
مطالعات مدیریت دولتی ایران
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره 7 پاییز 1403 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری متحول کننده نقش بسیار مهمی در هوشمند کردن صنعت فناوری مالی یا فینتک داشته و باعث توسعه کاربردهای این صنعت شده است. این کاربرد گسترده اما با چالش ها و مسائل مختلف قانونی، اخلاقی، اجتماعی و مالی روبرو شده است. چالش هایی از قبیل نوآوری، پیچیدگی های تجاری، سازمانی و عملیاتی، انسانی و اجتماعی، محیطی، داده، پویا و یکپارچه که در صورتی که برای آن ها تدبیر لازم اتخاذ نشود نه تنها کاربردهای هوش مصنوعی را در جامعه تحت تأثیر قرار می دهد بلکه مشکلات اساسی تری را به وجود خواهد آورد. ریشه حل بسیاری از این تعارضات در خط مشی گذاری است. از آن جا که مدل های موجود خط مشی گذاری عمومی قابلیت مواجهه با این چالش ها را ندارد، لذا هدف از این پژوهش ارائه فرامدلی جهت توسعه هوش مصنوعی در صنعت فینتک است که در سطح خط مشی گذاری عمومی ارائه شده است. این فرامدل به عنوان پیش نیاز فرایند خط مشی گذاری جهت ارائه مدل های مورد نیاز برای این عرصه است. برای این منظور ابتدا مدل های خط مشی گذاری عمومی مورد بررسی قرار گرفت و 25 مدل تبیین شد. سپس از میان آن ها به وسیله شاخص هایی که از ادبیات موضوع استخراج شد، مدل های مناسب انتخاب شد. پس از آن با تجزیه مدل های انتخاب شده و ترکیب آن ها با روش فراقوم نگاری، فرامدل خط مشی گذاری توسعه هوش مصنوعی در صنعت فینتک با پنج گام ارائه شد. گام های این فرامدل عبارت اند از بررسی و شناسایی، تحلیل گزینه ها، اتخاذ خط مشی ها، اجرای خط مشی، و ارزیابی و بازنگری که هر گام شامل مراحل مشخصی است.
شناسایی عوامل حیاتی موفقیت دولت هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر اطلاعات، دولت ها به دنبال بهره گیری از فناوری های نوین برای بهبود خدمات رسانی به شهروندان و افزایش بهره وری هستند. دولت هوشمند، با تکیه بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، نوآوری و مشارکت شهروندان، به دنبال تحول در نحوه اداره امور عمومی است. هدف این مقاله، شناسایی عوامل حیاتی موفقیت دولت هوشمند در ایران است. با توجه به نوع کاری که در این پژوهش، انجام شده است این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است. پژوهش حاضر با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام شد. برای درک عمیق موضوع، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد بالادستی این حوزه، از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه با 18 نفر از خبرگان این حوزه انجام شده و نظرات آنان، به صورت حضوری، تلفنی و یا مکتوب گردآوری شد. در مجموع، از مطالعات انجام شده، 98 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و دو مضمون فراگیر با نرم افزار مکس کیودا استخراج شده است. درنتیجه، عوامل حیاتی موفقیت دولت هوشمند در دو دسته اصلی (مضامین فراگیر)، عوامل نهادی و عوامل سازمانی تقسیم بندی شد. عوامل نهادی موفقیت دولت هوشمند عبارت اند از: حکمرانی هوشمند، پشتیبانی و تعهد سیاسی، خط مشی و قوانین و مقررات، امنیت هوشمند، زیرساخت و استانداردهای فناوری اطلاعات، محیط هوشمند، فناوری های نوین و هوشمند. همچنین عوامل سازمانی آن عبارت اند از: معماری سازمانی، قابلیت های سازمانی، ارزش و فرهنگ سازمانی، سرمایه انسانی، خدمات هوشمند و پایدار.
ارائه الگوی فراترکیب فرصت ها و چالش های حکمرانی شبکه ای در عصر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری ها و شبکه های ارتباطی از یک سو و بروز مسائل پیچیده از سوی دیگر، حرکت به سمت حکمرانی شبکه ای را سرعت بخشیده و از این رو بررسی نقش شبکه ها به عنوان شیوه جدید حکمرانی در دو دهه اخیر مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد الگویی از فرصت ها و چالش های مطرح شده در مهم ترین مقالات مرتبط را ارائه و مؤلفه های آن را در شرایط فعلی کشور وزن دهی و رتبه بندی کند. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای است و در دو فاز کیفی و کمی اجرا شده است. با روش فرا ترکیب بررسی و غربال گری مقالات از سال 2000 تا 2024 و انتخاب 21 مقاله منتخب انگلیسی و 5 مقاله فارسی، چهار مقوله اصلی: فرصت های اقتصادی، فرصت های اجتماعی، فرصت های ساختاری و چالش مشارکت و تعداد 11 کد اصلی و 35 کد فرعی دسته بندی شد. روایی با ابزار ارزیابی گروه کانونی و پایایی با محاسبه ضریب کاپا با مقدار 91/0تایید شد. کدها با روش آنتروپی شانون وزن دهی شد. نتایج نشان داد که مهم ترین فرصت های حکمرانی شبکه ای تحول دیجیتال شامل روابط بین سازمانی، اعتماد و شفافیت، بستر دموکراتیک، ساختار شبکه، فناوری و زیست بوم و مهم ترین چالش ها شامل فقدان آگاهی، انگیزه، دسترسی پذیری و مسئولیت پذیری هستند. همچنین در الگوی ارائه شده، وزن چالش احساس بدبینی و عدم اعتماد به شبکه و فرصت های حکمرانی پلتفرم های شبکه ای و روابط با مشتریان و توجه به جغرافیا در شرایط ایران برجسته تر است.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی حوزه های قابل بهبود و ارتقای عملکرد کلی دولت هوشمند (که به طور گسترده ای با مفهوم حکمرانی در سال های اخیر مرتبط است) در دستیابی به اهداف و مقاصد خود، این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر دولت ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. در گام نخست، برای شناسایی شاخص ها از روش کیفی فراترکیب مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در گام دوم، از روش کمی دلفی فازی و نرم افزارهای اکسل و متلب، جهت غربالگری و تأیید شاخص های شناسایی شده، استفاده شد. جامعه پژوهش در گام فراترکیب، 24 تولید علمی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی و در گام دلفی فازی 13 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط بودند. تحلیل محتوای یافته های تولیدات علمی منتخب منجر به رهگیری 73 خرده شاخص (کد توصیفی) شد؛ براساس شباهت مفهومی خرده شاخص ها و دسته بندی آن ها، تعداد 10 شاخص (مقوله اصلی) شامل حکمرانی هوشمند، مردم سالاری هوشمند، دولت باز، تعامل هوشمند، یکپارچگی، اشتراک دانش، خدمات هوشمند، فناوری هوشمند، رسانه های هوشمند و امنیت هوشمند شناسایی شد. در گام بعد، شاخص ها و خرده شاخص ها در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت؛ خروجی این مرحله، 10 شاخص شامل 67 خرده شاخص بود. شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر ویژگی های خاص نظام حکمرانی ایران و ادغام رویکردهای کیفی و کمی در فرایند انجام پژوهش از نوآوری های این مطالعه است.
