مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
اقتصاد خلاق
حوزه های تخصصی:
نگاهی به وضعیت صنایع خلاق به عنوان مفهومی جدید برای نهادهای تحقیقاتی و خط مشی گذاری در کشور، حاکی از توجه اندک پژوهشگران و سیاست گذاران کشور به این مفهوم فرهنگی اقتصادی است. این مفهوم گستره وسیع و متفاوتی از صنایع، همچون تبلیغات، معماری، طراحی، مد، انیمیشن، فیلم، بازی های رایانه ای و آنلاین و... را شامل می شود که با توجه به کارکردهای فرهنگی و اقتصادی آن برای کشور، نیازمند توجه عمیق تر و جدی تر از سوی نهادهای سیاست گذار در کشور است. هدف این پژوهش ارائه الگویی متشکل از نظام ها و مؤلفه های مؤثر بر زنجیره ارزش صنایع خلاق مبتنی بر شرایط و ویژگی های بومیِ فرهنگی و اقتصادی ایران است. مبتنی بر این هدف، پژوهش حاضر با استفاده از روش پژوهش کیفی و مصاحبه با خبرگان و به کارگیری روش نظریه داده بنیاد، به استخراج الگویی بومی برای زنجیره ارزش صنایع خلاق پرداخته است. نتایج پژوهش در قالب ارائه الگویی مبتنی بر استعاره منظومه، تحت عنوان منظومه ارزش صنایع خلاق ایران ارائه شده است.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ساختاردهی زنجیره ارزش صنایع خلاق در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
161 - 188
حوزه های تخصصی:
مفهوم اقتصاد خلاق در اسناد خط مشی و سیاست های کلان کشورهای اروپایی ازجمله سیاست های اتحادیه ی اروپا، برنامه ی عمران ملل متحد و استراتژی های دیگر سازمان های بین المللی به وضوح قابل مشاهده است. تاکنون مفهوم خلاقیت در صنایع فرهنگی، اقتصاد خلاق و به طور ویژه صنایع خلاق در ایران، موردتوجه تعداد اندکی از اندیشمندان و پژوهشگران بوده است. نگاهی به اثرات توجه دیگر کشورها به این مفاهیم و درک پیامدهای آن منجر به تحولات عمیق در تفکر و نوع نگرش سیاست گذاران کلان فرهنگی و اقتصادی خواهد شد. هدف این پژوهش، نگاهی ساختاری به صنایع خلاق و استخراج و تبیین مؤلفه های مؤثر در ساختاردهی زنجیره ی ارزش صنایع خلاق در ایران است. با توجه به موقعیت ویژه ی جمهوری اسلامی ایران ازنظر فرهنگی و لزوم توجه به این مسئله، مؤلفه های مؤثر بر ساختاردهی زنجیره ارزش با استفاده از مصاحبه با خبرگان و به کارگیری روش تحلیل مضمون استخراج شده اند و با کاربرد روش مدل سازی ساختاری تفسیری به بررسی نحوه ی تأثیرگذاری این مؤلفه ها بر یکدیگر پرداخته شده است. درنهایت، نتایج پژوهش در قالب دو مدل ساختاری تفسیری و بر روی 15 مؤلفه ی مؤثر در ساختاردهی زنجیره ی ارزش صنایع خلاق، در دو بعد فعالیت های اصلی و پشتیبان، ارائه شده است.
تبیین شدت اثر عوامل مؤثر بر پایش توسعه صنایع خلاق با استفاده از روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
51 - 75
حوزه های تخصصی:
امروزه ما در آستانه انقلاب صنعتی چهارم قرار داریم و پیشرفت های حاصل از علوم مختلف در راستای تقویت یکدیگر قرار گرفته اند. توجه به مفهوم خلاقیت و کارکردهای فرهنگی این مفهوم در آمیختگی با سازوکارهای کسب وکار و اقتصاد و ظهور صنایع خلاق به عنوان زیربنای اقتصاد خلاق در عصر کنونی منجر به انقلابی در صنایع عصر آینده شده است. اهمیت روزافزون صنایع خلاق در اقتصاد کشورها با شاخص هایی همچون افزایش سهم این صنایع در تولید ناخالص داخلی و ملی در سال های اخیر مشخص می شود. هدف این پژوهش ایجاد درکی بهتر و عمیق تر از عوامل مؤثر بر صنایع خلاق است تا کشور در آینده بتواند با برنامه ریزی و سرمایه گذاری بر روی این عوامل به بهبود اقتصادی کمکی نماید. از این منظر، پژوهش حاضر رویکردی فراتحلیلی به پژوهش های اندک صورت گرفته در کشور و پژوهش های گسترده ی صورت گرفته در سطح دنیا داشته و با استفاده از تحلیل نظرات خبرگان و کاربست روش دیمتل به تبیین شدت اثر عوامل مؤثر بر توسعه صنایع خلاق در آینده پرداخته است. در این تحقیق، توجه به سرمایه های انسانی و سرمایه های فرهنگی دو عامل بسیار تأثیرگذار بر توسعه صنایع خلاق شناسایی شدند و سایر عوامل در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در انتها نیز راهبردهایی برای بهره برداری از این فرصت ایجادشده، ارائه شده است.
