مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اعتماد به برند
حوزه های تخصصی:
نسبت دادن ویژگی های شخصیتی انسان به برندهای تجاری موضوعی است که در دهه های اخیر کانون توجه پژوهشگران بوده است از طرفی همخوانی شخصیت مشتری با شخصیت برند از موضوعاتی است که می تواند در ایجاد ارزش ویژه برند نقش اساسی داشته باشد. به منظور بررسی این رابطه پژوهش حاضر مدلی را در مجموعه فروشگاه های زنجیره ای شهر تهران آزمون کرده است. نمونه ای 185 نفری از مشتریان این فروشگاه با نمونه گیری غیر احتمالی آسان انتخاب شدند، که در نهایت با نرخ برگشت 90 درصدی 163 پرسشنامه قابل استفاده بازگشت داده شد. روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SMART PLS نسخه 1.5 نشان داد که همخوانی شخصیت برند و مشتری بر اعتماد به برند میزان (0.205 = β، 2.214t= ) و حس تعلق به برند (0.179 = β، 1.944t= در سطح خطای 10 درصد) اثر معنادار دارد، همچنین حس تعلق به برند بر وفاداری به برند (0.467 = β، 5.317= t) اثر معنادار دارد و اعتماد به برند بر وفاداری به برند (0.346 = β، 3.741t= ) و ارزش ویژه برند (0.267 = β، 2.583t =) اثر معنادار دارد و در نهایت وفاداری به برند (0.559 = β، 5.039t= ) بر ارزش ویژه برند اثر معنادار دارد. از طرفی همخوانی شخصیت برند و مشتری رابطه معناداری با وفاداری مشتری به برند ندارد و حس تعلق به برند نیز به طور مستقیم، ارتباط معناداری با ارزش ویژه برند ندارد.
مواد غذایی حلال: بررسی عوامل موثر بر قصد خرید مصرف کنندگان در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقاضای مصرف کنندگان مسلمان و غیرمسلمان برای بازار حلال در اروپا همچون سایر نقاط جهان، به شدت در حال رشد است. بنابراین در این تحقیق موادغذایی حلال به عنوان یکی از انواع محصولات حلال انتخاب شد و اثر عوامل موثر بر قصد خرید این محصولات( اعتماد به برند، ارزش ویژه برند و نگرش به گواهی حلال) که از مبانی نظری و مطالعات پیشین استخراج شده بودند، بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش مصرف کنندگان موادغذایی حلالی بودند که این محصولات را از سه فروشگاه معتبر(تسکو،کرفور،آلدی) واقع در سه کشور آلمان، انگلستان و فرانسه خریداری نموده بودند. به منظور بررسی فرضیات پژوهش 391 پرسشنامه کاغذی و الکترونیکی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد ارزش ویژه برند و اعتماد به برند بر قصد خرید این محصولات اثر مثبت و معناداری دارد اما نگرش به گواهی حلال اثر معناداری بر قصد خرید محصولات مذکور ندارد. همچنین در پژوهش اثر عوامل مستقل بر یکدیگر نیز بررسی شد، نتایج نشان داد اعتماد به برند و نگرش به گواهی حلال اثر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه برند دارد؛ همچنین نتایج پژوهش نشان داد نگرش به گواهی حلال بر اعتماد به برند نیز اثر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی عوامل موثر بر قصد خرید کالاهای با برند خارجی در ایران (مورد مطالعه: لوازم خانگی، برند بوش و سامسونگ)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی بر شکل گیری قصد خرید افراد تأثیرگذار هستند. هدف این تحقیق، ارائه مدلی جامع از عوامل عمده مؤثر بر قصد خرید کالاهای خارجی مصرف کنندگان است. بدین منظور از نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و از 400 مصرف کننده در دسترس در دو منطقه شهر تهران پرسشنامه هایی تکمیل و جمع آوری شد. از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تجزیهوتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که عوامل مرتبط با محصول یعنی آشنایی با برند، اعتماد به برند، ارزش ادراک شده از محصول و ریسک ادراک شده از محصول، بر قصد خرید مصرف کنندگان مؤثر است و در میان ابعاد مرتبط با کشور مبدأ نیز، تنها بعد شناختی دارای تأثیر معنادار بر قصد خرید مصرف کنندگان است. نوآوری این تحقیق، طراحی مدلی جدید با در نظر گرفتن متغیرهایی است که در مدل های پیشین به طور یک جا در نظر گرفته نشده است.
