فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرسودگی و ناکارآمدی بافت های تاریخی در مرور زمان، لزوم توجه به این بافت ها را دوچندان میکند. بازآفرینی فیزیکی و کالبدی در سالهای اخیر نتوانسته آنچنان که باید سبب بهبود و حیات بخشی واقعی به این بافت ها گردد. توجه به پتانسیل های تاریخی و فرهنگی با تاکید بر فرهنگ مردمان مقیم، همان چیزیست که گردشگری خلاق به عنوان راهکاری موفق در بازآفرینی بافت های تاریخی مطرح می کند. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های مؤثر در ایجاد الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی بافت تاریخی در محله گلستان سبزوار است . روش تحقیق به لحاظ رویکرد، استقرایی؛ به لحاظ روش، اسنادی کتابخانه ای و میدانی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر نوع داده، کمی - کیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و تعداد 380 مورد به عنوان حجم نهایی نمونه برای تحقیق تعیین شدند. برای پردازش و تحلیل داده های آماری، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های دیمتل و تعیین سطح و درجه اهمیت آنها پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد اقتصاد خلاق و پایدار بیشترین تاثیرگذاری را بر روی معیارهای دیگر دارد، پس از آن نوآوری و خلق ارزش و مشارکت از عوامل تاثیرگذار به حساب می آیند. الگوی گردشگری خلاق می تواند، با بهره گیری از صنایع فرهنگی بر ظرفیت بالقوه فرایندهای خلاق در بافت تاریخی شهر ، سبب رشد اقتصاد خلاق شود و به تبع آن امکان مشارکت بین گردشگران و ساکنان را فراهم آورد. بدین ترتیب ساکنان و شهروندان خود بافت حیات بخشی موثر در بازآفرینی بافت تاریخی را رقم میزنند.
ارائه الگوی استراتژی مقابله ای حسابرسان داخلی در مقابل تعارضات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
۴۸۶-۴۳۶
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوی استراتژی مقابله ای حسابرسان داخلی در مقابل تعارضات انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق برای مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) جهت ارائه الگو از میان خبرگان یعنی 16 نفر از خبرگان حسابرسی داخلی که دارای مدرک تحصیلی دکترا و کارشناسی ارشد در رشته حسابداری و حسابرسی و دارای سابقه کاری بیش از ۱۰ سال در زمینه حسابرسی داخلی بودند، گرداوری شد. برای اطلاعات بخش مدلسازی معادلات ساختاری از پرسشنامه محقق ساخته که در میان 387 نفر از شاغلین حرفه حسابداری و حسابرسی در شرکت های بورسی توزیع و گرداوری شده بود استفاده گردید. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک الگوی استراتژی مقابله ای حسابرسان داخلی در مقابل تعارضات طراحی شد. سپس بر اساس الگوی به دست آمده، روابط متغیرها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) مجددا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) توسط مدل اکتشافی نشان داد که استراتژی های مقابله ای مغزافزاری شامل هوش مالی، حسابداری و حسابرسی، تشخیص نقش و مسئولیت ها به شکل شفاف و توسعه مهارت های حسابرسان داخلی با آموزش، استراتژی های مقابله ای سخت افزاری شامل ارتباط مستمر مدیران و کارکنان، گزارش فیزیکی خطا و نقص و بازرسی های مداوم، استراتژی های مقابله ای نرم افزاری شامل بررسی و تحلیل سیستماتیک گزارش ها، فرآیندهای ارزیابی عملکرد و ارتقاء فن آوری های حسابرسی داخلی منجر به کاهش تعارضات حسابرسان داخلی شامل تعارض شخصی، تعارض وظایف، تعارض جایگاه شغلی و تعارض منافع می شود.
عوامل موثر بر کیفیت مدیریت خدمات پرستاری در دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی کیفیت مدیریت خدمات پرستاری صدمات جبران ناپذیری به بدنه سازمان بهداشت ودرمان خواهد بود. هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر کیفیت مدیریت خدمات پرستاری در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی و از بین انواع پژوهش های پیمایشی، توصیفی می باشد. نمونه آماری، 255 نفر از پرستاران استان های تهران، کرمانشاه و گیلان بودند. 152 پرسشنامه تکمیل شده از میان نمونه جمع آوری شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و برای بررسی سوالات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPLS 3 استفاده شد. یافته ها: عوامل موثر بر کیفیت مدیریت خدمات پرستاری در دانشگاه های علوم پزشکی کشور عبارتند از: عوامل فردی، عوامل آموزشی، عوامل انگیزشی، عوامل بین المللی، عوامل اجتماعی، عوامل محیطی، عوامل درون سازمانی و عوامل فناوری. بار عاملی همه گویه ها بیشتر از 0/4، و مقدار آماره t از 1/96 بیشتر بود. عوامل فردی و اجتماعی به ترتیب با ضریب 0/830و 0/820 تاثیر بیشتری داشتند. نتیجه گیری: ارزیابی دوره های آموزشی و برقراری تعاملات سازنده بین مسئولین دانشگاه با مسئولین شبکه بهداشت و درمان و بیمارستان ها می تواند درجهت تهیه امکانات کافی محیط و همکاری و عملکرد سازنده دوجانبه و احترام به پرستاران موثر واقع شود. نظارت مداوم مدیر گروه پرستاری و معاون آموزشی دانشگاه برعملکرد مدرسان بالینی، برگزاری جلسات توجیهی برای مربیان حق التدریس وآموزش بیشتر کیفیت خدمات مدیریت به دانشجویان در تعاملات بین فردی با بیماران و کارکنان پیشنهاد می گردد.
