فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
95 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مفهوم شناختی و روان سنجی مقیاس های حوزه اخلاق در پژوهش های ایرانیِ بازه زمانی 1350 تا 1399 بود. روش پژوهش، بررسی مروریِ نظام مند مقیاس ها بر اساس مدل «کازمین» بود که در سه شاخص روایی، اعتبار، و پاسخگویی در قالب ارزیابی 9 پارامتر روایی محتوا، همسانی درونی، مقایسه نسبی، خطای اندازه گیری، روایی ساختاری، آزمون فرضیه ها، روایی بین فرهنگی، روایی ملاکی، و پاسخگویی بوده است. داده های پژوهش در طی شش گام شناسایی و 92 مقیاس انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که از کل مقیاس ها (درون فردی، 37 مقیاس؛ میان فردی، 26 مقیاس؛ و اجتماعی-سازمانی، 29 مقیاس) تنها پارامتر همسانی درونی در شاخص اعتبار توانسته در بیش از 70 درصد موارد رعایت شده، و نتایج آن مثبت باشد. پس از آن، مفهوم شناسی، روایی محتوا، و آزمون فرضیه ها در 50 درصد مقیاس ها مورد توجه قرار گرفته، و نتایج آن مثبت بوده است. دیگر پارامترها در اکثر گزارش ها محاسبه نشده، یا اطلاعات آن در اختیار نبوده، یا بررسی آن ها موضوعیت نداشته است. در پژوهش حاضر، هیچ مقیاس «مطلوب» که تمام پارامترهایِ موضوعیت دار کازمین را مورد توجه قرار داده باشد، شناسایی نشد؛ تنها 5 درصد مقیاس ها «قابل قبول» بوده، 40 درصد آن ها «نیازمند تکمیل»، 30 درصد «نیازمند به بررسی مجدد»، و 25 درصد آن ها «نیازمند ارائه اطلاعات تفصیلی» می باشند. بنابراین اگر درصد مقیاس های نیازمند به تکمیل به مقیاس های قابل قبول اضافه شود، می توان ادعا کرد که 45 درصد مقیاس های ایرانیِ حوزه اخلاق، قابلیت استفاده را داشته؛ و مابقی نیازمند بازبینی یا ارائه اطلاعات تفصیلی جهت ارزیابی و قضاوت هستند.
هویت شناسی مولوی و ارشادی از طریق نمونه کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳۰
143 - 164
حوزههای تخصصی:
تفکیک اوامر مولوی از ارشادی ضرورتی انکارناپذیر و تأثیرگذار در استنباط فقهی است. در این جستار، از طریق نمونه کاوی در مثال های مشهور امر ارشادی و نیز مقایسهٔ سه گونه از اوامر شرعی، یعنی ارشادی و مولوی استحبابی و مولوی طریقی، به مؤلفه های اصلی در شکل گیری اوامر ارشادی و مولوی می رسیم . نتایج تحقیق نشان می دهد که عنصر محوری در اوامر مولوی، استفاده از جایگاه مولویت و شخصیتِ حقوقی مولا در تحریک عبد به سوی انجام فعل است؛ اما اوامر ارشادی در جایی معنادار است که یا اساساً مولویتی وجود ندارد یا مولا به دلایلی از مولویتش برای برانگیختن عبد استفاده نمی کند، بلکه برای این منظور از روش های دیگری همچون بیانِ مصالح و مفاسد بهره می برد. در هر صورت مولا در هر نوع از اوامر، واقعاً طالبِ انجام یا ترک فعل توسط عبد است و فقط شیوه و ابزار تحریک متفاوت است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مصلحتِ مستقل داشتن، ترتّب ثواب، فقدان عقاب، مرتبط بودن به امور دنیوی یا اخروی، وجودِ طلب حقیقی یا صوری، وجود یا عدم حکمِ مستقلِ عقلی، تأسیسی یا تأکیدی بودن و... هیچ یک ملاکی جامع و مانع در تمایز ارشادیات از اوامر مولوی نیست.
