فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
1 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی نگرش ساکنان منطقه به گردشگری و عوامل تأثیرگذار بر این نگرش بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی نگرش و حمایت ذی نفعان از گردشگری پرداخته است. از لحاظ روش تحقیق، این مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و کاربردی است که از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده و به روش علی ارتباطی و تحلیل ماتریس کواریانس- واریانس انجام شده است. از نظر شیوه جمع آوری و دریافت اطلاعات، این تحقیق در حوزه مطالعات میدانی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، سرپرست خانوارها (مردم محلی) در روستاهای استان آذربایجان شرقی در ایران بودند. با توجه به بررسی های به عمل آمده از سازمان های متولی گردشگری روستایی استان آذربایجان شرقی مانند سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و نیز مشاهده و بررسی میدانی، تعداد 20 روستا به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند که تعداد کل خانوار این روستاها برابر با 4669 برآورد شد. با استفاده از رابطه کوکران، تعداد 355 نفر سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری مطالعه از مردم محلی انتخاب گردیدند. در این مطالعه از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. بر این اساس، ابتدا به انتخاب روستاهای مورد مطالعه از مناطق روستایی استان آذربایجان شرقی با در نظرگرفتن یکسری از ویژگی ها و شاخص های تعیین کننده از جمله دارا بودن آثار ثبت شده ملی و جهانی، دارا بودن بافت سنتی و یا سبک معماری خاص یا مراسم فرهنگی تعریف شده در زمان خاص و... پرداخته شد. تعداد 20 روستا به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند و سپس از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده گردید و در مرحله نهایی از طریق استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به سرپرست خانوار به صورت حضوری مراجعه و اطلاعات لازم جمع آوری و پرسشنامه تکمیل گردید. جهت تعیین روایی ابزار اندازه گیری از میانگین واریانس استخراج شده[1] استفاده گردید و نتایج نشان دهنده روایی ابزار اندازه گیری بود (97/0-74/0). به منظور تعیین میزان پایایی ابزار تحقیق، از پایایی ترکیبی استفاده شد و نتایج نشان دهنده پایایی ابزار اندازه گیری بود (99/0-93/0). نتایج نظرات ساکنان محلی در خصوص روابط علی بین متغیرهای توسعه گردشگری حاکی از این بود که رابطه علی مثبت و معنی داری بین منفعت شخصی و درک تأثیرات مثبت گردشگری، بین منفعت شخصی و رضایت، بین درک تأثیرات مثبت گردشگری و رضایت، بین درک تأثیرات مثبت گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، بین رضایت و حمایت از توسعه گردشگری وجود داشته است. رابطه علی منفی و معنی داری بین منفعت شخصی و درک تأثیرات منفی گردشگری، درک تأثیرات منفی گردشگری و رضایت، بین درک تأثیرات منفی و حمایت از توسعه گردشگری وجود داشته است. نتایج مطالعه، ضمن تأیید نظریه تبادل اجتماعی مشخص کرد که چه ساختارهایی در حمایت از توسعه گردشگری دخیل می باشند که می بایست در برنامه ریزی توسعه گردشگری در نظر گرفته شوند.
کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله رابطه کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را در سال های بین 1387 تا 1401 مورد مطالعه قرار می دهد. از آنجا که کیفیت حسابرسی هم بر مشکلات نمایندگی و هم بر محیط اطلاعاتی و نظارتی تأثیر می گذارد، انتظار می رود که کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار شرکت با کیفیت حسابرسی ارتباط داشته باشد. این مطالعه از نوع کمّی و پس رویدادی است و برای اندازه گیری کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار از الگوی پینوک و لیلیس (2007) استفاده شد. نتایج تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان داد که بین کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین، شواهد پژوهش نشان داد که رابطه بین کیفیت حسابرسی با بیش (کم)سرمایه گذاری در نیروی کار منفی و معنادار است. این یافته ها دارای پیامدهای مهم سیاسی برای مشاغل و سیاست گذاران در زمینه بازار کار و همین طور حرفه حسابرسی است. .
