مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نیروی کار
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سعی شده است تا با معرفی دیدگاههای مختلف فمینیستی، مسائل زنان در بحث نیروی کار، توسعه و جهانی شدن اقتصاد از نظرگاه فوق مورد نقد و بررسی قرار گیرد. حضور کمرنگ زنان در مراکز تصمیمسازی اقتصادی از دیگر محورهای مورد مطالعه در نوشته حاضر است. به نظر میرسد که تئوریهای مختلف فمینیستی جز با چارهجوئیهای مقطعی نتوانسته اند مشکل ساختار ناسالم اشتغال زنان را با پیامدهای مذکور از قبیل محیط ناامن شغلی، ایجاد مشاغل ثانویه و کاهش دستمزد در بازار کار بر طرف نمایند، به گونهای که با بسط اصول مدرنیته و بحث جهانی شدن اقتصاد با تمامی شعارهای مطرح شده، زنان آسیبپذیرترین قشر اجتماع در تحولات اقتصادی شمرده میشوند. مشکل اساسی دیدگاه اقتصادی فمینیسم در حل مشکل زنان به مبارزه طلبیدن مردان و نادیده انگاشتن نظام قدرت سالاری حاکم بر روابط ناعادلانه اقتصادی از جانب قدرتها و کارتلهای بزرگ اقتصادی است.
تقاضا برای نیروی کار، ریسک تولید و کارایی اشتغال در صنایع بزرگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد تا برآوردی از یک سیستم توابع تقاضای نیروی کار و کارایی اشتغال تحت ریسک تولید ارائه دهد. برای دستیابی به این هدف، الگوی سیستم تقاضای نیروی کار با استفاده از داده های تلفیقی صنایع 9 گانه طی دوره 72-1350 در قالب یک الگوی جزء خطای دو سویه با اثرات ثابت برآورد شده است. با این فرض که تقاضای نیروی کار تابعی از متغیرهای محصول، دستمزد، سرمایه و زمان بوده و تابع ریسک تولید علاوه بر متغیرهای محصول، دستمزد، سرمایه و زمان بوده و تابع ریسک تولید علاوه بر متغیرهای قبلی به مخارج دولتی، عرضه پول و نسبت صادرات صنعتی به ارزش افزوده آنها نیز وابسته می باشد. برآورد پارامترهای تابع تقاضای نیروی کار از یک فرآیند چند مرحله ای و برآورد تابع ریسک تولید از طریق روش غیر خطی بدست آمده است. نتایج حاصل از برآورد نشان می دهد که علامت کشش های تقاضای نیروی کار نسبت به محصول، دستمزد، سرمایه و تکنولوژی مطابق انتظار یعنی بی کشش بوده اند. علامت پارامترهای تابع ریسک تولید نیز مورد انتظار بوده و نرخ های کارایی بسیار پایین بدست آمده که بیانگر این است که سه صنعت از متوسط نیروی کار مورد نیاز بیشتر استفاده کرده اند.
تجزیه و تحلیل عوامل موثر در تولید میگوی پرورشی در استان خوزستان
حوزه های تخصصی:
تامین پروتئین حیوانی در امر تغذیه انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. آبزیان، از جمله میگو، یکی از منابع مهم تامین پروتئین حیوانی است. از این رو پرورش آبزیان و میگو در سطح جهانی روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. در ایران نیز پرورش میگو به دلیل وجود سواحل مساعد پرورش و همچنین امکان صدور آن توسعه یافته است. بررسی عوامل موثر در تولید میگوی پرورشی در استفاده بهینه از عوامل تولید برای تولیدکنندگان اهمیت بسزایی دارد. در این تحقیق تاثیر عوامل تراکم ذخیره سازی در واحد سطح، میانگین درصد بازماندگی، میانگین غذای مورد استفاده در هکتار و نیروی کار در هکتار بر میانگین تولید میگوی پرورشی در هکتار بررسی شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق، تاثیر مستقیم و معنی دار تراکم ذخیره سازی در واحد سطح، میانگین درصد بازماندگی و همچنین نیروی کار در هکتار را بر میانگین تولید میگوی پرورشی در هکتار نشان می دهد. اما بر خلاف انتظار بین میانگین غذای مورد استفاده و میانگین تولید میگو در واحد سطح رابطه معنی داری وجود ندارد. آزمون ضرائب والد وجود بازده به مقیاس ثابت را در این صنعت تایید نمی کند.