تأثیر هم خوانی شخصیت مصرف کننده و برند بر اعتماد و دلبستگی مصرف کننده به برند و نقش تعدیل گر درگیری ذهنی با محصول
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل و بررسی تأثیر هم خوانی شخصیت مصرف کننده و برند بر اعتماد و دلبستگی مصرف کننده به برند است. این بررسی در رابطه با دو طبقه متفاوت از محصولات یعنی کالای پرستیژی و مصرفی انجام می شود. در نهایت، نتایج این دو طبقه با یکدیگر مقایسه می شود؛ لذا جامعه آماری این پژوهش را دو گروه تشکیل می دهند. گروه اول خریداران و دارندگان خودرو برند لکسوس هستند که به نمایندگی فروش و خدمات پس از فروش این برند در سطح شهر تهران مراجعه می کنند. گروه دوم مصرف کنندگان نوشیدنی انرژی زای ردبول هستند که برای خرید این نوشیدنی به فروشگاه های زنجیره ای شهر تهران مراجعه می کنند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه های پژوهش ، پرسشنامه ای با 59 سوال است. پرسشنامه ها در بین 300 نفر توزیع و به صورت مراجعه حضوری و خود گزارشی تکمیل شد. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون خطی و آزمون مقایسه ضریب همبستگی دو متغیر مشترک در دو نمونه مستقل و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و اف.زد.تی کامپیوتیتور انجام شد. نتایج نشان داد هم خوانی شخصیت مصرف کننده و برند بر اعتماد و دلبستگی مصرف کننده به برند تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تأثیرگذاری هم خوانی شخصیت برند و مصرف کننده بر اعتماد در کالای پرستیژی بیشتر از کالای مصرفی است در حالی که مقایسه تأثیرگذاری هم خوانی شخصیت مصرف کننده و برند بر دلبستگی در کالای پرستیژی و مصرفی معنادار نبوده است.
اثر «شهرت از دیدگاه مشتری» بر ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بانکی ایران یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد ایران است وطی دهه اخیر این صنعت رقابتی تر شده است. در این فضا افزایش ارزش ویژه برند یکی از اهداف بازاریابی بانکهاست. با توجه به این که شهرت بانک عامل مهمی در تقویت ارزش ویژه برند بانکها تلقی می شود، طی این پژوهش تلاش شد تا اثر مذکور در نظام بانکی ایران ارزیابی شود. این پژوهش به روش کمی با استفاده از پرسشنامه در کلان شهر تهران با نمونه ای شامل246 نفرانجام شد. نتایج نشان دادکه اثر شهرت بانک از دیدگاه مشتری بر ارزش ویژه کلی برند بانک مثبت است (t=6.16 ,β=0.56 ) و اثراعتماد به برندبانک بر «شهرت بانک از دیدگاه مشتری » (t=8.93 ,β=0.80 ) به مراتب قوی تر از اثر تو صیه کلامی دیگران بر «شهرت بانک از دیدگاه مشتری) (t=3.19 ,β=0.22 است. تفسیر این یافته آن است که در حوزه خدمات بانکی توصیه کلامی توسط دیگران نمی تواند در اقناع مشتری برای استفاده از خدمات بانک ها چندان موثر باشد. یکی از پیشنهاد های این مقاله ضرورت ایجاد یک مقیاس بومی برای سنجش شهرت بانک از دیدگاه مشتری است. از نوآوری های پژوهش حاضر ارائه چهار سازه مختلف برای WOM است که توسط ماتریس «ماهیت – محتوای »ارتباط توضیح داده شده است.
