تحقیقات بازاریابی نوین
تحقیقات بازاریابی نوین سال 14 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 55) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه فناوری باعث ایجاد رفتارهای جدیدی در مصرف کنندگان شده است که رشد خرید محصولات به صورت آنلاین تنها یکی این رفتارهاست. در پژوهش حاضر تلاش شده است چرایی رفتار خریداران آنلاین و آفلاین پوشاک با استفاده از تکنیک استعاره های استخراجی زالتمن بررسی و نتایج مربوط به بخش آنلاین و آفلاین مقایسه شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ جهت گیری توصیفی-پیمایشی است. جامعه مطالعه شده دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی بوده است. داده های لازم برای اجرای این پژوهش با روش زیمت و انجام دادن مصاحبه های نیمه ساختاریافته از ۱۹ دانشجو جمع آوری شده است که ۹ نفر از آنان ضمن اعتماد بیشتر به فروشگاه مجازی، جست وجو پوشاک، کسب اطلاعات و خرید آن از این فروشگاه و 10 نفر دیگر به فروشگاه سنتی اعتماد بیشتری داشتند؛ به طوری که خرید پوشاک را از این نوع فروشگاه انجام می دادند. محققان در این مطالعه با انجام دادن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به درک عمیق تر و شناخت ارزش های حاصل از هر کدام از ویژگی های برشمرده رسیدند. درنهایت، با استفاده از تحلیل تم مصاحبه ها سازه هایی چون چانه زنی، تنوع، امکان پرو، خرید با دیگران و بررسی از نزدیک در خرید آفلاین و مشتری مداری، تقلب، عدم امکان پرو، جست وجوی کوتاه اینترنتی و ... در خرید آنلاین به عنوان عوامل مؤثر بر رفتاران خریداران شناسایی شد.
خوشه بندی محرک های مؤثر بر رفتار انتخاب کانال مشتریان در بستر خرده فروشی همه کاناله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی ده سال اخیر پژوهش های گسترده ای در حوزه محرک های رفتار انتخاب کانال مشتریان در بستر خرده فروشی همه کاناله انجام شده است. مرور این پژوهش ها نشان می دهد که پراکندگی نتایج و تنوع روش هایی که این پژوهش ها به کار گرفته اند، زیاد است؛ از این رو انجام دادن یک مطالعه جامع با مرور سیستماتیک برای خوشه بندی نتایج و تحلیل های مطالعات مرتبط گذشته ضروری است. در این راستا، محققان در پژوهش حاضر با هدف خوشه بندی محرک های مؤثر بر رفتار انتخاب کانال مشتریان در بستر خرده فروشی همه کاناله انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات علم سنجی و جامعه آماری شامل تمامی مطالعات نمایه شده در مخزن علمی اسکوپوس طی سال های 1996 تا اکتبر 2024 به تعداد 5333 مطالعه است. پس از اعمال معیارهای ورود (مقاله های انگلیسی چاپ شده در مجله های معتبر) اطلاعات استنادی تعداد 738 مطالعه مرتبط و معتبر از مخزن علمی اسکوپوس استخراج و وارد نرم افزار بسته نرم افزاری بیبلیومتریک در R و نرم افزار Vosviewer شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داد که رشد واقعی مقاله ها از سال 2013 اتفاق افتاده و پراستنادترین مقاله مربوط به Abhishek et al. (2016) بوده است و دو کشور آمریکا و چین در صدر تولیدکننده های مقاله های حوزه پژوهش هستند. خوشه بندی مطالعات به تعیین سه خوشه اصلی شامل خوشه 1 (خوشه قرمز): تجربه مشتری در خرده فروشی همه کاناله، خوشه 2 (خوشه سبز): مهاجرت کانال مشتری (Customer Channel Migration) در خرده فروشی همه کاناله و خوشه 3 (خوشه آبی): پیکربندی سیستم توزیع همه کاناله برای هدایت مشتریان انجامید. نتایج نشان داد که خرده فروشان برای جذب و ماندگاری مشتریان لازم است تجربه های آنها را در استفاده از خرده فروشی همه کاناله بهینه کنند تا تجربه خریدی یکپارچه را در چندین نقطه تماس ایجاد کنند و در نتیجه، سطح رضایت مصرف کننده را افزایش دهند.
