فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۷۵٬۸۹۳ مورد.
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
109 - 141
حوزههای تخصصی:
تسعی عملیّه التّرجمه إلى تحویل النّص من لغه إلى أخرى مع نقل المعنی والنّغمه والأسلوب بدقّه. فهی تأخذ حیزا تواصلیا حاسما من خلال سدّ الفجوه بین اللّغات المختلفه وتسهیل التّفاهم عبر الثّقافات والمجتمعات المتنوعه. وفی الغالب تشکّل اللّامتکافئات عوائق لهذه العملیّه، حیث تُبذل جهود جباره لإیجاد مکافئ أنسب لکلّ مقام. وکان نموذج التّکافؤ الوظیفیّ لمنی بیکر یشتمل علی خمسه مستویات، وهو عملیّه یفهم فیها المترجم مفهوم النّص المصدر ویجد طریقه مناسبه للتّعبیر عن نفس المفهوم فی نص الهدف. ویحاول بحثنا هذا، معتمداً المنهج الوصفیّ – التّحلیلیّ، أن یدرس التّرجمه العربیه لدیوان عبد القادر الجیلانیّ وفق التّکافؤ المعجمی. ویتبین من خلال البحث أنّ تقنیه الاقتراض کانت أکثر التّقنیات توظیفا؛ وجاءت تقنیه الکلمه العامه أو الخاصه فی المرکز التّالی استخدمها المترجم عند مواجهه البنیه المختلفه فی اللّغتین العربیّه والفارسیّه، والأسلوب والسّیاق الشّعریّ المتمایز. ثمّ جاءت تقنیه الحیادیه لتدلّ علی التزام عبد العزیز بالحفاظ على الفروق الدقیقه والتّعقیدات فی الماده المصدر. وشغلت تقنیه البدیل الثّقافیّ المرکز الرابع وهی من النّقاط الّتی تؤخذ علی المترجم. وجاءت تقنیه الشّرح وصیاغه مفردات ذات علاقه فی المرتبه التالیه وکانت خیارات المترجم فیها موفقه وناجحه. ثمّ جاءت تقنیه التّرجمه الإیضاحیه ، وتقنیه الحذف فی المرتبتین التالیتین، وهذه الأخیره نشأت من الفهم الخاطئ لتحلیل المفرده ومن تجنّب التّکرار. والمرکز الأخیر اختص بتقنیه التّرجمه الشّارحه بصیاغه کلمه لیس لها صله.
کاربرد دوگانه اِسراف در قرآن: تحلیلی معناشناختی
حوزههای تخصصی:
ماده س ر ف در قرآن کریم 23 مرتبه در صورت های صرفی مختلف به کار رفته است. از این تعداد، صورت اسم فاعلی (مُسرِف، مُسرِفین / مُسرِفون) به علاوه یک مورد الحاقی (مَن أسْرَفَ) در 16 کاربرد آمده است و تنها 7 کاربرد دیگر از این ریشه، صورت های صرفی غیرآن به خود گرفته اند. به رغم تفاوت معنادار کاربردها، درک از اسراف در تراث تفسیری و در فرهنگ اسلامی به ویژه در دوره معاصر در نظریه های اقتصاد اسلامی بیشتر مبتنی بر کاربردهای 7 گانه صورت بندی شده است. این پژوهش برآن است تا با روی کرد معناشناسی ساخت گرا به این پرسش پاسخ دهد که دو دسته کاربردها از ماده س ر ف چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ مهم ترین نتیجه در تمایز کاربردها آن است که ساخت اسم فاعلی المُسرِفین در قرآن کریم از سطح معنا ارتقاء یافته و تبدیل به اصطلاحی به معنای گروهی مقابل انبیاء است که عمل کردشان مخالف فرمان های الهی است، اما دیگر ساخت های صرفی این ماده در سطح معنا باقی مانده اند و معادل نوعی رفتار ناپسند و ناهنجار به شمار می روند، معنایی که امروزه بیشتر در فهم از اسراف در قرآن کریم به مثابه نوعی ناهنجاری رفتاری و اخلاقی از آن یاد می شود.
