فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی هویت اجتماعی در سرمایه گذاری، مدیریت منابع مالی و ارزشگذاری در بنگاه های اقتصادی توسط سرمایه گذاران بالقوه با نظریه نفرین برنده است. جامعه آماری در بحث رفتاری شامل سرمایه گذاران بالقوه و اساتید دانشگاه و دانشجویان دکتری در رشته حسابداری می باشند و با روش هدفمند 100 نفر بعنوان نمونه انتخاب گردیده است و جامعه آماری در ارزش گذاری شامل شرکت هایی که سال 1400 عرضه اولیه داشته اند و صنایع غذایی، زراعت، شیمایی و فلزات اساسی به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع شبه آزمایشگاهی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی با ابزار سندکاوی و پرسشنامه صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از مفروضات دریافتیم که سرمایه گذاران بالقوه با هویت اجتماعی بالا در ارزش گذاری ثأثیر داشته و دچار پدیده نفرین برنده نشدند که ابعاد جمعی فرضیه رد و فردی تأیید شد و هویت اجتماعی بالا در سرمایه گذاران بالقوه باعث کسب بازده سرمایه گذاری و مدیریت منابع مالی می شود. این اولین پژوهشی است که ویژگی رفتاری سرمایه گذاران بالقوه را از نظر هویت اجتماعی در دو بعد جمعی و فردی در کسب بازده سرمایه گذاری، مدیریت منابع مالی برای تشکیل پرتفوی بهینه و ارزش گذاری شرکت ها بر اساس رویکرد نفرین برنده بررسی کرده است.
مدل سازی رابطه سن و دستمزد بر بهره وری نیروی انسانی متخصص در شرکت های مهندسی پروژه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تأکید رشد بر سرمایه های انسانی است و اعتلای کیفیت نیروی کار یکی از راه های اساسی افزایش بهره وری است. انسان به عنوان یک محور در توسعه نقش اساسی را در تمام محورهای دیگر بازی می کند. این مؤلفه کلیدی بهره وری در حوزه شرکت های مهندسی که اصلی ترین سرمایه سازمان تلقی می شود، بیشتر حائز اهمیت است؛ زیرا خروجی فعالیت های فکری آن ها منجر به ایجاد یک خدمت مناسب و خلاقانه برای مشتری می شود. همچنین متوسط سن در ایران رو به افزایش است در حالی است که جمعیت مولد رو به کاهش است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سن و دستمزد بر بهره وری نیروی انسانی متخصص در شرکت های مهندسی با استفاده از مدل معادلات ساختاری اجرا شد. نتایج نشان داد که میزان ضریب استاندارد اثر سن بر مؤلفه های بهره وری نیروی انسانی شامل مؤلفه ورودی 367/0- با میزان تی 348/7، پردازش با ضریب استاندارد 396/0- و میزان تی 641/6- و خروجی با ضریب استاندارد 169/0- و میزان تی 138/2 می باشد. همچنین میزان اثر سن بر سطح دستمزد با ضریب استاندارد 256/0 و میزان تی 762/4 و اثر سن بر متغیر ورودی 367/0- با میزان تی 348/7، بر پردازش با ضریب 396/0- و میزان تی 641/6 و بر خروجی با ضریب 153/0- و میزان تی 138/2 است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش سن و عبور از نیمه عمر کاری و در پی آن افزایش سطح دستمزد، بهره وری منابع انسانی متخصص در فعالیت های عملیاتی کاهش می یابد.