ارائه چارچوبی برای پیاده سازی بازی وارسازی جهت اثربخشی فروش در صنعت آموزش و مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به پیشرفت های فناورانه و افزایش رقابت، جذب مشتری و وفادارسازی آنان در صنایع مختلف از جمله صنعت آموزش و مشاوره کسب و کار (به عنوان یکی از صنایع آینده دار و پر رقابت) یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران در کسب و کارهای مختلف است. کسب و کارها با راه های مختلف سعی در جذب و وفادارسازی مشتریان و ارائه یک تجربه خوب از خرید دارند. با توجه به فراگیری استفاده از اینترنت و گوشی های هوشمند روش های نوینی در این زمینه پیش روی کسب و کارها قرار گرفته است که از جمله آنها می توان به بازی وارسازی اشاره کرد. از بازی وارسازی به عنوان کاربرد راه حل های بازی های سرگرم کننده در فعالیت های تجاری نام برده می شود که مشتریان را برای انجام دادن وظایف خاص برانگیخته می کند. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای پیاده سازی بازی وارسازی در راستای اثربخشی فروش در صنعت آموزش و مشاوره صورت پذیرفته است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل خبرگان علمی و دانشگاهی در کنار متخصصان و مدیران فعّال در حوزه آموزش و مشاوره کسب و کار است. نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش با استفاده از شیوه نمونه گیری گلوله برفی بوده است. مبنای اساسی جمع آوری اطلاعات برگزاری مصاحبه های عمیق با کارشناسان دانشگاهی و مدیران و متخصصان فروش در زمینه آموزش و مشاوره کسب و کار بوده است. در مجموع، 10 مصاحبه انجام و داده های مربوط پس از جمع آوری اطلاعات به مصاحبه های مکتوب با استفاده از روش تحلیل مضمون بررسی شد. یافته های پژوهش که پس از گذراندن مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد، چارچوب نهایی پژوهش را تشکیل و نشان می دهد که این چارچوب با 138 کد و 47 مفهوم در هشت مقوله مؤلفه های بازی وارسازی، تعامل و تجربه کاربر، مؤلفه های انگیزشی، آموزش و توسعه، فرهنگ و اجتماع، زیرساخت ها و بستر فنی، ارزیابی و بهینه سازی و تبلیغات و بازاریابی شکل گرفت. درنهایت، چارچوب احصا شده قابلیت ارائه پیشنهادهای مهم و کارآمدی را در زمینه طراحی و پیاده سازی یک سیستم بازی وارسازی اثربخش در صنعت آموزش و مشاوره برای افزایش عملکرد دارد.
پیشایندها و بازدارنده های رفتاری سواری رایگان در بازاریابی فریمیوم: تحلیل تجربه های کاربران و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر پیشایندها، پیامدها و بازدارنده های رفتار سواری رایگان در مدل های بازاریابی فریمیوم بررسی می شود. محققان در این مطالعه از روش تحلیل مضمون استفاده و داده ها را با مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 16 نفر از استادان و پژوهشگران حوزه بازاریابی جمع آوری کردند. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در رفتار کاربران در استفاده از نسخه های رایگان خدمات و محصولات و تأثیر های این رفتار بر کسب وکارها و تجربه کاربران است. پیشایندهای رفتار سواری رایگان شامل انگیزه های اولیه کاربران، عوامل روان شناختی و رفتاری، دسترس پذیری و راحتی استفاده، ویژگی های محصول و برند و تأثیر های اجتماعی و اقتصادی است که از تحلیل 75 کد اولیه به دست آمده و در نهایت به پنج کد اصلی تبدیل شده است. پیامدهای استفاده از نسخه رایگان نیز شامل پیامدهای اقتصادی و بازاریابی، پیامدهای اجتماعی و رفتاری و پیامدهای کیفی خدمات می شود که این پیامدها از ترکیب 60 کد اولیه و 9 کد مضمون استخراج شده است. برای محدود کردن رفتار سواری رایگان و تشویق کاربران به ارتقای نسخه پولی، بازدارنده ها به شش کد اصلی تقسیم می شود که شامل موانع اقتصادی و مالی، موانع رفتاری و روان شناختی، موانع اجتماعی و فرهنگی، موانع تکنولوژیکی و فنی، موانع انگیزشی و ترجیحات شخصی و موانع قانونی و سیاستی است و از 86 کد اولیه به دست آمده است. نتایج این پژوهش می تواند به کسب وکارهای فریمیوم کمک کند تا با درک دقیق از پیشایندها، پیامدها و بازدارنده ها استراتژی های مؤثری را برای تبدیل کاربران رایگان به نسخه های پولی طراحی کنند و به این ترتیب، تجربه کاربران و عملکرد کسب و کارها را بهبود بخشند.
مدیریت نقاط تماس در گردشگری: گونه شناسی نقاط تماس گردشگران در مرحله پیش از سفر (مورد مطالعه: گردشگران ورودی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی و مدیریت دقیق تجربه گردشگران نیازمند شناخت نقاط تماس در هر مرحله از سفر مشتری است. در مرحله پیش از سفر نقاط تماس نقش تعیین کننده ای در انتخاب مقصد گردشگران دارند؛ بنابراین از منظر بازاریابی و تبلیغات اهمیت بسیار زیادی دارند. بر این اساس، محققان در پژوهش حاضر در تلاش هستند تا گونه های نقاط تماس در مرحله پیش از سفر را شناسایی و گزارشی آسیب شناسانه در این زمینه ارائه دهند. برای دستیابی به این هدف از گردشگران ورودی به کشور مصاحبه عمیق انجام و با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد. درادامه، 45 تم فرعی شناسایی شده در قالب 7 تم اصلی دسته بندی شد. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های نقاط تماس گردشگران ورودی به کشور بر اساس دو معیار کنترل و ماهیت قابل دسته بندی هستند. نقاط تماس تحت کنترل برند مقصد و تحت کنترل شرکا بسیار محدود و حضور آنلاین و آفلاین آنها ضعیف بوده است؛ اما نقاط تماس اجتماعی نقش پررنگی در تصمیم گیری گردشگران بالقوه برای سفر به ایران داشتند. رسانه های جمعی که درباره سفر به ایران هشدار می دهند و رسانه های اجتماعی و گردشگران با تجربه ای که ایران را به دیگران توصیه می کنند، اثرگذاری چشمگیری در تصمیم سفر داشتند. به علاوه، از منظر ماهیت، نیاز اساسی به نقاط تماس فیزیکی و انسانی وجود دارد؛ بنابراین تعامل مستقیم با ایرانیان می تواند محرکی مثبت برای تشویق گردشگران بالقوه خارجی برای سفر به ایران باشد. یافته های پژوهش می تواند بینش های ارزشمندی به پژوهشگران و مدیران مقصدها در طراحی سفر مشتری و خلق تجربه ماندگار به گردشگران ارائه دهد.