کاهش جمعیت بخش کشاورزی زیربنای توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کاهش جمعیت بخش کشاورزی به عنوان زیر بنای توسعه اقتصادی می پردازد . در این مقاله رابطه بین توسعه اقتصادی و سهم نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی و نیز عواملی که بر میزان این سهم موثر می باشند مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج حاصله نشان می دهد که در مراحل اولیه توسعه سهم نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی بیشتر و با افزایش درجه ی توسعه یافتگی این سهم نیز کاهش یافته است . ایران در طی بیش از چهار دهه گذشته با دوپدیده مرتبط یعنی کاهش جمعیت روستایی و رشد شهر نشینی مواجه بوده است .
تخمین تابع بهره وری نیروی کار در بخش صنایع استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین معیاری برای اندازه گیری میزان بهره وری نیروی کار در صنایع استان خوزستان، یکی از لوازم بهبود بهره وری نیروی کار است. تعیین این معیار نیازمند تخمین تابع بهره وری نیروی کار صنایع این استان و بررسی عوامل موثر بر آن است. بدین منظور یک مدل کاب - داگلاس تعمیم یافته با متغیرهای مستقلی مانند موجودی سرمایه، شکاف بین تولید بالقوه و بالفعل و هزینه های تحقیق و توسعه به کار رفته و دوره مورد بررسی، سالهای 1350 - 1380 است. با توجه به نبود داده های موجودی سرمایه و شکاف تولید در استان، داده های مربوط تولید شد. برای تخمین داده های موجودی سرمایه صنایع استان خوزستان از روش روندنمایی سرمایه گذاری و برای تخمین تولید بالقوه صنایع از روش اینتریلییگیتور استفاده شده است. نتایج برآورد نشان می دهد که میزان بهره وری نیروی کار با موجودی سرمایه و با هزینه های تحقیق و توسعه رابطه مستقیم و با شکاف بین تولید بالقوه و بالفعل رابطه معکوس دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بهره وری واقعی در صنایع استان روند نزولی دارد به گونه ای که مقدار بهره وری واقعی در سال 1380 تنها ده درصد مقدار واقعی بهره وری سی سال پیش است.
تخمین سرمایه انسانی بر مبنای متوسط سالهای تحصیل نیروی کار برای ایران (1345-1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های رشد جایگاه ممتازی را برای سرمایه انسانی قایلند و انباشت دانش، مهارت و تجربه نیروی کار را به عنوان عنصری مهم در رشد و توسعه اقتصادی ارزیابی می کنند. بر این اساس، برای کشورهای مختلف برآوردهایی از میزان سرمایه انسانی صورت می گیرد که در تخمین معادلات رشد مورد استفاده واقع می شود. علی رغم اهمیت زیاد این موضوع، در ایران تاکنون تخمین مناسبی از سرمایه انسانی صورت نگرفته است. در این مقاله با روشی جدید، متوسط سالهای تحصیل نیروی کار به عنوان شاخصی از سرمایه انسانی، برای سالهای 1345 – 1379 برآورد گردیده است. نتایج به دست آمده در این تحقیق به دلیل استفاده از تعداد افراد شاغل به جای کل جمعیت، منظور نمودن تحصیلات آموزش عالی، در نظر گرفتن تغییرات نظام آموزشی کشور طی سالهای 1345 – 1379، استفاده از آمار واقعی دانش آموزان با احتساب کسانی که ترک تحصیل کرده اند به جای استفاده از نرخ ثبت نام و نیز منظور نمودن نرخ مرگ و میر، مهاجرت و نوسانات نرخ بیکاری در مقایسه با روش به کار گرفته شده از سوی بارو و لی (2000) از دقت و صحت بیشتری برخوردار است.
