم آب توزیع شده با رویکرد قدیمی در خشکسالی 1392 و حجم آب توزیع شده با رویکرد جدید در خشکسالی 1400 نشان می دهد که انتخاب رویکرد جدید در سطح 34272 هکتار از اراضی کشاورزی تحت کشت تابستانه در حوضه آبریز کرخه جنوبی، باعث صرفه جویی آب به میزان 692 میلیون متر مکعب شده است.
ارائه مدلی مبتنی بر عوامل مؤثر بر تولید پایدار با توجه به رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در صنعت خودروهای سنگین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه تولید و ارائه کالای مورد توجه مشتریان در بازار حائز اهمیت می باشد تا شرکت ها بتوانند از عهده رقابت با رقبای خارجی و داخلی برآیند که این مهم نیازمند انتخاب و پیاده سازی استراتژی تولید مناسب و ارزشمند جهت دستیابی به مزیت رقابتی و از این مهم تر پایدار کردن آن می باشد. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی مبتنی بر عوامل موثر بر تولید پایدار در صنعت خودروهای سنگین می باشد. پژوهش مذکور از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش انجام پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. با مروری بر ادبیات نظری و همچنین مصاحبه با خبرگان، مهترین ابعاد و معیارهای پایداری اثرگذار در تولید در شرکت شناسایی و مدل سازی گردید. جامعه آماری مدیران وکارشناسان یکی از کارخانه های حاضر در صنعت خودروسازی سنگین (ایران خودرودیزل) می باشد. تعداد نمونه 31 نفر به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در انجام شبیه سازی های پژوهش حاضر با نرم افزار ونسیم، یک افق زمانی 5 ماهه در نظر گرفته شد و مقادیر و روابط کمی بین متغیرها نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، تعیین گردید. در این پژوهش، مدل مبتنی بر عوامل موثر بر تولید پایدار با رویکرد ﭘﻮیﺎیی شناسی سیستم ها شامل مولفه ها و شاخص های متعدد، در نمودار درختی به نمایش گذاشته شده است که چهار عامل تامین پایدار، تولید ناب، تولید چابک و همچنین تاب آوری تولید به ترتیب بیشترین تاثیر مثبت را بر توسعه تولید پایدار در صنعت خودروهای سنگین دارند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بی ثباتی بورس اوراق بهادار تهران: با رویکرد دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای (تکنیک دنپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
165 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی مولفه های بی ثباتی بورس اوراق بهادار تهران است. لذا، ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، مؤلفه های اصلی و فرعی استخراج و مورد اجماع نظر خبرگان مالی قرار گرفت؛ سپس با به کارگیری رویکرد ترکیبی دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای ( دنپ )، روابط بین معیارها مشخص و اولویت بندی و وزن دهی آنها صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان مالی (اعضای هیات علمی دانشگاه با مرتبه حداقل استادیار که صاحب نظر و دارای تجربه کاری و حرفه ای در بازار سرمایه هستند ) بوده که بر اساس نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، در بخش کیفی و برای اجرای تکنیک تحلیل تم 14 نمونه انتخاب و از آنها مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمی جهت اجرای تکنیک دنپ 28 نمونه انتخاب گردید. بر اساس نتایج پژوهش، 12 زیرمعیار در قالب 4 معیار اصلی در مصاحبه های اکتشافی شناسایی شدند. در مرحله دوم نیز، پس از تحلیل معیارها و زیر معیارها، جایگاه هر یک از آنها به عنوان اثرگذار (علت) و اثرپذیر (معلول)، مشخص گردید. براساس وزن دهی به معیارهای اصلی، حاصل از سوپر ماتریس موزون و همگرا شده، نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار عوامل اقتصادی دارای بیشترین وزن و رتبه اول بوده و معیارهای تاثیر دولت، ویژگی های بورس اوراق بهادار تهران و عوامل سیاسی به ترتیب دارای رتبه های دوم، سوم و چهارم می باشند.