بررسی نقش شخصیت برند در شکل گیری ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجاکه ارزش ویژه نام تجاری در تدوین استراتژی کسب وکار کمک شایانی کرده و در بلندمدت به سودآوری سازمانها منجر می شود، بنابر این، شناسایی تأثیر شخصیت نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری از دیدگاه مشتریان بسیار مهم است. اما از آنجا که در رابطه با تاثیر مستقیم شخصیت برند بر ارزش ویژه برند مستندات کمی وجود دارد، از این رو با توجه به ادبیات موضوع تحقیق و پیشینه ی تحقیقات گذشته، از مفاهیم اعتماد به برند و نگرش به برند به عنوان متغیر های میانجی در رابطه غیر مستقیم شخصیت برند بر ارزش ویژه برند استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را 384 نفر از مشترکان یکی از اپراتورهای مطرح کشور در منطقه پنج تهران را در بر میگیرد. ابزار گردآوری داده در این تحقیق ، پرسشنامه می باشد که از پایایی و روایی مورد نظر برخوردار می باشد.جهت آزمون فرضیه های تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart PLS نسخه دو، استفاده گردید. نتایج تحقیق حکایت از وجود اثر مثبت اما غیر مستقیم شخصیت برند بر ارزش ویژه برند دارد، همچنین اثر مستقیم متغیرهای اعتماد به برند و نگرش به برند بر ارزش ویژه برند مورد تایید قرار گرفت.
بررسی اثر هویت یابی مشتری با برند بر وفاداری به واسطه کیفیت خدمات، اعتماد و ارزش درک شده (مورد مطالعه: هتل پنج ستاره ی همای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فضای رقابتی موجود در صنعت جهانی هتلداری، راهبرد برند سازی یکی از مهمترین تاکتیک هایی است که می تواند حاشیه ی مطمئنی را برای هتلداران ایجاد کند. به منظور توسعه ی دانش موجود در زمینه ی مدیریت برند، این پژوهش با هدف بررسی اثر هویت یابی برند بر وفاداری مشتریان هتل همای مشهد انجام شده است. بر طبق 8 فرضیه ی این مطالعه ابتدا اثر مستقیم هویت یابی مشتریان با برند را بر وفاداری آنها سنجیده، سپس این اثر را به طور غیر مستقیم و با بکارگیری 3 متغیر مهم تاثیرگذار بر وفاداری یعنی کیفیت خدمات، ارزش درک شده و اعتماد به برند، به عنوان متغیر های میانجی گر مورد تحلیل قرار داده است.. تکنیک تحلیل عاملی تاییدی جهت بررسی روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ جهت سنجش انسجام درونی ابزارها مورد استفاده قرارگرفتند. داده ها از طریق توزیع پرسش نامه میان 400 نفر از مشتریان جمع آوری شد که 386 عدد از آنها معتبر و قابل استفاده بود. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی مدل یابی معادله ی ساختاری (SEM) صورت گرفته است. نتایج اثر مستقیم هویت برند را بر وفاداری مشتریان رد کرده و نشان می دهد که هتل ها علاوه بر ایجاد تعلق در مشتری می بایست دائما در پی ارتقاء سطح خدمات، ارزش درک شده ی مشتری و ایجاد اعتماد در وی باشند، تنها در این صورت است که می توان مشتریان را بخود وفادار کرده و به موفقیت برسند. لازم به ذکر است که ارتقاء کیفیت خدمات مهمترین نقش را برای نیل به این هدف ایفا می کند.
بررسی تاثیرهویت برند بر وفاداری برند در شرکتهای تولید گوشی های تلفن همراه(اپل، سامسونگ و هوآوی) در بین جوانان 15 تا 35 سال شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از محصولاتی که در دهه های اخیر بسیاری از شرکت های بزرگ جهانی را برای جذب مشتری به سوی خود جلب کرده است، تلفن همراه می باشد. با چنین حجمی از تقاضای تلفن همراه، شرکت های بزرگ تجاری تلفن همراه مانند(اپل، هوآوی و سامسونگ)، به رقابت بسیار زیادی هم در ایران پرداختند. در این بین ایده و نظریات مختلفی برای فروش هر چه بیشتر این محصولات در بازارهای ایران ارائه گردید و چون رقابتی گسترده در کار بود، آنچه به موفقیت این شرکت ها کمک می کرد موفقیت برند (نام تجاری) گوشی های همراه بود. یکی از موضوعات اساسی که در زمینه برند در طی سال های اخیربسیار مد نظر قرار گرفته، شناسایی عوامل وفاداری مصرف کننده بر روی برند می باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی تاثیر هویت برند بر وفاداری برند در شرکت های تولید گوشی های تلفن همراه (اپل، سامسونگ و هوآوی) در بین جوانان شهر گرگان است.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن، کلیه جوانان 15- 35 سال شهر گرگان می باشد که از تلفن همراه با برندهای هوآوی/ اپل/ سامسونگ استفاده کرده اند و تعداد نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان،384 نفر بوده است.ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است که از دو پرسشنامه ابعاد برنددهدشتی(1391) و پرسشنامه شخصیت برند یکتایار(1391)استفاده شده است که ضریب آلفای کرونباخ همه آن ها بالای 7/0 بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها ازنرم افزار SPSS استفاده شده است.