بررسی دستکاری قیمت ها در بازار بورس ایران با استفاده از مدل ترکیبی خودرمزگذار متغیر-حافظه کوتاه مدت طولانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
133 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف: بازار سرمایه به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های اقتصادی کشورها، نقش با اهمیتی در توسعه و گسترش فعالیت اقتصادی دارد. با توسعه تکنولوژی و الگوریتم های معاملاتی پیچیده، دستکاری سهام با سهولت بیشتری رخ داده و این امر سبب می شود تا استفاده از ابزارهای مانند هوش مصنوعی و یادگیری عمیق برای شناسایی دستکاری توسط نهادهای ناظر ناگزیر باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی دستکاری سهام در بازار بورس ایران است. برای این کار از اطلاعات 73 سهم از 19 صنعت پذیرش شده در بورس طی 1398 الی 1402، روزهای معاملاتی تقریبی 71،300 استفاده شده است.روش: شناسایی دستکاری در معاملات سهام به دلیل همبستگی زمانی داده های قیمت سهام و پویا بودن آن، چالش مهمی را به وجود می آورد. این چالش با در دسترس نبودن داده های برچسب گذاری شده نیز تشدید می شود. از این رو باتوجه به عدم اعلام سهام دستکاری شده توسط ناظر بورس در بازار ایران، شناسایی داده ها: 1) آزمون های آماری مانند بازدهی غیرنرمال، سهام دستکاری شده و تاریخ دقیق دستکاری مشخص شده است. 2) داده های تصادفی با شبیه سازی الگوی دستکاری سهم، به سری زمانی سهامی که با اطمینان بالایی در آن ها دستکاری رخ نداده (پرسشنامه خبرگان)، تزریق شده است. در گام بعدی با استفاده از ترکیب مدل های خودرمزگذار متغیر و حافظه کوتاه مدت طولانی، الگوریتم VAE- LSTM برای مقایسه با برخی مدل ها یادگیری ماشین از قبیل درخت تصمیم، جنگل تصادفی، رگرسیون لجستیک و.. طراحی گردیده که احتمال دستکاری سهم را محاسبه می نماید.یافته ها: پس از اجرای مدل های یادگیری عمیق شاخص های دقت و بازخوانی و F1 و F2 محاسبه شد. به دلیل اینکه در بازار سرمایه دسته بندی سهام دستکاری شده و نشده از اهمیت یکسانی برخوردار نیست، برای رتبه بندی مدل ها از شاخص ارزیابی عملکردی F2 استفاده شده است. به ترتیب مدل های VAE-LSTM، درخت تصمیم، جنگل تصادفی، شبکه عصبی چندلایه، ماشین بردار پشتیبان، رگرسیون لجستیک عملکردی بهتری از خود نشان دادند. مقدار حدودی F2 مدل های مذکور به ترتیب : 72درصد، 69درصد، 50درصد، 41درصد، 40درصد و 26درصد است.نتیجه گیری: در نهایت مدل پیشنهاد شده براساس شاخص ارزیابی عملکرد F2 نسبت به سایر مدل ها توانایی بهتری در شناسایی دستکاری از خود نشان داده است. ذکر این نکته ضروری است که سایر مدل های یادگیری ماشین استفاده شده در این پژوهش نیز عملکرد مناسبی به خصوص در شاخص ارزیابی دقت داشته اما متأسفانه از نظر شاخص عملکردی بازخوانی که مهم تر می باشد، عملکرد ضعیف تری داشته اند. پس از تعیین مدل پیشنهادی به عنوان مدل برگزیده، براساس شاخص کل بورس تهران، دوره صعودی بازار سرمایه را در بازه زمانی 01/12/1398 تا 31/05/1399، دوره نزولی بازار سرمایه را در بازه زمانی 21/05/1399 تا 20/08/1399 و سال 1400 را به عنوان دوره تعادل بازار سرمایه در نظر گرفته ایم که مطابق با انتظار، احتمال دستکاری به ترتیب در بازارهای صعودی، متعادل و نزولی بیشتر است.این نتایج به طور کلی با سایر مطالعات پیشین نیز هم سو می باشد.