The Effect of Cost Stickiness on Financial Reporting Quality: The Moderating Role of Financial Constraints(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
1-13
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study examines the impact of cost stickiness on financial reporting quality, considering the moderating role of financial constraints. By investigating this relationship, the research aims to highlight how financial constraints can exacerbate the adverse effects of cost stickiness on financial reporting quality. Methodology/Design/Approach: The study employs a causal-correlational research design. The statistical population consists of firms listed on the Tehran Stock Exchange, from which 131 companies were selected using the systematic elimination sampling method. The study covers the period from 2014 to 2023. Financial reporting quality was measured using the modified Jones model, cost stickiness was assessed based on operating costs, and financial constraints were evaluated using the Kaplan and Zingales model. The research hypotheses were tested using multivariate regression analysis. Findings: The results indicate that cost stickiness negatively affects financial reporting quality. While financial constraints alone do not significantly impact financial reporting quality, their interaction with cost stickiness intensifies the negative effect. In other words, financial constraints amplify the adverse relationship between cost stickiness and financial reporting quality. Innovation: This study contributes to the literature by providing empirical evidence on the interplay between cost stickiness, financial constraints, and financial reporting quality in an emerging market context. The findings offer valuable insights for firms seeking to enhance financial reporting transparency by managing cost behavior and financial constraints effectively.
تحلیل و بررسی روابط حقوق خصوصی و حقوق شهروندی با تأکید بر نقش قوانین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تدوین این تحقیق بررسی حقوق شهروندی در پرتو قوانین و مقررات شهری و حقوق خصوصی در ایران است. محور اصلی تحقیق حاضر مبنی بر تحلیل و تبیین موارد تقنینی حقوق شهروندی در مقررات و قوانین حقوق خصوصی و قانون شهری می باشد که برخی از مصادیق آن از این منظر مورد بررسی قرار گرفت. حقوق شهروندی ب ه عنوان یک نهاد مشخص در حقوق می باشد که بیشتر محل بحث آن در دو شاخه مهم حقوق عمومی و حقوق خصوصی از علم حقوق می باشد و در این تحقیق ابتدا با تعریف حق و مفهوم حقوق شهروندی، ارتباط این نهاد را با مقررات و قوانین حقوق خصوصی روشن ساخته و سپس حقوق شهروندی در پرتو قوانین و حقوق شهری مورد تبیین قرار داده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در پی پاسخ به این سؤال است که حقوق شهروندی چگونه در قالب حقوق خصوصی تعریف و تفسیر می شود و چه تلازم هایی با آن دارد؟ نتایج آن بیانگر این است که حقوق شهروندی در حقوق خصوصی به معنای خاص خود مطرح و شمولیت دارد؛ به خصوص در بخش حقوق اشخاص از دسته های حقوق مدنی جایگاه مهم دارد. چراکه حقوق خصوصی به بررسی روابط میان اشخاص و در برخی موارد به رابطه بین اشخاص و دولت می پردازد. بنابراین ب اتوجه ب ه گستره حقوق شهروندی ، شمولیت عام و ت لازم آن ب ا ح قوق ع مومی و ح قوق خصوصی، باید گ فت اغ لب موارد مسکوت در مقررات و قوانین حقوق خصوصی نوعی نقض حقوق شهروندی افراد محسوب می گردد. از سوی دیگر قوانین شهری نیز بستر تحقق حقوق شهروندی است. بنابراین نهادهای مدیریت شهری در تحقق حقوق شهروندی نقشی بسیار مهمی دارند و اغلب عدم اطلاع شهروندان از این حقوق و گاهی نقض عامدانه یا سهوی این حقوق توسط نهادهای مدیریت شهری مسائل و مشکلاتی را گریبانگیر شهروندان نموده است. در مجموع فهم دقیق مناسبات قوانین شهری و حقوق خصوصی و اندرکنش های آنان در محیط شهری می تواند رابطه مثبتی با حقوق شهروندی در جامعه داشته و منجر به ارتقای حقوق شهروندی شود.
