فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تاریخ اندیشه پیرامون جایگاه، عمل کرد و وظایف نخبگان در جامعه به قدمت تاریخ فلسفه سیاسی است. این تفکر که جوامع بشری از نیروها و طبقات اجتماعی گوناگون تشکیل شده و حکومت می بایست در اختیار گروه های اجتماعی برتر قرار گیرد، حتی در اندیشه های فلاسفه باستان و قرون وسطی مطرح شده است. نظریات و روی کردهای بسیاری در زمینه نخبه گرایی وجود دارد که در مقاله حاضر با هدف بررسی اندیشه های متفکرین مسلمان در این زمینه، با روش کیفی مقایسه تطبیقی، این روی کردها با دیدگاه امام علی درباره نخبه گرایی در خطبه شقشقیه مقایسه شده اند. نتیجه آن که در روی کردهای نخبه گرایی، بر مشروعیت سیاسی نخبگان تأکید شده است، اما مبنای دیدگاه امام علی بر پایه مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی است. هم چنین روی کردهای نخبه گرایی معتقدند که نخبگان در راستای تأمین منافع خود عمل می کنند، اما امام علی برقراری عدالت، مبارزه با ظلم و حفاظت از توده را مسؤولیت اجتماعی نخبگان می داند. هم چنین ایشان حقوق و وظایف متقابل نخبگان و توده را مورد نظر داشته اند، اما در روی کردهای دیگر بیش تر بر وظایف توده در برابر نخبگان و در جهت منافع آنان تأکید شده است.
تبیین فرصت های ژئواکونومیکی ج.ا. ایران در فضای پساجنگ سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای مختلف به فراخور ویژ گی های متفاوت جغرافیایی که دارند، نقشی چندبعدی در راهبردهای سیاست خارجی بازیگران منطقه ای و جهانی ایفا می کنند. سوریه نیز از این قاعده مستثنا نیست و با توجّه به اختصاصات مختلف جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که دارد، جایگاهی چندبعدی در سپهر سیاست خارجی ج.ا. ایران ایفا کرده است. باوجود اینکه موقعیت راهبردی سوریه در محور مقاومت دیگر ابعاد اهمیت این کشور را متأثر ساخته است، با این حال سوریه از ظرفیت های ژئوکالچری و ژئواکونومیکی بالایی برخوردار است که در صورت توجّه جدی می تواند به کنش گری فعال و چند سویه در راهبردهای سیاست خارجی ایران در آینده بدل شود. این مقاله به روش توصیفی _تحلیلی و با بهره گیری از منابع مختلف کتابخانه ای، در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین فرصت های ژئواکونویکی ایران در فضای پساجنگ داخلی سوریه کدم اند؟ یافته بیانگر آن است که سوریه دارای ظرفیت های ژئواکونومیکی مختلفی همچون قرارگیری در کریدور انرژی ایران –عراق- سوریه- اروپا (پرسین پایپ)، کریدور زمینی خلیج فارس- مدیترانه و همچنین محیط مناسبی برای سرمایه گذاری ایران در بخش های نفت و معادن، با توجّه به نیاز سوریه به بازسازی های گسترده بعد از جنگ داخلی است. درواقع سوریه را می توان مکمل ژئواکونومیک ایران در حوزه صدور انرژی و همچنین دسترسی به بازارهای اروپایی دانست.