استخراج الگوهای رفتاری افراد در تامین مالی جمعی پروژه با استفاده از هوش مصنوعی و شناسایی سرمایه گذاران کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
59 - 79
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی جمعی به عنوان یک روش جدید، سهم مهمی در پروژه ها بخصوص برای کسب وکارهای کوچک و متوسط دارد. با وجود فعالیت چندساله سکوهای تأمین مالی جمعی در ایران، هنوز مقیاس پروژه ها و حجم سرمایه تأمین شده توسط این سکوها در مقایسه با سایر کشورها با عملکرد مورد انتظار فاصله دارد. با هدف بهبود وضعیت موجود، ابتدا عوامل موفقیت تأمین مالی جمعی پروژه ها در چهار گروه اصلی سرمایه گذاران، مالک پروژه، پروژه و سکوی تأمین مالی دسته بندی شد. در مرحله بعد مشخص گردید که به گروه سرمایه گذاران کمتر پرداخته شده به همین خاطر پژوهش حاضر بر عوامل مرتبط با این گروه متمرکز شد. سپس با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، اطلاعات ثبت شده در پایگاه داده یکی از سکوهای فعال تحلیل گردید و روندهای غالب در فرآیند سرمایه گذاری، الگوهای رفتاری و روابط بین فردی شناسایی شد. در پایان با استفاده از یادگیری ماشین و ابزار"یادگیری قانون وابستگی" ارتباطات معناداری بین مشارکت افراد و درجه اهمیت آنان پدیدار و برخی از آن ها به عنوان کاربران کلیدی شناسایی شدند. با توجه به کشف رابطه معنادار و الگوهای تکرارشونده در مشارکت افراد، نتایج این مقاله برای صاحبان ایده جدید، مالکان پروژه، سیاست گذاران تأمین مالی جمعی، پژوهشگران، مدیران سکوهای تأمین مالی جمعی و سرمایه پذیران این حوزه راهگشا خواهد بود.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 164
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی حوزه های قابل بهبود و ارتقای عملکرد کلی دولت هوشمند (که به طور گسترده ای با مفهوم حکمرانی در سال های اخیر مرتبط است) در دستیابی به اهداف و مقاصد خود، این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر دولت ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. در گام نخست، برای شناسایی شاخص ها از روش کیفی فراترکیب مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در گام دوم، از روش کمی دلفی فازی و نرم افزارهای اکسل و متلب، جهت غربالگری و تأیید شاخص های شناسایی شده، استفاده شد. جامعه پژوهش در گام فراترکیب، 24 تولید علمی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی و در گام دلفی فازی 13 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط بودند. تحلیل محتوای یافته های تولیدات علمی منتخب منجر به رهگیری 73 خرده شاخص (کد توصیفی) شد؛ براساس شباهت مفهومی خرده شاخص ها و دسته بندی آن ها، تعداد 10 شاخص (مقوله اصلی) شامل حکمرانی هوشمند، مردم سالاری هوشمند، دولت باز، تعامل هوشمند، یکپارچگی، اشتراک دانش، خدمات هوشمند، فناوری هوشمند، رسانه های هوشمند و امنیت هوشمند شناسایی شد. در گام بعد، شاخص ها و خرده شاخص ها در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت؛ خروجی این مرحله، 10 شاخص شامل 67 خرده شاخص بود. شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر ویژگی های خاص نظام حکمرانی ایران و ادغام رویکردهای کیفی و کمی در فرایند انجام پژوهش از نوآوری های این مطالعه است.
بررسی و شناسایی پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای دیجیتال فرصت های متعددی را برای بازاریابان فراهم می کند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااین حال، در دنیای پرسرعت، یافتن راه های جدید و نوآورانه برای بازاریابی محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه بازاریابی بین المللی، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی و تبلیغات دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاه های تلفن همراه، حجم عظیمی از داده ها را برای مصرف کنندگان تولید می کند که سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه می کنند. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه بین الملل ، بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانه ای و مقالات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل تم که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 9 تم اصلی، 20 تم فرعی و 50 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی بین الملل بودند
Design and Implementation of the GABC Model to Calculate the Cost of Outsourcing Services with Emphasis on Sustainability Concepts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۱, Spring ۲۰۲۴
65-90
حوزههای تخصصی:
Objectives: This research investigates the correlation between two approaches, aiming to propose a model for calculating the total cost of outsourced services using green activity-based costing with a sustainability perspective. Activity-based costing is a well-established accounting method that can easily trace direct and indirect costs of products based on activities and accurately track product costs resulting from different product combinations while also reducing environmental issues. The goal of this research is to propose a model for green activity-based costing in the gas industry to assist managers in addressing cost challenges and managing environmental issues in production decisions. Design/methodology/approach: This research is descriptive in nature. Descriptive statistics and histograms using SPSS 24 software will be utilized for statistical descriptions and frequencies of demographic and research variables. The research was conducted using a descriptive review method, with data gathered from reputable domestic and international sources such as books, articles, and websites. The research involves analyzing multiple criteria of activity-based costing, identifying environmental activities, and outlining the outsourcing of these activities using various tools. Results: The research results indicate that the identification of activities, environmental activities, and outsourcing significantly impact financial and operational performance. Innovation: To present the operating model and verify the research model, the structural equation method was used. The factor analysis method with PLS2 software was employed to assess the questionnaire's validity, followed by checking and analyzing the path coefficients and their significance.