مفهوم شناسی «تردید» و راهکار فریقین در حل مشکل و تعارض اخبار «کراهت یا علاقه مومن به مرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حدیث تردد» که از نقل های مشهور و چه بسا متواتر فریقین است, از روایات مشکلی به شمار می رود که کثرت نقل, اعتبار منابع و عرضه حدیث به منظور فهم بهتر مراد, از اهمیت آن نشان دارد. مشکل این دسته روایات, نسبت دادن شک و تردید به خداوند متعال است که به باور شیعی و تحلیل عقلی و نیز باور عمده اندیشوران اهل سنت, جایز نیست. از این رو, نیاز است تبیین شود که چگونه «تردد» که از صفات مخلوقاتی است که مبتلا به زوال و تغیراند و نوعی نقص برخاسته از جهل و یا عجز در دستیابی به هدف به شمار می رود، می تواند به خداوند سبحان نسبت داده شود؟ تعارض میان این دسته از روایات با دیگر متون روایی که به «علاقه مومن به مرگ» اشاره دارند, از دیگر چالش هایی است که این محتوای روایی با آن مواجهه است. پژوهش حاضر به شیوه استنتاجی تحلیلی و نیز تحلیل اسناد و کشف خلط و تصحیف، التفات به خاستگاه صدوری, واکاوی و گزینش رهیافت های اندیشوران فریقین و ارائه راهکارهای حلّی در رفع تعارض اخبار, به مفهوم شناسی این روایات پرداخته است. به نظر می رسد توجه به ارتباط معنایی این روایات با مسئله طول عمر, خود نقطه عطفی در کشف مفهوم دقیق این روایات باشد و موجب گردد معنای تانی و تراخی در قبض روح مومن, از میان سایر وجوه معانی, قوی تر بنماید که به تبع آن, این احادیث با بحث بداء, مرتبط خواهد بود و دیگر مفسر صفات ذات نیست بلکه به صفات فعل الهی ناظر است.
اخلاق گستری در نهاد روحانیت با تأکید بر نقش های اجتماعی در گفتگو با دکتر سیدحسین شرف الدین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
129 - 147
حوزههای تخصصی:
از نظر جامعه شناختی، روحانیت چه در نظام دینی شیعی چه در نظام مسیحی کاتولیک، یک صنف نیست، بلکه یک نهاد دینی تلقی می شود که نقش های اجتماعی گسترده ای به ویژه در جامعه ما بر عهده دارد. بدون تردید، حلقه وصل این نهاد با جامعه، زمانی مطلوب جلوه خواهد کرد که این نهاد در کنش هایی که بواسطه ارتباطی که با جامعه دارد، امر اخلاق و قواعد اخلاقی را به طور شایسته رعایت کند. از طرف دیگر، ایفای این نقش ها در جامعه توسط روحانیت باید به گونه ای باشد که شرایط گسترش اخلاق را در جامعه فراهم کند. این توضیح، این پرسش کلی را در اذهان ایجاد می کند که اساساً روحانیت چگونه می تواند با ایفای نقش های اجتماعی خود در هر دو بخش، یعنی رعایت اخلاق و قواعد اخلاقی و گسترش اخلاق در جامعه، مؤثر باشد.
شخصیت،عملکرد وتاثیرگذاری سعد بن عباده خزرجی بر جریان سقیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعد بن عباده صحابی بزرگ پیامبر اسلام (ص) و از نخستین کسانی بود که از اهل یثرب به رسول خدا (ص) ایمان آورد. او رئیس قبیله خزرج و از امرا و بزرگان یثرب در دوره جاهلیت و همچنین اسلام به شمار می رفت. در بیعت عقبه رئیس قبیله خزرج بود و در اکثر غزوه های پیامبر (ص)به عنوان پرچمدار انصار در سپاه اسلام شرکت داشت. پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه مهم صحابه رسول اکرم (ص) در وقایع صدر اسلام و خصوصا حوادث و رویدادهای پس از رحلت پیامبر (ص) صورت گرفته است. از این رو به واکاوی نقش مهم و پررنگ این شخصیت به عنوان یکی از نخبگان جامعه عصر مورد نظر و تاثیر آنان بر روند امور و حوادث پرداخته و نقش اورادر واقعه سقیفه بنی ساعده مورد بررسی قرار داده است. ماجرای سقیفه بنی ساعده از گرانیگاه های تاریخ اسلام است که با انتخاب جانشین، سرنوشت اسلام پس از رسول اکرم(ص) در آنجا رقم خورد. در این میان سعد بن عباده خزرجی نقش مهمی در شکل گیری این جریان ایفا کرد.این پژوهش با رویکری توصیفی تحلیلی به تبیین این رویداد می پردازد.
