مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
حروف مقطعه
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ضوابط ترجمه قرآن می پردازد. نویسنده در آغاز به تعریف ضوابط ترجمه پرداخته و سپس ضوابط ترجمه را به دودسته تقسیم می کند. 1- ضوابط مؤثر در اعتبار ترجمه مثل وجود شرایط خاص در مترجم، دوری جستن از اعمال رأی و رعایت مبانی و اصول. 2- ضوابط مؤثر در کمال ترجمه. نویسنده در این راستا از عناوین زیر نام می برد: سلاست ترجمه، امانت در ترجمه، جداسازی متن از توضیحات، رعایت علایم سجاوندی، اختصار در ترجمه، نظم در ترجمه، توجه به دلالت آیه، گزینش نزدیک ترین معادل،انتقال بار عاطفی و سبک بیان، توجه به ارتباط بخش های متن، ترجمه نکردن آیات متشابه و حروف مقطعه، چاپ متن قرآن در ترجمه، توضیح در پاورقی.
پژوهشى در نظریه «اعجاز عددى و ریاضى قرآن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم برخوردار از وجوه مختلف اعجاز بیانى، تشریعى، علمى اخبار غیبى، آفرینشهاى هنرى و... مىباشد. اما در عین حال عالمان و اندیشمندان قرآنى بر این باورند که وجوه اعجاز قرآن تنها منحصر به این وجوه نمىباشد و این راه به روى همه انسانها گشوده است تا با تدبر و تأمل بیشتر در قرآن وجوه دیگرى از اعجاز آن را آشکار سازند. یکى از مباحثى که در قرن اخیر از سوى بعضى قرآن پژوهان مطرح شده است، نظریه «اعجاز عددى و نظم ریاضى» است. این نظریه که بیانگر نظم اعجاز گونه عددى و ریاضى قرآن است، براى اولین بار توسط دکتر رشاد خلیفه در سال 1972 (1351 ش) مطرح گردید. طرح این نظریه مورد توجه و استقبال قرآن پژوهان قرار گرفت. به گونهاى که موارد بسیارى بر تحقیقات او افزوده شد. تا جایى که امروزه دهها کتاب و مقاله در این زمینه نوشته شده است. در این نوشتار بر آنیم تا این نظریه را در سه بخش: اعجاز عدد 19، حروف مقطعه و ارتباط با عدد 19 و تناسب در تکرار الفاظ قرآن مورد بررسى قرار داده و دیدگاه موافقان و مخالفان و نظر نهایى در این زمینه را بیان نماییم.
تفسیر قطعی سوگندهای قرآن مجید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چهرة زیبا و پرفروغ کتاب الهی زیر ابرهای تیره و متراکم اوهام انسان ها پنهان است. با زدودن هر ابری خورشیدی نورافشانی می کند و راهی به سوی کمال و سعادت گشوده می شود. حقیقت این است که برخی از مفسران صدر اسلام با اظهارات غیرمسئولانه و متعارض خود شماری از محکمات قرآن را به متشابه تبدیل کرده و موجب سرگردانی امت اسلام شده اند. در این مقاله با برخورداری از شیوة تفسیر قرآن با قرآن و نادیده گرفتن اقوال آن مفسران، در سوگندهای کتاب خدای متعال تدبر خواهیم کرد و با در نظر گرفتن ارتباط آنها با فواصل آیات، تفسیر قطعی آنها را پیش روی قرآن پژوهان قرار خواهیم داد. به تفسیر قطعی حروف مقطعه و «کوثر» نیز اشاره خواهد شد.
هدف ما از نگارش مقالة حاضر این است که نقاب از جمال دلربای قرآن کریم برگیریم و کلام خدای سبحان را با شکوه و شادابی آغازینش دریافت کنیم.
حوزه معنایی حروف مقطعه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین نظرات مختلفی که در حوزه ماهیت حروف مقطعه ارائه شده است، نظر فخر رازی بر روابط معنایی بین این حروف و دیگر مفاهیم قرآنی تأکید دارد. وی معتقد است که بین حروف مقطعه ابتدای سوره ها و مفاهیم کتاب، قرآن و تنزیل باهم آیی وجود دارد. سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز می شوند، مفاهیم کتاب، قرآن و تنزیل را در خود جای داده اند و برعکس هر سوره ای نیز که با این مفاهیم آغاز شده است، مقدم بر آن ها حروف مقطعه ای در ابتدای این سوره ها ذکر شده است. بر پایه بخشی از این نظر می توان با لحاظ باهم آیی حروف مقطعه با مفاهیم کتاب و قرآن و روابط معنایی بین آن ها به ترسیم حوزه معنایی این حروف در قرآن پرداخت.
