فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۴۱ تا ۱۰٬۷۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
تحلیل و بررسی نام شناسانه تفاسیر عرفانی از منظر هسته معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش نام شناسی (Onomastics) یکی از شاخه های زبان شناسی است که حوزه ای گسترده از علوم گوناگون را در خود گنجانده است؛ پیشینه نام شناسی به اواخر قرن نوزده میلادی برمی گردد که دوره تدوین اصول و قواعد زبان شناسی تاریخی است. در نام شناسی، مطالعه نام ها از زوایای مختلف جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و زبانی بررسی می شود. این دانش می کوشد قلمروهای مختلفی از نام ها را بکاود و درباره ساختار نام، وجه تسمیه و دلایل و توجیهاتی را برملا سازد که در ورای نام گذاری نهفته است. در پژوهش حاضر، به شیوه ای توصیفی تحلیلی، عناوین تفاسیر عرفانی گرد آمده و از جهت هسته معنایی، بررسی شده اند. نتایج به دست آمده پژوهش نشان می دهند در نام هایی که واژه «حقائق» به عنوان مرکز نام استفاده شده و نام دارای ساختار اضافی است، باید بخش دوم را هسته ترکیب در نظر گرفت. این ویژگی در نام هایی که واژه «اسرار» در آنها به کار رفته است نیز دیده می شود؛ در حالی که در بسیاری از نام های تفاسیر که واژه «بیان» در آنها استفاده شده، هسته ترکیب همان بخش اول نام است. به عبارت دیگر، این نام ها جزء اسامی درون مرکز شمرده می شوند؛ اما نکته بسیار مهم در این تحقیق نام هایی هستند که در ساختار آنها جار و مجرور دیده می شود. می توان این ساختارها را در گروه اسامی مرکب اضافی قرار داد؛ البته در این بین، اسامی و عناوینی وجود دارند که فاقد هسته مشخص اند.
معاد جسم عنصری (دلایل نقلی و نقد دیدگاه های رقیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاد به مثابه موضوع کلامی دارای ابعاد مختلفی است که جسمانی بودن از مهم ترین آنها به شمار می آید و بسیاری آن را از ضروریات دین دانسته اند. ادلة نقلی افزون بر امکان و وقوع، حتی برخی ویژگی های معاد جسم عنصری را نیز بیان می کنند؛ اما علاوه بر اختلاف دربارة حقیقت انسان، شبهاتی (عقلی و نقلی) که برخی آنها را دلیل قطعی بر انکار معاد جسم عنصری پنداشته اند نیز موجب اختلاف دیدگاه هایی شده و از این رو بسیاری کوشیده اند تا تصویر دیگری از معاد جسمانی ارائه دهند. این نوشتار بر آن است که ادلة نقلی را به مثابه روشی برای بحث بیان کند و بر مبنای آن، به بررسی دیدگاه ها رقیب دربارة معاد جسمانی بپردازد.
علم خدا به مادیات در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله علم خدا به مادیات از غامضترین مسائل فلسفی است که پیچیدگی آن به نحوه وجود متغیر اشیاء مادی باز میگردد. از اینرو چنین علمی باید بگونهیی تبیین گردد که رابطه علمی میان واجب تعالی با مادیات متغیر، منجر به راهیابی هیچگونه تغیر و تکثری در ذات وی نگردد. طرح کلی ملاصدرا در حل مسئله ارتباط علمی میان واجب تعالی و مادیات در مقایسه با ابن سینا از جامعیت ویژهیی برخوردار بوده و نقایص نظرات وی، از جمله حصولی دانستن علم خدا به ماسوی و ناتوانی از اثبات علم ذاتی واجب به غیر را برطرف ساخته است. ابتکار اساسی ملاصدرا در باب علم واجب به مادیات، بهره گیری از قاعده «بسیط الحقیقه» برای اثبات علم ذاتی ثابت حق تعالی است. ملاصدرا از طرفی علم فعلی واجب تعالی به مادیات را همان حضور خارجی مادیات نزد حق تعالی میداند و از آنجائیکه کمال علمی خدا را به علم ذاتی وی ارجاع میدهد، متغیر بودن علم فعلی را موجب اثبات هیچ نقصی برای ذات متعالی وی نمیداند. زیرا از نظر وی علم فعلی که عین فعل است، کمال علمی فعل محسوب میشود نه کمال علمی فاعل. البته صدرالمتألهین در تبیین علم خدا به مادیات عبارات بظاهر متناقض دارد که با بازگرداندن آنها به دو مبنای مختلف، قابل توجیه خواهند بود.