اثر مخارج بهداشتى بر رشد اقتصادى کشور ایران طى سال هاى 1383-1358(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هزینه های بهداشت از عوامل مهم تشکیل دهنده رشد اقتصادی اند که در کنار نیروی کار و سرمایه فیزیکی می توانند باعث توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور شوند. در کشور ایران مخارج بهداشتی اهمیَت فراوانی دارد ، زیرا جمعیت ایران جوان است و حفظ سلامت و تندرستی این نیروی کار همراه با گسترش آموزش عمومی و عالی بهتر می تواند به رشد و توسعه اقتصادی کمک نماید. روش بررسی: فرضیَه رشد مبتنی بر مخارج بهداشتی در کنار سایر عوامل مانند، نیروی کار و سرمایه فیزیکی برای اقتصاد ایران طی سال های 1383-1358 مورد مطالعه قرار گرفت . الگوی استفاده شده در این مطالعه الگوی سولو می باشدونتایج تحقیق توسط آزمون هاسمن مورد ارزشیابی قرار گرفت. یافته ها: یافته های این مطالعه اثر مثبت وازلحاظ آماری معنی دارِ هزینه های بهداشتی؛ و اثر مثبت ولی ازلحاظ آماری غیر معنی دار رشد جمعیَت بر رشد اقتصادی را در دوره ی مطالعه در کنار اثر مثبت سایر عوامل مانند سرمایه و نیروی کار نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به اثر مستقیم مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی و اثر غیر مستقیم آن بر اقتصاد از راه کاهش مرگ و میر جمعیَت فعال کشور و همچنین کاهش میزان ناتوانی و غیبت از کار به واسطه کاهش بیماری و با مشخص شدن مقدار اثر آن در اقتصاد ایران ،این مطالعه به بر نامه ریزان و سیاستگذاران کلان کشور کمک می نماید تا نگاه خود را به نحوه تخصیص هزینه ها در بخش بهداشت و درمان کشور تغییر دهند و بهداشت را نوعی کالای سرمایه ای به حساب آورند، و در این زمینه بیشتر سرمایه گذاری کنند تا باعث رشد اقتصادی و توسعه کشور در آینده شود.
مقدمات جهانی شدن و انتقال نیروی کار در آستانه مشروطیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل فشار داخلی از جمله فقر، ناامنی و استبدادی و عوامل کشش خارجی ( بازارکار ، درآمد بالاتر،…..) سبب شد در واپسین ربع سده نوزدهم، سیلی بزرگ از مهاجران ایرانی به روسیه سرازیرشود.آشنایی ایرانیان با تحولات و دستاوردهای سیاسی، اجتماعی و صنعتی غرب و ارتباط ایرانیان ماندگار در اروپا و قفقاز با طبقه روشنفکر و بازاریان ایران سبب شد شرایط لازم را برای یک حرکت اعتراضی خواهنده مهیا شود و جنبش مشروطه به راه افتد.
چگونه صنعت بیمه می تواند در اشتغال زایی مؤثر باشد
حوزه های تخصصی:
بخش خدمات تقریبا 54 درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد، لذا به عنوان بزرگ ترین بخش اقتصاد ایران تعیین کننده ای در ایجاد اشتغال می تواند ایفا کند. از سوی دیگر صنعت بیمه به عنوان یک نهاد واسطه مالی یکی از اجزای تشکیل دهنده بخش خدمات است. آنچه در این مقاله بررسی می شود، جایگاه صنعت بیمه در امر ایجاد اشتغال است. برای این منظور تابع تقاضای نیروی کار در بخش خدمات را در الگوی برنامه سوم توسعه به عنوان مدل اصلی تقاضای نیروی کار در نظر می گیریم و اثر اشتغال زایی صنعت بیمه را با استفاده از این الگو بررسی می کنیم...