طراحی مدل حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده مبتنی بر نظریه داده بنیاد و فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف:حکمرانی چند سطحی برای تحقق چشم انداز و اهداف سازمان های پیچیده امروزی ضروری است، لذا هدف از این پژوهش، ارائه مدل حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده با استفاده از فراترکیب پژوهش های موجود مبتنی بر نظریه داده بنیاد پیشنهادی اشتراوس و کوربین است.روش:پژوهش حاضر از نوع توسعه ای بوده و با استفاده از روش فراترکیب و نظریه داده بنیاد انجام شده است. برای این منظور، ابتدا از روش هفت مرحله ای فراترکیب که توسط سندلوسکی و باروسو پیشنهاد شده، بهره گیری شده است. درمجموع، 67 منبع برای انجام فراترکیب نهایی انتخاب گردید که از آن ها، 194 مفهوم اولیه، 43 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی استخراج شده و در گام دوم، مدل نهایی مبتنی بر نظریه داده بنیاد ارائه گردید.یافته ها:یافته ها نشان داد که مؤلفه های پیچیدگی موضوعی، سیاستی و ساختاری به عنوان عوامل علی، مؤلفه قفل به مسیر قبلی و ضعف هماهنگی بین بخشی به عنوان عوامل زمینه ای، مؤلفه های توافق ذی نفعان و فراهم بودن زیرساخت به عنوان عوامل مداخله گر، مؤلفه های مشارکت ذی نفعان، اقدام مبتنی بر شواهد، بازمهندسی ساختارها و فرایندها به عنوان راهبردها و مؤلفه های دستیابی تمام ذی نفعان به منافع، قابلیت شناخت تغییرات محیطی و مشروعیت از جمله نتایج و پیامدهای حاصل از حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده هستند.نتیجه گیری:طبق مدل به دست آمده، به منظور توسعه حکمرانی چند سطحی مطلوب در سازمان های پیچیده استفاده از مؤلفه های معرفی شده این پژوهش می تواند مؤثر باشد و با پیاده سازی آن ها تحقق دستیابی تمام ذی نفعان به منافع، قابلیت شناخت تغییرات محیطی، حل تعارضات بین بخشی، شفافیت، مشارکت و مشروعیت، بهبود فرایند تحقق چشم انداز و اهداف سازمان قابل انتظار است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اختلاف پروژه های راهسازی و اشارات و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی در وزارت راه و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی بروز اختلاف پروژه های راهسازی و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مهندسان عمران و معماری با بیش از 5 سال سابقه می باشد و نمونه ها به روش غیر هدفمند بر اساس روش آماری 43 نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه، توسط 5 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از طریق ضریب آلفایی کرونباخ 84/. محاسبه شد. ارزیابی داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صوررت پذیرفت. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روابط ریاضی میانگین وزنی ، میانگین و همچنین فرمول okpala بهره گرفته شده است. در پایان پژوهش نیز با توجه به عوامل تعیین شده راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش احتمال بروز دعاوی در پروژه های ساخت در پانزده عامل در حوزه راهسازی کشور با هدف توسعه و اموزش منابع انسانی و افزایش حداکثر بهره وری و کاهش ضایعات منابع انسانی ارائه گردیده است.
شناسایی موانع اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه حرفه ای کارکنان سازمان از مسیر اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی فرایند آموزش آنان (بهبود نظام مند و مستمر دانش، نگرش و مهارت های مرتبط با شغل) به ویژه در محیط پویا و رقابتی کنونی، نقش عمده ای در تحقق اهداف سازمان ایفا می کند. عوامل متعددی نیز در اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی آموزش های کارکنان دخیل هستند. لذا، با توجه به اهمیت و نقش فزاینده اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی آموزش کارکنان سازمان به عنوان یکی از راهبرد های اساسی توسعه حرفه ای آنان، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران از دریچه نظرات کارکنان به عنوان مجریان اصلی فرایند مذکور و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت موجود بود. پژوهش حاضر از منظر هدف و ماهیت، کاربردی است که به بهبود وضعیت عملکرد سازمان ذی ربط منجر می شود و از منظر نحوه گردآوری داده ها با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش گروه های کانونی انجام شده است. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع داده ها رسید. جهت اعتباردهی به یافته های پژوهش از ملاک های قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، قابلیت اطمینان و توافق بین دو کدگذار (توافق درون موضوعی) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه های پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 171 گزاره مفهومی، 22 مضمون پایه و 5 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی، موانع سازمانی، موانع آموزشی، موانع مدیریتی و موانع محیطی است. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه آموزش کارکنان و بهبود آن ارائه شده است.
