مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
تغییرات کالبدی
حوزه های تخصصی:
در دهههای اخیر رشد شتابان شهرنشینی و نیز وجود تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین کلان شهرها با نواحی پیرامونی، موجبات تغییرات عمدهای در جوامع و بالاخص عرصههای روستایی حوزه نفوذ آنها گردیده است. تغییر ساختارهای کارکردی و کالبدی از جمله آنهاست. وجود مشکلات و معضلات عدیده در کلانشهرها (اعم از گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا و...) به عنوان عوامل دافعه و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، هوا و محیط سالم و... در مناطق روستایی به عنوان عوامل جاذبه در این امر تأثیرگذار بودهاند.
تحقیق حاضرکه عمدتاً بر تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی تأکید دارد، از نوع کاربردی و توسعهای بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شالوده مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی است و جهت به تصویر کشیدن تغییرات، از تصاویر ماهوارهای چندزمانهای سنجنده TM و ETM+ مربوط به سالهای 1366 و 1382 بهره گرفته میشود.
نتایج بررسی نشان میدهد که تغییرات کالبدی قابل توجهی در روستاهای خوابگاهی مورد مطالعه بوقوع پیوسته است. از بین رفتن زمینهای زراعی و باغات به نفع دیگر کاربریها و بالاخص کاربری مسکونی از تبعات منفی این تغییرات بوده است. در ضمن نحوه گسترش فیزیکی کلانشهر تبریز حکایت از گسترش آن به جانب روستاهای مورد مطالعه و بویژه روستاهای کرکج، نعمتآباد و کجاآباد دارد. در کل از آنجایی که تمامی این تحولات خودجوش و بدون برنامهریزی صورت گرفته است، به نظر میرسد که در سالهای آتی روستاهای مورد مطالعه در صورت تداوم روند کنونی، دچار مشکلات و از آن جمله مشکلات زیست محیطی بیشماری گردند.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات و پراکنش افقی شهرها با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه و سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: شهر تبریز در مطقع زمانی 1389-1363)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با رشدی شتابان در حال گسترش و توسعه هستند، به طوری که فرایند توسعة شهرها در حال حاضر یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی پژوهشگران مسائل شهری است. افزون بر میزان رشد شهرها، چگونگی تغییرات کاربری ها در سطح کلان نیز مورد توجه می باشد .در پژوهش حاضر چارچوبی برای تهیه نقشه و تحلیل الگوهای قابل پیش بینی از گسترش شهر در مقیاس های فضایی- کالبدی متفاوت، با هدف تحلیل فرایندهای رشد و گسترش شهر تبریز فراهم شده است. در این مقاله با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و با استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1363 تا 1389 با تاکید بر گسترش فضائی شهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته و نیز با استفاده از فنون پیش بینی تغییرات کاربری اراضی از جمله روش سلول های خودکار و زنجیره های مارکوف روند احتمالی گسترش شهر تبریز تا سال 1400 مورد پیش بینی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، مشخص شد که گسترش شهر تبریز در چه ابعاد و مقیاسی به ترتیب شدت عمل، کاربری های کشاورزی، مرتعی، آبی، بایر، کوهستانی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت شهر تبریز از 5768 هکتار در سال 1363 به 11853 هکتار در سال 1389 رسیده و با این روند، طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1400 به بیش از 14312 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده این است که تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر تبریز در امتداد شرقی و غربی است؛ یعنی منطقه ای که زمین های مرغوب کشاورزی اطراف شهر در آنجا قرار گرفته است.
بررسی آثار طرح صدور سند مالکیت اماکن بر توسعه سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اقلید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران با وجود سابقه زیاد در زمینه پیدایش سکونتگاه های روستایی، مسأله مالکیت در ادوار مختلف تأثیرات زیادی را بر جوامع روستایی بر جای گذاشته است، اما با اجرای طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی امید می رود که این نابه سامانی ها حداقل در حوزه بافت کالبدی روستا کاهش پیدا نماید. ناحیه مورد مطالعه با برخورداری سابقه دیرینه در زمینه سکونت گزینی در داخل فلات ایران از دهه 1380 شاهد اجرای طرح و پیامدهای آن در زندگی روستاییان بوده است. هدف از این تحقیق مطالعه آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی در شهرستان اقلید می باشد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق 10 روستا با 3270 خانوار جمعیت می باشد که بر اساس فرمول کوکران 247 پرسشنامه به روش تصادفی سیستماتیک در منطقه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ای نسبتاً مناسب بین طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی و تغییرات در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در سطح روستاهای منطقه با آماره 364/0 تا 529/0 وجود دارد. شدت تأثیر متغیر طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی بر تغییرات زندگی روستاییان 325/0 برآورد شده است. افزایش سرمایه گذاری در روستاها بیشترین تأثیر را با ضریب 5/34 درصد در شکل گیری انواع تغییرات در زندگی روستاییان داشته است. طرح صدور سند اماکن روستایی دارای اثرمستقیم 32/0 بر روی بعد اقتصادی و اثر مستقیم 50/0 بر بعد کالبدی در زندگی روستاییان می باشد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل معافیت هزینه اجرای طرح برای طبقات اجتماعی خاص، تهیه بانک اطلاعات جامع از املاک روستایی و مدیریت آن توسط دهیار و غیره پیشنهاد شده است.