قلمرو الزام زوج بر طلاق در فقه مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
185 - 214
حوزههای تخصصی:
الزام زوج به طلاق توسط حاکم اسلامی از موضوعات مهم فقه و حقوق در حوزه خانواده بوده و از آن جهت که می تواند مانع ضرر و عسر و حرج همسر در ادامه زندگی زناشویی باشد، قابل توجه است. مشروعیت الزام زوج به طلاق فی الجمله مورد وفاق فقهای امامیه و اهل سنت است، لیکن بنا بر مبنا و ادله ای که بر این امر اقامه شده، در موارد و شرایط آن اختلاف وجود دارد. فقهای شیعی، بر اساس آیات و روایات وارده، ترک روابط جنسی و نیز ترک انفاق و سوء معاشرت را مجوّز الزام زوج به طلاق دانسته اند، درحالی که حنفیان، برخلاف دیگر مذاهب اهل سنت، الزام زوج بر طلاق به دلیل استنکاف یا ناتوانی از پرداخت نفقه را جایز نمی دانند و در سوء معاشرت نیز فقط مالکیه قائل به الزام به طلاق هستند. در تحقیق حاضر، ضمن بررسی ادله و موارد الزام زوج به طلاق در فقه مذاهب، به این نتیجه رسیدیم که مبنای اصلی مشروعیت الزام زوج به طلاق لزوم نفی ضرر و حرج از زوجه می باشد؛ به این معنا که اگر انحصار حق طلاق که در دست زوج است موجب ضرر و زیان و یا عسر و حرج زوجه در زندگی زناشویی گردد، حاکم می تواند، پس از درخواست زوجه و با اثبات ضرر معتنابه و عسر و حرج، حکم به الزام یا اقدام به طلاق نماید؛ بر این اساس چه بسا که بتوان موارد الزام زوج به طلاق را به دیگر مصایق ضرر، از جمله امراض مسری لاعلاج شوهر، تعمیم داد.
عهد عتیق و مساله آیات الحاقی، بررسی آیات الحاقی در کدکس ها و ترجمه های عهد عتیق
حوزههای تخصصی:
امروزه ده ها نسخه قدیمی از عهد عتیق در دسترس است. اولین نسخه های به نسبت کامل از عهد عتیق کمتر از 1200سال با زمان تدوین فاصله دارند. و نسخه های متاخرتر نیز تا حدود 2300 سال با زمان تدوین فاصله دارند. ولی متاسفانه هماهنگی کاملی بین این نسخه ها وجود ندارد و صدها بند و یا عبارتی وجود دارد که در برخی از نسخه ها هست اما در سایر نسخه ها اصلا چنین بندی وجود ندارد و یا کاملا به گونه متضادی درج شده است. این مساله مترجمین را هم دچار دردسر کرده و لذا حتی در ترجمه های پر فروش امروزی نیز تفاوت ها و اختلافات زیادی دیده می شود. سوال اصلی در این تحقیق این است که آیا بین نسخه های موجود عهد عتیق با نسخه های اصلی آن تطابقی وجود دارد. نتایج این تحقیق در صورت اثبات میتواند در اعتبار برخی از آیات موجود در عهد عتیق تشکیک ایجاد نماید و در نتیجه حجیت این کتاب را با چالش روبرو نماید. در این تحقیق با روش کتاب خانه ای و بررسی نسخه های قدیمی به بررسی برخی از آیاتی پرداختیم که برخی از نسخه ها واجد آن و برخی فاقد آن می باشند.
شیوه بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهه خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفه ایدئولوژی بوده است.
مقایسه نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانون گذاری با نظریات دیگر(در حوزه قانون گذاری بر اساس عناوین ثانوی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
7 - 33
حوزههای تخصصی:
نظریه «تزاحم واجبات شرطی در قانون گذاری» درباره قلمرو و ضوابط قانون گذاری بر اساس عناوین ثانوی است. بر اساس این نظریه، رعایت احکام اسلام (اعم از مباح، الزامی و وضعی) و اهداف دین و مقاصد شریعت در قانون گذاری واجب است؛ یعنی شرط صحت، و واجب شرطی در قانون گذاری است. این واجبات شرطی ممکن است با یکدیگر تزاحم کنند و در این تزاحم است که قانون گذار جواز سکوت قانونی یا جواز قانون گذاری مغایر با حکم شرعی را می یابد. در مقاله حاضر، این نظریه با نظریات دیگر در این باره مقایسه شده، اشتراکات و افتراقات آنها به تفصیل بیان شده، و نویسنده از گذر این مقایسه، هم استقلال نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانون گذاری از آن نظریات را تبیین کرده، و هم قلمرو و ضوابط قانون گذاری بر اساس عناوین ثانویه را طبق این نظریات روشن کرده است. اثبات این نظریه قبلاً در مقاله «نظریه واجبات شرطی در قانون گذاری» تبیین شده و در اینجا صرفاً با نظریات دیگر مقایسه می شود. روش این مقایسه تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای است. دستاورد این مقاله تبیین دقیق قلمرو و ضابطه قانون گذاری و سکوت قانونی بر اساس عناوین ثانوی، و کاربرد آن در نظام قانون گذاری جمهوری اسلامی، درباره وظایف شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در قانون گذاری است.