نقش وضعیت های مختلف هیجانی مشتریان بر ترجیح انتخاب (نوع) غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش نقش وضعیت های مختلف هیجانی مشتریان بر ترجیح انتخاب (نوع) غذامی باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 26 نفر از مصرف کنندگان مواد غذایی رستوران ها و فودکورت های مراکز خرید شهر تهران (ارگ، کوروش، پالادیوم، سانا، ایران مال و...) و نمونه گیری به صورت هدفمند و در بخش کمی شامل 448 نفر همانند بخش کیفی از مصرف کنندگان مواد غذایی که به صورت غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه برگرفته از بخش کیفی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحلیل های چند متغیری و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که در هیجان تجربه شده دو مؤلفه؛ هیجان مثبت و هیجان منفی و برای عوامل زمینه ای سه مؤلفه فرهنگ، دانش بهداشتی و تجربه قبلی و پنج مؤلفه برای شرایط انتخاب غذا در شرایط هیجانی مثبت و پنج مؤلفه نیز برای شرایط هیجانی منفی شناسایی شده است. نتایج نشان داده است افراد در هیجانات تجربه شده مختلف (مثبت و منفی) به سمت غذاهای مختلف می روند و ویژگی های مختلف غذا (بافت، رنگ، دما، رایحه، مزه) در انتخابشان هم در هیجان مثبت و هم در هیجان منفی نقش مهمی داشته است. از طرف دیگر عوامل زمینه ای نیز بر شرایط انتخاب غذا تأثیر دارند و افراد غذا را بر اساس بافت، رنگ، دما، رایحه و مزه در شرایط هیجانی منفی یا مثبت انتخاب کرده اند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در صنعت بانکداری می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر استراتژی اجرای پژوهش توصیفی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان نظام بانکداری و دانشگاهی فعال در حوزه بازاریابی محتوایی و به روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 384 نفر از کلیه مشتریان بانک سپه شهر تهران که با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل محتوای کاربرساخته در شبکه های اجتماعی و پرسشنامه خبره مبنا برای مدلسازی و پرسشنامه با طیف لیکرت پنج تایی برای اعتبارسنجی بودند. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و از نرم افزار MICMAC و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و PLS استفاده شد. ترکیب نتایج تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری- تفسیری، منتج به ارائه الگوی رفتار مصرف کننده برمبنای محتوای کاربر ساخته گردید. مضامین اصلی الگو شامل محتوای کاربر ساخته، احساسات و نگرش مشتریان، انتظارات مشتریان، کنش های مشتریان نسبت به محتواهای کاربرساخته و توسعه برند بر مبنای محتوای کاربرساخته است. نتایج تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری-تفسیری، به تأیید اعتبار الگو و تأیید تمامی فرضیه ها (به غیر از اثر تعدیل گری انتظارات مشتریان مبتنی بر محتوای کاربرساخته) منجر شده است.
مدلسازی تجربه مشتریان شرکت مخابرات ایران از فروش تجاری در راستای ماندگاری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مدلسازی تجربه مشتریان شرکت مخابرات ایران از فروش تجاری در راستای ماندگاری آنان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و ازنظر رویکرد کیفی و از نظر چگونگی تحلیل داده ها توصیفی – اکتشافی با روش پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 17 نفر از مشتریان ویژه سرویس های تجاری مخابرات می باشند که تجربه استفاده بیشتری از این سرویس ها داشته باشند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیلتم به صورت دستی و کدگذاری استفاده گردید. نتایج نشان داد مقوله ها و مؤلفه های تشکیل دهنده تجربه مشتریان در راستای ماندگاری آنان شامل 9 مقوله و 26 مؤلقه شامل: پیش نیازهای اجرایی مدیریت تجربه مشتری (پیش نیازهای استراتژیک، پیش نیازهای انسانی و پیش نیازهای فنی)، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل تجربه مشتری (جمع آوری و ثبت تجارب مشتری، تحلیل تجارب مشتری، تفسیر تجارب مشتری و نظارت بر عملکرد تجربه مشتری)، تجربه ارائه خدمات (کیفیت شبکه، کیفیت ارائه خدمات و اثر احساسی)، هم آفرینی ارزش (مشارکت مشتری در خلق ارزش، شخصی سازی خدمات و مدیریت ارتباط با مشتری)، سودآوری (سهم از مشتری، وفاداری مشتری و رضایت مشتری)، آمیخته بازاریابی (قیمت، مکان، محصول و ترفیع)، تصویر نام تجاری (شهرت برند و مسئولیت پذیری اجتماعی)، فعالیت های پشتیبانی (مدیریت شکایات و خدمات پس از فروش) و موانع تعویض برند (ماهیت شرکت و هزینه تعویض) می باشد.