بازارهای فراشهری و تغییرات کالبدی محله های پیرامون (مطالعه موردی: بازارهای فراشهری مبل یافت آباد، کیف و کفش امین الملک و آلومینیوم قلعه مرغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول در الگوی مراکز تجاری، سبب استقرار کاربری های منطقه ای و فرامنطقه ای در سطح محله های مسکونی شده و با پیامدهایی مثبت و منفی همراه بوده است. در پژوهش حاضر، بازارهای فراشهری مبل یافت آباد، کیف و کفش امین الملک و آلومینیوم قلعه مرغی واقع در منطقه 17 شهرداری تهران، به عنوان فضاهای تجاری با عملکرد فراشهری بررسی شده است تا تأثیرات آن ها بر تغییرات کالبدی محله های مسکونی مجاور خود، از جمله یافت آباد، امامزاده حسن، باغ خزانه و بلورسازی مشخص شود. پژوهش حاضر شناختی و ارزیابی-مقایسه ای است و از پژوهش های مقطعی-طولی محسوب می شود. داده های آن نیز از نوع کمی-کیفی (آمیخته) و شیوه گردآوری، اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه و مشاهده) است. جامعه آماری مطالعه حاضر، بلوک های آماری سال های 1359، 1375 و 1390، قطعات کاربری اراضی و مسئولان شهری محله ها و منطقه مورد مطالعه است. داده ها به کمک آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل شد و نمایش فضایی داده ها با استفاده از نرم افزار GIS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد بازارهای فراشهری سبب تشدید فرسودگی بافت محله و بناهای آن و تبدیل واحدهای مسکونی محله ها به کاربری تجاری و انبار کالا شده است. به طورکلی استقرار بازارهای فراشهری در محله های مورد مطالعه، فضای این محله های مسکونی را آشفته کرده است.
واکاوی اثر تغییرات کالبدی بافت تاریخی بر حافظه تاریخی شهروندان مطالعه موردی: محور پانزده خرداد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
53 - 69
حوزه های تخصصی:
با پیدایش روانشناسی محیطی تغییرات علمی و عملی مهمی در محیط کالبدی زندگی انسان پدید آمد و طراحی شهری مبنی بر پارادایم فضا - زمان موردتوجه قرار گرفت. تحولات فضایی در شهرها باگذشت زمان غیرقابل اجتناب است و این امر باعث دگرگونی های عمده در ساختار فضایی شهرها می شود که باعث تغییر در فضا و زمان موجود می شود. توسعه کالبدی در بافت های قدیمی و تاریخی شهر به علت فرسودگی های کالبدی، بیشتر از سایر نقاط شهر مورد مداخله شهرسازان قرار می گیرد و این مداخلات گاهی باعث می شود بافت تاریخی که زمانی سرزنده ترین بخش شهر بوده است، اکنون مورد استقبال عمومی قرار نگیرد. توسعه و تغییرات کالبدی در محور تاریخی 15 خرداد، باعث ناسازگاری کالبد با هویت تاریخی بافت شده و این مسئله کاهش کیفیت محیطی مکان های تاریخی را به همراه داشته است. این مقاله باهدف واکاوی اثر تغییرات کالبدی بافت تاریخی بر حافظه تاریخی شهروندان، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی می باشد؛ که به شکل میدانی صورت گرفته است و در ادامه تدوین مدل مفهومی، بستر مطالعات میدانی دقیق تر را فراهم کرده و سپس با کمک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، تغییرات کالبدی – ذهنی با وزن 96/0 بیشترین اثرگذاری و تغییرات کالبدی- عینی با وزن 82/0 کمترین اثرگذاری را بر حافظه تاریخی شهروندان دارد. تغییرات کالبدی در محور تاریخی 15 خرداد به علت فرسودگی بناها و محورها اغلب تهاجمی و تخریبی بوده است و لزوم توجه به برنامه ریزی و طراحی محیطی مناسب جهت حفظ حافظه تاریخی شهروندان را می طلبد؛ که اگر این تغییرات همراه با تداوم باشد، باعث تعادل بخشی خواهد شد و چنانچه سرعتی و مقطعی و بدون توجه به هماهنگی بین عینیت کالبدی با ذهنیت شهروندان صورت گیرد، باعث حذف هویت و خاطرات از حافظه جمعی می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر منظر کالبدی روستاهای حاشیه کلان شهرها (موردمطالعه: روستاهای حاشیه شمالی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