صورت بندی نظریه ی اجزاء اصلیّه، بر اساس ایده ی «طینت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
مسأله تحقیق حاضر، بازخوانی نظریه ی کلامی اجزاء اصلیه، به مثابه ی ملاک این همانی ابدان، با نگاهی به احادیث ناظر به طینت است. متکلمینی نظیر خواجه نصیر الدین طوسی، این نظریه را در پاسخ به اشکال مشهور «آکل و مأکول» -که در صدد به چالش کشیدن معاد جسمانی است- مطرح نموده اند؛ اما به نظر می رسد تقریر این پاسخ، با ابهاماتی روبرو است و دقتی دوباره را می طلبد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که با الهام گرفتن از برخی روایات ناظر به طینت، می توان قول مذکور را به نحوی بازخوانی کرد که از ابهاماتش کاسته، و بر کارایی اش افزوده گردد. روش تحقیق مقاله حاضر، تفسیری -تحلیلی است.
عقلانیت حداکثری در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۱۰-۹۷
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان در مورد رابطه عقل و دین نظرهای مختلفی دارند. آقای مردیها در کتاب دفاع از عقلانیت قائل به تقدم عقل بر دین در همه زمینه هاست و دلائل مختلفی ارائه کرده است. در بحث عقل و اثبات نبوت، ضعف عقل را رد نموده؛ در بحث عقل و صدق نبی، بر تقدم عقل بر دین تاکید کرده و فقط ابزار بودن عقل و وابستگی سایر منابع حتی وحی به آن را پذیرفته است. بنابراین معرفت دینی را نپذیرفته و عقل منبعی از سوی اصولیین را رد کرده است. اهم یافته های تحقیق با روش عقلی و نقلی: عقل ابزاری و منبعی تفاوت دارند. عقل منبعی به ضعف خود اعتراف کرده و از وحی طلب یاری می کند. تقدم فی الجمله عقل بر دین پذیرفته است نه بالجمله. عقل هم با توجه به حسن و قبح ذاتی و درک ملازمه عقل و نقل منبع است و هم ابزاری در کنار ابزارهای دیگر برای نیل به معرفت. به اعتبار اخذ معارف دینی از منابع گوناگون سخن از معرفت دینی صحیح می باشد.
بررسی تطبیقی تأثیر پذیری ملا حسین کاشفی از آیات قرآن کریم در مقتل نویسی (روضه الشهداء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم بر نقل قصه و بیان سرگذشت انبیاء و امم گذشته بسیار تاکید می کند. بهره وری از این ظرفیت خصوصا در تالیف و تحلیل حوادث تاریخی از جمله در قیام امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است. ملا حسین کاشفی از معدود افرادی است که هنگام بیان وقایع قیام امام حسین(ع) از آیات بسیاری بهره جسته و در این باره بسیار ماهرانه و با ظرافت بسیار خاصی، ضمن استناد به آیاتی از قرآن، درصدد تحلیل و بررسی قیام عاشورا برآمده بود. شاید بتوان ادعا کرد در میان مقتل نویسان، کسی به اندازه کاشفی - که از علمای اهل سنت است- اینگونه به مقتل نگاری روی نیاورده و در مواردی هنگام تطبیق و بیان شان نزول آیات، دیدگاهی را برگزیده که مطابق دیدگاه شیعیان است. نوشته حاضر به کیفیت و روش کاشفی در بررسی و تحلیل وقایع عاشورا با استناد به آیات پرداخته و در پی پاسخ به چرایی و چگونگی استناد کاشفی به آیات است. در پرتو بررسی که صورت گرفت این نتیجه بدست آمد که انتخاب نوع آیات و تحلیل و بررسی که کاشفی در مورد آیات انجام داده، به نوعی بازگو کننده ی افکار و اعتقادات درونی کاشفی در مورد مشروعیت بخشی به خلافت خلفای سه گانه، عدم مشروعیت بخشی و طعنه زدن به حکومت بنی امیه و لزوم احترام و اکرام اهل بیت(ع) است و هدف کاشفی از ضمیمه کردن آیات به گزارش های تاریخی، تفسیر، توضیح و تایید یا نقد و بررسی یک گزارش است.