Prioritizing Factors Affecting Consumer-Buying Behavior in Online Social Media Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
205 - 235
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to prioritize the factors affecting consumer-buying behavior in online social media marketing.Method: The analysis and validation of indicators were conducted using the mixed method of structural equation modeling and partial least squares. Additionally, the IPMA matrix was utilized to determine the importance and type of performance of each factor. The research data were influenced by consumer information, predominantly consisting of women with a master's degree aged between 36 and 50 years. The study employed a non-probability sampling method common for online surveys, and 466 individuals were examined using Cohen's effect size formula.Findings: The research findings indicated that consumer engagement was the most important factor, and ease of use exhibited the highest level of performance in the overall social media model. Furthermore, consumer engagement was identified as the most important factor, while electronic word-of-mouth (EWOM) demonstrated the highest performance level on Instagram. Conversely, EWOM was deemed the most important factor, with consumer engagement displaying the highest performance level on Telegram. These results can be utilized by marketers to influence consumer purchasing behavior and craft online marketing strategies accordingly.Conclusion: Companies utilizing online social media platforms are advised to enhance consumer engagement and performance by implementing short-term techniques and effective strategies, such as incorporating online chat functionalities in the user environment. Instagram, being the most widely used social media platform and an online shopping hub for consumers, showcased acceptable performance in terms of consumer engagement. Hence, companies need to take measures to elevate performance levels to match their importance. In the case of Telegram, EWOM emerged as the most crucial factor among others, with a commendable performance rating. Businesses can bolster their Customer Relationship Management (CRM) units and enhance WOM initiatives to the fullest extent possible.
بررسی سطوح پیچیدگی فناورانه ی فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت-های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
53 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های تحقیق و توسعه، از منابع مهم ایجاد تحوّل در حوزه های تکنولوژی و تولید دانش محسوب می شوند و بخش های تحقیق و توسعه ی شرکت های دانش بنیان نقش مهمی در نوآوری و بهبود محصولات و خدمات دارند. هر چه سطح فعالیت های تحقیقاتی شرکت های دانش بنیان پیشرفته تر و بنیادی تر باشد و میزان پیچیدگی فناورانه ی این فعالیت ها بالاتر باشد، امکان عرضه محصولات نوآورانه تر و قابل رقابت تر به بازارهای داخلی و جهانی فراهم می گردد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح پیچیدگی فناورانه ی فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی- توسعه ای بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران عامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان به تعداد 85 نفر بودند. حجم نمونه ها با استفاده از جدول مورگان و با لحاظ احتیاط بیشتر، 80 نفر درنظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با سنجش روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 65 درصد از فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان، از نوع توسعه تجربی، 2/31 درصد از نوع تحقیق کاربردی و تنها 8/3 درصد از نوع تحقیق بنیادی است.
شناسایی چالش های انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران (مورد پژوهی: سازمان اداری- استخدامی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نظام اداری ایران، وظیفه انتخاب و انتصاب مدیران دولتی اهمیت زیادی دارد. افرادی که این مناصب محوری به آن ها سپرده می شود، قدرت شکل دادن و تأثیرگذاری بر جهت گیری مدیریت عمومی، اجرای سیاست ها را برعهده دارند. انتخاب مدیران دولتی مناسب، فقط یک رویه معمولی نیست و تصمیمی است که می تواند پیامدهای گسترده ای برای اثربخشی و موفقیت دستگاه اداری داشته باشد. تیمی که از مدیران توانا و شایسته تشکیل شده است، تحول و دگرگونی های مثبتی را در سیستم اداری به وجود می آورد و حکمرانی کارآمد را تقویت می کند. با انتخاب مدیران توانمند، سیستم اداری ایران می تواند به طور فعال به چالش ها رسیدگی و سیاست های مؤثری را پیاده سازی کند.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل داده اند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی با ۱۷ نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار، اعتبار یافته ها تأیید شد.
یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد. ۵۳ مضمون پایه استخراج شد که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخ گویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرایندی طبقه بندی شدند. مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی»، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شد.
نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری و چشم انداز پیچیده آن را نشان می دهد. مهم ترین این چالش ها، موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبود فرایندها برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارتقای شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، به کارگیری روش های ارزیابی پیشرفته، استفاده از ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، توجه به دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی و رفع کمبودهای سازمانی، توصیه هایی را برای انتخاب مدیران ارائه می دهد. با پرداختن به این چالش ها و اجرای اصلاحات سازمانی هدفمند، می توان ساختار گزینش مدیران در نظام اداری ایران را به سمت انتخاب هایی مسئولانه تر و کارآمدتر سوق داد. این امر در نهایت به ارتقای سطح پاسخ گویی، کارایی و اثربخشی کلی نظام اداری در مسیر توسعه و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل دادند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 17 نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری و سپس تجزیه و تحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار اعتبار یافته ها مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد و 53 مضمون پایه استخراج گردید که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخگویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرآیندی طبقه بندی و مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی» به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شدند. نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران را روشن می کند و چشم انداز پیچیده ای را آشکار می کند که با نفوذ سیاسی، روش های ارزیابی، پاسخگویی، شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای مشخص شده است. شناسایی 53 مضمون پایه بر مسائل فراگیر در این فرآیند تاکید می کند. مهمترین این چالش ها موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبودهای قابل توجه برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. این مطالعه از اصلاحات سازمانی حمایت می کند، به ویژه هدف قرار دادن شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، روش های ارزیابی پیشرفته، ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، در نظر گرفتن دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی، و اصلاح کمبودهای سازمانی برای تقویت پاسخگویی بیشتر در سیستم. با پرداختن مستقیم به این چالش ها، ساختار اداری می تواند به سمت انتخاب های مدیریتی مؤثرتر و مسئولانه تر تلاش کند و به بهبود کلی نظام اداری ایران کمک کند.
هوش مصنوعی و فرایندهای منابع انسانی دیجیتال: کاربردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش مصنوعی (AI) در مدیریت منابع انسانی تحول دیجیتالی را ایجاد کرده و توجه متخصصان و مدیران منابع انسانی را به خود جلب کرده است. با وجود این، در اغلب تحقیقات مربوط به برنامه های هوش مصنوعی و چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان ها، شکافی وجود دارد. هدف این مطالعه، شناسایی کاربردها و چالش های هوش مصنوعی در دیجیتالی کردن فرایندهای منابع انسانی در شرکت هاست.
روش: برای دستیابی به این هدف با مرور ادبیات نظری، بینش هایی از ده مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان متخصص در فرایندهای منابع انسانی دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی جمع آوری شد. داده های کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون مفهوم سازی شدند.
یافته ها: با استفاده از تحلیل مضمون، کاربردهای هوش مصنوعی در دو بُعد «نقش های بنیادی و پشتیبانی» و نُه مؤلفه طراحی شغل، کارمندیابی و استخدام، ارزیابی عملکرد، آموزش، نگهداشت، حقوق و دستمزد، بهبود عملیات، تصمیم گیری و اقدامات انضباطی شناسایی شد. علاوه براین، چالش های مرتبط با کارکنان، ارتباط، فناوری و داده، سازمانی و فرایندی و کیفیت اطلاعات شناسایی و در دو دسته «چالش های انسان مبنا و سیستم مبنا» دسته بندی شد.