عوامل اقتصادی مؤثر بر جهت گیری سیاست خارجی فنلاند در برابر فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسیه هم زمان تهدید و فرصتی مهم در سیاست خارجی فنلاند محسوب می شود. راهبرد سیاست خارجی فنلاند در برابر روسیه بر دو رکن دفاعی (لزوم بازدارندگی نظامی) و اقتصادی (لزوم روابط گسترده) بنا شده است. تمرکز اصلی در این نوشتار بر رکن دوم است. تاریخ و جغرافیا، دو عامل مهمی هستند که فنلاند و روسیه را به شریک های اقتصادی ذاتی تبدیل کرده اند. در اینجا این پرسش مطرح است که عوامل اقتصادی چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی فنلاند در برابر روسیه تأثیر گذاشته اند؟ بررسی نظم برامده از این فرایند نیز اهمیت دارد. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که انرژی در کنار تجارت کالا و خدمات مهم ترین عناصر اقتصادی هستند که سبب پیگیری راهبردهای مدارا و هنجاری و در نتیجه، ایجاد آسیب پذیری دوجانبه در روابط فنلاند و روسیه شده است. در این نوشتار برای آزمون فرضیه از نظریه وابستگی متقابل نامتقارن مبتنی بر آسیب پذیری کوهن و نای بهره برده ایم. روش پژوهش نیز ترکیب آمار توصیفی و مشاهده میدانی است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که روسیه با رویکردی ژئواکونومیک از انرژی برای پیشبرد سیاست های خود در برابر فنلاند استفاده می کند. در حوزه تجارت کالا نیز فنلاند در وضعیتی آسیب پذیر قرار گرفته است؛ در مقابل، در خدمات دست بالا را دارد. به ویژه به وسیله مؤلفه ترانزیت کالا، روسیه را در وضعیت ضعف قرار داده است. مجموع این دو ایستار، سبب شکل گیری وابستگی متقابل در روابط میان دوطرف شده است.
بررسی تأثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی همچون حوزه تجارت در حوزه سیاست نیز گسترش یافته است. بازاریابی سیاسی فرآیند استفاده از ابزارهای توسعه یافته برای بازار تجاری در حوزه های سیاسی است. احزاب و کاندیداها با استفاده از فنون بازاریابی درصدد جلب توجه مردم و ارائه هر چه بهترو بیشتر حزب و نماینده خود در انتخابات بوده اند. در واقع بازاریابی سیاسی پیوندی عمیق میان علم بازاریابی وسیاست است. هدف نوشتار حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020ریاست جمهوری آمریکا است. مقاله با کاربست نظریه بازاریابی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی در صدد است که به این سئوال اساسی پاسخ دهد که بازاریابی سیاسی در کارزار انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا چه تاثیری برانتخاب کاندیدای پیروز داشت؟ فرضیه مقاله این است که بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی در پیروزی کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا تاثیر به سزایی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد که بازاریابی سیاسی فرآیندهای منظمی را برای ارزیابی خواسته ها و نیازهای توده ها دارد. بازاریابی سیاسی برای تأثیرگذاری بر آرای مردم در انتخابات طراحی شده است. نتایج این پژوهش اثربخشی بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی توسط کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا را نشان می دهد. با توجه به پیشرفت روز افزون این علم در اقصی نقاط جهان و نوظهوربودن آن در کشورمان در این مقاله سعی شده است به با نگاهی گذرا به مفهوم این علم و ابزار کاربردی آن بیشتر به جنبه های کاربردی آن در انتخابات2020 آمریکا پرداخته شود.
انقلاب اسلامی ایران و آینده ی اُمّت اسلام در اندیشه ی علم مطهری: (عوامل تداوم و انحطاط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهید مرتضی مطهری به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در تئوری پردازی مبانی انقلاب اسلامی است. ایشان به عنوان ایدئولوگ انقلاب ، جزو محدود افرادی است که به بررسی تداوم و انحطاط انقلاب اسلامی ایران و تاثیر آن بر آینده ی امت اسلام پرداخته است، به گونه ای که در تحلیل نهائی از رهگذر تداوم انقلاب ، کوشید ، به تبیین مبانی اسلامی و ایرانی در احیای تمدن اسلامی نیز بپردازد. وی جزء اندیشمندانی بود که همواره دغدغه ی اسلام و ایران داشت و نسبت عوامل تداوم و یا انحطاط آن حساسیت و نگرانی بسیار زیادی داشت. پرسشی که این پژوهش به روش توصیفی و کیفی درصدد پاسخگوئی به آن است این است که از دیدگاه علامه مطهری ، آینده و یا به تعبیری سرنوشت انقلاب اسلامی ایران چه تاثیری بر آینده ی امت اسلام دارد؟فرضیه ی ما در این پژوهش آن است که : از دیدگاه شهید مطهری بین انحطاط و یا تداوم انقلاب اسلامی با انحطاط یا تداوم امت اسلامی ارتباط معناداری وجود دارد به گونه ای که انحطاط یا تداوم انقلاب با آینده امت اسلام پیوند خورده است.