بررسی تأثیر رضایت مشتریان بر ارزش ویژه نام تجاری با میانجیگری متغیر اعتماد مشتریان به برند در صنایع غذایی آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بسیاری از سازمان ها به این باور رسیده اند که برند یکی از باارزش ترین دارایی های آن هاست. ازجمله مهم ترین مشخصه های یک برند، قابلیت اعتماد و ارزش ویژه برند است. ازآنجاکه بالا بردن رضایت مشتری و وفادار کردن او عنصری مهم و اساسی در هر رابطه ای محسوب می شود؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رضایت مشتریان بر ارزش ویژه برند با میانجیگری متغیر اعتماد مشتریان به برند در صنایع غذایی آستان قدس رضوی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل مشتریان محصولات آستان قدس رضوی شهر مشهد و تعداد اعضای نمونه 384 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش الگوی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل انجام گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد اعتماد به برند ریشه در تجربه گذشته برند و هم چنین رابطه مثبتی با وفاداری به برند دارد که به نوبه خود باعث حفظ یک رابطه مثبت با ارزش ویژه برند است. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که اعتماد به برند به توضیح بهتر ارزش ویژه برند کمک می کند.
بررسی نقش شخصیت برند در تحریک تصمیم خرید تلفن همراه؛ ملاحظة مداخلة اعتماد به برند و محتوای تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت برند و اعتماد به برند دو مفهوم اساسی در حوزة ارتباط مصرف کننده با برند هستند. هرچند تحقیق روی ابعاد مختلف برند به طور مشخصی در حوزه های مختلف بازاریابی در دهة گذشته افزایش یافته است، اما تأثیر هم زمان شخصیت برند و اعتماد به برند، در پژوهش ها کمتر بررسی شده است. به این دلیل که این مفاهیم، می توانند نقش تعیین کننده ای در تصمیم خرید مصرف کنندگان داشته باشند، ازاین رو هدف از انجام این پژوهش، مطالعة تأثیر شخصیت برندهای ترجیحی بر تصمیم خرید مصرف کنندگان تلفن همراه است که با درنظرگرفتن دو متغیر میانجی اعتماد به برند و محتوای تبلیغات بررسی می شوند. مدل بررسی شده برای سنجش شخصیت برند، شخصیت برند خانم جونز و همکاران (2009) است. این تحقیق با توجه به هدف از نوع کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی می باشد. جامعة آماری این پژوهش، دانشجویان مراکز آموزش عالی (دانشگاه های) استان قم می باشد و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای است. داده های تحقیق با پرسشنامه گردآوری شده اند و با روش تحلیل عاملی مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارآموس تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان پنج بعد شخصیت برند، سه بعد مسئولیت پذیری، پویایی و جسارت برند بر اعتماد به برند تأثیر معناداری دارد. همچنین سه بعد مسئولیت پذیری، پویایی و عاطفی بودن برند، بر محتوای تبلیغات که یکی از متغیرهای میانجی پژوهش است، اثر می گذارد و اثر جسارت و سادگی بر محتوای تبلیغات تأیید نشده است، اما تأثیر اعتماد به برند و محتوای تبلیغات بر تصمیم خرید مصرف کننده تأیید شده است.