بررسی دیدگاه کندی در نظریه صدور و خلق از عدم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
35 - 62
حوزههای تخصصی:
کندی فیلسوفی است که به صورت منسجم درباره خداوند تفکر نکرده است. خدایی که او به تصویر می کشد، گاه شبیه خدای قرآن و گاه شبیه به خدای معتزلیان و گاه شبیه به خدای نوافلاطونیان است. همین تلقی های مختلف سبب شده است تا در آثار باقی مانده از وی بتوان نظرات مختلف درباره پیدایی موجودات را دید. عده ای از مفسران به نظریه صدور در کندی قائل شده اند و عده ای دیگر نظریه خلق از عدم را مطرح کرده اند. با توجه به آنچه گفته شد، مسئله اصلی این مقاله بررسی دیدگاه کندی و مفسران مهم او درباره نظریه صدور و خلق از عدم است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها توصیفی - تحلیلی خواهد بود. نتیجه اجمالی ای که مقاله به آن دست یافته است، اینکه کندی با تفاوتی که میان فعل و عمل می گذارد معتقد می شود که خدا یا همان فاعل حق اول تام فعل دارد و فاعل های بالمجاز عمل دارند. این تفکیک سبب می شود که خلق از عدم به مثابه فعل خداوند در نظر گرفته شود و صدور به مثابه عمل فاعل های بالمجاز، و با این نظریه می توان گفت که کندی میان نظریه صدور و نظریه خلق از عدم جمع کرده است.
رویکرد قرآن و روایات درالگو پذیر شدن اسلامی اشتغال زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳ «ویژه پژوهش های حدیثی»
128 - 143
حوزههای تخصصی:
زنان در جوامع به طور گسترده و روز افزون مشتاق به اشتغال بیرون از خانه هستند و همین اشتیاق هجوم آنها به کار، در عرصه های عمومی جوامع، می تواند حامل یک سری پیامدهائی باشد بنا به استنباط آیات در قرآن و روایات های واصله با حضور مؤثر زنان در اجتماع و اشتغال آنان در صحنه های مختلف اقتصادی مخالفتی نشده است، اگر چه مسئولیت های زنان در دوره اسلامی با جامعه معاصر از لحاظ توانمندی جسمی و بدنی شباهتی ندارد ولی اهداف گنجانده شده اشتغال اسلامی در آن وجود دارد. دراین خصوص بسیاری از اندیشوران اسلامی با اشتغال زن وحصوردر اجتماع موافق می باشند عده ای از بزرگان دین مخالف اشتغال زن در بیرون خانه هستند و روایت هائی درخانه ماندن زن را شایسته تر می داند، چراکه که زن مادر و همسربودن خود را برای شوهر و فرزندان نشان دهد. اما باید پذیرا باشیم که زنان در سایر نقش های اجتماعی صلاحیت دارند، و آنها می توانند. در اکثر مدیریت ها علی رغم محدویت ها خود را نشان دهند. ملاک این مقاله رویکرد روایات و پیامدهای مثبت و منفی زنان در جهت الگوپذیری اشتغال اسلامی می باشد، که به صورت کتابخانه ای جمع آوری وتدوین و استنباط شده است.
نقش و جایگاه «حکمت» در گفتگوی میان پیروان ادیان
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 302
حوزههای تخصصی:
همزیستی پیروان ادیان، قدمتی به بلندای قرن ها دارد و این مراودت ها به تکامل دوستی ها، نزدیکی سنت ها و یافتن نقاط مشترک انجامیده است. در عصر کنونی نیز گفتگو بین ادیان بزرگ جهان امری ضروری است. افزایش ارتباط مستقیم مردمی که دارای جهان بینی ها، عقاید، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوتی هستند یکی از عواملی است که ضرورت گفتگوهای بین ادیانی و میان فرهنگی را ایجاب می کند که در اثر آن مردم علاوه بر اینکه پیروان دارای عقاید و جهان بینی های مختلف را درک می کنند، موضع خود نسبت به آنها را نیز مشخص می کنند. این مقاله به بررسی امکان و راهکار تحقق گفتگوی ادیان پرداخته و مقوله حکمت را مهمترین و جامع ترین مولفه در گفتگوی ادیان می داند. بررسی ریشهشناختی حکمت در سنت های دینی مختلف و جایگاه و اهمیت آن در ادیان و نیز کنکاش در کارکردهای آن، نشان می دهد که حکمت از یک سو بر ضرورت گفتگو تاکید دارد و از سوی دیگر می تواند بهترین مبنای گفتگو باشد. جامعیت حکمت در زمینه گفتگوی ادیان به حدی است که نه تنها می تواند مبنای گفتگو باشد بلکه در روش و نحوه گفتگو نیز بسیار کارآمد و کارساز است. پس از تحلیلِ ضرورت گفتگو و امکان تحقق گفتگوی ادیان بر مبنای حکمت، به این نتیجه می رسیم که این گفتمان الهیاتی حکمی به بینش اخلاقی منجر خواهد شد که والاترین ثمره آن عدالت است که رعایت آن می تواند به داوری منصفانه در باره دیگری بینجامد.