نرخ باروری و میزان مشارکت زنان در نیروی کار (مطالعه موردی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصه های مختلف است؛ به طوری که شاهد افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و کاهش در نرخ های باروری می باشیم. از این رو با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به تبیین رابطه علی بین نرخ باروری و نیروی کار زنان پرداخته شده است. گروه کشورهای مورد مطالعه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. هم چنین این مطالعه طی دوره 1980-2004 صورت گرفته است. در این زمینه می توان به دو دیدگاه موجود اشاره نمود. در دیدگاه اول اعتقاد بر کاهش میزان مشارکت زنان در نیروی کار در اثر افزایش نرخ های باروری است، اما در دیدگاه دوم افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار موجب کاهش نرخ های باروری می شود. به منظور مطالعه این دو دیدگاه از آزمون علیتی هیسائو استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که در کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران، رابطه علی دوطرفه برقرار است بدین معنا که افزایش در نرخ های باروری می تواند موجب کم شدن نیروی کار زنان و در نتیجه کاهش مشارکت آنان در نیروی کار شود. از سوی دیگر، با افزایش اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در عرصه های اقتصادی، نرخ های باروری نیز کاهش خواهد یافت
نگاهی به مشارکت اقتصادی زنان در ایران
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مشارکت اقتصادی، اشتغال و بی کاری زنان ایران در دوره 1355-1381 می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که علی رغم پیشرفت های نسبی طی دهه های گذشته، میزان فعالیت و اشتغال زنان در ایران نسبت به مردان ایران و زنان کشورهای دیگر پایین تر است. این حقیقت که میزان فعالیت زنان برای مدت چهل سال بدون تغییر باقی مانده است، نیاز به توجه جدی دارد. با این وجود، هنوز به اهمیت و لزوم شرکت زنان در فعالیت های اقتصادی و مشارکت مستقیم در تولید ملی به دلایل زیادی توجه شایسته ای نشده است.
رتبه بندی رقابت پذیری صنایع بر اساس شاخص انعطاف پذیری نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان رقابت را در میان صنایع و بنگاه های مختلف افزایش داده است. از این رو، هر بنگاه به منظور بقا در اقتصاد جهانی باید برای افزایش قدرت رقابتی خود تلاش کند. بدین منظور بنگاه های مختلف سعی می کنند با رشد انعطاف پذیری در بازار نیروی کار خود، علاوه بر کاهش هزینه های تولید، انعطاف پذیری خود را در مواجه با شرایط بازار جهانی افزایش دهند تا بدین وسیله بتوانند به قدرت رقابتی بیشتری دست یابند. این مطالعه با تمرکز بر اشتغال غیررسمی، به دنبال بررسی این موضوع است که اشتغال غیررسمی تا چه میزان می تواند بر رشد انعطاف پذیری نیروی کار بنگاه ها، قدرت رقابتی آنها و در نتیجه بر فرایند حرکت صنایع کشور به سوی اقتصاد جهانی مؤثر باشد. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که این اثر در فعالیت ها و صنایع رقابت پذیر که فناوری پیشرفته ای ندارند، مثبت است و بنگاه های این دسته از صنایع، برای بهبود رقابت پذیری خود باید بیشتر از نیروی کار غیررسمی استفاده کنند. در نهایت، با بهره گیری از این نتایج، شاخص مزیت رقابتی پویا که ترکیب متوازنی از شاخص رقابت پذیری و سهم اشتغال غیررسمی است، برای رتبه بندی صنایع معرفی شده است.