بررسی به کارگیری سرمایه فکری، نوآوری و خلاقیت به عنوان محرک های اصلی برای توسعه پایدار درازمدت در چارچوب اقتصاد خلاق و جامعه دانش بنیان
هر در چارچوب جامعه دانش بنیان و اقتصاد خلاق، سرمایه فکری، خلاقیت و نوآوری محرک های اصلی توسعه در هر دو سطح خرد وکلان برای اشخاص حقیقی، سازمان ها، مناطق و جوامع با عملکرد مناسب هستند. ما دریک اقتصاد به طور فزاینده نوآورانه و برپایه ی دانش نوظهور زندگی می کنیم که درآن تغییرات به سرعت و به طور مداوم ما را به چالش می کشند. دارایی های نامشهود و به طور ویژه سرمایه فکری و دانش بیشترین ارزش افزوده را تولید می کنند. علاوه براین در چارچوب اقتصاد خلاق، نوآوری یک محرک اصلی در مزایای رقابتی پایدار درازمدت می باشد. این مقاله دو موضوع اصلی را مورد مباحثه قرار می دهد. قبل از همه، ارزش سرمایه انسانی و سرمایه گذاری دریادگیری مادام العمر را مورد تحلیل قرار می دهد. در مرحله دوم، به صورت موردی، سرمایه گذاری در زمینه ی سرمایه انسانی در جامعه را به بحث می گذارد. نکته حائز اهمیت دراینجا این است که سرمایه گذاری در مورد افراد تنها سرمایه گذاری در مورد دانش و مهارت ها نیست بلکه همچنین پشتیبانی از آن ها برای تحریک آنان جهت خلاقیت و نوآوری را نیز شامل می شود. این دیدگاه کلی که از آموزش مادام العمر حمایت می کند، موجب تولید ارزش افزوده پایدار و رفاه، نه تنها از یک روز به روز دیگر، بلکه اغلب به صورت درازمدت خواهد شد. عملکردهای مربوط به این نوع ویژه از سرمایه گذاری، یکی از بهترین روش ها درافزایش بهره وری کار است. تجزیه و تحلیل تحقیق نشان می دهد که درکشور علیرغم تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته است، سرمایه گذاری درازمدت در آموزش از نقطه نظر کمی آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است و از نقطه نظر کیفی نیز آن چنان موثر نیست. این تحقیق به دنبال توسعه ی یک چارچوب برای درک ارزش سرمایه فکری و اهمیت ارتقا خلاقیت و نوآوری برای سرمایه گذاری طولانی مدت درزمینه آموزش درکشور است. سازمان ها و شرکت ها باید درتلاش باشند تا سرمایه فکری، دارایی های نامشهود، خلاقیت، و نوآوری و سرمایه گذاری درازمدت در آموزش برای هردو جامعه ی آکادمیک و تجاری بسیار مفید و ارزشمند هستند.
طبقه خلاق: کاوشی در امکان هایِ شکل گیری اجتماعات و اقتصاد خلاق در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
71 - 88
حوزه های تخصصی:
نظریه شهر خلاق، تلاشی برای پاسخ دادن به تغییرات فزآینده سرمایه در اقتصادهای شهری عصر اطلاعات است. در این نظریه، شکل گیری طبقه خلاق در بستر: اقتصاد خلاق و ایجاد مزیت رقابتی برای جذب طبقه خلاق، ضروری است؛ به این معنا شکل گیری شهر خلاق، حاصل هم افزایی سه ستون اصلی است: اقتصاد خلاق، طبقه خلاق و اجتماعات خلاق. در این پژوهش، ابتدا با بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی، بسترهای شکل گیری اقتصاد خلاق در تهران بررسی شد، سپس با استفاده از روش نظریه مبنایی، امکان پذیری شکل گیری طبقه خلاق، اجتماعات خلاق و تولید ثروت از خلاقیت آزموده شد. اگرچه برخی شاخص ها مانند تراکم جمعیت جوان تحصیل کرده و سهم شرکت های دانش بنیان در تهران از ظرفیت های شکل گیری شهر خلاق در تهران اند، شاخص های اقتصادی دیگر مانند نابرابری، بیکاری و سهمِ بسیار اندک کسب وکارهای نوین از کل اقتصاد تهران، امکان شکل گیری شهر خلاق را ضعیف می کند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد شاید بتوان کنش خلاق اقتصادی را در تهران دید؛ اما نشانه ای از رشد طبقه خلاق دیده نمی شود که قادر است با خلاقیت، تولید ثروت کند. در این باره دو پارادایم شناسایی شد. شکل گیری اجتماعات خلاق به واسطه شکل گیری «قبایل شهری» در پارادایم گنگ های خلاقیت امکان پذیر نیست و شهر به جای آنکه بستر پیوند افراد خلاق باشد، زمینه گسست است. در پارادایم دوم نشانه هایی از شکل گیری اقتصاد خلاق دیده می شود که پیوند ضعیف با جامعه ایران، میل شدید به سرمایه گذاری و خروج از ایران و نگرانی از انحصارات اقتصادی و اجتماعی، مانع شکل گیری آن در قامت یک طبقه خلاق است.
بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ از طریق توسعه صنایع خلاق و تبیین محله های فرهنگی در بافت های تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های جدایی ناپذیر تحول در شهرها، ارزش اقتصادی و نمادینی است که صنایع فرهنگی آنها را به ارمغان آورده است. شهر و خصوصاً مراکز تاریخی آن، به نوبه خود، همچون مجموعه ای از منابع فرهنگی عمل می کنند که عرصه های خلاقانه ای برای تولید و مصرف فرهنگی، زمینه های رقابت با هریک از دیگری، افزایش جذابیت شهر در سرمایه گذاری بالقوه و بهبود تعامل با جوامع محلی و ایجاد مکان خاطره انگیز را فراهم می کند. علاوه بر اینها، توانایی این بخش در رشد شهر می تواند شاخص مهمی در ظرفیت های نوآورانه بخش های دیگر شهر و اقتصاد گسترده آن در سطح منطقه ای و ملی باشد. محله های فرهنگی مبتنی بر نوآوری، انعطاف پذیری، ایده پروری و تغییرپذیری درعین حفاظت ارزش های تاریخی متداوم می توانند راهنما و شاخصی مفید برای مجموعه ای از تحولات گسترده و مؤثر بر اقتصاد محله و شهر و توسعه صنایع خلاق را فراهم کنند. ازاین رو، توسعه صنایع خلاق ازطریق راهکار ایجاد مناطق خلاق و فرهنگی به عنوان کلیدی برای توسعه منطقه و تغییر چشم انداز محله های تاریخی، مهم ترین ضرورت این مقاله است. هدف از مقاله حاضر، تبیین راهکاری در راستای توسعه اقتصاد خلاق در بافت های تاریخی با تأکید بر بن مایه های فرهنگی و تاریخی و همچنین تبیین راهبردی خلاقیت مدار، برای نیل به تکوین نظام یکپارچه بازآفرینی شهری و کسب هویتی جدید و ارتقای تصویر شهر در عرصه های رقابت بوده؛ که با روشی کیفی و شیوه ای توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مرور اسناد و مدارک و تبیین در نمونه موردی به آن پرداخته شده است. درنهایت مقاله، محرک های تبیین محله فرهنگی درون بافت های تاریخی را در نمونه مورد مطالعه، لاله زار، پیشنهاد می دهد.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تاکید براقتصاد خلاق (مطالعه موردی: محله بازار شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
19 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، توسعه اقتصادی است که با ایجاد در نظام مدیریت شهری در کنار دسترسی به خدمات، امکانات و بهره برداری از قابلیت های اجتماعی ساکنان محله مقدور می گردد. این تحقیق با سنجش مؤلفه های محرک اقتصادی خلاق، به اندازه گیری و ارائه راهکارهای پیشنهادی پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری داده ها با برداشت های میدانی و توزیع 176 پرسشنامه در میان کسبه محله بازار و ساکنین که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد شاخص هایی که می توان در بازآفرینی محله قدیم بازار دزفول با رویکرد اقتصاد خلاق استفاده کرد عبارت اند از صنایع دستی، صنایع خلاق (صنایع فرهنگی) و صنعت گردشگری. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از آزمون های برازش نکویی «خی دو»، «تی تک نمونه ای» و «رتبه بندی فریدمن» تجزیه وتحلیل شده است. درنهایت با استفاده از آزمون مقایسه ای دلفی مدل های راهبرد دهی، راهبردهای مناسب جهت بازآفرینی محله بازار دزفول با رویکرد اقتصاد خلاق پیشنهادشده است.