نتیجه گیری: ادغام هوش مصنوعی در فرایندهای منابع انسانی، به افزایش دقت، تجزیه وتحلیل داده ها، ساده سازی، خودکارسازی و شخصی سازی فرایندها و در نهایت، صرفه جویی در زمان و بهبود کیفیت عملیات منابع انسانی منجر می شود؛ اما اجرای این فناوری با چالش ها و محدودیت هایی همراه است.
بررسی رابطه متقابل بین آموزش های مهندسی دفاعی آجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
87 - 107
حوزههای تخصصی:
ویژگی های مختلف جنگ های آینده از دیدگاه صاحب نظران داخلی و خارجی در 15 دسته گردآوری شده است که با مطالعات انجام شده، هشت مؤلفه کلیدی در جنگ های آینده در مأموریت های مهندس کاربرد زیادی خواهند داشت که این هشت مؤلفه شامل: سرعت عمل، گستردگی صحنه نبرد، نوآوری، اتکا به فناوری های نوین، برخورداری از سامانه های هدایتی هوشمند، قدرت انهدام بالا، سرعت بالای چرخش اطلاعات، اتکا به نیروی متخصص و حرفه ای احصا گردیده است. لذا تلاش برای رمزگشایی از جنگ های آینده با ماهیت جدید یکی از چالش های اصلی در برنامه ریزی دفاعی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش آن بررسی مستقیم همبستگی با روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. روش جمع آوری اطلاعات از نخبگان به صورت مصاحبه بوده و از تمامی افراد جامعه مصاحبه انجام شده است و در بخش افسران میانگین نمونه از فرمول کوکران و جدول مورگان از 150 نفر جامعه، 106 نفر بوده که در پرسش نامه طراحی شده (با طیف پنج گزینه لیکرت) شرکت کرده اند. تجزیه وتحلیل کیفی داده ها با روش شناسی تحلیل محتوا (تِماتیک) و تحلیل کمی، با تکنیک های آماری مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart-Pls3 انجام شده است. یافته های این پژوهش با بررسی مستقیم همبستگی بین نیازهای دانشی جنگ های آینده و آموزش های مهندسی رزمی نزاجا نشان داد که مقدار میانگین همبستگی 2.9 بوده که از مقدار متوسط (3) کمتر است. لذا، برنامه های آموزش های مهندسی رزمی نزاجا با نیازهای دانشی جنگ های آینده چندان مناسب نیست.
Mobile Learning Adoption: Using Composite Model Measurement Invariance to Assess Gender Differences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates Ghanaian students' adoption of Mobile Learning (ML) by extending the technology acceptance model with a subjective norm variable. Specifically, this study focuses on the moderating effect of gender using the Measurement Invariance of Composite Models for the analysis. The study used a purposive sampling technique to collect the data for the study from sec-ond-year diploma students at the University of Professional Studies in Accra. SmartPLS 3.3.3 was used to analyze the data from 330 respondents. The findings of the study suggest that perceived ease of use, perceived usefulness, and subjective norm have a significant influence on the behavior-al intention to adopt mobile learning for the complete data set. In addition, the results suggest that the impact of the subjective norm was not significant for female students but for male students. Also, the impact of perceived ease of use and perceived usefulness on behavioral intention were insignificant. Furthermore, the findings suggest that behavioral intention influences students' actual use of mobile devices to access learning materials. Finally, gender moderates the relationship be-tween subjective norms and behavioral intention. The findings demonstrate group heterogeneity, therefore, investigations on technology adoption must always incorporate group dynamics to un-derstand how different groups respond to its adoption. The findings of the study hold significance for both policy and research implications.