این مقاله با طرح نظر فخر رازی و نقد آن با در نظر گرفتن روابط معنایی حاکم بر این حروف به تبیین حوزه معنایی این حروف در قرآن می پردازد.
نقدی بر مقالة تفسیر قطعی سوگندهای قرآن مجید و پاسخ آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
گفت وگو و نگارش دربارة مفاهیم و علوم قرآن، امری دشوار و نیازمند توجه جدی و بررسی ابعاد مختلف و آرای متفاوت است. مقالات علمی ـ پژوهشی باید مسئله محور، مستند و مستدل باشد و با تعمق در ابعاد و زوایای مختلف یک عنوان جزئی به تولید علم کمک کند. تحلیل و نقد این گونه نوشته ها نیز کاری دشوار و محتاج تکیه بر حقایق قطعی و مسلم است. مقالة «تفسیر قطعی سوگندهای قرآن مجید»، در کنار محسنات خود، نیازمند نقد اساسی است. این نوشتار از نوع پژوهش های بنیادی است و پس از توصیف برخی از نارسایی های مقالة مذکور به این حقیقت راه یافته است که فواصل آیات در خدمت مفاهیم ارزشمند و والای آن است و به صورت مستقل موضوعیت ندارد و بیان مصداق های گوناگون برای یک واژه نه تنها عامل سرگردانی نبوده، بلکه زمینة رشد و تعالی دانش تفسیر را فراهم آورده است.
بررسی و نقد سند و متن یک حدیث تفسیری درباره حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات قرآنی که دیدگاه های مختلفی درباره آن مطرح شده، حروف مقطعه قرآن کریم است. در تفسیر این حروف و اینکه منظور خداوند متعال از آن ها چه بوده، سخنان متفاوتی بیان شده است. در این میان، برخی از روایات به تفسیر این حروف پرداخته اند؛ از جمله این روایات، حدیثی است که در کتاب معانی الاخبار شیخ صدوق آمده که تمام حروف مقطعه را تفسیر کرده است. از آنجا که این حدیث به عنوان منبع تفسیری در منابع بعد از ایشان و از جمله در تفاسیر روایی فراوان مورد استناد واقع شده است و در جاهای مختلف از این کتب به آن استناد شده، این پرسش مطرح می شود که میزان اعتبار و ارزش این حدیث چه اندازه است؟ و آیا می توان به عنوان یک منبع معتبر بر آن اعتماد کرد؟ در این تحقیق، مشخص شده که حدیث مذکور نه سند معتبری دارد و نه متن پذیرفتنی؛ بنابراین در تفسیر این حروف نمی توان بر آن تکیه کرد.
روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.
گونه شناسی تفاسیر عرفانی در موضوع حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله طبقه بندی نظرات مندرج در تفاسیر عرفانی درباره ماهیت حروف مقطعه و انواع معنایابی از این حروف است. در این مقاله آرای ده مفسر عارف و صوفی [سهل تستری، سلمی، قشیری، میبدی، روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی، ملاصدرا، اسماعیل حقی، صفی علی شاه، و گنابادی] از قرون مختلف، درباره حروف مقطعه قرآن بررسی و یافته ها در دو سطح طبقه بندی شده است. در سطح نخست انواع یافته های آنان درباره ماهیت حروف مقطعه و در سطح دوم درباره روش و انواع این معنایابی از نظر محتوایی بحث شده است. در سطح نخست هفت نظر طبقه بندی شد: تشابه حروف مقطعه؛ از اسرار بودن این حروف؛ داشتن جنبه بلاغی؛ سوگند خداوند بودن همه یا برخی از این حروف؛ اسامی سوره های قرآن کریم بودن برخی از این حروف؛ اسامی پیامبر بودن برخی از حروف، و اسامی خداوند بودن حروف و نهاده شدن اسم اعظم الهی در آنها. هریک از این نظرات با تفاسیر جامعی مانند جامع البیان طبری، روض الجنان رازی و مجمع البیان طبرسی مقایسه و نشان داده شد که سخنان عرفا درباره ماهیت حروف مقطعه عموماً در تفاسیر رسمی انعکاس داشته است. در سطح دوم معنایابی بر اساس مشابهت و مشاکلت حروف با مفاهیم عرفانی توضیح داده شده است. در این نوع از معنایابی، چهار نوع محتوا مد نظر مفسران عارف بوده است که عبارتند از: معنایابی ناظر به حق و اسماء و صفات او؛ معنایابی ناظر به پیامبر و جامعیت حقیقت و مراتب او؛ معنایابی ناظر به سلوک سالکانه و مواجید عارفانه؛ و معنایابی ناظر به مراتب عالم و مراتب تنزلات وجود.