تبیین تصمیم گیری اخلاقی در بستر مدیریت فناوری اطلاعات
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
29 - 46
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر سازمان ها، امر تصمیم گیری مدیران را بسیار پیچیده کرده است؛ همین امر، اهمیت تصمیم های اخلاقی در سازمان های فناوری اطلاعات را برجسته نموده و عدم رعایت آن می تواند در بردارنده ی تبعات سوء بسیاری باشد. پژوهش حاضر با پرداختن به تاثیر تصمیم گیری اخلاقیِ در حوزه فناوری اطلاعات با تاکید بر داده های کلان، مدل اخلاقی خود را ارائه داده است. بدین جهت، پژوهش حاضر از منظر نتایج، «کاربردی» و از نظر فرآیندِ اجرا و هدف، «کمی و توصیفی» است و با استفاده از سناریوهای اخلاقی، داده های آن گردآوری شده است. نمونه آماری این پژوهش را 163 نفر از متخصصان فناوری اطلاعات در رده ی رئیس گروه و مدیر که با داده های کلان تعامل دارند، تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای اخلاقی نظیر «کانون کنترل و استحکام من» بر رفتار اخلاقی شرکت کنندگان تاثیرگذارند. از سوی دیگر، گرچه تاثیرگذاری مستقیم «عزت نفس و خودکارآمدی» بر نیت اخلاقی در سناریوها مشاهده نشد، ولیکن تاثیرگذاری هر دو متغیر بر «استحکام من» قابل اشاره است. همچنین بر مبنای تحلیل نتایج، متغیر «ادراک از احتمال فاش شدن» که برای اولین بار در این پژوهش پیشنهاد شده است، تاثیر بسزایی بر نیت اخلاقی دارد. در انتهای پژوهش نیز تلاش شده است در قالب راهکارهای اجرایی در جهت کاهش مخاطرات اخلاقی ارائه شود
نقدی بر ترجمه تفسیر المیزان
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۹۴)
271 - 303
حوزههای تخصصی:
تفسیر گرانقدر«المیزان» تألیف علامه گرانقدر آیت الله سید محمد حسین طباطبایی را از غایت شهرت نیازی به تعریف و توصیف نیست. این تفسیر در عین فراگیری موضوعات متنوع، دارای یک رویکرد ویژه ای است و آن عبارت است از تمرکز بر تربیت و تکامل روحی و رشد معنوی فرد و جامعه، بطوری که می توان گفت «المیزان» یک تفسیر تربیتی و اجتماعی است.
این تفسیر گرانقدربا ترجمه مرحوم آیت الله موسوی همدانی در قالب بیست جلد قطور و یا چهل جلد معمولی بارها چاپ و منتشر شده است. حجم زیاد و تعداد مجلدات آن یکی از موانعی است که علاقه مندان و اهل مطالعه را از بهره برداری و مطالعه آن باز می دارد. و از سوی دیگر کثرت گرفتاری های روزمره و اشتغالات مردم در این روزگار، مجال مطالعه کتاب های مفصل را نمی دهد، و می توان با تلخیص حساب شده و اصولی، به نحوی که به اصل مباحث لطمه وارد نشود، کار را آسان کرد و جمع بیشتری را با این کتاب نورانی آشنا ساخت. پیش از این عزیزانی به تلخیص آن همت گماشته اند که سعی شان مشکور و اجرشان نزد خداوند محفوظ باد. ولی هر کدام دارای نواقصی است که نمی توان از آنها چشم پوشید. یکی از آنها ترجمه کتابی است که یکی از نویسندگان عرب زبان از اصل متن عربی المیزان طبق برداشت خود تلخیص کرده است و سپس همان به فارسی ترجمه شده است. و یکی دیگر گزینش و خلاصه ای از تفسیر برخی آیات است نه همه آیات. به هر حال جای کتابی که خلاصه کامل المیزان به زبان فارسی باشد خالی بود. بحمدالله پس از شش سال کارمداوم، تلخیص آن همراه با ویرایش علمی و ادبی به اتمام رسید. در حین بررسی این تفسیر به اشکالات لفظی و محتوایی زیادی برخوردم که شرح آن خود کتاب مستقلی می طلبد. در این مقاله از باب مشت نمونه خروار به بخشی از اشکالها اشاره می شود.
گفتنی است در ترجمه آیات قرآن که به انشاء و قلم مرحوم آیت الله سید محمد باقر موسوی همدانی است علاوه بر اشکالهای ادبی و نگارشی در پاره ای از موارد تعارض های جدی با نظرات تفسیری علامه داشت که سعی کردم ترجمه آیات تا حد امکان با نظر علامه منطبق باشد و اشکال های آن مرتفع شود. در واقع بازبینی کامل در ترجمه آیات با حفظ شیوه و ادبیات خاص مترجم محترم صورت پذیرفته است.