مطالعه ترکیبی تأثیر فناوری واقعیت افزوده بر ارزش برند و هوشمندی در تصمیم گیری در صنایع خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر واقعیت افزوده را بر ارزش برند و تصمیم گیری هوشمند مشتریان با رویکردی ترکیبی بررسی کرده است. در بخش کیفی تحقیق، داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۳ نفر گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده اند. در این مرحله، سه مقوله اصلی شامل عوامل روان شناختی، فناورانه و بازاریابی شناسایی شد. تجربه های تعاملی پیش از خرید، اعتماد و ارتباطات احساسی در گروه عوامل روان شناختی، شبیه سازی واقع گرایانه و پاسخ گویی فناوری در گروه عوامل فناورانه و شخصی سازی، کاهش ریسک و تسهیل فرایند خرید در بُعد بازاریابی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر ارزش برند و تصمیم گیری هوشمند شناخته شدند. در بخش کمّی، بر پایه مفاهیم استخراج شده، پرسش نامه ای طراحی و بین ۳۶۱ دانشجوی آشنا با فناوری واقعیت افزوده توزیع شد. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که عوامل روان شناختی، فناورانه و بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری بر تصمیم گیری آگاهانه مشتریان و تقویت حمایت از برند دارند. همچنین ارزیابی مدل اندازه گیری و مدل ساختاری، تأییدکننده نقش مؤثر واقعیت افزوده در ارتقای متغیرهای پژوهش بود. براساس یافته ها به مدیران برندها توصیه می شود تا از فناوری واقعیت افزوده برای ارتقای تجربه تعاملی مشتری، تقویت اعتماد و پیوند عاطفی و افزایش ارزش ذهنی برند بهره بگیرند. ارائه اطلاعات شفاف و فرصت های آزمایش مجازی می تواند فرایند تصمیم گیری مشتریان را تسهیل کند و موجب افزایش وفاداری شود. همچنین تحلیل رفتار مصرف کننده در بستر واقعیت افزوده باید به عنوان بخشی از سیاست گذاری دیجیتال برندها در نظر گرفته شود.
ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس بنگاه به بنگاه در شرکت های تعاونی دانش بنیان استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس یک استراتژی رقابتی مهم محسوب می شود، به طوری که با تغییر جریان سنتی تقاضا، شرکت های خریدار ازطریق یافتن بهترین منابع با تأمین کنندگان خود به عنوان عاملان اصلی در فرایند هم آفرینی ارزش، نقش خود را ایفا می کنند. اهمیت این موضوع به ویژه در شرکت های تعاونی دانش بنیان می تواند زمینه ساز تعاملات نوآورانه و توسعه پایدار در زنجیره تأمین شود. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس در شرکت های تعاونی دانش بنیان استان اصفهان است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی–کمّی) انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ متخصص زنجیره تأمین گردآوری و با نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شد . یافته های بخش کیفی به شناسایی ۵ مضمون اصلی، ۲۲ مضمون فرعی و ۱۸۲ کد پایه منجر شد که چارچوب اولیه مدل مفهومی پژوهش را شکل دادند . در بخش کمّی، پرسش نامه ای مبتنی بر این مضامین بین ۳۰ نفر از خبرگان توزیع شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22و آزمون کندال تحلیل شد . یافته های بخش کمّی نشان داد که ضرایب کندال در سه دور به ترتیب 0.545، 0.766 و 0.803 بوده اند. روند افزایشی این ضرایب بیانگر اجماع فزاینده میان خبرگان، انسجام دیدگاه ها و اعتبار بالای مدل پیشنهادی است. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که عواملی نظیر رضایت تأمین کننده، بسیج منابع، مدیریت ارتباط و سهم نوآوری تأمین کننده در تحقق هم آفرینی ارزش در چارچوب بازاریابی معکوس نقش کلیدی دارند . وجه تمایز این پژوهش در تلفیق مفهومی بازاریابی معکوس با هم آفرینی ارزش در بستر شرکت های تعاونی دانش بنیان است که این الگو پیش تر به صورت یکپارچه در ادبیات داخلی توسعه نیافته است .