کاربرد دینی و ادبی و هنری حروف مقطعه قرآنی در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به مجموعه حروف الفبایی که یک یا چند حرف از آن ها، به شکل و ترکیبِ (الر، الم، المر، المص، حم، حمعسق، ص، طس، طسم، طه، ق، کهیعص، ن، یس) در ابتدای 29 سوره از سوَر قرآن قرار دارند، حروف مقطعه می گویند. با وجودِ اسرارآمیز بودنِ این حروف، مفسران و قرآن پژوهان به تشریح و تفسیر این حروف پرداخته اند و در این زمینه، نظرها و اقوال متنوعی دارند. شعرا و نویسندگان در ادب پارسی، با عنایت به شکل، حالت و ویژگی حروف مقطعه قرآنی و با تکیه بر ارزش های دینی، اعتقادی، تعلیمی، بیانی و بلاغی این حروف، ضمن بیان فضایل، مفاهیم، محتوا، آموزه ها و حکایات سوَر مربوط به آن، با جلوه های هنری و ادبیِ اقتباس، دَرج، تلمیح و... دست به مضمون آفرینی های بکری زده اند و با خَلق ترکیبات، تعابیر و تصاویرِ نغز، از علایمِ ظاهری حروف، به نحو مطلوب، بهره برده اند و وقتی این تصاویر، مضامین، تعابیر و ترکیباتِ برساخته از حروفِ مقطعه قرآنی و حروف الفبای پارسی را، با چاشنی ایهام، جناس و دیگر آرایه های ظریفِ ادبی درآمیخته اند، ملاحتِ آن را بیشتر نموده اند. در این مقاله، سعی کرده ایم ضمنِ گذری کوتاه به دیدگاه های مفسران، قرآن پژوهان و محققان دینی نسبت به حروف مقطعه قرآنی، با ارائه شواهد شعری و نثری از ساختارها و کاربردهای مشترک و مختلط هنری، ادبی و دینیِ هر دو مقوله حروف در ادب پارسی، جایگاه این حروف را، در خَلق تعابیر و مضامین ادب پارسی، بیشتر بنمایانیم.
تحلیل انتقادی الهیروغلیفیه و القرآن الکریم، نوشته سعد عبدالمطلب عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه حروف مقطعه قرآنی (حروف بخش بخش شده در اوایل 29 سوره قرآن کریم) از دیرباز تاکنون نظرات و تفاسیر مختلفی وجود داشته که یکی از جدیدترین آن ها، نظر سعد عبدالمطلب است. او پژوهشگری مصری است که در کتابش، هیروگلیف در قرآن، بر این ادعا تأکید دارد که توانسته است با استفاده از «هیروگلیف» (زبان مصری باستان)، حروف مقطعه قرآن را رمزگشایی کند. این مقاله درابتدا نظرات گوناگون درباره حروف مقطعه را بررسی می کند و پس از معرفی هیروگلیف، به جست وجوی میزان صحت و سقم نظر نویسنده درزمینه رمزگشایی حروف مقطعه با استفاده از هیروگلیف می پردازد. سپس نظر نویسنده و نتایج به دست آمده از آن با نظرات دیگر متخصصان در این زمینه مقایسه می شود تا میزان توانایی مدعی مذکور در این باب مورد بحث و بررسی قرار گیرد و وجوه اختلاف نظر در این خصوص نیز بیان گردد.