تأثیر بازی وارسازی بر رفتار هم آفرینی برند در کسب و کارهای مبتنی بر اپلیکیشن: بررسی نقش میانجی گری درگیری مصرف کننده و تعدیلگری نوجویی و لذت جویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر بازی وارسازی بر رفتار هم آفرینی برند مشتری با توجه به نقش میانجی گری درگیری مصرف کننده و نقش تعدیلگری نوجویی و لذت جویی مصرف کننده است. جامعه آماری تحقیق، مشتریان برندهای اسنب و تپسی در شهرستان اصفهان هستند. با توجه به نامعین بودن حجم نمونه و اطلاعات آماری مشتریان، شیوه نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 384 نفری (بر اساس جدول مورگان) انتخاب شد. به علت حجم بالای جامعه هدف و عدم دسترسی به تمام اعضای جامعه، امکان بررسی کامل اعضای جامعه وجود نداشته به همین دلیل از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته بهره گرفته شد. تحلیل داده ها با نرم افزار اسمارت پی ال اس بیانگر تأثیر مثبت و معنادار بازی وارسازی بر رفتار هم آفرینی برند مشتری، نقش میانجی گری متغیرِ درگیری مصرف کننده تأیید شد. همچنین نتایج حاکی از نقش تعدیلگری نوجویی و لذت جویی مصرف کننده بر این رابطه است. بررسی ها نشان می دهد اپلیکیشن های اسنب و تپسی دارای بعضی از اصول بازی وارسازی (شامل مکانیک ها و دینامیک های بازی) هستند. با توجه به اهمیت بازی وارسازی و تأثیر آن بر هم آفرینی ارزش برند پیشنهاد می شود در وهله اول تحلیلی بر میزان کاربرد هر یک از اجزاء دینامیک ها و مکانیک ها در این اپلیکیشن ها انجام شود تا نقاط ضعف مشخص شود. همچنین تأیید نقش تعدیل گری ویژگی های شخصیتی مصرف کننده مانند لذت جویی و نوجویی می تواند به طراحان اپلیکیشن های درخواست خودرو کمک نمایید تا ضمن طبقه بندی مشتریان بر مبنای این ویژگی های شخصیتی، اقدام به شخصی سازی و توسعه نرم افزارها با استفاده از عناصر متفاوت بازی وارسازی نماید.
بررسی تأثیر برنامه های آموزشی مبتنی بر دستیاری هوش مصنوعی بر رفتار نوآورانه و تاب آورانه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
115 - 133
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری و پیچیده تر شدن محیط های کاری، سازمان ها به دنبال راه کارهایی برای تقویت نوآوری و تاب آوری کارکنان خود هستند. در این راستا، برنامه های آموزشی مبتنی بر دستیاری هوش مصنوعی به عنوان ابزاری مؤثر برای توسعه مهارت ها و انطباق با تغییرات محیطی مطرح شده اند. این پژوهش تأثیر چنین برنامه هایی را بر رفتار نوآورانه و تاب آوری کارکنان از طریق متغیر میانجی هوش فرهنگی در سازمان های دولتی شهر گنبد کاووس بررسی و تحلیل نموده است. جامعه آماری شامل 3500 نفر از کارکنان رسمی بود که از میان آنها، 346 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه استاندارد مبتنی بر مقیاس لیکرت جمع آوری و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL8.8 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که برنامه های آموزشی مبتنی بر دستیاری هوش مصنوعی تأثیر مثبت و معناداری بر هوش فرهنگی و رفتار نوآورانه کارکنان دارند، اما اثر مستقیمی بر رفتار تاب آورانه کارکنان مشاهده نشد. هوش فرهنگی به عنوان متغیر میانجی، نه تنها رفتار نوآورانه را تقویت کرد، بلکه ارتباط معناداری با رفتار تاب آورانه برقرار نمود. این نتایج بیانگر آن است که آموزش های مبتنی بر هوش مصنوعی، اگرچه به تنهایی تاب آوری را مستقیماً افزایش نمی دهند، اما از طریق ارتقاء هوش فرهنگی می توانند کارکنان را در مواجهه با چالش ها توانمندتر کرده و خلاقیت آنها را بهبود بخشند. سازمان ها می توانند با کاربست فناوری های نوین هوش مصنوعی در آموزش های ضمن خدمت و بهبود سازگاری با تغییرات محیطی، عملکرد کارکنان را تقویت نمایند.