فقه فرهنگ؛ ضرورت راهبردی- تمدنی مکتب فقهی امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 127
حوزههای تخصصی:
دانش فقه، علم به احکام شرعی فرعی از ادله تفصیلی است و همچون هر علم دیگری، شناخت موضوعات و قلمروی ورود به آنها از جمله مسائل اساسی این دانش است؛ حال، پاسخ گویی فقه به چگونگی تنظیم روابط و مناسبات حوزه فرهنگ و نسبت آن با حوزه تمدنی اسلام نیز در همین راستا قابل تحلیل است. با وجود این، براساس مبانی سه گانه حیات تمدنی، تلازم آن با وجود چارچوب قانونی در زندگی اجتماعی و جایگاه فرهنگ به عنوان متغیری اساسی در این حوزه، بحث از نسبت فقه فرهنگ با تمدن اسلامی اهمیتی ویژه می یابد. پژوهش حاضر با توجه به اختلاف مفهومی فرهنگ میان اندیشمندان از یک سو و گستردگی حوزه فرهنگ از سوی دیگر، در مقام پاسخ به چگونگی تمایز فقه فرهنگ از سایر انواع فقه مضاف برآمده است؛ لذا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی اسناد، پس از تبیین مفهوم فقه و فقه فرهنگ، تلازم حقوق و فقه به عنوان دو دانش کاربردی و نزدیک به یکدیگر را بررسی نموده است؛ آنگاه با تبیین جزئیت فرهنگ در تمدن و لازمه تمدنی بودن قانون، حکم به لازمه فرهنگ بودن قانون نموده است. با استدلال عقلی و استناد به منابع قرآنی و روایی، هویت تمدنی فرهنگ را وجه تمایز فقه فرهنگ از سایر شاخه های فقه مضاف دانسته است. ثمره چنین گزاره ای اولاً در گستره فقه فرهنگ و ثانیاً بر محدوده مسائل آن نمایان خواهد شد.
طراحی الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
33 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی در دوره ابتدایی است. روش: برای دستیابی به این هدف از رویکردآمیخته و روش کیو استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از معلمان با تجربه دوره ابتدایی در استان فارس مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. معیار انتخاب تعداد نمونه اشباع داده ها بود. در بخش دوم به منظور امتیازدهی به گزینه های کیو که برگرفته از نتایج کیفی بود از 27 نفر معلم با تجربه کمک گرفته شد. یافته ها: داده های جمع آوری شده با روش تحلیل عامل کیو تجزیه و تحلیل و خوشه بندی شد و آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی را با 5 عامل معرفی کرد که عبارت اند از 20 فعالیت آموزشی، 11 روش تدریس، 27 هدف آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی، 18 مورد کمبودهای آموزشی و 12 راهکار در جهت بهبودکیفیت آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی. نتایج پژوهش نشان داد که در دوره ابتدایی به تربیت اسلامی با تلفیق هنر توجه چندانی نشده و دچار ضعف ها و کمبودهای فراوانی است که پس از بررسی و جمع بندی داده ها الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی به دست آمد. این الگو با بازنمایی و برجسته سازی واقعیت موجود خواهد توانست علاوه بر تقویت هویت اسلامی−ایرانی در دانش آموزان چشم انداز جامعی درباره آنچه که باید به وسیله هنر در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی کسب شود را ارائه می دهد.