اقوال، معانی و تأویلات حروف مقطعه از نگاه مفسرین
منبع:
تأمل سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
69 - 81
حوزه های تخصصی:
ابتدای بیست و نه سوره قرآن با یک یا چند حرف از حروف الفبا آغاز شده، که مشهورترین نام آنها حروف مقطعه می باشددر بحث حروف مقطعه، مباحث ارزشمندی از قبیل؛ چرایی صدور این حروف از سوی خداوند، نحوه قرائت،تعداد، ارتباط معنایی آن با آیات پس از خود، مطرح می باشد. به دلیل رمز آلود بودن این حروف، و به جهت رازگشایی از این حروف، تأویلات و تفسیر های مختلفی ارائه شده است
بررسی تفسیری حروف مقطّعه «ن»، «ق» و «ص» در سوره های: قلم، ق و ص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
61-78
حوزه های تخصصی:
از بررسی تفسیری سه حرف: «ن»، «ق» و «ص» در سه سوره قلم، قاف و صاد نتیجه می شود که نقاط محوری مشترک در این سه سوره، افزون بر پرداختن به بیان اصول اساسی دین، عبارت اند از: قرآن به عنوان محور ذکر الهی، انذار انبیاء عظام، دستور به صبر و استقامت در برابر ناملایمات و اخلاص در عبادت خدا. حرف «ن» در سوره قلم با سوگند به آنچه وسیله ثبت و ضبط است، بیانگر تثبیت جایگاه باعظمت پیامبراکرم | و انطباق خلق و خوی ایشان با ذکر الهی است. حرف «ق» در سوره قاف، با سوگند به قرآن مجید، وقوع قیامت و معاد، به ویژه معاد جسمانی را حق و ضروری می داند و مأموریت رسول اسلام را تذکّر دادن به انسان های دارای قلب منیب که از مخالفت با خدای رحمان در خوف و خشیت اند، معرّفی می نماید. حرف «ص» در سوره صاد، با سوگند به قرآنِ پر پند و با شرافت، توحید را مدار دعوت و انذار انبیاء و به خصوص محور انذار رسول اکرم و قرآن کریم دانسته، ضمن بیان عبودیّت خالصانه الهی انبیاء و صبر و استقامت آنان در حق همگان را به پندپذیری از قرآن فرا می خواند.
بررسی روایت «صفوه هذا الکتاب» در تفسیر ثعلبی و منابع شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امام علی (ع)، سرآمد مفسران و نسبت به دیگر صحابه، پیشتاز در تفسیر آیات قرآن هستند. روایات بسیاری از ایشان در تفسیر قرآن به دست ما رسیده است. ازجمله این روایات، حدیثی است که در تبیین مقاصد حروف مقطعه نقل شده که به حدیث «صفوه هذا الکتاب حروف التهجی» معروف شده است. ثعلبی مفسر بلندآوازه اهل سنت این حدیث را در تفسیر خود نقل نموده و دیدگاه خویش را بر آن استوار می کند. غالب مفسران و محدثان شیعه نیز این حدیث را از امام علی علیه السلام نقل کرده اند. هدف پژوهش پیشِ رو، بررسی تطبیقی این حدیث در تفسیر ثعلبی با منابع شیعه و یافتن اختلافات و مصدر اصلی روایت است. مقاله حاضر به روش توصیفی – تحلیلی با رویکرد تطبیقی به بررسی روایت «صفوه هذا الکتاب حروف التهجی» در " الکشف و البیان " و تطبیق آن با منابع شیعه پرداخته است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد حدیث در هیچ کدام از منابع شیعه به سند شیعی نقل نشده است و تمامی نقل ها به شیوه های گوناگون به روایات "عامه" می رسد. برخی از مفسران آن را به صورت مستقیم و برخی با واسطه از سایر مفسران یا محدثان شیعه از اهل سنت بیان نموده اند. طبرسی، حویزی، فیض کاشانی و برخی دیگر مستقیم و غالباً با عبارت«روت العامه» حدیث را ذکر کرده اند. آملی، بروجردی و اصفهانی و... حدیث را با واسطه طبرسی یا دیگران نقل نموده اند.
