مطالب مرتبط با کلیدواژه

علم ذاتی


۱.

علم خدا به مادیات در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا بسیط الحقیقه صور علمیه علم ذاتی مادیات علم فعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۲ تعداد دانلود : ۹۹۱
مسئله علم خدا به مادیات از غامضترین مسائل فلسفی است که پیچیدگی آن به نحوه وجود متغیر اشیاء مادی باز میگردد. از اینرو چنین علمی باید بگونهیی تبیین گردد که رابطه علمی میان واجب تعالی با مادیات متغیر، منجر به راهیابی هیچگونه تغیر و تکثری در ذات وی نگردد. طرح کلی ملاصدرا در حل مسئله ارتباط علمی میان واجب تعالی و مادیات در مقایسه با ابن سینا از جامعیت ویژهیی برخوردار بوده و نقایص نظرات وی، از جمله حصولی دانستن علم خدا به ماسوی و ناتوانی از اثبات علم ذاتی واجب به غیر را برطرف ساخته است. ابتکار اساسی ملاصدرا در باب علم واجب به مادیات، بهره گیری از قاعده «بسیط الحقیقه» برای اثبات علم ذاتی ثابت حق تعالی است. ملاصدرا از طرفی علم فعلی واجب تعالی به مادیات را همان حضور خارجی مادیات نزد حق تعالی میداند و از آنجائیکه کمال علمی خدا را به علم ذاتی وی ارجاع میدهد، متغیر بودن علم فعلی را موجب اثبات هیچ نقصی برای ذات متعالی وی نمیداند. زیرا از نظر وی علم فعلی که عین فعل است، کمال علمی فعل محسوب میشود نه کمال علمی فاعل. البته صدرالمتألهین در تبیین علم خدا به مادیات عبارات بظاهر متناقض دارد که با بازگرداندن آنها به دو مبنای مختلف، قابل توجیه خواهند بود.
۲.

بررسی و سنجش نظریه علم الهی در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی علم الهی علم به ذات علم ذاتی علم پیشین علم فعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۴۲۶
فارابی در آثارش از هر سه قسم علم الهی، به تفصیل بحث کرده است. به باور او، علم خدا به ذات خویش به نحو حضوری است. علم خدا به ممکنات در مقام ذات یا پیش از خلقت، از طریق علم به صور معقول اشیا در ذات خدا و لذا به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی است. او به شبهة علم پیشین الهی و اختیار انسان نیز در ذیل این علم، پاسخ داده است. علم خدا به ممکنات در مقام فعل یا پس از خلقت، از طریق علم به اسباب و علل عالیة ممکنات، اشیا و امور جزئیِ ممکن را دربرمی گیرد و به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی حاوی تفصیلات است. اما با رسالة فصوص الحکم، اگر از آنِ فارابی دانسته شود، باب دیگری در علم الهی گشوده می شود. نظریة فارابی در علم الهی، در فلاسفة اسلامیِ بعدی، به ویژه ابن سینا تأثیر فراوان نهاده، اما برخی دیگر مانند سهروردی (شیخ اشراق) و عده ای از محققان معاصر، آن را نقد کرده اند. در نوشتار حاضر، اهم این نقدها تبیین و از دید نگارنده، مورد سنجش و ارزیابی قرار خواهند گرفت. در مجموع، نظریة فارابی از دید نگارنده، دارای نقاط قوّت و ضعف مهمی است.
۳.

ارزیابی تفاسیر رایج از نفس الامر و بیان چیستی آن براساس دیدگاه نهایی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس الأمر علم عقل فعال حد ذات ثبوت عام علم ذاتی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۸۴
یکی از مباحثی که در دهه های اخیر در آثار علمی فلسفی مطرح شده، معرفت شناسی و مسائل مرتبط با آن، از جمله مسئله «معیار و مناط صدق گزاره ها» است. متفکران مسلمان بر این باورند که معیار صدق گزاره ها، مطابقت با نفس الأمر است اما در تفسیر نفس الامر، دیدگاههای متفاوتی ارائه داده اند. این پژوهش که با روش کتابخانه یی به گردآوری داده ها و سپس توصیف و تحلیل آنها پرداخته، ضمن ارزیابی سه دیدگاه مشهور درباره» حقیقت نفس الأمر انتقادات وارد بر آنها و نیز روشنگری در باب عدم تمامیت آن تفاسیر، درصدد اثبات این نظریه است که نفس الأمر عبارتست از «علم ذاتی تفصیلی خداوند». دیدگاه مختار نگارندگان هماهنگ با مبانی اندیشه صدرالمتألهین، و برگرفته از اصول عرفانی است.
۴.

نسبت فاعلیت با علم ذاتی فعلی و تاثیر آن بر هستی شناختی سینوی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سنخیت فاعلیت علم ذاتی هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
فاعلیت در فلسفه مشاء از حیث هستی شناسی بر پایه اصل سنخیت استوار گردیده است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از سنخیت مبتنی بر علم ذاتی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالی و موجودات سافل به ویژه میان باری تعالی و نظام آفرینش و میان نفس مجرد انسانی و قوای نباتی و حیوانی آن تأثیرگذار بوده است. مطابق با قواعد کلان هستی شناختی سینوی، علم فعلی ذاتی مبتنی بر اصل سنخیت است و نسبت میان فاعلیت ایجادی و علم ذاتی فعلی مقتضی وجود رابطی علت و معلول است و فاعلیت باری تعالی و نفس انسانی را فاعل بالعنایه کرده، به آفرینش و قوای انسانی وجود مستقل غیربیگانه از علتشان می بخشد. بدین ترتیب این قاعده کلان در حکمت سینوی به معنای شمولیت ذاتی علت نسبت به صفات کمالی و وجود اندماجی معلول نیست تا بتواند وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول را به اثبات رساند؛ بلکه این قاعده، نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در مورد وجود واجب تعالی و موجودات امکانی و واقعیت عینی نفس انسانی و قوای بدنی آن را نتیجه می دهد. این تفسیر مشترک در قاعده سنخیت موجب شده است معرفت نفس انسانى از اهمّ معارف در معرفت خدا و وسائط فیض او باشد.