از استعمار تا جهانی سازی- مطالعه موردی تضادهای تجددگرایی فرانسوی در مراکش و الجزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
80 - 55
حوزههای تخصصی:
استعمار و پیامدهای آن، افزون بر ایجاد تغییر در ساختارها و مرزبندی های سیاسی، نقشه فرهنگی و اجتماعی جهان را نیز دگرگون ساخته است، اما اولویت مبارزه با استعمار، اغلب پرداختن به مسائل سیاسی است، و بحث پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن کمتر به میان آمده است. برخی تحلیلگران و اندیشمندان بر فواید استعمار و انتقال پیشرفت های مدنی و فناوری از اروپا و در نتیجه ارتقای سطح زندگی در کشورهای استعمارزده و برخی دیگر به ویژه به خطرپذیری همسان سازی های فرهنگی با غرب و تأثیر آن بر ساختارهای اجتماعی مستعمره ها اشاره کرده و استعمار را نکوهش کرده اند. با وجود مشابهت های اجتماعی و فرهنگی میان دو کشور الجزایر و مراکش، علل پیامدهای متفاوت استعمار فرانسه در این دو کشور چگونه تبیین شدنی است؟ در فرضیه استدلال می شود که دو عامل ویژگی جغرافیایی و پیشینه تمدنی، سبب بروز وضعیت های متفاوتی برای الجزایر و مراکش در رویارویی با استعمار فرانسه شده اند. امروزه که اثربخشی تضادهای جهانی سازی- در ادامه استعمار و همانند آن- الگوها و ساختارهای اجتماعی- فرهنگی کشورهای در حال توسعه را دستخوش تغییر می کند، و همانند دوران استعمار این پرسش پیش می آید که با در نظر گرفتن دو دیدگاه متضاد موافق و مخالف، چگونه می توان در مورد دیروز استعمار و امروز جهانی شدن به قضاوت درستی دست یافت. در این مقاله، ضمن بهره گیری از چارچوب مفهومی جهانی سازی و نوگرایی و نظریه پسااستعماری، با رویکردی موردی مقایسه ای و استفاده از روش تحلیل رویدادهای تاریخی و تحلیل مفهومی اسناد دولتی مانند قانون اساسی، تأثیر استعمار در مراکش (حمایت شده) و الجزایر (مستعمره) ارزیابی خواهد شد تا نشان داده شود که چگونه دو رویکرد متفاوت استعماری از سوی فرانسه در این دو کشور، به پیدایش واکنش هایی متضاد در آنها منجر شده است.
