
مدیریت سازمان های دولتی
مدیریت سازمان های دولتی سال 12 تابستان 1403 شماره 3 (پیاپی 47) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کارعاطفی بر درک کیفیت خدمات و رضایت ارباب رجوع انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و پیمایشی و اطلاعات اولیه با ابزار پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 384 نفر از مراجعان به جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی است که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات پاسخ دهندگان با روش های آمار توصیفی و آزمون فرضیات و نیز برازش مدل مفهومی با روش SEM و نرم افزار لیزرل انجام شده است. براساس نتایج تحلیل های آماری و مقادیر آماره تی؛ به ترتیب معادل 58/6 ،12/ 9 و 47/7، تأثیر مستقیم کارعاطفی بر رضایت ارباب رجوع و درک از کیفیت خدمات و نیز تأثیر مستقیم درک از کیفیت خدمات از سوی ارباب رجوع بر رضایت تأیید شد. بررسی تأثیر کارعاطفی بر رضایت ارباب رجوع، با ضریب مسیر 52/0 نشان داد که متغیر کارعاطفی به میزان 52 درصد از تغییرات متغیر رضایت را به طور مستقیم تبیین می کند. دو ضریب مسیر بین کارعاطفی و درک کیفیت خدمات 69/0 و درک از کیفیت خدمات با رضایت ارباب رجوع 74/0 نیز نشان داد که متغیر کارعاطفی به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی درک از کیفیت خدمات، به میزان 51 درصد بر متغیر رضایت تأثیر دارد. تأثیر مستقیم و معنی دار کارعاطفی بر درک از کیفیت خدمات و رضایت ارباب رجوع در فرضیه اصلی به تایید رسید. بررسی و تعیین شدت اثر غیرمستقیم با استفاده از آماره VAF، مقدار 6/49% نشان داد تقریباً نیمی از اثر کل کارعاطفی بر رضایت ارباب رجوع از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی ادراک کیفیت خدمات تبیین می شود.
جنبه تاریک شایسته سالاری در سازمان: انباشتگی نابرابری اجتماعی از طریق کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه شایسته سالاری برای ایجاد برابری در سازمان در نظر گرفته می شود، بررسی ها نشان می دهد شایسته سالاری در محیط کار می تواند منشأ نابرابری انباشته اجتماعی باشد؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مکانیسم هایی است که این نابرابری را ایجاد می کنند. پژوهش حاضر به روش کیفی و با روش گروه های کانونی اجرا شد و مشارکت کنندگان در گروه های کانونی شامل 28 نفر از صاحب نظران منابع انسانی در سازمان های بخش دولتی که با شاخص های گزینش و ارتقا در آشنا بوده؛ همچنین، متخصصان جامعه شناسی، اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در رشته های مدیریت، جامعه شناسی و روان شناسی که در حوزه عدالت اجتماعی تجربه کاری و پژوهشی داشتند. این افراد به روش قضاوتی انتخاب شدند. طی برگزاری 5 جلسه گروه کانونی ده مکانیسم در چهار سطح (فردی، دوتایی، شبکه و سازمانی) با توجه به مدل پیشنهادی ون دیک و همکاران (2020) شناسایی شد. در سطح فردی، مکانیسم های مهارت، توانایی، دانش و انگیزه؛ در سطح دوتایی، مکانیزم های منابع در دسترس و باورهای وضعیتی؛ در سطح شبکه، مکانیسم های نوع ارتباطات بین فردی و سرمایه اجتماعی و در نهایت، در سطح سازمان، مکانیسم های بخش بندی سازمان و شغل و تفکر شایسته سالارانه شناسایی شد که منجر به انباشتگی نابرابری اجتماعی می شود. قابلیت اعتماد و اعتبار یافته ها با روش های دو کدگذار، بررسی همکار و بررسی مشارکت کنندگان تأیید شد. در نهایت، می توان گفت پژوهش حاضر توصیه نمی کند که سازمان ها نباید تلاش کنند شایسته سالار باشند و فرصت ها و پاداش ها را بر این اساس توزیع کنند، اما سازمان ها باید در نظر داشته باشند که چنین توزیع هایی عاری از تعصب نیستند. شایسته سالاری می تواند به راحتی به یک پوشش تبدیل شود برای سیستم هایی که در آن نابرابری های اجتماعی انباشته می شود.