واکاوی سندی و متنی روایت«آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ سلیمان...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
35 - 57
حوزههای تخصصی:
بخشی از میراث حدیثی ما به زندگی، شخصیت و سیرهٔ انبیای الهی مربوط می شود. ازجملهٔ این روایات، حدیث «آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ سُلَیْمَانُ بْنُ دَاوُدَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ ذَلِکَ لِمَا أُعْطِیَ فِی اَلدُّنْیَا» است. بنابر ظاهر این روایت، حضرت سلیمان(ع) به سبب موهبتی که در دنیا به وی عطا شده بود، از میان پیامبران الهی آخرین فردی است که وارد بهشت می شود. طی جست وجو در منابع حدیثی، تنها دو روایت با این مضمون در کتب روایی شیعه و سه مورد در کتب روایی اهل سنت با اختلاف نسخه به چشم خورده است. این روایات نیازمند واکاوی سندی و متنی است. در خصوص مضمون روایت این پرسش مطرح است که باتوجه به عظمت، عصمت و برگزیدگی انبیای الهی، چگونه ملک سلیمان که از ویژگی خاص نبوت اوست، زمینه ساز تأخیر ورود این پیامبر الهی به بهشت می شود؟ بررسی ها نشان می دهد که این روایات به لحاظ سندی فاقد اعتبار و به لحاظ دلالت متن با متون قرآنی و حدیثی موجود در این زمینه ناسازگار است.
پاسخی به ادله قرآنی طهارت سگ در گذر نقد کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
143 - 166
حوزههای تخصصی:
این نوشتار ناظر به بخش «طهارت ذاتی سگ در منابع اسلامی» از کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی» است. «عدم ذکر نجاست سگ در قرآن» و «اطلاق آیه )فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ(» دو دلیلی است که مؤلف ذیل عنوان «طهارت سگ در قرآن» برای اثبات طهارت سگ یاد کرده است. گروهی موسوم به «مرکز بین المللی اجتهاد جمعی» با نام اختصاری «ICCI» نیز با ادلّه ای مشابه، حکم به طهارت سگ های خانگی نموده اند. پس از انتشار برشی از سخنرانیِ مؤلف کتاب مزبور در فضای مجازی و طرح ادعای اثبات طهارت سگ در این کتاب، به سببِ تشویشی که برای برخی مؤمنین پدید آمده، حاجت پاسخ به ادله اقامه شده در این کتاب احساس شد. مناقشه در قیاس اقترانی اقامه شده در ضمن دلیل نخست و بررسی جایگاه «قرآن» به عنوان یکی از مصادر تشریع و همچنین مناقشه در اطلاق آیه نسبت به طهارت محل گازگرفتگی، و انکار تلازم آن با طهارت سگ، نادرستی ادله یادشده را به اثبات می رساند.
مطالعه تطبیقی نارسایی فقهی و حقوقی جرائم رمزینه ارزها در حقوق داخلی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
179 - 196
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رمزینه ارزها نوعی از ارزهای دیجیتال مقررات گذاری نشده است که به صورت معمول توسط توسعه دهندگان آن پایش می گردد، و توسط اعضای یک جامعه مجازی خاص پذیرفته شده و مورد استفاده قرار می گیرد. که در سراسر جهان و نیز در ایران به شدت کاربرد آن در حال گسترش است. هدف مقاله حاضر، مطالعه تطبیقی نارسایی فقهی و حقوقی جرائم رمزینه ارزها در حقوق داخلی و خارجی است.مواد و روش ها: مقاله حاضر، توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: ماهیت حقوقی رمزینه ارزها در قوانین مربوط به پول شویی ایران، قوانین مالیاتی کشور و قوانین بورس و بورس کالای ایران قابل بررسی است. از طرفی از منظر فقهی نیز صحت و اباحه حاکم بر نقل وانتقال ارزهای مجازی است و ممنوعیت قانونی منجر به بطلان معامله یا مجازات مرتکب مواجه نیست اما در فقه قیمت گذاری ارز رمز پایه غیرعقلانی است و مبادلات آن غرری است.نتیجه: امنیت اطلاعات و داده ها، تولید ارزها و هم چنین خریدوفروش، سرمایه گذاری و ذخیره و نگهداری رمز ارزها که منجر به کلاهبرداری ها و از دست دادن سرمایه های کلان گردیده است؛ از عوامل عمده مؤثر بر تدوین قوانین مرتبط با جرائم جعل و کلاهبرداری در حوزه رمز ارزها در حقوق داخلی و حوزه بین المللی هستند.