684 - 697
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه روستاها و تحولات کالبدی و بصری آن ها نمایانگر دخالت عوامل مختلفی است که گاه در حیطه اختیار روستائیان و گاه خارج از آن است. این عوامل از جهات مختلف روستاها را هدف قرار می دهند که منظر و تغییر آن یکی از این ابعاد است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر تغییر منظر کالبدی روستاهای حاشیه کلان شهر مشهد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را 13 روستای واقع در 5 کیلومتری حاشیه شمالی شهر مشهد تشکیل می دهند که از طریق نرم افزار GIS تعیین شده اند و مبنای مطالعه و تعیین حجم نمونه قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که شامل دو گروه عوامل درونی و بیرونی به عنوان متغیر مستقل تحقیق و شاخص های متغیر منظر به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحلیل داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در بین 228 نفر از ساکنین روستاهای موردمطالعه بیانگر این است که تغییر منظر و چشم انداز کالبدی در اغلب روستاهای موردمطالعه بالاتر از حد متوسط رخ داده است و بیشترین تغییرات منظر در شاخص تغییر کاربری اراضی روستایی صورت گرفته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین تغییر عوامل درونی و بیرونی با تغییر منظر روستاها به ترتیب 482/0 و 551/۰ رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. نتایج مدل ساختاری نشان داد که متغیر نیروهای ملی و فراملی از بعد بیرونی با ضریب 312/0 بیشترین تأثیر را بر تغییر منظر و چشم انداز کالبدی دارد.
تحلیل و تبیین شاخص های منظر کالبدی و تغییرات آن در روستاهای حاشیه کلانشهرها (مورد مطالعه: روستاهای حاشیه شمالی کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که محیط روستا یکی از عناصر سازمان فضایی است و منظر روستا با ابعاد مختلف کالبدی_عملکردی از اهمیت و جایگاه خاصی در سازمان بصری محیط روستایی برخوردار است و از سوی دیگر با تغییرات سبک زندگی و نیازمندی های روستاییان در سال های اخیر به تشدید و تسریع فرآیند تغییر منظر انجامیده و مدیریت و برنامه ریزی این فضاها بویژه در پسکرانه های کلانشهر، نیازمند توجه بیشتری است. پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال شناسایی شاخص های تبیین منظر و میزان تغییرات آن در روستاهای حاشیه کلانشهر مشهد است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) بهره گرفته شده است و تجزیه تحلیل داده ها توسط آزمون های (کروسکال-والیس، ویلکاکسون و فریدمن) انجام شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که از بین مؤلفه های منظر، مؤلفه هویت منظر بیشترین تغییر را داشته است. در واقع وقوع تغییرات کالبدی در روستاها، سبب کاهش حس خاطره انگیزی، سرزندگی و شادابی، میزان تجانس و هماهنگی فضاهای مختلف، کمرنگ شدن ارزش های فرهنگی بومی شده است و در نهایت بیشترین تغییر در «بعد هویت منظر روستاها» را در پی داشته است. نتایج آزمون فریدمن، بیانگر بالاترین تغییر در شاخص کاربری اراضی از میان کل شاخص های منظر است. بنابراین، توجه به تغییرات منظر به عنوان مهم ترین پیامد تغییر کاربری اراضی قابل توجه است.