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر همسویی استراتژیک کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های حال حاضر حول محور مدیریت استراتژیک، حاکی از این است که تدوین استراتژی، نمی تواند دغدغه یا مسئله اصلی سازمان ها باشد. بلکه آنچه تبدیل به مسئله شده است، عدم همسویی بین بخش های مختلف سازمان و استراتژی های کلان سازمان است. این پژوهش سعی دارد، با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی را در جهت ایجاد همسویی استراتژیک کارکنان ارائه کند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که در اختیار خبرگان (11 نفر از استادان دانشگاه و مدیران و کارکنان شرکت گاز استان بوشهر) قرار داده شد. جهت بررسی روایی ابزار پژوهش، از روایی محتوا استفاده گردید و پایایی ابزار نیز با شاخص کاپای کوهن محاسبه شد که معادل 65/0 گزارش شد. در جهت انجام پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات، عوامل موردنظر استخراج شد و سپس با تشکیل گروه کانونی از استادان دانشگاه و مدیران شرکت گاز استان بوشهر، هشت عامل نهایی انتخاب شد، که در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در سه سطح قرار گرفتند. نتیجه پژوهش نشان داد که عواملی مانند بلوغ فرهنگ سازمان، ادراک کارکنان از اهداف سازمان، مشارکت کارکنان در تدوین استراتژی، سیستم پاداش مناسب و شفافیت بیانیه مأموریت سازمان، بیشترین تأثیر را بر همسویی استراتژیک کارکنان دارند. لذا به مدیران توصیه می شود که اگر می خواهند کارکنان را با استراتژی های کلان سازمانی همسو کنند، از تأثیر بسزای این پنج عامل، غافل نشوند.
لبه تاریک جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرق با رهیافت نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران سازمان ها می دانند که پرورش جانشین با هدف شکوفایی سازمان برای مهروموم های آینده ضروری است. یکی از نقاط ضعف کلیدی در جانشین پروری، فرآیند آماده سازی کارکنان برای به عهده گرفتن نقش های جدید در سازمان برای زمانی است که به آن نقش ها نیاز دارند. در این راستا، پژوهش با هدف توصیف لبه تاریک جانشین پروری در سازمان های اجرایی استان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نظر اهداف، توسعه ای، از نظر داده، کیفی و از نظر نوع مطالعه داده بنیاد است. داده های موردنیاز به کمک مصاحبه با 21 خبره گردآوری شد. خبرگان پژوهش هم مشتمل بر خبرگان دانشگاهی دارای رتبه علمی دانشیار و بالاتر و خبرگان سازمانی، مدیران ارشد سازمان های اجرایی استان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر و سابقه مدیریت 15 سال و بالاتر بودند. در این پژوهش، منبع اصلی داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. از طریق کدگذاری باز و سپس از طریق کدگذاری محوری، مقوله ها و زیرمقوله ها با توجه به ابعاد و مشخصات آن ها با یکدیگر مرتبط کردیم. پس از تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ابتدا 216 کد اولیه و سپس 119 کد ثانویه استخراج شد و نهایتاً 24 مفهوم حاصل شد. یافته پژوهش، توصیف جانشین پروری ضعیف در سازمان های اجرایی بر اساس نظریه داده بنیاد بود و نتایج آن نشان داد که غفلت از جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی منجر به ضعف رهبری استراتژیک، جانشین پروری نامطمئن و ترس از عواقب جانشین پروری می شود و در صورت استقرار نظام مناسب جانشین پروری، بقای بلندمدت سازمان و انتقال تجارب به نسل های بعدی مدیران تضمین و برای مواجهه با خلأ ناشی از خالی شدن پست های حساس آمادگی لازم ایجاد خواهد شد..