تحلیل کتاب شناختی و مصورسازی پژوهش های منتشر شده در زمینه بازاریابی کارآفرینانه در چهار دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی کارآفرینانه به عنوان یک مفهوم کلیدی در زمینه بازاریابی و کارآفرینی با تمرکز بر استراتژی های بازاریابی مبتکرانه و خلّاقانه ای که شرکت ها به کار گرفته اند، در نظر گرفته می شود. با توجه به رشد روزافزون پژوهش های منتشرشده در این حوزه هدف از پژوهش حاضر تحلیل روند انتشارات و تحلیل کتاب شناختی پژوهش هایی است که در زمینه بازاریابی کارآفرینانه منتشر شده است. در این پژوهش از سه روش تحلیل زوج کتاب شناختی، هم استنادی و هم واژگانی استفاده و روند تأثیر مقاله ها، نویسندگان، مجله ها و مؤسسه ها بررسی شد. بدین منظور، اطلاعات 273 مقاله که در بازه 1976 تا 2024 منتشر شده است از پایگاه داده ای وب آو ساینس استخراج و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحقیقات حوزه بازاریابی کارآفرینانه به سه دسته اصلی «مفهوم بازاریابی کارآفرینانه»، «بازاریابی کارآفرینانه در عمل» و «گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی» طبقه بندی می شود.نتایج این پژوهش نشان می دهد که در سال های اخیر مفهوم بازاریابی کارآفرینانه حوزه در حال رشدی بوده است و پژوهشگران برای بررسی دقیق تر این حوزه باید مفاهیمی همچون گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی را در پژوهش های آتی خود در نظر گیرند.
تحلیل تغییرات کالبدی شهر تبریز با تأکید بر توسعه پایدار طی سال های 2000-2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
172 - 185
حوزههای تخصصی:
مقدمه توسعه پایدار کالبدی باید بر مبنای هماهنگی میان جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت گیرد. طراحی شهری هوشمند، استفاده بهینه از منابع زمین، و حفظ تعادل میان رشد شهری و حفاظت از محیط زیست، از جمله اصولی هستند که باید در تمام برنامه ریزی های کالبدی مورد توجه قرار گیرند. با اتخاذ این رویکرد، می توان به ایجاد شهرهایی دست یافت که نه تنها پاسخ گوی نیازهای امروز باشند، بلکه برای نسل های آینده نیز بستری مناسب فراهم کنند. در دو دهه گذشته، شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای مهم ایران، شاهد تغییرات گسترده ای در ساختار کالبدی خود بوده است. این تغییرات ناشی از رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و گسترش فضای شهری است که به تغییر کاربری اراضی کشاورزی، کاهش فضاهای سبز، و افزایش مناطق مسکونی و صنعتی منجر شده است. روند شتابان این توسعه در کنار عدم هماهنگی کامل با اصول توسعه پایدار، مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، افزایش ترافیک، و نابرابری فضایی را به دنبال داشته است. از سوی دیگر، ساختار تاریخی و هویتی تبریز به عنوان شهری با میراث فرهنگی غنی و بافت های تاریخی ارزشمند، تحت تأثیر این تغییرات کالبدی قرار گرفته است. تغییرات ناهمگون و پراکنده در توسعه شهری نه تنها باعث تخریب منابع طبیعی و از دست رفتن هویت شهری شده، بلکه بر کیفیت زندگی شهروندان نیز اثر منفی گذاشته است. بنابراین، تحلیل و بررسی تغییرات کالبدی تبریز در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ از منظر توسعه پایدار، برای شناسایی چالش ها و فرصت ها در برنامه ریزی شهری ضروری است. این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که می تواند به برنامه ریزان و مدیران شهری در تدوین سیاست ها و راهبردهای مناسب برای مدیریت بهتر توسعه شهری کمک کند. علاوه بر این، بررسی تأثیر تغییرات کالبدی بر جنبه های مختلف زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی، می تواند بستری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و حفاظت از منابع طبیعی فراهم کند. این پژوهش همچنین با تمرکز بر شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور، می تواند الگوهایی برای سایر کلان شهرهای ایران ارائه دهد و در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری گام بردارد. مواد و روش ها این تحقیق با هدف بررسی و مدل سازی توسعه شهری تبریز از طریق تحلیل تغییرات کالبدی و پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن انجام شده است. برای این منظور، مدل تحول زمین (LTM) که مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی است، همراه با ابزارهای تحلیل فضایی GIS و ENVIبه کار گرفته شده است. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست (۲۰۰۰ و ۲۰۲۰)، نقشه های کاربری اراضی، شیب، توپوگرافی و بافت های فرسوده بوده که پس از پردازش در نرم افزارهای ArcGIS و ENVI، در مدل وارد شده اند. فرایند مدل سازی شامل هماهنگ سازی داده ها، تبدیل آن ها به فرمت ASCII، ایجاد و آموزش شبکه عصبی مصنوعی، اجرای الگوریتم یادگیری، ارزیابی تغییرات و تبدیل خروجی به فرمت GRID است. دقت مدل با استفاده از معیارهایی مانند ریشه میانگین مربعات خطا (RMS)، درصد متریک سازگاری (PCM) و ضریب کاپا بررسی شده و بر اساس نتایج، مدل بهینه برای پیش بینی توسعه شهری آینده انتخاب شده است. این روش با ترکیب داده های فضایی و غیرفضایی، راهکارهایی برای توسعه پایدار و میان افزا در شهر تبریز ارائه می دهد. یافته ها بنابراین، براساس یافته ها چالش های