وصیت برای وارث(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرائتهای روشنفکرانه از دولت نبوی و علوی در بوته نقد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خدمات علمی جابربن یزید جعفی به اسلام و شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابومحمد جابر بن یزید جعفى کوفى (حدود 50ـ128 ق) از تابعان و از اصحاب نامدار و مورد وثوق امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)است. او در اواخر دوره اموى، یک مرجع عمده درباره علوم دینى زمانش به شمار مى رفت. عمده فعالیت هاى علمى این عالم برجسته شیعى و شاگرد مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در شاخه هاى تفسیر، حدیث، تاریخ، فقه و کلام بوده، از آن جا که شاگردان نامدارى از شیعه و سنى داشته است، سهم فراوانى در توسعه این علوم در بین عامه مسلمانان و به خصوص شیعیان امامى داشته است.
حکمت های کیفر در نظام جزایی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توجیه کیفر، گاهی سخن از اهداف و فلسفه کیفر به میان می آید. در مکاتب کیفری این موضوع مورد بحث قرار می گیرد که اهداف و فلسفه کیفرهای وضع شده کدام اند؟ ولی وقتی سخن از اهداف کیفر از نگاه اسلام به میان می آید، اموری مد نظر است که کیفر برای دستیابی به آنها پیش بینی و اجرا می شود و بهتر است این مباحث را با عنوان حکمت های کیفر بررسی کنیم. مقصود از حکمت های مجازات، مصالحی اند که مبیّنان شریعت به عنوان مصالح مبدأ (حکمت) بیان کرده اند. گاهی نیز علت حکم (مصلحت معیار) در ادله بیان شده است که حکم دائرمدار آن است. البته بحث درباره حکمت کیفرهای اسلامی از نظر اهمیت، با علت وضع کیفر همردیف نیست؛ ولی تبیین حکمت کیفر از آن جهت که قانونگذار را در امر کیفرگذاری کمک می کند یا هدف قانونگذار را بیان می کند، قابل توجه و سودمند می باشد. در ادبیات حقوقی برای بیان این مفهوم، از اصطلاح «فلسفه مجازات» نیز استفاده می شود.
در نوشتار حاضر، نخست به بحث فلسفه کیفر در سه بخش «حدود»، «قصاص» و «تعزیرات»، نگاه خاص شده است؛ زیرا هریک از این موارد از ویژگی ها و اهدافی برخوردارند. سپس با نگاه کلی، فلسفه کیفر از منظر اسلام مورد بررسی قرار گرفته است. نوشتار حاضر با ادبیات خاص درون دینی نگاشته شده است و به دلیل داشتن نوع جهان بینی و مبانی هستی شناختی و معرفت شناسی خاص، در منابع و آموزه های دین مبین اسلام، کاوش شده است.