طراحی مدل مدیریت چالش های پیاده سازی سازمان خودگردان غیر متمرکز (دائو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر صنعت بیمه در ایران با چالش هایی نظیر پیچیدگی در فرایندها، هزینه های بالا و کاهش اعتماد مشتریان روبه رو است. در نتیجه این چالش ها، نیازمندی های جدیدی برای بهبود عملکرد و افزایش اثربخشی در صنعت بیمه به وجود آمده است. در این راستا، پیاده سازی مدل سازمان خودگردان غیرمتمرکز (دائو) به عنوان یکی از راهکارهای نوین مطرح می گردد که با کمک فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند می تواند به حل بسیاری از مشکلات موجود در صنعت بیمه کمک کند. این مفهوم در مرکز این پژوهش قرار دارد که آیا دائو می تواند در صنعت بیمه پیاده سازی شود؟ چالش های پیاده سازی سازمان دائو بیمه ای در ایران چیست؟ برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 16 متخصص و فرد خبره در صنعت بیمه (در سه حوزه مالی، فنی و حقوقی) و برخی از استادان فعال در حوزه فناوری بلاکچین مصاحبه صورت گرفت. تحلیل اطلاعات از روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت و نتیجه این تحلیل استخراج 317 مفهوم، 69 مقوله و 24 عامل است. این تحقیق برای اولین بار در کشور به بررسی پیاده سازی سازمان دائو بیمه ای و عوامل مؤثر بر آن می پردازد و چالش های پیاده سازی را شناسایی و راهکارهایی را برای مقابله با آن ها ارائه می نماید. همچنین نتایج و پیامدهای پیاده سازی این مدل مورد بررسی قرار می گیرد.
شناسایی تأثیر سیاست های رفع تکلیفی بر عملکرد سازمانی با تأکید بر نقش واسطه ای شایستگی کارکنان و همکار سمی در بانک ملت استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف شناسایی تأثیر سیاست های رفع تکلیفی بر عملکرد سازمانی با تأکید بر نقش واسطه ای شایستگی کارکنان و همکار سمی در بانک ملت استان اصفهان انجام گرفته است. این پژوهش ازجمله پژوهش های کاربردی توصیفی-پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه منابع آماری جمع آوری شده اند. جامعه هدف پژوهش، پرسنل شعب بانک ملت استان اصفهان می باشند که در سه گروه رئیس، معاون و کارمندان تقسیم بندی شده اند. از این جامعه 200 نفری منتخب تعداد 168 پرسشنامه جمع آوری شده است و نرم افزار مورد استفاده نیز PLS بوده است. بر اساس یافته های پژوهش؛ سیاست های رفع تکلیفی بر عملکرد سازمانی در بانک ملت استان اصفهان تأثیر مستقیم و معنادار می گذارد. علاوه بر این شایستگی کارکنان و همکار سمی در تأثیرگذاری سیاست های رفع تکلیفی بر عملکرد سازمانی در بانک ملت استان اصفهان تأثیر واسطه ای و معنادار می گذارد.
بررسی تأثیر پدرسالاری بر ترومای سازمانی با نقش میانجی جاه طلبی مدیران زن در سازمان های دولتی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر پدرسالاری بر ترومای سازمانی با نقش میانجی جاه طلبی مدیران زن در سازمان های دولتی استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا و شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران زن سازمان های دولتی استان ایلام در سال 1402 به تعداد 127 نفر که براساس جدول مورگان 95 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده برای این مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دراین پژوهش پرسشنامه پدرسالاری چنگ و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای سازمانی استاینکمپ (2014) و پرسشنامه رهبری زهرآگین اشمیت (2008) بود. روایی و پایایی این پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و آلفای کرونباخ موردتأیید قرار گرفتند. یافته ها نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه بین جاه طلبی سازمانی با ترومای سازمانی (639/0-) منفی و معنی دار، رابطه بین پدرسالاری سازمانی با ترومای سازمانی (351/0) مثبت و معنی دار و رابطه بین پدرسالاری سازمانی و جاه طلبی سازمانی (976/0-) منفی و معنی دار بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که رابطه بین پدرسالاری سازمانی با ترومای سازمانی با نقش میانجی جاه طلبی سازمانی (624/0) مثبت و معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مدیریت پدرسالارانه سبب ایجاد مشکلات سازمانی می شود و در این راستا جاه طلبی سازمانی به عنوان یک عامل مؤثر در بهبود عملکرد و کاهش تروما در سازمان ها می تواند عمل کند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مدیران با ایجاد انگیزه، رقابت سالم و ترویج فضای کاری مثبت به منظور تحقق رشد و پیشرفت در سازمان و جلوگیری از ترومای سازمانی عمل کنند.