تبیین فضای صدور روایات درباره اسم اعظم برپایه مطالعه تاریخ انگاره از عصر نزول تا تثبیت باور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در احادیث نبوی، روایات بزرگان دین، ادعیه، اساطیر، نظریه پردازی های متکلمانه و مفسرانه و اخلاقی، و باورهای عامیانه جهان اسلام اشارات فراوانی می توان به نامی برای خدا یافت که از آن غالباً با تعبیر «اسم اعظم» یاد می شود. مسلمانان معتقد اند می توان تصرفاتی بزرگ در هستی با ذکر یا همراه داشتن این اسم نمود. باور به امکان چنین تصرفی با برخواندن نام خدا یا دست کم باور به برخورداری برخی نام ها از خواصی غریب سابقه ای کهن در عصر پیش از اسلام دارد. بااین حال، اشاره ای صریح در قرآن به اسمی اعظم یا هرجور نامی ویژه با خواص متفاوت برای خدا نمی توان یافت. زمان و نحوه مطرح شدن این انگاره در جهان اسلام و عوامل مؤثر بر اشاعه فرهنگی آن بالکل ناشناخته اند و با وجود شهرت این اسم و گستره باورها درباره خواص آن کم تر می توان تبیینی از تاریخ انگاره اسم اعظم و سیر تحول آن در گذر زمان یافت. مطالعه کنونی تلاشی در همین مسیر است. می خواهیم شواهد حاکی از پیدایی و رواج تدریجی انگاره اسم اعظم در فرهنگ اسلامی را تا زمان تثبیت نهایی آن مرور کنیم. چنین مروری را بر گزارش ها درباره عصری پی خواهیم گرفت که در آن اسم اعظم هنوز قبول عام نیافته بود و نظریه پردازی ها در تبیین نسبت آن با دیگر باورهای اسلامی و دستگاه های عقیدتی مختلف نیز رواجی محدود و اندک در میان برخی اقلیت ها داشت. چنان که خواهیم دید، این دوران تا نیمه های سده 2ق به طول انجامید و امام باقر (ع) نقشی مهم در تعدیل نگرش ها به اسم اعظم و ایجاد زمینه برای پذیرش عمومی شکل اصیل آن در جهان اسلام ایفاء کردند.
بررسی تفاسیر آیه قاف از منظر عرفانی، روایی و اسطوره گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال ششم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
9 - 22
حوزه های تخصصی:
آیه آغازین سوره قاف حلقه ارتباط اندیشه های عرفانی و اسطوره ای و پیوند آن با روایات بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش، انتساب ارتباط کوه قاف با سوره قاف به ائمه شیعه علیهم السلام احتمالاً نتیجه تحریف تاریخی است و قابل اعتماد نیست. از دیگر سو ریشه ورود اساطیر به تفاسیر به ابن عباس از صحابه پیامبر برمی گردد. در درجه بعد، تابعینی همچون مقاتل بن سلیمان ، ضحاک ، عکرمه و وهب بن منبه آن را نقل کردند و به تدریج بر دامنه آن افزوده شد؛ بدین گونه مشخص می شود که این تفسیر افسانه ای فاقد هرگونه حجیتی است؛ در این نوشتار برای انتظام مطلب، تفاسیر را در سه شاخه تفاسیر عرفانی، روایی و اسطوره گرا تقسیم کردیم و ضمن رد تفاسیر اسطوره گرا به ریشه شناسی دلایل ارتباط یافتن اسطوره قاف به حرف مقطعه قاف نیز پرداختیم.
کاربرد هنری و ادبی و دینی حروف مقطعه قرآنی در اشعار عرفای شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
75 - 92
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان از یک طرف با عنایت به شکل و حالت و ویژگی حروف الفبای پارسی و از طرف دیگر با تکیه بر ارزش های دینی و مذهبی و اجتماعی حروف مقطعه قرآنی که مشترکات فراوانی با هم دارند، دست به مضمون آفرینی های بکری می زنند و با خلق ترکیبات و عبارات و تعابیر و تصاویر نغز، از این علائم ظاهری حروف به نحو مطلوب بهره می برند. با توجه به اهمیت و جایگاه حروف، چه حروف مقطعه قرآنی و چه الفبای پارسی، در این مقاله سعی کرده ایم با ارائه شواهد شعری و نثری از ساختارها و کاربردهای مشترک و مختلط هنری و ادبی و دینی هردو مقوله حروف، در ادب پارسی، جایگاه این حروف را در خلق تعابیر و مضامین ادب پارسی به ویژه در اشعار عرفای شاعر بیش تر بنمایانیم.