توسعه کالبدی در راستای تغییرات کالبدی شکل گرفته به لحاظ پایداری در شهر تبریز در بازه زمانی 2020-2000، در واقع به شکلی بوده است که در آن گسترش افقی و پراکنده شهری غالب بوده است. این مدل توسعه، به جای استفاده از ظرفیت های درونی و بهینه سازی فضای شهری، به اشغال فضاهای باز، کشاورزی و طبیعی در حومه های شهر منجر شده است. این امر نه تنها به افزایش فشار بر منابع طبیعی و اکولوژیکی منجر شده، بلکه باعث افزایش مشکلات زیست محیطی و کاهش کیفیت زندگی شهری شده است. با توجه به اصول توسعه پایدار، هدف اصلی باید ایجاد شهری باشد که ضمن توجه به نیازهای جمعیت در حال رشد، به منابع طبیعی آسیب نرساند و بتواند از ظرفیت های درونی خود بهره برداری کند. در این زمینه، توسعه ای که در مناطق ۵، ۷ و ۹ تبریز، که هنوز فضاهای خالی و بایر دارند، صورت گیرد، می تواند به یک راه حل مناسب برای جلوگیری از توسعه پراکنده کمک کند. این مناطق می توانند به جای گسترش بی رویه در خارج از مرزهای شهری، با تأکید بر تراکم بالا و استفاده بهینه از زمین، توسعه یابند. از اصلی ترین اصول توسعه پایدار، حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری است که می تواند به بهبود کیفیت هوا، کاهش اثرات جزیره حرارتی، و ارتقای سلامت روانی و جسمی شهروندان کمک کند. کاهش 0/11 درصدی پوشش گیاهی در تبریز نشان دهنده نیاز مبرم به برنامه ریزی دقیق تر در جهت حفظ و توسعه فضاهای سبز است. در این راستا، ایجاد پارک ها، باغ ها و فضاهای عمومی در داخل شهر می تواند به توسعه پایدار و حفظ تنوع زیستی در شهر کمک کند. نتیجه گیری تغییرات کالبدی شهر تبریز طی دو دهه اخیر، الگوی توسعه شهری پراکنده و بی رویه ای را نشان می دهد که پیامدهای قابل توجهی بر منابع طبیعی، فضاهای سبز، و اکوسیستم شهری داشته است. یافته های این تحقیق، همسو با مطالعات پیشین، بر اهمیت مداخلات هدفمند و برنامه ریزی پایدار تأکید دارد. افزایش اراضی ساخته شده و کاهش فضاهای سبز، نه تنها تهدیدی برای پایداری زیست محیطی شهر است، بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، برنامه ریزی های آتی باید به جای گسترش افقی، بر توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های موجود در بافت های فرسوده و مناطق بایر متمرکز شود. این رویکرد، ضمن کاهش تخریب منابع طبیعی، می تواند به بهبود خدمات شهری، افزایش فضاهای سبز و ارتقای کیفیت زندگی منجر شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت گردشگری ورزشی دسترس پذیر (مورد مطالعه: سه استان شمالی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
1 - 40
حوزههای تخصصی:
این پژوهش عوامل موثر بر استانداردهای کیفیت گردشگری ورزشی دسترس پذیر در سه استان شمالی ایران(مازندران، گیلان، گلستان) را بررسی می نماید. پژوهش دارای رویکرد تفسیری، هدف اکتشافی، روش کیفی و استراتژی داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده بوده است. جامعه مورد مطالعه افراد دارای سمت های علمی و اجرایی شامل، متخصصان و اساتید حوزه مدیریت ورزشی،گردشگری، جمعیت شناسی آشنا به موضوع پژوهش، سالمندشناسی؛ افراد ستادی در هیات های ورزشی، بهزیستی، شهرداری بودکه هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد. روش گردآوری دادها مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 تن از خبرگان بود. یافته ها نشان داد که عوامل موثر به ترتیب اهمیت شامل: عوامل اقتصادی، دانش و اطلاعات، فرهنگی- اجتماعی، عوامل مدیریتی، ارتباطات، و عوامل محیطی بوده است که در این میان عوامل اقتصادی بیشترین اهمیت را داشته است. بنابراین ضرورت دارد این عامل مورد توجه همه متولیان و نهاهای ذی ربط بالاخص مدیران مربوطه قرار گیرد
ارائه الگوی توسعه فضاهای شهری دوست دار کودک با تأکید بر بازی و ورزش (مورد مطالعه: استان البرز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
277 - 301
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی توسعه فضاهای شهری دوست دار کودک با تأکید بر بازی و ورزش در استان البرز انجام شده و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل اساتید، کارشناسان و متخصصان و فعال در حوزه مدیریت ورزشی و متخصصین ورزش کودکان و همچنین اساتید رشته برنامه ریزی و توسعه شهری در استان البرز صورت گرفت. به منظور برآورد حجم نمونه، از نرم افزارهای Power Sample و SPSS استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 120 نفر از اساتید، کارشناسان و متخصصان فعال در حوزه مدیریت ورزشی و ورزش کودکان و همچنین اساتید رشته برنامه ریزی و توسعه شهری در استان البرز می باشد. شیوه نمونه گیری به صورت هدفمند (قضاوتی) بوده و از آزمون PLS و تحلیل عاملی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد عامل محوری می تواند موجب تقویت راهبردها در تقویت شهر دوست دار کودک گردد. توسعه فضاهای شهری دوستدار کودک با تأکید بر بازی و ورزش، نه تنها بر بهبود کیفیت زندگی کودکان اثرگذار است، بلکه به عنوان یکی از شاخص های مهم در دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری شناخته می شود. همچنین، راهبردها نیز بر پیامدهای توسعه شهر دوست دار کودک تأثیرگذارند. به طور کلی یک فضای شهری مطلوب می بایست برای تربیت و لذت کودک فراهم شود.
طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
60 - 96
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی اغلب اهداف گسترده ای در زمینه های اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال می کند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است. کارآفرینی اجتماعی به دنبال روش هایی سودمند برای ارتقای عدالت اجتماعی و حل خلاقانه مسائل و چالش های اجتماعی جامعه است. احساس نیاز به ایجاد تعادل بین دو مقوله توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی کارآفرین اجتماعی را برمی انگیزاند که از فرصت ها و شیوه های مؤثری که بازده اجتماعی عام تری دارد بهره بگیرد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و ارائه راه حل های مسائل اجتماعی از طریق بستر دیجیتال و فضای مجازی به منظور توسعه خدمات اجتماعی و با استفاده از رویکرد داده بنیاد بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کسب وکارهای حوزه اجتماعی و حوزه دیجیتال کشور بوده است و با توجه به کیفی بودن پژوهش، نمونه گیری از طریق شناسایی نمونه های بسیار موفق و کارآفرینان خبره در این دو حوزه کسب وکار به روش گلوله برفی انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در زمینه کارآفرینی اجتماعی دیجیتال، بر اساس مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و فعالان موفق این دو حوزه، به اشباع نظری رسیده است. یافته های پژوهش به شناسایی 33 مؤلفه تأثیرگذار در قالب مقوله های شرایط علّی و زمینه ای، مداخله گرها و راهبردهای تحقق کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و تبیین پیامدهای آن منتهی شده است.
مدل ها و روش های تشخیص دیپ فیک در هوش مصنوعی و تاثیر این پدیده بر فرهنگ اجتماعی از منظر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
259 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی پدیده دیپ فیک به عنوان یکی از پیامدهای فناوری های پیشرفته هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق در دهه اخیر می پردازد. هدف این تحقیق، تحلیل روش های مختلف مقابله با محتوای جعلی و بررسی اثرات اجتماعی و قانونی آن ها است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه به بررسی چهار دسته از روش های مقابله با دیپ فیک شامل روش های مبتنی بر یادگیری عمیق، یادگیری ماشین کلاسیک، روش های آماری و بلاک چین می پردازد. همچنین، عملکرد این روش ها در شناسایی دیپ فیک ها بر اساس مجموعه داده های مختلف مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: نتایج نشان می دهند که روش های مبتنی بر یادگیری عمیق در شناسایی دیپ فیک ها کارایی بیشتری دارند. همچنین، این تحقیق به تحلیل جنبه های مختلف دیپ فیک از منظر رسانه ها، جامعه، تولید و بازنمایی رسانه ها، مخاطبان، جنسیت، قانون و سیاست می پردازد و نشان می دهد که جامعه در مقابله با دیپ فیک ها آماده نیست.اصالت/ارزش افزوده علمی: این پژوهش با بررسی جامع و تطبیقی روش های مختلف شناسایی دیپ فیک، به ارزشمندی و اصالت خود در زمینه ارایه راهکارهای موثر و تحلیل ابعاد اجتماعی و قانونی این پدیده می افزاید. نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران و محققان در تدوین راهبردهای مناسب برای مقابله با دیپ فیک کمک کند.
به کارگیری نقشه شناختی فازی در طراحی سیستم تصمیم یار در بیماری دیابت بی مزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
331 - 347
حوزههای تخصصی:
هدف: در طول تاریخ حیات بشری، بیماری ها یکی از مهم ترین تهدیدها برای انسان ها به شمار رفته اند که در صورت عدم تشخیص یا تشخیص درست و به موقع، تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری بر زندگی انسان ها دارند. وجود پارامترهای متعدد در برخی مسایل موجب پیچیدگی موضوع موردبررسی می شود. به همین دلیل در چند دهه اخیر، ابزار تشخیص رایانه ای و تصمیم گیری با هدف کمک به پزشک در تصمیم گیری ها به صورت سیستم تصمیم یار موردتوجه قرار گرفته است. از آن جهت که علایم اولیه بیماری دیابت بی مزه بسیار شبیه به بیماری دیابت شیرین است و تشخیص افتراقی گونه های مختلف بیماری دیابت بی مزه حایز اهمیت است، این بیماری در پژوهش فعلی موردبررسی قرار گرفت.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از تجربیات و نظرات خبرگان به بررسی و تعیین عوامل بیماری دیابت بی مزه مرکزی و کلیوی پرداخته شد؛ سپس با استفاده از نرم افزارهای SPSS و FCMapper و Pajek تحلیل نقشه های شناختی فازی، به منظور بررسی عوامل و روابط بین آن ها صورت گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نقشه های شناختی فازی در بیماری دیابت بی مزه مرکزی، عوامل بهبود غلظت ادرار پس از مصرف وازوپرسین و حجم ادرار> 40ml/kg و اسمولاریتی 300 mosm/l و در بیماری دیابت بی مزه کلیوی، عوامل عدم پاسخ کلیه ها به مصرف وازوپرسین مصنوعی (عدم تغییر غلظت ادرار) و پر ادراری، به عنوان تاثیرگذارترین و مهم ترین متغیرها شناسایی شدند که باید موردتوجه ویژه قرار گیرند.اصالت/ارزش افزوده علمی: تا کنون برای این بیماری درمان قطعی کشف نشده و اگر فردی به آن مبتلا شد تا آخر عمر درگیر خواهد بود؛ اما با تشخیص سریع تر و به موقع می توان از پیشرفت آن و آسیب های عدم درمان که می تواند جبران ناپذیر باشد، جلوگیری کرد. برای اولین بار است که شناسایی، رتبه بندی و تاثیر علایم بیماری دیابت بی مزه مرکزی و کلیوی با استفاده از نقشه های شناختی فازی و نرم افزار SPSS و FCMapper و Pajek موردبررسی قرار گرفته است.
