مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اسماءالله
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
در مورد دیدن خدا به دو روش میتوان بحث کرد: 1. دیدن بیواسطه خدا و 2. دیدن خدا در چیزی دیگر. در کتابهای مربوط به علم کلام، در باره نوع اول دیدن بحث، و امکان دیدن خدا نفی میشود. این نوع دیدن در کتاب قرآن نیز نفی شده است. دیدن خدا در چیزی دیگر یا به تعبیر دقیقتر «تشخیصدادن خدا در چیزی دیگر» حکایتی جدا دارد و اتفاقاً در متون دینی تشویق شده است. بحث تشخیص خدا در چیزها، به این جهان یا آن جهان اختصاصی ندارد. مقاله حاضر نوشته شده است تا این مدعای دینداران را بررسی و تحلیل کند: «خدا خودش را در جهان بازمینماید». در باره خدا این اتفاق چگونه رخ میدهد؟ ما در آنچه در پی میآید، درباره پاسخهای محتمل این سؤال بحث خواهیم کرد و بیشتر، تحلیل مسأله وجهه همتمان خواهد بود.
تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان با اسماءالله در هستی شناسی عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آفرینش هنری باطن هنرمند هویدا می شود و اثر همچون آینه نمایانگر صاحب اثر است، لذا مظهریّت زیبایی های درون با تحلّی به اسماءالله مؤدّی خلق اثری زیباست. پژوهش حاضر با تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان و اسماءالله و هدف ارائه خط مشی جدید به هنرمند معاصر در فرایند خلق اثری زیبا و جاودانه برآمده از زیبایی های وجود خود که تجلّی اسمای حق است. این جُستار به شیوه توصیفی-تحلیلی سامان یافته است. نتایج پژوهش با تکیه بر هستی شناسی عرفانی ابن عربی ناظر بر این است که حق با هنر در ساحت هستی ظهور نموده است. عالم تجلّی اسماءالله یا حقایق وجودی، هنر خداست. حقایق وجودی نیز با زیبایی قرین اند. بنابراین هنر و زیبایی حق با تجلّی حقیقت در عالم بسط و ظهور یافته است.سرآمد هنر خدا انسان زیباست. هنر انسان مظهریّت اسماءالله است. هنرمند در مرتبه انسان زیبا با خلق اعمال صالح یا فضایل اسماءالله را در وجود خود آشکار و اثر هنری درونی می آفریند. در اثر عینی نیز با علم و اراده و نظر به مرتبه وجودی خود، تحت حاکمیّت اسمای جمال، باطن خود یا هویّت حق را در اثر تجسّم می بخشد.از این رو میان هنر انسان در مفهوم آفرینشگری و ظهور حقیقت و زیبایی او از وجه جامعیت و مظهریّت اسمای الهی با اسمای حق نسبت هستی شناسانه برقرار است.
گونه شناسی اسماء حق تعالی در دعای عرفه امام حسین و تطبیق آن با مباحث عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
173 - 196
حوزه های تخصصی:
یکی از عمیق ترین مباحث معرفت شناسی، بحث اسماءاللّٰه می باشد که ریشه و اساس بحث توحید و خداشناسی است و در دعای عرفه امام حسین u به بهترین شکل تبیین و ترسیم شده است. این مقاله در صدد تبیین دیدگاه حضرت سیدالشهدا u درباره کیفیت اتصاف اسماء حق تعالی در دعای عرفه است. از آنجا که مضامین دعای عرفه همخوانی بیشتری با مباحث عرفان نظری دارد، ابتدا مباحث عرفان نظری را پیرامون اسماء خدا و تقسیمات آن بیان نموده و سپس مطالبی را که سنخیت بیشتری با فقرات دعای عرفه دارد، مشخص نموده و در انتها انواع و اقسام اسماءاللّٰه (اسم جامع، امهات الاسماء، اسماء ذات، صفات و افعال، اسماء جلالیه و جمالیه و اسماء ثبوتیه و سلبیه) در دعای عرفه با رویکرد عرفانی مورد واکاوی قرار می گیرد.
سه گانه اعتدال در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
52-35
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مفهوم اعتدال در اندیشه ابن عربی می پردازد و ضمن تحلیل انتقادی مواضع این متفکر، نقطه ابهام اندیشه او را برطرف می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابن عربی مفهوم اعتدال را در سه موضع مطرح کرده است؛ در موضع نخست، اعتدال اسماء الهی را کشف می کنیم که واجد شأن وجودشناختی است. موضع دوم اعتدال، ملحق به معرفت مطلوب بشری، شامل رعایت تمایز میان دو ساحت تنزیه و تشبیه و حفظ تعادل میان این دو آموزه معرفتی است. اعتدال سوم، به حوزه اخلاق تعلق دارد و نتیجه آن بازسازی الگوی اعتدال اسمائی در مقام تکوین شخصیت انسانی است. با ملاحظه انتقادی آراء ابن عربی، این نتیجه به دست می آید که تقرّر وجودی اعیان ثابته مستعد خوانش جبرگرایانه از عمل انسانی است که البته با تفکیک دو ساحت ارزش و الزام، این چالش برطرف شده و موضع ابن عربی با قبول بُعد اختیاری عمل انسان تقویت می شود.