ارائه الگوی مفهومی جهت تبیین موانع پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار، مورد مطالعه: شرکت ملی صنایع پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر در سراسر کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان، توجه به مدیریت پایدار منابع انسانی به عنوان یک پارادایم جدید، رشد فراوانی یافته است، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی جهت تبیین موانع پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. در این پژوهش کیفی با کمک نرم افزار تحلیل اکتشافی اطلس. تی از روش تحلیل داده بنیاد و کدگذاری مبتنی بر رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. نتایج از درون 19 مصاحبه میدانی نیمه ساختار یافته و اسناد به دست آمدند. نمونه ها از ترکیبی از نمونه گیری های هدفمند، گلوله برفی، در دسترس و نظری حاصل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند شرایط علّی «عدم توانایی در جذب منابع انسانی ماهر و با استعداد، عدم توانایی در نگهداشت منابع انسانی ماهر و با استعداد، عدم توانایی در هدایت منابع انسانی ماهر و با استعداد، مسئولیت قانونی، نظام ارزشی» و شرایط مداخله گرِ «کیفیت نیری کار، شرایط مشتریان، عوامل مدیریتی و شرایط محیط کلان» شناسایی شدند. پدیدار «ناپایداری سیستم های کاری، عدم وجود مدیریت سایبرنتیک، عدم وجود تفکر سیستمی و عدم تعادل» و شرایط زمینه ای «پیچیدگی محیطی، نگرش مدیران و فرهنگ» حاصل شدند. «عدم مشروعیت اقدام های مدیریتی، عدم توجه به خلق مدل های ذهنی مشترک و عدم آگاهی بخشی» هم به عنوان استراتژی ها و «آسیب فردی، آسیب سازمانی، آسیب اجتماعی، آسیب اقتصادی و آسیب زیست محیطی» به عنوان پیامدهای مدیریت ناپایدار منایع انسانی شناسایی شدند.
طراحی الگوی مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی با روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمان ها به طور فزاینده ای با بحران های مختلفی مواجه می شوند که ازجمله آن ها می توان به بحران های طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اشاره کرد. این بحران ها نه تنها به عملکرد و بقای سازمان ها تهدید وارد می کنند، بلکه بر سلامت روان و رفاه کارکنان نیز تأثیرگذار هستند. یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان ها پس از وقوع بحران با آن مواجه می شوند، مدیریت دیسترس اخلاقی در میان کارکنان است. لذا هدف پژوهش طراحی الگوی مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی با روش آمیخته می باشد. از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفت. جهت شناسایی مؤلفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان که ستادان هیئت علمی رشته مدیریت دولتی و مدیران ارشد علوم پزشکی ایران که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل بخش کیفی از روش تحلیل داده بنیاد و با نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در بخش کمی جهت برازش الگوی طراحی شده، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار PLS استفاده شد. جامعه آماری کمی شامل 245 نفر از مدیران و کارشناسان و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مبتنی بر یافته های کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. بخش کیفی نشان داد 7 مقوله اصلی شامل: استرس شغلی، دیسترس اخلاقی، مدیریت بحران، وضعیت بیماری کرونا، استراتژی سازمان، اخلاق حرفه ای، فرسودگی شغلی و 15 مقوله فرعی شناسایی شد. بخش کمی نیز مشخص شد بین مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی و عوامل رابطه معنی داری وجود دارد و الگوی طراحی شده از تناسب قابل قبولی برخوردار است. مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی، می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها، افزایش رضایت مندی کارکنان و درنهایت، افزایش تاب آوری جامعه کمک می کند.
پایش نقش مهارت نرم بر تفکر انتقادی و رفتارهای نوآورانه مدیران سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت های نرم بر تفکر انتقادی و رفتار نوآورانه مدیران انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و از منظر روش شناسی، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران سازمان های دولتی می باشند. حجم نمونه با استفاده از روش حد اشباع نظری به تعداد 17 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل انجام شده است. نتایج یافته ها نشان داد که تأثیرگذارترین عامل، خلاقیت و حل مسأله بر تفکر انتقادی است و از نظر شدت تأثیرگذاری مؤلفه های مهارت نرم، به ترتیب خلاقیت و حل مسأله، یادگیری مادام العمر، کارتیمی و گروهی، اخلاق حرفه ای و ارتباطات قرار دارند که بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند. همچنین از میان مؤلفه های تأثیرگذار مهارت نرم، یادگیری مادام العمر مهم ترین عامل می باشد که تأثیر زیادی بر رفتار نوآورانه داشته است. به عنوان نتیجه کلی تحقیق یادگیری مادام العمر همچون موتور محرکه ای است که در صورت کارکرد مناسب می تواند باعث حرکت پرشتاب رفتار نوآورانه، اخلاق حرفه ای، ارتباطات و کار تیمی و گروهی و در نتیجه تفکر انتقادی گردد و موجب ارتقای سازمان در دنیای رقابتی امروزی شد.