تخصیص منصفانه هزینه ثابت در سیستم های یک و دو مرحله ای با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
348 - 367
حوزههای تخصصی:
هدف: تخصیص عادلانه هزینه ثابت در یک مجموعه از واحدهای رقابتی، یکی از مسایل حایز اهمیت و مهم مدیریتی است. این مقاله به ارایه روشی جدید برای تخصیص منصفانه هزینه بین واحدها، وقتی به صورت یک بخشی هستند یا دارای دو زیربخش می باشند، می پردازد. در تخصیص هزینه، علاوه بر حفظ یا افزایش کارایی، باید به شرایط رقابتی و همکاری بین واحدهای تحت ارزیابی نیز توجه شود.روش شناسی پژوهش: تحلیل پوششی داده ها، یکی از روش های مقایسه کارایی واحدها و تخصیص هزینه ثابت بین واحدهای مختلف است. کارایی متقاطع در تحلیل پوششی داده ها یکی از روش های تخصیص است که نمی تواند تخصیص منحصربه فردی ارایه دهد. در این مقاله با استفاده از معرفی روش کارایی متقاطع بهبودیافته و الگوریتم پیشنهادی، هزینه ثابت منحصربه فردی را به واحدهای تحت ارزیابی در سیستم های تک مرحله ای و زنجیره تامین دومرحله ای به طور عادلانه تخصیص می دهیم. این روش پیچیدگی محاسبات روش های قبلی را ندارد.یافته ها: نتایج حاصل از روش پیشنهادی بر روی داده های واقعی، 29 شعبه بانک ایرانی و کارخانه آهن و استیل در کشور چین در حالت یک مرحله ای موردبررسی قرار گرفته است. همچنین با ارایه مثالی به منظور بررسی میزان کارایی پس از تخصیص هزینه و مقایسه با سایر روش های نویسندگان قبلی نیز مثالی ارایه شده است. سپس برای تعمیم مدل در حالت دومرحله ای، از داده های 24 شرکت بیمه با شاخص های ورودی، میانی و خروجی استفاده شده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: روش جدید تخصیص منصفانه هزینه بین واحدها، بر اساس تحلیل پوششی داده های متقاطع، به نحوی ارایه شده که باعث بهبود و یا حفظ کارایی تمامی واحدها گردد. مطابق ساختار داخلی واحدها، کارایی کل و کارایی مراحل داخلی آن نیز درنظر گرفته شود.
ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی جهت کسب مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
883 - 908
حوزههای تخصصی:
هدف: در اقتصاد دانش بنیان کنونی، شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر دانش، در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها نقش اساسی ایفا می کنند. در این راستا، دولت ها می کوشند تا با پشتیبانی لازم، زمینه را برای رشد چنین شرکت هایی فراهم کنند؛ اما در این میان، شدت رقابت بسیار زیاد در این حوزه، مسئله اساسی به شمار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی، برای کسب مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان انجام شد.
روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی توسعه ای، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از منظر ماهیت داده ها، پژوهشی آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی، مدیران شرکت های دانش بنیان بود. این افراد با روش هدفمند انتخاب شدند و با ۱۷ نفر اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری بخش کمّی نیز، مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان بود که حجم نمونه با قاعده تحلیل توان کوهن و نرم افزار جی پاور ۱۱۳ نفر برآورد شد و با روش خوشه ای – تصادفی نمونه گیری صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تحلیل مصاحبه های تخصصی، از روش تحلیل کیفی مضمون استفاده شد. داده های بخش کمّی نیز با روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار مکس کیودا و اسمارت پی ال اس انجام گرفت. برای بررسی اعتبار بخش کیفی، از روش هولستی (درصد توافق مشاهده شده) استفاده شد. میزان توافق دوکدگذار در این روش 633/0 به دست آمد که از 6/0 بیشتر بود؛ بر این اساس می توان گفت که تحلیل کیفی از اعتبار کافی برخوردار است. برای سنجش اعتبار پرسش نامه، از روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) استفاده شد و اعتبار آن به تأیید رسید. همچنین آلفای کرونباخ کلی پرسش نامه در یک مطالعه مقدماتی 816/0 به دست آمد. پس از توزیع پرسش نامه بین نمونه منتخب، روایی پرسش نامه با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی هم گرا (AVE) و روایی واگرا بررسی شد. مقدار AVE برای تمامی متغیرها بزرگ تر از 5/0 بود. برای محاسبه پایایی نیز پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل محاسبه شده بزرگ تر از 7/0 گزارش شد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز ۲۸۳ کد شناسایی شد. در نهایت از طریق کدگذاری محوری، به ۵ مضمون فراگیر، ۱۱ مضمون سازمان دهنده و ۵۱ مضمون پایه دست یافتیم.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آمیزه بازاریابی اجتماعی، مشتری محوری و بازاریابی، بر مسئولیت قانونی و اخلاقی شرکت تأثیر می گذارد. مسئولیت قانونی و اخلاقی، خود استراتژی بازاریابی اجتماعی را شکل می دهند و بر عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شرکت اثر می گذارند. در نهایت، انتظار می رود که عملکرد پایداری شرکت های دانش بنیان، به کسب مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان منجر شود. در این مطالعه شاخص GOF مقدار 616/0 به دست آمد که از 36/0 بزرگ تر است. همچنین شاخص RMS_theta به میزان 101/0 به دست آمد که از 12/0 کمتر است. شاخص SRMR نیز 05/0 محاسبه شد که از 08/0 کمتر است؛ بنابراین برازش مدل مطلوب است.