پیامد های تاثیر جامعه برند مبتنی بر رسانه ی اجتماعی بر اعتماد و وفاداری به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: با توجه به گرایش جوانان به استفاده از شبکه های اجتماعی، می توان از این شبکه ها برای ارتباطات نزدیک تر با مشتریان بالقوه و بالفعل استفاده کرد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر جوامع برند مبتنی بر رسانه های اجتماعی، براعتماد و وفاداری برند با استفاده از متغیرهای آگاهی به اشتراک گذاشته شده (شاخصه اصلی جوامع برند) و فعالیت های خلق ارزش در جوامع آنلاین برند می باشد.مطالعه ی پیش رو، پژوهشی توصیفی-پیمایشی است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، 406 پرسشنامه توزیع و برای تست فرضیه هااز نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و ایموس استفاده گردیده است.نتایج نشان می دهد کهاستفاده از جوامع برند مبتنی بر رسانه های اجتماعی، سبب ارتقای آگاهیِ به اشتراک گذاشته شده، که یکی از عناصر اصلی جوامع برندی می باشد، در بین اعضا می گردد؛ و می توان از این آگاهیِ به اشتراک گذاشته شده، درایجاد فعالیت های خلق ارزش جامعه ی برند آنلاین شامل شبکه سازی اجتماعی، مدیریت تاثیر گذاری، تعامل جامعه، و استفاده از برند، استفاده کرد.هرچندتاثیر فعالیت های خلق ارزش در بستر جوامع آنلاین برند، بر اعتماد به برند مورد تایید قرار نگرفت؛ اماتاثیر اعتماد به برند، بر وفاداری به برند تایید شد.
عشق به برند: مطالعه تجربی مصرف کنندگان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی پژوهش های اخیر نشان می دهند تنها تأمین رضایت مشتریان برای تداوم موفقیت بنگاه ها در بازارِ رقابتیِ امروز کافی نیست. در این میان برای توضیح و پیش بینیِ تغییراتِ مطلوب در رفتارِهای بعدِ مصرفِ مشتریانِ راضی، سازه بازاریابی جدیدی به نامِ «عشق به برند» که دارای ابعادِ اولیه علاقه و هوس و ابعاد ثانویه صمیمیت، رویا، مدتِ رابطه، خاطرات، یگانگی، ایده آل سازی و لذت از برند است، معرفی شده است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر اعتماد به برند بر عشق به برند و نیز تأثیر عشق به برند بر وفاداری مشتریان به برند با در نظر گرفتن متغیر میانجی تعهد به برند بود. جامعه آماریِ پژوهش، مشتریان، محصولات مصرفی، مراکز خرید و فروشگاه های منتخب در شهرستان هایِ ساری، بابل و بابلسر در استانِ مازندران بود که نمونه ای 295 نفری که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان دادند که عشق به برند بر تعهد به برند و تعهد به برند بر وفاداری به برند اثر مستقیم دارد. اثر مستقیم اعتماد به برند بر عشق به برند نیز تأیید شد. اگر چه اثرِ مستقیم اعتماد بر تعهد تأیید نشد؛ ولی نشان داده شد اعتماد به برند به واسطه عشق به برند اثر مثبتی بر تعهد به برند دارد.
تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر اعتماد به برند و ترجیح برند با نقش میانجی کیفیت ادراک شده و ارزش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت ها یکی از موضوع های حساس و عنصری مهم و حیاتی در ارتباطات میان شرکت ها و ذی نفعان آن ها در سال های اخیر بوده است. مصرف کنندگان در سطح جامعه نسبت به گذشته آگاهی بیشتری در مورد مسئولیت اجتماعی شرکت ها پیدا کرده اند و در خصوص فعالیت ها و برنامه های مرتبط با آن، توجه و حساسیت بیشتری دارند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر ادراک و ترجیح برند توسط مصرف کنندگان در شهر شیراز انجام شد. گردآوری داده ها از طریق توزیع 220 پرسشنامه در میان مشتریان «بانک ملت» و با روش نمونه گیری خوشه ای صورت گرفت و داده های مربوط به نوع ادراک مشتریان از برند و مسئولیت اجتماعی «بانک ملت» جمع آوری شد. بررسی روابط میان متغیرها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار لیزرال صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، مسئولیت اجتماعی «بانک ملت» بر کیفیت ادراک شده، ارزش برند، اعتماد به برند و ترجیح برند «بانک ملت» تأثیرگذار است؛ همچنین کیفیت ادراک شده و ارزش برند «بانک ملت» به واسطه اعتماد به برند بر ترجیح برند «بانک ملت» تأثیر می گذارد.