الگوی امکان سنجی اقتصاد خلاق در کتابخانه های عمومی با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی امکان کسب درآمد در کتابخانه های عمومی با رویکرد اقتصاد خلاق انجام شده است. روش: پژوهش از نظرِ هدف بنیادی و از نظرِ ماهیت کیفی بود که با روش نظریه زمینه ای انجام شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر از خبرگان حوزه های کتابداری، کارآفرینی و اقتصادی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و با روش نظام مند پرسش های باز انجام شد. برای اعتبارسنجی پژوهش، از روش کشف اطلاعات موازی، ارزیابی شرکت کنندگان و خودبازبینی پژوهشگر استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مبنای نظری الگوی درآمدی در کتابخانه ها شش مؤلفه اصلی شامل: 1. سازوکارهای مدیریتی با زیرمؤلفه های نقش حمایتی مدیران ارشد در ایجاد تحول، فراهم آوری امکانات و تجهیزات، نقش آفرینی کتابداران و توجه مدیریت به منابع انسانی خلاق؛ 2. سازوکارهای امورمالی و اداری شامل توسعه و پایدارسازی منابع و بهینه سازی مصارف، مدیریت منابع، حمایت های اداری از سرمایه گذاری و افزایش بنیه مالی کتابخانه ها)؛ 3. سازوکارهای قانونی و حقوقی با زیرمؤلفه های اصلاح قانون تأسیس اداره کتابخانه ها، ایجاد فرایند اخذ قانونی مجوز درآمدزایی، شفاف سازی قوانین و آیین نامه ها؛ 4. سازوکارهای آموزشی شامل آموزش ضمن خدمت همگانی، آموزش و آشنایی با روش های تعاملی، آموزش و آفرینش، تغییر شیوه های آموزشی، آشنایی با شیوه های آموزش جدید و تغییر نگرش شیوه های آموزش مدیران؛ 5. سازوکارهای درآمدزایی با زیرمؤلفه های ایجاد تعامل منطقی با مشتریان، طراحی رسانش خدمات و برنامه ها، تنظیم برنامه زمان بندی شده استقلال مالی، ایجاد شبکه گسترده پخش محصولات)؛ 6. سازوکارهای ساختاری شامل حمایت قوی و مستمر از برنامه های مدیریتی، ارتقای کیفیت خدمات و محصولات فرهنگی، ارتقای پایگاه اجتماعی، ارتقای مدیریت تخصصی، تنظیم سند راهبردی اقتصاد خلاق. اصالت/ارزش: در حالی که رکود اقتصادی و مشکل کمبود منابع مالی کتابخانه ها را وادار به انتخاب راه درآمد اضافی برای بقای خود کرده است، تاکنون پژوهشی درباره این موضوع در ایران انجام نشده است. اقتصاد خلاق و کارآفرینی این فرصت را به کتابخانه ها می دهد تا از طریق هنر، فرهنگ و علم درآمدزایی کنند. کسب درآمد خلاقانه گامی بلند برای استقلال بودجه و کاهش فشار بار مالی در کتابخانه ها و در نتیجه کاهش دغدغه های تأمین نیازهای معیشتی کارکنان، تأمین اعتبار مجموعه سازی و منابع روزآمد و همچنین نگهداری و تعمیر ساختمان ها خواهد شد.
نقش اقتصاد خلاق در کارآفرینی و درآمدزایی کتابخانه های عمومی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه اقتصاد خلاق، کارآفرین و درآمدزایی در کتابخانه های عمومی از منظر پژوهشگران حوزه کتابخانه و کتابداری به منظور تعیین اولویت های کاربست اقتصاد خلاق در مدیریت کتابخانه های عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه نظام مند و جامعه آماری آن شامل کلیه پژوهش های انجام شده در زمینه اقتصاد خلاق، کارآفرینی و درآمدزایی در کتابخانه های عمومی بود که طی 30 سال گذشته توسط پژوهشگران در پایگاه های علمی گوگل اسکالر، لیزا، ساینس دایرکت، امرالد، علم نت، مگیران، نورمگز و پایگاه استنادی جهان اسلام منتشر شده بودند. این مطالعه در سه گام اصلی طراحی و انجام شد و شامل طرح پرسش های اصلی پژوهش و تدوین شیوه نامه اجرای آن، جست وجوی مقالات و غربالگری آنها و در نهایت تفسیر و گزارش نهایی بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد از مجموع 60 پژوهش مطالعه شده، 40 درصد پژوهش های فارسی و 60 درصد پژوهش های غیرفارسی بودند. تعداد 3/43 درصد پژوهش ها به موضوع کارآفرینی و 3/18 درصد به موضوع درآمدزایی اشاره داشتند که نشان از نسبت بیش از 2 برابری موضوع کارآفرینی به موضوع درآمدزایی داشت. از کارآفرینی و درآمدزایی در پژوهش های مطالعه شده به عنوان فرصت های جدید برای تقویت حفط ارزش های خدمات عمومی یاد شده است. 6/21 درصد از پژوهش ها به موانع قانونی و اصول اخلاقی حرفه ای به عنوان بزرگ ترین چالش رویکرد اقتصاد خلاق در کتابخانه های عمومی اشاره داشتند که شاید اقتصاد خلاق مأموریت های اصولی خدمات رایگان کتابخانه های عمومی را تحت تأثیر قرار دهند. نکته ای که در پژوهش های مطالعه شده بر آن تأکید شده است عدم آشنایی کافی کتابداران با مهارت های درآمدزایی و بازاریابی محصولات بود که ضرورت برگزاری کارگاه ها و آموزش های کوتاه مدت را الزامی می سازد. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر اقتصاد خلاق را فرصتی مغتنم برای مدیران کتابخانه های عمومی می داند. مدیران با بهره مندی از امکانات موجود در کتابخانه ها می توانند با کسب درآمد خلاقانه، ضمن افزایش کیفیت خدمات عمومی، گام به گام از وابستگی بودجه سازمانی بکاهند و در مسیر پایداری منابع و جبران کسری بودجه حرکت کنند.