ارائه مدلی نوآورانه مبتنی بر تحلیل شبکه چند حالته برای بررسی ارتباطات و پیش بینی تحولات آینده بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
426 - 456
حوزههای تخصصی:
هدف: اخیراً، تحلیل شبکه به یکی از حوزه های بسیار پُرطرف دار و پُرکاربرد در علم داده تبدیل شده است. این فناوری، با تحلیل داده های پیچیده و شناسایی الگوهای ارتباطی بین عناصر مختلف، به درک عمیق تری از ساختار، رفتار و تعاملات درون شبکه ها و سیستم های پیچیده می پردازد. با وجود اهمیت بسیار زیاد تحلیل شبکه در علم داده و تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه منابع انسانی، مطالعات کافی روی آن انجام نشده است؛ به خصوص درباره داده های بازار داخلی، هنوز به طور کامل به بحث و مطالعه گذاشته نشده است. این کمبود توجه، فرصت هایی را برای درک عمیق تر و ارائه راه کارهای نوآورانه در مواجهه با چالش های آینده از دست می دهد. از این رو نیاز است تا محققان با بهره گیری از رویکردهای نوین، به بررسی چالش های این حوزه بپردازند و راه کارهای جدیدی ارائه دهند. بر اساس آنچه بیان شد، در این پژوهش مدلی نوآورانه برای بررسی نقش تحلیل شبکه چندحالته در فهم بهتر ارتباطات بازار کار و پیش بینی تحولات آینده آن ارائه شده است.
روش: به منظور طراحی شبکه پیشنهادی، داده های اولیه مورد نیاز، از طبقه بندی های بین المللی جمع آوری و شبکه اولیه بر اساس آن ها رسم شد؛ سپس برای اطمینان از اینکه شبکه به خوبی با شرایط کنونی بازار کار مطابقت دارد یا خیر، داده های یکی از وبسایت های کاریابی داخلی نیز استخراج و مطابق آن ها، شبکه به روزرسانی شد. برای کمّی کردن ارتباطات بین اجزای شبکه، از معیار ژاکارد و برای اعتبارسنجی شبکه از الگوریتم های اتصال ترجیحی، آدامیک آدار و همسایگان مشترک استفاده شد. برای محاسبه کوتاه ترین مسیر در شبکه، از الگوریتم دایجسترا و برای رتبه بندی از معیار وزن دهی فراوانی کلمه – معکوس فراوانی متن استفاده بهره برده شد.
یافته ها: در این پژوهش، روش جدیدی برای طراحی شبکه چندحالته بازار کار ارائه و نحوه به روزرسانی و غنی سازی آن، به طوری که مطابق با تغییرات پویای بازار کار باشد، تشریح شد. با شبکه نهایی به دست آمده، ارتباطات بین عناصر بازار کار (مشاغل و مهارت ها) بررسی و راه کاری برای کمّی کردن این ارتباطات ارائه شد. همچنین روشی برای محاسبه کارآمدترین جابه جایی شغلی در این شبکه تشریح و رویکردی برای رتبه بندی مهارت ها، بر اساس سطوح مختلف شغلی ارائه شد. در نهایت، شبکه با سه الگوریتم پیش بینی یال اعتبارسنجی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استفاده از الگوریتم اتصال ترجیحی، بهترین گزینه برای پیش بینی آینده این شبکه خواهد بود.
نتیجه گیری: مدل نوآورانه ارائه شده در این پژوهش، ابزار قدرتمندی برای طراحی شبکه و تحلیل و درک بازار کار فراهم کرده است که به کمک آن، نه تنها درک جامع تری از وضعیت فعلی و آتی بازار کار داخلی به دست می آید، بلکه راه کارهای عملی برای مواجهه با چالش های پیش رو نیز ارائه می شود؛ به ویژه، کشف الگوهای ارتباطی و پیش بینی روندهای نوظهور، امکان سازگاری بهتر و سریع تر با تغییرات بازار کار را فراهم می کند که این امر، به سهم خود، به توسعه فرصت های شغلی پایدار و رشد اقتصادی منجر می شود. از طریق تحلیلی عمیق از داده های موجود و پیش بینی تحولات احتمالی، این مدل می تواند به مدیران بازار کار، سیاست گذاران و تحلیلگران اجتماعی کمک کند تا استراتژی های مؤثرتری برای تقویت ظرفیت های بازار کار و بهینه سازی منابع انسانی طراحی کنند. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد که با استفاده از مدل های نوآورانه مبتنی بر تحلیل شبکه، می توان افق های جدیدی را در پیش بینی و مدیریت تحولات آینده کشور گشود.
بررسی اثرات مهندسی مالی و سیستم های کنترلی بر عملکرد مالی بانک ها با رویکرد یادگیری های ماشین و شبکه عصبی فضایی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مالی بانک ها در ایران و عراق می پردازد و پیشنهادات سیاستی برای بهبود این عملکرد ارائه می دهد. این تحقیق با استفاده از روش شبکه ی عصبی، یادگیری ماشین، اقتصاد سنجی فضایی بررسی شده است.جامعه آماری شامل بانک های تجاری ایران و عراق در بازه زمانی 2010 الی 2023 برای 44 بانک عراقی و 22 بانک ایرانی می باشد. نتایج نشان می دهد که عواملی چون نسبت بازده دارایی ها، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، کیفیت دارایی ها، کفایت سرمایه، مدیریت نقدینگی و کارآیی عملیاتی، تأثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی بانک ها دارند. بانک هایی با مدیریت ریسک بهتر، نسبت کفایت سرمایه بالاتر و کارآیی عملیاتی بیشتر، عموماً عملکرد مالی بهتری نشان می دهند. بهبود عملکرد مالی بانک ها مستلزم اقدامات جامع در زمینه های مختلف از جمله تقویت مدیریت ریسک، افزایش کفایت سرمایه، بهبود مدیریت نقدینگی و افزایش کارآیی عملیاتی است. مقامات پولی می توانند با اتخاذ سیاست های مناسب و ایجاد چارچوب های نظارتی قوی، به بهبود عملکرد مالی بانک ها و تقویت ثبات سیستم مالی کمک کنند.
واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکت کنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهش گر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربه شده مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانش آموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارت های نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزش های دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاست گذاری و برنامه ریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان در شرکت های دانش بنیان و فناور، الزامات آماده سازی آنان برای اشتغال در این شرکت ها را فراهم نمایند.
تأثیر رفتارهای رهبری هم افزا بر پنهان سازی دانش معلمان شهر کاشان: نقش میانجی اجتماع یادگیری حرفه ای و آوای سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
11 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف: پنهان سازی دانش یک پدیده نسبتاً رایج در سازمان های آموزشی است که آثار مخربی دارد. معلمان ممکن است به دلایل مختلفی، دانش مربوط به شغلشان را با دیگر همکاران به اشتراک نگذارند و در بعضی از موارد، دانش را از آ نها پنهان کنند. ازاین رو ضرورت دارد سازه های مؤثر بر کاهش پنهان سازی دانش مورد بررسی قرار گیرد؛ لذا هدف پژوهش، بررسی نقش میانجی اجتماع یادگیری و آوای سازمانی در رابطه بین رفتارهای رهبری هم افزا با رفتارهای پنهان سازی دانش معلمان بود.روش پژوهش: نوع مطالعه، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری، شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3244 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 358 نفر بدست آمد. ابزار پژوهش، چهار پرسشنامه رهبری هم افزا، پنهان سازی دانش، آوای سازمانی و اجتماع یادگیری بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای رهبری هم افزا 75/0، پنهان سازی دانش 81/0، آوای سازمانی 89/0 و اجتماع یادگیری 72/0 برآورد شد.یافته ها: میانگین متغیر پنهان سازی دانش، پایین تر از نمره ملاک و میانگین متغیرهای رهبری هم افزا، آوای سازمانی و اجتماع یادگیری حرفه ای بالاتر از نمره ملاک بود. رفتارهای رهبری هم افزا، آوای سازمانی معلمان و اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان روی رفتارهای پنهان سازی دانش، تأثیر منفی و معنادار و رفتارهای رهبری هم افزا روی آوای سازمانی و اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این فرضیه را می توان این گونه تبیین نمود هنگامی که مدیر مدرسه ای که به کاربست مؤلفه های رویکرد هم افزا در رهبری برای سازمان خود پایبند باشد، همکاری و هم افزایی حاصل از آن را در صدر اولویت های خود قرار می دهد، از مکانیزم های مختلف استفاده می نماید تا معلمان را برانگیخته کرده و تمایل به همکاری را در آنها بیدار نماید. رﻫﺒﺮان هم افزا می توانند از ﻃﺮیﻖ ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط دو ﺳﻮیﻪ ﺑﺎ معلمان و ایﺠﺎد انگیزه در آنان و قراردادن پاداش و امتیازاتی ﺑﺮای معلمان در اﻧﺠﺎم وﻇﺎیﻒ و فعالیت های ﺳﺎزﻣﺎﻧی، از ظرفیت ها و توانایی های ﺑﺎﻟﻘﻮه ﻣﻮﺟﻮد در آنﻫﺎ در ﺟﻬﺖ رﺳیﺪن ﺑﻪ اﻫﺪاف ﺳﺎزﻣﺎﻧی اﺳﺘﻔﺎده کﻨﻨﺪ و از ایﻦ ﻃﺮیﻖ ﻣﻮﺟﺐ کﺎرﺑﺮد داﻧﺶ و ﺗﺴﻬیﻢ آن در ﻣیﺎن اعضا شوند.اصالت/ارزش: ضروری است که مدیران آموزش و پرورش از طریق برنامه های آموزشی سازمانی، به مدیران مدارس القا کنند که آنها نباید صرفاً در نقش مدیریت باقی بمانند. در عوض، آنها باید به سمت نقش های رهبری مانند رهبری هم افزایی حرکت کنند و با افزایش جوامع یادگیری و گوش دادن به صدای سازمانی معلمان، سطح همکاری معلمان را افزایش داده و زمینه را برای اشتراک دانش فراهم کنند.
تأثیر باورهای ایمانی و نقش میانجی اخلاق حرفه ای بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۳
267 - 304
حوزههای تخصصی:
فزایش میزان تقلب های گزارشگری به ورشکستگی شرکت های بزرگ و در سطح کلان به بحران ها و رسوایی های مالی منجر می شود و به تبع این بحث؛ عدم درستکاری حسابداران در کانون توجه نهاد ها و بازار های مالی قرار می گیرد؛ ازاین رو با توجه تئوری نمایندگی که رابطه بین مالک و مدیر را بررسی می کند، شناسایی احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی و راه ها و روش های کاهش آن، همواره کانون توجه سرمایه گذاران، قانون گذاران، مدیران و حسابرسان بوده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای ایمانی بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در کشور ایران است. بدین منظور 400 پرسشنامه طراحی و در بین اعضای کارشناسان رسمی دادگستری حسابداری و حسابرسی توزیع شد و 312 فقره آن درنهایت مورداستفاده و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی تأثیر متغیر ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و برای تحلیل از نرم افزار آموس استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای ایمانی بر عدم درستکاری حسابداران تأثیر منفی و معناداری دارد و بر اخلاق حرفه ای حسابداران دارای تأثیر مثبت و معناداری است. همچنین، اخلاق حرفه ای حسابداران نیز همانند باورهای ایمانی، عاملی کاهنده بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی است و بر آن تأثیر منفی و معناداری دارد. درنهایت، اخلاق حرفه ای، به عنوان یک متغیر میانجی رابطه بین باورهای ایمانی و عدم درستکاری حسابداران را توضیح می دهد و متغیر میانجی اخلاق حرفه ای، به صورت میانجی جزئی است.