زهراوی و کتاب التصریف
حوزههای تخصصی:
جایگاه عقل نظری و عملی در سعادت از دیدگاه ملاصدرا و ارزیابی قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اندیشمندانی که سعادتِ قصوای انسان را در کمال نهایی عقل نظری جستجو می کنند، راه وصول به آن را نیز تقویت همین قوه و فعلیت بخشیدن به مراتب مختلف آن می دانند. ملاصدرا در بسیاری از مباحث خود همین راه را طی می کند؛ اما در برخی موارد، گامی فراتر نهاده و سعادت نهایی انسان را قرب الهی معرفی می نماید. هدف این پژوهش بازخوانی آثار ایشان با رویکرد قرآنی است. بر اساس یافته های این پژوهش تعاریفی که وی از عقل نظری و عقل عملی ارائه می کند، جامع همه شئون عقلی و فطری نیست؛ بلکه فقط حیثیت ادراکی امور فطری را شامل می شود، ضمن آنکه ملاصدرا غایت عقل نظری را سعادت حقیقی، و غایت عقل عملی را سعادت وهمی و خیالی معرفی می کند؛ بر همین اساس در نگرش و نگارش وی، علم حصولی و مباحث حکمت نظری جایگاهی بسیار رفیع تر از اعمال، اخلاق و حکمت عملی دارند. اما در قرآن کریم، شئون عقل عملی و مباحث حکمت عملی به ویژه اخلاق و اعمال بیش از عقل نظری و حکمت نظری مورد عنایت قرار گرفته اند. در این مقاله به روش تحلیلی و با استفاده از داده های برآمده از منابع کتابخانه ای به بازخوانی اندیشه صدرا و ارزیابی قرآنی آن پرداخته ایم.
هویت در نوجوانى
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
روش شیخ کلینی در طبقه بندی روایات کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش طبقه بندی احادیث متأثر از نظام طبقه بندی در هر دوره ای است که مؤلفان کتب با در نظر گرفتن روش های مرسوم در عصر خویش به طبقه بندی احادیث می پردازند. کلینی جزء محدثانی است که در طبقه بندی احادیث کتاب شریف «کافی» از روش طبقه بندی عصر خود یعنی طبقه بندی مفهومی آموزه های حدیثی بهره گرفته است. اصل انتخاب و گزینش مفاهیم کلیدی کافی نیز مبتنی بر ضرورت ها و مسائل مطرح در زمان تألیف آن است. مهمترین محورهایی که از مقدمه کافی قابل استخراج هستند عبارت است از: عقل و جهل، فضل علم، ضرورت تمسک به سنت و قرآن، توحید، نبوت و امامت، آداب و فرائض و احکام.
کلینی با تکیه بر نقش ابزاری عقل، بر تمسک به کتاب و سنت و اخذ معارف از آنها تأکید دارد و کتاب و عقل و جهل و فضل علم را مقدمه ای بر مباحث توحید، امامت و اخلاق و احکام قرار داده است. کلینی جامع حدیثی خویش را به شیوه درختی از کل به جزء یا از اصل به فرع تنظیم کرده است.
دین و تحول اخلاقی در جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان ضمن ارائه ی تعالیم درباره سه موضوع اساسی خدا، جهان و انسان با تجویز و توصیه ارزش های اخلاقی خاص همواره تحول اخلاقی مطلوبی را مورد هدف قرار می دهند. در متون اسلامی و در راس آن ها قرآن کریم وظیفه و ماموریتی که به عهده پیامبران الهی گذاشته می شود، ثنایی بوده و دو مقوله مذکور - تعلیم و اخلاق- (تزکیه) را هدف رسالت پیامبران بیان می کند. تزکیه و اخلاق به معنای دعوت انسان ها به سمت تحولات مطلوب، رسالت تردیدناپذیر و بدیهی دین(پیامبران) است. پرسشی که تحقیق حاضر قصد طرح و بیان آن را دارد، کارآمدی هدف و رسالت مذکور در جهان حاضراست. جهان معاصر با توجه به قدرت تکنولوژی ارتباطات به دهکده و به تعبیر برخی به برج شیشه ای تبدیل گشت. خصیصه ی عمده جهان شیشه ای فقدان مرز ها و موانع طبیعی و سیاسی میان انسان ها و فرهنگ های متفاوت است. آیا با توجه به چنین خصیصه ای، همچنان می توان از امکان تحقق تحول اخلاقی در جهان معاصر سخن به میان آورد؟ در نوشته ی حاضر از کارآمدی ارزش های اخلاقی در ایجاد تحول اخلاقی با تکیه بر انسان شناسی دینی(اسلامی) دفاع خواهد شد