فراتحلیل کمی و کیفی مقالات پژوهشی در حوزه شهر خلاق در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
شهرخلاق از رویکردهای جدید شهری است که امروزه در عصر جهانی شدن و توسعه شهری، اهمیت بسیاری یافته است و این اهمیت سبب شده که از جنبه های مختلف به آن پرداخته شود. در این زمینه پژوهش های متنوعی در حوزه برنامه ریزی شهری انجام شده که هرکدام از جنبه خاصی به موضوع توجه نموده است. شهر تهران یکی از شهرهایی است که رویکرد شهرخلاق برای آن از زوایای متفاوتی انجام شده است؛ بنابراین تحلیل و ارزیابی این پژوهش ها از جنبه های مختلف نظیر مقیاس مطالعه، روش تحقیق و نتایج حاصله ضروری است. هدف این پژوهش بررسی نظام مند مقالات تدوین شده درباره موضوع شهرخلاق برای شهر تهران به منظور شناسایی کمبودهای پژوهشی از یک سو و ترکیب نظام مند نتایج ارزشمند از سوی دیگر است. این پژوهش به صورت توأمان از روش های کمی و کیفی در قالب مرور نظام یافته منابع استفاده نموده و به این منظور از فراتحلیل کمی و کیفی بهره گرفته شد. داده های اولیه پژوهش نیز 13 مقاله علمی پژوهشی هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های حاصل از بررسی کمی مقالات نشان می دهد که اغلب پژوهش های انجام شده در حوزه شهرخلاق به صورت کمی، اثبات گرایانه، غیر اکتشافی، دارای مقیاس کلان و کم توجه به شاخص های بومی هستند. همچنین نتایج کیفی پژوهش نشانگر آن است که شهر تهران علی رغم جایگاه نسبی مناسب از نظر شاخص های شهرخلاق از استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد و روندهای موجود نیز حرکت به سوی یک شهرخلاق را نشان نمی دهد؛ بنابراین به منظور دستیابی به شهرخلاق تهران لازم است در سطح بین المللی اصول رقابت و تعامل، در سطح ملی اصل تعادل، در سطح کلان شهر تهران اصل توسعه، در سطح محدوده های درون شهر اصل عدالت فضایی و در سطح محلات و فضاهای شهری اصول کیفیت فضا و سرزندگی را مدنظر قرار داد. #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; } شماره ی مقاله: ۲۴
تحلیل اهمیت- عملکرد از منظر عوامل کلیدی موفقیت در "صنایع خلاق"(مقاله علمی وزارت علوم)
نوآوری و خلاقیت واژگانی هستند که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند و مفهوم اقتصاد خلاق هم در اسناد خط مشی و سیاست های کلان کشورهای اروپایی از جمله سیاست های اتحادیه اروپا، برنامه عمران ملل متحد و دیگر اسناد سازمان های بین المللی به وضوح قابل مشاهده است. از سویی مفاهیم صنایع فرهنگی، صنایع خلاق و اقتصاد خلاق، تاکنون در ایران مورد توجه تعداد اندکی از اندیشمندان و پژوهشگران بوده است. در عین حال، توجه دیگر کشورها به این مفاهیم و درک پیامدهای آن منجر به تحولات عمیق در تفکر و نوع نگرش سیاست گذاران کلان فرهنگی و اقتصادی شده است. هدف این مقاله ایجاد درکی بهتر و عمیق تر از مفهوم صنایع فرهنگی و صنایع خلاق به عنوان زیربنای اقتصاد خلاق از دیدگاه عوامل کلیدی موفقیتِ این صنایع است. این پژوهش بر مبنای نظرات 40 نفر از خبرگان حوزه صنایع خلاق که بر اساس معیارهای تخصص و سابقه فعالیت آنها انتخاب شده اند انجام گرفته و در آن با بکارگیری تکنیک تحلیل اهمیت-عملکرد به بررسی عوامل کلیدی موفقیت در صنایع خلاق کشور پرداخته شده است. نتایج پژوهش هم حاکی از آن است که از نظرگاه خبرگان و فعالان دخیل در این صنعت، هنوز توجه به عوامل کلیدی موفقیت بجز برای عامل سرمایه های فرهنگی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
