مطالب مرتبط با کلیدواژه

هسته معنایی


۱.

ترکیبات خاص اشعار صائب و بیدل بر اساس روابط نحوی و هسته معنایی ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صائب بیدل ترکیبات خاص زایاگشتاری روابط نحوی هسته معنایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی نحوی
تعداد بازدید : ۱۷۴۲ تعداد دانلود : ۹۰۶
صائب تبریزی و بیدل دهلوی از نامدارترین شاعران سبک هندی هستند که هر کدام به نوبه خود در شاخه ایرانی و هندیِ سبک هندی، شعر این دوره را متحوّل کرده اند. اکثر محققانی که در شعر بیدل به تحقیق و پژوهش پرداخته اند، ترکیبات خاص را به عنوان یکی از مهمترین عوامل غموض زبان در انحصار شعر بیدل دانسته و در نوع ساخت و معنی این نوع ترکیبات کمتر تأمل کرده اند. در اینجا با تکیه بر اشعار صائب و بیدل، ترکیبات خاص در هر دو شاخه ایرانی و هندی شعر سبک هندی بررسی شده است. ترکیبات هر دو شاعر ابتدا از نظر «هسته معنایی» در دو گروه ترکیبات «برون مرکز» و «درون مرکز» طبقه بندی شده، سپس بر اساس «روابط نحوی ترکیب»، مدل های گوناگونی از ژرف ساخت ترکیبات هر دو شاعر ارائه شده است. ترکیبات خاص صائب و بیدل در ژرف ساخت دارای روابط نحوی گوناگونی مانند رابطه مسندی، فاعلی، مفعولی، متممی و ... است. از نظر ساختار معنایی، ترکیبات خاص این دو شاعر متنوع تر از ترکیبات عادی در زبان معیار هستند، به طوری که بعضی از این ترکیبات از نظر معنا در زبان وجود ندارند.
۲.

نقش هسته معنایی و جایگاه سازه در پردازش اسم های مرکب غیرفعلی: شواهدی از بیماران زبان پریش بروکا و افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هسته معنایی جایگاه سازه مسیر دوگانه درون مرکز برون مرکز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۴۲۹
در این مقاله، نقش هسته معنایی و جایگاهِ سازه در پردازش و بازنمایی اسم های مرکب غیرِ فعلیِ «اسم-اسم» در سه بیمار زبان پریش بروکا (دو مرد و یک زن) و سه فرد سالمِ همتاسازی شده با افراد زبان پریش با بهره گیری از تکالیف نامیدن و تکرارِ اسم های مرکب غیرِ فعلی هسته آغازین، هسته پایانی و برون مرکزِ برگرفته از رساله دکتری خباز (Xabbaz, 2006) بررسی شد. محرک های این دو تکلیف شامل 30 اسم ساده و 30 اسم مرکب غیرِ فعلی و تصویرهای مربوط به آن ها بود. در آزمون نامیدن، آزمودنی ها به هنگام رویارویی با تصویر، نام آن را بیان می کردند. در تکلیفِ تکرار، افراد آزمودنی پس از شنیدن اسم ها، آن ها را تکرار می کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کنشِ افراد طبیعی و بیماران زبان پریش بروکا در نامیدن و تکرار اسم های ساده و مرکب غیرِ فعلی با یک دیگر تفاوت داشت. پردازش آسان ترِ تکرار اسم های ساده و مرکب در مقایسه با نامیدن آن ها مؤید آن بود که فرایند تکرار متفاوت از نامیدن پردازش می شود. همچنین، رخداد خطاها در یکی از سازه های ترکیب (سازه هسته و یا غیر هسته) و نیز در کل ترکیب یا هر دو سازه ترکیب (هم سازه هسته و هم سازه غیرهسته) نشان دهنده آن بود که اسم های مرکب غیر فعلی از طریق مسیر دوگانه (تجزیه به اجزای سازنده و کلی) پردازش می شوند و هسته معنایی در پردازش آن ها نقشی به اجرا در نمی آورد. افزون بر این، توزیع خطاها در سازه های آغازین، پایانی و هر دو سازه اسامی مرکب غیرِ فعلی (کل ترکیب) مؤید پردازش سلسله مراتبی و هم سطحی فرایندهای نامیدن و تکرار و اهمیّت جایگاه سازه در پردازش اسامی مرکب غیرِ فعلی بود.
۳.

نام شناسی کتاب های بلاغی از منظر معنا، هسته معنایی، شفافیّت و تیرگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نام شناسی آثار بلاغی هسته معنایی شفافیت تیرگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۵
نام شناسی (Onomastics) دانشی است که حوزهای گسترده از علوم گوناگون را در خود جمع کرده است؛ این دانش، نام ها را از زوایای مختلف اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی و زبانی مطالعه کرده و با توجه به جنبه های مختلف، قلمروهای دلالتی گوناگونی را درباره چرایی نام ها تبیین می کند. در خودِ قلمرو زبانی نیز می توان ساختار نام ها را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کرد. در پژوهش حاضر نام کتاب های اصلی و معروف در حوزه بلاغت را از منظر هسته معنایی، شفافیت و تیرگی به شیوه ای تحلیلی - توصیفی بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد در نام هایی که «بلاغت» کانون نام اثر است و نام دارای ساختار اضافی است، باید برخلاف رویه معمول در چنین تحلیل هایی، جزء دوم را هسته ترکیب تلقی کرد. این ویژگی در آثاری که «بدیع» در آن ها به کار رفته نیز دیده می شود، درحالی که در بسیاری از نام ها که مضاف الیه آن ها «شعر» است، هسته ترکیب، همان بخش اول آن ها است؛ به عبارتی، این اسامی از جمله نام های درون مرکز هستند. آنچه در این بررسی بسیار درخور توجه است، نام های عربی است که در ساختار آن ها جار و مجرور دیده می شود. می توان مواردی از این دست را در شمار نام های مرکب اضافی قرار داد. علاوه بر این موارد، در این حوزه، با نام هایی سروکار داریم که باید آن ها را فاقد هسته ای مشخص بدانیم. از منظر شفافیت و تیرگی باید گفت در نام کتاب هایی که ساختار اضافی دارند، اغلب مضاف الیه بر هسته یا به عبارتی کل ترکیب سایه افکنده و آن را تحت تأثیر قرار داده است؛ حتی در ترکیبات وصفی نیز اغلب واژهای یافت می شود که همه ساختار را متأثر کرده است. در مجموع در این اسامی واژگان «بلاغت»، «شعر»، «ادب» و «نظم» بسیار نمایان است، لکن به نظر می رسد هیچ یک از آن ها موجب شفافیت نام نشده اند، بلکه آنچه شفافیت نام را در پی داشته، زمینه موضوعی نام یا بافت موقعیتی آن بوده است.