مدیریت جانشین پروری نیاز امروز سازمان ها
حوزه های تخصصی:
در گذشته، کارکنان سالیان متمادی به فعالیت خود در یک سازمان ادامه می داند و با افزایش سنوات خدمت به طور مستمر نردبان ترقی را طی می کردند. امروزه، توسعه شغلی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. استراتژی های استعدادیابی سازمان به حرکت مستمر حول توسعه دانش و مهارت، آماده سازی رهبران و نگه داری با استعدادترین کارکنان در سازمان نیاز دارد. سازمان های پیشرو امروزی به اهمیت آماده سازی مستمر و توسعه شاغلین خود برای رشد آتی سازمان پی برده اند. آگاهی و تشخیص سازمان ها همراه با نیاز به مدیریت جانشین پروری سبب شده است که سازمان های پیشرو کنونی برای اولین بار فردی را مسئول این مهم کنند. مدیریت جانشین پروری فرآیندی است که در چارچوب یک سیاست کلی عمل می کند که هدف آن سازگار نگه داشتن دائمی سازمان با متقضیات کسب و کار است. در این مقاله سعی شده است تا ضمن مرور ادبیات موضوع به موارد مربوطه پرداخته شود.
تأثیر بهره وری بر رشد اقتصادی صنایع تولیدی ایران با رهیافت داده های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت علمی منابع رشد تولید، از جمله الزام های دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و درونزا است. بر اساس الگوی رشد سولو، رشد اقتصادی، از دو منبع یعنی رشد عوامل تولید و رشد بهره وری عوامل تولید حاصل می شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از داده های صنایع تولیدی ایران در سال های 86-1379 بر اساس کدهای دو رقمی استاندارد بین المللی صنایع با رهیافت داده های ترکیبی (پانل دیتا) با تخمین تابع تولید، منابع رشد بخش مذکور، شناسایی و جایگاه بهره وری کل عوامل تولید مشخص گردید. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، صنایع ایران در سال های مورد بررسی، به طور متوسط 12.34 درصد رشد داشته است. 16.6 درصد از آن، ناشی از رشد بهره وری کل عوامل تولید در این بخش بوده است. 69 درصد نیز ناشی از رشد نیروی کار و 13.5 درصد به رشد موجودی سرمایه مربوط بوده است.
آینده پژوهی تغییرات جمعیتی ایران طی دورة 1390 تا 1420(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله آینده شناسی جمعیت ایران است. روش تحقیق، تحلیل جمعیتی و اسنادی است. جدید ترین پیش بینی های جمعیتی (2012) بخش جمعیت سازمان ملل برای کشورهای دنیا نشان میدهد که جمعیت ایران بر اساس سناریوهای سه گانة سازمان ملل، یعنی حد پایین، حد متوسط و حد بالا، تا سال 1420 به ترتیب، 7/87، 8/96 و 106 میلیون نفر خواهد شد. بر اساس سناریوی تعدیل شده که نویسندگان مقاله طراحی کرده اند، شمار جمعیت ایران تا سال 1420 به حدود 91 میلیون نفر خواهد رسید.
نتایج به دست آمده نشان میدهد باروری زیر سطح جانشینی (کمتر از1/2 فرزند زنده برای هر مادر) در ایران تداوم خواهد داشت که این خود لزوم برنامه ریزی آینده نگرانه را برای مدیریت سالمندی در کشور روشن می سازد. بهبود و استحکام بنیان خانواده و ترویج ارزش های دینی و اسلامی که بیشتر خانواده محور هستند، به ارتقای سطح باروری و ترمیم هرم سنی جمعیت کمک خواهد کرد.
نقش رشد بهره وری کل عوامل در رشد بخش غیرنفتی اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی سهم رشد بهره وری کل عوامل، نیروی کار و موجودی سرمایه در رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس در طول برنامه های سوم، چهارم و پنجم قبل از انقلاب اسلامی (1356-1342) و برنامه های اول تا چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1386-1368) می باشد.
