مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنوزی


۱.

معاد جسم عنصری (دلایل نقلی و نقد دیدگاه های رقیب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ اشراق ابن سینا ملاصدرا رفیعی قزوینی معاد جسم عنصری ادلة نقلی نقد دیدگاه های رقیب زنوزی احسایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۲۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
معاد به مثابه موضوع کلامی دارای ابعاد مختلفی است که جسمانی بودن از مهم ترین آنها به شمار می آید و بسیاری آن را از ضروریات دین دانسته اند. ادلة نقلی افزون بر امکان و وقوع، حتی برخی ویژگی های معاد جسم عنصری را نیز بیان می کنند؛ اما علاوه بر اختلاف دربارة حقیقت انسان، شبهاتی (عقلی و نقلی) که برخی آنها را دلیل قطعی بر انکار معاد جسم عنصری پنداشته اند نیز موجب اختلاف دیدگاه هایی شده و از این رو بسیاری کوشیده اند تا تصویر دیگری از معاد جسمانی ارائه دهند. این نوشتار بر آن است که ادلة نقلی را به مثابه روشی برای بحث بیان کند و بر مبنای آن، به بررسی دیدگاه ها رقیب دربارة معاد جسمانی بپردازد.
۲.

تبیین رابطه اتحادی نفس و بدن از نگاه حکیم مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس بدن زنوزی ماده صورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۳۸۴
در فلسفه مشائیان مسلمان، کندی و فارابی نگاهی نوافلاطونی به نحوه ارتباط نفس با بدن دارند و نحوه ارتباط مزبور را از سنخ رابطه صورت با ماده می پندارند ولی ابن سینا اگرچه در برخی مواضع این نوع نگاه به رابطه یاد شده را تأیید نموده است ولی با توجه به اینکه نفس ناطقه انسانی را محل دریافت معقولات کلی مجرّد می داند، از همین رو نفس را ذاتاً جوهری مجرد می پندارد و بر همین اساس نگاهش به نحوه ارتباط نفس با بدن آنستکه بدن نمی توان محل برای نفس باشد و نفس در تشخصش وابسته به بدن بشود (آنچنانکه در خصوص صورت و ماده گفته می شود) بلکه بدن حداکثر میتواند ابزار و آلت برای تحقق برخی افعال نفس باشد. این دو نوع نگاه به نحوه تعامل نفس با بدن تا قبل از ملاصدرا پیرامون رابطه نفس با بدن در مشائیان مسلمان وجود دارد و البته غلبه با نگاه سینوی است. اما در حکمت متعالیه، مبتنی بر اتحادی دانستن رابطه ماده با صورت این انگاره شکل می گیرد که رابطه نفس با بدن از سنخ روابط اتحادی است و نه انضمامی. اما اینکه دقیقاً توضیح داده شود نفس با بدن به چه نحو رابطه اتحادی دارد در لسان ملاصدرا مغفول می ماند و این حکیم زنوزی است که به این مهم پرداخته و توضیح می دهد مقصود از رابطه اتحادی نفس با بدن آنستکه بدن تجّلی مادی نفس است و نفس تجلی روحانی بدن و ایندو دو سر یک طیف هستند. زیرا انسانیت یک حقیقت ذوامراتب و مشکک است که جلوه مادی آن بدن و جلوه مجرد آن نفس است پس بدن همان نفس بصورت لابشرط است و نفس همان بدن بشرط لا (از نواقص و کاستیهای مادّی)است.
۳.

واکاوی و تحلیل سبک و اندیشه ی زنوزی خویی

کلیدواژه‌ها: سبک زنوزی فانی ریاض الجنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
میرزا محمّد حسن زنوزی خویی، عالم، شاعر و متکلّم برجسته از سادات زنوز است. وی سر منشأ یکی از خاندان های علمی و از پیشروان عصر شکفتگی فرهنگی خوی محسوب می شود. میرزا محمّد حسن بعد از کسب علوم مقدماتی از پدر خویش و تحصیل در تبریز، عتبات و اصفهان و مشهد، مقارن با حکومت حسین قلی خان دنبلی که سال های طلایی علم و ادب در خوی بود، به زادگاه خود بازگشته و از شخصیّت های علمی مسلّم شناخته شده است. وی نویسنده ای برجسته و شاعری توانا بود و کتاب تاریخی ریاض الجّنه را که یکی از شاهکارهای بدیع و دایرهالمعارف علمی با نثر شاعرانه است، در هشت روضه، تألیف کرده است؛ همچنین دیوان شعر وی که با تخلّص فانی شناخته می شود به جهت احاطه به علوم اسلامی، مباحث فلسفی، عرفانی، منطق و حکمت از توانمندی ادیبانه برخوردار است. این مقاله با بررسی سبک این دو اثر شهیر و عالمانه، این پرسش را طرح می کند که نویسندگی و شاعری وی چه جایگاهی در این دوره داشته است و آثار وی ماحصل چه برجستگی هایی است. می توان گفت که آثار فانی خویی با تصویرپردازی نو و شیوه ی سخن تازه و بهره گیری از جلوه های تأثیرگذار در لابلای تحوّلات اجتماعی، آیینه ی تمام نمای اوضاع ادبی ایران در دوره ی قاجار است.
۴.

بررسی مبانی فلسفی ملاصدرا و حکیم زنوزی در باب ودیعه سپاری ملکات نفسانی با تکیه بر معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
مسئله ودیعه سپاری ملکات نفسانی در بستر معاد جسمانی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. ملاصدرا در نظریه معاد جسمانی، ملکات نفسانی و اقتضائات وجودیِ آن را به گونه ای خاص تبیین نموده است که بسیاری از حکمای پس از ایشان، موافقت خود را نسبت به این دیدگاه ابراز نموده اند. اما مدرس زنوزی دیدگاهی متفاوت برگزیده و بر این باور است که نفس پس از مرگ، ودایع و آثار ذاتی در بدن دنیوی به جای می گذارد که وجه امتیاز بدن ها پس از مرگ خواهد شد که با محوریت ودیعه سپاری ملکات نفسانی در بدن و به پشتوانه حرکت جوهری در معاد جسمانی، بدن به سوی نفس در حرکت خواهد بود؛ اما نظریه ملاصدرا بر قابلیت انشاء وجودی نفس استوار است. در این پژوهش با روش تحلیل و توصیف محتوا، مبانی فلسفی ملاصدرا و زنوزی در این مسئله بررسی می گردد و مترتب بر مبانی هر دو اندیشمند، محل نزاع مشخص خواهد شد. مقایسه آرا نشان می دهد که طبق تفسیر زنوزی، اجزای بدن عنصری به محوریت حرکت جوهری ملحق به نفس شده است که در این فرایند، ملکات نفسانی در آن ها نهادینه می شود؛ اما بر اساس نظر ملاصدرا، نفس انسانی با تکیه بر انشاء وجودی و ارتقاء آن، سبب تحقق معاد جسمانی خواهد شد.