مطالب مرتبط با کلیدواژه

احسایی


۱.

معاد جسم عنصری (دلایل نقلی و نقد دیدگاه های رقیب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ اشراق ابن سینا ملاصدرا رفیعی قزوینی معاد جسم عنصری ادلة نقلی نقد دیدگاه های رقیب زنوزی احسایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۲۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۳
معاد به مثابه موضوع کلامی دارای ابعاد مختلفی است که جسمانی بودن از مهم ترین آنها به شمار می آید و بسیاری آن را از ضروریات دین دانسته اند. ادلة نقلی افزون بر امکان و وقوع، حتی برخی ویژگی های معاد جسم عنصری را نیز بیان می کنند؛ اما علاوه بر اختلاف دربارة حقیقت انسان، شبهاتی (عقلی و نقلی) که برخی آنها را دلیل قطعی بر انکار معاد جسم عنصری پنداشته اند نیز موجب اختلاف دیدگاه هایی شده و از این رو بسیاری کوشیده اند تا تصویر دیگری از معاد جسمانی ارائه دهند. این نوشتار بر آن است که ادلة نقلی را به مثابه روشی برای بحث بیان کند و بر مبنای آن، به بررسی دیدگاه ها رقیب دربارة معاد جسمانی بپردازد.
۲.

بررسی انتقادات احسائی به برهان تضایف ملاصدرا در اثبات اتحاد عالم و معلوم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عالم ملاصدرا اتحاد معلوم احسایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۷۲۳ تعداد دانلود : ۴۷۲
اتحاد عالم و معلوم از مبانی مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا با الهام از فلاسفه نوافلاطونی آن را تبیین و اثبات کرده است. این اتحاد به دو مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت تقسیم می شود و برهان تضایف یکی از مهم ترین استدلال های اثبات آن در مقام کثرت در وحدت است. این برهان سه نکته اساسی دارد: وجود ادراکی موجود مجرد، معلوم بالذات نبودن موجودات مادی و اضافه عالم و معلوم. انتقادات احسائی نیز متوجه این هاست. ازنظر احسائی به دلیل فعلی بودن معنای ادراک، قدیم و نامخلوق شدن مادیات درصورت معلوم نبودن آن ها و لازمه مبدأ اشتقاق بودن اضافه عالم و معلوم، برهان ملاصدرا با انتقادات اساسی مواجه است؛ باوجوداین، به دلیل اتحاد عالم و معلوم در مقام کثرت در وحدت یا مقام ذات بودن این برهان، معلوم بالعرض بودن مادیات و معلوم بالذات بودن صورت های علمی آن ها و عدم لزوم میان مبدأ اشتقاق و نسبت اضافه، انتقادات احسائی مشکلات اساسی دارند.
۳.

احسایی: قول به اصیلین یا اصالت ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احسایی وجود ماهیت اصیلین اصالت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۳۶۰
چکیده با توجه به ظاهر برخی کلمات احسائی، قول به اصالت توأمان وجود و ماهیت را به او نسبت داده اند. اما به راستی آیا احسایی قائل به اصالت وجود و ماهیت با هم بوده یا اصالت ماهیتی بوده است؟ آیا تصور وی از اصالت با تلقی ملاصدرا از این واژه یکی بوده است یا این که دو تصور جداگانه از اصالت داشته اند. اگر متفاوت بوده است آیا باز هم می شود گفت که احسایی قائل به اصیلین به معنای صدرایی بوده است؟ با توجه به اینکه وجود و ماهیت از نظر احسایی معنای خاصی دارد و چنانکه خواهیم دید در جایی وجود و ماهیت را همان ماده و صورت می داند، به قول اصالت ماهیت نزدیک می شود و با تفسیری که از وجود ارائه می کند معلوم می شود که منظور او از وجود معنای اسم مصدری وجود نیست لذا نسبتی که سبزواری به احسایی داده است و وی را قائل به اصالت وجود و ماهیت با هم دانسته، نسبتی صحیح نمی تواند باشد. ما در این نوشتار این مسأله را مورد واکاوی قرار داده ایم و نشان دادهایم که با تامل بیشتر در آثار احسائی نمی توان این نسبت را مورد تأیید قرار داد <br /> کلید واژگان: احسایی، وجود، ماهیت، اصیلین، اصالت، ملاصدرا.
۴.

روش جمع و تطبیق نزد ابن ابی جمهور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش جمع و تطبیق احسایی اجتهاد و فقه اشراقی حکمت اشراق تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷
تشیع دوازده امامی ادوار متعددی را پشت سر گذاشته است. ادوار اولیه تاریخ امامیه طبیعتاً بیشتر با گسترش ظاهری آن و نیز با امر مهم تدوین جوامع حدیثی گره خورده است. به تدریج، با تثبیت چارچوب فکری، این آیین خود را مواجه با معارف مختلف، نظیر گرایش های مختلف فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی دید. دو نحوة کلی در این مواجهه متصوّر است: یکی طرد و تفکیک و دوم جمع و تطبیق. ابن ابی جمهور احسایی از آن دسته علمای شیعی است که به منهاج اخیر قدم نهاد و سهمی درخور در هموار کردن این راه ایفا کرد. احسایی کوشید میان کلام (نحله های اشاعره و معتزله و نیز کلام شیعی)، فلسفه (مشاء و اشراق) و تصوّف، با ملاحظة یک نظام سلسله مراتبی، قرابت و هماهنگی ایجاد نماید. در این مقاله، برای نخستین بار، دورنمایی از روش جمع و تطبیق در نزد وی عرضه خواهد شد و به طور خاص، اهمیت موضوع «اجتهاد» و نقش محوری آن در امر مذکور تبیین خواهد شد.