مسئولیت کارگزار حمل هوایی کالا در حقوق ایران و کنوانسیون های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
549 - 564
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت کارگزار حمل هوایی کالا از موضوعات مهمی است که با توجه به حجم بالای حمل ونقل بار از مسیرهای هوایی نیازمند بحث و بررسی است. هدف مقاله حاضر این است که با توجه به مقررات مختلف قانون مدنی و قانون تجارت و کنوانسیون های بین المللی، مبنا و حدود مسئولیت کارگزار حمل هوایی کالا را مورد بررسی قرار دهد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در قانون تجارت ایران، به دلیل آنکه در زمان تصویب آن، کارگزار حمل به معنای امروزی وجود نداشته، مقررات اختصاصی در قبال کارگزار حمل وجود ندارد. در چند دهه اخیر در حوزه صنعت حمل ونقل، متصدیان حمل هوایی به دو دسته کریرها و فورواردرها که معادل فارسی آن کارگزار حمل می باشد تقسیم گردیده اند. کریرهای هوایی شرکت ها و مؤسسات حمل هوایی هستند که صاحب وسیله حمل هوایی بوده و مستقلاً بارنامه حمل صادر نموده و طرف قرارداد کارگزار حمل قرار می گیرند.
نتیجه: در مقابل کارگزاران حمل هوایی یا فورواردرها چگونگی عملیات حمل هوایی کالا را از طرف مالک کالا طراحی نموده و بدون آنکه خود مالک وسیله حمل هوایی باشند با مالک و ارسال کننده کالا، قرارداد حمل تنظیم و بارنامه صادر می کنند و سپس با تحویل کالا به متصدی حمل مالک هواپیما، برنامه حمل هوایی را هدایت نموده و پس از رسیدن کالا به مقصد، با تحویل گرفتن کالا از شرکت هواپیمایی مالک هواپیما، کالا را ترخیص و به گیرنده تحویل می دهد.
زیبایی شناسی سوگ توحیدی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
85 - 96
حوزههای تخصصی:
سوگ، احساسی ترین واکنشی است که انسان در وقایع مرگ بار یا غمناک از خود نشان می دهد. سوگ در ادیان توحیدی برخلاف منشأ احساسی، دارای اهداف معقول در مسیر الهی است. زیبایی شناسی، در واقعه سوگ توحیدی تحلیلی هنرمندانه ارائه می دهد که قدمت آن به بیان مصیبت امام حسین در شروع تاریخ بشری برای حضرت آدم می رسد. سوگ توحیدی در سیره پیامبران به عنوان یکی از ابزارهای تبلیغی در رسالت الهی اهمیت یافته است اما در ادیان غیر توحیدی سوگ به بستر اساطیر افتاده و جایگاه غنی خود را از دست داده است.
معناشناسی واژه «حُکم» در قرآن کریم و امکان سنجی دلالت آن بر حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «حُکم» سی بار در قرآن کریم به کار رفته است. باوجود کاربردهای پربسامد این واژه و سایر مشتقات آن در قرآن کریم که تفاوت های معنایی روشن یا مبهمی را در این متن مقدّس به نمایش می گذارد، لغت شناسان و صاحبان کتب وجوه و نظائر در عمل معانی کلّی و محدودی را برای آن گزارش کرده اند. این پژوهش سعی دارد علاوه بر پیجویی همزادهای این واژه در زبان های سامی، با توجه به هم نشین های این واژه و بافت کاربرد آن در قرآن کریم، برخی معانی را معرفی کند که لغت شناسان به آن توجه نکرده اند. براساس این، علاوه بر داوری که قطعی ترین و پرکاربردترین معنای این واژه در عربی قرآنی است، معانی توانایی داوریِ صحیح، فرمان و دستور، مسئولیت و مأموریت و احتمالاً فرمانروایی از معانی دیگر این واژه در قرآن کریم است. همچنین، کاربرد «حُکم» در معنای حکومت و فرمانروایی که در عربی کلاسیک و معاصر گسترش آن را شاهدیم، در قرآن کریم محدود و غیرقطعی به نظر می رسد و دالّ اصلی این معنا در قرآن کریم «مُلک» و مشتقات آن است.