رابطه مؤلفه ها و ابعاد سرمایه اجتماعی با فرهنگ کارآفرینی سازمانی: فراتحلیل پژوهش های بازه زمانی 1390 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
49 - 68
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارآفرینی سازمانی پدیده ای چندگانه ای است که با کمک سرمایه اجتماعی و اشتراک اطلاعات و رقابت ها افزایش می یابد و دستاوردها بیشتر می شود و نقش اعتماد متقابل در دستیابی به اهداف تضمین می شود.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مؤلفه ها و ابعاد سرمایه اجتماعی با فرهنگ کارآفرینی سازمانی بود.
روش: روش اجرای پژوهش فراتحلیل کمّی بود. هدف فراتحلیل کمّی انسجام بخشی، مرور نظام مند، و یک دست سازی مطالعات صورت گرفته در یک حوزه معین پژوهشی است. جامعه آماری این پژوهش چهل پژوهش از پژوهش های صورت گرفته در سال های 1390 تا 1400 بود که بر اساس ملاک های فراتحلیل کمّی (ضریب همبستگی، حجم نمونه، سطح معنی داری، کیفیت پژوهش، اعتبار و روایی پژوهش، پیمایش) با هدف ترکیب و شناسایی میزان تأثیر آن انتخاب شدند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد سرمایه اجتماعی در مجموع بر فرهنگ کارآفرینی سازمانی تأثیر معنا دار دارد و مقدار اثر آن برابر با 651/0 است. مطابق مدل کوهن (سطح اندازه اثر) از بین ابعاد و مؤلفه های سرمایه اجتماعی در پژوهش تعهد سازمانی (380/0)، تعلق سازمانی (412/0)، تعلق مذهبی (358/0)، مشارکت سازمانی (340/0) دارای اثر بیشتر، انسجام سازمانی (262/0) و اعتماد سازمانی (278/0) دارای اثر متوسط، اخلاق کار اسلامی (187/0) و فرهنگ کار سازمانی (197/0) دارای اثر کم بوده است.
نتایج: مطابق نتایج تحقیق، هر چه سرمایه اجتماعی قوی تر باشد فرهنگ کارآفرینی سازمانی قوی تر خواهد شد. با گسترش روابط اجتماعی، همکاری های بین بخشی، توسعه شبکه های اجتماعی، رشد اشتراک اطلاعات، شهرت و اعتماد سازمانی تحقق اهداف فرهنگ کارآفرینی سازمانی ضمانت می یابد.
بررسی اثر سرایتی ریسک سیستمی میان صنایع اصلی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد شبکه رخداد دنباله ای محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
ریسک سیستمی ثبات بازار مالی را به خطر می اندازد، چرا که شکست هر بخش می تواند به کل سیستم مالی آسیب برساند. ازاین رو اندازه گیری دقیق ریسک سیستمی و تجزیه وتحلیل مکانیزم انتقال ریسک های مالی میان بخش های مختلف برای محافظت سیستم مالی دربرابر ریسک های سیستمی، از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا در پژوهش حاضر، یک شبکه رخداد دنباله ای محور ساخته می شود تا با استفاده از آن اثر سرایتی ریسک سیستمی و وابستگی متقابل ریسک های دنباله ای میان صنایع در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شود. بدین منظور، 29صنعت اصلی در بورس اوراق بهادار تهران، متشکل از 196 شرکت فعال، طی دوره زمانی 1397 الی 1401 که دوره های استرس مختلفی را پوشش می دهد مورد آزمون قرار می گیرند. برای اندازه گیری پروفایل های ریسک، ریزش های مورد انتظار شرطی (CoES) محاسبه می شود. ماتریس های مجاورت زمان متغیر که براساس مشابهت بین پروفایل های ریسک هر جفت گره بدست می آیند نشان می دهند که ارتباط متقابل در شبکه وجود دارد. پروفایل های ریسک صنایع به طور مثبت همبسته هستند؛ صنعت بانک ها و موسسات اعتباری و صنعت بیمه و بازنشستگی هیچ گونه نقشی در تنوع بخشی ریسک طی رخدادهای دنباله ای، ندارند. با محاسبه نمره ریسک سیستمی و استفاده از تکنیک تجزیه ریسک سیستمی، می توان نتیجه گرفت که بجز صنایع مالی، سایر صنایع، صنایع مهم سیستمی در شبکه محسوب می شوند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون کوانتیل شبکه ای رخداد دنباله ای محور در کوانتیل های مختلف، نشان می دهد که همه صنایع در انتقال ریسک تحت شرایط حدی بازار، نقش دارند. یافته های حاصل از این پژوهش، از اهمیت کاربردی برای مقامات نظارتی جهت اصلاح سیاست های مالی و بهبود چارچوب های سیاست های کلان برخوردار است و نیز برای تصمیم گیری سرمایه گذاران در تخصیص دارایی ها مفید واقع می شوند.