تأثیر هوش هیجانی بر عشق به برند با تبیین نقش میانجی اعتماد به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳی راﺑﻄﻪ ﺑیﻦ هوش هیجانی و عشق به برند مشتریان «برند ال جی» اﺳﺖ. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نظر ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ جمع آوری داده ها، ﭘیﻤﺎیﺸی - ﺗﻮﺻیﻔی اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری این پژوهش کﻠیﻪ ﻣﺼﺮف کﻨﻨﺪﮔﺎن «برند ال جی» ﺗﺸکیﻞ می دهد کﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش نمونه گیری ﺗﺼﺎدﻓی محدود، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در میان بانک ایمیل 107 هزارتایی کاربران فعال اینترنت ﺗﻮزیﻊ و درنهایت 1772 ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻔﺎده بررسی و ﺗﺤﻠیﻞ شد. برای بررسی و ﺗﺤﻠیﻞ داده های ﺟﻤﻊآوری ﺷﺪه از نرم افزار Lisre l8.8 ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی ﺗأییﺪی و آزﻣﻮن الگوی پژوهش و ﻫﻤﭽﻨیﻦ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳی ﭘﺎیﺎیی و آمار توصیفی از ﻧﺮم اﻓﺰار SPSS21 اﺳﺘﻔﺎده شد. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎکی از آن اﺳﺖ کﻪ رابطه مثبت و معناداری بین هوش هیجانی و ﻋﺸﻖ به ﺑﺮﻧﺪ وجود ندارد و هوش هیجانی اثر مثبت و معناداری بر اعتماد به برند دارد؛ همچنین یافته ها رابطه مثبت و معنادار اعتماد به برند بر عشق به برند را نشان می دهد.
بررسی تاثیر هویت برند بر عملکرد کسب و کار از طریق نقش میانجی اعتماد به برند
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر هویت برند بر عملکرد کسب وکار از طریق نقش میانجی اعتماد به برند می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی واز نوع پیمایشی میباشد. همچنین جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیة مشتریان شعب بانک ملت در شهر تهران می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول جامعه نامحدود 384 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر نمونه گیری خوشه ای می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.813 روایی ابزار با روش محتوایی و سازه مورد تأیید قرار گرفته اند. اطلاعات تحقیق به کمک نرم افزار SPSS 22 و LISREL 8.8 و با استفاده از آزمونهای آماری، توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که برند به عنوان محصول (خدمت)، برند به عنوان سمبل، برند به عنوان سازمان و برند به عنوان شخص بر عملکرد کسب وکار بانک ملت تاثیر مثبت دارد. این در حالی است که تاثیر برند به عنوان محصول (خدمت) بر عملکرد کسب وکار نسبت به سایر عوامل بیشتر بوده است. بعلاوه نتایج فرضیه میانجی نشان داد هویت برند از طریق اعتماد به برند بر عملکرد کسب وکار در شعبات مرکزی بانک ملت شهر تهران تاثیر مثبت داشته است.