الگوی مفهومی ثبات/بی ثباتی در تداوم یا عدم تداوم نظام های سیاسی: علل، روند و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع ثبات و بی ثباتی سیاسی به دلیل تأثیر بر تداوم/ عدم تداوم نظام سیاسی موضوعی مهم در علم سیاست محسوب می شود. نظام های سیاسی همیشه با این موضوع درگیر بود ه ا ند، اما در چند سده اخیر و با گسترش تأسیسات تمدنی غرب به دیگر نقاط جهان، این موضوع به اشکال مختلف در کشورهای دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مهم ترین نظریه ای که در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و دیگر موضوعات تابع این نظریه کلان بوده، بحث تعادل اجتماعی است. زمانی که شکلی از تعادل اجتماعی از بین می رود تا شکل گیری تعادل جدید، کلیت نظام سیاسی به تبع نظام اجتماعی دچار بی ثباتی سیاسی می شود و به طور مداوم تغییرات سیاسی را تجربه خواهد کرد. مقاله حاضر به دنبال ارائه الگوی مفهومی ثبات/ بی ثباتی سیاسی در نظام های سیاسی و تشریح علل تداوم/ عدم تداوم آنهاست. فرضیه مقاله این است که موضوع ثبات/ بی ثباتی به واسطه درک علت آن، نوع فشار سیاسی از خارج برای تغییر الگوی ارزشی و پاسخ حکومت به آن به روش مسالمت آمیز/ قهرآمیز می تواند در افزایش/ کاهش بی ثباتی سیاسی نقش داشته باشد. این الگوی مفهومی کمک می کند تا علاوه بر درک بهتر موضوع، زمینه مطالعات تجربی آن را ارتقا یابد.
شکل گیری مفهوم خیر ملت (عموم) در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مفهوم خیر عمومی در دوره مشروطه دغدغه این مقاله است. با توجه به زمینه های فکری و عملی دوران پیشامشروطه، نخبگان این دوره چه تفسیری از مفهوم خیر عمومی دارند و فهم آنها در ارتباط با زمینه ها چه نتایج و الزاماتی به دنبال دارد؟ در دوره پیشامشروطه هنجار مرسوم از مفهوم خیر، خیر سلطنت اسلامی است، سنت الهیات سیاسی و سیاست نامه ها از خیر سلطنت اسلامی پشتیبانی نظری می کنند. بر اساس روش شناسی هرمنوتیک کوئینتن اسکینر، شکست ایران از روس، آشنایی ایرانیان با جهان جدید و واگذاری امتیازات به بیگانگان زمینه های تغییر فهم از خیر را فراهم می کند. به باور نخبگان دوره مشروطه خیر سلطنت و تفسیری از دین که خیر شریعت را طرح می کرد در عمل خیر خصوصی را بر خیر عموم ترجیح داده است. انتقاد از خیر سلطنت و تفسیر علمای این دوره از خیر شریعت به شکل گیری تفسیر جدیدی از مفهوم خیر انجامید، کانون فهم جدید «خیر ملت» بود. بر این اساس نهضت مشروطه اعتراضی علیه ترجیح خیر سلطنت و تفسیر سنتی از خیر شریعت بر خیر ملت است. نزاع این سه تفسیر از خیر در قانون اساسی مشروطه منعکس شد.
استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای محور تحت نفوذ در جهان اسلام از منظر رئالیسم تدافعی(واکاوی بحران عراق و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی ایران در محور تحت نفوذ بعد از بحران در دو کشور عراق و سوریه، بیشتر دارای ماهیتی تدافعی- امنیتی و عمل گرایانه بوده است. اما واکنش های به وجود امده در دو کشور فوق ذکر از طرف دیگر قدرتهای ذی نفوذ این سیاست را به چالش طلبیده است.لذا اتخاذ استراتژی طرح شده برای حل این تناقض ،مسئله طرح شده در این پژوهش می باشد( مسئله ). نگارنده برای اثبات فرضیه ی خود از روش کیفی- تفسیری با رویکرد توصیفی – تحلیلی بهره جسته است ( روش ). بنظر می رسد ایران برای پیشگیری از تغییرات ناخواسته در سیستم موازنه منطقه ای که ممکن است جایگاه فعلی ایران را به مخاطره اندازد و با تاکید بر حفظ منافع ملی، سعی نموده بسیار فعال تر از گذشته در منطقه ی بحران حاضر شده و با بهره گیری از سیاست خارجی تدافعی - امنیتی و در عین حال فعال ، تلاش نموده تا جایگاه منطقه ای خود را حفظ و تثبیت و در مقاطعی تقویت نماید ( فرضیه ) . رویکرد سیاست خارجی ایران نسبت به هر دو بحران فوق ذکر با تاکید بر بیداری اسلامی در این دو کشور ، کاملاًواقع بینانه، عمل گرایانه ، امنیتی و مبتنی بر منافع ملی بوده است (یافته ها ) .