بررسی و تحلیل نظام مند پژوهش های انجام شده در حوزه هوش مصنوعی در بازاریابی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تحولات شگرفی در موضوع هوش مصنوعی و کاربرد آن در بازاریابی به وجود آمده است. بااین وجود، همچنان مسائلی مبهم و ناشناخته در روند فعلی وجود دارد (میکالف ، 2021). لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل نظام مند و سیستماتیک مقالات و پژوهش هایی که در موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی عملی نموده اند، تدوین شده است. این پژوهش از نوع مروری بوده که در بازه سال های ۲۰۱۵ الی ۲۰۲۴ میلادی با رویکرد انتخاب مهم ترین و معتبرترین مقالات و تحقیقات علمی و کاربردی داخلی و خارجی، انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ کمی و کیفی، در نوع خود بی سابقه است، چرا که باتوجه به تنوع و گستردگی مقالات و پژوهش های انتشاریافته، جای خالی پژوهش نظام مند کنونی کاملاً محسوس بوده و پژوهشگران با کمک از این پژوهش ازیک طرف می توانند آخرین تلاش ها و اقدامات پژوهشی صورت گرفته در حوزه موردنظر را به صورت کاملاً دسته بندی شده و ساختاری موردمطالعه قرار داده و از طرف دیگر، شکاف های علمی را پر می کند و پیشنهادهای آتی در خصوص بازاریابی و هوش مصنوعی ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان داد که کلیدواژه شبکه عصبی هوش مصنوعی و ربات های خدمات دهنده پربسامدترین واژه ها هستند. شبکه هم واژگانی شامل ۱۰ خوشه است و بیشتر مقالات مرتبط به ساختارهای پژوهشی است و هم چنین گستردگی مقالات خارجی نسبت به داخلی بیشتر است؛ و موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی در کشور هند و بین پژوهشگران هندی در کشورهای دیگر پرطرفدارتر است.
ارائه مدل رضایتمندی مشتریان از خدمات غیرحضوری در سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ارائه مدل رضایتمندی مشتریان از خدمات غیر حضوری در سازمان تأمین اجتماعی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و براساس روش، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان سازمان تأمین اجتماعی استان خراسان رضوی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد. متغیر رضایتمندی مشتریان از خدمات غیرحضوری شامل 4 بعد زیرساختها، فرهنگ سازی، اصلاح ساختارها و خلاقیت و نوآوری می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار Lisrel استفاده گردید. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پژوهش، تناسب مناسبی با داده های جمع آوری شده دارد. همچنین جهت بهبود شاخص های برازش مدل، از اصطلاحات پیشنهادی منطبق با ادبیات پژوهش استفاده شده است و در نهایت مدل پژوهش تائید شد.