نقش زیست اخلاقی در معنای زندگی (از نگاه قاضی سعید قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
113 - 154
حوزههای تخصصی:
در دنیای پرچالشی که بسیاری از انسان ها یا به سوی پوچ گرایی تمایل پیدا کرده اند و یا سرگردان و حیران روزگار می گذرانند، معنای زندگی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. علم جدید و فناوری، با وجود فراهم کردن زندگی راحت تر؛ اما با حذف یا بی توجهی به امور معنوی و قدسی، انسان معاصر را از معنای حقیقی زندگی و زیست اخلاقی دور کرده است. قاضی سعید قمی با پیشینه فکری روایی، عرفانی و فلسفی، از اندیشمندان دوره ی صفویه است که برای انسان امروزی حرف های زیادی برای شنیده شدن دارد. پرسش اصلی ما این است که آیا زیست اخلاقی با رویکرد معنویت دینی بر معنای زندگی ما اثر دارد؟ در این مقاله با روش کتابخانه ای و تمرکز بر آثار و کتاب های این متفکر شیعی که بازتاب دهنده ی افکار او و اندیشه های اساتیدش است، تلاش شده که ارتباط میان اخلاق و معنویت و معنا بازخوانی شود و با ارائه راهکارهایی انسان بی هویت یا باهویت مصنوعی را به مسیر هدفمند خلقت بازگرداند و با نشان دادن خانه ی حقیقی معنابخش زندگی، از پوچ انگاری ها و خودکشی ها و بی اخلاقی های فردی و مشکلات روانی، اخلاقی فردی و اجتماعی جامعه بشری بکاهد. تنها راه معنابخشی به زندگی، بازگشت به معنویت دینی و اخلاق است. با این نگرش، زیست اخلاقی، بدون معنویت دینی معنا ندارد و بدون زیست اخلاقی و معنوی نمیتوان معنای دقیق و حقیقی برای زندگی داشت.
تحليل الاستعارة الاتجاهية (فوق -تحت) في رواية فرانكشتاين في بغداد لأحمد السعداوي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
121 - 140
حوزههای تخصصی:
یعتبر علماء اللغه المعرفیون، مثل لایکوف وجونسون، الاستعاره لیس کحرفه أدبیه؛ ولکن کأداه مناسبه لکیفیه التفکیر والإشاره إلیها على أنها استعاره مفهومیه. من الأنواع المهمه من الاستعاره المفهومیه هی الاستعاره الاتجاهیه، ولها دور مهم فی نقل الدلالات الثقافیه والتعبیر عن موضوعات مجرده فی شکل أحاسیس وتجارب مادیه. یتناول هذا المقال الاستعاره الاتجاهیه (فوق تحت) فی روایه فرانکشتاین فی بغداد ، بطریقه وصفیه تحلیلیه. على الرغم من أن التخطیط (فوق تحت) فی الروایه، یستخدم فی الغالب للتعبیر عن الحالات الفیزیائیه الطبیعیه، إلا أن المؤلف فی بعض الحالات یشیر أیضا إلى نیته باستخدام التغریب والانزیاح واستخدام الاستعارات المضمونیه. فی هذه الروایه، یتم استخدام استعاره اتجاهیه (فوق) مع موضوع الهیمنه، والقوه، والصحه، والسعاده، والحیاه، والجبر، والوفره، والعقلانیه، والإیمان، والفهم، والفرج، والأمل، والمکانه الاجتماعیه الجیده، والمعرفه، والدفء، والفخر. ومن ناحیه أخرى، فقد ذکر المؤلف ضمن الاستعارات الاتجاهیه (تحت)، وهو ما یعنی السیطره، والضعف والعجز، والمرض، والحزن، وما إلى ذلک. وقد تصور المؤلف الحاله المادیه لهذه المواضیع، ولإدخالها فی ذهن المخاطب، استخدم کلمات، مثل "فوق"، و"علی"، و"تحت"، وأیضا الأفعال الماضیه والمضارعه. استخدم المؤلف المواقع الفیزیائیه والجسدیه للإنسان فی العالم والتجارب الموضوعیه له حتی یشیر إلی المیزات الثقافیه والفکریه ودلالاتها التی تحملها هذه الاستعارات. بعباره أخری، فهو باستخدامه لهذه الاستعارات، أعطی الکلمات معانی جدیده وجعل لبیانه قوه تمیزه عن سائر الکلام.