Social or political revolution? The pattern of revolutionary developments in Iran and Georgia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Islamic Republic of Iran and the Republic of Georgia underwent a revolutionary transformation in 1979 and 2003; However, there are fundamental differences between the two revolutions, including in ideology, the extent and scope of revolutionary developments, the nature of social forces and movements, the nature of the former and post-political regimes, and the direction of their new foreign policy. The country has been very influential in both domestic and foreign arenas. With this in mind, this article seeks to examine why the Iranian revolution became social in 1979 while the Georgian revolution in 2003 was limited to the political sphere. It seems that the Islamic Revolution of Iran in 1979, in response to the quasi-modernism of the Pahlavi period and inspired by cultural and identity components, led to the formation of a discourse called self-return, which realized such a possibility without changing political, social, economic and Culture was not possible. But the color revolution in Georgia, under the influence of components of historical memory resulting from the suppression of nationalist and independence-seeking tendencies, saw a change in the ruling political structure as sufficient to achieve this goal. Data and information of this research have been collected through documentary (library) method and have been analyzed using comparative analysis method. In order to examine the above question and hypothesis, this comparative study first takes a brief look at the background of the formation of the two revolutions and then examines their possible differences and similarities.
بررسی وضعیت و جایگاه مسأله فلسطین در عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
135 - 155
حوزههای تخصصی:
مسأله فلسطین یکی از پیچیده ترین مسائل منطقه خاورمیانه از 1948 تا به حال است. رژیم اسرائیل در چندین جنگ با اعراب، بر مناطق فلسطینی زیادی مسلط شده و اراضی آنها را اشغال کرده است. این رژیم در اتحاد با آمریکا برای سال ها امنیت خود را تأمین شده می دید، اما رقابت روزافزون ایالات متحده با چین، که یکی از دلایل خروج تدریجی آن از منطقه است و افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، موجب شده هم اعراب، به خصوص متحدان عربستان سعودی و هم رژیم اسرائیل با چالش های امنیتی روبه رو شده و از 2015، روندی موسوم به عادی سازی روابط را آغاز کنند و تا کنون، به موفقیت هایی نیز دست یابند. در این میان پرسش اصلی آن است که مسأله فلسطین در روند عادی سازی این روابط میان اعراب و رژیم اسرائیل، داری چه وضعیت و جایگاهی است؟ برای پاسخ به این پرسش، روش تحقیق مقاله تحلیلی و توصیفی، و تا حدودی نیز تاریخی است. هدف مقاله آن است که در این روند عادی سازی روابط، به طور خاص بر موضوع فلسطین متمرکز شود، چرا که این مسأله برای جمهوری اسلامی، یکی از نقاط ایدئولوژیک است که در تضاد با وجود رژیم اسرائیل، با امنیت آن گره خورده. نتیجه کلی مقاله نشان می دهد اعراب متحد عربستان، در روند عادی سازی، جایگاه بالایی برای آرمان فلسطین قائل نیستند؛ اما سعودی که ادعای رهبری مسلمانان را دارد، در شعار، حل مسأله فلسطین را یکی از شروط عادی سازی کامل روابط خود با رژیم اسرائیل می داند، با این حال چنانچه امنیت آن بیشتر تهدید شود، عربستان این شرط را نیز رها خواهد کرد.