وجدان اکولوژیک مصرف کننده و رفتارهای سبز حامیان محیط زیست؛ شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هر فرد در تقابل با محیط زیست اطرافش در مواقع مختلف رفتار و نقش های مختلفی بروز می دهد که می توان گفت وجدان زیر مجموعه ای از این رفتار است که نقشی اساسی را در کیفیت خروجی رفتار ما و اثرات برجای مانده از ردپای ما در طبیعت ایفا می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف وجدان اکولوژیک مصرف کننده و رفتارهای سبز حامیان محیط زیست؛ شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران، مصرف کنندگان حامی رفتارهای محیط زیست و اساتید دانشگاه هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است. براین اساس مهمترین برنامه موثر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده بهره گیری از نمادهایی با دلالت بر سازگاری با محیط زیست، تغییر راهبردهای بازاریابی به پلتفرم های دیجیتال برای کاهش ردپی منفی زیست محیطی و تبلیغ برنامه های دفع مسئولانه زباله جهت افزایش مشارکت پایداری است
طراحی مدل فرایندی موفقیت برندها در سطوح کلان و بنگاه (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
111 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل فرایندی موفقیت برندهای استان کرمانشاه در دو سطح کلان و بنگاه انجام شد. رویکرد پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش استراوس و کوربین استفاده گردید. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و متخصصان موضوع (31 نفر) به کمک روش های نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی صورت گرفت و تا دستیابی به اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. اعتبار مصاحبه ها از روش مثلث سازی، مطرح کردن پرسش ها به چند روش و استفاده از چند مصاحبه کننده تائید شد. برای آگاهی از میزان پایایی نیز از روش کدگذاری مجدد و درصد توافق درون موضوعی (90.73 درصد) بهره گیری شد. به منظور طراحی مدل فرایندی، نخست مدل پارادایمی عوامل مؤثر بر موفقیت برندهای استان کرمانشاه طراحی گردید. سپس چارچوب این مدل با تکیه بر تجزیه وتحلیل دقیق، بازطراحی شد. در نهایت مدل فرایندی موفقیت برندهای استان کرمانشاه به تفکیک دو سطح کلان و بنگاه ارائه گردید که بر اساس آن، فرایند برندسازی موفق پیشنهاد شد.
تاثیر هوش مصنوعی بر اعتبارسنجی مشتریان بانک ملی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر هوش مصنوعی بر اعتبارسنجی مشتریان بانک ملی می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری را کارشناسان فناوری شعب بانک ملی در تهران تشکیل می دهند که برابر 55 نفر می باشند. به علت محدود بودن جامعه آماری، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد یعنی کلیه جامعه به عنوان حجم نمونه (نمونه در دسترس) انتخاب شده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید تائید شده و پایایی ابزار نیز از طریق اندازه گیری آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرایندهای استخراج الگوها، انتخاب الگوها، تنظیم الگوها و نیز سازگاری الگوها بر اعتبارسنجی مشتریان بانک ملی تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. از بین فرایندهای موثر بر اعتبارسنجی مشتریان بانک ملی، انتخاب الگوها بیشترین تاثیر و سازگاری الگوها کمترین تاثیر را داشته است.
شاخص ها و الزامات توسعه پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی در باب مفهوم توسعه پایدار با تأکید بر توسعه و چشم اندازهای شهری است. هدف این تحقیق معرفی راه های دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بحث توسعه پایدار بر این فرض است که جوامع نیاز به مدیریت سه نوع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی، و طبیعی) دارند که ممکن است ناپایدار باشند. توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. این فرض یک آینده مطلوب را برای جوامع بشری بدون تضعیف پایداری سیستم های طبیعی و محیط زیست فراهم می کند.این مقاله، پژوهشی در باب مفهوم توسعه پایدار با تأکید بر توسعه و چشم اندازهای شهری است. هدف این تحقیق معرفی راه های دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بحث توسعه پایدار بر این فرض است که جوامع نیاز به مدیریت سه نوع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی، و طبیعی) دارند که ممکن است ناپایدار باشند. توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. این فرض یک آینده مطلوب را برای جوامع بشری بدون تضعیف پایداری سیستم های طبیعی و محیط زیست فراهم می کند.