واکاوی عشق به برند و بررسی تأثیر تداعی ها، رضایت و اعتماد بر عشق به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برندها نقش محوری در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند و ایجاد روابط قدرتمند بین مشتری و برندهای منتخب آنها، تأثیر شگرفی بر رفتار مشتری و ترجیج برند دارد. ایجاد چنین روابط قدرتمندی در پاره ای از مواقع موجب شکل گیری پیوندهای احساسی عمیق و در نهایت عشق به برند می شود. ایجاد و تقویت پیوندهای قدرتمند عاطفی، مشریان را به مدافعانی سرسخت برای برند تبدیل می کند که نتیجه آن ایجاد سرمایه ای هنگفت برای شرکت است. هدف این پژوهش واکاوی ماهیت عشق به برند و بررسی رابطه مفاهیم تداعی های ناشی از برند، اعتماد، رضایت و عشق به برند است. برای این منظور بر اساس مرور گسترده ادبیات، مدل مفهومی شکل گرفت. در فاز نخست پژوهش، بر اساس مصاحبه های انجام گرفته با نمونه ای هدفمنداز افرادی که وابستگی عمیق به برند داشتند، پرسشنامه تداعی های ناشی از برند شکل گرفت. در فاز دوم که رویکرد کمّی در آن حاکم بود، دانشگاه ها، مراکز خرید و مشتریانی که به نمایندگی های برندها مراجعه می کردند، بر اساس نمونه گیری در دسترس، بررسی شدند. بعد از واکاوی عشق به برند و ارتباط آن با عشق انسانی، در ادامه نتایج به دست آمده از تکنیک معادلات ساختاری حاکی از آن بود که تداعی های برند، رضایت و اعتماد به برند با شدت های مختلف بر یکدیگر و بر عشق برند تأثیر داشتند. این پژوهش ضمن واکاوی مفهوم عشق به برند و افزودن بر غنای ادبیات در این زمینه، نشان دهنده این امر است که تداعی های برند، ضمن اثرگذاری بر اعتماد و رضایت از برند، عاملی مهم در ایجاد عشق به برند است
تأثیر اصالت برند بر عشق به برند، مبتنی بر حافظه و سبک زندگی و اعتماد مشتریان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تاثیر اصالت برند بر عشق به برند از طریق اثرگذاری بر حافظه، سبک زندگی و اعتماد مشتریان است. ضرورت انجام این پژوهش، کشف اثرات احساس شیفتگی به برند مشتریان به عنوان نیروی حیاتی برای شرکت ها است که باعث تولید بالای سهم بازار و در نهایت وفاداری مشتریان می شود. جامعه آماری، مشتریان خانم پوشاک برند باربری در شهرستان رشت می باشد. روش انجام پژوهش به صورت پیمایشی می باشد. تحقیق انجام شده به لحاظ اهداف، کاربردی بوده و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی محسوب می شود. طبق مدل پژوهش، 8 فرضیه تنظیم شد. روش جمع آوری داده ها میدانی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه از آزمون آماری مبتنی بر مدل یابی معادله ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است و هفت فرضیه مورد تایید قرار گرفت. از بین متغیرها، اعتماد به برند، اصالت برند و حافظه مشتری بیشترین تاثیر را بر عشق به برند دارند و تاثیر سبک زندگی بر عشق به برند معنادار نیست.
بازاریابی حسی و اعتماد به برند مشتریان فروشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۵۳
121 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی بازاریابی حسی و اعتماد به برند مشتریان فروشگاه های ورزشی استان مازندران بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و روش جمع آوری اطلاعات ازنوع میدانی بود. جامعه آماری کلیه مشتریان فروشگاه های ورزشی نایک، آدیداس، ریبوک، پوما و مجید در استان مازندران بودند که با توجه به حجم جامعه نامحدود، براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه بازاریابی حسی حسینی و پورکیانی (1394) و اعتماد مشتریان یوچارونکیت (2014) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها به تأیید 10 نفر از اساتید تربیت بدنی رسید و پایایی آن ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 88/0 به دست آمد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب کشیدگی بهنجار شده، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با نرم افزار اس . پی.اس.اس. و آموس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین بازاریابی حسی و اعتماد به برند مشتریان فروشگا ه های ورزشی استان مازندران ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت . براساس یافته های پژوهش، حس بینایی، حس بویایی و حس شنوایی تأثیر معنادار و مثبتی بر اعتماد مشتریان فروشگاه های ورزشی استان مازندران داشتند؛ اما حس چشایی و حس لامسه تأثیر معناداری بر اعتماد مشتریان ورزشی نداشتند. همچنین، همه شاخص های برازش مدل نشان دهنده برازش مطلوب بودند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان لزوم توسعه و بسط شاخصه های بازاریابی حسی ازجمله حس های بینایی، بویایی و شنوایی را بااهمیت دانست. بدیهی است که با ایجاد تجربه حسی مشتریان در فروشگاه های ورزشی و ایجاد رابطه عاطفی میزان اعتماد مشتریان بهبود می یابد.