راهبردهای ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا در حوزه نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به اهمیت و جایگاه زیردریایی ها و قدرت ماندگاری آن ها در صحنه جنگ دریایی، عامل نیروی انسانی نقش تأثیرگذار و انکارناپذیری در پیروزی زیردریایی ها در صحنه جنگ رقم می زنند و در جنگ های دریایی نقش بسزایی در ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف در زیرآب دارند. بر این اساس این تحقیق با هدف ارائه راهبردهای ارتقای قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا در حوزه نیروی انسانی انجام شد.
روش شناسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیق و توسعه طبقه بندی می شود، زیرا هدف تحقیق، تعیین و ارزیابی عوامل راهبردی محیط خارجی و محیط داخلی مؤثر بر ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا در حوزه نیروی انسانی با توجه به شرایط و مقتضیات موجود می باشد.روش جمع آوری اطلاعات به صورت آمیخته بوده که در بخش کیفی، روش نمونه گیری نظری است و این بدان معناست که نمونه برداری، ارادی و نه تصادفی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق است که با گروه دوازده نفره ای از متخصصان و خبرگان که شناخت کافی از موضوع مورد مطالعه داشتند، و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته و نمونه آماری 59 عدد بود
یافته ها : تعداد دو مورد فرصت، چهار مورد قوت، دو مورد تهدید و هفت مورد ضعف از بین 15 عامل، شناسایی شدند و چهار راهبرد ارائه شد.
نتیجه گیری: پس از شناسایی عوامل داخلی و خارجی مهمترین راهبردهای ارائه شده مشتمل بر همکاری های دوجانبه با مراکز آموزشی معتبر کشور، به منظور اجرای انواع شیوه های نوین آموزشی ( روش تدریس، مسئله محور، بارش فکری و تدریس معکوس) در جهت کاهش ضعف های آموزشی؛ ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا، از طریق حل مشکلات معیشتی و تقویت بیش ازپیش روحیه ایثارگری در بین کارکنان به منظور کاهش ا بی رغبتی و روزمرگی کارکنان. بود.
بررسی رابطه بکارگیری حسابرسان پرمشغله و مدیریت سود با تاکید بر نقش کمیته حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
90 - 113
حوزههای تخصصی:
به لحاظ نظری، حسابرسان پرمشغله می توانند بر مدیریت سود شرکت ها اثرگذار باشند. هر چند، نظریه های رقیبی در خصوص نحوه این اثرگذاری (اثر مثبت در مقابل اثر منفی) وجود دارد. بنابراین مطالعه حاضر اولا به بررسی تجربی رابطه بین بکارگیری حسابرسان پرمشغله و مدیریت سود می پردازد و ثانیا نقش تعدیلگری کمیته حسابرسی را در رابطه بین حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود، ارزیابی می کند. در این راستا تعداد 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1401 -1395 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب می شود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین بکارگیری حسابرسان پرمشغله و مدیریت سود تعهدی و واقعی وجود دارد. بعلاوه یافته ها حاکی از آن است که استقلال کمیته حسابرسی و تخصص کمیته حسابرسی بر رابطه بین بکارگیری حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود واقعی تاثیر معناداری ندارد. در شرکت هایی که توسط حسابرسان پرمشغله مورد حسابرسی قرار می گیرند میزان مدیریت سود تعهدی و واقعی بیشتر است. این پژوهش نشان می دهد که از میان استدلال ها یا نظریه های رقیب در خصوص ارتباط بین حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود، در ایران کدام یک تفوق تجربی دارد. همچنین، پژوهش حاضر، نقش تعدیلگری کمیته های حسابرسی در خصوص خصوص ارتباط بین حسابرسان پر مشغله و مدیریت سود را ارزیابی می کند.
الگوی تحلیلی رابطه کار عاطفی کارکنان با ادراک کیفیت خدمات و رضایت ارباب رجوع در سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کارعاطفی بر درک کیفیت خدمات و رضایت ارباب رجوع انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و پیمایشی و اطلاعات اولیه با ابزار پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 384 نفر از مراجعان به جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی است که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات پاسخ دهندگان با روش های آمار توصیفی و آزمون فرضیات و نیز برازش مدل مفهومی با روش SEM و نرم افزار لیزرل انجام شده است. براساس نتایج تحلیل های آماری و مقادیر آماره تی؛ به ترتیب معادل 58/6 ،12/ 9 و 47/7، تأثیر مستقیم کارعاطفی بر رضایت ارباب رجوع و درک از کیفیت خدمات و نیز تأثیر مستقیم درک از کیفیت خدمات از سوی ارباب رجوع بر رضایت تأیید شد. بررسی تأثیر کارعاطفی بر رضایت ارباب رجوع، با ضریب مسیر 52/0 نشان داد که متغیر کارعاطفی به میزان 52 درصد از تغییرات متغیر رضایت را به طور مستقیم تبیین می کند. دو ضریب مسیر بین کارعاطفی و درک کیفیت خدمات 69/0 و درک از کیفیت خدمات با رضایت ارباب رجوع 74/0 نیز نشان داد که متغیر کارعاطفی به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی درک از کیفیت خدمات، به میزان 51 درصد بر متغیر رضایت تأثیر دارد. تأثیر مستقیم و معنی دار کارعاطفی بر درک از کیفیت خدمات و رضایت ارباب رجوع در فرضیه اصلی به تایید رسید. بررسی و تعیین شدت اثر غیرمستقیم با استفاده از آماره VAF، مقدار 6/49% نشان داد تقریباً نیمی از اثر کل کارعاطفی بر رضایت ارباب رجوع از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی ادراک کیفیت خدمات تبیین می شود.