نقش سیاست گذاری نوآوری در جذب شرکت ها به صنایع خلاق: بررسی حوزه خاورمیانه و مقایسه آن با سایر کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد سریع صنایع خلاق طی سالیان اخیر موجب شده تا بسیاری از کشورهای توسعه یافته جایگاه ویژه ای را برای این صنایع در اقتصاد خود در نظر گیرند. هدف مقاله حاضر، بررسی نقش سیاست گذاری نوآوری در ورود شرکت ها به صنایع خلاق با بهره گیری از عوامل سیاستی سه گانه موثر در ورود شرکت ها به این صنایع (عوامل ارتباطی، مالی و اداری) می باشد. برای این منظور از رگرسیون پانل بهره گرفته شده و به ترتیب از اثرات خارجی شبکه، سودآوری بانک ها و تعداد رویه های راه اندازی به عنوان معیار سنجش عوامل ارتباطی، مالی و اداری در کشورهای حوزه خاورمیانه و کشورهای منتخب حوزه آسیا، اروپا، آمریکا و اقیانوسیه استفاده شده است. نتایج به دست آمده ارتباط مثبت و معنادار اثرات خارجی شبکه و نیز سودآوری بانک ها و همچنین رابطه منفی و معنادار تعداد رویه های راه اندازی را با ورود شرکت ها به صنایع خلاق نشان می دهد. نتایج پژوهش حاضر راهگشای سیاست گذاران در هدایت شرکت ها به سمت صنایع خلاق می باشد.
فرایند مهارت آموزی درمدل های اقتصاد خلاق به منظور توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
۱۴۲-۱۱۷
مهارت آموزی؛ متناسب با تغییرات فناورانه و پیشرفت علوم در حوزه های مختلف، زمینه ساز تامین نیروی انسانی کارآمد و مولد در راستای توسعه ی اقتصادی است . بر این اساس در پژوهش حاضر فرایند مهارت آموزی در مدل های اقتصادِ خلاق مشتمل بر مدل های(رفاهی،رقابتی،رشد و نوآورانه) به منظور توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی ،مورد مطالعه قرار گرفته است.این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و با روش کیفی و رویکرد «تحلیل مضمون» به واسطه کد گذاری چهار مرحله ای انجام شده است. روایی و پایایی تحقیق به واسطه روش بازآمون و توافق بین دو کدگذار مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان حوزه صنایع خلاق که صاحب کسب و کار الکترونیکی بوده اند و در بحث آموزش های مهارتی نیز فعال بوده اند تشکیل داده است و با انجام دوازده مصاحبه؛ کفایت داده (اشباع نظری) حاصل گردیده است .نتایج تحقیق نشان داده است ؛اقتصاد خلاق مشتمل بر ارزش آفرینی در صنایع خلاق شامل «رسانه،هنر،میراث فرهنگی،آفرینش های کارکردی و خدمات خلاق» می باشد که لازم است بسترسازی جهت «توسعه توانمندی کاربران دیجیتالی،فعالیت های دیجیتالی،سازمان های دیجیتالی و انگیزه های دیجیتالی »ایجاد شود و در این فرایند مولفه هایی چون« ارزیابی های اثر گذار، بهبود مستمر در مهارت آموزی (یادگیری)،تدریس هدفمند و آموزش پویا و ارائه بازخورد موثر به مهارت آموزان و مربیان»منجر به تقویت و توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی گردد . بدین منظور پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی سهم مصرف فرهنگی و خلاق در خانوارهای ایرانی در سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
679 - 712
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که کشورهای درحال توسعه در پی آن هستند، حرکت از تمرکززایی به سمت تمرکززدایی در مسیر رشد اقتصادی است. از جمله حوزه های نوپا که از آن به عنوان یکی از مسیرهای توسعه اقتصادی در کشورها یاد می شود، صنایع فرهنگی و خلاق است. با توجه به اهمیت و جایگاه صنایع فرهنگی و خلاق در اقتصاد، تلاش های متعددی در کشورهای مختلف برای طبقه بندی و اندازه گیری سهم این صنایع صورت پذیرفته است. به نظر می رسد در کشور ما جایگاه این صنایع به درستی درک نشده و از این رو تلاش های نظام مند اندکی برای محاسبه سهم این صنایع از اقتصاد انجام شده است. در این مقاله بعد از بررسی تعاریف و طبقه بندی های متعدد ارائه