تاثیر هوش مصنوعی بر اعتبار سنجی مشتریان در صنعت بانکداری
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اعطای اعتبار در نظام بانکی، استفاده از عوامل مؤثر بر اعتبارسنجی جهت تصمیم گیری در اعتباردهی، بسیار مهم است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر به بررسی اعتبارسنجی مشتریان با تکیه بر هوش مصنوعی پرداخته است. مبحث مدیریت ریسک، یکی از موضوعاتی است که همواره در صنعت بانکداری باید مورد توجه سیاستگذاران اعتباری قرار گیرد. حال در بین ریسک های مختلفی که بانک ها با آن روبه رو هستند، ریسک اعتباری از مهم ترین آن ها محسوب می شود که در واقع از ضرر و زیان ناشی از ناتوانی یا تمایل نداشتن مشتری به انجام تعهدات خویش در برابر بانک ناشی می گردد که به منظور کنترل این ریسک، رتبه بندی اعتباری مشتریان، ضرورتی انکارناپذیر به حساب می آید از طرف دیگر، استفاده از هوش مصنوعی جایگاه خاصی را در صنایع مختلف به خود اختصاص داده که در این میان صنعت بانکی میتواند بهره مندی مناسبی را در ارزیابی و اعتبارسنجی مشتریان تسهیلات بانکی داشته باشد، پژوهش حاظر از نظرگردآوری داده ها از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و از نوع هدف کاربردی می باشد.
حکمرانی خوب و مفاهیم آن
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۱)
104 - 113
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر حکمرانی تبدیل به موضوعی داغ در مدیریت بخش دولتی شده است و این به واسطه نقش مهمی است که حکمرانی در تعیین سلامت اجتماع ایفا می کند. از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه قرار گرفتن در مسیرتوسعه و توسعه یافتگی است. عدم رشد اقتصادی، فقر و فقدان پاسخگویی، فساد و عدم حاکمیت قانون ازجمله چالشهایی است که این کشورها با آن مواجه اند. در حال حاضر پس از اصلاحات دولتی دهه 80 میلادی، به دلیل مشکلات ناشی از کمبود بودجه، بسیاری از کشورها وضعیت مناسب تری پیدا کرده اند. هر چند که هنوز نیاز است ارائه خدمات به طور اقتصادی و کارآمد مدیریت شود، با این حال، وجود انگیزه مالی برای انجام اصلاحات مدیریتی ضعیف تر شده است. در حال حاضر چالش های دیگری بروز کرده و انگیزه ای برای انجام اصلاحات شده اند. یکی از این چالش ها نحوه ایجاد و شکل دهی حکمرانی خوب است. مقاله حاضر در پی شناسایی چارچوب و مفاهیم مرتبط با حکمرانی است. از سوی دیگر، مطالعات توسعه و آمارهای سازما نهای جهانی بیانگر آن است که از مهمترین عوامل می باشد؛ چنانکه حکمرانی خوب را بنیان توسعه خوانده اند. مقاله پیش رو حکمرانی خوب، رشد و توسعه کشورها ضمن مروری بر ادبیات حکمرانی، با جمع بندی تعاریف حکمرانی و با نگاهی تازه به بازخوانی این مقوله می پردازد.
طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
175 - 206
حوزههای تخصصی:
نهادهای حکمرانی از دیرباز حقوق و وظایف خود را دنبال کرده اند و در سال های اخیر، با توجه به اهمیت استقرار شهر هوشمند، تعریف و تفکیک این وظایف به یکی از دغدغه های اصلی خط مشی گذاران شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند تهران انجام شده است. در این راستا، موضوعات مرتبط با فرایندهای حکمرانی و ابعاد شهر هوشمند در سطح جهانی بررسی شده و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، تحلیل های لازم انجام گرفته است. این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 تن از خبرگان دانشگاهی و اجرایی در حوزه مدیریت شهری صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تحقق برنامه های شهر هوشمند در کلان شهر تهران نیازمند همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. همچنین، 27 راهبرد کلیدی در یک ماتریس سه درسه در سه سطح سیستم، سازمان و فرد ذیل وظایف هر سه بخش حکمرانی شناسایی شده است. علاوه بر این، سازوکارها و ابزارهای لازم برای موفقیت هوشمندسازی مشخص و در نهایت مدل حکمرانی عملیاتی طراحی شده است. اجرای این مدل و تفکیک وظایف سه نهاد حکمرانی می تواند به کاهش چندپارگی مدیریت شهری در تهران کمک شایانی کند.