فهم داده بنیاد چگونگی اتخاذ رفتار شجاعانه در سازمان های دولتی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 113
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای شجاعانه برای سازمان ها بسیار مهم هستند؛ زیرا ضمن برطرف مشکلات آن ها، اعتماد طولانی مدت را به سازمان القا می کنند. هدف این پژوهش، فهم فرایند انتخاب رفتار شجاعانه در سازمان های دولتی است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کیفی است و با روش تئوری داده بنیاد اجرا شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش خبرگان حوزه رفتاری منابع انسانی سازمان های دولتی استان آذربایجان شرقی (شهر تبریز و مرند) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه ۲۰۲۰ کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مقوله محوری انتخاب رفتار شجاعانه، در قالب مؤلفه های فرعی «پشتکار و تاب آوری»، «دلیری و شهامت»، «کنشگری و بی تفاوت نبودن به انحراف های مشاهده شده» و «توان حفظ هویت و صداقت در بیان حقیقت» تعریف شد. شرایط علّی در قالب مؤلفه های عوامل فردی و ساختاری، شرایط زمینه ای در قالب مقوله های شخصیت و عملکرد مدیران، فشار اجتماعی، سازمان غیررسمی و زمینه های تربیتی و اجتماعی و شرایط مداخله گر در قالب مقوله های عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دسته بندی شدند. راهبردها نیز در قالب مقوله های توسعه فرهنگ خطرپذیری، الگوسازی از افراد شجاع و نشر روایت های آنان، آگاهی بخشی و آموزش منابع انسانی، گسترش تعاملات دوسویه و چندسویه مؤثر و طراحی سازوکارهای تشویقی و حمایتی مروج رفتارهای شجاعانه شناسایی شد. در نهایت، پیامدها به مقوله های دستاوردهای فردی، سازمانی و فراسازمانی دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: مدیران و سیاست گذاران حوزه منابع انسانی می توانند به کمک مدل پارادایمی ارائه شده در این پژوهش با رفتارشجاعانه، فرایند انتخاب آن و پیامدهای حاصل از بروز این رفتار در سازمان ها آشنا شوند و در نهایت به یک سری اصلاحات ساختاری، فرهنگی و سیاسی برای توسعه رفتار شجاعانه دست بزنند.
Psychological Identifications of Branding in the Food Industry with Grounded Theory Institutions (Study case: Gaz Asari)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A strong brand differentiates the product from competitors' products, reduces search costs, minimizes perceived risks, and offers high quality from the customer's point of view. He considered that one of the most important problems of Iran's food industry is related to the brand name, especially in the field related to the internalization of awareness and association of the brand name in the customer's mind. Cognitive distortions, as psychological factors that cause perceptual errors in people, can be effective in their negative feelings and, as a result, affect the expected results of customers' behavior; Therefore, identifying the psychological components of branding in the food industry with the foundation's data approach (case study: Gaz Asari) is of great importance. The method of this research is qualitative and grounded theory method (foundation data) which has been used in this research due to some of its special features. The statistical population consists of interviews with 17 people, including all managers and expert managers in the Gaz Asari brand industry, which means analyzing the data obtained from the interviews, using the qualitative-inductive grounded theory method (including the steps of open coding, central coding, and selective coding). The results include 19 general categories in the form of a paradigm model, which include causal conditions (competitive pressure, changing customer characteristics, market uncertainty, understanding the importance of branding and lifestyle changes), central phenomenon (psychological branding), background conditions (sustainability of brand effects) flexible characteristics of the brand and branding skills, intervening conditions (customer, company capability, brand competition capacity and the challenges of Sanat Gaz administration) and strategies (differentiation strategy, modeling strategy, discovery strategy, and resistance strategy) and consequences (short consequences duration and long-term consequences).
Malmquist Productivity Index under Network Structure and Negative Data: An Application to Banking Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۴
107 - 118
حوزههای تخصصی:
In this paper, we present a comprehensive approach for evaluating efficiency in complex networks by integrating network data envelopment analysis (NDEA) with the Malmquist productivity index. The proposed method addresses the inherent challenge of accommodating negative data within the network efficiency evaluation framework, which is a common occurrence in real-world network operations. Through the introduction of a two-stage structure, the model not only effectively manages the presence of negative values, but also provides a robust and insightful assessment of network efficiency. A case study from banking sector is employed to demonstrate the efficacy of the proposed approach, showcasing its capacity to offer valuable and actionable insights for decision-making in complex network environments. The results highlight the practical applicability and importance of the extended approach in addressing the complexities associated with evaluating efficiency in diverse network settings.