کاربست رویکرد داده های سریع در خط مشی های دولت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت الکترونیک با هدف بهره مندی از فناوری نوین و علم داده ها و به منظور بهبود اثربخشی و ارائه بهتر خدمات دولتی به وجود آمده است. «داده های سریع» به عنوان یک مفهوم جدید و نوظهور، یکی از انواع داده ها است که در حکمرانی الکترونیکی منجر به سرعت در شناسایی مشکلات، تصمیم گیری سریع و به موقع و ارائه خط مشی درست برای حل آن ها می شود. لذا پژوهش حاضر با هدف به کارگیری داده های سریع در بهبود خط مشی های دولت الکترونیک مبتنی بر رویکرد کیفی چندمرحله ای و با روش های مرور سیستماتیک و تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و اساتید دانشگاه های استان های تهران و مرکزی با تخصص سیاست گذاری و علوم اطلاعات و ارتباطات بودند. برای جمع آوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، با 10 نفر مصاحبه انجام گرفته است. در نهایت با تجزیه وتحلیل داده های پژوهش مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بیان شده و شبکه مضامین ترسیم شد. نتایج پژوهش، مبتنی بر4 راهکار اصلی جهت بهبود خط مشی های دولت الکترونیک به این شرح است: 1. «شناخت داده های سریع» که این شناخت می تواند به بهبود کارآمدی، شفافیت، و پاسخگویی دولت الکترونیک کمک کند؛ 2. «راهکارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات» که نیاز به بهبود بسترهای مخابراتی، یکپارچه سازی سیستم ها، و توسعه زیرساخت های هویتی حائز اهمیت را شامل می شود. 3. راهکارهای فرهنگی که با نیاز به فرهنگ سازی، افزایش آگاهی عمومی، و حمایت اجتماعی برای پذیرش داده های سریع ممکن می شود. و4. راهکارهای مدیریتی که با نیاز به رهبری الکترونیکی، بهبود زیرساخت های شهری، و توسعه رویه های سازمانی تأمین می شود.
مطالعه تطبیقی تجربیات جهانی کاربست هوش مصنوعی در اداره امور عمومی: دلالت هایی برای ارتقای حکمرانی هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش هوش مصنوعی در حکمرانی و مدیریت دولتی، استفاده از این فناوری در دولت های پیشرو می تواند به بهینه سازی فرایندها، ارتقای شفافیت و بهبود خدمات عمومی منجر شود. پژوهش حاضر در چارچوب مفهوم حکمرانی هوشمند، تجربه های جهانی به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه مدیریت دولتی 5 کشور منتخب را مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار داده، شباهت ها، تفاوت ها و مقایسه محورهای مرتبط با کاربست هوش مصنوعی در حکمرانی در نسبت با ایران را تحلیل کرده است. روش شناسی پژوهش از نوع کیفی بوده و برای انجام آن، از استراتژی مطالعه تطبیقی بهره گرفته شده است؛ به این گونه که پس از بررسی مبانی، پژوهش های پیشین و معیارهای جهانی مرتبط، پنج کشور آمریکا، چین، سنگاپور، انگلستان و دانمارک که از نظر شاخص دولت الکترونیک و هوش مصنوعی پیشرو بوده و دست کم در یکی از این شاخص ها رتبه اول تا چهارم را دارند، به عنوان موارد منتخب، مطالعه و بررسی شدند. بررسی تطبیقی داده های یافت شده حاکی از آن است که مؤلفه های کلیدی به کارگیری هوش مصنوعی در این پنج کشور، در شش دسته گوناگون حوزه های کاربرد، اقدامات زمینه ای و زیرساختی، سیاست های کلان، نهادهای متولی، روند های نوظهور و چالش های استفاده از این فناوری قابل بررسی است. مشکلاتی مانند تحریم در ایران مانع ایجاد زیرساخت های کافی شده اند که برای بهبود وضعیت و رفع موانع، پیشنهادهایی مانند حمایت از سرمایه گذاری، توسعه زیرساخت های فناورانه، استفاده از تجربیات بین المللی، و تقویت نیروی انسانی ارائه شده است تا ایران نیز بتواند جایگاه بهتری در این حوزه کسب کند.