شده برای این صنایع، طبقه بندی یونسکو به عنوان معیار قرار گرفت و بر مبنای آن سهم صنایع فرهنگی و خلاق در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی از روش مخارج (مخارج مصرفی خانوار) ارزیابی شده است. برای تحقق این امر داده های خام هزینه درآمد خانوار مبتنی بر تحلیل ثانویه داده های آماری و محاسبات ریاضی با استفاده از نرم افزار R تحلیل شده است. تحلیل نتایج و داده ها نشان از آن دارد که سرانه مصرف فرهنگی و خلاق دهک های مختلف درآمدی تفاوت زیادی دارد و دهک اول 75/2 درصد و دهک دهم 31/11 درصد از هزینه های خود را صرف فرهنگ می کنند. همچنین نتایج به تفکیک پراکندگی جغرافیایی و استان محل سکونت نشان از آن دارد که استان تهران بیشترین سرانه مصرف و استان کرمان کمترین سرانه مصرف فرهنگی و خلاق را دارا هستند. در نهایت، سهم مصرف فرهنگی و خلاق از مجموع هزینه های خانوار در سال 1398، معادل 63/6 درصد برآورد شده است.
شهرهای خلاق:رویکردی فرهنگی در توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
1- مقدمه
در عصر جهانی شدن و اطلاعات رقابت اصلی برای دستیابی ایده هاست و شهرها به عنوان مراکز اصلی پرورش و جذب ایده ها نقشی محوری در این رقابت دارند. از این رو شهرها سعی می کنند زمینه را برای بروز ابتکارات، نوآوری ها و خلاقیت ساکنین خود و نیز جذب نیروهای فکری و خلاق فراهم آورند. برای اینکه محیط شهری بتواند منجر به ظهور خلاقیت افراد شده و نیز افراد خلاق را از بیرون جذب نماید باید حائز شرایط و ویژگی های خاصی باشد. در این تحقیق سعی بر آن است که مفهوم، ویژگی ها و ابعاد شهر خلاق مورد بررسی قرار گیرد.
2- روش های مورد استفاده در تحقیق:
این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی رویکرد شهرهای خلاق در برنامه ریزی پرداخته و در این راستا از شیوه های اسنادی و کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات استفاده کرده است.
3- بحث و یافته ها:
فلسفه وجودی شهر خلاق این است که همیشه در یک مکان پتانسیل های خلاقی وجود دارد. لیکن باید شرایط به گونه ای باشد که مردم فکر کنند برنامه ریزی نمایند و در استفاده از فرصت های بوجود آمده، ابتکار عمل داشته باشند و مسائل شهری مهار نشدنی را اداره نماید. زیرساخت های خلاق محدود به مواردی چون شبکه راهها ، فاضلاب، ساختمان و... نیست بلکه ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار است . نرم افزارهای شهر خلاق شامل نیروی کار ماهر و انعطاف پذیر، متفکران پویا، خالقان آثار و مجریان می باشد. خلاقیت نه تنها داشتن ایده است بلکه ظرفیت کاربرد این ایده ها نیز هست. شهر خلاق، استعداد ها را شناسایی، پرورش و جذب می کند و امکان تداوم آن را نیز فراهم می سازد.
شهر خلاق را می توان رویکردی جایگزین برای احیای شهری دانست.نقطه کانونی شهر خلاق، فرهنگ، آموزش، جو یا فضای خلاقیت است. خلاقیت در احیا و توسعه مجدد شهری بسیار مهم است . در این رویکرد اقتصاد فکری یا اقتصاد خلاق از اهمیت بسزایی برخوردار است. به عبارتی دیگر شهر خلاق تغییر از اقتصاد کارخانه ای به اقتصاد فکری یا خلاق و دوری از رویکرد دولت محوری به حکمروایی یا همکاری مابین دولت، شرکت ها و NGO هاست.
پایه های شهر خلاق را می توان در سه زمینه اقتصاد، فرهنگ و مکان در نظر گرفت. محیطهای قابل اعتماد شهری با آزادی های تفریحی و فرهنگی مدیریت می شوند تا افراد خلاق را جذب و حفظ کنند.این نیروی کار در عوض، ثروت را در اقتصاد دانش بنیان گسترش می دهد. شهرها برای تولید ثروت، باید محیطهای شهری قوی از نظر فرهنگی از طریق برنامه های بهتر که بین مکان، اقتصاد و فرهنگ یکپارچگی، ایجاد نماید، بسازند.