اثر میانجی محدودیت مالی بر رابطه سنگربندی مدیریت و سررسید بدهی با نقش تعاملی شرکت های وابسته به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
191 - 212
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: سنگربندی (جبهه گیری) مدیران، منجر به فزونی قدرت و اولویت حفظ وضعیت شغلی آنها نسبت به منافع سهامداران می گردد. این شرایط هزینه های نمایندگی و ریسک سهامداران را افزایش داده و منجر به کاهش ارزش شرکت می گردد. مدیران جبهه گیر بر اساس اهداف خود از بدهی های با سررسیدهای مختلف بهره می برند. حضور دولت در شرکت ها می تواند بر رفتار مدیران جبهه گیر اثرگذار باشد و آنرا تعدیل نماید. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تأثیر سنگربندی مدیریت بر سررسید بدهی با تأکید بر نقش میانجی محدودیت مالی در شرکتهای وابسته به دولت در مقایسه با شرکتهای غیروابسته به دولت است. روش پژوهش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، داده های 129 شرکت در یک دوره 8 ساله از سال 1394 تا سال 1401 مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون خطی چندگانه و آزمون سوبل استفاده شده است. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که سنگربندی مدیریت تأثیر مثبت و معناداری بر سررسید بدهی دارد. همچنین محدودیت مالی در رابطه بین سنگربندی مدیریت و سررسید بدهی نقش میانجی جزئی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد وابستگی شرکت ها به دولت، هر دو رابطه سنگربندی مدیریت و محدودیت مالی و رابطه سنگربندی مدیریت و سررسید بدهی ها را تضعیف می نماید. نتیجه گیری، اصالت و افزوذه آن به دانش: بر اساس نتایج پژوهش می توان بیان نمود که سطوح فعلی سنگربندی مدیریتی در شرکت ها، مخصوصاً شرکت های غیر وابسته به دولت، مشوق تصمیمات پرخطر تأمین مالی است و می تواند منافع مدیران را بیشتر و تعارض بین مالکان و مدیران را تشدید نماید.
مدیریت مالی بازار برق و نقش ریز شبکه هوشمند در توسعه پایدار با کاهش هزینه های اقتصادی در یک هاب انرژی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
125 - 145
حوزههای تخصصی:
حکمرانی و توسعه پایدار با مدیریت هاب انرژی و بهینه سازی انرژی از طریق احداث ریزشبکه های هوشمند و مدیریت اجرایی می تواند به بهبود بهره وری و کاهش هزینه ها بپردازد. همچنین مدیریت بازاریابی و ریسک در بازار برق از اهمیت بالایی برخوردار بوده و شامل چندین رویکرد و ابزار می شود که به بهبود کارایی و کاهش ریسک کمک می کنند. ریزشبکه مجموعه ای از منابع تولید پراکنده، سیستم ذخیره انرژی و بارها می باشد که می تواند به صورت اتصال به شبکه و عملکرد جزیره ای مورد بهره برداری قرار گیرد. در این مقاله، ریزشبکه به عنوان یک هاب انرژی به منظور ترکیب حامل های انرژی مختلف و انجام تبدیل در آنها برای تأمین بارهای الکتریکی و حرارتی بهینه مورد نیاز مصرف کننده مدل سازی شده است. علاوه بر مدیریت واحدهای تولیدی، به منظور بهبود عملکرد ریزشبکه و کمک به اپراتور ریزشبکه، استراتژی مدیریت بار پاسخگو و شارژ و دشارژ خودروهای الکتریکی پیشنهاد شده که باعث کاهش هزینه کلی هاب انرژی شده است.
تبیین الگوی رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل مالیه رفتاری سرمایه گذاران یکی از مباحث نو پای رشته مدیریت مالی محسوب می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگو و درنهایت رتبه بندی مؤلفه های رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه کشور است. روش پژوهش کیفی و از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش الگوی رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه کشور شامل، هشت مؤلفه تمایل به اندازه گیری ریسک ، مؤلفه تمایل به نگهداری و محافظت از سرمایه، تمایل به جستجوی اطلاعات، مؤلفه تمایل به تصمیم گیری سریع، مؤلفه تمایل به رفتار اقتصادی، مؤلفه تمایل به تفکر گروهی، مؤلفه تمایل به تغییر و مؤلفه تمایل به اعتمادبه نفس می باشد. همچنین، 31 شاخص احصا گردید. بر اساس نتایج آزمون فریدمن، مؤلفه تمایل به اندازه گیری ریسک در رتبه اول، مؤلفه تمایل به نگهداری و محافظت از سرمایه در رتبه دوم، تمایل به جستجوی اطلاعات در رتبه سوم، مؤلفه تمایل به تصمیم گیری سریع در رتبه چهارم، مؤلفه تمایل به رفتار اقتصادی در رتبه پنجم، مؤلفه تمایل به تفکر گروهی در رتبه ششم، مؤلفه تمایل به تغییر در رتبه هفتم و مؤلفه تمایل به اعتمادبه نفس در رتبه هشتم قرار گرفت.