بررسی امکان مدل سازی میزان تغییرات کالبدی بافت های شهر با استفاده از داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
5 - 16
حوزه های تخصصی:
پیش بینی آهنگ تغییرات کالبدی بافت های شهری یکی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت طراحی و برنامه ریزی شهری به شمار می رود. هدف از انجام این پژوهش تدوین شیوه ای برای مدلسازی آهنگ تغییرات کالبدی بافت های شهری است به گونه ای که علاوه بر سهولت استفاده، امکان پیش بینی تغییرات را از طریق پایش دوره های پیشین فراهم سازد. از این رو با استفاده از تحلیل رگراسیونی خطی، آهنگ تغییرات فرم بافت برای یک دوره زمانی خاص مدل شده و میزان تغییرات آن مشخص گردید. در راستای آزمودن این شیوه، قسمتی از بافت محله فیض آباد شهر کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفته و بواسطه استخراج اطلاعات مربوط به چهار دوره از روی تصاویر هوایی، وضعیت بافت برای سال هدف مدل گردید. مقایسه اطلاعات مدل شده با وضعیت واقعی بافت نشان داد که مدل ایجاد شده کاربرد پذیر بوده و در مناطق مصون از تغییرات مبتنی بر طرح های شهری منطقه مورد مطالعه از دقت بیش از 70 درصد برخوردار می باشد.
رابطه بین سلامت روان دانشجویان با فضای کالبدی خوابگاه: «موردپژوهی چهار بلوک خوابگاه دختران دانشگاه شهید بهشتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن دانشجویی ضروری ترین نیاز دانشجویان غیربومی می باشد. دانشجویان با ورود به خوابگاه و دوری از خانواده، بخش زیادی از حمایت های اجتماعی خانواده و جامعه بومی خود را از دست می دهند و دچار احساس تنهایی، غربت، افسردگی، اضطراب، عدم تعلق و دلبستگی به محیط جدید می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر در ایجاد سلامت روانی، در خوابگاه های دانشجویی است. برای دستیابی به اهداف فوق، پس از مطالعات کتابخانه ای، از روش مطالعه میدانی استفاده گردید. در این مطالعه مقطعی، 310 نفر از دانشجویان دختر مستقر در چهار بلوک خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید بهشتی، انتخاب شدند. در دو بلوک 1 و 2، تعمیرات اساسی و تغییراتی در معماری فضاها انجام شده و در دو بلوک 3 و 4 تغییرات کالبدی صورت نگرفته است. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات فردی و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) بود. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد در مقیاس های فرعی سلامت روان (علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی) اختلاف آماری معنی داری بین دو نوع اسکان وجود دارد؛ به طوری که ساکنان بلوک های 1 و 2 (فرم آپارتمانی) نسبت به ساکنان بلوک های 3 و 4 (فرم خطی) دارای سلامت روانی بیشتری هستند.
بررسی تغییرات کالبدی و فضاهای جدید مسکن در روستا-شهرها (مطالعه موردی: روستا-شهر ده چشمه؛ شهرستان فارسان)
مسکن روستایی یکی از ساختارهای اساسی در بافت روستایی است که شکل، بافت و کیفیت آن تحت تأثیر نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی می باشد. از طرف دیگر تغییرات ساختاری و کارکردی در محیط روستایی به هم وابسته است و تغییر در یک جز، دیگر اجزا روستا را تحت تأثیر قرار می دهد. مسکن نیز به عنوان جزئی از سیستم روستا با توجه به تغییرات ساختاری و کارکردی می تواند الگوهای جدید را پذیرا شود و بافت یک روستا را به بافت روستا-شهری تبدیل نماید. هدف این تحقیق بررسی تغییرات کالبدی جدید مسکندر روستا-شهرها بصورت مطالعه موردی در روستا-شهر ده چشمه در شهرستان فارسان می باشد. روش تحقیق بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جمع آوری داده های میدانی از طریق تکنیک پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری 1300 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران 221 خانوار با میزان خطای 0.06به عنوان تعیین و مطالعه گردید. نتایج نشان داد که روند تغییرات الگوی جدید مسکن نسبت به قبل در انواع کاربری ها از قبیل وسعت کلی بنا، شکل فضاها، تعداد اتاق ها، فضاهای جدید بنا مثل هال،پارکینگ، و وضعیت بنا نسبت به فضاهای عمومی(میدان و معابر) بصورت افزایشی می باشد و همچنین مساحت کاربری های مختلف مسکن جدید مثل اتاق نشیمن، اتاق خواب، آشپزخانه و سرویس بهداشتی و... مطلوب و مورد دلخواه خانوار می باشند. با توجه به نتایج بدست آمده الگوی جدید مسکن با نیازهای زیستی و معیشتی خانوار تطابق و سازگاری دارد و روستائیان از الگوی جدید مسکن از قبیل بافت مسکونی محله، مساحت و شکل محله و مسکن و همچنین متناسب بودن با نیازهای زیستی و معیشتی رضایت دارند.