با توجه به اهمیت بالای فرهنگ در شهر خلاق برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزی هایشان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه آن استفاده نمایند. «منابع فرهنگی در افراد شامل خلاقیت، مهارت و استعداد می باشد. آنها مانند ساختمانها، شی نیستند بلکه مانند نمادها، فعالیتها و مجموعه ای از تولیدات محلی در هنر، خدمات و صنایع می باشند. خلاقیت شیوه بهره برداری از این منابع و کمک به رشد آنهاست. وظیفه برنامه ریز شهری نیز شناسایی، مدیریت و بهره برداری از این منابع است.
به طور خلاصه شهرهای خلاق را می توان با واژگانی چون تحمل پذیرش گروههای مختلف اجتماعی، قومی وفرهنگی،قدرت حل مسائل مختلف مدنی، ایجاد محیطی برای جذب افراد خلاق و مبتکر، ایجاد فضایی برای پرورش خلاقیت ها و ایده ها به کارگیری ایده های ساکنین در جهت حل مسائل، رشد اقتصادی و توسعه معرفی نمود. همچنین با توجه به اهمیتی که رویکرد شهر خلاق به ایده ها و نوآوری افراد دارد از نظر مدیرتی می توان مدیریت این شهر ها را بر پایه حکمروایی دانست بطوریکه همه افراد می توانند در تصمیم گیری های توسعه شهری شراکت داشته باشند.
4- جمع بندی و نتیجه گیری:
شهرهای خلاق ، مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطی جذاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افراد خلاق فراهم می سازند. فرهنگ، نقطه کانونی شهرهای خلاق است؛ به طوری که سایر بخش ها متاثر از این بخش است. اقتصاد این شهرها پیوند خورده با فرهنگ و منابع فرهنگی است اصطلاحاتی چون صنعت هنر، صنایع فرهنگی و صنایع خلاق -که خمیرمایه آن فرهنگ و هنر است- واژگان رایج در اقتصاد این شهرهاست. این شهرها برای رسیدن به خلاقیت باید بتوانند افراد خلاق یعنی نویسندگان، شاعران، پژوهشگران، هنرمندان ، مهندسین و... را جذب کنند. این عده افرادی هستند که به دنبال محیطهای جذاب می گردند و از این رو در مکانهایی مستقر می شوند که شرایط محیطی و فرهنگی و اقتصادی به بهترین شکل فراهم باشد. از این رو باید محیطی جذاب از لحاظ کالبدی، نهادی، اقتصادی و فرهنگی برای بروز خلاقیت افراد ساکن و نیز جذب افراد متخصص و خلاق از بیرون مهیا سازند.
در نهایت، در یک جمع بندی کلی می توان موارد زیر را به عنوان ویژگی های عمده شهرهای خلاق، برشمرد:
الف: قدرت جذب گروههای مختلف انسانی با فرهنگ های مختلف
ب: فراهم نمودن بستری مناسب جهت ظهور ایده های ساکنین و تبادل این ایده ها و در نهایت استفاده از آن ها جهت حل مشکلات و مسائل و نیز توسعه اقتصادی، اجتماعی و شهری
پ: دسترسی شهر خلاق به استعدادها و منابع انسانی و فکری(طبقه خلاق)
ت: دسترسی این شهرها به فناوری های سطح بالا و داشتن اقتصادی خلاق
ث: قدرت و توان ویژه این شهرها در مواجهه با بحران هایی چون فقر، بی خانمانی، بافت های فرسوده و...
ج: وجود حمکروایی خوب در این شهرها: بطوریکه می توان سه عنصر، دولت محلی، NGO ها و بخش خصوصی را در کنار هم و در تعامل با هم دید.
چ:جایگاه ویژه فرهنگ در ابعاد مختلف شهر و نیز سیاستها و برنامه های شهری و استفاده موثر از تمام منابع فرهنگی
ح: وجود رویکردی جهانی-محلی به توسعه در شهرهای خلاق: بدین صورت که برای موفقیت در رقابت اقتصادی در عرصه جهانی به پتانسیل ها و مسائل درونی خود به دیدی جهانی می اندیشند و سعی می کنند حداکثر استفاده را از ویژگی های منحصر به فرد خود داشته باشند. چرا که هر مکان ویژگی هایی دارد که در سایر مکان ها ممکن است وجود نداشته باشد و همین ویژگی منحصر به فرد می تواند مزیتی رقابتی برای یک شهر باشد.