الگوی مواجهه امام رضا(ع) با کنش های متظاهرانه مأمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
9 - 37
حوزههای تخصصی:
رویکرد مأمون در مواجهه با امام رضا(ع) در مقایسه با رویکرد خلفای اموی و عباسی قبل و بعد او با امامان معصوم، منحصر به فرد است؛ چراکه او شیوه متظاهرانه ای را در پیش گرفت تا جایی که پذیرش حکومت را به ایشان پیشنهاد داد و اصرار زیادی برای قبول امام داشت. هدف از این مقاله، تحلیل مواجهه امام رضا(ع) با مأمون به مثابه انسان متظاهر است. از این رو سوال اصلی مقاله دستیابی به الگوی مواجهه امام رضا(ع) در مواجهه با کنش های متظاهرانه مأمون است. روش تحقیق، هرمنوتیک متن با رویکرد «استنطاقی و مؤلف محور» است. یافته های تحقیق نشان می دهد، کنش های امام در مواجهه با تظاهر مأمون را می توان در قالب کنش های «غیریت ساز»، «افشاگرانه»، «بصیرت افزا» و «مصلحت گرا» تحلیل کرد که آخرین نوع کنش امام حاکم بر سه کنش قبلی است. همه کنش های امام در دایره «مشیت الهی» انجام می شود. روح حاکم بر کنش های امام، «هدایت گری» است که هم ناظر به فرد متظاهر است و هم ناظر به عموم جامعه اسلامی و این تفاوت اساسی رویکرد اسلامی با رویکردهای دیگر است. امام نه تنها هدایت مأمون به مثابه انسان متظاهر را مد نظر دارد بلکه در این زمینه از ارائه مشورت و راهنمایی در جهت مصالح جامعه اسلامی و حتی اصلاح حکومت او دریغ نمی کند.
تشبیک مستخدمی الفضاء المجازیّ فی العالم الإسلامیّ
منبع:
المصطفی المجلد ۲ خریف و شتاء ۲۰۲۲ العدد ۳ (ملفّ العدد: الدین و الدیانة فی المجال الافتراضی)
45 - 94
حوزههای تخصصی:
إنَّ الفضاء السیبرانیّ أو المجازیّ هو مساحهٌ کبیرهٌ وأداهٌ قویّهٌ قد تجاوزت العدید من الحدود؛ حیث یقوم الکثیر من المستخدمین بأنشطه مختلفه، من جملتها أنشطه تتعلّق بالعالم الإسلامیّ، لکن مدی حضور المستخدمین من العالم الإسلامیّ لا یلبّی الحاجات المتنوعه لهذه المساحه، فیتمثّل الإجراء الأکثر إستراتیجیّه وحیویّه وأساسیّه فی ربط المستخدمین شبکیًّا للانتفاع بالموارد والفرص والأسواق والقدرات المتعدّده، ومعالجه القیود والأخطار. والغرض من هذه الدراسه هو التشبیک بین مستخدمی الفضاء السیبرانیّ أو المجازیّ فی العالم الإسلامیّ وذلک بالإجابه على سؤال أنّه (کیف یمکن تشبیک مستخدمی الفضاء المجازیّ فی العالم الإسلامیّ؟). تمّ الاعتماد فی جمع بیانات الدراسه على الطریقه الوثائقیّه والمکتبیّه، وأمّا تحلیل البیانات فقد تمّ من خلال النهج الکیفیّ؛ حیث اُستخدم بشکل استقرائیّ سلسله من الإجراءات المنهجیّه لإنشاء نظریّه حول الظاهره قید الدراسه، وتتکوّن عملیّه التشبیک لمستخدمی الفضاء السیبرانیّ فی العالم الإسلامیّ من مجموعه الأوضاع السببیّه والمعترضه والإطار والظاهره والإستراتیجیّات والنتائج التی أسفرت عن نمط التشبیک لمستخدمی الفضاء الإلکترونیّ فی العالم الإسلامیّ.