حُکم قتل ناشی از اشتباه در شخص در فقه، قانون مجازات اسلامی و نظام حقوقی کامن لاُ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
109 - 138
حوزههای تخصصی:
مطابق با نظریه سوء نیّت انتقال یافته در نظام حقوقی کامن لا، در موارد اشتباه در شخص، قصد مجرمانه از هدفِ مقصودِ نافرجام، به هدفِ نامقصودِ فرجام یافته منتقل شده و جنایت واقع شده، عمدی محسوب می شود؛ بدین نحو که جنایت واقع شده بر قربانی واقعی، نظیر جنایت مخاطب موردنظر محسوب شده و واجد حکم یکسان تلقّی می گردد. با این استدلال که قصد به عنوان چهره ای از سوء نیّت، از یک غرضِ معیّن به غرض نامعیّن تصادفی تسرّی می یابد؛ لذا مرتکب با یک قصد بَدویِ قتل انسان، در معرض دو اتّهام، یکی عمدی شروع به قتلِ شخص مقصود و دیگری قتلِ عمد شخص نامقصود قرار می گیرد، اما حکم قتل ناشی از اشتباه در شخص بر اساس قول مشهور فقهای شیعه و قاعده فقهی «ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد»، قتل خطائی و غیر عمد محسوب می شود. همچنین حکم این نوع قتل در فرض قصد قتل انسان معصوم الدمِ معیّن در قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392 به استناد ماده 144، بند الف ماده 290، بند پ ماده 292 و بند پ ماده 291 (به دلیل وجود عدوان)، جزء در صورت حاکمیّتِ تبصره ماده 292، شبه عمد محسوب می گردد. در هر حال، استناد برخی از حقوقدانان به نظریه فوق الذکر و یا بند ت ماده 290 و یا عنوان جنایت نظیر مقرّر در بند های ماده 290 با انگیزه حمایت از انسان بما هو انسان، جهت عمدی محسوب شدن قتلِ ماهیّتاً خطائی قابل پذیرش نیست. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی به موضوع پرداخته است.
راهکارهای ثبوتی و اثباتی حل مشکل تعارض بین روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
بحث تعارض از پرسابقه ترین مباحث اصولی است که دغدغه حل این معضل حدیثی که تأثیر مستقیم در استنباط حکم شرعی دارد در روایات متعدد انعکاس یافته است. اصولیان در طول تاریخ به تنقیح مباحث تعارض پرداخته و ضوابط و تقسیمات متعددی ارائه داده اند. تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و با استفاده از منابع و قواعد اصولی سعی دارد با ارائه تقسیم نوین راهکارهای ثبوتی و اثباتی گامی در تنقیح جدید این بحث بردارد. راهکارهای اثباتی ناظر به حکم در مرحله دلیل و حجت هستند و راهکارهای ثبوتی ناظر به حکم با قطع نظر از دلیل اند. راهکارهای ثبوتی به دو حیطه تشریع حکم و اجرای آن تقسیم پذیر است. اعمال راهکار ثبوتی تشریعی یا اهمال و طرح آن در کمال و نقصان حوزه تشریع مؤثر است و تببین دقیق شاخصه کمال و نقصان تشریع می تواند در ارائه راهکارهای ثبوتی تشریعی تأثیر بسزایی داشته باشد که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت. اعمال و اهمال راهکار ثبوتی امتثالی در کیفیت و کمیت امتثال حکم مؤثر است و اعمال آن مستند به سنجه های کمّی و کیفی امتثال است. بررسی این مباحث و امتداد آن به فقه حکومتی و به طور کلی فقه های مضاف، که اشاراتی در این مقاله به آن ها شده است، می تواند به ظرفیت اصول فقه در مواجهه با مسائل روز بیفزاید.
بررسی واژه ظهور در قرآن و روایات و ارتباط آن با سلامت فردی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
170-181
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دهه های اخیر و پس از تحقق انقلاب اسلامی در ایران، مباحث گوناگونی درباره انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) در محافل علمی و میان اندیشمندان آغاز شده و پژوهش های فراوانی نیز در این زمینه صورت گرفته و حتی مراکز تحقیقاتی ایجاد و نشریاتی در این حوزه منتشر شده است و به موضوعاتی چون بررسی عوامل غیبت امام (ع)، زمینه سازی ظهور، علائم ظهور، چرایی یأس از ظهور و نقش مردم در تعجیل ظهور پرداخته شده است. در این پژوهش به بررسی واژه ظهور و روایات مرتبط با آن و سپس به تأثیری که ظهور در تأمین سلامت فردی و اجتماعی دارد پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از فرهنگ های لغات و واژه نامه ها، بررسی آیات قرآنی و روایات و همچنین جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مقالات مانند مگیران و نورمگز در صدد این برآمده است که بتواند معانی مختلف واژه ظهور، مشتقات و کاربردهای استعمالی آن را احصاء و معانی آن را در کلام الله بررسی کند. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ظهور و مشتقات آن در معانی متعددی مانند آشکارشدن و غلبه یافتن به کار رفته و در قرآن از این واژه برای پیروزی اسلام و غلبه آن بر سایر ادیان استفاده شده است. اولین بار پیامبر (ص) این واژه را درباره موضوع مهدویت مطرح کرده است. علاوه براین، از آیات و روایات نیز استفاده می شود که یکی از اهداف ظهور، تجدید حیات دینی و احیای دوباره سنت های فراموش شده است. به تعبیر دیگر، این تجدید و احیاء برای رسیدن فرد و جامعه به صلاح و دورشدن آنان از فساد و تباهی است که زمینه ساز تأمین سلامت فردی و اجتماعی خواهد بود. نتیجه گیری: هدف از ظهور حضرت مهدی (عج) از بین بردن ریشه های ظلم و فساد و تحقق عدالت در سطح جهانی است که با تحقق آن زمینه رشد و تعالی انسان ها فراهم می شود و سلامت فردی و اجتماعی آنان تحقق می یابد.