بررسی تأثیر ذهنیت رشد مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی گمراه کننده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ذهنیت رشد مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی گمراه کننده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه گردآوری داده ها، پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مبتنی بر سناریو، برگرفته از پژوهش هگرس (2022) استفاده شده است و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. جامعه آماری مدیران مالی بوده و براساس جدول کوهن و همکاران (2000) نمونه پژوهش شامل 166 مدیر مالی، در بازه زمانی سال 1402 تعیین شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ذهنیت رشد مدیران مالی بر گزارشگری مالی گمراه کننده تاثیر دارد. همچنین، نتایج پژوهش اشاره دارد که تعارض نقش درک شده مدیران مالی بر گزارشگری مالی گمراه کننده تاثیر دارد. در نهایت، نتایج پژوهش اشاره دارد که تعامل ذهنیت رشد و تعارض نقش درک شده مدیران مالی بر تمایل آنها برای گزارشگری مالی گمراه کننده تاثیر دارد.
بررسی نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت با استفاده از رویکرد ایستا و پویا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در محیط تجاری امروزی، مسائل مربوط به مدیریت مالی، اعتماد و ارزش شرکت برای استحکام و پیشرفت هر سازمان حائز اهمیت بالایی می باشند. ازجمله عواملی که ممکن است بر این روابط تأثیر گذاشته و آن ها را تحت تأثیر قرار دهد، نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به اجرا درآمده است.به منظور آزمون فرضیه های پژوهش 166 شرکت در فاصله زمانی سال های 1394 تا 1401 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با استفاده از روش رگرسیون داده های تابلویی ایستا و پویا با کمک نرم افزار Eviews13 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معناداری بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت وجود دارد. علاوه براین نتایج حاکی از این است که جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت نقش میانجیگری دارد.
ارائه مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور (با استفاده از تکنیک کیفی تحلیل مضمون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی مدیران جهت اداره ی سازمان ها به پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت نیازمندند. روش های کنونی مدیریت سازمان ها اثربخشی خود را از دست داده اند. رهبری تعالی گرا پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت می باشد که به عنوان یک اکسیر شفابخش به مدیران سازمان ها گوشزد می کند که جهت رشد و توسعه باید به سوی ایجاد یک سازمان متعالی گام بردارند؛ سبک رهبری تعالی گرا، گونه ای منحصر به فرد از رهبری استراتژیک می باشدکه به رهبری بر خود ، رهبری بر دیگران و رهبری بر سازمان می پردازد. رهبری بر خود یک حوزه به تازگی ظهور یافته در ادبیات رهبری است، درحالی که رهبری بر دیگران، تمرکز غالب پژوهش های رهبری بوده است. رهبری بر سازمان نیز پدیده ای نو می باشد و به رهبری عناصر غیرانسانی اشاره دارد. لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود؛ مشارکت کنندگان پژوهش جهت مصاحبه 14 تن از خبرگان بودند؛ روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله ی برفی و مبنای تعیین حجم نمونه اشباع نظری بود. روش تحقیق حاضر نیز از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی و از نوع اکتشافی بود. بر اساس فلسفه ی روش تحقیق ، پژوهش حاضر در زمره ی پارادایم تفسیری قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بود؛ به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله ی اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده 72 مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله ی دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، 21 مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتا با ادغام ساختارهای مشابه ی مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در 3 مضمون فراگیر الف - رهبری در خود، ب- رهبری بر دیگران و پ- رهبری بر سازمان قرار گرفتند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به دانشگاه های علوم پزشکی کشور جهت بهبود رهبری تعالی گرا ارائه گردید.