پیش بینی سود هر سهم و مدیریت واقعی سود با استفاده از اندازه گیری بهینه دارایی های عملیاتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پیش بینی سود هر سهم و مدیریت واقعی سود با بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی در صنایع پتروشیمی پذیرفته شده در بورس ایران است. این پژوهش شرایطی را مطالعه می کند که متورم بودن ترازنامه، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای مدیریت سود افزایشی را محدود می سازد. در چنین شرایطی پیش بینی می شود شرکت ها برای اجتناب از گزارش سود غیرمنتظره منفی، به مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی های سود روی آورند. این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون لاجیت، 680 مشاهده از 40 شرکت پتروشیمی بورسی ایران را طی دوره زمانی 1385 تا 1402 مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین کاهشی بودن پیش بینی سود هر سهم و بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی وجود دارد. همچنین، بین مدیریت سود واقعی و بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد زمانی که شرکت ها در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری با محدودیت مواجه می شوند، احتمال استفاده از مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی های سود افزایش می یابد تا از گزارش سود غیرمنتظره منفی اجتناب کنند.
ارزیابی سطح دیجیتالی بودن فرایند نوآوری با رویکرد هوش مصنوعی در تحول دیجیتال شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای ارزیابی سطح دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری با محوریت هوش مصنوعی در شرکت های دانش بنیان می باشد، تا بتوان از این طریق بلوغ دیجیتال فرایند نوآوری در یک سازمان را سنجید. نتایج 188 شاخص در قالب پرسشنامه لیکرت 5 نقطه ای و به روش دلفی در دو مرتبه بین 18 خبره در این زمینه توزیع شد. نتیجه کار 5 مؤلفه به عنوان ورودی مدل بود که در قالب پرسشنامه برای 230 شرکت دانش بنیان پارک فناوری پردیس ارسال شد. 198 شرکت آن را تکمیل و مجدداً ارسال کردند. از این تعداد نمونه، 150 داده برای داده های آموزشی و 48 داده به عنوان آزمون مدل بر اساس یک تابع تصادفی جدا شد. در مرحله آخر یعنی مدل سازی، از روش استنتاج عصبی- فازی تطبیقی برای مدل استفاده شد. از روش جداسازی شبکه یا جدول جستجو (PG) در نرم افزار متلب 2023 برای ارزیابی عملکرد مدل با استفاده از ریشه میانگین مربع، خطای (RMSE) و خطای نسبی (E) استفاده گردید. این تحقیق توانست مدلی هوشمند را با خطای بسیار کم ارائه دهد. در نتیجه توانست به شاخص های مؤثر در میزان دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری دست یابد.
تاثیر بی نزاکتی خانوادگی بر ارتکاب قلدری سایبری با نقش میانجی عواطف منفی و روان رنجوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
27 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بی نزاکتی خانوادگی بر ارتکاب قلدری سایبری از طریق عواطف منفی و روان رنجوری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد 22000 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه بی نزاکتی خانوادگی لیم و تای (2014)، پرسش نامه ارتکاب قلدری سایبری کرتین و همکاران (2011)، پرسش نامه عواطف منفی گونگ و همکاران، (2010) و پرسش نامه روان رنجوری وانگ و همکاران (2011)بودند که روایی پرسش نامه ها بر اساس، روایی محتوایی، صوری و سازه مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگر پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 90/0، 88/0 و 88/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بی نزاکتی خانوادگی بر ارتکاب قلدری سایبری تاثیر مثبت داشت که ضریب این تاثیر 55/0 بود.
شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر بر مبنای تکنیک دیمتل فازی
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
103 - 77
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر بر مبنای تکنیک دیمتل فازی پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی می باشد و بر مبنای شیوه گردآوری اطلاعات ذر زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر را خبرگان بیمارستانی که حداقل 20 سال سابقه مدیریتی و کارشناسان در زمینه سیستم های اطلاعات بیمارستانی تشکیل می دهند. با غربالگری انجام شده و روش نمونه گیری سیستماتیک تعداد 25 خبره به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک دلفی فازی و دیمتل فازی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد موانع پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر دارای موانع آموزشی شامل 12 مانع، موانع مالی با 8 مانع و موانع فنی با هفت مانع در پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر نقش داشته اند.با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود موانع مالی پیش روی پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی از طریق دولت برداشته شود و بسترسازی لازم جهت پیاده سازی این سیستم مفید در سازمان صورت پذیرد.
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر بهبود رفتار کارآفرینانه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
43 - 62
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از ارکان حیاتی در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی جوامع است و به ویژه در زمینه اشتغال زایی و کاهش معضل بیکاری نقش برجسته ای ایفا می کند. با توجه به اهمیت این مقوله، آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای پرورش کارآفرینان بالقوه و تقویت مهارت های ضروری در این زمینه شناخته می شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر رفتار کارآفرینانه دانشجویان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد کیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان حوزه کارآفرینی، مدیریت کارآفرینی و کارآفرینان دانشگاهی بود. برای انتخاب مشارکت کنندگان، از روش هدفمند از نوع گوله برفی استفاده شد و با معیار اشباع نظری 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA2024 بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش کارآفرینی سبب بهبود رفتار کارآفرینانه در ابعاد مختلف از جمله نیات و مقاصد کارآفرینانه، مهارت های فکری و نگرشی، شبکه سازی و مربیگری، نقش حمایتی دولت و وظایف دانشگاه ها می گردد. به طور خاص، آموزش کارآفرینی زمینه بهبود انگیزش و توانمندی دانشجویان را برای شروع کسب وکارهای جدید فراهم می کند. همچنین یافته ها نشان دادند که آموزش کارآفرینی زمینه بهبود و توسعه شبکه های حمایتی و دسترسی به منابع لازم برای راه اندازی کسب وکارهای نوپا را فراهم می کند. یافته های این پژوهش دستاوردهای قابل توجهی را برای سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدرسان آموزش عالی ایران به همراه دارد و می تواند به ارتقاء فرهنگ کارآفرینی و رشد اقتصادی کشور کمک کند.
تاثیر عدم قطعیت و نوآوری پذیری پروژه بر عملکرد پروژه های صنعتی با میانجی گری دو رویکرد تصمیم گیری اثرسازی و علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
51 - 64
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مدیریت پروژه به منظور مواجهه با چالش های محیط پیچیده و پویا که از ویژگی های تصمیم گیری در عصر حاضر می باشد به سمت انعطاف پذیری و سازگاری بیشتر حرکت کرده اند. بنابراین، توجه به تغییرات بالقوه در منطق زیربنایی تصمیم گیری پروژه، به عنوان یک جزء حیاتی از رویکردهای مدیریت پروژه به روز و موثر، اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش به بررسی تاثیر عدم قطعیت و نوآوربودن پروژه در کارایی پروژه های صنعتی با در نظرگرفتن نقش میانجی اثرسازی و علیت پرداخته می شود، منطق اثرسازی که معمولاً با کارآفرینی و عدم قطعیت مرتبط است، به عنوان یک رویکرد تصمیم گیری جایگزین برای منطق عقلایی علیت که به طور سنتی زیربنای فرآیندهای مدیریت پروژه است، در نظر گرفته می شود. نمونه تحقیق شامل 153 فرد فعال در تصمیم گیری های پروژه های صنعت خودرو شامل شرکت های تولید کننده خودرو و قطعه سازان می باشد. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد عدم قطعیت و نوآوری پذیری در گرایش به رویکرد تصمیم گیری اثرسازانه در تیم پروژه تاثیر مثبت دارد. همچنین در حالی که تاثیر رویکرد تصمیم گیری علّی بر کارایی پروژه تایید شد، تاثیر رویکرد تصمیم گیری اثرسازانه بر کارایی پروژه های صنعت خودرو در این پژوهش مورد تایید قرار نگرفت. در پایان پیشنهاداتی برای ارتقا عملکرد پروژه های صنعتی با تاکید بر سبک های تصمیم گیری اثرسازی و علیت ارائه شده است.