النص والمفاد فی الفضاء الافتراضی، رؤیه قرآنیه
منبع:
المصطفی المجلد ۲ خریف و شتاء ۲۰۲۲ العدد ۳ (ملفّ العدد: الدین و الدیانة فی المجال الافتراضی)
111 - 142
حوزههای تخصصی:
الفضاء السیبرانی هو مساحهٌ یتمُّ فیها التواصل عبر شبکه الویب العالمیّه، وتتضمّن هذه المساحه مجموعهً متنوّعهً من الشبکات الداخلیّه والخارجیّه مثل الفیسبوک (Facebook)، ووی تشات (WeChat)، والتلغرام (Telegram)، والواتساب (WhatsApp)، وفایبر (Viber)، وإیتا (EITAA)، وسروش (Soroush) وما إلى ذلک، ومن الأسباب المهمّه لاستخدام الفضاء السیبرانی هو الرغبه الغریزیّه البشریّه فی التحدّث والتواصل مع الآخرین، هذا من جهه. ومن جهه أخرى، فإنّ توسیع مدى التعامل وتبادل الآراء بسرعه عالیه فی الفضاء السیبرانی قد جعل من الممکن کسر الحدود الزمنیّه والمکانیّه حتى یتمکن الناس من التحدّث وتبادل الآراء والأفکار بسهوله بعضهم مع بعض. وقد أثّر استخدام العالم الافتراضیّ بشکلٍ کبیرٍ فی شؤون الحیاه الفردیهّ والاجتماعیّه، والذی یکون له أحیانًا تأثیر أکبر من العالم الحقیقیّ؛ فإنّ المعرفه المناسبه والتوعیه العامّه توفّر أرضیه للاستخدام المناسب لهذا الفضاء، کما یمکن من خلال مراعاه قواعد ومتطلّبات الحوار فی العالم الافتراضیّ، تحویل التهدیدات إلى فرص والقضاء على المخاطر المدمّره لهذا الفضاء، وإنّ التواصل الفعّال والتفاهم المتبادل بحاجه إلى الامتثال للقواعد والضوابط. وأمّا عملیّه التواصل، فهی تتکوّن من ثلاثه عناصر رئیسه: (الرساله) و(المرسل) و(المستقبل). وتُظهر دراسه وصفیّه تحلیلیّه لآیات القرآن الکریم أنّ کتابَ الهدایه هذا، قد وضع معاییر لکلّ من هذه الأرکان؛ حیث یعتبر هذا الکتاب السماوی - مراعاه لمبدأ العلم والوعی، والصدق، والعفه، والأدب، والجمال، والاعتماد على مصدر الفکر والمعرفه - من المتطلّبات المتعلّقه بالرساله التی یجب أن یلتزم بها مرسلها.
مدى ممارسه السُّلطه فی رَصد وتنقیه الفضاء السیبرانیّ فیما یتعلق بخصوصیه الأفراد (من منظار فقه الإمامیّه)
منبع:
المصطفی المجلد ۲ خریف و شتاء ۲۰۲۲ العدد ۳ (ملفّ العدد: الدین و الدیانة فی المجال الافتراضی)
191 - 220
حوزههای تخصصی:
إنَّ ممارسه السیاده فی رَصد وفلتره أو تنقیه الفضاء السیبرانیّ إیجابًا أو سلبًا، أمر ضروریّ بناءً علی أدلّه حفظ النظام، وحفظ العزّه والسیاده للدوله الإسلامیّه، وإقامه الدین، هذا من جهه. ومن جهه أخرى، فإنّ العمومات الحاکیه عن حرمه التجسس تدلّ علی لزوم حمایه خصوصیّه الأفراد، ومن الواضح جدًّا أنّه - وفی عملیّه رصد وتنقیه الفضاء السیبرانیّ المجازیّ - قد یتمّ انتهاک هذه الخصوصیّه لا سیّما فی مجال خصوصیّه المعلومات والاتصالات، ونظرًا إلىَ نطاق ومدى رصد وتنقیه الفضاء السیبرانیّ المجازیّ، وکذلک حظر الدخول إلى خصوصیّه الاتصالات والمعلومات للأفراد، رغم الکثیر من التأکیدات علیه، لیس واضحًا جدًّا فی فقه الإمامیّه، فإنّ مسأله نطاق ممارسه السلطه فی مراقبه الفضاء السیبرانیّ بالنسبه إلی خصوصیّه الأفراد التی تتطلب البحث والدراسه وصولًا إلى مرحله الإجابه المناسبه (المشکله). إنّ وجوب حفظ نظام الإسلام وحفظ النظام الإسلامیّ، ووجوب حفظ العزّه والسیاده للدوله الإسلامیّه، ووجوب إقامه الدین هی من بین الأسباب التی تضفی الشرعیّه على ممارسه السلطه العلیا من قبل القیاده، فی عملیّه الرصد وفلتره وتنقیه الفضاء السیبرانیّ المجازیّ، ولو بانتهاک الخصوصیّه المذکوره؛ ومع ذلک بناءً على تحلیل الأدلّه، یجب أن تستند ممارسه السلطه هذه إلى العلم، ولو إجمالًا، ضمن حدود الضروره التی تقتضیها، وبدون الکشف عن الأسرار الخفیّه للأفراد فی هذا الفضاء (الفرضیّه). إذًا، یهدف المقال إلى التعرّف على مدیات وحدود وثغور الأدلّه الداله علی مراقبه الفضاء المجازیّ والسیبرانیّ وحمایه خصوصیّه المعلومات للأفراد وشرح المعاییر الفقهیّه فی انتهاک تلک الخصوصیّه (الغرض)، ویمکن تحقیق هذا الهدف عن طریق وصف القضایا الفقهیّه وتحلیلها من خلال جمع بیانات المکتبه (الطریقه)، وفی نهایه المطاف تحلیل وشرح نطاق ممارسه السلطه فی رصد وتنقیه الفضاء المجازیّ والسیبرانیّ فیما یتعلق بخصوصیّه الأفراد (النتیجه (.