بازاندیشی در مورد تفسیر حروف مقطّعه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروف جدا جدا یا حروف مقطّعه از مباحث مهم علوم قرآنی است که نظرات و تبیین های متعدّدی در مورد آن انجام شده است؛ بیش از بیست نظر متعدّد در مورد این حروف ابراز شده است و هریک مسیری را در توجیه این حروف پیموده اند. اظهارنظر در مورد حروف مقطّعه منحصر به عُلمای قدیم نیست و در عصر جدید نیز چندنظر در مورد این حروف ابراز شده است. مجموعه نظرات را می توان در سه دسته خلاصه کرد؛ دسته اوّل که به رمز و راز بودن این حروف معتقد هستند و از اظهارنظر پرهیز می کنند. دسته دوّم، هرچند به رمزی بودن این حروف معتقد هستند لیکن در مورد این حروف اظهارنظر کرده اند و دسته سوّم نیز از اساس به رمزی بودن این حروف اعتقاد ندارند و توجیه غیررمزی برای آن بیان کرده اند. در این مقاله پس از بیان برخی نظرات در مورد حروف مقطّعه، نظری جدید در این مورد بیان شده است؛ در این تبیین جدید، هم وجه رمزی بودن این حروف حفظ شده و هم به طور شفّاف، نظری واضح بر اساس قرآن کریم برای این حروف مطرح شده است که مرتبط با آموزه کتاب مُبین در قرآن کریم است و ادّعای این مقاله این است که خود قرآن کریم به طور شفّاف و البتّه اجمالی، چیستی حروف مقطّعه را بیان کرده است. براساس این نظر، این حروف نشانه هایی از کتاب مُبین است.
مقایسه دیدگاه ملاصدرا و ابن برّجان درباره حروف مقطعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
281 - 301
حوزه های تخصصی:
مسئله حروف مقطعه یکی از مسائل مهمی است که مفسران قرآن کریم با رویکردهای مختلف، به آن پرداخته اند. ملاصدرا و ابن برّجان دو متفکری هستند که در این باره بحث کرده اند و دیدگاه آن ها قابل مقایسه است. هدف این مقاله بررسی دیدگاه ملاصدرا و ابن برّجان درباره حروف مقطعه با رویکرد مقایسه ای و به روش اسنادی و توصیفی-تحلیلی است. یافته ها بیانگرِ تبعیت و تأثیرپذیریِ ملاصدرا از ابن سینا و عین القضات است؛ ولی دیدگاه ابن برّجان درباره ماهیت کلی حروف مقطعه، جدید است. ملاصدرا قائل به دلالت این حروف بر مراتب موجودات است. ابن برّجان این حروف را واسطه کتاب مبین و قرآن می داند که بر اسماء الله دلالت دارند. دیدگاه این دو متفکر درباره امکان فهم حروف مقطعه، مجمل دانستن این حروف، مطرح کردن قسم، دلالت الم بر اسماء الله و دلالت یس بر انسان کامل شباهت دارد و درباره ماهیت کلی حروف مقطعه، معنایابی جزئی آن ها، میزان استناد به آیات قرآن و تأثیرپذیری از دیگران متفاوت است. رویکرد دو متفکر (فلسفی/عرفانی) نقش اساسی در پیدایش شباهت ها و تفاوت ها دارد. نقدهایی نیز به نظرات آن ها وارد است.
مطالعه تطبیقی آراء تفسیری مغنیه و سید قطب در موضوع وجوه اعجاز قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
72 - 95
حوزه های تخصصی:
قرآن، راهنمای بشر تا قیامت خواهدبود و آن چه این کارآمدی را تضمین می کند، بی همانندی و وجوهِ متعدد اعجاز قرآن است که همه ابعاد و جنبه های قرآن را شامل می شود و برآیند کلیِ این مؤلّفه ها، معجزه بودن و کارآمدی قرآن کریم در طول تاریخ را تامین می نماید. این پژوهش، در دو تفسیر «الکاشف» اثر محمدجواد مغنیه و «فی ظلال القرآن» اثر سیدقطب، وجوه اعجاز قرآن را با روش تطبیقی مورد بررسی قرار داده است. پس از توجه به زمینه های اهتمام به نگارش دو تفسیر و رویکرد حاکم بر آن ها، مؤلّفه های مختلف اعجاز قرآن از منظر هر دو مفسر و میزان اهتمام دو مفسر به آن مؤلّفه ها تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که هر دو مفسر اعجاز بیانی را ذیل حروف مقطعه مطرح کرده و هر دو به تصویرپردازی قرآن معتقدند، اگر چه این امر در فی ظلال، اساس کار است. در وجه عدم اختلاف و خبرهای غیبی و اعجاز تشریعی هم یکسانند؛ ولی مغنیه ویژگی های اعجاز تشریعی را صریح تر بیان نموده است. در موضوع اعجاز علمی هر دو مفسر معتقدند نباید علوم بشری بر قرآن تحمیل گردد. اگرچه دو مفسر در مذهب و مبانیِ تفسیر مختلفند، اما به جهت آن که هر دو رویکرد تربیتی - اجتماعی دارند، با هدف اقناع نسل جدید، از اسرائیلیات دوری نموده و از ذکر مسائل اختلافی پرهیز کرده اند.