چارچوب رویه های زمینه ای توسعه ی حسابداری جهت پیاده سازی استارتاپ های مالی در شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۳
213 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه چارچوب رویه های زمینه ای توسعه ی حسابداری جهت پیاده سازی استارتاپ های مالی در شرکت های بازار سرمایه می باشد. این مطالعه به لحاظ نوع هدف در روش شناسی اکتشافی است و به لحاظ نوع جمع آوری داده ها ترکیبی تلقی می شود؛ زیرا در بخش کیفی از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان نسبت به شناسایی رویه های توسعه ی حسابداری جهت پیاده سازی استارتاپ مالی اقدام شد. سپس به منظور سنجش پایایی ابعاد شناسایی شده از فرآیند دلفی فازی بهره برده شد تا در بخش کمی از طریق ماتریس میک مک، محورهای تأییدشده از مرحله تحلیل دلفی فازی را بر اساس مقایسه ی زوجی موردبررسی قرار دهد. درنهایت نیز به منظور تعیین محورترین بعد زمینه ای توسعه حسابداری استارتاپ در بستر شرکت های بازار سرمایه، ماتریس شدت تأثیرگذاری مستقیم؛ غیرمستقیم و کلی بر اساس روابط ریاضی و متغیرهای زبانی مقیاس فازی ، به عنوان مبنای متناظر اثرگذاری هریک از ابعاد بر یکدیگر بسط داده شد. نتایج این مطالعه در بخش کیفی طی 13 مصاحبه، تعداد 4 مقوله؛ 8 مؤلفه و 41 مضمون مفهوم را شناسایی نمود و در قالب یک چارچوب نظری چندبعدی بسط داد. در بخش کمی نیز مشخص شد، شدت اثرگذاری بُعد تقویت زمینه های آموزشی « » نسبت به سایر ابعاد موردبررسی، بالاتر است و این بُعد به عنوان محوری ترین عامل زمینه ای توسعه حسابداری استارتاپ در بستر شرکت های بازار سرمایه انتخاب گردد.
مدل برندسازی رهبری سازمان با رویکرد مدیریت تجربه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف این پژوﻫﺶ، شناسایی عوامل موثر بر برندسازی رهبری سازمان با رویکرد مدیریت تجربه کارکنان است که به طراحی مدلی در مراکز تحقیق و توسعه خودروسازی ایران انجامید. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نظر ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی، اﺳﺘﺮاﺗﮋی پژوهش، اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ و ﺑﻪ روش کیفی اﻧﺠﺎم شده است. برای گردآوری اطلاعات از منابع و مقالات مرتبط با موضوع و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان مراکز تحقیق و توسعه خودروسازی ایران و ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ها از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻀﻤﻮن اﺳﺘﻔﺎده گردید. ﭘﺲ از ﮐﺪﮔﺬاری توصیفی و تفسیری (دیدگاه کینگ و هوراکس) ﻣﻀامین ﭘﺎﯾﻪ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪﻧﺪ و مدل ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدی برندسازی رهبری مبتنی بر مدیریت تجربه کارکنان ارائه گردید. یافته-های پژوهش نشان می دهد برای توسعه برند رهبری نیاز به مدیریت تجربه کارکنان در سه نظام اصلی سازمان در مواجهه با ذینفعان برون سازمانی، کارکنان و مدیران داریم. بر اساس مضامین بدست آمده ، برای توسعه برند رهبری می بایست تجربه مثبتی در نحوه پاسخگویی به ذینفعان، مدیریت منابع انسانی و توسعه مدیران شکل بگیرد. ذیل این مضامین اصلی، مضامین فرعی به عنوان نقاط تماس فرآیند رهبری با تجربه کارکنان شناسایی شدند.