تحدّیات الفضاء المجازیّ فی ترویج نماذج خاطئهٍ حول اختیار الزَّوج لدى الشَّباب
منبع:
المصطفی المجلد ۲ خریف و شتاء ۲۰۲۲ العدد ۳ (ملفّ العدد: الدین و الدیانة فی المجال الافتراضی)
333 - 369
حوزههای تخصصی:
إنَّ نمط اختیار الزوج یلعب دورًا مهمًّا فی الرِّضا الزَّوجی وتکوین الأسره، حیث تُلبَّی حاجاتُ الفرد ورغباته من قِبل شریکه، ولاختیار الزوج تأثیر کبیر فی تکوین أسره سلیمه. ترمی هذه الدراسه إلى التعبیر عن أنماط اختیار الزوج حول العالم ودراسه نموذجٍ مختار بما فیه من العیوب والمزایا، وبیان رأی الإسلام فیه، ودور الفضاء السیبرانیّ فی الزواج وتأثیراته السلبیّه المحتمله، وقد أجریت الدراسه الحالیه على أساس المنهج الوصفی والمقارن. فی الحقیقه إذا أراد الزوجان البدء بحیاتهما الزوجیّه علی أساس العقل والشرع، یمکنهما إنشاء أسرهٍ سلیمهٍ تؤتی فی المستقبل ثمارًا حسنهً، وهذا هو الغرض الأساس من الزواج. وقد حدّدت المقاله الحالیه أوّلًا أنماط اختیار الزوج فی جمیع أنحاء العالم، ثمّ بحثت فی تحدّیات الفضاء السیبرانیّ المجازیّ فی اختیار الزوج، ثمّ شرحت کیفیّه اختیار الزوج المناسب من المنظار الإسلامیّ، وأخیرًا قد عرضت التحدّیات التی أحدثها الفضاء السیبرانیّ المجازیّ فی اختیار النموذج الصحیح للزواج وقدمت بعض الحلول لرفع هذه التحدّیات وفقًا للمبادئ الإسلامیّه.
نقد انگاره ادراج زهری در حدیث فدک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
39 - 56
حوزههای تخصصی:
از حقایق مسلّم تاریخ اسلام، غصب فدک و غضب حضرت زهرا B بر ابوبکر و سخن نگفتن آن حضرت با وی تا زمان شهادت است. اما دیرزمانی نیست که شبهه ای با عنوان ادراج زهری در روایات مربوط به این غضب، از سوی برخی عالمان سلفی مطرح شده است که روایات غضب آن حضرت بر ابوبکر را از ادراجات زهری دانسته، آن ها را مردود اعلام می کنند. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی در پی ارزیابی و پاسخ به این شبهه نگاشته شده است. یافته ها از آن حکایت می کند که برخلاف ادعاهای مطرح شده، عبارات غضب و هجران از ادراجات زُهری نیست و در غالب متون این روایات، ناقل ماجرای غضب و هجران، عایشه است و خبری از ادراج نیست. علاوه بر آن، ماجرای سخن نگفتن حضرت زهرا B و غضب ایشان بر ابوبکر از طریق غیر زهری نیز نقل شده است. اضافه بر آن عالمان اهل سنت ادراج در حدیث را عملی حرام و سبب ساقط شدن راوی از عدالت می دانند. همچنین این حدیث را از جمله احادیث دارای ادراج ذکر نکرده بلکه به محتوای آن اعتراف و سعی در توجیه غضب آن حضرت بر ابوبکر کرده اند.