توسعه مدل عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف کنندگان ایرانی با استفاده از تحلیل های کیفی و کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۸ شماره ۵۸
243-268
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، توسعه و آزمون چارچوبی برای شناسایی ابعاد سنجش عشق به برندهای ورزشی، شناسایی متغیرهای مؤثر در ابعاد عشق به برندهای ورزشی و شناسایی متغیرهای تأثیرپذیر از ابعاد عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف کنندگان ایرانی بود. در این پژوهش، از روش های پژوهش آمیخته استفاده شد. برای توسعة چارچوب عشق به برندهای ورزشی، از روش کیفی ازنوع نظریة داده بنیاد، ابزار مصاحبه و تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. سپس، برای آزمون مدل روش کمّی با استفاده از پرسش نامة استخراج شده از داده های کیفی و روش تحلیل عامل تأییدی به کار برده شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی نشان داد که ساختار عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف کنندگان ایرانی، به واسطة 14 بعد (اعتماد، ابراز علاقه، ادراک های عملکردی، آرزو و رؤیا، جذابیت، خاطره ها و لحظه ها، خودسازگاری، رضایت، زیبایی، صمیمیت، لذت، مدت زمان رابطه، منحصربه فرد بودن و وابستگی) سنجیده می شود. هویت برند، اعتماد به برند و تصویر برند به عنوان پیشایندهای عشق به برندهای ورزشی و تعهد به برند، وفاداری به برند، تبلیغات شفاهی و میل به پرداخت اضافه بها، به عنوان پیامدهای عشق به برندهای ورزشی شناخته شده اند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل کمّی بیانگر رابطة قوی بین پیشایندهای عشق به برندهای ورزشی، ابعاد آن و پیامدهایش بود. لذا می توان نتیجه گیری کرد که عشق به برند در نمونه آماری حاضر بیشتر در خصوص ادراکات عملکردی این محصولات مستتر است و همچنین رضایت از برند در این نوع محصولات بیشترین میزان تاثیر را بر ایجاد عشق به برند دارد که خود از توجه به گزینه هایی چون کیفیت محصولات، خدمات پس از فروش و آموزش مناسب کارکنان ایجاد می گردد.
تعیین ابعاد کاربردی و سمبلیک (نمادین) برند و بررسی تأثیر آن در رفتار شهروندی برند کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی اعتماد به برند (مورد مطالعه: کارکنان بیمه ایران شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش برند کاربردی و نمادین بر رفتار شهروندی برند کارکنان بیمه ایران شهر ایلام با در نظر گرفتن نقش میانجی اعتماد به برند است. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی است و با توجه به سنجش روابط بین متغیرها از نوع پژوهش های هم بستگی و علّی محسوب می شود و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان بیمه ایران در سطح شهر ایلام و نمایندگی های بیمه ایران و کارکنان آن هاست. برای تعیین حجم نمونه، به علت محدود بودن، از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و به تعداد 219 عدد توزیع و تحلیل شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Amos، به منظور آزمون فرضیات و صحت مدل، استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که برند کاربردی و نمادین در رفتار شهروندی برند کارکنان بیمه ایران شهر ایلام، با توجه به نقش واسط اعتماد به برند، تأثیر معناداری دارد. همچنین در این پژوهش تأثیر برند کاربردی و برند نمادین در متغیر اعتماد به برند و همچنین تأثیر متغیر اعتماد برند در متغیر رفتار شهروندی برند درحکم فرضیه های بعدی بررسی شد و نتایج نشان داد تأثیر متغیرهای برند کاربردی و نمادین در متغیر اعتماد به برند و نیز متغیر اعتماد در رفتار شهروندی برند نیز معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از داده های آماری پژوهش و آزمون این داده ها، نتایج حاصل نشان از تأیید فرضیه ها و اهداف طراحی شده در پژوهش دارند. همچنین با در نظر گرفتن فضای رقابتی شدید حاضر در بازار سازمان های خدماتی می توان نتیجه گرفت، آثار مثبت و معنادار برند کاربردی و برند نمادین و همچنین ابعاد آن ها بر رفتار شهروندی برند کارکنان بیمه ایران، این نکته مهم را در پی دارد که سازمان ها، به ویژه سازمان های خدماتی، باید توجه بیشتری به مقوله برند و طراحی برند خدماتی داشته باشند و نیز به کاربردی بودن و ویژگی های احساسی و برانگیزاننده مطلوب مشتری اهمیت بیشتری بدهند. طبقه بندی موضوعی: M39