نتایج نشان می دهد نرخ رشد بهره وری کل عوامل و نرخ رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342 (5/1% و 2/10%) و 1386-1368 (4/2% و 9/5%) بوده است که دارای نوسانات شدیدی می-باشد. این پدیده ناشی از فقدان تاکید بر رویکرد ترکیبی (ایجاد ظرفیت های جدید و بطور همزمان افزایش بهره وری ظرفیت های موجود) در طول دوره مورد مطالعه است. هم چنین منابع رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342، به ترتیب رشد موجودی سرمایه و رشد نیروی کار بوده است. به عبارت دیگر نرخ رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342 از مدل رشد برونزا پیروی کرده است. در حالی که منابع رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1386-1368 به ترتیب رشد موجودی سرمایه، رشد بهره وری کل عوامل و رشد نیروی کار می باشد، که این امر ناشی از کاهش قابل توجه رشد موجودی سرمایه بوده است.
به نظر می رسد دلیل اصلی پایین بودن سهم رشد بهره وری کل عوامل در رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی، اتخاذ سیاستهای ناصحیح اقتصادی (تعیین دستوری دستمزدها، نرخ بهره بانکی، نرخ ارز، قیمت انرژی و سایر عوامل تولید و قیمت کالا و خدمات) است که موجب انحراف قیمت نسبی عوامل از فراوانی نسبی فیزیکی عوامل شده است.
بررسی تأثیر عوامل تولید بر شدت مصرف انرژی در ایران: یک تجزیه و تحلیل مبتنی بر تابع تولید کاب- داگلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تأثیر عوامل تولید مشتمل بر تکنولوژی، سرمایه فیزیکی و نیروی کار بر شدت مصرف انرژی در ایران را بررسی می کند. برای این منظور، در چارچوب یک تابع تولید کاب- داگلاس به تجزیه و تحلیل داده های سری زمانی دوره (1386-1353) پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تکنولوژی و سرمایه فیزیکی به ترتیب منجر به رشد متوسط سالانه ای معادل % 48238/1 و % 24073/1 در شدت انرژی شده اند؛ درصورتی که، در خلال این دوره، نیروی کار شدت انرژی را به طور متوسط % 33016/1 کاهش داده است. بنابراین، این عوامل رشد متوسط سالانه ای معادل % 39295/1در شدت انرژی را توضیح می دهند. از طرف دیگر، آمار و ارقام نشان می دهند که در طی دوره (1386-1353) شدت مصرف انرژی در ایران به طور متوسط سالانه حدوداً 69/3 درصد رشد داشته است. با توجه به این محاسبات، هم چنین می توان نتیجه گرفت که بخش عمده ای از رشد شدت انرژی (سالانه در حدود 3/2 درصد) معلول عوامل دیگری بوده است.
تمایزهای منطقه ای در بازار کار شایسته مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان و بازار کار، دو عنصر تعیین کننده تمایز در اقتصاد تلقی می شوند و همچنان که می توان بازار کار را برحسب معیارهایی چون شاخص کار شایسته تحلیل کرد، انواع مکان را می توان برحسب مناطق شهری و روستایی از یکدیگر تفکیک ساخت. بر این اساس، این مقاله با هدف تبیین شاخص کار شایسته در مناطق شهری استان های ایران و در دو مقطع زمانی 1384 و 1388 به عنوان سال های ابتدایی و انتهایی برنامه چهارم، برای سنجش شاخص کار شایسته، از هشت معیار اساسی نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری، نرخ بیکاری جوانان، نسبت اشتغال به جمعیت، میزان کار با ساعات بیش ازحد، تعداد زنان مزدبگیر در بخش صنعت، تعداد زنان مزدبگیر در بخش کشاورزی و تعداد زنان مزدبگیر در بخش خدمات استفاده شده است. تلفیق شاخص های مذکور نیز با استفاده از روش تاپسیس صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد میانگین کار شایسته در بازار کار مناطق شهری ایران در سال پایانی برنامه چهارم توسعه (1388)، در مقایسه با سال ابتدایی آن (1384) افزایش یافته و علاوه برآن، مناطق شهری از حیث این شاخص با همگرایی در این دوره به سوی همگنی بیشتر پیش رفته اند. با وجود این و براساس نتایج، همگرایی و همگنی رخ داده در مناطق شهری برای تمامی استان ها در روند مذکور از هر حیث، دارای اهمیت است و به عبارتی نگرش منطقه ای در بهبود کار شایسته مناطق شهری از هر جهت امری ضروری است.