Ayatollah Khamenei's Interpretive Thought in the Book "Outline of Islamic Thought in the Quran"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Undoubtedly, Qur'anic propositions - as a decisive document of Islam - are linked to the lives of individuals in society. Throughout history, Islamic thinkers have turned to the Qur'an according to the needs of society and individuals. Social interpretation is one of the most important interpretive approaches. The present study explains Ayatollah Khamenei's interpretive thoughts in the book Outline of Islamic Thoughts in the Qur'an on the subject of Wilayah. His remarks are important because they are considered as a prelude to the Alawite rule in the Islamic system and an explanation of the policy of the Muslim community. This book contains a collection of his lectures in 1353 in Mashhad, which have interpreted some verses of doctrinal concepts. Accordingly, with a descriptive-analytical method and based on library data, this research intends to investigate the issue as much as possible. Using simple language and examples of all comprehension, asking questions with questions, avoiding extensive literary, jurisprudential and theological discussions, emphasizing the guidance of the Qur'an and emphasizing the needs of society, learning from history, using narrations and poetry, among other approaches. Undoubtedly, Qur'anic propositions - as a decisive document of Islam - are linked to the lives of individuals in society. Throughout history, Islamic thinkers have turned to the Qur'an according to the needs of society and individuals. Social interpretation is one of the most important interpretive approaches. The presentm communityhamenei's interpretive thoughts in the book Outline of Islamic Thoughts in the Qur'an on
بازطراحی مدل تصمیم گیری دیپلماتیک برجام مبتنی بر نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
مناقشه هسته ای ایران و کشورهای1 +5، یکی از چالش برانگیزترین موضوعات سیاست داخلی و خارجی ایران در طی یک دهه گذشته بوده است. پس از امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، به دلیل خروج یک جانبه آمریکا از این توافق و عدم پایبندی سایر طرف های غربی به تعهدات پیش بینی شده در آن مبین آغاز بازی جدید و یا تغییر در تاکتیک و تکنیک های بازی های قبل بود. باتوجه به لزوم تعامل سازنده با کشورهای جهان در چارچوب اصول سیاست خارجی ج.ا.ا (عزت، حکمت و مصلحت) و جلوگیری از غافل گیری در برابر اقدامات و تصمیمات کشورهای مقابل، این پژوهش باهدف پیش بینی گزینه های احتمالی پیش روی هر یک از طرفین و رفتار متقابل طرف دیگر در آینده با بهره گیری از تئوری بازی ها بررسی اسناد و مدارک و سایر بانک های اطلاعاتی مرتبط با برجام و تحلیل آن ها انجام شد.نتیجه تحقیق، بیان گر ایجاد توافق جدیدی است که خواسته های طرفین در آن به صورت عادلانه تأمین گردد. در صورت تحقق این امر، ایالات متحده با بیان عبارت های بشردوستانه و لزوم رفع تحریم های اقتصادی به منظور کاهش فشار بر مردم ایران بازگشت خود به برجام را توجیه نموده و جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به اصول سیاست های خارجی خود (عزت، حکمت و مصلحت) در خصوص مسئله برجام با طرف مقابل مذاکره می نماید.
تبیین روابطِ دولت و جامعه: از چهارچوب های یک سویه تا پیوندهای متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
265 - 294
حوزههای تخصصی:
تبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهم ترین چالش های نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تک بُعدی که به جامعه یا دولت می پردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریه های تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی به چرایی و چگونگی روابط موجود میان دولت و جامعه را دارند و کاستی های آنها چیست؟ این مقاله در وهله نخست درصددِ نقد سنت تحلیلی موجود در ادبیات روابط دولت و جامعه و سپس تبیین مؤلفه های نهادگرایی تاریخی به عنوان یکی از رویکردهای مطرح در علوم سیاسی است. رویکرد نهادی با روش توصیفی-استقرایی- به دلیل پویایی و تمرکز بر بافتار تاریخی سبب غنای بیشتر تحلیل های سیاسی درباره روابط دولت و جامعه شده است. مطابق این نگرش، دولت و جامعه در فرایند تاریخی خود، به گونه ای متقابل بر هم اثر گذاشته، از هم اثر می پذیرند. این دیدگاه، قدرت دولت و حتی تجلی و نمود این قدرت را در پیوند با قدرت جامعه و آرایش های نهادی موجود در یک جامعه و تحول آنها را محصول پیوند ساختارهای قدرت در یک فرآیند تاریخی می داند. مؤلفه های اصلی این نظریه عبارتند از: بزنگاه های مهم، وابستگی به مسیر، زمان بندی و توالی، رخدادها، طراحی و تحول نهادی. همچنین یافته های این مقاله نشان می دهد که شکل گیری یک پیکربندی سیاسی اجتماعی متعادل، مبتنی بر شبکۀ پیچیده ای از روابط متقابل و ترتیبات نهادی پویا بین دو نهاد دولت و جامعه در یک فرایند زمانی گسترده است که حاصل آن نه سلطه دولت بر نهادهای دیگر، بلکه ارتباط نهادی آن با جامعه است؛ زیرا نهادگرایی تاریخی به واسطه نگاه تاریخی خود علاوه بر برداشتی پویا از تکوین و تغییر نهادی، می-تواند زمینه ساز نوعی پیوند میان نظریه های زمینه گرا و نهادگرا تلقی شود.