رفاه و تأمین اجتماعی در فقه و حقوق موضوعه با تاکید بر نظریه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
279 - 294
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأمین اجتماعی یکی از مقاصد والای شرعی و اساسی ترین پایه های عدالت اجتماعی در اسلام است. که هدف بررسی رفاه در اسلام با تکیه بر دیدگاه امام خمینی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: آموزه های اسلامی در این زمینه حاوی عناصر حقوقی، اخلاقی، ارزشی و بینشی ویژه ای است که در جامعه صدر اسلام با اتکا بر آن ها الگویی موفق از تأمین اجتماعی برقرار گردیده بود. دراین راستا امام خمینی(ره) با تأکید به ضرورت توجه به رفاه محرومین جامعه توفیق خدمت برای دولت و افراد توانمند به این طبقه مظلوم را در صورتی میسر دانسته که همه نیت ها و اهداف بر مبنای مکتب الهی و ایده توحید با ابعاد رفیع آن باشد.
نتیجه: تأمین اجتماعی و رفاه عمومی با توسعه فرهنگی و اقتصادی ارتباط مستقیم دارد و بدیهی است که برنامه ریزان، طراحان و مجریان باید جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه نیز به مقوله های فرهنگی واخلاقی توجه داشته باشند تا متعهدانه و دلسوزانه در تحقق ایجاد رفاه عمومی و تأمین اجتماعی مورد نظر امام ایفای نقش کنند.
کارکردهای اصل کرامت در سیاست گذاری های جنایی در پرتو آموزه های شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
از آنجا که کرامت انسانی، به منزله یک حق یا مجموعه ای از حقوق غیر قابل سلب و انتقال محسوب می شود که دارای ظرفیت ها و زمینه های تکوینی و تشریعی فراوان در قاعده سازی یا تدوین اصول اساسی در عرصه مدیریت و کنترل جرائم یا همان سیاست جنایی است، لذا به نظرقادر است در عرصه سیاستگذاری های کلان و راهبردی جنایی به نحوی فراقانونی، نقشی سازنده و اثرگذار را ایفا نماید. در آموزه های دینی اسلام نیز کرامت انسانی، نه بر مبنای یک امر قراردادی و اعتباری، بلکه بر اساس امری هستی شناختی، اخلاقی و اصیل، که منشأ آن ذات خلقت بشری و موضوعی تکوینی است که بر مبنای احکام الهی و در بعد تشریعی توجیه می شود. حال سوال این است که با تمام این ظرفیتها چگونه می توان، در بستر سیاستگذاری های جنایی و در عرصه مدیریت و کنترل جرائم، در یک حکومت دینی به این موضوع جنبه کاربردی داد؟ به بیان دیگر جایگاه و کارکردهای کرامت مداری در سیاستگذاری های کلان جنایی و کیفری چیست؟ یافته های این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی تهیه شده بیان می دارد که حفظ کرامت انسانی که دارای منشاء اخلاقی از یک سو و همچنین موجد آثار اخلاقی فراوانی نیز هست، این قابلیت را دارد که به عنوان مهمترین رکن سیاستگذاری های جنایی در مفهوم عام و سیاستگذاری های -کیفری در مفهوم خاص شناخته شود. از آنجایی که این اصل عامل موجه و مبنای وجودی بسیاری از نهادها و سازوکارهای کیفری و اخلاقی موجود در نظام دادرسی کیفری مانند اصل تساوی، تناسب، عفو، برائت، تساوی سلاح ها، احتیاط، درأ و ..می باشد لذا با بازتعریف کارکرد قاعده کرامت، که این مقاله به بررسی آن پرداخته، می توان سیاستگذاری های کلان و راهبردی کیفری و جنایی را متحول نمود.