بررسی تاثیر نوآوری زیست محیطی محصول بر ارزش درک شده برند از طریق نقش میانجی جنبه های اخلاقی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
368 - 380
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش توجه مصرف کنندگان به مسایل زیست محیطی و اخلاقی، برندها را به سمت پیاده سازی سیاست های نوآورانه و پایدار سوق داده است؛ بنابراین، در عصر حاضر، نوآوری زیست محیطی به عنوان یک عنصر اساسی در استراتژی های بازاریابی و مدیریت برند مطرح شده است. هم چنین، جنبه های اخلاقی برای مشتریان بسیار اهمیت دارد و جزو مفاهیم مهم ارزش یک برند است. پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر نوآوری زیست محیطی محصولات لوازم خانگی داخلی بر ارزش درک شده از طریق نقش میانجی جنبه های اخلاقی می پردازد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان برندهای ملی لوازم خانگی هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که روایی آن با محاسبه روایی محتوا، همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل آماری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، نوآوری های زیست محیطی محصول بر ارزش درک شده برند، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان تاثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان بر ارزش درک شده برند تاثیر مثبت و معناداری دارند. علاوه بر این، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان در رابطه نوآوری های زیست محیطی محصول و ارزش درک شده برند نقش میانجی دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نوآوری های زیست محیطی در صنعت لوازم خانگی می پردازد که یکی از صنایع پرمصرف و تاثیرگذار بر محیط زیست است. هم چنین، پژوهش به طور خاص به بررسی نقش میانجی جنبه های اخلاقی می پردازد که در ادبیات پژوهشی کم تر به آن پرداخته شده است.
تاثیر قدرت مدیرعامل بر ارزش افزوده اقتصادی با تاکید بر حاکمیت شرکتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
137 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر قدرت مدیرعامل بر ارزش افزوده اقتصادی با تاکید بر حاکمیت شرکتی می پردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 130 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1396 تا 1401 موردبررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که قدرت مدیرعامل بر ارزش افزوده اقتصادی تاثیر مستقیم دارد. ولی، حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و ارزش افزوده اقتصادی تاثیر ندارد.
بررسی اثر تعدیلی عدم اطمینان اقتصادی در تاثیر بین عملکرد بازار و قدرت مدیر عامل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
255 - 271
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین و تفسیر نقش تعدیلگر عدم اطمینان اقتصادی در تاثیر بین عملکرد بازار و قدرت مدیر عامل متشکل از 74 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در افق زمانی 1398-1402(یک دوره 5 ساله ) با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره با داده های تابلوئی مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، از نوع توصیفی همبست گی می باشد. داده های مورد نیاز جهت تست فرضیه ها از صورت های مالی و یادداشت های صورت های مالی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است و سپس توسط نرم افزار اکسل پردازش اولیه بر روی آنها انجام گرفت و جهت تجزیه و تحلیل نهایی داده ها به کمک نرم افزار اقتصادسنجی ایویوز و استاتا استفاده شد. نتایج مبین آن است که بین قدرت مدیر عامل بر عملکرد بازار رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین قدرت مدیر عامل بر عدم اطمینان اقتصادی رابطه منفی و معنادار وجود دارد .
تأثیر ضعف مالی بر توسعه و عملکرد شرکت ها در پویایی با نقش تعدیل گری رقابت پذیری و محیط پیچیده
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
100 - 115
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت پذیری و حفظ مزیت رقابتی شرط بقا و وسیله ای برای دستیابی به عملکرد مطلوب در شرکت هاست. عملکرد شرکت از مهم ترین معیارهای سنجش موفقیت در شرکت های تجاری است و به همراه منابع مالی از شاخص های مهم در ارزیابی واحد اقتصادی می باشند که در تصمیمات مالی، الگوهای ارزش گذاری اوراق بهادار، روش های ارزیابی طرح-های سرمایه ای و..، نقش محوری دارند. از طرفی بدلیل تنوع مطالبات مشتریان، رقابت شدید، جهانی شدن و ضعف مالی، کسب و کارها به محیطی پیچیده تر تبدیل شده است، که عملکرد و سیاست های مختلف مدیران را برای مقابله با عدم اطمینان و تغییرات محیطی تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر ضعف مالی بر پویایی، توسعه و عملکرد در شرایط رقابت پذیری و پیچیدگی محیط شرکت هاست. لذا 147 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1392 تا 1401 انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای، با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی انجام پذیرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چند متغیره و نرم افزار ایویوز استفاده گردیده است. نتایج نشان داد ضعف مالی بر توسعه و عملکرد شرکت، نوسان پذیری بازده صنعت، تاثیر گذار است؛ به علاوه پیچیدگی محیط شرکت ها بر روابط بین ضعف مالی، توسعه و عملکرد شرکت، نقش تعدیل گری دارد. همچنین مدیریت بهینه وجه نقد و انعطاف پذیری مالی شرکت ها در بازار رقابتی محصول می تواند منجر به حفظ فرصت های سرمایه گذاری با ارزش برای شرکت ها شوند که این مسئله در نهایت منجر به بهبود عملکرد و ارزش شرکت می گردد.