بررسی آثار اقتصادی استفاده از دستگاه برداشت پیاز در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس داده های موجود سهم استان آذربایجان شرقی از
تولید پیاز به دلیل افزایش هزینه ها در حال کاهش بوده و در نتیجه توسعه ی
مکانیزاسیون در مراحلی از تولید که بیشتر بر نیروی کار متکی است، می تواند گزینه ای
برای مدیریت هزینه ها باشد. لذا این پژوهش با استفاده از الگوی مازاد اقتصادی به
بررسی آثار اقتصادی توسعه ی مکانیزاسیون در مرحله ی برداشت زراعت پیاز در استان
آذربایجان شرقی پرداخته است. از آنجایی که برداشت پیاز در استان به صورت دستی انجام می گیرد، بخشی از اطلاعات از مطالعات
پیشین و مابقی با انتقال دستگاه پیازکَن به منطقه در سال 1392 به دست آمد. نتایج
پژوهش نشان داد که با کاهش10 درصدی در هزینه ی برداشت پیاز، سالانه 4340 میلیون
ریال به مازاد مصرف کنندگان اضافه می شود. همچنین افزایش کشش تقاضا باعث تغییر در
مازاد اقتصادی تولیدکنندگان شده است؛ به طوری که این مقدار از مقادیر منفی در کشش
تقاضای 5/0 به مقادیر مثبت در کشش تقاضای 5/1 تغییر می یابد. بررسی توزیع منافع
نشان می دهد که در کشش عرضه ی 5/0 برای پیاز و سایر نهاده ها، با افزایش کشش از
5/0 به 5/1، مازاد تولیدکننده از صفر به 2137 میلیون ریال افزایش و مازاد نیروی
کار و سایر نهاده ها به ترتیب از منفی 3492 به منفی 3088 میلیون ریال و از 3492 به
5215 میلیون ریال افزایش می یابند. در نتیجه با توجه به شرایط اقتصادی موجود،
توسعه ی مکانیزاسیون پیاز در منطقه ی مورد بررسی دشوار بوده و به نظر می رسد
مکانیزاسیون برای زارعینی که از نیروی کار روزمزد استفاده می کنند، قابل توصیه
است. لذا تمرکز بر این ویژگی می تواند در موفقیت برنامه ریزی های مربوط تاثیرگذار
باشد.
انتخاب شرکای تجاری در چارچوب نظریه همگرایی باشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی همگرایی باشگاهی بین کشور ایران و شرکای تجاری آن طی دوره زمانی 1392- 1357 با استفاده از آزمون لوگ تی (Log(t))و الگوی با متغیر وابسته محدود بوده است. سپس با استفاده ازالگوی با متغیر وابسته محدود عوامل مؤثر بر شکل گیری این باشگاه های اقتصادی تحلیل شده است.
با برآورد الگو در قالب داده های تابلویی وجود همگرایی باشگاهی درآمدی در بین ایران و برخی از شرکای تجاری آن تأیید شده است. در مجموع نتایج نشان می دهد که این توان و ظرفیت جهت همگرایی درآمدی ایران با کشورهای بلیز، الجزایر، مصر، فیجی، گواتمالا، هندوراس، هند، کریباتی، مراکش، نیکاراگوئه، سوازیلند، تایلند، تونگا، تونس و ویتنام وجود دارد تا با تشکیل یک بلوک اقتصادی مؤثر، روابط و تعاملات درونی را جهت رسیدن به رشد اقتصادی بالاتر و همگرایی سریع تری افزایش دهند.