جایگاه قفقاز جنوبی در منطقه گرایی سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ دوم قره باغ با تغییر موازنه قدرت منطقه ای، محیط راهبردی و چشم انداز ترتیبات ژئوپلیتیکی، قفقاز جنوبی را متحول کرده است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، سیاست ایران همواره مبتنی بر پیشگیری از جنگ فراگیر و حفظ وضع موجودِ مناقشه های منطقه، به ویژه بحران قره باغ بوده است. اما تهران هرگز ابتکاری برای برون رفت از بن بست های ژئوپلیتیکی درگیری و توسعه همگرایی اقتصادی در قفقاز جنوبی مطرح نکرده است. به دنبال واپسین جنگ قره باغ و تغییر محسوس موازنه نظامی به سود جمهوری آذربایجان، واقعیت های ژئوپلیتیکی نوپدید، ایران را به سوی بازتنظیم سیاست خارجی خود در قفقاز جنوبی و خروج از سیاست بی طرفی سنتی خود پیش برده است. با وجود این، به نظر می رسد سیاست خارجی ایران، چشم انداز راهبردی نسبت به منطقه گرایی فعال در قفقاز جنوبی ندارد. در این نوشتار به دنبال پاسخ به چرایی نبود منطقه گرایی سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی هستیم. با بهره بردن از روش تحلیل ترکیبی (قیاسی استقرایی) و چارچوب نظری منطقه گرایی، فرضیه اصلی را بر اساس دو دسته مؤلفه رویکردهای کلان سیاست خارجی ایران و پویایی های سیاست داخلی و پویش های بین المللی و منطقه ای ارائه می کنیم. در مؤلفه های دسته اول، دیدگاه های نبود امکان همگرایی با کشور های منطقه، نبود سیاست همسایگی و تنهایی راهبردی در منطقه به دلیل ماهیت متفاوت ساخت قدرت و هویت ایران برجسته می شود. در پویش های محیطی نیز بر فشارهای نظام بین الملل علیه ایران، اولویت پیشران های امنیتی هویتی خاورمیانه عربی در سیاست منطقه ای و همچنین تأثیرپذیربودن روابط همسایگی ایران از سطح تنش با ایالات متحد آمریکا تأکید می شود.