نهایت تاریخ در مکتب ابن عربی با جلوه های اسمائی انبیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه اسلام به ویژه از منظر عرفانی، نمایانگر این حقیقت است که تاریخ همانند پدیده های جهان، هدفمند به سمت جامعه جهانی توحیدی در رجوع به حق تکامل می یابد. سیر آن از جنبه خلقی (اختیار انسان ها) دچار فرازونشیب و از جنبه حقی پیوسته رو به کمال است.در این پژوهش چگونگی این تحول از نگاه ابن عربی به شیوه توصیفی تحلیلی بررسی شده است. از دیدگاه او، تجلی ذات حق از وراء حجاب اسما است، خلقت با نظام آسمائی شکل گرفته و جامعه نیز تابع این نظام است. به دلیل تفاوت اسما در کلیت و جزئیت، مظاهرشان نیز متفاوت است. جامعه نیز در تکامل خویش به سوی کلی ترین اسما سیر می کند و سیردهنده اصلی آن از جنبه یلی الحقی، انبیا هستند. تشکیل مدینه فاضله از نگاه ابن عربی در صلاحیت انبیا و اوصیاء آن هاست. مهم ترین ادوار تاریخ با انبیاء اولوالعزم شکل می گیرد و هر نبی به دلیل تفاوت رتبه، جامعه را تا مظهریت اسم خود ارتقا می بخشد. پیامبر خاتم(ص) مظهر اسم جامع الله بوده است، با ختم نبوت دوران ولایت (ظهور اسرار باطنی دین) آغاز و به تدریج به خاتم ولایت و جامعه آرمانی منتهی می شود.
بازاندیشی در مورد تفسیر حروف مقطّعه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروف جدا جدا یا حروف مقطّعه از مباحث مهم علوم قرآنی است که نظرات و تبیین های متعدّدی در مورد آن انجام شده است؛ بیش از بیست نظر متعدّد در مورد این حروف ابراز شده است و هریک مسیری را در توجیه این حروف پیموده اند. اظهارنظر در مورد حروف مقطّعه منحصر به عُلمای قدیم نیست و در عصر جدید نیز چندنظر در مورد این حروف ابراز شده است. مجموعه نظرات را می توان در سه دسته خلاصه کرد؛ دسته اوّل که به رمز و راز بودن این حروف معتقد هستند و از اظهارنظر پرهیز می کنند. دسته دوّم، هرچند به رمزی بودن این حروف معتقد هستند لیکن در مورد این حروف اظهارنظر کرده اند و دسته سوّم نیز از اساس به رمزی بودن این حروف اعتقاد ندارند و توجیه غیررمزی برای آن بیان کرده اند. در این مقاله پس از بیان برخی نظرات در مورد حروف مقطّعه، نظری جدید در این مورد بیان شده است؛ در این تبیین جدید، هم وجه رمزی بودن این حروف حفظ شده و هم به طور شفّاف، نظری واضح بر اساس قرآن کریم برای این حروف مطرح شده است که مرتبط با آموزه کتاب مُبین در قرآن کریم است و ادّعای این مقاله این است که خود قرآن کریم به طور شفّاف و البتّه اجمالی، چیستی حروف مقطّعه را بیان کرده است. براساس این نظر، این حروف نشانه هایی از کتاب مُبین است.
تنوع ادیان و رابطه آن با اسماءالله در عرفان از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
123 - 146
حوزه های تخصصی:
وجود ادیان گوناگون واقعیتی انکارناپذیر است؛ اما نوع مواجهه با آن مهم است. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی-تحلیلی، نگاه ابن عربی به مسئله تنوع ادیان را از دریچه اسمای الهی بررسی نماید. با توجه به اینکه عالم تجلی گاه اسما و بازتاب صفات الهی است و هر انسانی نیز مظهر اسمی از اسماست و برخی اسما بر برخی دیگر تفاضل دارند، از طرفی ادیان الهی پیامبرانی داشتند که هر کدام مظهر اسمی از اسماءالله اند؛ مثلاً حضرت نوح مظهر تنزیه و سبوحیت الهی، حضرت ابراهیم مظهر خلت الهی، حضرت موسی مظهر هیبت و قهر خداست، حضرت مسیح مظهر مهر و رحمت خداست و حضرت ختمی مرتبت مظهر اسم اعظم الله که جامع همه اسما و صفات الهی و آیینه تمام نمای حق است، از این رو دین خاتم نیز جامع ترین و کامل ترین ادیان است و ادیان دیگر از کمال و جامعیت برخوردار نیستند و گرویدن به ادیان دیگر با وجود دین کامل و جامع معقول نیست. با پژوهش های انجام شده، دیدگاه عارفان به ویژه ابن عربی در میان نگرش های موجود درباره تنوع ادیان، کثرت گرایی را برنمی تابد، نگارنده این موضوع را با توجه به آثار عرفانی عارفان به ویژه فتوحات مکیه و فصوص الحکم محی الدین عربی بزرگ ترین بنیان گذار و مؤسس عرفان نظری، پی گرفته و شواهدی را یادآور شده است.