نحوه ادراک و پاسخ کاربران به تغییرات کالبدی شهری با توجه به دل بستگی مکانی آن ها به محیط (موردپژوهی: محلات مرزداران شرقی و دریان نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
زمینه و بستر شهری و تغییرات مربوط به آن، از جمله عوامل مؤثر بر دل بستگی مکانی است که خود می تواند بر ویژگی های مختلف فردی و اجتماعی از جمله روابط و احساس افراد تأثیرگذار باشد. با توجه به نحوه تأثیرگذاری تغییرات محیطی و دل بستگی مکانی بر یکدیگر، نحوه درک تغییرات محیطی توسط کاربران با توجه به میزان دل بستگی مکانی آن ها به محیط متفاوت است؛ نحوه ادراک، پیامدها و پاسخ های متفاوتی را از سوی کاربران به همراه دارد. در ارتباط با نحوه ادراک تغییرات محیطیِ متناسب با دل بستگی مکانی، پژوهش های کمی صورت گرفته است. در بیشتر پژوهش ها به رابطه دل بستگی مکانی و نحوه ادراک تغییرات توجه نشده و پژوهش های مذکور، بیشتر از این که در پی تدوین روابط علت و معلول باشند، جنبه توصیفی داشته و تنها به شخص و ویژگی های او توجه کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی نحوه ادراک، تفسیر، ارزیابی و پاسخ شهروندان به تغییرات مختلف محیط به خصوص کالبدی، متناسب با دل بستگی مکانی افراد است. این مطالعه با استفاده از روش های تحلیل محتوا و نظریه زمینه ای و با استراتژی استقرایی و استفهامی انجام شده و هدف، آن است تا با کشف مفاهیم و مقوله ها و ارتباط میان آن ها، مدلی مرتبط با نحوه ادراک تغییرات محیطی و پاسخ به آن ها براساس دل بستگی مکانی، با بررسی در ساکنان محلات دریان نو و مرزداران شرقی واقع در منطقه 2 شهرداری تهران به دست آید. در نهایت، براساس نحوه ادراک کاربران مشخص شد که دل بستگی مکانی ناشی از تغییرات کالبدی شهری دارای ابعادی شامل: محرک های غیرکالبدی، نوع تغییرات کالبدی و میزان سرعت و وسعت آن، پاسخ های روانی (احساسات و انگیزه های روانی) و پاسخ های عملی است که در قالب زمان و مکانِ مشخص شکل می گیرند. براساس نتایج، پاسخ به تغییرات را می توان در قالب دو دسته ماندن (با ارتباط مؤثر و یا غیرمؤثر با محیط زندگی) و یا نقل مکان (جابه جایی) با اقدام های متفاوت کالبدی تا رفتاری، تعریف نمود.
بازیابی ویژگی های معماری پل خواجو و منظر و محیط پیرامون براساس اسناد تصویری و توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
36 - 47
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهایی که می تواند سیر تحول کالبدی بناهای تاریخی را آشکار سازد، بهره گیری از اسنادی است که این تغییرات را نمایش می دهد. پل خواجو بر روی زاینده رود تنها پلی است که افزون بر پل جنبه های استفاده دیگری نیز داشته است. به همین دلیل کالبد این پل با دیگر پل ها اندکی تفاوت دارد. در اینجا این سؤال مطرح می شود که فرم ساختمانی پل خواجو در زمان های مختلف چگونه بوده است؟ این مقاله با اتکا به اسناد توصیفی و تصویری سعی بر آن دارد تا کالبد پل خواجوی اصفهان را در دوره های زمانی متفاوت بازسازی کند. جهت انجام این پژوهش با بررسی اسناد توصیفی و اسناد تصویری که از بازه های زمانی گوناگونی باقی مانده، کالبد پل بازسازی می شود. فرایند انجام این پژوهش به صورت مدل سازی تصاویر باقی مانده و تحلیل های متناظر با آن جهت شناخت پل و محیط وابسته به آن است. این پژوهش با به کارگیری روش مطالعات مقایسه ای و براساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. این پژوهش برای نخستین بار بر آن است تا کالبد اولیه پل خواجو و تغییرات فرمی آن را در طول زمان آشکار سازد. تحلیل ها آشکار کرد که ساختار پل و بناهای پیرامون وابسته به آن در دوره های گوناگون تغییراتی داشته است از جمله ساخت نیم طبقه ای بر روی پل و تخریب دیوار کشی سرتاسری پل در دوره قاجار و تخریب ساختمانی صفوی. با نام باغ برج در جبهه شمال شرقی و ساخت کاخی در زمان پهلوی تنها بخش کوچکی ازتغییرات بسیار پل بوده است.