حکمرانی هوشمند: رویکردی نوین در تحقق مشارکت و همکاری مؤثر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
407 - 440
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مفهوم جدیدی نیست و از دیرباز تاکنون در رابطه با آن نظریه ها و مدل های مختلفی مطرح شده است. این مقوله دارای انواع مختلفی است که حکمرانی هوشمند به عنوان یکی از مهم ترین آنهاست. حکمرانی هوشمند رویکردی است که برای حکومت های شهروندمحور دارای قابلیت هایی چون توسعه سرمایه انسانی، زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات و شهروندی فعال؛ مشارکت عمومی، و نوآوری فناورانه، سازمانی و سیاسی و... را فراهم می سازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و شاخص های حکمرانی هوشمند در راستای مشارکت و همکاری مؤثر شهروندان است. این پژوهش بر مبنای ماهیت داده ها، کیفی بوده و روش تحقیق مورداستفاده در آن، روش گروه کانونی است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته هستند که از سه گروه کانونی با مشارکت کنندگان دانشگاهی و اجرایی مرتبط با رشته های حکمرانی، علوم سیاسی، مدیریت دولتی، مشارکت عمومی گردآوری شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، 83 کد اولیه، 37 کد متمرکز، 17 کد نظام مند و 4 دسته اصلی استخراج شدند که به عنوان مؤلفه ها و شاخص های اصلی حکمرانی هوشمند در تحقق مشارکت و همکاری مؤثر شهروندان تلقی می شوند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به ویژگی های مهمی ازجمله «آینده نگری، نوآورانه بودن و خردمحوری» حکمرانی هوشمند اشاره کرد که حکومت ها با عطف به چنین جنبه هایی می توانند زمینه و بستر لازم برای همکاری و مشارکت شهروندان را ایجاد نمایند.
نقش شورای عالی امنیت ملی در حکمرانی امنیت ملی جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ضمن پاسخ دهی به این سؤال که «چگونه شورای عالی امنیت ملی نقش خود را در حکمرانی امنیتی ایفا می نماید؟»، به آسیب های موجود در این حوزه می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مصاحبه با دوازده نفر از کارشناسان خبره به روش ارجاع زنجیره ای و سپس تهیه و تنظیم پرسش نامه (با ضریب آلفای کرونباخ 87/0) با استفاده از نکات کلیدی مستخرجه از مصاحبه و توزیع میان 30 نفر از صاحب نظران و دست اندرکاران حوزه امنیت ملی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیات از روش ها ی آمار توصیفی واستنباطی و برای رتبه بندی شاخص ها از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شورای عالی امنیت ملی از طریق سه کارویژه تعیین سیاست، هماهنگی بازیگران عرصه حکمرانی و بسیج منابع می تواند نقش خود را در حکمرانی امنیتی جمهوری اسلامی ایران ایفا نماید. در واقع ماهیت حکمرانی شورا، حکمرانی تنظیمی است. همچنین یافته ها نشان می دهد تعداد 46 آسیب در این سه کارویژه قابل شناسایی است و مهمترین آسیب ها ی مترتب بر شورا در این سه حوزه عبارتند از: بعد تعیین سیاست (با میانگین 39/2)، بعد هماهنگی بازیگران عرصه حکمرانی (با میانگین 35/2) و بعد بسیج منابع (با میانگین 27/1).
Philosophical and political components in the opinions of Soroush and Davari
حوزههای تخصصی:
A Critical Review on the Reproduction of Dominance and Gender Discrimination Relations in the Textbooks of Iran's Educational System
حوزههای تخصصی:
عدم شکل گیری همگرایی منطقه ای در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه منطقه گرایی و همکاری های منطقه ای بستر مناسبی برای تحکیم قدرت حکومت های ملی فراهم آورده است و کشورهای مختلف، توسعه همه جانبه خود را در سایه همکاری های منطقه ای جستجو می کنند. بر همین اساس، سازمان های مختلفی در قاره آسیا شکل گرفتند، ولی اغلب نتوانسته اند اتحادیه ای پایدار و موثر در فرایند تصمیم سازی جهانی شکل دهند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دلایل عدم شکل گیری همگرایی موثر و کارآمد در مناطق جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا می پردازد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از "اینکه چرا در مناطق جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا اتحادیه ای پایدار و موثر در فرایند تصمیم سازی جهانی شکل نگرفته است؟". این مقاله بحث می کند که یکسری عوامل ژئوپلیتیکی- جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ادراکی، مانع انسجام سازه های منطقه ای در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا می شوند. همچنین منطقه گرایی در این مناطق از نوع سنتی است و شکل دولت به عنوان یکی از مهمترین عوامل در سنتی بودن منطقه گرایی عمل کرده است.